خرید و دانلود نسخه کامل کتاب The Nature of Northern Australia: Its natural values, ecological processes and future prospects
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب The Nature of Northern Australia: Its natural values, ecological processes and future prospects قیمت اصلی 89,500 تومان بود.قیمت فعلی 52,000 تومان است.
بازگشت به محصولات
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب Environmental Chemistry: Asian Lessons
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب Environmental Chemistry: Asian Lessons قیمت اصلی 78,500 تومان بود.قیمت فعلی 41,000 تومان است.
فقط اینقدر👇 دیگه زمان داری با تخفیف بخریش
00روز
04ساعت
06دقیقه
56ثانیه

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل امام مجتبی (ع) و تربیت فرزندان شجاع

قیمت اصلی 224,700 تومان بود.قیمت فعلی 169,200 تومان است.

تعداد فروش: 50

فرمت فایل پاورپوینت

2 آیتم فروخته شده در 55 دقیقه
3 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
توضیحات

فایل پاورپوینت کامل امام مجتبی (ع) و تربیت فرزندان شجاع؛ انتخابی هوشمند برای ارائه‌های حرفه‌ای

با پاورپوینت فایل پاورپوینت کامل امام مجتبی (ع) و تربیت فرزندان شجاع، محتوای خود را در قالب ۱۰۱ اسلاید استاندارد و جذاب ارائه دهید و در نگاه اول تاثیرگذار باشید.

چرا باید از پاورپوینت استفاده کنید؟

  1. چیدمان دقیق و کاربرپسند: فایل پاورپوینت کامل امام مجتبی (ع) و تربیت فرزندان شجاع با طراحی ساختاریافته و اصولی، مخاطب را به‌خوبی درگیر محتوا می‌کند.
  2. صرفه‌جویی در زمان: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل امام مجتبی (ع) و تربیت فرزندان شجاع آماده‌ی استفاده هستند؛ بدون نیاز به هیچ‌گونه ویرایش.
  3. نمایش با وضوح بالا: کیفیت طراحی در فایل پاورپوینت کامل امام مجتبی (ع) و تربیت فرزندان شجاع به‌گونه‌ای است که در هر صفحه‌نمایشی عالی به‌نظر می‌رسد.

هشدار: استفاده از نسخه‌های ناقص فایل پاورپوینت کامل امام مجتبی (ع) و تربیت فرزندان شجاع ممکن است باعث بروز اختلال در نمایش یا افت کیفیت شود. تنها نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل امام مجتبی (ع) و تربیت فرزندان شجاع، کیفیت تضمین‌شده دارد.

هم‌اکنون فایل فایل پاورپوینت کامل امام مجتبی (ع) و تربیت فرزندان شجاع را دریافت کنید و تأثیرگذارترین ارائه‌ خود را آغاز کنید.


بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل امام مجتبی (ع) و تربیت فرزندان شجاع :

امام مجتبی (ع) الگـوی تـمام عـیار و سرمشقی جاودانه برای تمام نسل هاست.آن گرامی، نمونه بارزی از یک انسان کامل و تربیت یافته در مکتب نبوی، عـلوی و فاطمی است. همچنین ایشان، پرورش دهنده فرزندانی از نسل کوثر است که هر کدام نـیز اسوه های عالی و تجلی ارزش های والای انـسانی در تاریخ بشرند. امام حسن (ع) عصاره وجود رسول خدا (ص) است. پیامبر اکرم (ص) درباره وی می فرماید: «وَ أَمَّا الْحَسَنُ (ع) فَإِنَّهُ ابْنِی وَ وَلَدِی وَ مِنِّی وَ قُرَّهُ عَینِی وَ ضِیاءُ قَلْبِی وَ ثَمَرَهُ فُؤَادِی وَ هُوَ سَیدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ وَ حُجَّهُ اللَّه عَلَی الْأُمَّهِ أَمْرُهُ أَمْرِی وَ قَوْلُهُ قَوْلِی مَنْ تَبِعَهُ فَإِنَّهُ مِنِّی وَ مَنْ عَصَاهُ فَلَیسَ مِنِّی ؛ [۱] حسن پسر من است، او از من است، او نور چشم من و روشنایی قلب من است، او میوه جان من اسـت، او سـید و آقای جوانان اهل بهشت است او حجت خدا بر امت من است. دستورهای او دستورهای من و سخن او سخن من است. کسی که از او پیروی می کند از من است و کسی که با دستورهای وی مخالفت کـند از مـن نیست.»

