

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل بانو خدیجه و مقام معظم رهبری
224,700 تومان قیمت اصلی 224,700 تومان بود.169,200 تومانقیمت فعلی 169,200 تومان است.
تعداد فروش: 47
فرمت فایل پاورپوینت
دانلود و استفاده از فایل پاورپوینت کامل بانو خدیجه و مقام معظم رهبری – تجربهای بینظیر در ارائه!
پاورپوینتی شیک و استاندارد:
فایل فایل پاورپوینت کامل بانو خدیجه و مقام معظم رهبری شامل ۴۹ اسلاید طراحیشده با دقت بالا است که کاملاً آماده برای ارائه یا چاپ در PowerPoint میباشد.
چرا فایل فایل پاورپوینت کامل بانو خدیجه و مقام معظم رهبری گزینهای عالی است؟
- گرافیک حرفهای و جذاب: اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل بانو خدیجه و مقام معظم رهبری با طراحی مدرن و چشمنواز، پیام شما را به بهترین شکل منتقل میکنند.
- کاربری آسان: ساختار این پاورپوینت بهگونهای است که استفاده از آن بدون نیاز به تغییرات پیچیده ممکن باشد.
- آماده استفاده: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل بانو خدیجه و مقام معظم رهبری از قبل تنظیمشده و بدون نیاز به ویرایش، قابل استفاده هستند.
تضمین کیفیت و دقت بالا:
این مجموعه بر اساس بالاترین استانداردهای طراحی ساخته شده است و کاملاً منسجم و بدون اشکال، مناسب برای ارائههای حرفهای میباشد.
نکته قابل توجه:
برخی نسخههای غیررسمی ممکن است تغییراتی داشته باشند. این نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل بانو خدیجه و مقام معظم رهبری با دقت و کیفیت بالا طراحی شده است.
همین حالا فایل فایل پاورپوینت کامل بانو خدیجه و مقام معظم رهبری را دریافت کنید و یک ارائه بینظیر داشته باشید!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل بانو خدیجه و مقام معظم رهبری :
بانو خدیجه میردامادی تنها فرزند آیت الله سید هاشم نجف آبادی از همسر اول بود؛ وی در ۱۶ اردیبهشت ۱۲۹۳ در نجف اشرف به دنیا آمد. مادرش بی بی سکینه زود از دنیا رفت و این کودک در آستان فقدان محبت مادر از چشمه مهر مادر بزرگ سیراب شد. به احتمال زیاد خدیجه خانم در ۱۵ سال نخست زندگی از محضر علمی پدر بهره برده و غیر از سواد معمول با برخی متون نیز آشنایی یافت.
وی همراه پدر به ایران مهاجرت کرد و در ۲۰ سالگی به عقد سید جواد خامنه ای در آمد. او زبان عربی و فارسی را به موالات هم آموخته بود و رفته رفته زبان ترکی را نیز فرا گرفت. اندوخته علمی بانو خدیجه با مطالعات در تفاسیر قرآن و کتب تاریخی چون “روضه الصفا” به جایی رسید که زندگی انبیا معصوم و شخصیت های قرآن را در قالب داستان ها و روایت های شنیدنی برای فرزندانش باز می گفت.
بانو خدیجه با دعا و مستحبات مانوس بود از اعمالی چون ام داوود، ادعیه ای مانند عرفه و نمازهایی چون جعفر طیار غفلت نمی ورزید. او فرزندان خود را نیز در این مناسک شریک می کرد. ایشان قرآن را با صدایی خوش تلاوت می کرد، به ویژه در دوران جوانی گوش فرزندانش را از این نوا حظ می برد.
بانو خدیجه در گفتار و رفتار عوام گریز بود. حشر و نشری گزیده داشت و ترجیح می داد با زنانی نشست و برخاست کند که شبیه او باشند. وقتی قرآن می خواند لهجه ای از گویش اهالی نجف داشت.
سید محمد حسن کوچک ترین فرزندش می گوید: «مادرم تنها یک نفر را با تمام وجود «خانم» خطاب کرد و او همسر امام خمینی بود.»
فرزندانش در وصف او می گویند که زنی خوش سخن، سخته گو، حافظ آیاتی از قرآن، صریح اللهجه، بدخط، بسیار تأثیرگذار در تربیت و بالندگی فرزندان بود.
او به دیوان حافظ تسلط داشت و ضمیر خود و کودکانش را با اشعار خواجه صیقل می داد. خدیجه جوان، وقتی به خانه سید جواد خامنه ای آمد، در میان جهیزیه خود یک دیوان حافظ، چاپ بمبئی، آورد. این کتاب از آن حاج سید هاشم، پدرش بود که او نیز انسی دیرین با این دیوان داشت و آن را در سفرهای دور و نزدیک همراه می برد و حاشیه هایش با یادداشت ها و دل نوشته های او پر شده بود.
بانو خدیجه زنی شجاع بود و این خصلت در همه امور زندگی او نمود می یافت. «در منزل ما معروف بود که اگر پدرم مرد محجوب و دور از غوغایی هست، مادرم زنی است که در آنجایی که لازم باشد در مسائل غوغایی وارد می شود، اظهارنظر می کند.»
این ویژگی در دوره مبارزه پسرانش با حکومت پهلوی، بارها، چه در برخورد با مأموران دستگاه امنیتی و چه در ملاقات با پسران زندانی اش بروز داشت. می گویند در این موارد دیده نشد که زبان التماس به کار برد و در برابر اهانت یا درشت گویی های مأموران کوتاه بیاید.
کسی یاد ندارد بانو خدیجه در میان خانواده یا نشست های خویشاوندی از زندان رفتن فرزندان خود شکوه کرده باشد. او در برابر اظهار ترحم دیگران می ایستاد و به آنان گوشزد می کرد که این اقدام دلسوزی ندارد؛ مبارزه کرده، در راه خدا زندان رفته؛ اگر افتخار نمی کنید، به ترحم شما هم نیازی نیست.
رهبر انقلاب درباره این رفتار مادر می گویند: «هر بار از زندان می آمدم بیرون، می شنیدم که مادرم برخوردهایش این طوری بوده، مقدار زیادی از خستگی من درمی آمد.»
خانم میردامادی وقتی برای دیدار پسرانش به زندان می رفت، مادرانه حرف نمی زد و از رنجی که می کشید واگویه نمی کرد. آنان را به کوتاه آمدن در فعالیت های سیاسی تشویق نمی نمود. کلمه ای نمی گفت که روحیه پسرانش را بلرزاند.
با مأموران زندان در بیرون یا درون اتاق ملاقات بی اعتنا رفتار می کرد و زبانش تند و تیز بود. پسر کوچکش، سید محمد حسن، می گوید: «شیری که مادرمان به ما داد با نفرت از پهلوی عجین بود.»
بانو خدیجه در قبال پدیده های سیاسی، منشی روشن بینانه داشت؛ زمانی که پسرش، سیدعلی خامنه ای، مباحثی را در سخنرانی های خود آغاز کرد که طرفداران زیادی از جوانان، روشنفکران و دیگر طبقات مردم پیدا کرد، بانو خدیجه نیز به پای سخنان پسر می نشست و با چشم قبول به آن می نگریست. بی آنکه از حضور هزاران نفر در پای منبر فرزندش هیجان زده شود، حرف های او را تصدیق می کرد و از این بابت تشویقش می کرد.
خانم میردامادی چندین بار به عتبات سفر کرد که همگی آنها پیش از کودتای ۱۳۳۷ش عبدالکریم قاسم بود. در آخرین سفر (۱۳۳۶ش) سیدعلی و سیدمحمدحسن نیز همراه او بودند. وی دو بار به سفر حج رفت. بار نخست، با ارثیه ای که از ماترک پدر دریافت کرد (حدود ۳۵۰۰ تومان) در اواسط دهه چهل راهی خانه خدا شد. دیگر بار، پس از انقلاب در ۱۳۶۱ش همراه پسر و عروسش (همسر سیدهادی) به مدینه و مکه مشرف گردید.
حاجیه خدیجه میردامادی مرجع برخی از زنان محل یا شهر بود. برای حل اختلاف تا پرسش از مسائل شرعی، و طلب استخاره تا درخواست دعا برای گشایش مشکلات به او مراجعه می کردند. وی با گشاده رویی آنان را می پذیرفت. این مراجعات پس از انقلاب بیشتر شد. زن ها با این امید که پسران خانم میردامادی توان حل مشکلات آنان را دارند، پیش او می آمدند. وی نیز با تماس های تلفنی، گاه به زبان خوش و گاه با عتاب از پسران دست اندرکارش خواستار گشایش امور مراجعین می شد.
حاجیه خدیجه میردامادی در ۱۵ مرداد ۱۳۶۸ بر اثر سکته قلبی درگذشت و پیکرش روز بعد رخ بر تراب تیره نهاد. آرامگاه او در حرم امام رضا(ع)، کنار همسرش واقع است.
برای نخستین بار گفت و گوی کامل «بانو خدیجه میردامادی» مادر رهبر انقلاب را به همراه صوت این گفت و گو که پس از پیروزی انقلاب انجام شده است، منتشر می کند.
ضمن اشاره به خصائل و ویژگی های حضرت امام به مبارزات انقلابی فرزندان خود از جمله آیت الله سید علی خامنه ای هم اشاره کرده است.
مشروح این گفت و گو در ادامه می آید:
در مورد نقش بانوان در پیروزی انقلاب اسلامی توضیح بفرمایید؟
بانو میردامادی: نقش زنان بسیار مهم بود، تا حدی که در مشهد ناظر بودیم که بسیاری از تظاهرات و راهپیمایی های اقصی نقاط مشهد تئسط زنان برگزار می شد که بسیار باشکوه و امیدوارکننده بود اگر پایم درد نمی کرد ما نیز گاهی می رفتیم دعا و گریه می کردیم تا انشاءالله زودتر این حکومت [جمهوری اسلامی] سر پا شود.
خانم هایی بودند که به خاطر انقلاب از خانه، شوهر و زندگی خود دست کشیدند چرا که ۶ ماه یا یک سال در تظاهرات بودند البته در برخی موارد شوهران آنها راضی نمی شدند و می گفتند شوهرمان به ما سیلی زده است، اما برای خدا آن را قبول می کنیم تا به تظاهرات برویم. [چون] امام فرمودند که زن ها هم باید بروند و جایز است شما اگر اجازه نمی دهید، ندهید.
الان هم چند سال است که در تحرک، کار و خدمت هستند و اشخاص زیادی مانند این زنان هستند که به انقلاب خدمت کرده اند، برخی همان روزها دستگیر شده و دو، سه روز آنها را زندان نگه داشتند اما بچه ها و فرزندان آنها رویه مادرانشان را پیش گرفتند و شوهرانشان برگشتند و متدین و متنبه شدند.
۳۰ سال از خدا خواسته بودم حکومت پهلوی را سرنگون کند
ما خودمان ۲۰ و ۳۰ سال دعا می کردیم و از خدا می خواستیم که این حکومت پهلوی را سرنگون کند و کسی را برساند که به داد ما برسد.
دیدار با همسر امام در مشهد
امام که به ترکیه تبعید شدند، خانمشان به منزل ما در مشهد آمدند من گریه کرده و گفتم: از حضرت رضا بخواهید که خدا آقا را نجات دهد. گفتند: برای همین کار به مشهد آمده ام. گفتم: برای این کار نذری کنید و ختمی بگیرید که گفتند: همه این کارها را کرده ام.من خودم در این ۲۰ سال مدام گریه می کردم، جوان ها را به زندان می بردند اگر بچه های خودمان را به زندان می بردند کارم دعا بو
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.