

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل ابن سینا و ارزیابی خود
156,825 تومان قیمت اصلی 156,825 تومان بود.87,125 تومانقیمت فعلی 87,125 تومان است.
تعداد فروش: 74
فرمت فایل پاورپوینت
آنتونی رابینز میگه : من در 40 سالگی به جایی رسیدم که برای رسیدن بهش 82 سال زمان لازمه و این رو مدیون کتاب خواندن زیاد هستم.
با فایل فایل پاورپوینت کامل ابن سینا و ارزیابی خود یک ارائهی بینقص بسازید!
پاورپوینتی زیبا و کاربردی:
فایل فایل پاورپوینت کامل ابن سینا و ارزیابی خود شامل ۶۹ اسلاید کاملاً حرفهای و چشمنواز است که برای ارائهی مستقیم یا چاپ آماده شدهاند.
آنچه فایل فایل پاورپوینت کامل ابن سینا و ارزیابی خود را متمایز میکند:
- طراحی مدرن و هدفمند: فایل پاورپوینت کامل ابن سینا و ارزیابی خود با ترکیب رنگها و چیدمان هوشمندانه، به انتقال بهتر مفاهیم کمک میکند.
- کاربری راحت و سریع:فایل پاورپوینت کامل ابن سینا و ارزیابی خود بدون نیاز به ویرایشهای پیچیده، فقط فایل را باز کنید و ارائه دهید.
- کیفیت بالا برای نمایش: همهی اسلایدها با رزولوشن مناسب و ساختاری منظم آماده ارائه هستند.
ساختهشده با دقت و استانداردهای بالا:
فایل پاورپوینت کامل ابن سینا و ارزیابی خود با رعایت جزئیات طراحی شده تا در هر محیطی بدون مشکل نمایش داده شود. هیچگونه بهمریختگی یا ایرادی در اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل ابن سینا و ارزیابی خود وجود ندارد.
تذکر:
در صورت مشاهدهی تفاوت در کیفیت، احتمال استفاده از نسخههای غیراصلی وجود دارد. نسخه معتبر فایل پاورپوینت کامل ابن سینا و ارزیابی خود با دقت توسط تیم طراحی آماده شده است.
همین حالا دانلود کن و با فایل پاورپوینت کامل ابن سینا و ارزیابی خود مخاطبهات رو تحت تاثیر قرار بده!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل ابن سینا و ارزیابی خود :
ابن سینا در تنبیه چهارم از کتاب الاشارات و التنبیهات، نمط نهم چنین می گوید:
أَلِالْتِفاتُ أِلی ما تُنُزِّهَ عَنْهُ شُغْلٌ، وَاْلِاعْتِدادُ بِما هُوَ طَوْعٌ مِنَ النَّفْسِ عَجْزٌ وَالتَّبَجُّحُ بِزینَهِ الذَّاتِ مِنْ حَیثِ هِی الذَّاتُ وَ انْ کانَ بِالْحَقِّ تَیهٌ وَ اْلِاقْبالُ بِالْکلِّیهِ عَلَی الْحَقِّ خَلاص.
تمایل به آن چه که نفس از آن پاک شده است (غیر از خدا) اشتغال، و اهمیت دادن به آن چه که اطاعت از نفس امّاره (خودِ طبیعی و غرایز حیوانی) است، ناتوانی است، و مباهاتِ سُرورانگیز به زیبایی ذات، از آن جهت که ذات سالک است، اگرچه ناشی از شهود حق باشد، گمراهی است و روی آوردن کامل به سوی حق، خلاصی حقیقی است.
