خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل نسبت عقل و نقل از منظر شیخ مفید
156,825 تومان قیمت اصلی 156,825 تومان بود.139,500 تومانقیمت فعلی 139,500 تومان است.
تعداد فروش: 60
فرمت فایل پاورپوینت
آنتونی رابینز میگه : من در 40 سالگی به جایی رسیدم که برای رسیدن بهش 82 سال زمان لازمه و این رو مدیون کتاب خواندن زیاد هستم.
ارائهی فایل پاورپوینت کامل نسبت عقل و نقل از منظر شیخ مفید – تجربهای خاص و متمایز!
پاورپوینتی حرفهای و متفاوت:
فایل فایل پاورپوینت کامل نسبت عقل و نقل از منظر شیخ مفید شامل ۱۲۰ اسلاید جذاب و کاملاً استاندارد است که برای چاپ یا ارائه در PowerPoint آماده شدهاند.
ویژگیهای برجسته فایل فایل پاورپوینت کامل نسبت عقل و نقل از منظر شیخ مفید:
- طراحی خلاقانه و حرفهای: فایل فایل پاورپوینت کامل نسبت عقل و نقل از منظر شیخ مفید به شما این امکان را میدهد که مخاطبان خود را با یک طراحی خیرهکننده جذب کرده و پیام خود را به بهترین شکل انتقال دهید.
- سادگی در استفاده: اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل نسبت عقل و نقل از منظر شیخ مفید به گونهای طراحی شدهاند که استفاده از آنها بسیار آسان باشد و نیاز به تنظیمات اضافی نداشته باشید.
- آماده برای ارائه: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل نسبت عقل و نقل از منظر شیخ مفید با کیفیت بالا و بدون نیاز به ویرایش، آماده استفاده هستند.
کیفیت تضمینشده با دقت بالا:
فایل فایل پاورپوینت کامل نسبت عقل و نقل از منظر شیخ مفید با رعایت بالاترین استانداردهای طراحی تولید شده است. بدون نقص یا بهمریختگی، تمامی اسلایدها آماده برای یک ارائه بینقص و حرفهای هستند.
نکته مهم:
هرگونه تفاوت احتمالی در توضیحات ممکن است به دلیل نسخههای غیررسمی باشد. نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل نسبت عقل و نقل از منظر شیخ مفید با دقت و حرفهای تنظیم شده است.
همین حالا فایل فایل پاورپوینت کامل نسبت عقل و نقل از منظر شیخ مفید را دانلود کنید و ارائهای حرفهای و تأثیرگذار داشته باشید!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل نسبت عقل و نقل از منظر شیخ مفید :
۱. طرح مسئله
عقل و نقل و ارتباط آنها با یکدیگر از مسائل بسیار مهمی است که متفکران اسلامی در آثار خود به آن پرداخته اند. قلمرو هرکدام از این دو و ارتباط و تقدم آنها بر یکدیگر و… از جمله دغدغه های اندیشمندان مسلمان بوده است. در طول تاریخ، متفکران اسلامی گاه جانب نقل را برگزیده و گاه جانب عقل و گاه بین آن دو وفاق ایجاد نموده اند. پدید آمدن گروه هایی چون معتزله، اشاعره، اهل حدیث و… ریشه در این جریانات دارد. یکی از متکلمان صاحب نام جهان اسلام که به نحوی هم بر جریان عقل گرایی و نص گرایی شیعه و هم اهلِ سنت تأثیر گذاشت، شیخ مفید است. شیخ مفید بزرگترین عالم شیعی در دوره آل بویه به شمار می رود. ابن ندیم از وی به عنوان «رهبر متکلمان شیعه زمان خود» یاد کرده است. در بزرگی شخصیت فکری و اجتماعی شیخ همین بس که عضد الدوله دیلمی بزرگترین امیر بویهی به دیدار او می رفته است. (جعفریان، ۱۳۷۲: ۱۲۸) درباره ایشان مطالب فراوانی به زیور طبع آراسته شده است.
