

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل تاثیر امیدبخشی بر فعالیت ها و روابط اجتماعی نوجوان و جوان با تاکید بر قرآن و سنّت
156,825 تومان قیمت اصلی 156,825 تومان بود.87,125 تومانقیمت فعلی 87,125 تومان است.
تعداد فروش: 74
فرمت فایل پاورپوینت
آنتونی رابینز میگه : من در 40 سالگی به جایی رسیدم که برای رسیدن بهش 82 سال زمان لازمه و این رو مدیون کتاب خواندن زیاد هستم.
فایل پاورپوینت فایل پاورپوینت کامل تاثیر امیدبخشی بر فعالیت ها و روابط اجتماعی نوجوان و جوان با تاکید بر قرآن و سنّت؛ راهکاری شایسته برای ارائههای موفق
اگر بهدنبال یک فایل ارائهی آماده با کیفیت بالا و طراحی حرفهای هستید، فایل فایل پاورپوینت کامل تاثیر امیدبخشی بر فعالیت ها و روابط اجتماعی نوجوان و جوان با تاکید بر قرآن و سنّت انتخابی مناسب برای شماست. این مجموعه شامل ۱۲۰ اسلاید استاندارد و دقیق است که با هدف ارتقاء کیفیت ارائههای شما تهیه شدهاند.
دلایل انتخاب فایل فایل پاورپوینت کامل تاثیر امیدبخشی بر فعالیت ها و روابط اجتماعی نوجوان و جوان با تاکید بر قرآن و سنّت:
- طراحی ساختارمند و چشمنواز: هر اسلاید با دقت بالا و توجه به اصول طراحی گرافیکی تهیه شده است تا محتوای شما بهخوبی دیده و درک شود.
- آمادگی کامل برای ارائه: نیازی به ویرایش مجدد نیست؛ فایل فایل پاورپوینت کامل تاثیر امیدبخشی بر فعالیت ها و روابط اجتماعی نوجوان و جوان با تاکید بر قرآن و سنّت آمادهی استفاده در کلاس، جلسه یا کنفرانس است.
- سازگاری کامل با پاورپوینت: نمایش صحیح اسلایدها در تمامی نسخههای PowerPoint بدون بهمریختگی یا مشکل ظاهری تضمین شده است.
تولید شده با رویکرد حرفهای:
تمامی بخشهای فایل پاورپوینت کامل تاثیر امیدبخشی بر فعالیت ها و روابط اجتماعی نوجوان و جوان با تاکید بر قرآن و سنّت با هدف ایجاد یک تجربه کاربری روان و بینقص طراحی شدهاند. جزئیات با دقت بالا تنظیم شدهاند تا ارائهای حرفهای و تأثیرگذار داشته باشید.
توجه:
تنها نسخه رسمی فایل فایل پاورپوینت کامل تاثیر امیدبخشی بر فعالیت ها و روابط اجتماعی نوجوان و جوان با تاکید بر قرآن و سنّت از کیفیت کامل برخوردار است. نسخههای غیرمجاز ممکن است شامل اشکالات طراحی باشند و توصیه نمیشود از آنها استفاده شود.
با تهیه فایل فایل پاورپوینت کامل تاثیر امیدبخشی بر فعالیت ها و روابط اجتماعی نوجوان و جوان با تاکید بر قرآن و سنّت، سطح ارائههای خود را ارتقاء دهید و مخاطبان خود را تحت تأثیر قرار دهید
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل تاثیر امیدبخشی بر فعالیت ها و روابط اجتماعی نوجوان و جوان با تاکید بر قرآن و سنّت :
مقدمه
امید یک حالت روحی و روانی و محرک انسان به کار و فعالیت است که چرخ زندگی را به گردش درمی آورد. امیدوار بودن، اساس همه تلاش های مفید و پرثمر انسانی است و باعث اصلاح امور در جامعه و رسیدن شخص به سعادت می شود (انصاری و میرشاه جعفری، ۱۳۸۹، ص۱۲۴). شخصیّت اجتماعی انسان در سن نوجوانی شکل می گیرد. ناامیدی در این دوران باعث قطع ریشه زندگی و گاه خودکشی یا انزوای اجتماعی می شود که در میان نوجوانان بیشتر دیده می شود. امام علی (ع) در این باره می فرمایند: «اعظم البلاء انقطاع الرَجاء» (تمیمی آمدی، ۱۴۱۰، ص۱۸۶)؛ بدترین بلا ناامیدی است. مسأله دیگر، تأثیر امیدواری نوجوانان و جوانان در اجتماع است. از نگاه قرآن کریم، انسان امیدوار می داند که باید حس کارایی و توانایی را در خود و دیگران ایجاد و تقویت کند تا بتواند جامعه را متحول سازد؛ خداوند می فرماید: «اِن الله لا یُغَیِّرُ ما بِقومٍ حتّی یُغَیّروا ما بانفسِهم» (رعد: ۱۱)؛ خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند (و از نیکی به بدی شتابند). در واقع این نیروی امید است که فرد و اجتماع را متحوّل می کند و در این میان نقش نوجوانان و جوانان بیشتر است. امام خمینی (ره)، جوانان و نوجوانان را امید و نوید خود خطاب می کردند (موسوی خمینی، ۱۳۷۸، ج۶، ص۳۵۱).
نقش امید در تربیت نوجوانان غیر قابل انکار است و از دیدگاه اسلام، تربیت اجتماعی بسیار حائز اهمیّت است. جوانان و نوجوانان بدون امید، انگیزه ای برای فعالیت های اجتماعی ندارند. این مقاله با هدف پاسخ به پرسش تأثیر امید بخشی بر فعالیت ها و روابط اجتماعی نوجوانان و جوانان از دیدگاه قرآن و سنّت نگاشته شده است. در این تحقیق با رویکرد توصیفی و روش مطالعه ی کتابخانه ای، مفهوم امیدبخشی و تأثیر آن بر جنبه اجتماعی شخصیّت نوجوانان و جوانان با تأکید بر قرآن و سنّت مورد بررسی قرار گرفته است تا در جهت برطرف کردن بخشی از مشکلات این آینده سازان گام بردارد. با نگرش در منابع متعدد به نظر می رسد که تاکنون پژوهش مستقلی در این زمینه صورت نگرفته است و این اثر نخستین اثری است که به واکاوی تأثیر امیدبخشی بر فعالیت ها و روابط اجتماعی نوجوانان و جوانان در قرآن کریم و سنّت پرداخته است.
۱. مفهوم شناسی امید
امید در لغت، به معنای آرزو و چشم داشت (معین، ۱۳۵۰، ج۱، ص۳۶۵) و به معنای آرزوی روی دادن امری همراه با انتظار تحقق آن است (عمید، ۱۳۶۲، ج۱، ص۴۵۰). در مقابل امید، یأس، ناامیدی و بیم داشتن است (انوری و دیگران، ج۱، ص۱۰۲). در اصطلاح قرآنی انتظار وقوع خیری مسرّت بخش را امید می گویند. امید در حوزه اجتماعی به معنای تحوّل و رشد و در حوزه شخصی به معنای تغییر دائمی شرایط برای فرار از ملال و روزمرگی است (انصاری و میرشاه جعفری، ۱۳۸۹، ص۱۲۵).
در زبان عربی و قرآن کریم، امید با عناوین رجا، طمع، أمل، تمنی، لعل و عسی آمده است. «رجا» از ریشه «رجو» به معنای گمان و پنداری است که اقتضای رسیدن به شادی در آن هست (راغب اصفهانی، ۱۴۱۲ق، ص۳۴۶) و زمانی تحقق می یابد که فرد امیدوار در تهیه تمام اسباب و شرایط رسیدن به امر مورد انتظار، تلاش و کوشش جدی کند (نراقی، ۱۳۴۸، ص۲۹۶). «طمع»، تمایل نفس به چیزی از روی آرزوی شدید و آزمندی است (راغب اصفهانی، ۱۴۱۲، ص۵۲۴) و به معنای چیزی است که خارج از دسترس انسان باشد (قریشی بنابی، ۱۳۷۱، ج۴، ص۲۳۸). «أمل»، آرزویی است که انتظاری طولانی در آن وجود دارد؛ یعنی امکان حصول و دستیابی به آن دور است (ر.ک. ابن منظور، ۱۴۱۴، ج۱۱، ص۲۷؛ ابن فارس، ۱۴۰۴، ج۱، ص۱۴۰؛ صاحب بن عباد، ۱۴۱۴، ج۱۰، ص۳۵۸؛ فراهیدی، ۱۴۰۹، ج۸، ص۳۴۷). «تمنی» آرزویی است که انسان تحقق آن را دوست می دارد، چه ممکن باشد و چه ممکن نباشد؛ مانند فقیری که آرزو می کند توانگر شود (طباطبایی، ۱۳۹۰، ج۱۴، ص۳۹۰). «عسی»، طمع ورزیدن و امیدوارشدن است (طریحی، ۱۳۷۵، ج۱، ص۲۹۱). «لَعَلَّ» به معنی چشم داشت، امید، شاید و انتظار به کار می رود (راغب اصفهانی، ۱۴۱۲، ص۷۴۲). افزون بر موارد یاد شده، مفهوم امید در آیات فراوان دیگری که در آن ها از خداوند سبحان با اوصاف «رحیم» (روم:۵؛ انعام:۱۶۵؛ حجر:۴۹)، «غفور» (مائده:۳۹و۹۸؛ انعام: ۵۴؛ بقره:۱۷۳؛ اعراف: ۱۶۷) و «توّاب» (بقره:۱۶۰و۳۷؛ نساء:۶۴؛ نور:۱۰) یادشده و آیات مشتمل بر وعده های الهی است.
از میان واژگان بالا، تنها واژه «رجا» است که بیان می کند فرد امیدوار در راه رسیدن به امید، تلاش می کند و موجبات رسیدن به امر محبوبش را فراهم می آورد. در صورتی که در تعابیر دیگر، فرد امیدوار تنها اشتیاق رسیدن به امر محبوبش را دارد، بدون این که خود را برای حصول به آن، آماده و مهیّا کند. همچنین تنها واژه رجا در امور معنوی به کار می رود، در حالی که واژگان دیگر در امور مادی هم به کار برده می شوند.
منظور از امیدبخشی در این مقاله، یک حالت روانی هیجانی و شناختی است که فرد حالت پیش بینی و انتظار وقوع رویداد خوب را دارد و ضمن احساس کارایی و ثمربخشی، فرد به این باور می رسد که می تواند بهتر از قبل به کارهایش رسیدگی کند و گرایشات رفتاری سازگار با حالات مثبت فوق را از خود بروز دهد. مسأله امید و امیدواری در قرآن کریم به دفعات متعدد و شیوه های مختلف بیان شده است و هدف نهایی از امیدبخشی، تربیت استعدادهای متربی در مسیر تکامل و نزدیک شدن به خداوند است (شریفی، ۱۳۹۳).
۲. کارکرد قرآنی و روایی امید
در قرآن کریم، امید و امید بخشی به عنوان یک اکسیر حیات بخش معرفی شده است و تحت عناوین رجا، طمع، أمل، تمنی، لعلَّ و عسی آمده است. همچنین در آیاتی که با محتوای رحمت الهی است به این مهم توجه زیادی شده است. قرآن جهت تشویق و ترغیب انسان به کارهای شایسته از امید بهره برده است، آن جا که می فرماید: «مَنْ کانَ یرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعلِیمُ» (عنکبوت:۵)؛ کسی که به دیدار خداوند امید دارد، بداند که مهلت خداوند از سوی او آمدنی است و او شنوای دانا است. قرآن در آیه ای دیگر، ویژگی اصلی مؤمنان، مهاجران و مجاهدان در راه خداوند را امید به رحمت خداوند معرفی می کند: «إنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولئِک یرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّه وَ اللَّه غفُورٌ رَحِیم» (بقره:۲۱۸)؛ آنان که ایمان آورده اند و کسانی که هجرت نموده و در راه خدا جهاد کردند به رحمت خدا امید دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است. همچنین خداوند امید گذشت از گناهان را به مؤمنین بشارت می دهد: «قلْ یا عبادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم» (زمر:۵۳)؛ ای بندگان من که در اثر گناه، بر خویشتن زیاده روی کرده اید، از رحمت خدا مأیوس نشوید در حقیقت خدا همه گناهان را می آمرزد که او خود آمرزنده مهربان است. قرآن ناامیدی را نشانه گمراهی معرفی می کند: «قالَ وَ مَنْ یقْنَطُ مِنْ رَحْمَهِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّالُّون» (حجر: ۵۶)؛ جز گمراهان، چه کسی از رحمت پروردگارش مأیوس می شود؟ و همین طور در آیه ای دیگر ناامیدی از رحمت خداوند را از صفات کافران می داند: «یا بَنِی اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یوسُفَ وَ أَخِیهِ وَ لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا ییأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُون» (یوسف: ۸۷)؛ پسرانم! بروید، و از یوسف و برادرش جستجو کنید؛ و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس می شوند! بحث ناامیدی در قالب واژگانی همچون «یأس» (عنکبوت: ۲۳)، «قنوط» (حجر: ۵۵) و «إبلاس» (روم:۴۹) مطرح است.
