خرید و دانلود نسخه کامل کتاب Current Diagnosis And Treatments In Obstetrics, Gynecology
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب Current Diagnosis And Treatments In Obstetrics, Gynecology قیمت اصلی 63,500 تومان بود.قیمت فعلی 26,000 تومان است.
بازگشت به محصولات
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب International Environmental Disputes: A Reference Handbook
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب International Environmental Disputes: A Reference Handbook قیمت اصلی 67,500 تومان بود.قیمت فعلی 30,000 تومان است.
فقط اینقدر👇 دیگه زمان داری با تخفیف بخریش
00روز
20ساعت
59دقیقه
14ثانیه

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل حضور امام سجاد و اسرا در کربلا در اربعین

قیمت اصلی 224,700 تومان بود.قیمت فعلی 169,200 تومان است.

تعداد فروش: 65

فرمت فایل پاورپوینت

2 آیتم فروخته شده در 55 دقیقه
3 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
توضیحات

پاورپوینت فایل پاورپوینت کامل حضور امام سجاد و اسرا در کربلا در اربعین؛ ابزاری کارآمد برای ارائه‌های برجسته

آیا به دنبال ارائه‌ای بی‌نقص هستید؟ فایل فایل پاورپوینت کامل حضور امام سجاد و اسرا در کربلا در اربعین با ۱۲۰ اسلاید با طراحی حرفه‌ای آماده است تا در جلسات شما را به بهترین شکل ممکن معرفی کند.

ویژگی‌های بارز فایل فایل پاورپوینت کامل حضور امام سجاد و اسرا در کربلا در اربعین:

  • گرافیک شگفت‌انگیز: طراحی دقیق و متناسب با استانداردهای روز برای جذب توجه مخاطب.
  • استفاده ساده: فایل فایل پاورپوینت کامل حضور امام سجاد و اسرا در کربلا در اربعین به گونه‌ای طراحی شده که نیاز به تغییرات پیچیده نداشته باشد؛ کافی است آن را بارگذاری و ارائه دهید.
  • کیفیت حرفه‌ای: تمامی اسلایدها با وضوح بالا و استانداردهای نمایش در پاورپوینت طراحی شده‌اند.

طراحی بدون نقص: فایل فایل پاورپوینت کامل حضور امام سجاد و اسرا در کربلا در اربعین با دقت بالا و بدون ایراد گرافیکی یا ناهماهنگی در طراحی آماده شده است.

توجه: نسخه‌های غیررسمی ممکن است مشکلاتی در نمایش یا کیفیت داشته باشند. تنها نسخه رسمی فایل فایل پاورپوینت کامل حضور امام سجاد و اسرا در کربلا در اربعین تضمین‌شده است.

فایل فایل پاورپوینت کامل حضور امام سجاد و اسرا در کربلا در اربعین را دانلود کرده و به راحتی یک ارائه حرفه‌ای را تجربه کنید.


بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل حضور امام سجاد و اسرا در کربلا در اربعین :

شهید آیت الله قاضی طباطبایی با نگارش کتابی با ادله تاریخی فراوان ثابت کرده است که چهل روز بعد از حادثه عاشورا امام امام سجاد و زینب کبری به کربلا برگشته اند.

شهید قاضی طباطبایی: فایل پاورپوینت کامل حضور امام سجاد و اسرا در کربلا در اربعین اول عاشورا قطعی است. برخی از علما از جمله محدث نوری در این مساله که امام سجاد و زینب کبری سلام الله علیهما و دیگر بازماندگان حادثه کربلا در اربعین همان سال به کربلا برگشته باشند، تردید کرده اند. شهید آیت الله قاضی طباطبایی با نگارش کتابی با عنوان «تحقیق در باره اول اربعین حضرت سید الشهداء علیه السلام»، این تردید را رد کرده و با ادله تاریخی فراوان ثابت کرده است که در همان سال اول و چهل روز بعد از حادثه عاشورا امام سجاد و زینب کبری به کربلا برگشته اند و ضمن ملحق کردن سر سید الشهداء به پیکر مطهر، اقامه عزا نیز کرده اند.

