بازگشت به محصولات
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب The Content Trap: A Strategist’s Guide to Digital Change
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب The Content Trap: A Strategist’s Guide to Digital Change قیمت اصلی 66,500 تومان بود.قیمت فعلی 29,000 تومان است.
فقط اینقدر👇 دیگه زمان داری با تخفیف بخریش
00روز
20ساعت
29دقیقه
39ثانیه

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل شهید آیت الله اشرفی اصفهانی؛ عالم پارسا و مجاهد فی سبیل الله

قیمت اصلی 156,825 تومان بود.قیمت فعلی 87,125 تومان است.

تعداد فروش: 55

فرمت فایل پاورپوینت

2 آیتم فروخته شده در 55 دقیقه
3 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
توضیحات

آنتونی رابینز میگه : من در 40 سالگی به جایی رسیدم که برای رسیدن بهش 82 سال زمان لازمه و این رو مدیون کتاب خواندن زیاد هستم.

دانلود و استفاده از فایل پاورپوینت کامل شهید آیت الله اشرفی اصفهانی؛ عالم پارسا و مجاهد فی سبیل الله – تجربه‌ای بی‌نظیر در ارائه!

پاورپوینتی شیک و استاندارد:

فایل فایل پاورپوینت کامل شهید آیت الله اشرفی اصفهانی؛ عالم پارسا و مجاهد فی سبیل الله شامل ۱۰۶ اسلاید طراحی‌شده با دقت بالا است که کاملاً آماده برای ارائه یا چاپ در PowerPoint می‌باشد.

چرا فایل فایل پاورپوینت کامل شهید آیت الله اشرفی اصفهانی؛ عالم پارسا و مجاهد فی سبیل الله گزینه‌ای عالی است؟

  • گرافیک حرفه‌ای و جذاب: اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل شهید آیت الله اشرفی اصفهانی؛ عالم پارسا و مجاهد فی سبیل الله با طراحی مدرن و چشم‌نواز، پیام شما را به بهترین شکل منتقل می‌کنند.
  • کاربری آسان: ساختار این پاورپوینت به‌گونه‌ای است که استفاده از آن بدون نیاز به تغییرات پیچیده ممکن باشد.
  • آماده استفاده: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل شهید آیت الله اشرفی اصفهانی؛ عالم پارسا و مجاهد فی سبیل الله از قبل تنظیم‌شده و بدون نیاز به ویرایش، قابل استفاده هستند.

تضمین کیفیت و دقت بالا:

این مجموعه بر اساس بالاترین استانداردهای طراحی ساخته شده است و کاملاً منسجم و بدون اشکال، مناسب برای ارائه‌های حرفه‌ای می‌باشد.

نکته قابل توجه:

برخی نسخه‌های غیررسمی ممکن است تغییراتی داشته باشند. این نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل شهید آیت الله اشرفی اصفهانی؛ عالم پارسا و مجاهد فی سبیل الله با دقت و کیفیت بالا طراحی شده است.

همین حالا فایل فایل پاورپوینت کامل شهید آیت الله اشرفی اصفهانی؛ عالم پارسا و مجاهد فی سبیل الله را دریافت کنید و یک ارائه بی‌نظیر داشته باشید!


بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل شهید آیت الله اشرفی اصفهانی؛ عالم پارسا و مجاهد فی سبیل الله :

روحیات، اخلاق و سیرت عملی شهید اشرفی اصفهانی آن چنان بود که دیدار کنندگان با او از ملاقاتش دل نمی کنند. کلمائش آن قدر دلنشین بود که مردم هیچ گاه از شنیدن سخنانش خسته نمی شدند و چهره نورانی اش به حدی جذاب بود که وقت خدا حافظی، بعضی با چشم گریان از او جدا می شدند، چهره نورانی و محاسن سفید این عالم فرزانه انسان را به یاد خدا می انداخت و آرامش روحی و روانی پیدا می کرد. امام خمینی را در تجلیل از ایشان فرمودند: «هر وقت قاتی اشرفی اصفهانی را می بینم به یاد خدا می افتم.» شهید محراب در طول حیات خویش زندگی بسیار ساده ای داشت و بعد از منصوب شدن به امامت جمعه باختران (کرمانشاه) هم زندگی اش تغییر نکرد.

این عالم وارسته و بزرگ اندیشه و عمل اسلامی را در هم آمیخت و عمر خود را در خدمت به ملت مسلمان و حفظ ارزش های اسلامی گذراند، آیت الله اشرقی همواره چه قبل و چه بعد از انقلاب پشتیبان و یاور همیشگی بنیان گذار جمهوری اسلامی بود و اطاعت از امام و حمایت از ولایت فقیه را بر همه واجب و لازم می دانست. او نه تنها در سنگر تعلیم و تربیت، بلکه در عرصه تحقیق و پژوهش نیز فعالیت های گران سنگی داشت و آثار علمی و قلمی بسیار ارزنده ای از خود به جای گذاشته است. از نکات برجسته شخصیت شهید اشرفی دید باز، شم سیاسی قوی، آینده نگری، تیزبینی، درایت و فهم بالا بود، ایشان از آغاز نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) در خرداد، فعالانه در صحنه انقلاب و مبارزه حضور داشت و همواره از ارکان مبارزه بر ضد رژیم فاسق طاغوت بود. در دوران سیاه ستم شاهی، یک لحظه از مبارزه و مجاهدت دست نکشید و همواره در صحنه جهاد از “سابقون” محسوب می شد. وی پس از انقلاب در سنگر نماز جمعه یا ایراد خطبه ای پرشور و حضور در جبهه های جنگ، نقش فوق العاده مؤثری در پیشبرد انقلاب، تقویت روحیه رزمندگان اسلامی و تشویق مردم در جهت حمایت از سنگرداران دفاع مقدس ایفا می کرد. تروریستهای کوردل در ظهر جمعه مهر ماه ، در سنگر نماز جمعه این عالم خبیر، عارف بالله وفقیه ژرف اندیش را که از اولیاء الله بود به شهادت رساندند. پیکر پاک وی پس از تشییع باشکوه مردم در گلستان شهدای تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.

اصل و نسب و زادگاه

میرزا اسدالله در شعبان ق / ش در خمینی شهر (سده) اصفهان، صاحب پسری شد که او را عطاء الله نام نهاد. سنت خانوادگی و اصل و نسب این عالم دین و مرد زاهد که دارای کمالات علمی و معنوی بود ریشه در جبل عامل لبنان داشت که هویت او را برجسته می کرد.[۱] چهارمین شهید محراب در این باره می گوید: «نسب بنده منتهی می شود به یکی از علمای جبل عامل. اینها در صدر اسلام، از برکت حضرت ابوذر، اسلام اختیار کردند و بعد به سده آمدند و تا آنجا که یادم هست، اجداد پدری ما همیشه از علمای معروف محل بوده اند».[۲]

شاگردی در محضر بزرگان

عطاء الله پس از طی دوره نوجوانی و دوره مکتب خانه، تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در سده نزد سید مصطفی خواند. ایشان استعداد فراوان و حافظه قوی داشت؛ به طوری که در سالگی کتاب «نصاب الصبیان» را از حفظ داشت. در سالگی به توصیه پدر عالمش از خمینی شهر عازم اصفهان گردید. دروس حوزه را آغاز کرد و در مدت سال سکونت در حوزه علمیه اصفهان، در مدرسه نوریه، دروس ادبیات، مقدمات و سطح فقه و اصول را در محضر اساتیدی همچون حضرات آیات: شیخ محمد حسن فشارکی، سید محمد درچه ای، سید محد نجف آبادی و شهید سید حسن مدرس به پایان برد.

دوران طلبگی و ساده زیستی

شهید اشرفی دوران طلبگی خود را در نهایت عسرت و مشقت اقتصادی گذراند و خاطره هایی از ده سال اقامت و مقاومت در حوزه علمیه اصفهان نقل می کند: «در آن موقع که ما در اصفهان بودیم شهریه ای متداول نبود ولی به کسانی که درس خارج می خواندند و عائله مند بودند ماهی هشت قران شهریه می دادند».[۳] «دوشنبه خوراکم تمام می شد، سه شنبه دو ریال پول را خرج می کردم، چهارشنبه را که آخرین روز تحصیل بود بدون پول و غذا می گذراندم».[۴] در زمان آیات ثلاث مرحوم آیت الله حجت، مرحوم آیت الله صدر و مرحوم آیت الله خوانساری سه نفری یک مهر نان و یکی ریال هم می دادند و به بنده که جزو لیست سابقیها نبودم یک ماه ریال می دادند و یک ماه هم نمی دادند آن یک ماهی که به من شهریه نمی دادند مرحوم آیت الله خوانساری که خیلی به ما لطف داشتند یا ریال توسط آیت الله صدوقی به من می دادند». زندگی ما این طوری بود که بنده در هفته فقط یک نوبت چای می خوردم و شبهای جمعه -از آن خرده برنج های آشی- یک نوبت میپختم و فقط هفته ای یک مرتبه غذای گرم می خوردم و بقیه اوقات غذای ساده و حاضری مثل پنیر و حلوا بود».[۵] او در توصیف شرایط فوق می گوید: «در زمانی در حجرهای با سه نفر دیگر در مدرسه نوریه اصفهان زندگی می کردیم. بسیاری از روزها نه چای داشتیم نه نفت و نه قند. برای مطالعه در شب از نور چراغ نفتی توالتهای مدرسه استفاده می کردم. در روزهای جمعه به یکی از مساجد دور افتاده اصفهان می رفتم و از صبح تا عصر در آن مسجد درس های یک هفته را دوره می کردم. در مدت دوازده ساعتی که آنجا مطالعه می کردم غذای من فقط مقداری دانه ذرت برشته بود؛ چیز دیگر نداشتم».[۶]

بنده تا درس خارج که رفتم، یک کتاب ملکی از خودم نداشتم، حتی کتاب مکاسب را که می خواستم بخوانم، از یک کتاب وقفی استفاده می کردم و در حجرهای هم که زندگی می کردیم و درس می خواندیم، فرش آن حصیر بود».[۷]

هجرت به قم

عطاء الله به سال ش. در سن بیست سالگی به قم هجرت کرد و مدت یک سال در مدرسه رضویه سکنی گزید. در این باره وی یادآور می شود: «در مدرسه رضویه قم مدتی با یک نفر طلبه هم حجره بودم و این شخص وضع مالی خوبی داشت. او همیشه از غذای طبخ شده استفاده می کرد ولی من قادر به تهیه آن نبودم. در این مدتی که من با این شخص در یک اتاق بودیم، ابدا متوجه نشد من کی شام و کی ناهار می خورم. من در حین مطالعه مقداری کتاب روی هم می گذاردم تا او متوجه نشود و من در حالی که روی کتاب قرار گرفته بودم در حین مطالعه از آن نان خالی لقمه لقمه استفاده می کردم و اما وقتی او موقع غذا خوردنش می رسید، غذای طبخ شده را حاضر می کرد و به بنده هم تعارف می کرد. من در جواب می گفتم غذا صرف کرده ام».[۸] شهید محراب پس از آن، دوران طلبگی خود را که بیش از سال به درازا کشید در مدرسه فیضیه گذراند. او در این سالیان متمادی مورد توجه خاص فضلا و علما، به خصوص آیات مراجع ثلاث قرار می گیرد و با توجه به شرایط خاص سیاسی اجتماعی آن زمان که ناشی از فشارهای گوناگون انحراف رضاخان بود تمام مشکلات را تحمل و با استقامت بی نظیر خود به تحصیل ادامه می دهد. او بیش از دو دهه، دوره عالی و اجتهادی فقه و اصول را نزد علمای نامدار، حضرات آیات حاج شیخ عبدالکریم حائری، حجت کوه کمره ای، سید محمد تقی خوانساری و سید صدرالدین صدر و آیت الله بروجردی فرا گرفت. عطاء الله با همه مشکلات و مسائل آن زمان در تحصیل علوم اسلامی و دینی جدیت به خرج می داد و پس از اندک زمانی در ردیف فضلا و مدرسین نامی و برجسته حوزه علمیه قم به شمار آمد. فعالیتهای وی در تنظیم و تقریر دروس آیت الله العظمی بروجردی موجب دوستی و علاقه فوق العاده بین شاگرد و استاد گردید؛ به طوری که شهید محراب به دیدار ایشان می رفت. هر وقت شهید اشرفی به اصفهان می رفت و بر می گشت آیت الله بروجردی به دیدار شاگرد خود به حجره او در مدرسه فیضیه میرفت.[۹] وی در سن سالگی به درجه اجتهاد رسید و اولین اجازه نامه اجتهاد را در حوزه علمیه قم، مرحوم آیت الله سید محمدتقی خوانساری به ایشان دادند. پس از آن از جانب آیات عظام حجت کوه کمره ای، فیض قمی، سید ابوالحسن اصفهانی و بروجردی اجازه اجتهاد دریافت کرد. شهید اشرفی اصفهانی در مدت هفده سال اقامت در قم، در کنار تحصیل، به تدریس و تعلیم و تربیت طلاب جوان اشتغال داشت و در سال که از سوی آیت الله بروجردی برای تشویق محصلان حوزه علمیه قم، برنامه امتحانات عمومی در نظر گرفته شده بود، شهید محراب به همراه برخی فضلا و علمای دیگر مأموریت یافت تا به عنوان ممتحن امتحانات دروس سطح و خارج فقه و اصول نقش ایفا نماید و تقریبا به مدت سه سال تا زمان اعزام به باختران کرمانشاه) در برگزاری این امتحانات شرکت داشت.[۱۰]

تجلیل از شخصیت های برجسته حوزه

آیت الله اشرفی اصفهانی از گوشه ای از شیوه های زندگی سلوک خود در قم پرده برمی دارد و از اکابر و اعاظم حوزه به ویژه اساتید معظم خود به عنوان اسوه های اخلاق، پاسداران علم و فضیلت و فقه و فقاهت و زهد و تقوا تجلیل می کند و می گوید: «وقتی که به قم رفتم در اصفهان عائله داشتم، ولی خودم به تنهایی در یکی از حجره های مدرسه فیضه زندگی می کردم و درس می خواندم و چند سال هم یکی از بنده زاده ها پیش من بود و درس می خواند. در آن موقع مرحوم آیت الله بروجردی، تومان شهریه میداند و من نصف این پول را برای خانواده به اصفهان می فرستادم. بنده چندین سال در قم از محضر درس آیات ثلاث، مرحوم آیت الله حجت، مرحوم آیت الله خوانساری و مرحوم آیت الله صدر استفاده کردم. مرحوم آیت الله سید محمد تقی خوانساری واقعا از اولیاء خدا بود و نماز باران ایشان معروف است که حتما شنیده اید. مرحوم آیت الله خوانساری در استکانی چایی می خورد که از جنس گل بود که ما می گفتیم آقا استکان و نعلبکی آن قدر گران نیست که شما از اینها استفاده می کنید. اینها واقعا خودشان اسوه بودند». «مرحوم آیت الله خوانساری به قدری متواضع بود که مقید بود به این که کسی در سلام از او سبقت نگیرد، وقتی برای درس گفتن به مدرسه می آمد، سرش را پایین می انداخت، که کسی جلوتر به او سلام نکند و یک مرتبه درب مدرسه را باز می کرد و به همه سلام میداد. مرحوم آیت الله بروجردی نقل کردند که من در عالم خواب دیدم که بلندگوهای صحن دارد اعلام می کند به این که جنازه سید مرتضی را می آورند. من در خواب گفتم که سید مرتضی سالهای زیادی است که وفات کرده و در کاظمین هم بوده، حالا به چه مناسبت در قم چنین اعلام می کنند. … بیدار که شدم دیدم بلندگوهای صحن اعلام می کنند که آیت الله خوانساری مرحوم شدند و جنازه ایشان را می آورند».[۱۱]

خود آیت الله بروجردی مقداری نان خشک از ده خودشان می آوردند و با یک طلبه آبگوشت شراکتی درست می کردند، موقعی که مطالعات تمام می شد، آن طلبه می آمد به حجره آقا و می گفت موقع شام است تشریف بیاورید و آقا هم یک دانه نان از بقچه در می آورد و با آن طلبه غذا می خورد».[۱۲] آیت الله اشرفی اصفهانی در مورد چگونگی آشنا شدن با امام راحل و سپس برقراری ارتباط نزدیک با رهبر فقید انقلاب و حضور در درس فلسفه استادنا روح الله سخن می گوید: «برخورد ما با امام، در ابتدا فقط همان رفتن در جلسه درس ایشان بود که من مدتی به درس فلسفه ایشان می رفتم. البته چون در آن زمان به درس فقه و اصول مرحوم آیت الله بروجردی می رفتم و مقید هم بودم که درس ها را بنویسم، اگر به درس فقه و اصول امام هم می خواستم بروم، ممکن بود که نتوانم درسها را بنویسم و بدین خاطر بود که من تنها به درس فلسفه امام می رفتم. در نظرم هست که استاد شهید آیت الله مطهری و شهید آیت الله بهشتی و آیت الله منتظری، در مدرسه فیضیه از امام خواهش کرده بودند که یک درس خارج برایشان بگویند. البته آن موقع درس خارج امام خصوصی بود و لیکن بعد آمدند در مسجد فاطمیه و درس خارج عمومی را شروع کردند. با این که مرحوم آیت الله بروجردی هم درس خارج می گفتند، طوری شده بود که آنهایی که می خواستند کاملا استفاده کنند، به درس امام می رفتند. انصافا همان طوری که مرحوم آیت الله بروجردی، یک عده ای شاگردهای ممتاز تربیت کردند، خود امام هم یک عده شاگردهای ممتازی را تربیت کردند که بعد از آن که ایشان را به ترکیه و بعد هم نجف تبعید کردند، اکثر شاگردان امام دیگر به درس استاد دیگری نرفتند».[۱۳]

نمایندگی آیت الله بروجردی

در غرب کشور در سال ش. آیت الله اشرفی اصفهانی به همراه چند تن دیگر از آیات عظام و طلاب علوم دینی به دستور آیت الله بروجردی به کرمانشاه مهاجرت کرده، در حوزه علمیه تازه تأسیس آیت الله بروجردی به تدریس و نشر معارف اسلامی در منطقه غرب کشور مبادرت ورزیدند. بعدها با رحلت آیت الله بروجردی، خواستند به قم باز گردند که با توجه به محبوبیت زیادی که نزد مردم داشتند، با مخالفت آنان روبرو شدند. بنابراین، به خاطر مسئولیت شرعی و نیاز مبرم مردم و اصرار آنها، از ترک آن دیار منصرف شده و به پیشبرد فرهنگ اسلامی و سرپرستی حوزه علمیه آن منطقه مشغول شدند. شهید محراب با توضیحات مختصری می گوید: «حسب الامر مرحوم آیت الله بروجردی و در معیت دو تن از علما و مدرسین حوزه علمیه قم، برای تأسیس و تدریس در مدرسه مرحوم آیت الله بروجردی به کرمانشاه عزیمت نمودم. مرحوم آیت الله بروجردی اصرار زیادی داشت به این که من در این جا بمانم و حتی سه سال به من اجازه مسافرت نداد، برای این که به ایشان گفته بودند که وجود فلانی برای تبلیغات این استان مؤثر است».[۱۴]

تلاش برای مرجعیت امام

آیت الله اشرفی اصفهانی پس از رحلت آیت الله بروجردی عامه مردم را به تقلید از امام خمینی (ره) تشویق و فراخواندند. ایشان اظهار می دارد: «کسی که نسبت به مرجعیت امام، در این استان – باختران (کرمانشاه) بیشتر از همه فعالیت کرد و مردم هم شنوایی داشتند بنده بودم و در آن اختناق شدید ما همیشه با امام در رابطه بودیم. قبلا هم، بعد از رحلت آیت الله بروجردی، اینجانب بر حسب تشخیص خود و تفحصی هم که از شخصیتهای بزرگ علمی نجف اشرف و حوزه علمیه قم نمودم، حضرت امام خمینی را شایسته برای مقام مقدس مرجعیت معرفی نمودم و عامه مردم را در امر تقلید به ایشان سوق دادم که این موضوع با مخالفت بعضی و کارشکنی آنها مواجه شد و از سوی ساواک هم تهدید به تبعید گردیدم، ولی به لطف خداوند بزرگ در انجام این امر الهی و وظیفه شرعی موفق شدم».[۱۵] «ما فهمیدیم که بحمدلله تشخیص مان نسبت به مرجعیت ایشان بجا بوده است، یکی مسئله مخالفا علی هوی است و در حدیث دارد که پیامبر اکرم (ص) در برگشت از یکی از غزوات، به اصحابشان فرمودند:

شما از جهاد اصغر فارغ شدید، علیکم بجهاد الأکبر». سؤال کردند: جهاد بزرگتر دیگر چیست که فرمودند: «مخالفت با نفس» و ما واقعا در این قسمت انصافا کسی را در مرتبه امام ندیدیم و در برخوردهایی که ما با امام داشتیم، در حضور درس ایشان و با جلساتی که خدمت شان بودیم و یا گاهی که برای عرض ارادت به حضورشان می رفتیم، این موضوع را میدیدیم. در این قسمت تنها عقیده بنده نیست، ما در نجف هم که مشرف می شدیم، در زمان مرحوم آیت الله حکیم، همه متفق بودند که این بزرگوار در مرتبه مخالفت با نفس هستند و در این جهتش ایشان منکری نداشت.»[۱۶]

آغاز فعالیت های سیاسی

همانطور که پیشتر گفته شد، در زمان حضور امام خمینی(ره) در قم، شهید اشرفی با ایشان در ارتباط بودند. حتی زمانی که ایشان به باختران اعزام شدند، این ارتباط هرگز قطع نشد تا پس از غائله خرداد و دستگیری حضرت امام، شهید اشرفی فعالیتهای دامنه داری را در استان کرمانشاه آغاز کرد و پس از این که خبر دستگیر ایشان را شنید، به تهران آمد و به مراجع بزرگی که از قم و دیگر شهرها آمده بودند گفت: «امروز روزی نیست که ما بخواهیم در مقابل این رژیم جنایتکار سکوت بکنیم، ما نباید در ارتباط با دستگیری آقای خمینی، آرام بنشینیم.» از همان زمان شهید محراب فعالیتهای سیاسی خود را به طور پنهانی و آشکار شروع کرد. با آزادی امام خمینی (ها، وی به اتفاق چند تن از علما به قم عزیمت کرده و با معظم له دیدار و با کسب اجازه کتبی وکالت و اجازه مطلق در امور حسبیه و شرعیه از جانب امام (ره)، نماینده تام الاختیار ایشان در کرمانشاه می شود.[۱۷] شهید اشرفی، مبارزه ای طولانی و جدی با رژیم شاه داشت و این مبارزه کاملا هماهنگ با خط فکری امام بود. رژیم منحوس پهلوی برای جلوگیری و خنثی کردن فعالیتهای شهید اشرفی از دو جبهه وارد شد: اول از راه تهدید و ارعاب تا جایی که چند بار ایشان را در اوایل مبارزه به ساواک بردند. یک بار هم قصد تبعید ایشان را داشتند که بر اساس مصالحی که

  راهنمای خرید:

  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل شهید آیت الله اشرفی اصفهانی؛ عالم پارسا و مجاهد فی سبیل الله”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *