خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل تحریف یا عدم تحریف قرآن

با فایل فایل پاورپوینت کامل تحریف یا عدم تحریف قرآن یک ارائه‌ی بی‌نقص بسازید!

پاورپوینتی زیبا و کاربردی:

فایل فایل پاورپوینت کامل تحریف یا عدم تحریف قرآن شامل ۴۸ اسلاید کاملاً حرفه‌ای و چشم‌نواز است که برای ارائه‌ی مستقیم یا چاپ آماده شده‌اند.

آنچه فایل فایل پاورپوینت کامل تحریف یا عدم تحریف قرآن را متمایز می‌کند:

• طراحی مدرن و هدفمند: فایل پاورپوینت کامل تحریف یا عدم تحریف قرآن با ترکیب رنگ‌ها و چیدمان هوشمندانه، به انتقال بهتر مفاهیم کمک می‌کند.
• کاربری راحت و سریع:فایل پاورپوینت کامل تحریف یا عدم تحریف قرآن بدون نیاز به ویرایش‌های پیچیده، فقط فایل را باز کنید و ارائه دهید.
• کیفیت بالا برای نمایش: همه‌ی اسلایدها با رزولوشن مناسب و ساختاری منظم آماده ارائه هستند.

ساخته‌شده با دقت و استانداردهای بالا:

فایل پاورپوینت کامل تحریف یا عدم تحریف قرآن با رعایت جزئیات طراحی شده تا در هر محیطی بدون مشکل نمایش داده شود. هیچ‌گونه بهم‌ریختگی یا ایرادی در اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل تحریف یا عدم تحریف قرآن وجود ندارد.

تذکر:

در صورت مشاهده‌ی تفاوت در کیفیت، احتمال استفاده از نسخه‌های غیراصلی وجود دارد. نسخه معتبر فایل پاورپوینت کامل تحریف یا عدم تحریف قرآن با دقت توسط تیم طراحی آماده شده است.

همین حالا دانلود کن و با فایل پاورپوینت کامل تحریف یا عدم تحریف قرآن مخاطب‌هات رو تحت تاثیر قرار بده!

بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل تحریف یا عدم تحریف قرآن :

متن موجود قرآن بدلیل تأیید ائمه و ارجاع به آن حجیت دارد؛ و در این متن موجود، آیاتی هست که دلالت می کند منزلات وحیانی مرتبط با قرآن دو گونه اند؛ یکی منزلاتی که همان متن موجود در دسترس مردم است و یکی منزلات تفسیری ناظر به بخش اول، که در قرآن موجود از آن با عنوان «ذکر» یاد شده؛ بخش اول که همان متن موجود است، تحریف نشده است؛ اما متون وحیانی تفسیری که بیانگر بخش اول بوده اند توسط خلفای جور از دسترس مردم بیرون رفت ولی این بخش تفسیری نزد اهل بیت موجود است.

دوگونگی منزلات وحیانی قرآنی:

قرآن موجود بدلیل تأیید ائمه و ارجاع به آن حجیت دارد و از بسیاری از آیات این قرآن موجود استنباط می شود که در کنار قرآن رسمی موجود، یک مجموعه وحیانی دیگری بوده است که مبین و مفسر بخش اول بوده است که ذیلا به برخی از آنها اشاره می کنم.

۱: « وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یتَفَکرُونَ (نحل۴۴)» در این آیه خدا می گوید که ما به سوی تو «ذکر» را فرستادیم تا تو «ما نُزِّلَ إِلَیهِمْ» را برای مردم توضیح دهی و تبیین کنی؛ روشن است مبین و مفسر غیر از آن چیزی است که باید تفسیر و تبیین شود.

همیچنین تعبیر «ما نُزِّلَ إِلَیهِمْ» در این آیه نشان می دهد همآنچه مردم باید از مجموعه قرآن در دسترس شان باشد نزد آنها هست؛ زیرا «للناس» کلمه ای است که همه انسانهای مسلمان را در همه زمانها شامل می شود پس متن اصلی قرآن نزد همه مردم مسلمان هست.

۲: «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما ینْبَغی لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکرٌ وَ قُرْآنٌ مُبینٌ» (یس ۶۹) در این آیه نیز خداوند اتهام شعر بودن را در مورد منزلات وحیانی رد می کند و اعلان می کند ما آنچه را به پیامبر یاد داده ایم دو مورد است یکی «ذکر» و دیگر «قرآن»؛ جدا بودن دو عنوان «ذکر» و «قرآن»، دلالت بر دو گونه بودن این منزلات دارد.

۳: «ص وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکر» در این آیه نیز خداوند قرآن را دارنده ذکر معرفی می کند؛ روشن است دارنده چیزی غیر آن چیز است.

۴: « ذلِک نَتْلُوهُ عَلَیک مِنَ الْآیاتِ وَ الذِّکرِ الْحَکیمِ» (آل عمران۵۸) در این آیه نیر خداوند چیزهایی که بر پیامبر تلاوت می شوند را با دو عنوان بیان می کند یکی «الآیات» که همان قرآن موجود است و یکی « الذِّکرِ الْحَکیمِ» ذکر حکیمانه؛ حکیم صیغه مفرد مذکر است اگر «ذکر» تعبیر دیگری از همان « الْآیاتِ» قبلی بود باید وصف مؤنت می آمد ولی وصف مذکر آمده که این خود نشانده دوگانگی«الْآیاتِ» و «الذکر» است.

اثبات وجود متون تکمیلی در روایات اهل سنت و حذف آن از مجموعه قرآن :

این ادعا که افزون بر متن موجود قرآن، متون دیگری در کنار قرآن موجود، وجود داشته اند، هم در روایات شیعه هست و هم در روایات اهل تسنن؛ نمونه هایی از این روایات اهل سنت را درین باره در ادامه ببینید.

۱: بخاری در صحیحش از ابن عباس روایت می کند که عمر در دوره خلافتش بر منبر نشست و گفت: «إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّدًا صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ بِالْحَقِّ وَأَنْزَلَ عَلَیهِ الْکتَابَ فَکانَ مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ آیهُ الرَّجْمِ فَقَرَأْنَاهَا وَعَقَلْنَاهَا وَوَعَینَاهَا. . . . » خدا محمد (ص) را بحق مبعوث کرد و کتاب قرآن را بر او نازل ساخت و یکی از چیزهایی که نازل کرد آیه رجم است که ما آن را می خواندیم و تعقل می کردیم و در آن فکر می کردیم.

در ادامه همین حدیث باز عمر ادعا می کند که: «ثُمَّ إِنَّا کنَّا نَقْرَأُ فِیمَا نَقْرَأُ مِنْ کتَابِ اللَّهِ أَنْ لَا تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِکمْ فَإِنَّهُ کفْرٌ بِکمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِکمْ أَوْ إِنَّ کفْرًا بِکمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِکمْ» یعنی از جمله مواردی که ما در «کتَابِ اللَّهِ» قرائت می کردیم این جملات بود: «أَنْ لَا تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِکمْ فَإِنَّهُ کفْرٌ بِکمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِکمْ أَوْ إِنَّ کفْرًا بِکمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِکمْ».

می بینید که طبق این حدیث صحیح بخاری، عمر صریحا ادعا می کند که در قرآن آیه رجم بوده است؛ و نیز مطالبی در مورد دوری نکردن از پدران بوده است؛ حال آن که چنین آیه ای و چنین مطالبی در قرآن موجود نیست؛ پس آیات دیگری وراء آیات قرآن موجود، وجود داشته است که از مجموعه قرآن (شامل دو بخش مذکور) حذف شده است.

۲: مسلم در صحیحش روایت می کند که ابوموسی اشعری وارد بصره شد؛ قاریان قرآن را جمع کرد و مطالبی را به آن قاریان قرآن گفت از جمله گفت: «وَإِنَّا کنَّا نَقْرَأُ سُورَهً کنَّا نُشَبِّهُهَا فِی الطُّولِ وَالشِّدَّهِ بِبَرَاءَهَ فَأُنْسِیتُهَا غَیرَ أَنِّی قَدْ حَفِظْتُ مِنْهَا لَوْ کانَ لِابْنِ آدَمَ وَادِیانِ مِنْ مَالٍ لَابْتَغَی وَادِیا ثَالِثًا وَلَا یمْلَأُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ إِلَّا التُّرَابُ وَکنَّا نَقْرَأُ سُورَهً کنَّا نُشَبِّهُهَا بِإِحْدَی الْمُسَبِّحَاتِ فَأُنْسِیتُهَا غَیرَ أَنِّی حَفِظْتُ مِنْهَا یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ فَتُکتَبُ شَهَادَهً فِی أَعْنَاقِکمْ فَتُسْأَلُونَ عَنْهَا یوْمَ الْقِیامَهِ»؛ یعنی ما سوره ای را قرائت می کردیم که در طولانی بودن و سختی هایش آن را شبیه سوره برائت می دانستیم و من گرفتار فراموشی شده ام ولی بخشی را حفظ کرده ام که این است «لَوْ کانَ لِابْنِ آدَمَ وَادِیانِ مِنْ مَالٍ لَابْتَغَی وَادِیا ثَالِثًا وَلَا یمْلَأُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ إِلَّا التُّرَابُ» و نیز ما سوره ای از سوره های مسبحه را قرائت می کردیم که شبیه به سورهای مسبحه بود ولی بخشی را حفظ کرده ام که این است «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ فَتُکتَبُ شَهَادَهً فِی أَعْنَاقِکمْ فَتُسْأَلُونَ عَنْهَا یوْمَ الْقِیامَهِ».

مطابق این حدیث صحیح مسلم یک سوره بزرگ نظیر سوره برائت (=سوره توبه) از مجموعه قرآن حذف شده و نیز یک سوره متوسط نظیر سوره های مسبحه از این مجموعه حذف شده؛ زیرا بخشی را که از این دو سوره نقل می کند در هیچ سوره ای از سور قرآن موجود فعلی نیست.

۳: مسلم در صحیحش روایت می کند عایشه به غلامش دستور داد که مصحفی را برایش بنویسد؛ و به او گفت وقتی به آیه (حَافِظُوا عَلَی الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاَهِ الْوُسْطَی) رسیدی مرا خبر کن او می گوید وقتی به آن آیه رسیدم به او خبر دادم؛ عایشه بر من املا کرد این آیه را چنین بنویسم (حَافِظُوا عَلَی الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاَهِ الْوُسْطَی وَصَلاَهِ الْعَصْرِ. وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ) بعد عایشه می گوید من این چینن از پیامبر شنیم « قَالَتْ عَائِشَهُ سَمِعْتُهَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ».

طبق این حدیث صحیح مسلم عایشه تعبیر «وَصَلاَهِ الْعَصْرِ» را بر قرآن موجود اضافه می کند و ادعا می کند این چنین از پیامبر شنیده است؛ بنابراین تعبیر «وَصَلاَهِ الْعَصْرِ» از مجموعه قرآن حذف شده است.

و طبق حدیث زیر همین ادعا را حفصه دختر عمر دارد.

۴: مالک نیز در مؤطأش نظیر این قصه را برای حفصه نقل می کند: «کنت أکتب مصحفا لحفصه زوج النبی صلی الله علیه و سلم قالت: إذا بلغت هذه الآیه فآذنی فلما بلغتها آذنتها فقالت: حافظوا علی الصلوات والصلاه الوسطی وصلاه العصر وقوموا لله قانتین».

۵: هیثمی در مجمع الزوائد (کتابی است روایی که احادیثش بر اساس معیار صحت بخاری یا مسلم صح