عبدالهادی اعتصامی، چگونگی مواجهه شیخ مفید با میراث حدیثی امامیه را مورد بررسی قرار داده است. (اعتصامی، ۱۳۹۱: ۱۰۵ – ۸۳) جعفر رضایی در مقاله ای تحت عنوان جایگاه عقل در کلام امامیه در مدرسه کلامی بغداد، به نقش شیخ مفید در این بستر پرداخته است. بااین حال آثار موجود به همه جوانب عقلی و نقلی نپرداخته اند و نتایج مطرح شده، کامل نیستند. بنابراین این نوشتار که به روش توصیفی و تحلیل و استنطاق متن نوشته شده، در پی آن است که به این پرسش جواب دهد که عقل و نقل چه جایگاهی در نظام معرفتی ایشان دارند و در صورت تعارض، اولویت با کدام است؟ همچنین دیدگاه شیخ مفید را در زمینه عقل و نقل بررسی کرده و اصالت یا طبعی بودن آن و میزان دخالت عقل در اعتقادات، و اصول و فروع دین مورد مداقه قرار دهد. برخی از بزرگان اصرار دارند که واژه عقل و دین و یا عقل و وحی که سبب توهم تقابل این دو واژه است به کار گرفته نشود و عقل را قرین نقل قرار دهند و آنگاه درباره هرکدام بحث و فحص شود. بنابراین این نوشتار هم برخلاف رواج مبحث عقل و دین به خصوص در مباحث فلسفه دین، مبحث عقل و نقل را برگزیده و آن را از منظر یکی از متکلمین بسیار مهم قرون اولیه اسلامی مورد بررسی و تحلیل قرار داده است.
۲. مفهوم لغوی و اصطلاحی عقل
در کتب لغت درباره معنای عقل، به ۱. نهی، ۲. امساک، ۳. حبس و ۴. جلوگیری اشاره شده است. (جوهری، ۱۴۰۷: ۵ / ۱۷۶۹؛ احمد بن فارس، ۱۳۹۱: ۴ / ۶۹) معانی دیگر عقل مانند (عقال) که با آن زانوی شتر را می بندند از همین معانی أخذ شده است. از منظر ملا صدرا، عقل به صورت اشتراک لفظی در شش معنا به کار می رود.
۱. غریزه ای که بدان انسان از حیوانات امتیاز می یابد و آماده پذیرش دانش های نظری و اندیشیدن در صنایع فکری می شود.
۲. قضایای ضروری و موردپذیرش همگان (علوم ضروری) مانند اینکه دو، دو برابر یک است، أشیایی که با یک شیء مساوی باشند، با هم برابرند و اینکه در یک مکان دو جسم قرار نمی گیرد.
۳. عقلی که در کتاب اخلاق از آن بحث می شود، مراد از آن، بخشی از نفس است که به جهت مواظبت بر اعتقاد، اندک اندک و در روند تجربه کم کم حاصل می شود و آدمی با اراده خویش به اموری مبادرت می ورزد یا از اموری اجتناب می نماید.
۴. چیزی که مردم به جهت وجودش در انسان، او را عاقل می دانند و به خوب فهمیدن و با هوشیاری سریع در استنباط بازگشت می نماید. اگرچه از هدف های دنیوی و آرزوهای نفس اماره بدکردار باشد، زیرا مردم کسی را که این گونه باشد؛ عاقل می نامند و معاویه را از جمله عقلا می دانند. اما اهل حق این حالت را عقل نمی نامند بلکه نام دیگری بر آن می نهند مانند شیطنت.
۵. عقلی که در کتاب نفس از آن بحث می شود و آن بر چهارگونه و مرتبه است: عقل بالقوه و عقل بالملکه، عقل بالفعل و عقل مستفاد.
۶. عقلی که در کتاب الهیات و معرفت ربوبیت از آن بحث می شود، موجودی است که فقط متعلق به مبدع و آفریننده خود که خداوند قیوم است، دارد.