نکاتی که در این عبارات می توان مورد بهره برداری قرار داد، بدین ترتیب است: نکته یکم- گرایش و جلب شدن به لذایذ حیوانی و خودآرایی که خاصیتِ تفکیک ناپذیرِ عشق به خودِ طبیعی است، مسیر و راه حرکت و تکاپوی بشری را می گیرد و مانع از عبور آدمی از خودِ مجازی به خودِ حقیقی می شود. ریشه های اشتغال و آلودگی به آن لذایذ، از عشق به خودِ طبیعی سیراب می شود و تا زمانی که ارتباط با خودِ طبیعی تعدیل نشود، هر امتیازی هم که آدمی به دست بیاورد، طعم خودِ طبیعی را می دهد که جز خم شدن به روی خویشتن و نواختن یا خاریدن خویشتن، نتیجه ای نخواهد داد؛ مانند آدم گَر که از خاریدن لذّت می برد، ولی پایان کار، چیزی جز محو شدن نخواهد بود.[۱]
نکته دوم- اهمیت دادن و متمرکز کردن قوای مغزی و روانی به خواسته های نفس، از ناتوانی است. تاکنون هیچ در این باره اندیشیده اید که خم شدن به روی خودِ طبیعی و خاریدن آن برای لذّتی که گَرها از خاریدن می برند، چگونه ضدّ و نقیضِ حقایق را به جای خود آن حقایق به خویشتن تلقین می کند؟ اجازه دهید چند نمونه از این تلقین ها را یادآوری نماییم:
۱- فقر و نیازمندی را که ناشی از بَردگی در برابر مال و ثروت به وجود می آید، غنی و تمکن و مالکیت می نامد، زیرا بدیهی است هنگامی که ثروت اندوزی و مالکیت برای کسی «هدف» جلوه کند، آن شخص بَرده هدفش- که مالکیت بر اموال جامد است- می شود.
۲- غوطه ور شدن در اصطلاحات و مفاهیم چشمگیر و خودباختن در برابر چند اصل و قانونِ قراردادی یا پیش ساخته، یا ناشی از موضع گیری های موقّت و محدود را، علم تلقّی نموده، حجاب اکبر را نوری پر فروغ به نام علم تلقّی می کند!! ۳- ناتوانی از تحمّلِ وجودِ دیگران در عرصه زندگی و کوشش برای بیرون کردن دیگران از عرصه زندگی را، قدرت تلقّی می نماید و ناتوانی شرم آور را قهرمانی می نامد!
زیاد فکرتان را ناراحت نکنید، زیرا پرستش خودِ طبیعی از این بازیچه ها بسیار دارد.
اگر بنی نوع انسانی به همین ناتوانی ها قناعت می کرد و آن ها را توانایی و امتیاز تلقّی نمی کرد، تنها کاری که صورت می گرفت، عبارت بود از: خودسوزی و خودکشی واقعی، ولی بدبختی این جاست که نام این ناتوانی ها را توانایی گذاشته و برای توجیه این ناتوانی ها و نادانی های تباه کننده، فلسفه هم می بافد و فیلسوف هم می شود:
چشم باز و گوش باز و این ذُکا
خیره ام در چشم بندی خدا[۲]
اگر امثال «هیتلر» ها و «نرون» ها به همان سلّاخی انسان ها قناعت می کردند، مسئله ای بود که در مسائل حیوانات درّنده، مانند شیر و ببر و پلنگ مورد بررسی قرار می گرفت، ولی بدبختی این جاست که این درّندگان، فیلسوف هم می شوند و نهایت ناتوانی و بیچارگی خود را با فلسفه ای به نام قدرت و قهرمانی توجیه می نمایند! از خواصّ اولیه این فلسفه این است که اگر قدرتمندان دیگری مانند متّفقین در جنگ دوم جهانی بر آنان پیروز شوند، نامشان گرگان آدمخوار و وحشی می باشد.[۳]
نکته سوم- این که ابن سینا می گوید: «اهمیت دادن به آن چه که نفس (غرایز) به آن تمایل دارد، ناتوانی است»، مطلبی بالاتر از آن تصورات معمولی را که در ذهن عامیان خطور می کند، بازگو نموده است. برای توضیح این مطلب، یک توجّه دقیق به شخصیت انسانی لازم است که آدمی متوجّه شود که اسارت و بَردگی غرایزِ حیوانی، پست ترین و محقّرترین اسارت ها و بَردگی هاست که از مهار کردن و تنظیم آن غرایز به سود اعتلای شخصیت ناتوان می باشد.