من کجا و وصف تو ای یار بی پشت و پناه

خواستم وصفت کنم امّا قلم، یاری نکرد

مخالف و موافق درباره عظمت و شکوه شخصیت والای حضرت مجتبی (ع) و اسوه بودن آن گرامی در فضایل اخـلاقی، اتـفاق نظر دارند. ابن حجر عسقلانی از شخصیت نگاران اهل سنت می نویسد که وقتی حسن بن علی (ع) از دنیا رفت یکی از دشمنان سرسخت آن حضرت در تشییع جنازه او گریه می کرد. حسین بن علی (ع) به او گفت: «تـو بـا آن هـمه اذیت و آزار و مخالفت که در باره بـرادرم روا مـی داشتی بـاز هم گریه می کنی؟!» او گفت: «من با کسی دشمنی می کردم که صبورتر و حلیم تر از این کوه ها بود.»[۲] جلال الدین سیوطی از دانشمندان برجسته اهل سـنت در تـاریخ خـود می نویسد: «حسن بن علی دارای امتیازات اخلاقی و فضایل انـسانی فـراوان بود، او شخصیتی بزرگوار، بردبار، با وقار، متین، سخاوتمند، و مورد ستایش بود.»[۳]

شَهِدَ الأنـامُ بِفَضـلِهِ حـتی العـداء

و الفضـل مـا شـهدت بــه الأعــداءُ

هـدفِ واحدِ امام حسن و حسین(علیهما السلام)

امام حسن و حسین (علیمها السلام) هدف واحدی داشـتند؛ ولی به اقتضای زمان از شیوه های متفاوتی استفاده می کردند. اینکه در برخی زیارت ها می گوییم: «و الحلم الحـسنیه و الشـجاعه الحـسینیه»[۴] به این معنا نیست که امام حسن (ع) حلیم تر بود و سید الشـهدا (ع) شـجاع تر؛ بلکه هر دو، معدن حلم و شجاعت بودند. اساسا همه امامان شیعه در همه کمالات مساوی اند؛ منتها اقتضای زمـان امـامت و تـفاوت نقشه های دشمن، هرکدام، خصلت ویژه ای را طلب می کرد و مردم، همان را لمس می کردند.[۵]

رسـول خـدا (ص) در ایـن باره فرمود: «الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا؛[۶] حسن و حسین هر دو امام هستند چه قـیام کـنند و چـه بنشینند؟»

بنابراین امام حسن (ع) در صلح با معاویه، همان هدفی را تعقیب می کند که پیامبر (ص) و علی و امـام حـسین (ع) تعقیب می کرد؛ این هدف، عبارت از حفظ اسلام و عزت مسلمانان بود؛ به عبارت دیـگر روش های امـام حسن و حسین (علیمها السلام) نسخه ای از شیوه رهبری امیرمؤمنان (ع) است؛ چرا که آن گرامی، رهبری خود را در دو مرحله انـجام داد: سـکوت و قیام؛ که هردو در زمان خود به مصلحت اسلام بود؛ یعنی امام حسن (ع) مـرحله اولِ شـیوه عـلوی و امام حسین (ع) مرحله دومِ آن را به اجرا گذاشت که هردو مکمل هم می شوند.

طبق فرموده رسـول رحـمت، همه امامان ) از یک نور واحدند و هیچ فرقی بین آنان نیست: «خَلَقَنِی اللَّهُ تـَبَارَکَ وَ تـَعَالَی وَ أَهْلَ بَیتِی مِنْ نُورٍ وَاحِد؛ [۷]خداوند، من و اهل بیت مرا از نور واحد آفریده است.»

عـلی (ع) هـم ایـن حقیقت را این گونه بیان فرمود: «کُلَّنَا وَاحِدٌ أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ وَ أَوْسَطُنَا مـُحَمَّدٌ وَ کـُلُّنَا مُحَمَّدٌ فَلَا تَفَرَّقُوا بَینَنَا؛ ما (پیشوایان حق و جانشینان پیامبر (ص) همه یکی هستیم: اول ما محمّد، آخر مـا مـحمّد و وسط ما محمّد است. همه ما محمّدیم بین ما جدایی نیندازید.»

بـه یـک معنا مظلومیت امام حسن (ع) بیشتر از سایر پیـشوایان الهـی اسـت؛ زیرا آن رهبر والامـقام با مردمی بی درد مواجه شد که هرگز منویات آن حضرت را درک نکردند و امـام را بـا افکار و اندیشه های متعالی اش در مقابل دشمن تـنها گذاشتند؛ همچنان که خودش فـرمود: «لَوْ وَجـَدْتُ أَعْوَاناً مَا سَلَّمْتُ لَهُ الْأَمـْرَ لِأَنـَّهُ مُحَرَّمٌ عَلَی بَنِی أُمَیهَ فَأُفٍّ وَ تَرَحاً یا عَبِیدَ الدُّنْیا؛ [۸] اگر یاورانی می یافتم خـلافت را بـه او ( معاویه) تسلیم نمی کردم؛ چون خـلافت بـر بـنی امیه حرام است. خـاک بـر سر شما باد ای بـندگان دنـیا!!»

طبق فرمایش امام موسی بن جعفر (ع) روز رستاخیز منادی ندا می دهد: «حواریون حسن بن عـلی پسـر فاطمه دختر رسول خدا کجایند؟» فقط دو نـفر پاسـخ می دهند؛ یـعنی فـقط سـفیان بن لیلای همدانی و حـذیفه بن اسد غفاری؛ امّا وقتی ندا می رسد حواریون حسین (ع) بیایند هفتاد و دو یار شهیدش بر می خیزند.[۹]

از درد سـخن گـفتن و از درد شنیدن

با مردم بی درد ندانی کـه چـه دردی اسـت

امـام حـسین (ع) شیع امام حـسن (ع)

دربـاره مقام والای آن حضرت، همین قدر کافی است که امام باقر (ع) می فرماید: «ما کَلّمَ الحسینُ بَینَ یدی الحـَسن اِعـظامًا لَهُ؛[۱۰]امام حسین (ع) به سبب عظمت امام حـسن (ع) هـیچ گاه در مـقابل سـخن او حـرفی نـمی زد.»

حضرت سیدالشهداء (ع) با آن جلالت و بزرگواری خویش در مقابل رفتار و گفتار حضرت مجتبی (ع) در مدت امامتِ آن حضرت، تسلیم محض بود. هنگامی که یکی از یاران اهل بیت (ع) به نام قیس بـن عباده انصاری در عصر امامتِ امام حسن (ع) منتظر فرمانی از اباعبدالله (ع) بر خلاف نظر امام حسن (ع) بود امام حسین (ع) با قاطعیت تمام فرمود: «یا قَیسُ إِنَّهُ إِمَامِی یعْنِی الْحَسَنَ (ع)…؛[۱۱] ای قیس! برادرم امـام حـسن (ع) امام من است.» یعنی در زمان امامت امام حسن (ع) من هرگز نظری برخلاف نظر آن گرامی، ابراز نخواهم کرد. بنابراین تمام کمالات امام حسن (ع) را امام حسین و سایر امامان (علیهم السلام) داشـتند و اهـداف تک تک آنان همان هـدف رسـول گرامی اسلام (ص) بود. فقط وظیف هرکدام در دفاع از اسلام و مسلمانان با توجه به مقتضیات زمان عوض می شد؛ وگرنه هرکدام از آن بزرگان اگر به جای دیگری بود همان کاری را می کرد که آن امام، انـجام داده اسـت.

شجاعت بی نظیر امام مجتبی (ع)

این موضوع را با نقل روایتی از شجاعت و شهامت بی نظیر حضرت مجتبی (ع) ادامه می دهیم. در جنگ جمل، امام علی (ع) سلاح خود را به محمد حنیفه داد که برود و شتر عایشه را – کـه در قـلب لشکر دشـمن قرار داشت – کشته، کانون آتش فتنه را خاموش سازد. مدافعان و تیراندازان جبهه مخالف به قدری نیرومند، عمل کـردند که محمد ناگزیر به مراجعت شد. در این هنگام حسن بن عـلی (ع) نـیزه را از دسـت محمد حنفیه گرفت و به میدان نبرد شتافت. حضرت مجتبی (ع) که ۳۳ ساله بود، صفوف دشمن را شکافت و پیش رفـت تـا به شتر عایشه رسید. وی با خلق حماسه ای بی نظیر که نشانگر شجاعتی علوی بـود شـتر عـایشه را به هلاکت رساند، فاتحانه برگشت و بدین گونه آتش جنگ خاموش شد.

محمد در این هنگام سر بـه زیر افکند و از اینکه نتوانسته بود دستور پدر را اجرا کند، احساس شرم نمود. امیرمؤمنان (ع) کـه متوجه موضوع شده بـود، وی را دلجـویی و نوازش کرد و به او فرمود: «لَا تَأْنَفْ فَإِنَّهُ ابْنُ النَّبِی وَ أَنْتَ ابْنُ عَلِی؛ [۱۲] فرزندم ! ناراحت نباش اگر حسن فتح کرد او پسر رسول خداست؛ ولی تو فقط پسر من هستی.» یعنی او از دو منبع شجاعت الهام گـرفته اما تو فقط از یک منبع.

من چه گویم یک رگم هشیار نیست

وصف آن یاری که او را یار نیست

یک دهان خواهم به پهنای فلک

تا بگویم وصف آن رشک ملک

تربیت فرزندان شـایسته و انـقلابی

نگاهی کوتاه به شخصیت فرزندان آن حضرت نشان می دهد کمالات اخلاقی که از وجود مقدس آن گرامی نشأت گرفته است در سیمای فرزندان آن بزرگوار کاملا مشاهده می شود. امام مجتبی (ع) به عنوان الگو و نمون یـک مـربیِ تمام عیار، در تربیت فرزندانی پاک طینت، صالح، شجاع، کارآمد و با کمال، نقش قابل توجهی ایفا کرد. آن حضرت با پرورش فرزندان تلاشگر، مسئولیت پذیر، مبارز، ایثارگر، دارای کمالات و خصایل پسندیده در دستیابی به اهـداف والای تربیتی، توفیق کامل داشت. آن گرامی با مراعات شیوه های تربیتی صحیح و تأمین نیازهای روحی و جسمی فرزندان، در شکوفایی استعدادها و باروری خلاقیت های آنان مسئولیت های پدرانه خویش را با کمال شایستگی به انـجام رسـانید و بـر اثر آن فرزندان امام مجتبی (ع) در زنـدگی آیـنده خـویش به کمالات و مراتب عالی انسانی نایل آمدند و هر یک نمونه ای بارز از انسان های وارسته شدند.

شیخ مفید درباره فرزندان امام مجتبی (ع) مـی نویسد: فـرزندان امـام حسن (ع) پانزده پسر و دختر بودند. نام پسران آن حـضرت بدین ترتیب است: زید، حسن مثنی، عمرو، قاسم، عبد اللَّه، عبد الرحمن، حسین أثرم، طلحه و نام دخترانش هم عبارت اسـت از: فـاطمه، ام عبد اللَّه، فاطمه دوم، ام سلمه، رقیه، ام الحسن، ام الحسین.[۱۳]

تبار سادات حسنی

از فرزندان پسـرِ امام حسن (ع)، به غیر از حسین أثرم، عمرو، زید و حسن مثنّی هیچ یک، صاحب فرزند نشدند و از حسین و عمرو هم فـرزند ذکـور بـاقی نماند. تمام فرزندان امام حسن (ع) از نسل زید و حسن مثنّی محسوب مـی شوند. بـنابراین سادات حسنی، همگی از زید و حسن مثنی به امام حسن (ع) نسب می رسانند.[۱۴]

تربیت فرزندان عاشورایی

تعدادی از فـرزندان پسـر و دخـتر آن امام همام در ماجرای کربلا در کنار عمویشان امام حسین (ع) فیض حضور یافتند و بـرخی بـه درجـه شهادت نیز نایل آمدند. در اینجا با چند تن از پرورش یافتگان مجتبوی (ع) آشنا می شویم:

الف) حسن مـثنی

حـسن مـثنی یکی از تربیت یافتگان دامان امامت است. او بر اثر تربیت امام مجتبی (ع) به کسب کمالات انـسانی و مـعنوی نایل شد و مانند برادر ارشدش، متولی صدقات و موقوفات جد بزرگوارش امام علی (ع) بـود. حـسن مـثنی، جوانی پاک و آراسته به فضایل اخلاقی و مورد اعتماد و اطمینان مردم بود. آن بزرگوار با صـلاحدید عـموی گرامی اش، امام حسین (ع) با فاطمه بنت الحـسین (ع) ازدواج کـرد و در سفر کربلا همراه حضرت سیدالشهدا (ع) حضور داشت و بعد از مبارزات سختی که با تمام وجود در مـقابل لشـکر یزید انجام داد، به شدّت زخمی شد و به اسارت دشمن در آمد. یکی از سـربازان عـمر بـن سعد به نام ابی حسان اسماء بن خارجه فزاری، که از بستگان مادرش نیز بود، او را از اسـارت دشـمن نـجات داد و در منزل خویش در کوفه به مداوایش همت گماشت و پس از بهبودی، وی را به مدینه روانه کـرد. بـعد از بازگشت اسرای کربلا به مدینه، حسن مثنّی همچنان با همسر فداکارش فاطمه بنت حسین زندگی مـی کرد تـا اینکه به دستور عبدالملک بن مروان (از خلفای اموی) مسموم شد و در ۳۵ سالگی بـه شـهادت رسید و در قبرستان بقیع مدفون شد.[۱۵]

حسن مـثنی و تـربیت فـرزندانِ دلیر

برخی از رهبران طاغوت ستیز در دوران خلفای عباسی از فـرزندان و نـوادگان حسن مثنّی به شمار می آیند. پسران او عبارت اند از:

۱. حسن مثلّث

او از مبارزان سرسخت دوران منصور عـباسی اسـت که بعد از مقابله جدّی بـا دسـتگاه طاغوتی مـنصور دوانـقی، در زنـدان او درگذشت. حسین بن علی، معروف بـه «شـهید فخّ» نوه اوست که همراه جمعی از علویان قیام کرد و در منطقه فخّ بـه شـهادت رسید.[۱۶]

۲. داوود، داماد امام سجاد (ع)

وی به عـلت مخالفت با دستگاه اسـتبدادی مـنصور به زندان افتاد. مادرش حـبیبه رومـی، به سبب رفع گرفتاری فرزندش، به محضر امام صادق (ع) شرفیاب شد و چاره خـواست. حـضرت صادق (ع) نیز اعمالی را به وی تـعلیم داد کـه بـعدها به «عمل امّ داوود» مـعروف شد. این عمل را در نـیمه رجـب به جای می آورند. [۱۷] آن بانوی مکرّمه با انجام عمل امّ داوود، زمینه آزادی فرزندش را از زندان منصور دوانـیقی فـراهم آورد. داوود با امّ کلثوم دختر امام سجاد (ع) ازدواج کـرد و در ۶۰ سـالگی در مدینه از دنـیا رفـت. وی جـدّ سادات «بنی طاووس» نیز مـحسوب می شود و نسب سید علی بن طاووس، عارف و فقیه پُرآوازه قرن هفتم و صاحب کتاب معروف «اقبال» و ده ها اثـر ارزشمند دیگر، با ۱۳ واسطه به داوود بن حسن مثنّی می رسد.[۱۸]

۳. ابراهیم الغمر

او پدر بزرگ ابراهیم طباطبا، جدّ «سـادات طـباطبایی » اسـت. سلسله نسب وی چنین است: ابراهیم طباطبا بـن اسـماعیل دیـباج بـن ابـراهیم الغـمر بن حسن مثنّی.

۴. عبداللّه محض

او را «عبداللّه کامل» نیز گفته اند. مادر وی فاطمه بنت الحسین (علیهماالسلام) است. عبداللّه در صفات عالی انسانی همچون: جمال، سخاوت و کرامت، شباهت تامّی به حـضرت رسول (ص) داشت. وی از طرف پدر و مادر، فاطمی و علوی بود و به عبداللّه محض، عبداللّه کامل و شیخ بنی هاشم موسوم شد. از مشهورترین فرزندان عبداللّه محض، محمد نفس زکیه است که در مدینه بر ضدّ منصور دوانـیقی خـروج کرد و در منطقه «احجار الزیت» به شهادت رسید. عبداللّه بن حسن مثنّی یکی از راویان خطبه فدکیه حضرت فاطمه (س) نیز به شمار می آید.[۱۹]

این شخصیتِ پاک سیرت، برخی حوادث عاشورا را از پدر و مادرش نـقل کـرده است که روایت ذیل، یکی از آنهاست:

راوی حماسه کربلا

شیخ صدوق در امالی می نویسد: عبداللّه بن حسن مثنّی از مادرش فاطمه بنت حسین (علیهماالسلام) چنین نـقل مـی کند: روز عاشورا بعد از شهادت پدرم، امام حـسین (ع) دشـمن برای غارت به خیمه ها حمله کرد. عده ای از آنها به خیمه ما هجوم آوردند و من که دختر نوجوانی بودم، با حالتی بهت زده به آنان مـی نگریستم. یـکی از آنان در حالی که گـریه مـی کرد، دو خلخال زینتی را از پای من درآورد. گفتم: «ای دشمن خدا! تو با این غارتگری و قساوت چرا گریه می کنی؟» او پاسخ داد: «چگونه گریه نکنم و حال آنکه من زیور آلات دختر پیامبر (ص) را غارت می کنم! » گـفتم: «اگـر کار زشتی است، انجام نده.» او گفت: «اگر من این کار را نکنم، دیگری این کار را خواهد کرد. »[۲۰]

نام پسران حسن مثنّی؛ جعفر، عباس، محمد و ابراهیم و نام دختران او زینب، امّ کلثوم، رقـیه و فـاطمه است.

ب) قاسم بن الحسن (ع)

در یکی از شب های سـال ۴۶ هجری، خانه امام حسن مجتبی (ع) در مدینه، عطرآگین و کودکی متولد شد کـه صـورتش چـون ماه شب چهارده می درخشید. نوزاد را در قنداقه سفیدی پیچیدند و نزد امام حسن (ع) آوردند. امام او را در آغوش گرفت و در گوش راسـتش اذان و در گـوش چپش اقامه را زمزمه کرد و بدین سان، کودک خویش را با آوای توحید آشنا ساخت. در هفتمین روز تـولد ایـن کـودک، مراسم نام گذاری برپا شد و حضرت امام حسن (ع) نام نوزاد خویش را قاسم نهاد.

قاسم تا سـال ۵۰ در دامان پرمهر و عاطفه پدر ارجمندش پرورش یافت و بعد از شهادت امام مجتبی (ع) تحت سرپرستی و تربیت امـام حسین (ع)، دوران رشد و نوجوانی را گـذرانید تـا اینکه واقعه کربلا پیش آمد.

شب عاشورا هنگامی که نوجوان شجاع و خوش سیمای خاندان امام حسن (ع) از عمویش امام حسین (ع) شنید که به اصحاب خویش بشارت می دهد: فردا تمامی شما شهید خواهید شـد، در ذهن و اندیشه اش سؤالاتی مطرح شد. سپس از جای خویش برخاست و از امام حسین (ع) پرسید: «ای عمو جان ! آیا من هم از شهدا خواهم بود؟» امام حسین (ع) فرمود: «با بنی! کیف الموت عندک؛ پسرم! مرگ را چـگونه می بینی؟» قـاسم بن حسن با کمال اخلاص و صفا پاسخ داد: «احلی من العسل؛ مرگ در راه تو برای من شیرین تر از عسل است.» در این موقع قاسم سؤال خویش را دوباره تکرار کرد: «آیا من هم از شهدای کـربلا خـواهم بود؟» امام (ع) پاسخ داد: «عمویت فدای تو! آری. به خدا قسم! تو را مانند یارانم خواهند کشت؛ حتی پسر شیرخواره ام، عبدالله را نیز به شهادت می رسانند.»

فرزند غیرتمند امام مجتبی (ع) با شنیدن این

  راهنمای خرید:

  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.