از منظر صدرالمتألهین معانی شش گانه در اسم با هم اشتراک دارند و اما معانی مختلف آن که مقول به تشکیک است عقل های چهارگانه است که در کتاب نفس از آنها بحث شده است زیرا آنها از جهت شدت و ضعف و کمال و نقص متفاوتند. (ملاصدرا، ۱۳۶۶: ۱ / ۲۲۸ – ۲۲۲) به نظر علامه مجلسی عقل اصطلاحا بر شش معنا اطلاق می شود:
اول: قوه ادراک خیر و شر و تمییز بین آنها و تمکن از شناخت امور و اسبابشان و آنچه به سوی آنها می کشاند و آنچه از آنها منع می کند، عقل بدین معنا مناط تکلیف و ثواب و عقاب است؛ دوم: ملکه و حالتی که به اختیار خیر و نفع، و اجتناب از شر و ضرر دعوت می کند و به وسیله آن نفس بر منع از انگیزه های شهوانی و غضبی و وسوسه های شیطانی قوت می یابد؛ سوم: قوه ای که مردم آن را در تنظیم امور معاش خود به کار می برند که در صورت سازگاری با قانون شرع، عقل معاش نامیده می شود و اگر در امور باطله و حیل فاسده به کار گرفته شده باشد. در لسان شرع به نکراء و شیطنت معرفی می شود؛ چهارم: مراتب استعداد نفس برای تحصیل نظریات و قرب و بعد نفس از آن، برای نفس چهار مرتبه اثبات کرده اند: عقل هیولانی؛ عقل بالملکه؛ عقل بالفعل و عقل مستفاد. پنجم: نفس ناطقه انسانی که به سبب آن از سایر بهایم متمایز می شود؛ ششم: عقل به نظر فلاسفه، به زعمشان جوهر قدیم مجرد که ذاتاً و فعلاً به ماده تعلق ندارد، اثبات نموده اند. قائل شدن به آنچه ذکر کرده اند مستلزم انکار بسیار از ضروریات دین است مانند حدوث عالم و غیر آن.
به نظر علامه مجلسی اکثر اخبار وارده در کتاب عقل و جهل، ظاهر در دو معنای اول است که این دو معنا نیز واحد است، هرچند در معنای دوم اکثر و اظهر است. به نظر علامه مجلسی عقل به معنای فلسفی آن سه ویژگی دارد. دارد: یکی تقدم در خلقت یا قدم؛ دوم: توسط در ایجاد یا اشتراط در تأثیر مخلوقات؛ سوم: واسطه بودن در افاضه علوم و معارف بر نفوس و ارواح. او هرچند حکم به استحاله چنین موجوداتی می کند، اما اضافه می نماید این سه ویژگی به وجهی دیگر برای ارواح مقدسه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و ائمه معصومین(ع) در روایات متواتره اثبات شده است. بااین همه اثبات عقول را فضول قلمداد می کند و این خطا را ناشی از استبداد به رأی فلاسفه و تمسک به ریاضات و تفکرات بر غیر قانون شریعت مقدسه اعلام می دارد. (علامه مجلسی، ۱۴۰۴: ۱ / ۲۷)
شیخ حر عاملی نیز در وسایل الشیعه سه معنا برای عقل دارند: ۱. نیروی ادراک خیر و شر و تمیز میان آن دو؛ ۲. ملکه ای در انسان که به انتخاب خیر و اجتناب از شر فرا می خواند؛ ۳. تعقل به معنای علم که در برابر جهل است نه جنون. ایشان عقل را در روایات بیشتر به معنای دوم و سوم دانسته اند. (شیخ حرعاملی، ۱۴۰۹: ۱۵ / ۲۰۹ – ۲۰۸)