برای دریافتِ عظمتِ شخصیتِ انسانی، نخست به چند آیه قرآنی توجّه می کنیم:
۱- وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی.[۴]
از روح خود در آن انسان دمیدم.
اگرچه اضافه روح به خدا تشریفی بوده و شخصیت انسان جزئی از خدا نیست، ولی همین اضافه تشریفی، بازگوکننده آن عظمتی است که درباره هیچ یک از اجزاء جهان هستی وجود ندارد:
۲- إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً.[۵]
من می خواهم در روی زمین خلیفه ای قرار بدهم.
«خلیفه» به هر معنایی هم که باشد، موجودی است که خداوند او را شایسته مسجود بودن به فرشتگان قرار داده است:
۳- وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کلَّها.[۶]
و همه حقایقِ عالَم هستی را به آدم تعلیم داد.
۴- این انسان موجودی است که می تواند ملکوت آسمان ها و زمین را درک کند:
أَ وَ لَمْ ینْظُرُوا فِی مَلَکوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ. ..[۷]
آیا در ملکوت آسمان ها و زمین ننگریسته اند؟
۵- وَ یسْئَلُونَک عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی.[۸]
و از تو درباره روح می پرسند. به آنان بگو: روح از عالَمِ امرِ پروردگارِ من است.
مجموعه آثار ۱- عرفان اسلامی، ص: ۱۵۵
این موجود، شایسته لقاءاللّه (دیدار با خدا) است:
۶-. .. فَمَنْ کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا یشْرِک بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَداً.[۹]
هر کسی که دیدار پروردگارش را امیدوار است، پس عمل صالح انجام بدهد و در عبادت پروردگارش، کسی را شریک قرار ندهد.
مطابق مضامین این آیات مبارکه، شخصیت انسانی از نظر قدرت و ارزش و سرمایه های بی نظیر می تواند به باعظمت ترین مراحل وجودی صعود نماید. جلال الدین محمد مولوی این امتیازاتِ عالی انسانی را در ابیات زیر چنین آورده است:
هیچ محتاجِ می گلگون نِه ای
ترک کن گلگونه، تو گلگونه ای
ای رخ گلگونه ات شمس الضّحی
ای گدای رنگِ تو گلگونه ها
باده کاندر خُم همی جوشد نهان
ز اشتیاقِ روی تو جوشد چنان [۱۰]
ای همه دریا، چه خواهی کرد نَم؟
وی همه هستی، چه می جویی عدم؟
ای مهِ تابان چه خواهی کرد گَرد؟
ای که خور در پیش رویت روی زرد
تو خوشی و خوب و کانِ هر خوشی
تو چرا خود منّت باده کشی؟
تاجِ کرَّمناست بر فرقِ سرت
طوقِ اعْطَیناک آویزِ بَرَت
جوهر است انسان و چرخ او را عَرَض
جمله فرع و سایه اند و تو غرض
علم جویی از کتب های فسوس؟
ذوق جویی تو ز حلوای فسوس؟
ای غلامت عقل و تدبیرات و هوش
چون چنینی خویش را ارزان فروش؟
خدمتت بر جمله هستی مُفتَرَض
جوهری چون عجز دارد با عرض؟
بحرِ علمی، در نَمی پنهان شده
در سه گز تن عالَمی پنهان شده
مَی چه باشد یا جماع و یا سماع
تا تو جویی زآن نشاط و انتفاع؟
آفتاب از ذرّه کی شد وام خواه؟
زُهره ای از خُمره کی شد جام خواه؟[۱۱]
این است انسان که درباره اصالت و عظمتِ شخصیتِ وی، مکتب های گوناگون به نغمه سرایی ها می پردازند و شعرا در تفسیرش شعرها می سرایند. این موجود بزرگ، به مجرّد این که از این هویت الهی اش غفلت می ورزد، ناتوان ترین مخلوقات عالَم کائنات می شود. بدین سان، باید دید انسان چیست و خود را به چه صورتی درمی آورد؟
ظاهرش را پشّه ای آرَد به چرخ
باطنش باشد محیط هفت چرخ [۱۲]
یعنی: حقیقتش موجودی است شایسته احاطه و تسلّط بر همه کیهان بزرگ، و وقتی این حقیقت را نادیده می گیرد و با تورّم خودِ طبیعی به راه می افتد، ناچیزترین رویدادها و هوی ها، او را تسخیر می نماید و می چرخاند.
آری:
تنگ است مرا هر هفت فلک
زآن می رود او در پیرهنم
با این حال:
خویشتن نشناخت مسکین آدمی
از فزونی آمد و شد در کمی
بدین ترتیب، میدان تنازع در بقا را برای تاخت و تاز قدرتمندانی که با تورّم خودِ طبیعی شان خود را قهرمانان نامیده اند، آماده نموده، آزادی و استقلال و آگاهی ها و تموّجاتِ حیاتِ خود را در اختیارِ قدرتمندانِ از قدرت بی خبر نهاده و دست بر سینه، خود
را در آزمایشگاه خودمحوری و خودپرستی کامکارانِ از خدا بی خبر و ضدّ انسان ها قرار می دهد؛ این است ناتوانی بشری با داشتن عالی ترین قدرت.
نکته چهارم- ابن سینا می گوید:
… وَالتَّبَجُّحُ بِزینَهِ الذَّاتِ مِنْ حَیثِ هِی الذَّاتُ وَ انْ کانَ بِالْحَقِّ تَیهٌ.[۱۳]
… و مباهاتِ سُرورانگیز به زیبایی ذات، از آن جهت که ذات سالک است، اگرچه ناشی از شهود حق باشد، گمراهی است.
در این جمله، ابن سینا در یکی از بالاترین قلّه های انسان شناسی ایستاده و در مرز طبیعت و ماورای طبیعت که پیش از این اشاره کردیم:
دو سرِ هر دو حلقه هستی
به حقیقت به هم تو پیوستی
موزون ترین و زیباترین آهنگِ انسانی را سر داده است. ابن سینا می گوید: می خواهید چه کار کنید؟ آیا شما می خواهید حقّ و حقیقت را به عنوان رنگ و نگار و نقش های فریبا، وسیله آرایش خودِ طبیعی که در گاو، مورچه، افعی، موریانه ها و مگس ها به نام عامل صیانت ذات یا به اصطلاح دیگر «تضمّن مقصود» وجود دارد، قرار بدهید؟!
آیا نباید فکر کرد در این که: یک جهانِ آباد با انسان هایی رو به رشد و کمال ساخته می شود که ممکن است معلول یک موجِ روحانی ابراهیم خلیل، محمد و علی علیهم السلام باشد، و یا در ردیفی پایین تر که معلولِ قدرتِ مغزی و روانی انسانی باشد که لقمه نانی با شیره انگوری آن را تقویت کرده که آن شیره انگور عصاره ای از انگور است و آن انگور، حقیقتی پیشرفته از مرحله غوره بودن می باشد؟ آیا ما آن کارِ جهان سازی با انسان های رشدیافته را وسیله آرایشِ غوره تازه سر از خاک برآورده قرار بدهیم؟ آیا این همان حماقتِ بی نهایت نیست که انوره بالزاک در زیر جمجمه کوچک یک سلطنت طلب در فرانسه سراغ گرفته بود؟[۱۴]
نکته پنجم-
وَالإِقْبالُ بِالْکلِّیهِ عَلَی الْحَقِّ خَلاصٌ.
و روی آوردن به طور کلّی و با همه ابعاد به بارگاه حق- جلّ و علا- خلاص شدن نهایی است.
هر صورت دلکش که تو را روی نمود
خواهد فلکش ز دَوْرِ چشمِ تو ربود
رَو دل به کسی نِه که در اطوار وجود
بوده است همیشه با تو و خواهد بود
این یک بیت مولوی را نیز مورد دقت قرار بدهید:
قبله جان را چون پنهان کرده اند
هر کسی رو جانبی آورده اند[۱۵]
در نتیجه، به قول افلاطون: انسان ها برای اشباع خواسته ها و استعدادهای واقع یابی و برای رسیدن به خوشی ها، همه گونه راه ها را در پیش خواهند
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.