آنچه در زیر از نظر می گذرانید گزیده ای از کتاب فوق الذکر (همراه با اندکی تلخیص و ویرایش) است: استیذان ابن زیاد از یزید پلید درباره اسرا، به واسطه کبوتران نامه بر بوده و انکار مرحوم محدث نوری (ره) و ادعای وی مبنی بر این که استفاده از کبوتر از اواخر بنی عباس و از زمان فاطمیین در موصل شروع شده، ادعای بی وجه و خالی از تحقیق است.

یکی از دلایلی که علامه محدث نوری برای استبعاد آمدن اسرا در اربعین اول به کربلا اقامه نموده، این است که: آمدن اسرای اهل بیت علیهم السلام در اربعین اول از چند جهت منافات دارد:

اول: آن است که خود سید بن طاووس (ره) در اقبال، آمدن اهل بیت را به کربلا در روز بیستم صفر سال ۶۱ بعید شمرده است؛ چون ابن زیاد به شام برای یزید نامه نوشت و درباره آنها تکلیف خواست و این کار مدتی لازم دارد تا جواب از شام بیاید.

در جواب این شبهه گفته می شود: که اینها استبعادهایی است که بعد از هزار و چند صد سال از وقوع قضایا به ذهن می آید و باعث ایجاد شبهه در وقوع قضیه می گردد؛ چون از چگونگی و کیفیت استیذان ابن زیاد و اینکه به چه وسیله از یزید تکلیف خواسته، آن را به دست نیاورده و با میزان زمان خود اندازه گرفته است:

اولا: خود سید (ره) در آوردن سر مبارک سید الشهدا (ع) و ملحق کردن آن به جسد مبارک تردید نداشته و در صفحه ۵۸۸ از اقبال بر آن تصریح فرموده، گرچه در کیفیت آن و چگونگی حمل آن از شام تا حائر شریف و در کیفیت الحاق به جسد اطهر در قبر مطهر و در جزئیات و تفاصیل آنها اظهار بی اطلاعی فرموده است. پس معلوم می شود جهت استبعاد مرحوم سید (ره) بنا بر نقلی که اسرا یک ماه تمام در شام مانده باشند چنان چه خودش فرموده است می باشد ولی نه ناقل آن معلوم است و نه در روایتی و تاریخی که قابل اعتماد باشد نقل کرده اند که یک ماه در شام مانده اند. بلکه تواریخ معتبره تصریح کرده اند که بیشتر از چند روز ـ هشت روز یا نهایت به قول طبری ده روز ـ نمانده اند.

داستان ها و شاخ و برگ ها و پیرایه هایی که در کتب ضعیفه و قصه سرایان بر تاریخ صحیح اسرای اهل بیت علیهم السلام در شام و اقامه مجالس عزا با آن طول و تفاصیل که افزوده اند خیال می شود که مدت ها در شام مانده اند، از اکاذیب است؛

بلی؛ مدت بسیار کمی نگذشته بود و هنوز اسرای خاندان نبوت در شام بودند که از هر طرف بلاد اسلامی بغض و عداوت بر یزید، قلوب را پر کرده و لعن و دشنام وی بر زبان ها جاری گردید و عموم مسلمین با نظر بغض و عداوت به وی نگریستند و تمامی مردم از اشخاص نیک و بد او را دشمن داشتند و یزید به عمل ناهنجار و شنیع خود پی برد و در باطن از ابن زیاد خوشدل و مورد انعام و جایزه خود قرار داده ولی در ظاهر از وی و از عمل وی در قتل امام حسین (ع) اظهار نارضایتی می کرد تا از انزجار و تنفر افکار عمومی بر علیه خود کاسته و جلوگیری نماید.

