آنتونی رابینز میگه : من در 40 سالگی به جایی رسیدم که برای رسیدن بهش 82 سال زمان لازمه و این رو مدیون کتاب خواندن زیاد هستم.
معرفی کتاب قدرت عادت
چارلز داهیگ، نویسنده و گزارشگر معروف، در کتاب قدرت عادت، ما را از کشفیات تکان دهندهای درباره علم عادتها آگاه میکند که برای همیشه نحوه شکلگیری و تغییر آنها را میآموزیم.
کتاب قدرت عادت (The Power Of Habit) چکیدهی صدها پژوهش دانشگاهی، مصاحبه با بیش از سیصد دانشمند، مدیر و تحقیقات انجامشده در دهها شرکت و سازمان است که حدود 62 هفته در لیست پرفروشترینهای نیویورک تایمز قرار گرفته بود.
این اثر به سه بخش تقسیم شده است؛ بخش اول به این موضوع اختصاص دارد که عادتها چگونه در زندگی افراد پدید میآیند. این بخش عصبشناسی شکلگیری عادت، چگونگی ساختن عادتهای جدید، تغییر عادتهای قدیمی و روشهای مختلف این فرایند را بررسی میکند. برای نمونه، اینکه چگونه مسواک زدن از یک امر غیرعادی و عجیب به یک دغدغه ملی تبدیل میشود.
در این بخش توضیح داده میشود که چطور شرکت پروکتر اند گمبل توانست با استفاده از الگوهای عادتی مشتریان یک اسپری خوشبو کننده هوا به نام فیبریز را به یک تجارت میلیارد دلاری تبدیل کند یا اینکه چگونه انجمن معتادان گمنام توانست با حمله به عادتها در اوج اعتیاد، زندگی هزاران تن را تغییر دهد و اینکه چگونه مربی معروف، تونی دانگی، توانست سرنوشت بدترین تیم لیگ ملی فوتبال امریکا را با تمرکز بر واکنشهای خودکار بازیکنانش به کلیدهای ظریف زمین بازی، به کلی تغییر دهد.
بخش دوم عادتهای شرکتها و سازمانهای موفق را بررسی میکند. این بخش جزئیات نحوه عملکرد مدیر شرکت آلکوا، پاول اونیل، را شرح میدهد که چگونه پیش از آنکه وزیر دارایی شود توانست با تمرکز بر یک عادت محوری، این شرکت رو به نابودی را به صدر جدول «میانگین صنعتی داو جونز» بکشاند یا اینکه چگونه استارباکس توانست با القا کردن عادتهایی که برای تقویت اراده طراحی شده بودند، یک دانشآموز مردودی را به یکی از مدیران برتر دنیا تبدیل کند. این بخش توضیح میدهد وقتی عادتهای سازمانی یک بیمارستان نادرست باشد، حتی ممکن است زبردستترین جراحان نیز مرتکب اشتباهات جبران ناپذیر و مرگبار شوند.
بخش سوم عادتهای جوامع را بررسی میکند. این بخش توضیح میدهد چگونه مارتین لوترکینگ و جنبشهای حقوق مدنی تا حدی از راه تغییر عادتهای اجتماعی در مونتگومری آلاباما به پیروزی رسیدند و اینکه چگونه کشیشی جوان به نام ریک وارن توانست با تمرکز بر تغییر همان عادتهای مشابه، بزرگترین کلیسای کشور را در منطقه سدلبک کالیفرنیا بسازد. در پایان این بخش به سؤالهای اخلاقی پیچیدهتر پاسخ میدهیم، مانند اینکه اگر قاتلی در انگلستان بتواند ثابت کند این عادتهای او بودهاند که او را وادار به قتل کردهاند، باید آزاد شود.
چارلز داهیگ (Charles Duhigg) در این کتاب بر عادتهایی تمرکز دارد که به طور مشخص تعریف شدهاند: انتخابهایی که همهی ما زمانی آگاهانه برمیگزینیم؛ سپس بدون آنکه به آنها فکر کنیم، هر روز انجامشان میدهیم. همهی ما در نقطهای از زمان آگاهانه تصمیم گرفتهایم چقدر بخوریم، چقدر بخوابیم، وقتی از خواب بیدار شدیم ابتدا چه کاری انجام دهیم، چه وقت پیادهروی کنیم و غیره. آنگاه برای هیچ یک از این کارها دیگر تصمیم نگرفتیم و آن رفتار در ما خودکار شد و این از لحاظ عصبشناسی یک نتیجه کاملاً طبیعی است. حال ما با درک اینکه چگونه این اتفاق میافتد، میتوانیم آن الگوها را هرطور که میخواهیم بازسازی کنیم.
در بخشی از کتاب قدرت عادت میخوانیم:
آیا میخواهید عادت غذایی جدیدی در خود ایجاد کنید؟ محققان مرکز ملی کنترل وزن امریکا در پروژهای که بیش از شش هزار تن در آن بین 15 تا 20 کیلو وزن کم کرده بودند، متوجه شدند 78% شرکت کنندگان هر روز صبحانهای مشخص میخورند (سرنخ)، اما بیشتر کسانی که در رژیم غذایی خود موفق شده بودند، پاداشی مشخص برای متعهد ماندن خود نیز در نظر گرفته بودند. این پاداش میتوانست هر چیزی باشد، لباسی بخصوص، حس رضایت و غرور از رفتن روی ترازو و پایین آوردن وزن، تناسب اندام یا خلاصه چیزی که به راستی میخواستند و با دقت انتخاب کرده بودند. هر وقت وسوسه میشدند رژیم غذایی خود را بشکنند، بر پاداش خود تمرکز میکردند تا جایی که این تمایل به نوعی وسواس خفیف تبدیل شد. محققان دریافتند تمایل افراد به پاداش، بر وسوسه شکستن تعهدشان غلبه میکند. این میل به پاداش چرخه عادت را در آنها استوار میکرد.
شناخت و درک علم تمایلات برای شرکتها موضوعی حیاتی است. بسیاری از کارها هستند که ما باید آنها را روزانه و منظم انجام دهیم اما هرگز به عادت تبدیل نمیشوند. برای مثال ما باید هر روز مراقب میزان مصرف نمک یا شکرمان باشیم یا آب زیادی بنوشیم، همچنین باید هر روز سبزیجات بیشتر و چربی کمتر بخوریم، باید هر روز ویتامین مصرف کنیم و ضد آفتاب بزنیم. لزوم عادت شدن مورد آخر بسیار واضح است: زدن مقدار کمی ضدآفتاب به صورت هر روز صبح میزان احتمال ابتلا به سرطان پوست را تا حد زیادی کاهش میدهد؛ اما با وجود این کمتر از 10% امریکاییها هر روز ضدآفتاب استفاده میکنند در حالی که همه آنها هر روز دندانهایشان را مسواک میزنند. چرا؟
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.