فقط اینقدر👇 دیگه زمان داری با تخفیف بخریش
00روز
07ساعت
45دقیقه
36ثانیه

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل بازخوانی ایمان مؤمن قریش، حضرت ابوطالب علیه السلام

قیمت اصلی 156,825 تومان بود.قیمت فعلی 87,125 تومان است.

تعداد فروش: 40

فرمت فایل پاورپوینت

2 آیتم فروخته شده در 55 دقیقه
4 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
توضیحات

آنتونی رابینز میگه : من در 40 سالگی به جایی رسیدم که برای رسیدن بهش 82 سال زمان لازمه و این رو مدیون کتاب خواندن زیاد هستم.

تحولی در ارائه‌ها با فایل پاورپوینت کامل بازخوانی ایمان مؤمن قریش، حضرت ابوطالب علیه السلام!

اگر به دنبال یک روش ساده اما حرفه‌ای برای ارائه‌ی مطالب خود هستید، فایل پاورپوینت کامل بازخوانی ایمان مؤمن قریش، حضرت ابوطالب علیه السلام بهترین انتخاب شما خواهد بود. فایل پاورپوینت کامل بازخوانی ایمان مؤمن قریش، حضرت ابوطالب علیه السلام از پایه بر اساس اصول طراحی مدرن ساخته شده و تضمین می‌کند که اسلایدهای شما جذاب، منظم و آماده‌ی استفاده باشند.

فایل پاورپوینت کامل بازخوانی ایمان مؤمن قریش، حضرت ابوطالب علیه السلام شامل ۱۲۰ اسلاید است که با ترکیب بصری زیبا و چیدمانی حرفه‌ای، ارائه‌ی شما را به سطحی بالاتر می‌برد.

چرا باید از فایل پاورپوینت کامل بازخوانی ایمان مؤمن قریش، حضرت ابوطالب علیه السلام استفاده کنید؟

طراحی حرفه‌ای: هر اسلاید فایل پاورپوینت کامل بازخوانی ایمان مؤمن قریش، حضرت ابوطالب علیه السلام با دقت بالا تنظیم شده تا بیشترین تأثیر را روی مخاطبان بگذارد.

صرفه‌جویی در زمان: نیازی نیست ساعت‌ها وقت خود را برای طراحی پاورپوینت بگذارید، همه چیز آماده است.

استفاده‌ی آسان: بدون نیاز به ویرایش‌های پیچیده، کافی است فایل را باز کنید و ارائه دهید.

فایل پاورپوینت کامل بازخوانی ایمان مؤمن قریش، حضرت ابوطالب علیه السلام قابل استفاده در هر محیطی: چه در دانشگاه، چه در جلسات کاری، فایل پاورپوینت کامل بازخوانی ایمان مؤمن قریش، حضرت ابوطالب علیه السلام حرفه‌ای نیاز شما را کاملاً برآورده خواهد کرد.

متمایز باشید!

دیگر نگران بهم‌ریختگی یا طراحی‌های غیرحرفه‌ای نباشید. فایل پاورپوینت کامل بازخوانی ایمان مؤمن قریش، حضرت ابوطالب علیه السلام به شما این امکان را می‌دهد که بدون دغدغه روی محتوای خود تمرکز کنید و ارائه‌ای تأثیرگذار داشته باشید.

همین حالا دریافت کنید و تجربه‌ای متفاوت از ارائه‌های حرفه‌ای را داشته باشید!


بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل بازخوانی ایمان مؤمن قریش، حضرت ابوطالب علیه السلام :

طرح مسئله

از عوامل مهم تداوم و تعالی دین مبین اسلام، حضور رادمردان و پاکزنانی است که دل در گرو هدایت الهی نهاده و تا سرحد بذل جان، در حفظ و بالندگی این دین مقدس کوشیده اند. در این میان، چهره درخشان حضرت ابوطالب (ع)، تلألویی ویژه دارد. او که از آغازین سال های عمر با برکت نبی مکرم اسلام، سایه الطاف ویژهاش را بر آن پیامبر اعظم(ص) گسترانید و در مراحل مختلف زندگی یار و یاور وی بود، آنگاه که نسیم جان بخش وحی الهی از لسان مبارک پیامبر(ص) دمیدن گرفت و جان های خسته از جهالت و تعصب را حیاتی دگر بخشید؛ آن که با تمام وجود، خود و خانوادهاش پاسدار حریم آن نازنین پیامبر(ص) بودند. تاریخ بر آن فداکاریها گواه است. آیا میتوان باور کرد این فداکاریها برخاسته از حق جویی و توحیدمداری نباشد؟

گروهی متعصب و جاهل، چشم خویش را بر حقیقت بسته اند و گناه عظیم و نابخشودنی شرک را به مؤمن قریش نسبت میدهند. این مقاله درصدد بازخوانی ایمان راسخ ابوطالب(ع) میباشد. باشد که مرضی حق تعالی و مقبول خاندان عصمت و طهارت(ع) افتد.