و لذا در آن روزها از باب مکر و سیاست و برای جلوگیری از هیجان افکار عمومی اجازه داده بود که در دربار وی بر سرور مظلومان و خانواده آواره اش که در دست یزید اسیر بودند اقامه عزا نمایند؛ والا چطور متصور بود دیکتاتور قلدری مانند وی در دربار خود اجازه بدهد دختران پدر مرده و مادران و خواهران داغ دیده بر سید الشهدا (ع) عزا اقامه نمایند. از این اجازه وی معلوم می شود که دست و پای خود را از تشنج افکار عمومی مردم و از انزجار مسلمین گم کرده است و از این جهت بوده که امام سجاد (ع) را در کنار سفره غذای خود نشاند و با مهربانی هم روانه وطن خودشان کرده است؛ ولی معلوم است که در دربار یزید اقامه عزا با آن تفاصیلی که قصه سرایان در بعضی کتب ضعیفه که ابدا قابل اعتماد نیست شرح داده اند هرگز وقوع نمی یابد؛ پس خیال نشود که اگر گفته شود که خاندان امامت در شام در دربار یزید اقامه عزا نموده اند، یعنی چند روزی صبح و شام با آن تفاصیل غیرقابل اعتماد عزا برپا کرده باشند.

و از این جهت بود که دیگر یزید نمی توانست اسرای خاندان رسالت را بیشتر در شام نگه دارد و یا این که به زعم باطل عده ای مدت یک ماه در حبس ابن زیاد در کوفه مانده باشند، چنان چه صاحب طراز المذاهب در خیال خویشتن بافته و اربعین اول را در موقع بردن آنها به اسارت به شام تصور کرده است که هیچ گونه شاهدی از تاریخ ندارد.

ثانیا: استبعاد سید (ره) در اقبال و محدث نوری (ره) در لؤلؤ و مرجان نظر به مراجعه حال عادی است که در بیستم صفر سال ۶۱ اسرای خاندان نبوت به کربلا مراجعت کرده باشند؛ ولی این بعید شمردن آنها، از عدم توجه به جریان حال و رفتن و آمدن در آن زمان است؛ و اگر با تعمق در تاریخ آن زمان بنگریم خواهیم دید که در ظرف چند روز از عراق به شام و بالعکس می رفتند و برمی گشتند و با ملاحظه تاریخ، شواهد زیادی پیدا می شود که با شترهای ذلول جماز و اسب های عربی تندتاز مسافت های طولانی و دراز را در اندک مدتی طی می کرده اند. شواهد زیادی در تاریخ وجود دارد که در ظرف ده روز و هشت روز و بلکه یک هفته از عراق به شام و از شام مراجعت به عراق می کرده اند و حتی در زمان حاضر ما نیز آثاری از آن سرعت سیرها باقی و هنوز در نژاد اصیل عربی نمونه ای وجود دارد و لذا در ذیل به موارد زیادی از گذشته و حال اشاره نموده و در این باره بیشتر توضیح داده و شواهد می آوریم تا بر خوانندگان گرامی مطلب روشن گردد:

۱.راهی میان عراق و شام است و راه راست و مستقیم می باشد و عرب های «عقیل» در زمان ما از آن راه می روند و در مدت یک هفته به عراق می رسند و چون غالب عجم ها از احوال راه های صحرای کبیر میان عراق و شام بی اطلاع هستند و خبر ندارند، غالب شبهه ها و اشکال ها در مراجعت اسرای خاندان رسالت و آمدنشان به عراق در اذهان آنها پیدا شده و قضیه اربعین را از محالات شمرده اند. ولی سید امام علامه واسع الاطلاع آقای حاج سید محسن امین عاملی (قدس سره) صاحب اعیان الشیعه که یکی از اکابر علمای شیعه امامیه در عصر اخیر بود و نمونه ای از علمای شیعه در زمان های گذشته به شمار می رفت، در تألیف نفیس خود اعیان الشیعه به همین موضوع عرب های عقیل اشاره فرموده و تصدیق کرده است و خود آن مرحوم ساکن دمشق و اهل شام و جبل عامل و مطلع و آشنا به اوضاع و احوال آن سامان بود.

۲.عرب های صلیب از حوران که منطقه ای وسیع در اطراف دمشق و در جهت قبله آن واقع است و مشتمل بر دهات و مزارع زیاد است و مرکز آن بصری می باشد، در ظرف هشت روز از محل خودشان حرکت کرده و به نجف اشرف می رسند. این موضوع را نیز سید امام امین عامل (قدس سره) تصدیق فرموده است.

