خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل چه نیازی به مذهب است؟

دانلود و استفاده از فایل پاورپوینت کامل چه نیازی به مذهب است؟ – تجربه‌ای بی‌نظیر در ارائه!

پاورپوینتی شیک و استاندارد:

فایل فایل پاورپوینت کامل چه نیازی به مذهب است؟ شامل ۲۷ اسلاید طراحی‌شده با دقت بالا است که کاملاً آماده برای ارائه یا چاپ در PowerPoint می‌باشد.

چرا فایل فایل پاورپوینت کامل چه نیازی به مذهب است؟ گزینه‌ای عالی است؟

• گرافیک حرفه‌ای و جذاب: اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل چه نیازی به مذهب است؟ با طراحی مدرن و چشم‌نواز، پیام شما را به بهترین شکل منتقل می‌کنند.
• کاربری آسان: ساختار این پاورپوینت به‌گونه‌ای است که استفاده از آن بدون نیاز به تغییرات پیچیده ممکن باشد.
• آماده استفاده: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل چه نیازی به مذهب است؟ از قبل تنظیم‌شده و بدون نیاز به ویرایش، قابل استفاده هستند.

تضمین کیفیت و دقت بالا:

این مجموعه بر اساس بالاترین استانداردهای طراحی ساخته شده است و کاملاً منسجم و بدون اشکال، مناسب برای ارائه‌های حرفه‌ای می‌باشد.

نکته قابل توجه:

برخی نسخه‌های غیررسمی ممکن است تغییراتی داشته باشند. این نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل چه نیازی به مذهب است؟ با دقت و کیفیت بالا طراحی شده است.

همین حالا فایل فایل پاورپوینت کامل چه نیازی به مذهب است؟ را دریافت کنید و یک ارائه بی‌نظیر داشته باشید!

بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل چه نیازی به مذهب است؟ :

تحلیل ها

الف- آن ها که از دین جدا شده اند به بهترین ثروت ها و قدرت ها و صنعت ها و رفاه ها و رشدهایی رسیده اند که ما اسیرشان شده ایم و به عظمتی دست یافته اند که ما به دریوزگی شان نشسته ایم، هنگامی که تصویری از شرق مذهبی و فقیر و گرفتار و جنگ زده را در نظر می گیریم و تصویر غربِ بی بند و بارِ مرفهِ مسلطِ جنگ افروز و مُسرِف را پیش رو می آوریم، ترجیح می دهیم که ما به آن رفاه و عظمت برسیم و از بار عرفان خود و مذهب خود و افتخارات خود آزاد شویم؛ چون دوست داریم که تصویر ما به آن تصویر نزدیک تر شود؛ چون تمام این افتخارات پشیزی سود نمی آورد.

ب- آن آرامش و معنویتی که مذهب می خواهد با اعتقاداتش در ما زنده کند و آن شناختی که از عظمت هستی می خواهد در ما بریزد، آن چه که مذهب می خواهد با شرایع و احکامش به ما بدهد، در امروز با علم و هنر و فلسفه و بشر دوستی و جامعه پرستی، به آن می توانیم دست بیابیم. آن ها که مذهب ندارند هم به رفاه و قدرت رسیده اند و هم به آرامش و معنویت. همان آرامش و معنویتی که در پولس و تولستوی و آگوستین ریشه داشت، همان ها را کسانی از راه علم و هنر و فلسفه به دست آورده اند.

در عصر جدید، شوقی که مردم به خدمات اجتماعی و تکامل جامعه دارند همچون محرکی عظیم آنان را از خودپرستی و خانواده پرستی دیرین جدا کرده و به معنویتی انسان دوستانه کشانیده است. این شوق در جامعه های کنونی به ملت گرایی و جامعه گرایی، ناسیونالیزم و انترناسیونالیزم روی آورده و می تواند آن معنویت اجتماعی را که جامعه ی فردا انتظار می کشد، بشارت بدهد^[۱].

ج- امروز علم و هنر و فلسفه و شوق اجتماعی انسان معاصر و اخلاق عقلی، می تواند جای مذهب را پر کند و این است که مذهب ضرورتی ندارد و نقشی ندارد و جایگاهی ندارد.

علم عظمت هستی را نشان می دهد و هنر زیبایی آن را و فلسفه که این هر دو را رهبری می کند و از این هر دو بهره مند می شود، جای اعتقادات جزمی را می گیرد و شوق اجتماعی، کار ریاضت و تزکیه را انجام می دهد و اخلاق عقلی جایگزین اخلاق اعتقادی می شود^[۲].

با این ها انسان به شناخت و رشد و ایثار و آزادی رسیده است بدون آن که به شرایع و احکام و ریاضت و تزکیه و عرفان نیازی داشته باشد. از این رو آن ها که برگزاری شرایع و احکام را یگانه راه می دانسته اند بر خطا هستند^[۳].

نقد و بررسی

الف- آن هایی که از مذهب جدا شدند و به رفاه و ثروت و قدرت و صنعت رسیده اند، همان ها به عصیان ها و هیپی گری ها و پوچی ها رسیده اند، همان ها به انتحارها و خودکشی ها رسیده اند.

غفلت از استعدادهای عظیم انسان به این نتیجه رسید که با این نیروی عظیم، کارهای کوچکی را شروع کنند و با این موتور نیرومند، بازیچه ای را به راه بیندازند و با این نیروی اتمی، چراغ فتیله ای را روشن سازند، در نتیجه، این همه سرعت و آن همه قدرت، به بن بست رسید، به انفجار رسید و به عصیان رسید و به انتحار.

هنگامی که جامعه ی انسانی به یک دامپروری تبدیل شد و پس از تلاش ها به سطح کندو هم نرسید و هنگامی که انسان به اسارت ماشین رفت و به خاطر مصرف به استعمار روی آورد و به خاطر مصرف به جنگ دامن زد، می خواهی در این جنگ و با آن اسارت و در این دامپروری، انسان آرام بماند و دم نزند؟ و اگر آرام می ماند و دم نمی زد آیا استحاله نشده بود و درست یک گاو صد در صد نگردیده بود؟

این است که دم می زند و فریاد می زند و عصیان سر می دهد و این است که به شرق روی می آورد. همان غرب مرفه مسلط آزاد، دوباره خود را به شرقِ گرفتارِ اسیر نزدیک می کند و به عرفان او و عشق و آزادی او روی می آورد.

و این است که غرب ضد مذهبی و آمریکای آزاد آزاد، در قرن بیستم، پیامبر بیرون می فرستد و به جادوگری و دین سازی روی می آورد و تا این حدّ مذهبی می شود.

ب- آرامش، معنویت، گذشت و ایثار، به انگیزه و زیربناهایی نیاز دارد؛ انگیزه هایی که از خود پرستی ها و غریزه های انسان نیرومندتر باشد و زیربنایی که بتواند این همه بار را تحمل کند.

اما هنگامی که هستی از حکمت جدا شد و خدایش را بیرون انداخت و هنگامی که هستی به بن بست رسید و انسان به مرگ، در این زمینه و با این جهان بینی، دیگر علم و هنر و فلسفه و مکتب ها و حکومت ها چه می توانند