مقدمه

ابوطالب، عموی پیامبر(ص) است و بنابر تعریفی که اهل سنت از صحابی بودن دارند، ایشان نیز از صحابه پیامبر(ص) محسوب میشوند؛[۱] هرچند ابن اثیر و ابن عبدالبر ایشان را جزو صحابه ذکر نکرده اند؛ چراکه قائل اند وی مسلمان نبوده و مشرک از دنیا رفته و آیاتی از قرآن درباره وی نازل شده است؛ درحالیکه ادله کافی برای اثبات ایمان ابوطالب در دست میباشد.

امام علی(ع) طی نامه ای به معاویه که ادعا میکرد همه ما فرزندان عبدمناف هستیم و با این ادعا میخواست خود را منسوب به خاندان پیامبر(ص) کند، سخن او را مورد انتقاد قرار میدهد و نقشه اش را چنین خنثی میکند که اجداد خود و وی را با هم مقایسه کرده و میفرماید: «ابوطالب مانند ابوسفیان نیست.» ابوسفیان مظهر کفر و شرک و عداوت با پیامبر خدا بود و امام، ابوطالب(ع) را در مقابل وی مطرح می کند که این دو قابل مقایسه با هم نیستند؛ چراکه ابوطالب مظهر اسلام، ایمان و یاری پیامبر(ص) و دین او بود:

… و ما قولک انا بنو عبدمناف فکذلک نحن و لکن لیس امیه کهاشم و لا حرب کعبد المطلب و لا ابوسفیان کابی طالب….[۲]

… [ای معاویه!] و اینکه ادعا کردی ما همه فرزندان عبدمناف هستیم، آری چنین است؛ اما جد شما، امیه چونان جد ما هاشم، و حرب همانند عبدالمطلب، و ابوسفیان مانند ابوطالب نخواهد بود….

ایمان ابوطالب از راسخ ترین ایمان ها بود، تا آنجا که علامه شیخ سلیمان قندوزی حنفیمذهب

درباره وی میگوید:

ابوطالب شیخ قریش، حامی پیامبر(ص)، یاور و بسیار دوستدار پیامبر(ص)، کفیل و مربی آن حضرت و اقرارکننده به نبوت و معترف به رسالت پیامبر(ص) و سراینده ابیات فراوان در منقبت آن بزرگوار بود.[۳]

روایات مختلفی در شأن ابوطالب و ایمان وی نقل گردیده است؛[۴] ازجمله اینکه امام صادق(ع) فرمود:

مثل ابوطالب، مثل اصحاب کهف است که ایمان خود را مکتوم می داشتند و خدا برایشان دو برابر پاداش عطا فرمود.[۵]

پیامبر گرامی اسلام(ص) درباره شباهت ایمان ابوطالب با ایمان اصحاب کهف فرمود:

اصحاب کهف، ایمان واقعی خود را مخفی نگه داشته و خود را کافر معرفی می نمودند؛ ازاین رو، خداوند دو پاداش به آنان مرحمت فرمود، و همین طور عمویم، ابوطالب در کنار قریش خود را با آنان هم کیش معرفی نمود و ایمان واقعی اش را پنهان داشت؛ خداوند به او نیز دو پاداش عطا خواهد کرد.[۶]

امام حسن عسکری(ع) از پدران بزرگوارش، ضمن حدیثی طولانی میفرماید: خداوند تبارک و تعالی خطاب به پیامبرش وحی فرستاد که من تو را به توسط دو دسته از پیروانت یاری و تأیید نموده ام؛ دسته ای که تو را در نهان یاری میکنند و دسته ای که در آشکارا تأییدت مینمایند. از میان نهانی، برترین و سالارشان عمویت، ابوطالب و در میان گروه آشکار، برترین شان فرزند او، علی(ع) است. سپس فرمود: «ابوطالب همانند مؤمن آل فرعون است که ایمانش را کتمان مینمود.»[۷]

ادله مخالفان مسلمانی ابوطالب

برخی از سر تعصب، ابوطالب را بیایمان میدانند و اهل دوزخ. جای تعجب است که بیش از ۳۰۰۰ شعر ابوطالب و صدها حدیث از رسول خدا و ائمه برای آنها کافی نبوده و تنها به یک حدیث ضعیف استناد می کنند که به قول ابن ابی الحدید، راویاش مغیره بن شعبه، مردی فاسق و مبغض اهل بیت بوده است.