۳.در تاریخ حالات یگانه شهید راه حق و مفسر قرآن مجید و یکه تاز میدان جانبازی در محبت و ولایت امیرالمؤمنین سلام الله علیه میثم تمار ایرانی عراقی نهروانی (رضوان الله علیه) با سند معتبر نقل شده از یعقوب بن شعیب از اولاد خود میثم تمار و از ثقات اصحاب امام صادق سلام الله علیه و او نقل کرده از صالح بن میثم و او نقل کرده از ابوخالد تمار که روز جمعه با میثم تمار در شط فرات کوفه مشغول گردش و در کشتی بودیم که ناگاه باد سختی وزید.

میثم از کشتی خارج شد و به باد نگاهی کرد و فرمود، این باد عاصف است. کشتی را محکم ببندید که خطری به آن نرسد. الساعه معاویه در شام مرد. و روز جمعه آینده قاصد از شام وارد کوفه شد و با وی ملاقات کردم و خبر از شام گرفتم، گفت: که معاویه از دنیا رفت و مردم با پسرش یزید بیعت کردند. گفتم کدام روز معاویه مرد؟ گفت روز جمعه گذشته.

این قصه در کتب رجال مثل رجال شیخ ابوعمر کشی با سند نقل شده و در تنقیح المقال و غیره از آن نقل کرده اند و علامه شیخ محمد حسین مظفر نجفی صاحب کتاب علم امام (ع) در کتاب خود که در حالات میثم تمار تألیف کرده، نقل فرموده است.

از این قضیه کاملا روشن است که در ظرف یک هفته از شام به عراق و کوفه می آمدند و قاصد در مدت یک هفته به کوفه رسیده و خبر دادن میثم تمار (قدس الله روحه) صحیح و درست درآمده است.

و احتمال داده نمی شود که رسیدن این خبر به کوفه به وسیله کبوتر نامه بر بوده باشد، زیرا ابوخالد تمار گوید: روز جمعه آینده قاصد از شام وارد کوفه شد و با وی ملاقات کردم و خبر از شام گرفتم، گفت:…

واضح است که این ملاقات وی با شخص قاصد که از شام آمده بوده اتفاق افتاده است و مربوط به کبوتر نامه بر نیست.

۴.در میان مورخین، مشهور و بلکه می توان گفت مسلم است که معاویه در پانزدهم ماه رجب سال ۶۰ هجرت مرد و یزید به والی مدینه منوره اطلاع و به وی دستور داد که از حضرت سید الشهدا (ع) بیعت بگیرد. حاکم مدینه امام (ع) را دعوت کرده و مردن معاویه را به آن حضرت اطلاع داد و بیعت کردن با یزید را به امام (ع) پیشنهاد نمود و امام (ع) امتناع ورزیده و مروان اموی رانده شده رسول الله (ص) به والی اظهار کرد که اگر حسین بن علی (ع) همین حالا شبانه بیعت ننماید دیگر تو به وی دست نخواهی یافت و امام (ع) از کلام او برآشفته و از مجلس بیرون آمد.

امام (ع) در بیست و هشتم رجب ۶۰ از مدینه (خائفا یترقب) خارج شده و عازم مکه معظمه گردید. میان وفات معاویه و خارج شدن امام (ع) از مدینه سیزده روز فاصله است. رسیدن خبر مرگ معاویه به مدینه از شام، سؤال و جواب والی مدینه با یزید و پیشنهاد بیعت به امام (ع) در آن مدت کوتاه واقع شده، در صورتی که حجاز دورتر از عراق نسبت به شام است.

بر حسب گفته علامه محدث نوری (ره) بایستی بیشتر از بیست روز فقط خبر رسیدن مرگ معاویه به حجاز طول بکشد و دوباره مکتوب دوم یزید به والی پس از امتناع سید الشهدا (ع) از بیعت و امر او به قتل آن حضرت در آن مدت کوتاه انجام یافته است. تمامی این ارسال نامه ها و اخذ جواب ها به واسطه کبوتر نامه بر بوده است.

۵.طبری در تاریخ خود نقل کرده که بسر بن ارطات از دژخیمان معاویه ابوبکره را از کوفه به شام روانه کرد. ابوبکره به نزد معاویه آمده و روز هفتم خبری را که پی آن رفته بود از معاویه گرفته و در کوفه به بسر رسانید. از این قضیه معلوم می شود، ابوبکره در مدت سه روز و نیم به شام رفته و در ظرف سه روز و نیم به کوفه برگشته و خود را در کوفه به بسر معرفی کرده است.

۶.در کتاب قره العین فی اخذ ثارالحسین (ع) تالیف علامه عبدالله بن محمد که به تصریح بعضی، از کتب معتبره است، قضیه رفتن عمیره را به شام نزد یزید پلید و نامه عبدالله بن عمر را که شوهر خواهر مختار ثقفی است به یزید رسانیده، نقل کرده وقتی که عمیره نامه خلاصی مختار را در شام از یزید گرفت در ظرف یازده روز خودش را به کوفه رسانید و نامه را به ابن زیاد داده و مختار را از حبس وی رهانید و گوید: و خرجت من دمشق و لم ازل سائرا حتی وصلت الکوفه بعد احد عشر یوماً

۷.باز در همان کتاب قره العین نقل کرده که مروان عامر بن ربیعه را با یک صد هزار لشکر از شام برای جنگ با مختار حرکت داد و عامر و تمامی لشکر با جدیت تمام حرکت کرده و در مدت ده روز به کوفه رسیدند و گوید: فسار هو و من معه و جعل یجد فی المسیر حتی وصل الی الکوفه فی مده عشره ایام.

۸.می توان از مسلمات تاریخ بشماریم که حضرت سید الشهدا (ع) از مکه معظمه روز هشتم ذی الحجه سال ۶۱ هجرت به طرف عراق به حرکت آمده و چون آن حضرت احرام به عمره مفرده بسته بود، عمره را به اتمام رسانیده و هشتم ذی الحجه حرکت فرمود و با یاران و فداکاران باوفای خویشتن عازم کوفه شد و در واقع به سوی قربان گاه کربلا روانه گشت و اهل بیت امام همراهش بودند و مسافت مابین مکه و کوفه در حدود سیصد و هشتاد فرسخ است.

از قرائن زیاد و علائم و امارات بی شمار نیز معلوم است که امام (ع) با سرعت تمام در سیر خود حرکت نمی فرمود و در اثنای راه بعضی از مردم را که صلاح می دانست و در آنها فلاح و رستگاری می دید، به یاری خود دعوت می فرمود و بدون شک این طرز سیر هم باعث معطلی در اثنای راه بوده و پس از رسیدن حرّ بن یزید ریاحی به حضور آن حضرت، دو روز سر راه را بر امام (ع) گرفت و از پانزده فرسخی کوفه در طی مسافت راه مستقیم پیش نگرفته بود و روزدوم محرم سال ۶۱ هجرت وارد کربلا شدند و آن مسافت بعیده را از مکه تا کربلا در حدود بیست و چهار روز طی فرموده؛ از تامل در اطراف تاریخ این قضیه روشن می شود که امام (ع) با یاران و همراهان خود و مخدرات و بانوان عصمت و طهارت در آن سفر بسیار مهم، روزی پانزده فرسخ راه را به آسانی طی می کرده اند و لابد مراکب شترانی تندرو بوده اند که سیر متعارف آنها طی آن اندازه مسافت بوده است.

۹.در بسیاری از کتب معتبره تصریح شده که اسرای اهل بیت علیهم لاسلامرا روز اول ماه صفر سال ۶۱ وارد شام کرده اند.

ابوریحان بیرونی حکیم و ریاضی دان مشهور ایرانی که در سال ۴۴۰ هجرت از دنیا رفته و کتاب الاثار الباقیه او بسیار مورد اعتماد و اعتبار است، در آن کتاب خود بر این مطلب تصریح کرده و گوید: صفر: فی الیوم الاول ادخل رأس الحسین (ع) مدینه دمشق فوضعه یزید بین یدیه و نقر ثنایاه بقضیب کان فی یده و هو یقول: لست من خندف ان لم انتقم / من بنی احمد ما کان فعل (تا آخر)

در ترجمه الاثار الباقیه گوید: صفر، در روز اول آن سر حسین (ع) را به شهر وارد کردند و یزید آن سر را پیش روی خود گذاشت و با چوبی که در دست داشت به لب های حسین می زد و می گفت. ..

ورود اسرای اهل بیت علیهم السلام روز اول ماه صفر به دمشق از قرائن و امارات زیادی مورد اعتماد و اطمینان است و لذا آن روز را بنی امیه برای خودشان عید رسمی قرار داده بودند. چنان چه زکریای قزوینی در کتاب عجائب المخلوقات گوید: الیوم الاول منه (من صفر) عید بنی امیه ادخل فیه رأس الحسین رضی الله عنه بدمشق.

و قریب به این عبارت قزوینی را جمع کثیری از علمای شیعه و سنی نگارش داده اند.

با این که اسرای اهل بیت علیهم السلام مدتی که مقدارش تحقیقا معلوم نیست در کوفه در زندان ابن زیاد مانده اند و ابن زیاد از یزید کسب اطلاع نموده و درباره آنها کسب دستور و تکلیف خواسته که تمامی آنها را بکشد و یا به شام رهسپار سازد و پس از رسیدن خبر از یزید و فرمان وی که اسرا را به شام روانه کند و روز اول صفر ۶۱ وارد دمشق بشوند؛ در ظرف ده یا پانزده روز به شام رسیده اند اگرچه از راه سلطانی هم رفته باشند، زیرا سرعت حرکت در آن زمان ها با مراکب آن دوران چنان چه از قرائن و نظایر فهمیده می شود آن راه های دور را طی می کرده اند و در مراجعت از شام به کربلا نباید شبهات به راه انداخت و اذهان را دچار تشویش کرد و چه استبعاد دارد که در قریب به همین اندازه مدت از شام به کربلا مراجعت کرده باشند، چنانچه امثال ابوریحان بیرونی که زمانش قریب به آن زمان هاست، ورود اسرای اهل بیت علیهم السلام را به شام در اول صفر ذکر کرده و مراجعت شان را در بیستم صفر سال ۶۱ نیزذکر کرده است و بدون شک منظورش ماه صفر همان سال است و اگر غیر از آن سال منظورش بود بر آن تصریح می کرد و ابدا آن شبهات که در اعصار اخیره به اذهان رسیده، در اذهان ابوریحان و امثال او جلوه نکرده است، چون از اوضاع و احوال و سیر آن زمان ها مطلع بوده است.

پس مراجعت اسرای اهل بیت علیهم السلام در روز بیستم ماه صفر سال ۶۱ هجرت بسیار قوی و مورد اعتماد است، چون معلوم نیست اسرا در شام چقدر توقف کرده اند و بلکه بیشتر از چند روز در دمشق نمانده اند، چنانچه ملاحظه اوضاع سیاسی دولت بنی امیه آن را ایجاب می کرده که یزید نتواند اسرا را بیشتر از چند روز در دمشق توقف دهد؛ زیرا پس از واقعه کربلا اوضاع سیاسی دولت بنی امیه روز به روز به وخامت می کشید و به اضمحلال می گرایید و تشنج در اذهان مردم بیشتر می شد و افکار عمومی بر علیه یزید متوجه می گشت، زیرا فاجعه دلخراش کربلا کار آسانی نبود و مخدرات خاندان رسالت را به اسارت بردن و دختران مؤسس دین و صاحب خاتمیت را بر شتران برهنه سوار کردن و سر مبارک جگرگوشه زهرای بتول (س) را در کوفه و شام بالای نیزه گردانیدن، کار سهلی در انظار مسلمین دیده نمی شد که مردم آرام نشسته و دم فرو بسته و در بستر استراحت خزیده باشند و بلکه مقدمات مفتضح شدن دشمنان سرسخت اسلام از تصمیمی که سید الشهدا (ع) گرفت، از همان روزها که واقعه عاشورا فراهم شد شروع به نتیجه دادن کرد و خبر آن فاجعه در اطراف و اکناف بلاد اسلامی و غیر اسلامی پیچید و روز به روز نفرت بالای نفرت در انظار عمومی بر علیه بنی امیه و آل ابی سفیان بیشتر گشت.

با این وضع چطور یزید می توانست تا مدت زیادی اسرای اهل بیت علیهم السلام را در حال اسارت در غربت نگه دارد و تا مدت یک ماه مثلا در دمشق آنها را متوقف سازد و لذا به حرمسرای دربار خون بار خویش برد و امام سجاد (ع) را در سر سفره خود نشاند و از روی حیله و تزویر و جلوگیری از تنفر افکار مردم، از روی صورت سازی و حقه بازی که عادت و رویّه ستمکاران خون آشام روزگار است، قتل سید الشهدا (ع) را به گردن ابن زیاد انداخت و از روی سیاست، اجازه اقامه عزا در دربار خود داد، بلکه بتواند با نیرنگ بازی این عار و ننگ را از خود دور سازد و لذا احتمال زیاد ماندن خاندان رسالت در شام بسیار بی اساس و دور از تأمل در تاریخ است و هرگز اعتماد را نشاید. گرچه این احتمال و نقل پوچ اذهان بعضی از اکابر و بزرگان را درباره آمدن خاندان نبوت در اربعین اول به کربلا به حال تشویش درآورده است، ولی نباید بزرگواری آنها باعث تبعیت و تقلید شود. البته خود محدث نوری هم از تاریخ طبری نقل کرده که بیشتر از ده روز در دمشق توقف نکرده اند پس احتمال یک ماه ماندنشان در شام بی اصل است و در کتاب معتبری دیده نشده است.

۱۰.نقل شده که هارون الرشید عباسی و ابوحنیفه هلال ذی الحجه را در کوفه و یا در بغداد رؤیت می نمودند و حرکت برای ادای مناسک حج در مکه معظمه می کردند و ایام حج را درک کرده و اعمال را به جا می آوردند. البته معلوم است که هارون الرشید این همه راه دور را با هواپیماهای جت عصر ما روانه نمی شده، بلکه با آن شترانی حرکت می کرد که از امثال صفوان جمال (رحمه الله) (که حکایت آن در تاریخ آمده است) کرایه می کرده و آنها آن اندازه سریع و تندرو در راه رفتن بوده اند که او را به مکه می رسانیده اند.

۱۱.شیخ اعظم مفید (ره) در ارشاد مسندا نقل کرده از وشا از خیران اسباطی گوید: محضر امام هادی سلام الله علیه در مدینه شرفیاب شدم. به من فرمود: از واثق خلیفه پیش تو چه خبری است؟ عرض کردم فدای تو شوم، او را در حال عافیت گذاشتم و من ده روز است که از نزد او آمدم. فرمود: اهل مدینه می گویند او مرده است. عرض کردم: من از همه مردم، اطلاعم به حال او بیشتر است. فرمود: مردم می گویند که واثق مرده است. چون این کلام را فرمود دانستم که از مردم، خود را اراده فرموده.

پس فرمود: جعفر چه کرد؟ عرض کردم به بدترین حال در زندان محبوس بود. پس فرمود: ابن زیات چه کرد؟ عرض کردم امر مردم به دست او و امر امر او بود. فرمود: ریاست او برای او شوم خواهد بود. پس امام (ع) قدری ساکت شد و بعد فرمود: از اجرای مقادیر الله و احکام الهی چاره ای نیست. ای خیران، واثق مرد و جعفر متوکل به جای او نشست و ابن زیات کشته شد. عرض کردم: کی واقع شد این وقایع، فدایت شوم؟ فرمود: بعد از بیرون آمدن تو به شش روز.

از این قضیه صحیح و درست که در غیر از کتاب ارشاد شیخ مفید (ره) در کتب معتبره دیگر و مصادر مهمه نیز نقل کرده اند استفاده می شود که در ظرف ده روز راه به آن مسافت طولانی قریب سیصد و هشتاد فرسخ میان مدینه و شهرهای عراق را طی می کرده اند و این یک عمل عادی در آن زمان ها بوده است که خیران گفته ده روز قبل واثق را در عراق سلامت گذاشته و خارج شده ام و در ظرف ده روز راه را طی کرده و در مدینه به حضور انور امام (ع) شرفیاب شده، در صورتی که بر حسب عادت پس از ملاقات با واثق اقلا یک روز معطلی دارد.

چون بعید است به مجرد ملاقات با واثق فوری حرکت نماید و نیز بعد از ورود به مدینه باز اقلا یک روز و یا کمتر لازم دارد که از سفر وارد شده، مهیا برای تشرف به حضور ا

  راهنمای خرید:

  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.