خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل سوال های جاثلیق از ابوبکر و امام علی (ع) و مقایسه پاسخ ها

فایل پاورپوینت فایل پاورپوینت کامل سوال های جاثلیق از ابوبکر و امام علی (ع) و مقایسه پاسخ ها؛ راهکاری شایسته برای ارائه‌های موفق

اگر به‌دنبال یک فایل ارائه‌ی آماده با کیفیت بالا و طراحی حرفه‌ای هستید، فایل فایل پاورپوینت کامل سوال های جاثلیق از ابوبکر و امام علی (ع) و مقایسه پاسخ ها انتخابی مناسب برای شماست. این مجموعه شامل ۲۵ اسلاید استاندارد و دقیق است که با هدف ارتقاء کیفیت ارائه‌های شما تهیه شده‌اند.

دلایل انتخاب فایل فایل پاورپوینت کامل سوال های جاثلیق از ابوبکر و امام علی (ع) و مقایسه پاسخ ها:

• طراحی ساختارمند و چشم‌نواز: هر اسلاید با دقت بالا و توجه به اصول طراحی گرافیکی تهیه شده است تا محتوای شما به‌خوبی دیده و درک شود.
• آمادگی کامل برای ارائه: نیازی به ویرایش مجدد نیست؛ فایل فایل پاورپوینت کامل سوال های جاثلیق از ابوبکر و امام علی (ع) و مقایسه پاسخ ها آماده‌ی استفاده در کلاس، جلسه یا کنفرانس است.
• سازگاری کامل با پاورپوینت: نمایش صحیح اسلایدها در تمامی نسخه‌های PowerPoint بدون بهم‌ریختگی یا مشکل ظاهری تضمین شده است.

تولید شده با رویکرد حرفه‌ای:

تمامی بخش‌های فایل پاورپوینت کامل سوال های جاثلیق از ابوبکر و امام علی (ع) و مقایسه پاسخ ها با هدف ایجاد یک تجربه کاربری روان و بی‌نقص طراحی شده‌اند. جزئیات با دقت بالا تنظیم شده‌اند تا ارائه‌ای حرفه‌ای و تأثیرگذار داشته باشید.

توجه:

تنها نسخه رسمی فایل فایل پاورپوینت کامل سوال های جاثلیق از ابوبکر و امام علی (ع) و مقایسه پاسخ ها از کیفیت کامل برخوردار است. نسخه‌های غیرمجاز ممکن است شامل اشکالات طراحی باشند و توصیه نمی‌شود از آن‌ها استفاده شود.

با تهیه فایل فایل پاورپوینت کامل سوال های جاثلیق از ابوبکر و امام علی (ع) و مقایسه پاسخ ها، سطح ارائه‌های خود را ارتقاء دهید و مخاطبان خود را تحت تأثیر قرار دهید

بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل سوال های جاثلیق از ابوبکر و امام علی (ع) و مقایسه پاسخ ها :

هنگامی که اسلام در سراسر جزیره العرب منتشر شد و فتوحات زیادی از مناطق شرق عربی صورت گرفت. گروهی از علمای نصاری در هیئت های مختلف به یثرب روی آوردند تا دین اسلام و خلیفه رسول الله (ص) را بشناسند. پس سئوالات متعددی داشتند که بعضی از آن ها مشکل و برای آزمایش خلیفه بود که اگر آن ها حل می شد و به آن ها پاسخ می دادند اسلام را می پذیرفتند. و اگر نه بر دین خودشان باقی می ماندند. و معتقد بودند که خدا اوصیا و پیامبران را توانایی علومی بخشیده که هیچ مسئله ای هر چه مشکل باشد برای آنان سخت نیست.

پس هیئت ها مسائل خودشان را برای خلفا عرضه می کردند تا آن ها را با جواب هدایت کنند. اما خلیفه اول و دوم از جواب آن ها عاجز ماندند. در چنین شرایطی بعضی از صحابه به امام امیرالمؤمنین (ع) پناه می بردند و او را مطلع می کردند. امام به سرعت خود را به مسجد می رساند و با آن ها برخورد می کرد و جواب مسائل را می داد و آن ها را هدایت می کرد؛ پس یقین می کردند که امام (ع) خلیفه نبی (ص) و ولی عهد اوست.