دراین باره از امام باقر(ع) روایت شده که حضرت درخصوص آن روایت مجعول فرمود: اگر ایمان ابوطالب را در یک کفه ترازو و ایمان این خلق در کفه دیگر قرار داده میشد، ایمان ابوطالب می چربید.[۸]

قائلین به مشرک بودن ابوطالب دلایلی را ارائه میکنند؛ ازجمله:

۱. زمانی که آیه شریفه «وانذر عشیرتک الاقربین»[۹] نازل شد و پیامبر(ص) خاندانش را به اسلام فراخواند، ابوطالب گفت: «چه بسیار دوست میداریم که تو را یاری کنیم و پندت را بپذیریم و گفتارت را راست شماریم و اینان تبار پدریات هستند که فراهم آمده اند. من نیز یکی از ایشانم، جز آنکه زودتر از همه، پاسخ و گواهت را می دهم. دستوری را که گرفته ای به کار بند که به خدا سوگند همیشه پیرامون تو هستم و از تو پاسداری میکنم؛ تنها اینکه دلم راه نمیدهد که از کیش عبدالمطلب روی بگردانم.»

مخالفین قائل اند ابوطالب خود را منتسب به دین عبدالمطلب نموده و از پذیرش اسلام و دعوت پیامبر(ص) سر باز زده است. علامه امینی در پاسخ به این شبهه سست چنین میفرماید: «دین عبدالمطلب هم چیزی نبوده جز خداپرستی و ایمان به رسولان و کتابهای آسمانی، بیآنکه آمیخته به بت پرستیها شود؛ زیرا وی در وصیت های خود میگوید: «به راستی هیچ بیدادگری از جهان بیرون نشود تا از او انتقام گیرند و کیفر او را به وی بچشانند» و چون از او پرسیدند: اگر ستمکاری مرد و کیفری به او نرسید چه؟ او در اندیشه شد و گفت: سوگند به خدا که در پس این جهان، جهانی باقی است که در آنجا نیکوکاران را برای نیکوکاریشان پاداش می دهند و بدکاران به خاطر بدکاریشان کیفر میبینند. عبدالمطلب همان است که به ابرهه گفت: این خانه را پروردگاری هست که آن را نگهبانی و پاسداری میکند، و پیامبر(ص) روز حنین، پیوند خود را با عبدالمطلب باز مینمود و به این سان با گردن فرازی میگفت: «منم پیامبری که دروغ نگوید؛ منم فرزند عبدالمطلب.»[۱۰]

آری، عبدالمطلب یکتاپرست بود. ابوطالب که گفت: «دلم راه نمیدهد که دین عبدالمطلب را رها کنم»، با این روش خواست معنای سخن را بر حاضران بپوشاند تا با دوری نمودن از ایشان، در پی کینه توزی با او برنیایند وبه قول علامه امینی، این روش گفتار از شیوه های تازیان در گفتگوهایشان است که به آن وسیله، گاه میخواهند معنا را پوشیده بدارند و گاهی هم آن را مؤکد میسازند و اگر سرور ما ابوطالب به جز همین یک نمونه از رفتار را نداشت، به تنهایی کافی بود که ایمان استوار و مسلمانی پابرجا و پایداری او را در آغاز روشن سازد.[۱۱]

در تفسیر علی بن ابراهیم قمی و تفسیر برهان آمده است که امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: «به خدا سوگند که پدرم ابوطالب و جدم عبدالمطلب و نیز هاشم و عبدمناف هرگز بتی را نپرستیدند.»