در احادیث، مقابل اموری چون، شهوت، هوای نفس، آرزوهای دور و دراز، کبر و غرور، خشم و طمع و عجب قرار گرفته است. به طورکلی عقل در منابع دینی، به معنای گسترده تری از اصطلاحات موجود گفته می شود و آن نوری است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم، حقایق را درک می کند. (برنجکار، ۱۳۹۳: ۹۰ – ۸۷) ملاصدرا عقل در روایات را به معانی عقل نظری، عملی و جوهری می داند (ملاصدرا، ۱۳۶۶: ۱ / ۲۲۵) و غزالی آن را به معنای عاقبت اندیش می داند (غزالی، بی تا: ۱ / ۱۰۲) بنابراین عقل در متون دینی یک منبع و ابزاری برای درک و فهم و وسیله ای که انسان را به عبودیت خدا می کشاند، می باشد. (خسروپناه، ۱۳۹۰: ۹۶)
در معارف دینی نقش عقل از دیدگاه های مختلف قابل بررسی است. معتزله به نقش میزان بودن عقل معتقدند و بر این عقیده هستند که هرچه مطابق و موافق با عقل است، و عقل می تواند بر درستی آن اقامه برهان کند، صحیح بوده و الا، لا (هر چه که عقل نتواند بر درستی آن اقامه برهان نکند، صحیح نیست) اشاعره به نقش مفتاحی عقل قائل اند و آن را صرفاً کلید ورود به عرصه دین می شمارند و نهایت مسیر آن را گشودن این راه می دانند. حکمای شیعه، با نقد میزان بودن و مفتاح بودن عقل، به نقش مصباح بودن آن تأکید دارند و عقل را در بعد معرفت شناسی دین، منبع معرفت بشر از دین و کاشف محتوای اعتقادی، اخلاقی و قوانین حقوقی و فقهی دین می دانند. گرچه دراین بین نقش مفتاحی آن را پذیرفته اند. (جوادی آملی، ۱۳۹۳: ۵۶ – ۵۰) بعضی از فضلا، به این نظر نقد دارند (برنجکار، ۱۳۹۳: ۱۲۱) و نقش های دیگری را چون، استنباط، دفاع وتعاملی برای آن قائل شده اند که در ادامه به نقد و بررسی آن می پردازیم.
۳. شیعه و عقل
امیر المؤمنین علیه السلام اول کسی در اسلام است که در فلسفه الهی غور کرده به سبک استدلال آزاد و برهان منطقی سخن گفته و مسائلی که تا آن زمان میان فلاسفه جهان موردتوجه قرار نگرفته بود، طرح کرده و در این باب به حدی عنایت به خرج می داد که در بحبوحه جنگ ها به بحث می پرداخت. (طباطبایی، ۱۳۸۳: ۴۶) به همین علت در دوران بعد هم شیعه در مباحثی که بین ایشان و مخالفان در می افتاد، از جمله مسئله امامت به محاجه می پرداختند. برخی از مورخان، روش مسلمانان را به دو جریان اصحاب حدیث با مشخصه عقل ستیزی و متکلمین با مشخصه عقلانیت، تقسیم بندی می کنند، اما این امر در میان غیرشیعه بوده و بسط و تعمیم آن با این حدت درباره محدثین شیعه ناروا است. چنانچه در کتاب های محدثان شیعه مانند شیخ کلینی و شیخ صدوق به وضوح قابل مشاهده است. شیخ کلینی در مقدمه اصول کافی می نویسد:
و اوّل ما ابدأ به و افتتح به کتابی هذا، کتاب العقل و فضائل العلم و ارتفاع درجه اهله و علوّ قدرهم و نقص الجهل و خساسه اهله و سقوط منزلتهم. اذا کان العقل هو القطب الذی علیه المدار و به یحتج و له الثواب و العقاب. (کلینی، ۱۴۲۹: ۱ / ۱۹)
اولین بخش کتاب اصول کافی را با عقل و فضیلت های علم و بلندمرتبگی اهل آن و برتری ارزش آنان و کاستی جهل و بی ارزشی جاهلان و بی اهمیتی منزلتشان آغاز می کنم. زیرا عقل مرکزی است که سایر امور بر مدار آن می چرخد، و ثواب و عقاب و احتجاج به آن صورت می گیرد. شیخ کلینی عقل را قطبی می داند که تمامی اوامر و نواهی دائرمدار آن است و ثواب و عقاب و احتجاج به آن صورت می گیرد. (سید وکیلی، ۱۳۹۰: ۱۷۲ – ۱۵۱)
عقل گرایی نزد امامیه نخستین همواره با نوعی اعتدال و میانه روی معقول همراه بوده است. نسبت میان عقل و وحی نقطه تمایز امامیه نخستین از عموم معتزله و همچنین از امامیه مدرسه بغداد به این سو محسوب می شود. به نظر می رسد امامیه نخستین هرچند درباره این مطلب که عقل حجت نهایی است و محتوای آن نیازمند دلیل جدید نیست و به هرترتیب دارای استقلال در حجیت است با معتزله موافق بود، اما برخلاف معتزله حجیت عقل را انحصاری و بدون نیاز به وحی نمی دانست. آنان در مقابل افراط معتزله و تفریط اهل حدیث در اهلِ سنت، به دو حجت توأمان یعنی عقل و وحی که در اختیار آدمی قرار گرفته، اذعان کردند. حجیت عقل بدون هیچ قیدوشرطی مورد قبول امامیه بود، اما به گونه ای که اگر وحی نباشد در نحوه استخراج و استنباط و همچنین کارکرد دچار مشکل خواهد شد. (نعیم آبادی و سبحانی، ۱۳۹۵: ۱۰۴ – ۸۱)
۴. حقیقت عقل از منظر شیخ مفید
ابتدا حقیقت عقل را از منظر شیخ مفید مورد برسی قرار می دهیم، سپس به قلمرو عقل در زمینه های مختلف مانند: اعتبار ادراکات عقلی، عقل و فهم حدیث و عقل و اصول فقه و… می پردازیم.
شیخ مفید عقل را این گونه تعریف می کند: «العقل معنی یتمیز به من معرفه المستنبطات و یسمی عقلا لانه یعقل عن المقبحات ». (مفید، ۱۴۳۱ ج: ۱۰ / ۲۲) عقل، معنایی است که به وسیله آن نتیجه ها متمایز می شود، و عقل را عقل نامیده اند، زیرا انسان را از ارتکاب زشتی ها بازمی دارد. ایشان در این تعریف، عقل را معنایی می داند که ابزار و وسیله ای برای ادراکات و شناخت امور می باشد. و انسان را از قبیح باز می دارد. البته ایشان در این تعریف تنها به بعد عملی عقل اشاره نموده و نباید پنداشت که تنها کارکرد عقل را به بعد عملی می داند؛ زیرا در موارد مختلفی به بعد نظری آن اشاره نموده اند. (چهرقانی، ۱۳۹۲: ۷۳ – ۵۰)
ایشان در کتاب النکت فی مقدمات الاصول اولین واجب الهی را «النظر فی ادله» (شیخ مفید، ۱۴۳۱ ج: ۱۰ / ۲۰) اندیشیدن در دلایل می داند و این واجب را هم نقلی می داند «لانه سبحانه قد فرض معرفته، و لا سبیل الی معرفته الا بالنظر فی ادلته» (همان) زیرا خداوند شناخت خویش را بر ما واجب نموده است، و تنها راه خداشناسی، اندیشیدن در دلایل است. بعد در تعریف نظر بیان می کند: «هو استعمال العقل فی الوصول الی الغائب، باعتبار دلاله الحاضر» (همان: ۲۱) نظر و اندشیدن درحقیقت به کارگیری عقل در رسیدن به امری غائب، مجهول و پوشیده، با راهنمایی امر حاضر و روشن و معلوم است. دراین بیان به بعد نظری عقل پرداخته اند. بنابراین از منظر شیخ مفید، عقل هم بعد نظری داشته و هم بعد عملی. عقل از منظر شیخ مفید عامل تمییز مطالب استنباطی و عامل بازداشت از قبائح است (همو، ۱۴۳۱ ج: ۱۰ / ۲۲) و حَسَن از نظر شیخ مفید، ملائم عقول و قبیح از نظر وی، مخالف آن است. (همان: ۲۶ – ۲۵)
۵. جایگاه عقل دراعتقادات
شیخ مفید معارف دینی را اکتسابی می داند. وی نیز مانند معتزله به وجوب نظر باور دارد و اولین واجب را نظر و استدلال عقلی می داند؛ بااین حال اختلاف وی با قاضی عبد الجبار این است که در اندیشه وی وجوب نظر به دلیل امر الهی است، نه حکم عقل (همو، ۱۴۳۱ الف: ۱ / ۲۰) در کتاب النکت الاعتقادیه در زمینه معرفت خداوند و صفات ثبوتی و سلبی ذات باری تعالی، پس از آوردن برهان حدوث، به دور و تسلسل پرداخته و با براهینی واضح و قابل فهم آنها را ابطال نموده و آنگاه به صفات سلبی و ثبوتی با برهان و دلیل عقلی می پردازد. (شیخ مفید، ۱۴۳۱ ج:۱۰ / ۳۱ – ۱۶) در زمینه کلام الهی که بحث داغ آن زمان بوده با دلایل عقلی و نقلی آن را اثبات می کند. عدل، نبوت، امامت و معاد را هم با براهین عقلی و نقل معتبر مورد اثبات قرار می دهند. (همان: ۴۷ – ۲۷)
وی ازآنجاکه معرفت به خداوند و نیز انبیا را اکتسابی می دانست (همو، ۱۴۳۱ ب: ۴ / ۶۶) معتقد بود که روگردانی از عقل و نظر، به تقلید منجر می شود که به اتفاق امت مذموم و ناپسند است. (همو، ۱۴۳۱ پ: ۵ / ۲۲) وی بر این باور بود که در خصوص وجوب امامت و صفات امامان دلایل عقلی کافی است و این معارف عقلی می تواند برای اخبار واحد دراین مورد قرینه محکمی تلقی شود. (شیخ مفید، ۱۴۳۱ ت: ۷ / ۴۶) وی می گوید احادیثی درباره سؤال در قبر وجود دارد ولی درعین حال از طریق عقل و دریافت های عقلی می دانیم که زندگی به فرد مرده بازمی گردد و چنان می شود که می تواند در معرض این پرسش و پاسخ قرار گیرد؛ ازاین رو ذکر احادیث در این حوزه ضرورت ندارد، زیرا عقل بدون یاری آنها می تواند به آن نتیجه برسد (شیخ مفید، ۱۴۳۱ پ: ۵ / ۴۷ – ۴۶)
وی رساله مقابس الانوار فی الرد علی اهل الاخبار را در رد نص گرایانی که به عقل کمتر توجه می کنند نگاشته است. (همان: ۸۸) اگراین دیدگاه را با دیدگاه افتخار سلفیه در سه قرن بعد، یعنی ابن تیمیه مقایسه نماییم، به ارزش حدیث ثقلین و بهره گیری شیخ مفید و دیگر اندیشمندان شیعه از روایات معصومین در زمینه عقل می توان پی برد. ابن تیمیه در یکی از نوشته هایش درباره عقل بیان می کند: احادیثی که درباره عقل بیان شده، ضعیف است. و چون کلمه عقل در قرآن نیامده، بنابراین فضیلتی ندارد. (ابن تیمیه، ۱۴۲۲: ۱ / ۱۷۱ و ۲۴۸)
۶. رابطه عقل و وحی و نیازمندی یا بی نیازی عقل به وحی
ارتباط عقل و وحی، مهم ترین مسئله در تعیین جایگاه عقل در کلام است. اهل حدیث، وحی را تنها منبع دینی می دانستند و عقل نظری و عقل عملی را نمی پذیرفتند. معتزله نیز در مقابل، معتقد بودند معرفت دینی باید از طریق عقل حاصل شود. از نظر آنان، نمی توان پایه های اعتقادی را بر وحی استوار کرد، چرا که به دور می انجامد. (رضایی، ۱۳۹۳: ۲۲ – ۷) شیخ مفید، موضعی بین اهل حدیث و معتزله اتخاذ کردند. اگر عبارت شیخ مفید در اوائل المقالات بپذیریم و بتوان آن را به همه امامیه نسبت دهیم، امامیه تا دوران وی اتفاق نظر داشته اند که عقل و علم و نتایجش، نیازمند وحی است و حتی عقل کیفیت استدلال را از وحی می آموزد. شیخ مفید بیان می کند:
و اتفقت الامامیه علی ان العقل محتاج فی علمه و نتائجه الی السمع و انه غیر منفک عن سمع ینبه. (شیخ مفید،، ۱۴۱۳ ب: ۴ / ۴۴)
البته این مطلب به کارکرد تعاملی عقل اشاره دارد که عقل را در تمام مراحل استدلال و نتیجه گیری محتاج وحی می داند، به عبارت دیگر، وحی هم محرک نخستین عقل است و هم کیفیت استدلال را به مکلف می آموزد. شیخ مفید و شاگردش کراجکی، وجوب معرفت را سمعی (به امرالهی) و عقل را در همه مراحل محتاج وحی می دانستند؛ در حالی که سیدمرتضی و شاگردان وی (همچون معتزله) وجوب معرفت را عقلی دانسته و عقل را در استدلال هایش بی نیاز از شرع می شمردند. ایشان در اوائل المقالات بیان می کند: عقل نیازمند معلمی الهی است که شیوه و نحوه استدلال را به او گوش زد کند. (شیخ مفید، ۱۴۳۱ ب: ۴ / ۴۵ – ۴۴) ایشان معرفت را اکتسابی می داند (همان: ۴ / ۲۰) و به همین دلیل معارف غیرعقلی مانند معرفت فطری را آشکارا انکار می کند و همه آیات و روایات موجود در این بحث را به گونه ای دیگر معنا می کند. (همو، ۱۴۳۱ پ: ۵ / ۶۲ – ۶۰) درمجموع برخلاف معتزله که پایه های علم کلام را بر بحث وجوب نظر استوار می کردند، شیخ مفید علم کلام را بر پایه نیازمندی انسان ها به وحی و هدایت الهی استوار می کند. (رضایی، ۱۳۹۳: ۲۲ – ۷) وی عقل را در بعد هستی شناسی دین دخیل نمی داند ولی بلافاصله بعد معرفت شناسی عقل را بسیار پررنگ می بینند:
اعلم ان اصول الاحکام الشرعیه ثلاثه اشیاء: کتاب الله سبحانه و سنته نبیه و اقوال الائمه الطاهرین من بعده و الطرق الموصوله الی علم المشروع فی هذه الاصول، ثلاثه. احدها العقل و هو سبیل الی معرفه حجیه القرآن و دلائل الاخبار و الثانی…. (مفید، ۱۴۱۳ ث: ۹ / ۲۸)
پایه های احکام شرعی سه چیز است: قرآن مجید، سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سخنان ائمه معصومین(ع). و راه رسیدن به این علوم، سه تاست. اولین راه: عقل است….
۷. کارکردهای عقل از منظر شیخ مفید
برای عقل کارکردهای مختلفی بیان شده است. معتزله با یک دید افراطی آن را میزان شریعت دانسته و اهل حدیث تنها به نقش مفتاحی آن قائل هستند و گروهی دیگرعلاوه برنقش مفتاحی به نقش مصباحی عقل قائل هستند. دراین میان اندیشمندانی علاوه بر نقش مفتاحی و مصباحی، نقش های دیگری چون نقش تعاملی و دفاعی برای عقل قائل هستند. مکدرموت معتقد است شیخ مفید برخلاف شاگردش، سیدمرتضی، نقش دفاعی برای عقل قائل است و تلاش او بر این اصل قرار داده شده که اثبات نماید بین عقل و مذهب امامیه تعارض نیست. (مکدرموت، ۱۳۶۳: ۴۹۳) آنچه که وی بیان کرده است تنها یکی از اهداف شیخ می باشد و در جای جای کتاب ها و رسائلش این را می توان دید که ایشان برای عقل علاوه بر نقش دفاعی، نقش های مصباحی، مفتاحی و تعاملی قائل است که در ادامه به آنها اشاره می شود.
۷-۱. کارکرد مصباحی
وی بیان می کند که در زمان غیبت امام عصر# مردم برای شناخت احکام و همچنین اختلافات به علما رجوع نمایند تا براساس نصوصی که از معصومین(ع) رسیده است حکم شرع را در آن زمینه بیان نمایند و درصورتی که در آن زمینه حکمی از شرع نرسیده باشد، باید به حکم عقل مراجعه نمود. (شیخ مفید، ۱۴۳۱ ت: ۷ / ۱۵ – ۱۴) وی حدیث مخالف عقل را مطروح دانسته و نظیر حدیث مخالف قرآن، غیرقابل استناد معرفی کرده است. چنان که اعتنای وی در تفسیر نظر، به استعمال عقل در رسیدن به غائب به دلالت حاضر شاهد جانب داری او از عقل است. (همو، ۱۴۳۱ ج: ۱۰ / ۲۰)
۷-۲. کارکرد مفتاحی
عقل در این کارکرد، وجود خدا و ضرورت وحی و ارسال رسل و حجیت کتاب و سنت را مدلل می کند. در جای جای کتب شیخ مفید به این استدلال ها پرداخته شده و شیخ یکی از کارکرد های عقل را کارکرد مفتاحی می داند. به عنوان نمونه کتاب «النکت الاعتقادیه» مملو از این استدلال هاست. (همو، ۱۴۳۱ ج: ۱۰ / ۱۸، ۲۰، ۲۱، ۲۷، ۳۲، ۳۳، ۴۴ و…)
۷-۳. کارکرد تعاملی استقلالی در راستای کشف عقلی معارف دینی
در این کارکرد، عقل پس از برانگیخته شدن توسط پیامبران به مطلبی دست پیدا می کند و این امر تنها با راهنمایی پیامبران میسر می شود تا فرد به این گنجینه های معرفتی دست پیدا کند و این امر را در پیروان پیامبران به وضوح می بینیم که پس از پذیرش دین آنان است که زمینه های رشد و بالندگی آنان هویدا می گردد. بسیاری از امور عقلی که متکلمان اسلامی براساس این درک نموده اند و فیلسوفان یونان از درک آن عاجز بوده اند، از همین دسته اند. (برنجکار، ۱۳۹۳: ۱۲۵) به نظر می رسد که این مطلب شیخ مفید به این کارکرد عقل اشاره داشته باشد: «العقل محتاج فی علمه و نتایجه الی السمع». (شیخ مفید،، ۱۴۱۳ ب: ۴ / ۴۴) عقل در دانش و نتایجش به سمع (وحی) نیازمند است.شیخ صدوق هم مشابه این نظر را ابراز نموده است. (شیخ صدوق، ۱۳۹۸: ۲۹۰)
واقعیتی که در این مجال لازم است بدان عنایت گردد، این است که در کارکرد مصباحی عقل، هر نوع دستاورد عقلی که علمی باشد و اطمینان بخش، گو اینکه محقق اهل دین باشد یا نه، را از دستاورد های عقل و «ما اوجده الله» دانسته می شود و داخل در حوزه معرفت دینی. ولی در کارکرد تعاملی، عامل ملاک است. توضیح آنکه عامل پس از ارتباط با وحی، به مراحل و دستاوردهایی رهنمون می شود که تا قبل از آن، تا آن مرحله را درک ننموده بود، و در تعامل با وحی است که لایه های جدیدی از واقعیت و حقیقت بر او مکشوف می شود. در اینجا نقدهایی که بر عقل مصباحی از نوع
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.