معصومین ((ع)) نیز بندگان را تشویق به امیدواری به فضل خداوند می کنند. رسول اکرم(ص) می فرماید: «عمل کنندگان (مؤمنان) به اعمالی که برای کسب ثواب من انجام می دهند، تکیه نکنند؛ چه، اگر تمام عمرشان را در عبادت من بکوشند و زحمت بکشند باز کوتاهی کرده باشند و به کنه عبادتم، که به سبب آن کرامتی را که نزد من است و نعمت های بهشتم را می جویند، نرسند. بلکه باید به رحمت من اعتماد کنند و به بخشایش من امیدوار باشند» (کلینی، ۱۴۰۷، ج۲، ص۷۱، ح۱).
ایشان همچنین فرموده اند: «ألأمَلُ رَحمَهٌ لِأُمَّتی وَ لَولا الأمَلُ ما ارضعَتْ والِدَهٌ وَلَدَها وَ لاغَرَسَ غارسٌ شَجَرا» (پاینده، ۱۳۸۲، ص۳۴۴)؛ امید رحمت خدا برای امت است و اگر امید نبود هیچ مادری فرزندش را شیر نمی داد و هیچ باغبانی درخت نمی کاشت.
علاوه بر این موارد، روایاتی که دلالت بر طلب آمرزش پیامبر اکرم(ص) برای امت خود دارد نیز امیدبخش است. پیامبراکرم(ص) فرمودند:
«زندگی و مرگ من برای شما خیر است، اما در زندگیم با من سخن گویید و با شما سخن گویم و اما در مردنم اعمال شما در عصر هر دوشنبه و پنجشنبه بر من عرضه شود، اگر عمل صالحی بود خدا را سپاس می گذارم و اگر عمل بدی بود از خدا برای شما آمرزش می خواهم» (مجلسی، ۱۴۰۳، ج۱۷، ص۱۴۹، ح۴۵).
از اموری که وسیله نجات مؤمنان و باعث امیدواری گناهکاران است، شفاعت پیامبر اکرم(ص) و ائمه طاهرین((ع)) است. چنان چه خداوند به رسولش وعده داده است که شفاعت او را قبول خواهد کرد: «وَ لَسَوْفَ یعْطِیک رَبُّک فَتَرْضی (ضحی: ۵)؛ هر آینه زود باشد که پروردگار تو، این قدر به تو بخشش و عطا کند که تو راضی و خشنود شوی». امام صادق(ع) در تفسیر این آیه بیان می کند: «خشنودی جدّ من این است که نمی گذارد موحّدی در آتش بماند» (طبرسی، ۱۳۷۲، ج ۱۰، ص۷۶۵). امام علی(ع) ناامیدی را بدترین بلا می دانند و می فرمایند: «اعظم البلاء انقطاع الرَجاء» (تمیمی آمدی، ۱۴۱۰، ص۱۸۶)؛ بدترین بلا ناامیدی است. در مناجات شعبانیه آمده است: «إِلَهِی لَمْ أُسَلِّطْ عَلَی حُسْنِ ظَنِّی قُنُوطَ الْإِیاسِ وَ لَا انْقَطَعَ رَجائِی منْ جَمِیلِ کرَمِک» (مجلسی، ۱۴۰۳، ج۹۱، ص۹۹)؛ الهی! نومیدی و یأس را بر گمان نیکم (به تو) چیره نمی کنم و امیدم را از بزرگواری و بخشش زیبای تو، نمی بُرم.
۳. جایگاه نوجوان و جوان در قرآن کریم و سنّت
اولیای اسلام، دوران نوجوانی و جوانی را یکی از نعمت های پرارج الهی و از سرمایه های بزرگ سعادت در زندگی بشر دانسته اند؛ چراکه این دوران در شکل گیری شخصیّت هر فرد از جایگاه خاص و اهمّیّت زیادی برخوردار است و تثبیت شخصیّت هر فرد در این سن شکل می گیرد. به گواهی تاریخ، جوانان نخستین کسانی بودند که به یاری انبیا اقدام می کردند. از دیدگاه قرآن و سنت، موضوع جوانی و نوجوانی دارای دو بعد مثبت و منفی است. در بعد مثبت، دوره نوجوانی با قوّت و توانایی همراه است که میان ضعف و ناتوانی (کودکی و پیری) قرار گرفته است. خداوند در این باره می فرماید: “اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ ضعْفٍ ثمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قوَّهً ثمَّ جَعَلَ منْ بعْدِ قوَّهٍ ضَعْفاً وَ شَیبَهً یخْلُقُ ما یشاءُ وَ هوَ الْعلِیمُ الْقَدِیر” (روم: ۵۴)؛ خدا آن کسی است که شما را در ابتدا از جسم ضعیف (نطفه) بیافرید. آن گاه پس از ضعف و ناتوانی (کودکی) توانا کرد و باز از توانایی (و قوای جوانی) به ضعف و سستی و پیری برگردانید که او هر چه بخواهد و مشیتش تعلّق گیرد می آفریند، و او دانا و تواناست.
حضرت محمد(ص) در تکریم و احترام به جوانان فرمودند: «فضل الشابّ العابد الذی یعبُدُ فی صباه علی الشیخ الذی یَعبُد بعْدَ ماکَبُرَتْ سنُّهُ کفضلِ المرسلین علی سایر النّاس» (پاینده، ۱۳۸۲، ص۵۸۸، ح۲۰۵۰)؛ فضیلت و برتری جوان عابد که از آغاز جوانی، خدا را عبادت کند بر پیری که وقت پیری مشغول عبادت شود، چون فضیلت پیغمبران است بر سایر مردم. ایشان با اشاره به ارزش جوانی می فرماید: «اغْتَنِمْ شبَابَک قَبْلَ هَرَمِک» (حرعاملی، ۱۴۰۹، ج ۱، ص۱۱۴)؛ جوانی تان را قبل از فرارسیدن پیری، غنیمت و قدر بدانید. همچنین بیان می کنند: «الْوَلَدُ سیدٌ سبْعَ سِنِینَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنِینَ وَ وَزِیرٌ سَبْعَ سنِین» (مجلسی، ۱۴۰۳، ج ۱۰۱، ص۹۵)؛ کودک در هفت سال اول، سید و آقاست. در هفت سال دوم، روحیه اطاعت و فرمانبرداری دارد و در هفت سال سوم، وزیر و مشاور است. به نوجوان و جوان به عنوان وزیر، اجازه اظهارنظر و کمک به والدین داده شده، ولی تصمیم نهایی در اختیار والدین است. بنا به فرموده پیامبر(ص)، والدین باید با نوجوان به عنوان وزیر عمل کنند. در این صورت، نوجوان اعتماد به نفس پیدا می کند و زندگی مستقل، مفید و باارزشی خواهد داشت.
امیرالمؤمنین(ع) در نامه ۳۱ نهج البلاغه می فرماید: «وَ إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ کالْأَرْضِ الْخَالِیهِ مَا أُلْقِی فِیهَا مِنْ شَی ءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُک بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یقْسُوَ قَلْبُک وَ یشْتَغِلَ لُبُّک» (شریف الرضی، ۱۴۱۴، ص۳۹۳)؛ قلب نوجوان همانند زمین خالی از کشت است. که هر بذری در آن ریخته شود، می پذیرد. از این رو پیش از آن که قلبت سخت و عقلت پرمشغله شود، به ادب خویش مبادرت کن. ایشان به عنوان پدری مهربان و دلسوز و رهبری عالِم که علم خود را از مخزن علم الهی و نبوی دریافت کرده است و کسی که کودکی و نوجوانی اش را در دامان رسول اکرم(ص) گذرانده است، نگران است که مبادا قلب نوجوان، دستخوش انحرافات و علف های هرز شود.
در بعد منفی، اولیای الهی از این دوره به دوره جنون و مستی یاد کرده اند؛ رسول اکرم(ص) فرمودند: «الشَّبَابُ شُعْبَهٌ مِنَ الْجُنُون» (ابن بابویه، ۱۴۱۳، ج۴، ص۳۷۷، ح۵۷۷۴)؛ جوانی شاخه ای از جنون است. امام علی (ع) فرمودند: «أَصْنَافُ السُّکرِ أَرْبَعَهُ سکرُ الشبَابِ وَ سُکرُ الْمَالِ وَ سُکرُ النوْمِ وَ سکرُ الْمُلْک» (ابن شعبه حرانی، ۱۳۶۳، ص۱۲۴)؛ مستی بر چهار قسم است: مستی جوانی، مستی ثروت، مستی خواب، مستی ریاست.
۴. تأثیر امیدبخشی در آیات و روایات
از منظر آیات و روایات، امید و امیدواری تأثیرات وافری بر روابط اجتماعی نوجوانان و جوانان دارد که در این مجال به مهم ترین آن ها اشاره خواهد شد.
۴-۱. کسب علم و دانش
امید بخشی و امیدواربودن نوجوانان منجر به علم آموزی می شود. جوانان و نوجوانان ناامید، انگیزه و هدفی برای کسب علم ندارند. در واقع، امیدواری به آینده سبب علم آموزی می شود. امام حسن (ع) پس از این که فرزندان خویش و فرزندان برادرش را پیش خواند، به ایشان فرمود:
«إِنکمْ صِغَارُ قَوْمٍ وَ یُوشِک أَنْ تَکونُوا کبَارَ قَوْمٍ آخَرِینَ فَتَعَلَّمُوا الْعِلْمَ فمَنْ لَم یسْتَطِعْ مِنْکمْ أَنْ یَحْفَظَهُ فَلْیَکتُبْهُ وَ لْیَضَعْهُ فِی بَیْتِه (مجلسی، ۱۴۰۳، ج۲، ص۱۵۲)؛
شما که فرزندان کوچک اجتماعید، در آیند نزدیک، بزرگ اجتماع دیگری می شوید. پس، دانش بیاموزید و هر کدامتان نمی تواند حفظ کند، بنویسد و در خانه نگه دارد».
همان طور که می بینیم، ایشان با ایجاد امید به زندگی و پیشرفت، فرزندانش را به کسب دانش فرامی خواند. بسیار واضح است که انسان ها با تشویق، بهتر به دنبال دانش می روند و چون از منافع آن بی خبرند، بهترین تشویق برای آنان ایجاد امید واقعی به آینده است (خادمی کوشا، ۱۳۸۶، ص ۲۰۵).
یکی از نیازهای جوانان و نوجوانان، نیاز به دانش گسترده و عمیق اسلام، یعنی فقاهت دینی است؛ چراکه در این صورت با اندیشه ای پاک و عملی صحیح، راه روشنی برای دنیا و آخرت خود می پیمایند. پیشوایان دینی برای رفع این نیاز نسل جوان، از هر امکان معقول و ابزار تربیتی سود برده اند. یکی از این روش ها، امیدبخشی است. رسول اکرم(ص) می فرماید: «مَنْ تَعَلَّمَ فِی شَبَابِهِ کانَ بِمَنْزِلَهِ الرَّسْمِ فِی الْحَجَرِ وَ منْ تعَلَّمَ وَ هُوَ کبِیرٌ کانَ بِمَنْزِلَهِ الْکتَابِ عَلَی وَجْهِ الْمَاء» (قمی، ۱۴۱۴، ج۴، ص۳۶۴؛ مجلسی، ۱۴۰۳، ج۱، ص۲۲۲)؛ فراگیری علم در جوانی مانند نوشتن بر سنگ است و فراگیری در بزرگسالی مانند نوشتن بر آب است. و این امید را می دهد که جوانان در آینده، مسئولان جامعه می شوند. امام علی(ع) در این باره می فرماید: «أَولَی الاشیاءِ أَن یتَعَلَّمَهَا الحداثُ الشیاءُ الَّتی إذا صاروا رِجالاً اَحتاجوا إِلَیها (ابن أبی الحدید، ۱۴۰۴، ج۲۰، ص۳۳۳، ح۸۱۷)؛ شایسته ترین چیزهایی که نوجوانان باید بیاموزند، آن چیزهایی هستند که هنگام بزرگسالی، به آن ها نیاز دارند». بنابراین، امیدبخشی سبب می شود که نوجوانان و جوانان به عنوان نیروی کارآمد هر اجتماع، علوم و دانش های مورد نیاز را قبل از رسیدن به بزرگسالی و پیری فراگیرند.
۴-۲. کار و تلاش
امید عامل تحرک و فعالیت نوجوانان و جوانان است. این توانمندی از نعمت های پربرکت الهی است؛ چراکه عامل امید، راهی برای کوشش و تحرّک بیشتر است. امید، به تنهایی و بدون بهره گیری از فرصت و انجام عمل، نوعی حماقت است. امام صادق(ع) در این باره می فرماید: «إِنَ مَنْ رَجا شیئاً طَلَبَهُ وَ مَنْ خَافَ مِنْ شَی ءٍ هَرَبَ مِنْهُ» (کلینی، ۱۴۰۷، ج۲، ص۶۸)؛ کسی که امید به چیزی داشته باشد، برای رسیدن به آن فعالیت و کوشش می نماید و کسی که از چیزی بترسد، از او گریزان خواهد شد. در این حدیث، بحث رجا و امید، ممدوح است که با عمل خالص و ترک معاصی همراه است؛ مانند امیدواری به این که کسی بذری در زمین می کارد، اعمال کشاورزی را انجام می دهد و امید به حاصل دارد، اما کسی که غرق در گناه و معاصی است، امید او غیر ممدوح است؛ مانند کسی است که چیزی نمی کارد و امید دارد که خداوند برویاند که این حماقت است. همچنین حدیث بیانگر آن است که خوف و رجا ملازم و همراه یکدیگرند؛ امیدواری به چیزی، مستلزم ترس از دست دادن آن است و خوف از چیزی، مستلزم به دست آوردن آن است (مازندرانی، ۱۳۸۲، ج۸، ص۲۰۹). رسول اکرم(ص) می فرماید: «وَ قالَ النبِی إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی خَلَقَ مَلَکاً ینْزِلُ فِی کلِّ لَیلَهٍ ینَادِی یا أَبْنَاءَ الْعِشْرِینَ جِدُّوا وَ اجْتَهِدُوا (دیلمی، ۱۴۱۲، ج۱، ص۳۲)؛ خدا را فرشته ای است که هر شب از عرش فرود آید و ندا در دهد: ای بیست ساله ها! جدّ و جهد کنید و تلاش بورزید».
در حقیقت، اعمال و رفتار نوجوانان بر اساس امیدشان ساخته می شود و بافته های ذهنی آنان به وجودآورنده عملکردشان است؛ هرچه امید قوی تر باشد، عزم و اراده عمل بیشتر می شود. امید انسان به هر سمت و سویی جهت گیرد، اعمال آدمی نیز در همان جهت واقع می شود. تنها شرط، آن است که این عنصر نیروبخش به افراط نگراید و به محال تعلّق نیابد. نوجوانان باید این موهبت الهی را در خود تعدیل کنند و در مسیر صحیح و معقول قرار دهند. اگر این عامل حرکت و حیات از حد بگذرد و به صورت آرزوی دور و دراز درآید، از بدترین عوامل انحراف و سقوط آدمی می شود؛ آرزوهای کشنده ای که عامل بی خبری از خدا و حقیقت هستند و جوانان و نوجوانان را به خود مشغول و غرق در عالم تخیّلات می کنند، آرزوهای فریبنده ای که پیوسته آنان را به رنج و سختی وامی دارند و بیشتردر حسرت آن ها سوی موت می روند. آرزو و امید یکی از عوامل حرکت آفرین در زندگی فردی و اجتماعی نوجوانان و جوانان است. اگر یک روز، آن ها آرزو و امید نداشته باشند؛ دل هایشان می میرد و شعله ی فعالیت و تلاششان خاموش می شود، اما این آرزوها باید معقول و در راه رسیدن به سعادت حقیقی باشند.
۴-۳. سلامت مدیریت
امیدواری در مدیران جوان نه تنها در جنبه فردی و شخصی آنان تأثیرگذار است، بلکه باعث سلامت و امنیت جامعه نیز می شود. هر جامعه برای رسیدن به موفقیت، نیازمند مدیران امیدوار و موفق است. حضرت علی(ع) در نامه به سپهسالار حُلوان می فرماید: «وَ ابْتَذِلْ نَفْسَک فیمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیک رَاجیاً ثوَابَهُ وَ مُتَخَوِّفاً عِقَابَه» (شریف الرضی، ۱۴۱۴، ص۴۴۹)؛ و نفس خود را در حالی که امیدوار به پاداش الهی بوده و از کیفر او هراسناکی، به انجام آن چه خداوند بر تو واجب گردانیده است، وادار ساز. روایت، بیان کننده این امر است که اگر امیدوار هستی که از پاداش های دنیا و آخرت بهره مند شوی و از کیفرهای دو سرا در امان باشی، در انجام واجبات الهی کوشا باش و غرور مقام، تو را از تسلیم و تواضع باز ندارد (مکارم شیرازی، ۱۳۹۰، ج۱۱، ص۲۱۰). به یقین، مدیری که به پاداش الهی امیدوار باشد، در انجام اعمال نیک و خداپسندانه تلاش می کند و در صورتی که از عذاب الهی بیمناک باشد، به انجام کارهای خلاف و نادرست که موجب نارضایتی خدای سبحان است اقدام نمی کند.
یکی از ویژگی های مدیران جوان موفق و انسان های پویا، تصویرسازی های مثبت و انگیزش های درونی است. تنها جوانانی قادر به ایفای نقش مدیریت هستند که هم خود به تحقق اهداف امیدوار باشند و هم بتوانند افراد تحت مدیریت خود را در نیل به مقصود، امیدوار کنند. البته باید اشاره کرد که هرچه عنصر امید، بهتر و قوی تر در مدیریت به کار گرفته شود، درصد احتمال تحقق هدف بالاتر می رود. (موسوی و دیگران، ۱۳۹۳، ص۳). از نقشه های اصلی دشمنان انقلاب، ترویج روحیه ناامیدی بین مدیران، مردم و به ویژه نوجوانان و جوانان است؛ زیرا ناامیدی از تحرک و تلاش جلوگیری می کند. ملّتی که ناامید است، پیشرفت نمی کند و به راحتی تحت سلطه بیگانگان قرار می گیرد. امام خمینی(ره) می فرماید:«از توطئه های مهمی که در قرن اخیر، خصوصاً در دهه های معاصر و به ویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم می خورد، تبلیغات دامنه دار با ابعاد مختلف، برای مأیوس نمودن ملت ها و به خصوص ملت فداکار ایران، از اسلام است» (موسوی خمینی، ۱۳۷۸، ص۸۶(. رهبران الهی و مدیران شایسته از عنصر امید و امیدبخشی برای رشد و پیشرفت جامعه به بهترین شکل استفاده می کنند، به گونه ای که در سرتا سر تاریخ زندگی انبیای الهی، هرگز یأس و ناامیدی به چشم نمی خورد و همه جا سخن از امید و مقاومت بود. به عنوان نمونه حضرت یوسف(ع) با صبر و امید از زندان نجات یافت و به مقام مشاوره و نماینده مخصوص پادشاه رسید. در آیات سوره یوسف آمده است:
«وَ قالَ الْمَلِک ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کلَّمَهُ قالَ إِنَّک الْیوْمَ لَدَینا مَکینٌ أَمِینٌ. قالَ اجْعَلْنِی عَلی خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ. وَ کذلِک مَکنَّا لِیوسفَ فی الْأَرْضِ یتَبَوَّأُ مِنْها حَیثُ یشاءُ نُصِیبُ بِرَحْمَتِنا مَنْ نَشاءُ وَ لا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ (یوسف: ۵۶-۵۴)؛
شاه گفت: او را نزد من آرید تا او را از خاصان خود گردانم. چون با او هرگونه سخن به میان آورد به او گفت: تو امروز نزد ما صاحب منزلت و امین هستی. (یوسف به شاه) گفت: در این صورت مرا به خزانه داری مملکت منصوب دار که من در حفظ دارایی و مصارف آن دانا و بصیرم. و این چنین ما یوسف را در زمین (مصر) بدین منزلت رسانیدیم که هرجا خواهد جای گزیند و فرمان براند، که هرکس را ما بخواهیم به لطف خاص خود مخصوص می گردانیم و اجر هیچ کس از نیکوکاران را (در دنیا) ضایع نمی گذاریم».
خداوند همه سختی ها را وسیله عزت حضرت یوسف(ع) قرار داد. پدرش او را احترام کرد و برادران بر وی حسد برده و در چاهش انداختند و به بازرگانان فروختند تا بدین وسیله، آن احترام را مبدّل به ذلت کنند. خدای سبحان هم همین مکر و حیله آنان را وسیله عزت او در خانه عزیز مصر قرار داد. زنان مصر، به ویژه همسر عزیز مصر با وی خدعه کردند و بنای مراوده را گذاشتند تا او را به منجلاب فسق و فجور بکشانند. خداوند همین توطئه را وسیله بروز و ظهور عصمت و پاکی او قرار داد. در آخر هم، زندان را که وسیله خواری او بود، باعث عزتش قرار داد (طباطبایی، ۱۳۹۰، ج۱۱، ص۲۰۱). در آن وقت، سی سال از عمر یوسف (ع) گذشته بود. پادشاه پس از آن که حضرت یوسف(ع) خواب او را تعبیر کرد، ایشان را به وزارت مالیه و خزانه داری منصوب کرد. علت این حکم، مکارم اخلاق، امیدواری به خدا، اجتناب از زشتی و فحشا و خیانت و ظلم و صبرت بر هر مکروه، حفظ طهارت و پاکی نفس حضرت یوسف(ع) بود.
ایمان و امید حضرت یوسف(ع) به خداوند باعث شد به عنوان مدیری موفق، کشور مصر را از قحطی و مشکلات بعد از آن نجات دهد. مدیری که عنصر امید به آینده در او به خوبی نهادینه شده است، در سختی و مشکلات، مأیوس نمی شود و می داند که در ناامیدی ها باید امیدوارتر بود و با توجه به امیدی که به آینده دارد، توان بیشتری برای برنامه ریزی و بهره برداری از امکاناتش صرف می کند (حیدری، ۱۳۹۰، ص۲۶). بنابراین، مدیران کارآمد و موفّق باید علاوه بر حفظ روحیه ی امیدواری خویش به دیگران نیز امیدواری را تزریق می کنند که این خود، عاملی در رسیدن به اهداف عالی است و رضای الهی را نیز به دنبال دارد.
۴-۴. مسئولیّت پذیری
قرآن کریم، مرحله نوجوانی و جوانی را دوره قوّت و نشاط می نامد (روم: ۵۴). یکی از نیازهای مهم این دوره، پذیرش مسئولیت است؛ چراکه نوجوانی و جوانی، ترکیبی از انرژی هاست که باید در راه مسئولیت های مفید به مصرف برسد، در غیر این صورت در زمینه های مضر صرف خواهد شد (عمرانی و دیگران، ۱۳۹۴، ص۲۷). توصیه قرآن کریم و معصومین((ع)) همواره به جوان محوری و توجّه به نسل جوان و نوجوان بوده است. اسلام مجموعه ای از قوانین و احکام ملکوتی است و دل های آماده و نزدیکتر به ملکوت، آمادگی بیشتری برای پذیرش آن از خود نشان می دهند. نوجوانان و جوانان از آن جهت که به ملکوت نزدیکترند در پذیرش حقّانیت دین و جان سپاری در مسیر اهداف دینی مهیاترند. به عبارتی دیگر، نوجوانان و جوانان هم در مقام دل سپاری و هم سرسپاری، خالص تر، آماده تر و جدی تر هستند. در ابتدای بعثت پیامبر(ص)، فطرت های پاک و وجدان های بیدار جوانان و نوجوانان زودتر مجذوب تعالیم عالی اسلام شدند و هسته مرکزی اسلام را جوانان تشکیل دادند. پیامبر(ص) نیز همواره ایشان را حمایت می کردند و به شرط وجود صلاحیت و شایستگی در یک نوجوان او را برای تصدی پست های مهم برمی گزیدند. امام علی(ع) در سن نوجوانی، اولین یاری گر دین اسلام و پیامبر اکرم(ص) بود. قاسم بن ابی سعید روایت می کند که حضرت فاطمه(س) به محضر پیامبر اکرم(ص) آمد و از ناتوانی صحبت کرد.
پیامبر اکرم(ص) به او فرمود: آیا مقام و منزلت علی(ع) را نزد من می دانی؟ مرا حمایت کرد در حالی که او دوازده ساله بود. در برابر من علیه دشمن (در دفاع از اسلام) شمشیر کشید با این که شانزده ساله بود و قهرمانان را کشت در حالی که نوزده ساله بود. غم هایم را زدود با این که بیست ساله بود و در قلعه خیبر را کند و بلند کرد در حالی که بیست و دو ساله بود و این در حالی بود که پنجاه مرد نمی توانستند آن در را بلند کنند (مجلسی، ۱۴۰۳، ج۲۲، ص۴۲۴).
در منابع روایی ذکر شده است که مصعب بن عمیر، جوانی نورسته و نزد پدر و مادرش در رفاه بود و او را گرامی می داشتند و او را بر دیگر فرزندان خود برتری می دادند. وی از مکه خارج نشده بود، پس چون اسلام آورد، پدر و مادرش به او جفا کردند و با رسول خدا(ص) در شعب ابی طالب در محاصره بود؛ چهره اش دگرگون شد و سختی بر او فشار آورد. اسعد بن زراره و ذکوان بن قیس برای عمره رجبیه به مکه آمدند و نزد پیامبر(ص) مسلمان شدند و از آن حضرت خواستند تا نماینده ای به مدینه بفرستد و اسلام را به آنان بیاموزد. پیامبر(ص) به مصعب که قرآن را بسیار فراگرفته بود، فرمان داد به همراه اسعد از مکه خارج شود. او نیز رفت و جوانان زیادی را به اسلام هدایت کرد و مردم مدینه را با قرآن آشنا ساخت و اقدامات سنجیده او، راه را برای هجرت پیامبر(ص) هموار کرد (مجلسی، ۱۴۰۳، ج۱۹، ص۱۰). در روایت دیگری آمده است که رسول خدا(ص) عتّاب بن اَسید را که جوانی ساله بود به فرمانداری مکه منصوب کردند و به او فرمان دادند که امامتِ جماعت [و جمعه] مردم را نیز به عهده بگیرد. او نخستین فرماندار بعد از فتح مکه بود که در این شهر، نماز جماعت [و جمعه] برگزار کرد. پیامبر(ص) به او رو کردند و فرمودند: ای عَتّاب! می دانی تو را بر چه کسانی فرماندار کرده ام؟ تو را بر مردم شهر خدای عزّوجلّ فرماندار کرده ام و البته اگر کسی بهتر از تو سراغ داشتم، او را فرماندار آنان قرار می دادم. آن حضرت سپس به اهل مکه نوشتند؛ مبادا کسی در نافرمانی از او به کم سِن بودنش استدلال کند؛ چراکه بزرگتر، شایسته تر نیست، بلکه شایسته تر، بزرگ تر است (مجلسی، ۱۴۰۳، ج، ص۳).
پیامبر اکرم(ص) از جوانان برای مسئولیت های اجتماعی استفاده می کرد و در جنگ ها و کارهای آموزشی از نظریات جوانان بهره می جست؛ هرچند بعد از مشورت، خود تصمیم می گرفت. ایشان دیدگاه جوانان درباره جنگ و دفاع را می پذیرفت و در واپسین روزهای زندگانی، اسامه فرزند زید را که هفده ساله بود به فرماندهی ارتش اسلام منصوب کرد که با لشکر روم، بزرگترین ارتش دنیای آن روز وارد جنگ شود. نقل شده که ابوبکر و همچنین عمر و همه مهاجرین اول و انصار در لشکر اسامه در راه بوده اند، (در حالی که او هفده ساله بود) و پیامبر(ص) هنگامی که بیماری او شدیدتر شد، موضوع تجهیز سپاه اسامه را تکرار و تخلف کننده از آن را نفرین کرد (مجلسی، ۱۴۰۳، ج۲۸، ص۱۳۰ و ج۳۰، ص۴۲۷).
امام خمینی(ره) در مورد مسئولیت پذیری جوانان و نوجوانان می فرماید:
«شما جوان ها امید من هستید، نوید من هستید، امید من به شما توده جوان است. به شما توده محصل است. من امید این را دارم که مقدرات مملکت ما بعد از این به دست شما عزیزان بیفتد و مملکت ما را شما عزیزان حفظ کنید. من امید آن را دارم که شماها با علم و عمل با علم و تهذیب نفس، با علم و عمل صالح بر مشکلات خودتان غلبه کنید. شما جوانان برومند، شما محصلین ارجمند در هر جای از ایران که هستید باید بیدار باشید. با بیداری از حقوق خودتان دفاع کنید» (موسوی خمینی، ۱۳۷۸، ج۶، ص۳۵۱).
۴-۵. نجات و حیات
نوجوانان و جوانان باید با نیروی امید، زمینه نجات و زندگی در اجتماع را فراهم آورند، در اجتماع خود را نبازند و با حفظ روحیه امیدواری و توکل بر خدا بر مشکلات فائق آیند. قرآن کریم، حال حضرت یوسف(ص) که نوجوان بود چنین توصیف می کند:
«فَلَمَّا ذَهَبُوا بهِ وَ أَجمَعُوا أَنْ یجْعَلُوهُ فِی غیابَتِ الْجبِّ وَ أَوْحَینا إِلَیهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هذا وَ هُمْ لا یشْعُرُون (یوسف: ۱۵)؛
چون او را به صحرا بردند و بر این عزم متّفق شدند که او را به قعر چاه درافکنند (چنین کردند) و ما به او وحی نمودیم که البته تو روزی برادران را به کار بدشان آگاه می سازی و آن ها تو را نشناخته و درک مقام تو نمی کنند».
این وحی الهی به قرینه آیه ۲۲ همین سوره، وحی نبوت نبود، بلکه الهامی به قلب ایشان بود؛ برای این که بداند تنها نیست و حافظ و نگاهبانی دارد. این وحی، نور امید بر قلب حضرت یوسف(ع) پاشید و ظلمات یاس و نومیدی را از روح و جان او بیرون کرد (مکارم شیرازی، ۱۳۷۱، ج۹، ص۳۴۳). امید، بهترین سرمایه برای ادامه زندگی است. خداوند به حضرت یوسف(ع) که در سن نوجوانی به چاه انداخته شد، این گونه امیدواری می دهد: «أَوْحَینا إِلَیهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هذا… (یوسف:۱۵)؛ ما به یوسف وحی کردیم که در آینده از چاه نجات پیدا می کنی و برادران را از کارشان شرمنده خواهی کرد». یعنی هرگاه دشمنان علیه شما اجتماع کردند، باز هم امیدوار باشید؛ زیرا امداد الهی به یاری خواهد آمد (قرائتی، ۱۳۸۸، ج ۴، ص۱۷۱؛ رضایی اصفهانی، ۱۳۸۷، ج ۱۰، ص۵۲).
رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدّ ظلّه) نیز بارها بر اهمیت امید و امیدواری در حرکت یک ملت به سوی رشد و تعالی تأکید کرذه اند. ایشان در این زمینه فرموده اند: «یک ملت، با امید می تواند به پیش برود. یک سرباز در جبهه جنگ، فقط با امید می تواند بجنگد. اگر امید را از او گرفتند، همه چیز را از او گرفته اند»(بیانات رهبری، ۱۶مرداد۹۸). در واقع یکی از مهم ترین شاخص های منابع انسانی و کنشگران اجتماعی در نظام اسلامی با همه موانع و محدودیت زایی های نظام کفر، امید و یقین است (امامی و مهربانی فر، ۱۳۹۲، ص۷۷و۷۸).
بنابراین، حفظ امیدواری و تقویت آن، سبب می شود که نوجوانان و جوانان در برابر تهدیدات و مشکلات مختلف بتوانند موجودیت خود را حفظ کنند و در برابر مشکلات و توطئه ها خود را نبازند.
۴-۶. تقویت کارایی
امید، باعث افزایش حس کارایی و کاردانی در نوجوان و جوانان و تقویت شاخص توانمندی در آن ها می شود. یک تحقیق علمی نشان می دهد که امید زیاد، ویژگی هایی مانند توانایی برانگیختن خود و احساس کاردانی در افراد را پدید می آورد (خاکپور و دیگران، ۱۳۹۲، ص۸۲). خداوند در قرآن کریم می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم (رعد:۱۱)؛ خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند». و درجایی دیگر می فرماید: «ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَهً أَنْعَمَها عَلی قَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» (انفال:۵۳)؛ خداوند نعمتی را که بر قومی ارزانی داشته تغییر نمی دهد، مگر آن که آنان آن چه را در دل دارند، تغییر دهند و خدا شنوای داناست. در آیه ۶۹ سوره عنکبوت با قید مجاهدت آمده است: «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لنهدینهم سبلنا»؛ یعنی اگر تلاش و کوشش کردند، خدا راه بعدی مبارزه را نشان می دهد. نه این که در خانه بنشینند و بگویند انتظار می کشیم. در واقع، تغییرات ظاهری اجتماعی از تغییرات درونی انسان ها سرچشمه می گیرد (رضایی اصفهانی، ۱۳۸۷، ج۱۰، ص۲۱۷).
خداوند، چنین حکم رانده و حکمش را حتمی کرده که نعمت ها و موهبت هایی که به انسان می دهد، مربوط به حالات نفسانی خود انسان باشد. اگر آن حالات، موافق با فطرتش جریان یافت، آن نعمت ها و موهبت ها هم جریان داشته باشد؛ مثلا اگر مردمی به خاطر استقامت فطرتشان به خدا ایمان آورده و عمل صالح کردند به دنبال آن نعمت های دنیا و آخرت به سویشان سرازیر می شود، همچنان که خداوند فرمود: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض وَ لکن کذَّبوا» (اعراف:۹۶)؛ و چنانچه مردم شهر و دیارها همه ایمان آورده و پرهیزکار می شدند همانا ما، درهای برکاتی از آسمان و زمین را بر روی آن ها می گشودیم و لیکن (چون آیات و پیغمبران ما را) تکذیب کردند ما هم آنان را سخت به کیفر کردار زشتشان رسانیدیم. مادامی که آن حالت در دل های ایشان دوام داشته باشد، این وضع هم از ناحیه خدا دوام یابد و هر وقت که ایشان حال خود را تغییر دادند، خداوند هم وضع رفتار خود را عوض کند و نعمت را به نقمت مبدل سازد (طباطبایی، ۱۳۹۰، ج۱۱، ص۳۱۰). ابن عباس می گوید: هرگاه خداوند به قومی نعمتی ببخشد و آن ها سپاسگزاری کنند، خداوند بر نعمت ایشان می افزاید و هنگامی که کفران نعمت کنند، نعمت را از آن ها سلب می کند (طبرسی، ۱۳۷۲، ج۶، ص۴۳۲).
از آن جایی که نیروی تغییردهنده جامعه، نوجوانان و جوانان هستند؛ عامل امید، بیشتر در این حیطه بر آنان تأثیرگذار است تا سایر اقشار اجتماع. این اصل قرآنی که یکی از مهم ترین برنامه های اجتماعی اسلام است به ما می گوید که هرگونه تغییرات بیرونی، متکی به تغییرات درونی ملت ها و اقوام است و هرگونه پیروزی و شکستی که به قومی رسید، از همین جا سرچشمه می گیرد. برای پایان دادن به بدبختی ها و ناکامی ها باید دست به انقلابی از درون بزنیم؛ انقلابی فکری، فرهنگی، ایمانی و اخلاقی. هنگا
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.