از ایشان پرسیدند: «اینان چه چیز را عبادت میکردند؟» پاسخ فرمود: «به سوی کعبه و به آیین ابراهیم(ع) نماز میگذاردند.»[۱۲]

۲. چنین نقل شده است که آیه شریفه زیر در مورد ابوطالب نازل شده است:

و منهم من یستمع إلیک و جعلنا علی قلوبهم أکنه أن یفقهوه و فی آذانم وقرا و إن یروا کل آیه لا یؤمنوا بها حتی إذا جاءوک یجادلونک یقول الذین کفروا إن ه-ذا إلا أساطیر الأولین * و هم ینهون عنه و نأون عنه و إن یهلکون إلا أنفسهم و ما یشعرون.[۱۳]

و برخی از آنان به تو گوش فرا می دهند، ولی ما بر دل هایشان پرده ها افکنده ایم تا آن را نفهمند و در گوش هایشان سنگینی قرار داده ایم و اگر هر معجزه ای را ببینند، به آن ایمان نمی آورند؛ تا آنجا که وقتی نزد تو می آیند و با تو جدال می کنند، کسانی که کفر ورزیدند می گویند: این کتاب چیزی جز افسانه های پیشینیان نیست. و آنان مردم را از آن باز می دارند و خود نیز از آن دوری می کنند؛ ولی جز خویشتن را به هلاکت نمی افکنند و نمی دانند.

در این آیات به وضع روانی برخی مشرکان اشاره شده که در برابر شنیدن حقایق، کمترین انعطافی از خودشان نمیدهند؛ بلکه به دشمنی با آن برمیخیزند و با تهمت، خود و دیگران را از آن دور نگاه می دارند. در واقع این آیات بحث های مربوط به مشرکان لجوج و دشمنان سرسخت پیامبر(ص) را تعقیب میکند و ضمیر «هم» طبق قواعد ادبی به کسانی برمیگردد که در آیه مورد بحث قرار گرفته اند؛ یعنی کافران متعصبی که از هیچ گونه آزار به پیامبر(ص) و ایجاد مانع در راه دعوت او مضایقه نداشتند.

ولی با نهایت تأسف دیده می شود که برخی مفسران اهل سنت برخلاف تمام قواعد ادبی، آیه دوم را از آیه قبل جدا کرده و آن را درباره ابوطالب، پدر امیرمؤمنان علی(ع) دانسته اند. آنها آیه را چنین معنا میکنند که جمعی هستند که از پیامبر اسلام(ص) دفاع میکنند، ولی درعین حال از او فاصله میگیرند. اما تمام علمای شیعه و برخی از بزرگان اهل سنت مانند قسطلانی در ارشاد الساری و زینی دحلان در حاشیه سیره الحلبیه، ابوطالب را از مؤمنان اسلام میدانند.[۱۴]

اینجاست که محققان باریک بین چنین حدس زده اند که موج مخالفت بر ضد ابوطالب، موجی سیاسی است که از مخالفت شجره خبیثه بنیامیه با موقعیت امام علی(ع) سرچشمه گرفته است.

۳. برخی میگویند آیه شریفه «إِنَّکَ لا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لکِنَّ اَللّهَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ»[۱۵] درباره ابوطالب است.

راغب اصفهانی در کتابش مطلبی را بدین بیان ذکر کرده است:

سفیان بن عیینه گفت: هرکس ابوطالب را دشمن بدارد، کافر است. از او سؤال کردند:

دلیل این مطلب چیست؟ در جواب گفت: زیرا رسول خدا او را دوست دارد و به همین خاطر خدا فرموده است: تو نمی توانی کسی را که دوست داری، هدایت کنی، و کسی که دشمن بدارد فردی را که رسول خدا او را دوست دارد، کافر است.[۱۶]

به باور پارهای، این آیه در مورد ابوطالب نازل شده است؛ چراکه به پندار برخی، پیامبر(ص) دوست میداشت که ابوطالب ایمان آورد، اما چنین نشد و این آیه نازل شد؛ درست همان گونه که پیامبر(ص) دوست نداشت قاتل جنایتکار عموی قهرمانش حمزه که وحشی نام داشت موفق به اسلام و ایمان گردد؛ ازاین رو آیه «

قُلْ یا عِبادِیَ اَلَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اَللّهِ إِنَّ اَللّهَ یَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ اَلْغَفُورُ اَلرَّحِیمُ»[۱۷] در مورد او نازل شد.

در پاسخ باید گفت این سخن از مقام والای پیامبر(ص) بسیار دور و بیگانه است که با خواست پروردگار خود مخالفت کند؛ چراکه این روایت نشانگر آن است که خدا ایمان ابوطالب را اراده نفرموده، اما ایمان و اسلام «وحشی» را اراده نموده است و خواست پیامبر(ص) درست در برابر خواست خداست؛ لذا مفهوم این آیه چنین میشود: ای پیامبر(ص)! تو ایمان ابوطالب را میخواهی، اما من با اینکه او در راه اسلام و دفاع از تو، نهایت تلاش و جهاد قهرمانانه را نموده، نمیخواهم که او ایمان آورد و فروغ اسلام و قرآن در گستره جان و دل او پرتو افکند و تو نیز نمیخواهی «وحشی» که قاتل عمویت حمزه است، ایمان بیاورد؛ ولی من میخواهم که او ایمان آورد و خود نور ایمان را در دل او تابانده ام!

لکن باید گفت اولا، در این آیه خداوند روشن میسازد که وظیفه پیامبر(ص) تنها رساندن پیام خدا و تلاوت و تفسیر قرآن و آیات آن برای مردم است، نه هدایت اجباری آنان؛ چراکه راهیابی و گمراهی انسان ها تنها به دست خداست، نه هیچ کس دیگر و اوست که هرکس را شایسته و آماده پرستش حق بداند، راه می نمایاند و هرکس به حق ستیزی و بیداد، بر دنباله روی از واپسگرایان پای فشرد، او را به کیفر گناهانش در بیراهه وامیگذارد.[۱۸]

ثانیا، دوستی رسول خدا بهترین دلیل بر ایمان ابوطالب است؛ چراکه بنابر نص قرآن، دوست داشتن کافر، حرام است. چگونه ممکن است پیامبر با خواست الهی مخالفت کند و شخص کافر یا مشرکی را دوست بدارد؟

لا یَتَّخِذِ اَلْمُؤْمِنُونَ اَلْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اَللّهِ فِی شَیْءٍ إِلاّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاهً وَ یُحَذِّرُکُمُ اَللّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اَللّهِ اَلْمَصِیرُ .[۱۹]

ایمان آورندگان نباید کافران رابه جای مؤمنان به دوستی برگیرند و هرکه چنین کند،

[برای او] هیچ [بهره ای] از دوستی خدا نیست؛ مگر اینکه از آنان [به دلیلی] بترسید و خدا شما را از کیفر نافرمانی خود بیم می دهد و بازگشت [همگان] تنهابه سوی اوست.

یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اَللّهُ عَلَیْهِمْ قَدْ یَئِسُوا مِنَ اَلْآخِرَهِ کَما یَئِسَ اَلْکُفّارُ مِنْ أَصْحابِ اَلْقُبُورِ .[۲۰]

هان ای کسانی که ایمان آورده اید! با مردمی که خدا بر آنان خشم گرفته است، طرح دوستی مریزید؛ بی گمان آنان از [پاداش پرشکوه سرای] آخرت نومید شده اند؛ درست همان سان که کفرگرایان اهل گور قطع امید کرده اند و از پاداش آخرت، نومید گردیده اند.

ثالثا، پیامبر با همه اصرار و تأکیدی که نسبت به صله رحم داشت، هرچند پیوند خویشاوندی قوی باشد، کفر را مانع آن میدانست؛ ازاین رو بر ابولهب خشم گرفت و علنا از او بیزاری جست. نیز اسارت را از عمویش عباس و پسرعمویش، عقیل برنگرفت؛ مگر وقتی که آنان آشکارا تظاهر به اسلام کردند و میان دخترش زینب که مسلمان شده بود و همسرش ابوالعاص که کافر بود، در تمام مدتی که او به کفر خود ادامه میداد، جدایی افکند؛ تا وقتی که او نیز اسلام آورد و سلامت یافت.

ازاین رو محبت پیامبر(ص) به اشخاص تنها به خاطر ایمان ثابت آنان و رسوخ کلمه حق در قلبشان بوده و دوستی پیامبر(ص) نسبت به کسی، نشانه نفوذ دین در قلب او و آراستگی او به زیور اخلاص و یقین است و این جمله، پیوسته دلیلش را با خود به همراه دارد و ارتکازی اذهان و قلوب است.[۲۱]

۴. برخی مخالفان می گویند حمایت های ابوطالب از پیامبر(ص) به خاطر رابطه خویشاوندی و تعصبات قبیله ای بوده است؛ لکن باید گفت حمایت های ویژه ابوطالب از پیامبر(ص)، فراتر از علایق خویشاوندی و تعصبات قبیله ای بود. ابوطالب با حمایت های مادی و معنوی خویش، مانع از آزار رسانیدن به پیامبر(ص) میشد؛ ولی با وفات وی، آزار و اذیت مشرکان به پیامبر(ص) و مؤمنین شدت گرفت.[۲۲]

به عنوان نمونه، حتی ابوطالب بسیار در هراس بود که مبادا دشمن، جای خوابیدن رسول خدا را بشناسد و شبانه بر او بتازد؛ ازاین رو نیمه شب او را از خواب بیدار می کرد وبه جای او، پسرش علی(ع) را میخواباند.[۲۳]

به قول علامه امینی « اگر هم صرفا نزدیکی و خویشاوندی کسی را به پشتیبانی دیگری وادارد، کاربردش تا مرز معینی است؛ ولی اگر کار به فدا کردن فرزندی همچون امیرالمؤمنین علی(ع) بینجامد که پدرش او را دوست تر از همه چیز دارد و در این هنگام هرکس هم باشد، از فداکاری باز می ایستد و پدر به سادگی نمیتواند که هر شب فرزندش را در معرض مرگ درآرد و او را در بستر کسی که ممکن است کشته شود، بخواباند تا جان برادرزاده را بره اند، مگر اینکه انگیزه ای دینی او را وادار به این کار کند. این است همان معنای پیروی ابوطالب از کیش یگانه پرستی راستین.»[۲۴]

ابن ابی الحدید می نویسد:

ابوطالب کسی است که پیامبر خدا را در دوران کودکی اش کفالت نموده و در بزرگی اش او را مورد حمایت قرار داده و از شرارت کفار قریش جلوگیری کرد. ولی در این راه انواع سختی ها و گرفتاری ها را تحمل نمود و بلاها را به جان و دل خرید و در یاری و نصرت پیامبر(ص) و تبلیغ آیینش با تمام وجود قیام کرد؛ آن چنان ایثار نمود که جبرئیل در هنگام وفات او بر پیامبر(ص) نازل شد و خطاب نمود: دیگر از مکه خارج شو؛ زیرا یاور و کمک تو از دنیا رفته است.[۲۵]

ادله مسلمان بودن ابوطالب

شواهد بسیار معتبر و روشنی برای اثبات ایمان آن بزرگوار به پیامبر(ص) موجود می باشد که به اختصار به چند مورد آن اشاره میکنیم:

. باران خواستن ابوطالب از برکت پیامبر(ص)؛ ابن عساکر در تاریخ خود آورده که جلهمه بن عرفطه گفت: در خشکسالی به مکه درآمدم و قریش گفتند: ای ابوطالب! دره ها خشکزار شد و نانخوران ما به تنگنا افتاده اند؛ با ما به نماز باران بیا. ابوطالب بیامد و کودکی را به همراه داشت که گویی خورشیدی بود که در تاریکی ها، پرده ابری سیاه از چهره اش کنار رود تا خود بدرخشد و پیرامون او نیز بچه هایی بودند. پس ابوطالب او را بگرفت و پشت وی را به کعبه چسبانید و کودک انگشت او را گرفت و آن هنگام هیچ پاره ابری در آسمان نبود؛ ولی ناگهان از اینجا و آنجا ابرها روی آوردند و پرآب شدند و باران همه جا را فرا گرفت. در همین زمینه است که ابوطالب میسراید:

سپیدروئی است که به آبروی او از ابر، باران می خواهند

سرپرست کار پدر مردگان است و نگهبان بیوه زنان

مستمندان هاشمی به پناه او می شتابند

و نزد وی در سایه رحمت و نعمت بسر می برند

به ترازویی دادگرانه می ماند که به اندازه یک جو نیز کم

و به افزار سنجشی راستگو که سنجیدن آن سهمناک نیست.[۲۶] هنگامی که پیامبر اعظم(ص) پیش از بلوغ بود، ابوطالب آبروی او را وسیله ای برای درخواست باران از خدا کرد. این امر نشانگر یگانه پرستی او و معرفتش به آخرین برانگیختگان و پاکنهادی وی از همان نخستین روز است. اگر از وی به جز همین یک گزارش در دست نداشتیم، همین برای پژوهشگران بس بود که پیروی وی از ایمان راستین را بنماید.[۲۷]

زینی دحلان الشافعی، مفتی مکه و از علمای بزرگ اهل سنت به نقل از ابن التین مینویسد:

عملکردهای ابوطالب بر آگاهی او قبل از بعثت از نبوت پیامبر(ص) شهادت می دهد، از جمله آنها، وسیله قرار دادن پیامبر برای طلب باران….[۲۸]

. باخبر بودن ابوطالب از آینده درخشان پیامبر(ص)؛ مسافرت پیامبر(ص) در سن دوازدهسالگی به همراه عمویش ابوطالب به سرزمین شام حکایت از باخبر شدن ابوطالب از نبوت پیامبر(ص) دارد.

