

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل خدایا به سوی تو می آیم (نگاهی به یادداشت های شهید چمران در آمریکا)
156,825 تومان قیمت اصلی 156,825 تومان بود.87,125 تومانقیمت فعلی 87,125 تومان است.
تعداد فروش: 41
فرمت فایل پاورپوینت
آنتونی رابینز میگه : من در 40 سالگی به جایی رسیدم که برای رسیدن بهش 82 سال زمان لازمه و این رو مدیون کتاب خواندن زیاد هستم.
ارائهی فایل پاورپوینت کامل خدایا به سوی تو می آیم (نگاهی به یادداشت های شهید چمران در آمریکا) – تجربهای خاص و متمایز!
پاورپوینتی حرفهای و متفاوت:
فایل فایل پاورپوینت کامل خدایا به سوی تو می آیم (نگاهی به یادداشت های شهید چمران در آمریکا) شامل ۳۷ اسلاید جذاب و کاملاً استاندارد است که برای چاپ یا ارائه در PowerPoint آماده شدهاند.
ویژگیهای برجسته فایل فایل پاورپوینت کامل خدایا به سوی تو می آیم (نگاهی به یادداشت های شهید چمران در آمریکا):
- طراحی خلاقانه و حرفهای: فایل فایل پاورپوینت کامل خدایا به سوی تو می آیم (نگاهی به یادداشت های شهید چمران در آمریکا) به شما این امکان را میدهد که مخاطبان خود را با یک طراحی خیرهکننده جذب کرده و پیام خود را به بهترین شکل انتقال دهید.
- سادگی در استفاده: اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل خدایا به سوی تو می آیم (نگاهی به یادداشت های شهید چمران در آمریکا) به گونهای طراحی شدهاند که استفاده از آنها بسیار آسان باشد و نیاز به تنظیمات اضافی نداشته باشید.
- آماده برای ارائه: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل خدایا به سوی تو می آیم (نگاهی به یادداشت های شهید چمران در آمریکا) با کیفیت بالا و بدون نیاز به ویرایش، آماده استفاده هستند.
کیفیت تضمینشده با دقت بالا:
فایل فایل پاورپوینت کامل خدایا به سوی تو می آیم (نگاهی به یادداشت های شهید چمران در آمریکا) با رعایت بالاترین استانداردهای طراحی تولید شده است. بدون نقص یا بهمریختگی، تمامی اسلایدها آماده برای یک ارائه بینقص و حرفهای هستند.
نکته مهم:
هرگونه تفاوت احتمالی در توضیحات ممکن است به دلیل نسخههای غیررسمی باشد. نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل خدایا به سوی تو می آیم (نگاهی به یادداشت های شهید چمران در آمریکا) با دقت و حرفهای تنظیم شده است.
همین حالا فایل فایل پاورپوینت کامل خدایا به سوی تو می آیم (نگاهی به یادداشت های شهید چمران در آمریکا) را دانلود کنید و ارائهای حرفهای و تأثیرگذار داشته باشید!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل خدایا به سوی تو می آیم (نگاهی به یادداشت های شهید چمران در آمریکا) :
دوره حضور شهید چمران در امریکا یکی از پرتلاطم ترین برهه های زندگی ایشان است. چرا که این روح ناآرام و بی قرارظواهر را می بیند اما دل به اعماق دارد. او بسان پرنده ای است در قفس که امکان رهایی ندارد. خواندن این دست نوشته ها به تحلیل چگونگی بریدن او از دنیای مدرن و آمدنش به جنوب لبنان کمک شایانی می کند.
اوایل تابستان ۱۹۵۹
من تصمیم دارم که از این به بعد آدم خوبی باشم، دست از گناهان بشویم، قلب خود را یکسره تسلیم خدا کنم، از دنیا و ما فیها چشم بپوشم. تنها آری تنها لذت خویش را در آب دیده قرار دهم.
من روزگار کودکی خود را در بزرگواری و شرف و زهد و تقوی سپری کرده ام. من آدم خوبی بوده ام، باید تصمیم بگیرم که من بعد نیز خود را عوض کنم.
حوادث روزگار آدمی را پخته می کند و حتی گناهان مانند آتشی آدمی را می سوزاند.
اوایل بهار ۱۹۶۰
نزدیک به یک سال می گذرد که در آتشی سوزان می سوزم. کم تر شبی به یاد دارم که بدون آب دیده به خواب رفته باشم و آه های آتشین قلب و روح مرا خاکستر نکرده باشد!
خدایا نمی دانم تا کی باید بسوزم؟تا چند رنج ببرم؟در همه حال، همه جا و همیشه تو شاهد بوده ای. عشقی پاک داشتم و آن را به پرستش ذات مقدس تو ارتباط می دادم، ولی عاقبتش به آتشی سوزان مبدل شد که وجودم را خاکستر کرد. احساس می کنم تا ابد خواهم سوخت. شمعی سوزان خواهم بود که از سوزش، من شاید بشریت لذت خواهد برد!
خدایا، از تو صبر می خواهم و به سوی تو می آیم. خدایا تو کمکم کن.
امروز ۱۹ رمضان یعنی روزی است که پیشوای عالیقدر بشریت در خون خودش غوطه می خورد. روزی است که مرا به یاد آن فداکاری ها، عظمت ها و بزرگواری های او می اندازد. از او خالصانه طلب همت می کنم، عاشقانه اشک، یعنی عصاره حیات خود را تقدیمش می نمایم. به کوهساران پناه می برم تا در… تنهایی، از پس هزارها فرسنگ و قرن ها سال با او رازونیاز کنم و عقده های دل خویش را بگشایم. خدایا نمی دانم هدفم از زندگی چیست؟عالم و ما فیها مرا راضی نمی کند. مردم را می بینم که به هر سو می دوند، کار می کنند، زحمت می کشند تا به نقطه ای برسند که به آن چشم دوخته اند.
ولی ای خدای بزرگ از چیزهایی که دیگران به دنبال آن می روند بیزارم. اگرچه بیش از دیگران می دوم و کار می کنم، اگرچه استراحت شب و نشاط روز را فدای فعالیت و کار کرده و می کنم ولی نتیجه آن مرا خشنود نمی کند. فقط به عنوان وظیفه قدم به پیش می گذارم و در کشمکش حیات شرکت می کنم و در این راه، انتظار نتیجه ای ندارم!
خستگی برای من بی معنی شده است، بی خوابی عادی و معمول شده، در زیر بار غم و اندوه گویی کوهی استوار شده ام، رنج و عذاب، دیگر برایم ناراحت کننده نیست. هر کجا که برسد می خوابم، هر وقت که اقتضا کند می خیزم، هرچه پیش می آید می خورم، چه ساعت های دراز که بر سر تپه های اطراف «برکلی» بر خاک خفته ام و چه نیمه های شب که مانند ولگردان تا دمیدن صبح بر روی تپه ها و جاده های متروک قدم زده ام. چه روزهای درازی را با گرسنگی به سر آورده ام. درویشم، ولگردم، در وادی انسانیت سرگردانم و شاید از انسانیت خارج شده ام، چون احساس و آرزویی مانند دیگران ندارم.
ای خدای بزرگ، برای من چه مانده است؟نام خود را بر سرچه باید بگذارم؟آیا پوست و استخوان من«مشخّص نام و شخصیّت من خواهد بود؟آیا ایده ها، آرزوها و تصورات من شخصیّت خواهند داشت؟چه چیز است که «من»را تشکیل داده است؟چه چیز است که دیگران مرا به نام آن می شناسند؟…
در وجود خود می نگرم، در اطراف جست وجو می کنم تا نقطه ای برای وجود خود مشخص کنم که لااقل برای خود من قابل درک باشد. در این میان جز قلب سوزان نمی یابم که شعله های آتش از آن زبانه می کشد و گاهی وجودم را روشن می کند و گاه در زیر خاکستر آن مدفون می شوم. آری از وجود خود جز قلبی سوزان اثری نمی بینم. همه چیز را با آن می سنجم. دنیا را از دریچه آن می بینم. رنگ ها عوض می شوند، موجودات جلوه دیگری به خود می گیرند.
۱۰ می ۱۹۶۰
هیچ نمی دانستم که در دنیا آتشی سوزان تر از آتش وجود دارد!سوختم، سوختم، ولی ای کاش فقط سوزش آتش بود. ای کاش مرا می سوزاندند، استخوان هایم را خرد می کردند و خاکسترم را به باد می سپردند و از من بینوای دردمند دلسوخته اثری باقی نمی گذاردند.
۲۹ می ۱۹۶۰
تعزّ من تشاء و تذلّ من تشاء
ای خدای بزرگ، ای ایده آل غایی من، ای نهایت آرزوهای بشری، عاجزانه در مقابلت به خاک می افتم، تو را سجده می کنم، می پرستم، سپاس می گویم، ستایش می کنم که فقط تو، آری فقط تو ای خدای بزرگ شایسته سپاس و ستایشی، محبوب بشری فقط تویی، گمشده من تویی.
ولی افسوس که اغلب تظاهرات فریبنده و زودگذر دنیا را به جای تو می پرستم. به آن ها عشق می ورزم و تو را فراموش می کنم! اگرچه نمی توانم آن را هم فراموشی بنامم چون یک زیبایی یا یک تظاهر فریبنده نیز جلوه توست و مسحور تجلیات تو شدن نیز عشق به ذات توست.
من هرگاه مفتون هرچیز شده ام، در اعماق دل خود، به تو عشق ورزیده ام، بنابراین ای خدای بزرگ، تو از این نظر مرا سرزنش مکن. فقط ظرفیت و شایستگی عطا کن تا هرچه بیش تر به تو نزدیک شوم و در راه درازی که به سوی بوستان بی انتها و ابدی تو دارم، این سبزه ها و خزه های ناچیز نظر مرا جلب نکند و از راه اصلی باز ندارند.
در دنیا، به چیزهای کوچکی خوشحال می شوم که ارزشی ندارند و از چیزهایی رنج می برم که بی اساسند. این خوشحالی ها و ناراحتی ها دلیل کم ظرفیتی من است.
هنوز گرفتار زندان غم و اندوهم. هنوز اسیر خوشی و لذتم… کمند دراز آمال و آرزو، بال و پرم را بسته، اسیر و گرفتارم کرده و با آزادی، آری آزادی واقعی خیلی فاصله دارم.
ولی ای خدای بزرگ، در همین مرحله ای که هستم احساس می کنم که تو مانند راهبری خردمند مرا پند و اندرز می دهی، آیات مقدس خود را به من می نمایی و م
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.