یکی از کسانی که برای طرح این سوالات آمد جاثلیق بود. “جاثلیق” که از علمای بزرگ مسیحی بود در راس گروهی از نصاری وارد مدینه شد. ورود آن ها بعد از وفات پیامبر (ص) بود. در حالی که ابوبکر عهده دار خلافت بود. “جاثلیق” به او گفت: ما در انجیل یافتیم که رسولی بعد از عیسی می آید. و در زمان ما “محمد بن عبدالله” آمد و او آن رسول است. پس از سلطان مان طلب کمک کردیم. بزرگان قوم جمع شدند و ملک اجازه داد تا حق را جویا شویم. ولی ما پیامبرتان محمد را از دست دادیم؛ پس در کتب خود خوانده ایم که پیامبران از دنیا نمی روند تا برای خودشان اوصیا تعیین کنند، آنان خلفای در بین امت اند تا اگر اشکالی وجود دارد از وجود آن ها استفاده شود. پس آیا تو ای امیر، وصی او هستی تا از تو سئوال هایی که مورد نیاز است بکنیم؟

عمر جلو آمد و ابوبکر را جانشین و خلیفه رسول خدا معرفی کرد. جاثلیق هم شروع به طرح سوالاتی کردکه در ذیل می آید:

“جاثلیق”: به ما خبر بده از فضل و برتری شما در دین. ما آمده ایم این را از تو بپرسیم.

“ابوبکر”: ما مؤمن ایم و شما کفار. پس مؤمن بهتر از کافر است و ایمان بهتر از کفر است.

“جاثلیق”: این ادعا احتیاج به حجت دارد. به من خبر بده تو نزد خدا مؤمنی یا نزد خودت؟

“ابوبکر”: من نزد خودم مؤمن ام وعلمی به نزد خدا ندارم.

“جاثلیق”: آیا من نزد تو کافرم مثل اینکه تو مؤمنی. یا من نزد خدا کافرم؟

“ابوبکر”: تو نزد من کافری ومن علم به حال تو نزد خدا ندارم.

“جاثلیق”: نمی بینم تو را مگر مشکوک درباره خودت و درباره من… به من خبر بده آیا برای تو نزد خدا منزلتی در بهشت است به آنچه تو از دین آن را می شناسی؟

“ابوبکر”: برای من منزلتی در بهشت است آن را به وعد می شناسم. نمی دانم آیا به آن خواهم رسید یا نه؟

“جاثلیق”: امیدواری برای من منزلتی در بهشت باشد؟

“ابوبکر”: برای تو امیدوارم.

“جاثلیق”: نمی بینم تو را مگر امیدواری به من وخائف از خودت… به من خبر بده آیا تو بر تمام علم پیامبر دست یافتی؟

“ابوبکر”: نه، ولی آنچه را از علمش به من افاضه شده است می دانم.

“جاثلیق”: چگونه تو خلیفه شدی؟ تو به علمی که امت او نیاز دارند احاطه نداری؟!

برای “عمر”، تحمل “جاثلیق” سخت شد وقتی دید که او بر ابوبکر فائق آمد به او فریاد زد.

سلمان فوری به سوی امام رفت و او را از ماجرا باخبر کرد. و امام به مسجد آمد و به “جاثلیق” روی کرد و فرمود:

بپرس ای نصرانی به آن کسی که دانه را خلق کرد و مخلوقات را آفرید، سئوال نمی کنی از آنچه گذشته و از آنچه خواهد بود مگر اینکه خبر می دهم به تو از پیامبر هدایت محمد (ص).

“جاثلیق”: به من خبر بده آیا تو نزد خدا مؤمنی یا نزد خودت؟

امام فرمود: من نزد خدا مؤمنم آن گونه که مؤ