راهب مسیحی به نام بحیرا، پیامبر(ص) را ملاقات نمود و به ابوطالب چنین گفت: این طفل آینده درخشان دارد. این همان پیامبر موعود است که کتابهای آسمانی از نبوت جهانی و حکومت گسترده او خبر داده اند. این همان پیامبریست که من نام او و نام پدر و فامیل او را در کتابهای دینی خوانده ام و میدانم از کجا طلوع میکند و به چه نحو آیین او در جهان گسترش پیدا مینماید. ولی بر شما لازم است او را از چشم یهود پنهان سازید؛ زیرا اگر آنان بفهمند، او را میکشند. آگاهی ابوطالب از آینده درخشان پیامبر(ص)، مطلبی نبود که بعد از بعثت پیامبر(ص)، ابوطالب را به خود مشغول نماید.[۲۹]

ابوطالب در اشعار خود سرگذشت این سفر را نقل کرده و عظمت پیامبر(ص) را به تصویر کشیده است.[۳۰]

زینی دحلان به نقل از ابن التین مینویسد:

امام عبدالواحد سفاسقی در شرح بخاری نوشته است: اشعار ابوطالب دلالت دارد که او قبل از بعثت از نبوت پیامبر(ص) به وسیله اخباری که بحیرای راهب و دیگران داده بودند، باخبر بوده است.[۳۱]

. آنگاه که مبرم بنیدعیب بن شقبان، پارسای ۲۷۰ ساله، ابوطالب را دید، به او مژده داد که از پشت تو فرزندی زاییده شود که دوست خدای عزوجل است. پس چون شبی که علی(ع) در آن زاده شد، فرا رسید، زمین درخشندگی یافت و ابوطالب بیرون شد و میگفت: ای مردمان! دوست خدا در خانه کعبه زاده شد. پس چون بامداد شد، به خانه کعبه درآمد و میگفت: «ای پروردگار این تاریکی آغاز شب و ماه درخشان روشن! از کار پنهانی خویش برای ما آشکار کن که درباره نام این کودک چه میبینی. سپس آواز سروشی را شنید که میگوید: ای خاندان پیامبر(ص) برگزیده! شما را با دادن فرزندی پاک ویژگی بخشیدیم؛ به راستی که نامش را از «والائی»، علی نهادیم و این علی از نام خداوند اعلی گرفته شده است.»[۳۲] ابوطالب در این بشارت به عنوان خاندان پیامبر برگزیده، مورد خطاب قرار گرفت.

. حمایت های مختلف ابوطالب از پیامبر(ص)؛ ابوطالب با حمایت های متعدد در مراحل مختلف دعوت پیامبر(ص)، مانع آزار رسانیدن جدی به پیامبر(ص) شد؛ هرچند برخی این حمایت ها را ناشی از تعصبات قبیله ای میدانند که در بخش شبهات به آن پاسخ دادهایم. ابوطالب نسبت به پیامبر چنان دوستی و محبت شدیدی ابراز می داشت که هیچ یک از فرزندان خود را تا آن اندازه دوست نمیداشت؛ کنار پیامبر میخوابید و هرگاه بیرون میرفت، او را نیز همراه خود میبرد و چنان دلبستگی شدیدی به پیامبر داشت که نسبت به هیچ کس چنان نبود و خوراک خوب را مخصوص آن حضرت قرار میداد.[۳۳]

علامه مجلسی نقل میکند هرگاه رسول خدا در رختخوابش میخوابید، حضرت ابوطالب پس از آنکه همه میخوابیدند، به آرامی او را بیدار میکرد و رختخواب علی را با وی جابه جا مینمود و فرزند و برادرانش را جهت حفاظت وی مأمور میساخت.[۳۴]

  راهنمای خرید:

  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل بازخوانی ایمان مؤمن قریش، حضرت ابوطالب علیه السلام”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *