خرید و دانلود نسخه کامل کتاب International Case Studies in Tourism Marketing
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب International Case Studies in Tourism Marketing قیمت اصلی 83,500 تومان بود.قیمت فعلی 46,000 تومان است.
بازگشت به محصولات
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب The Cultural Geography Reader
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب The Cultural Geography Reader قیمت اصلی 76,500 تومان بود.قیمت فعلی 39,000 تومان است.
فقط اینقدر👇 دیگه زمان داری با تخفیف بخریش
00روز
07ساعت
16دقیقه
15ثانیه

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل قیام ۲۹ بهمن تبریز

قیمت اصلی 156,825 تومان بود.قیمت فعلی 139,500 تومان است.

تعداد فروش: 43

فرمت فایل پاورپوینت

1 آیتم فروخته شده در 55 دقیقه
4 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
توضیحات

آنتونی رابینز میگه : من در 40 سالگی به جایی رسیدم که برای رسیدن بهش 82 سال زمان لازمه و این رو مدیون کتاب خواندن زیاد هستم.

فایل پاورپوینت فایل پاورپوینت کامل قیام ۲۹ بهمن تبریز؛ راهکاری شایسته برای ارائه‌های موفق

اگر به‌دنبال یک فایل ارائه‌ی آماده با کیفیت بالا و طراحی حرفه‌ای هستید، فایل فایل پاورپوینت کامل قیام ۲۹ بهمن تبریز انتخابی مناسب برای شماست. این مجموعه شامل ۱۲۰ اسلاید استاندارد و دقیق است که با هدف ارتقاء کیفیت ارائه‌های شما تهیه شده‌اند.

دلایل انتخاب فایل فایل پاورپوینت کامل قیام ۲۹ بهمن تبریز:

  • طراحی ساختارمند و چشم‌نواز: هر اسلاید با دقت بالا و توجه به اصول طراحی گرافیکی تهیه شده است تا محتوای شما به‌خوبی دیده و درک شود.
  • آمادگی کامل برای ارائه: نیازی به ویرایش مجدد نیست؛ فایل فایل پاورپوینت کامل قیام ۲۹ بهمن تبریز آماده‌ی استفاده در کلاس، جلسه یا کنفرانس است.
  • سازگاری کامل با پاورپوینت: نمایش صحیح اسلایدها در تمامی نسخه‌های PowerPoint بدون بهم‌ریختگی یا مشکل ظاهری تضمین شده است.

تولید شده با رویکرد حرفه‌ای:

تمامی بخش‌های فایل پاورپوینت کامل قیام ۲۹ بهمن تبریز با هدف ایجاد یک تجربه کاربری روان و بی‌نقص طراحی شده‌اند. جزئیات با دقت بالا تنظیم شده‌اند تا ارائه‌ای حرفه‌ای و تأثیرگذار داشته باشید.

توجه:

تنها نسخه رسمی فایل فایل پاورپوینت کامل قیام ۲۹ بهمن تبریز از کیفیت کامل برخوردار است. نسخه‌های غیرمجاز ممکن است شامل اشکالات طراحی باشند و توصیه نمی‌شود از آن‌ها استفاده شود.

با تهیه فایل فایل پاورپوینت کامل قیام ۲۹ بهمن تبریز، سطح ارائه‌های خود را ارتقاء دهید و مخاطبان خود را تحت تأثیر قرار دهید


بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل قیام ۲۹ بهمن تبریز :

تقدیم به «آن یار سفرکرده که صد قافله دل همراه اوست»

مقدمه

آذربایجان در طول تاریخ ایران همواره نقش و اهمیت خاصی داشته است، چه در دوران پیش از اسلام و چه ایران دوران اسلامی، اما نقشی که آذربایجان در تاریخ معاصر ایران برعهده داشته است بسیار مهم و قابل توجه است.

با آغاز نهضت حضرت امام خمینی (ره) یک ارتباط آشکار میان دو شهر قم(کانون انقلاب اسلامی) و تبریز به نظر می رسد. به عنوان نمونه همان روزی که مدرس قیضی قم به خاک وخون کشیده شده مدرس طالبیه نیز مورد هجوم نیروهای نظامی شاه واقع گردید. شهر تبریز در میان چند شهر مهم ایران در حرکتهای انقلابی از جایگاه ویژه ای برخوردار است که تبلور عینی آن قیام شورانگیز ۲۹ بهمن می باشد.

امام خمینی(ره) پیش از آنکه در صحن مذهبی به عنوان مرجع مطرح گردند یا اینکه در صحن سیاسی اجتماعی، رهبری مبارزات حق طلبان مردم مسلمان ایران در عهده دار شوند «… در طول دهه ۱۳۳۰ و حتی قبل از آن نیز، با تکیه بر اخلاق و تهذیب فردی و تربیت نیرو، یک دور سازندگی را پشت سر گذاشته بود[۱]». با آغاز نهضت امام خمینی این شاگردان صدیق امام در جای جای ایران با شجاعت و شهامت راه امام را پیش گرفتند.

ازجمله شاگردان برجست امام، آیت الله سید محمد علی قاضی طباطبائی تبریزی بود این شهید والامقام سالها نزد حضرت امام کسب فیض نمود و با آغاز نهضت پرچم قیام و انقلاب را در آذربایجان بر دوش گرفت. پس از رحلت آیت الله العظمی حکیم، قاضی به عنوان یک روحانی مورد قبول عامه مردم تنها کسی بود که مرجعیت بلامنازع امام را در آذربایجان مطرح ساخت.

با این اقدام ایشان اقشار عظیمی از بازاریان، دانشجویان و روشنفکران تبریز مقلد امام گشتند، و بدین طریق قدم بسیار مثبت و عمیقی در پیشبرد انقلاب اسلامی در سطح بسیار گسترده در تبریز و بلکه در آذربایجان برداشتند.[۲]

نگاهی به وضیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی بین سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۵ اوج خشونت و سرکوب حرکتهای مخالف رژیم بود. کوچکترین صدای اعتراض با شدیدترین نحو ممکن سرکوب می گردید. رعب و وحشت، اختناق و خفقان شدیدی توسط سازمان همه جا حاضر ساواک در سراسر کشور سایه افکنده بود. زندانها و بازداشتگاهها پر از مبارزین بود. شاه سرمست از فزونی ثروت و قدرت کشوری بود که وی بر آن شخصا و فردا حکم می راند.

حزب شاه ساخته رستاخیز در تلاش گسترده سعی در جا انداختن پایه های جدید مشروعیت برای شاه داشت شاهی که تکیه اش بر اندیشه فره ایزدی شاهان ایران پیش از اسلام بود. پایه های مشروعیت سنتی نیم بندی که تایید ضمنی یا حداقل سکوت روحانیت در مقابل نهاد سلطنت بود با رویارویی شاه و روحانیون از میان رفته بود و پایه های مشروعیتی که سعی در جایگزین ساختن آن داشت لرزان و سست بود. شاه سرگردان میان این دو، به این سو و آن سو می رفت، گاه جشن ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی برپا می کرد و گاه قرآن چاپ می کرد و به زیارت خان خدا می رفت.

در بعد اقتصادی: ناتوانی رژیم در نیل به اهداف پیش بینی شده، به صورتی که «تا پایان برنامه پنج ساله پنجم(۵۷-۱۳۵۲) نه تنها هیچ یک از طرحهای بزرگ آن اجرا نشد بلکه تورم افزایش شدید یافت[۳]».

شتاب برای هزینه کردن درآمدهای کلان نفتی بدون برنامه ریزی دقیق، اختصاص بیشترین درآمدها به گروه اقلیت خاصی که در رأس بودند، هزینه های سرسام آور بی مورد به ویژه در مورد جشنهای متعدد تاج گذاری و ۲۵۰۰ ساله و غیره که علاوه بر مشکلات اقتصادی، مسائل متعدد اجتماعی دیگری را نیز باعث می گردید.

«اطمینان رهبری سیاسی به کامیابی در زمین توسعه کشور چنان بود که نه فساد را در همه سطح ها، به ویژه سطح های بالاتر، به چیزی می گرفت، نه پیوسته پرهزینه شدن طرحها و عقب افتادن آنها را..[۴]».

در بعد اجتماعی: پی آمدهای ناشی از اجرای برنامه های مخرب اصلاحات ارضی، و مهاجرتهای گسترده روستائیان به شهرها، نارسایی خدمات اجتماعی، فقر و تهیدستی، فساد و تباهی مهار گسیخته ای که دولت خود مروّج آن بود. وسایل ارتباط جمعی، مراکز متعدد فساد و اشاعه فرهنگ منحط غربی و صدها مورد دیگر همه و همه حیات اجتماعی ایران را در معرض تهدید جدی قرر داده بود.

اقدامات دیگری که دولت انجام می داد گرچه دارای اهداف سیاسی بود(همانند تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی) ولی بازتاب وسیع منفی اجتماعی را در پی داشت. یا جشن هنر در سال ۱۳۵۶ که در مورد آن سفیر انگلستان چنین نظر دارد که: «… در هر زمان بد بود چه برسد به شرایط آن روز ایران..[۵]» در تشدید هیجان عمومی مؤثر بود.

با جمع بندی شرایط و وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی چنین می توان نتیجه گرفت که شرایطی پیش آمد که مردم را برای ابراز خشم و اعتراض همگانی آماده ساخت. «مبارزات عمومی سال ۱۹۷۸(۵۷ -۱۳۵۶) از همه بحرانهای قبل ریشه های عمیق تری در ساخت اقتصادی، اجتماعی ایران دارد، بخشهای عظیم تری از مردم ایران را به میدان کشانده است. برعکس کلیه بحرانهای قبلی که عموما محصولات تحولات بین المللی بودند این بحران کاملا جنبه داخلی دارد.[۶]»

فضای باز سیاسی مصطفی خمینی

در شرایطی چنین آشفته در تمام ابعاد سیاسی، اقتصادی، تحولی در فراسوی مرزهای ایران، در آمریکا روی داد که در داخل ایران نیز هیات حاکم وابسته را به برخی تغییرات واداشت.

سیاست فضای بازسیاسی که شاه پس از روی کارآمدن کارتر در پیش گرفت، سوپاپی بود برای پیشگیری از انفجاری که به سبب اختناق حاکم بر ایران برای آمریکائیان روی دادن آن قریب الوقوع می نمود. لیکن این علاج نه تنها مؤثر واقع نشد بلکه انفجار را شتاب بخشید و کنترل اوضاع را از دست شاه و آمریکا خارج نمود.

در شرایطی که تا چندی پیش بردن نام امام خمینی جرم محسوب می شد، خبر شهادت فرزند ارشد امام روند جریانات را تغییر داد و اینکه علی رغم میل رژیم نام امام خمینی بدون ترس و واهمه ای بر سر زبانها افتاد.

روحانیون پیرو خط امام از فرصتی که با شهادت حاج مصطفی یافته بودند، مجالس بزرگداشت ارتحال ایشان را در بسیاری از شهرهای ایران، باشکوه و عظمت خاصی برگذار نمودند و در این مجالس به افشای جنایتهای رژیم و ابلاغ اهداف قیام امام خمینی پرداختند.

باشکوهترین این مجالس در هشتم آبان ۱۳۵۶ در مسجد ارک تهران برگذار شد. در شهر تبریز آیت الله قاضی مراسم ترحیم باشکوهی در مسجد شعبان که در اختیار وی قرار داشت منعقد نمودند که حضور دانشجویان مسلمان دانشگاه تبریز چشمگیر و قابل توجه بود.

«و این جریان وسیله ای شد که در ایران مجامع ترحیم مرتبا تشکیل بشود و خلاصه عدم رضایت سیاسی به این قسم خودش را بیان می کرد[۷]».

امام خمینی در پاسخ به سؤال خبرنگار روزنامه فرانسوی لوموند در اردیبهشت ۱۳۵۷ که پرسیده ود:… چرا مرگ وی علت انفجار و تظاهرات شده است؟

فرمودند: «… مطلب اصلی و اساسی پسر من نیست، مسئل اساسی، عصیان و قیام همه مردم بر ضد ستمگرانی است که به آنها ستم می کنند[۸]».

امام خمینی در مراسم ختم حاج مصطفی سخنرانی مفصلی ایراد فرمودند که انعکاس وسیعی در میان ایرانیان خارج و داخل کشور یافت. نوارهای این سخنرانی در سطح وسیعی تکثیر شده در سراسر کشور دست به دست می گشت و بر حرارت و هیجانات مردم می افزود.

امام خمینی(ره) در این سخنرانی مجلس ختم را به مجلس ارائه خطمشی و برنامه مبارزه علیه کل رژیم شاه و آفات و موانع این مبارزه تبدیل کرد. مبارزان را به استفاده از این فرصت به دست آمده ترغیب و تشویق نمود که: «نگذارید این فرصت از دست برود.[۹]»

علی رغم لطم روحی که این حادثه در صحن مبارزه وارد می ساخت، امام خمینی به گونه ای شگفت آور از آن به عنوان یکی از «الطاف خفیه الهی» یاد کردند.[۱۰]

شهادت حاج آقا مصطفی فرزند امام، فرزند کسی که در کانون توجهات بود مسئله ای نبود که مبارزان از آن به سادگی بگذرند بلکه این وسیله ای شد برای تداوم نهضت و حرکت. گرچه منابع ساواک تداوم نهضت و حرکت اسلامی را فعالیتهای اخلالگرانه عنوان می کردند، متن زیر بیانگر اعتراف ساواک به ادامه نهضت هرچه وسیعتر و عمیق تر شدن آن پس از درگذشت حاج مصطفی می باشد:

«… بعد از مراسم چهلمین روز درگذشت مصطفی خمینی، افراطیون مذهبی در دنبال فعالیتهای اخلالگرانه خود در ماه محرم، بار دیگر فرصتی پیدا کردند که تلاشهای مضرّه را در مقیاسی وسیعتر نمایند…[۱۱]» تقارت این شهادت و مجالس شب هفت و چهلم آن با ایام محرم و صفر، ماههای قیام و انقلاب خصوصا در آن روزگار در گستردگی و فراگیری نهضت نقش مهمی داشت.

مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» پی آمدهای آن

مدّتی بود که شاه و رژیم پهلوی از محبوبیت و مقبولیت روزافزون امام و شکسته شدن جوّ خفقان و مهیا شدن زمینه برای تظاهرات و حرکت، در خشم و اضطراب بسر می برد. در نتیجه تصمیم گرفته شد برای تخطئ رهبری که در کانون توجهات مردم قرار داشت، مطالبی بر علیه او منتشر شود. مقاله ای تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» به دستور شاه در دفتر مظبوعاتی هویدا وزیر دربار تهیه گردید[۱۲] و در تاریخ ۱۷ دی ماه ۱۳۵۶ مصادف با سالروز کشف حجاب توسط رضا خان در روزنامه اطلاعات بچاپ رسید.

نکت قابل توجه آن است که شاه پیش از سفر کارتر به ایران در تاریخ ۹ دی ماه ۱۳۵۶، جرات چنین کاری را نداشته است، این مطلبی است که نزدیکان به شاه نیز آن را مورد تایید قرار داده اند.[۱۳]

«… فراموش هم نباید کرد که آن مقاله، پنج شش روز، چهار پنج روز بعد از دیداد کارتر از تهران منتشر شد، کارتر قوّت قلبی به شاه داد که برایش قابل تصور نبود به خیلی از حدود متعارف دیپلماتیک تجاوز کرد و در نتیجه شاه احساس کرد که دیگر محلی برای نگرانی نیست و الان وقتش هست که مبارزه ای که [امام ]خمینی پیش کشیده و شروع کرده پاسخ بدهد.[۱۴]» و با سرکوبی تظاهراتی که در دفاع از امام صورت گرفته است خفقان را بار دیگر حاکم کند.

غافل از اینکه «اهانت به امام انفجاری در قم ایجاد کرد که در درجه اول طلاب راه افتادند و تظاهرات کردند و ماموران رژیم هم تیراندازی کردند با اولین قطره های خونی که از بدن فرزندان امام صادق و فرزندان امام در قم ریخته شد این نهضت اوج گرفت[۱۵]»

مقاصد چندگان رژیم را از این اقدام می توان اینگونه برشمرد: سرکوبی روحانیون و طلاب مخالفت رژیم. در یکی از گزارشات ساواک قم آمده است: «… شایع است بعد از مسافرت کارتر دولت جهت سرکوبی طلاب و روحانیون مخالف، تعمدا مبادرت به درج این مقاله کرده تا بتواند مسببین آشوب اخیر در سراسر کشور را شناسایی و بازداشت کند.[۱۶]»

همچنین ارزیابی شرایط پس از آغاز اجرای سیاستهای جدید به اصطلاح حقوق بشر کارتر، سنجش افکار عمومی و میزان نفوذ حضرت امام خمینی در میان مردم از دیگر مسائلی بود که رژیم در پی آن بود.

اما هدف اصلی رژیم به قول وزیر مشاور در امور اجرایی شاه چنین بوده است که: «… فکر می کردیم اگر به خمینی بگوییم هندیزاده، از چشم مردم ایران و ملت ایران می افتد..[۱۷]» ، لیکن محاسبات رژیم در این مورد غلط از آب درآمد.

رژیم، گذشته از روزنامه های سراسری به درج مقالاتی در مطبوعات محلی نیز اقدام کرد ازجمله در یکی از روزنامه های مشهد، آفتاب شرق، مطالبی بر علیه امام خمینی منتشر گردید.

در پی آن روحانیون و طلاب علوم دینی مشهد کلاسهای درس خود را تعطیل کردند و در مقابل مدارس خان و میلانی و مسجد ملاحیدر مشهد اجتماعاتی تشکیل دادند.[۱۸]

انتشار مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» و اهانت به امام خمینی درست در زمانی که مردم ایران در پی تجلیل بی سابقه ای پس از درگذشت مصفی خمینی، از امام کرده بودند، همانند جرقه ای بود که آتش انقلاب را در ایران روشن ساخت.

«یکباره شهر قم دوّمین شهر مقدس کشور و بزرگترین حوزه علمیه ایران به کانون آتش تبدیل گردید[۱۹]». این مقاله یک قطره ای بود که به هرحال این کاسه لبریز را سرازیر کرد به طرف انقلاب.»[۲۰]

پس ازانتشار مقاله اهانت آمیز «ایران و استعمار سرخ و سیاه» و اهانت به امام چنان احساسات مذهبی مردم برانگیخته شد که آثارش به صورت یک انقلاب خونین، همچون سیلی خروشان پایه های سلطنت شاه را درهم ریخت.[۲۱]

خانم نیکی. آر. کدی از صاحب نظران مسائل تاریخ انقلاب اسلامی انتشار مقاله روزنامه اطلاعات و در پی آن قیام خونین مردم قم را در روند انقلاب اسلامی نقطه عطفی می داند که در پی آن ابتکار عمل نهضت ایران از دست نیروهای غیرمذهبی خارج و به دست مخالفین مذهبی شاه افتاد.[۲۲]

خانم مینو صمیمی نیز تقریبا نظری مشابه نظر بالا دارد: «که متعاقب انتشار مقاله و شورش قم یک مرتبه نام آیت الله خمینی به عنوان «رهایی بخش مسلمانان از بند ظلم» ورد زبان مردم شد و از آن به بعد حرکتهای ضد رژیم عمدتا رنگ مذهبی به خود گرفت.»[۲۳] مسئله ای که در پی حوادث قم روی داد و در روند حوادث بعدی بدون اثر نبود تغییر رویه برخی از روحانیون برجسته ای بود که تا پیش از وقایع در حاشیه و کنار فعالیتهای ضد رژیم قرار داشتند[۲۴] و از حمله به رژیم خوداری می کردند بعد از این وقایع، زبان به انتقاد از رژیم باز کردند «حتی آیت الله شریعتمداری که پیوسته جانب احتیاط را مراعات می کرد از رفتار دولت سخت به انتقاد پرداخت[۲۵]». لیکن بایستی توجه داشت این تغییر رویه دلیل دیگری دارد که بحث آن خارج از موضوع ما است.[۲۶]

نظریه ساواک در مورد حوادث و وقایع پس از انتشار مقاله چنین آمده است: «… همگامی هایی که چند تن از آیات حوزه علمیه قم(که تا قبل از حوادث دی ماه قم حالت بی طرفی داشتند) با روحانیون افراطی و افراطیون مذهبی به عمل آوردند تظاهرات اخلالگری افراطیون در روز ۲۹ /۱۱ /۳۶ که از طرف آیات مورد بحث تعطیل و عزای عمومی اعلام شده بود، دامنه گسترده تری از گذشته یافته و در شهر تبریز به اغتشاش و تخریب تعدادی از مغازه ها و شعب بانکها و سینماها و تأسیسات دیگر گردیده است…»[۲۷]

***

در پی قیام خونین مردم قهرمان قم موجی از اعتراضات سراسر کشور را دربر گرفت. بازارهای تهران، شیراز و مشهد به عنوان همبستگی با قیام حق جویان قم و اعتراض به جنایات رژیم تعطیل شد.

در ۲۰ و ۲۱ دی ماه در آبادان، اهواز، خرمشهر، دزفول، اندیمشک تظاهرات شدیدی صورت گرفت که حمله به چند موسس دولتی را در پی داشت. در آباده مردم دست به تظاهرات زدند.

در ۲۲ دی امام خمینی یک هفته عزاداری برای شهیدان قم اعلام نمودند. در ۲۳ دی مردم شیراز پس از ختم جلسه همبستگی با مبارزین قم در مسجد جامع، تظاهرات پرشوری برپا کردند که به درگیری با نیروهای انتظامی منجر شد. مردم اهواز نیز در همین روز پس از ختم جلسه سخنرانی از حسینه اعظم بیرون آمده و در خیابان زاهدی اهواز به راهپیمایی پرداختند و سینما آریا را که در این خیابان قرار داشت خراب کردند. مردم کرمان نیز به حمایت از مردم مبارز قم بپا خاستند و با برگزاری تظاهرات شدیدی جنایات رژیم را محکوم نمودند.

بازار پس از مبارزات روزهای بیستم و بیست ویکم دی ماه، مبارزه ای دیگر را در آخرین روز عزاداری اعلام شده آغاز نمود. روز ۲۹ دی ماه بازار تهران دست به اعتصاب عمومی زد. آذربایجانیهای بازار تهران اطلاعیه زیر را نشر دادند: «بازاریان شرافتمند تهران به دنبال کشتار دسته جمعی مردم مسلمان قم و اعتراض مراجع تقلید، آیات عظام به این رویه ضد اسلامی حکومت، بازاریان تبریز و شهرهای دیگر آذربایجان تعطیل و عزای عمومی اعلام شد. اینک که از طرف جامعه بازرگانان و پیشه وران بازار تهران روز پنج شنبه ۲۹ دی ماه تعطیل عمومی اعلام شده است، ما بازاریان آذربایجانی مقیم تهران این دعوت را اجابت و ضمن شرکت در تعطیل عمومی تسلیت خود را به پیشگاه جامعه روحانیت تقدیم می داریم. ۸ صفر ۱۳۹۸-۲۸ /۱۰ /۱۳۵۶ آذربایجانیهای بازار تهران[۲۸]».

خبر اعتصاب بازار تهران سریعا به اقصی نقاط کشور رسید و بازار شهرهای مهم دیگر همانند مشهد و شیراز به این مبارزه همگانی پیوستند. در تبریز علاوه بر اعتصاب عمومی تظاهرات وسیعی برپا گردید و مردم تبریز همبستگی خود را با جنبش و قیام مردم قم اعلام کردند.[۲۹]

در پی قیام حماسه آفرینان قم موجی از اعتراضات گسترده، دانشگاههای ایران را در برگرفت.[۳۰] در روز ۲۳ دی ماه تظاهرات دانشجویان دانشگاه آذرآبادگان (دانشگاه تبریز) به درگیری با پلیس انجامید که در روز بعد نیز ادامه یافت و به مجروح شدن عده ای از دانشجویان منجر گردید.[۳۱]

در دانشگاه صنعتی تهران(صنعتی شریف) دانشجویان با پلیس به زد و خورد پرداختند، با شعارهای «مرگ بر شاه جلاد» ، «زنده باد خاطره شهیدان قم» دست به راهپیمایی زدند. مجددا دانشجویان دانشگاه صنعتی روز ۲۶ دیماه دست به اعتصاب زدند.

سه پرچم بزرگ را بر فراز بزرگرین ساختمان دانشگاه به اهتزار درآوردند؛ که یکی از آن سه پرچم تصویر امام خمینی بود. روی پرچم دوم عکس شاه بود با جای خالی در محل قلب او و لکه های خون روی آن را نشان می داد و زیر آن نوشته شده بود «قاتل شهدا: شاه» و بر روی سومی به طور خلاصه شرح ماجرای قم و تعداد شهدا درج شده بود. منظر بی سابقه ای به وجود آمده بود.[۳۲]

دانشجویان دانشگاه علم و صنعت و دانشگاه تهران نیز کلاسهای خود را تعطیل نمودند و دست به تظاهرات زدند. دانشجویان دانشگاه علم وصنعت در خیابان نارمک به راهپیمایی پرداختند چندین بانک و مؤسسه دولتی و وابسته را مورد حمله قرار دادند. در جلوی مسجد احمدیه اجتماعی برپا نمودند. بعد از مدتی پلیس و نیروهای انتظامی سررسیده اجتماع دانشجویان را متفرق ساختند. عده ای از دانشجویان دانشگاه تهران به بازار رفتند که مورد استقبال بازاریان و مردم قرار گرفتند.[۳۳]

تبریز آماده قیام می شود

پس از قیام ۱۹ دی قم، شعارنویسی بر دیوارهای تبریز وسعت بیشتری یافت به طوری که ماموران موفق به پاک کردن نصف آن هم نمی شدند. نوارهای سخنرانی امام خمینی و دیگر روحانیون در شهر تبریز به صورت گسترده ای دست به دست می گشت. یک هفته پیش از فرا رسیدن چهلم شهدای قم در اکثر مساجد تبریز سخنرانیهای متعددی برپا بود که در آن مردم دعوت به مبارزه می شدند.

منابع ساواک نیز از انجام یک سلسله اقدامات تبلیغاتی، که از طریق انتشار اعلامیه های مختلف و گفتارهای وعاظ افراطی گزارش داده اند که زمینه ذهنی لازم را برای تحریک مردم به آشوب و بلوا فراهم ساخته است.[۳۴]

در تاریخ ۲۵ بهمن اعلامیه هایی از سوی آیات عظام و مراجع تقلید و روحانیون برجسته به مناسبت چهلمین روز فاجعه خونین حوزه علمیه قم صادر کردند.

در قسمتی از اعلامیه آیت الله حاج سید محمد صادق روحانی آمده بود: «قریب چهل روز از فاجعه مؤلمه شهر مذهبی قم، حادثه خونین حوزه علمیه می گذرد قریب به چهل روز است جمعی از عزیزترین فرزندان ایران و سربازان روحانیت و اسلام از دست جنایتکاران و غارتگران شربت شهادت نوشیده اند و در آغوش خاک خفته اند..[۳۵]».

«… به همین مناسبت روز شنبه دهم ربیع الاول(۱۳۹۸ ه. ق) که مصادف با اربعین شهدای راه حقیقت و مدافعین از آزادی و حریم احکام اسلام است روز عزای عمومی اعلام می شود..[۳۶]».

اعلامیه های آیت الله شریعتمداری به طور وسیعی بر در و دیوار شهر تبریز چسبانده شده بود. روز پنج شنبه ۲۷ بهمن اعلامیه ای از سوی آیت الله قاضی طباطبائی صادر گردید،[۳۷] که در آن از مردم دعوت شده بود برای اعتراض قتل عام فجیع قم بپاخیزید و برای ربانداختن رژیم پهلوی مبارزه کنند. این اعلامیه از تمام اهالی می خواست که روز ۲۹ بهمن اعتصاب کنند و مغازههای خود را ببندند و در عزای عمومی و مراسم ختمی که در مسجد میرزا یوسف آقا از ساعت ۹ تا ۱۲ برپاست شرکت کنند.

تبریز خود را برای روز موعود آماده می ساخت، نه برای برگذاری یک مجلس ترحیم ساده، بلکه قیامی گسترده مردمی، کارگران، دانشجویان، جوانان، بازاریان هیاتهای متعدد مذهبی در جنب وجوش بودند. کارگران کارخانه ماشین سازی تبریز در تدارک برگذاری مراسم ختم چهلمین روز شهدای قم بودند. ساواک تبریز در روز ۲۷ /۱۱ /۵۶ احتمال بروز تظاهرات شدید دانشجویان مبارز را در شهر و دانشگاه تبریز به شهربانی اعلام کرده بود.[۳۸]

هیاتهای مذهبی تبریز هنوز از حال وهوای عاشورای خود بیرون نیامده بودند در هر محله ای هیاتی که دایر بود محل تجمع جوانان و نوجوانان انقلابی بود. ازجمله دسته های عزاداری که در جریان نهضت اسلامی حضور فعال داشت، دسته «امیرخیز» است که در قیام ۱۵ خرداد ۴۲ در تبریز حماسه آفریده بود. یک بند از اشعار نوح دست امیرخیز در ۱۵ خرداد ۴۲:

«ای جماعت اولمیون تابع یزید جانیه ای» مردم تابع یزید جنایتکار زمان نشوید

«ایستوری آباد دینی دوندره ویرانیه» او می خواهدآبادی دین را به ویرانه مبدل سازد «سرنوشت مسلمین دوشون ید بیگانیه» سرنوشت مسلمین را به دست بیگانه بدهد (آمریکا)

«بولموسوز بو نکته نی، سیز بو حسین احساسیدور[۳۹]» شما این نکته را نمی دانید این حسین زمان است که خطر را احساس می کند» (ترجمه از نگارنده)

اشعار و نوحه هایی که در آن ایام ورد زبانها بود همه حماسی و انقلابی بود. بوی خون و قیام می داد نمون زیر یکی از آن اشعار است:

نهضت حسینی

ویردی حسین فرمان دین اوسته نهضت اولسون

بو نهضتیله روشن حق و حقیقت اولسون

حسین(زمان) فرمان داده است که نهضت اسلام آغاز گردد تا با این نهضت حق و حقیقت آشکار شود.

قرآن بیزه هدفدور سرمایه شرفدور

اوللوخ بویولدا قربان زنده شریعت اولسون

قرآن مجید هدف و سرمایه شرافت ماست، در این راه فدا می شویم تا دین و شریعت ما احیا گردد.

نهضت ایده جوانلار آخسون سواوسته قانلار

احکام دین یراوسته قاندان کتابت اولسون

جوانان ما قیام کنند و خونشان همچو آب جاری شود تا اجرای احکام دین خدا با خون در زمین کتاب شود.

اولسون یزید جانی، رسوای کل عالم

ویرانه کاخ ظلم، اهل جنایت اولسون

با این نهضت اسلامی یزید جانی رسوای جهانیان گشسته و کاخ اهل ظلم و جنایت ویران گردد.

بوفتنه جوی عالم تاگتمیوب آرادان

غوغای امتیله لازمدی نهضت اولسون

و تا این فتنه جوی ظالم از میان نرفته است شور و غوغای امت مسلمان برای نابودی آن لازم است.

دیندن بری اولانلار قرآنی یا ندیرانلار

امکانی یوخدی گلسون سلطان امت اولسون

کسی که از دین به دور است و قرآن می سوزاند چگونه امکان دارد سلطان امت اسلامی می شود.

مشروبخوار اولانماز اسلامیان امیری

ای واژگون بوتاج و تخت ریاست اولسون

چگونه مشروبخوار می تواند امیر مسلمانان باشد ای کاش این تاج و تختش واژگون شود.

(آیا حسین روادی تبعید اولا و طندن

ایلدن آرالی دوشسون مأواسی غربت اولسون

(آیا حسین(خمینی) رواست که از وطن تبعید و به دور از پیرامون خود در دیار غربت باشد

اولماز یزید اتسون بازیچه بازیچه مسلمینی

پیغمبر اوغلی دوز سون اوندا رضایت اولسون

نمی شود که یزید مسلمانان را بازیچه خویش سازد و فرزند پیغمبر بنگرد و از آن خشنود شود

ایستور یزید گتسون احساس غریت دین

قرآن دیور بشرده لازمدی غیرت اولسون

یزید(شاه) می خواهد غیرت دینی مردم از میان برود در حالی که قرآن می گوید لازم است هر فرد مسلمان غیرت دینی داشته باشد.

اسلام کشورینده کافر ایده حکومت

وارونه بیله دولت بیله حکومت اولسون

در کشور اسلامی یک کافر حکومت نماید؟ای وارونه چنین دولت و حکومت شود.

بیز قویماروق او ضالم پوزسو نظام دینی

قانون کفر یله اجرای بدعت اولسون

ما مسلمانان نمی گذاریم این ظالم نظام و هستی دینی ما را با اجرای قوانین بو

انقلاب دینی آخریخار نیمار یزیدی

دنیا بویی بو نهضت سرمشق امت اولسون

این انقلاب دینی ما سرانجام یزید را سرنگون می سازد و تا جهان باقی است سرمشق امتهای دیگر می شود.

«تائب» قلم گوتورسن، دائم هدفلی سوزیاز

دقت ایله سوزونده روح شریعت اولسون[۴۰]

«تائب» هنگامی که قلم به دست می گیرد همیشه دقت کن مطالب هدفدار بنویسی که روح دینی داشته باشد.

به دقت در این نمونه کوچک از ادبیات مرثیه تبریز و تعابیر و اصطلاحات بکار رفته در آن و لحن حماسی و شورانگیز انقلابی آن بخوبی آشکار می گردد و حرکت مردم مسلمان تبریز و کلا ایران برخاسته از متن اسلام و مذهب سرخ تشیع بوده است. این گونه ادبیات که مردم را به حرکت حسینی برای برانداختن سلطه یزیدی شاه وا می داشت. این گونه اشعار انقلابی بود که خون مردم مسلمان را به جوش می آورد و امام حسین علیه السلام را از نو با چهره ای مبارز در سیمای امام خمینی تداعی گر بود. فقراتی از این شعر همچون بیت دوم «قرآن بیزه هدفدی، سرمایه شرفدی» در آن ایام در تظاهراتهای مردم تبریز فراوان به گوش می رسید، این یعنی کاربرد واقعی و کارایی عملی مذهبی سرخ تشیع در صحنه سیاسی اجتماعی.

آغاز قیام، نقطه آغاز قیام، چگونگی قیام

صبح روز شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۵۶

طلوع خورشید روز سرد زمستانی شنبه ۲۹ بهمن تبریز خبر از رخدادی عظیم می داد. مردم متشکل از همه اقشار از آغاز صبح در تاب و تب برگذاری مراسم چهلمین روز شهدای قم خونین بودند.

حتی برخی از مردم از ساعاتی قبل از آغاز ساعت ختم در مقابل مسجد میرزا یوسف آقا اجتماع کرده بودند. از همان ساعات اولیه صبح شنبه دانشجویان، دانشگاه را به کلی تعطیل کرده بودند و به طور انفرادی روانه مسجد گردیده بودند. در این روز تمام مغازه ها، بازار حتی نانوائی ها و بعضی از حمامها هم تعطیل بودند.

هرچه به ساعت زمان آغاز ختم نزدیکتر می شد بر جمعیت متراکم زاداران افزوده می شد. به طوری که شمار مردم به بیش از ۲۰ هزار نفر می رسید.[۴۱]

اما مردم با درهای بسته مسجد و نیروهای انتظامی که مسجد را در محاصره داشتند مواجه شدند، قره باغی از سران ارتش شاه در این موردنظر دارد که «… البته خوب، یشتر اونطوری که احساس شد، ناشی از دستور استاندار بود که گفته بود در مساجد رو ببندند، بسته بودند، راه نداده بودند[۴۲]».

رئیس کلانتری ۶ تبریز، سروان حق شناس، مسئول اجرای این تصمیم استاندار آذربایجان شرقی-اسکندر آزموده بود[۴۳] این شخص در آزار و اذیّت و شکنجه مبارزان تبریز خصوصا سرکوبی تظاهرات دانشجویان نقش فعالی داشت.[۴۴]

با افزایش تراکم جمعیت و آغاز ساعت ختمی که آیت الله قاضی طباطبایی اعلام کرده بود، زمزمه مردم در اعتراض به بسته بودن درب مسجد بلند شد. رئیس کلانتری ۶ با لحنی خشن ضمن فحاشی به مردم و اهانت به امام خمینی(ره) اعلامیه آیت الله شریعتمداری را که به دیوار چسبانده شده بود، پاره کرد و گفت: «در طویله بسته است و دنبال کارتان بروید[۴۵] منظور او از طویله مسجد بود.

این چنین بی ادبی و اهانت گستاخانه به امام خمینی و مسجد، خانه خدا، چنان به غیرت مردم برخورد که خشم از چهره های آنان می بارید. جوانی از غیرتمندان تبریز که از سخنان توهین آمیز او به هیجان آمده بود، به سروان مذبور اعتراض نمود.[۴۶]

افسر کلانتری به طرف او در حالی که اسلحه در دست داشت حمله برد.

جوان سینه اش را باز کرد و گفت: «بزن، رئیس کلانتری ۶ با اسلحه ای که در دست داشت قلب جوان را هدف گرفته، شلیک نمود و جوان به شهادت رسید.[۴۷]

شلیک اسحله کمری حق شناس و شهادت آن جوان همان و انفجار خشم دینی غیور مردان تبریزی همان. مردم به هر آنچه در دست داشتند از سنگ و چوب به نیروهای انتظامی که مسجد را در محاطره داشتند حمله ور شدند در هان لحظات اولیه، سروان حق شناس به سزای اعمال خویش رسید. و این جرقه آاز قیام شرانگیز مردم تبریز بود.

نقطه آغاز فایل پاورپوینت کامل قیام ۲۹ بهمن تبریز مسجد «میرزا یوسف آقا» معروف به «قیز للی مسجد» یا «خزینه مسجدی» می باشد. این مسجد در سر بازار تبریز، انتهای خیابان فردوسی واقع شده است، که در اوائل قرن ۱۳ هجری قمری توسط حاجی میرزا یوسف طباطبایی بنیان شده است.[۴۸]

مسجد میرزا یوسف آقا در جریان نهضت امام خمینی در تبریز یکی از کانونهای انقلاب بوده است، به طوری که پس از تبعید امام خمینی رژیم از ترس حرکات انقلابی مردم تبریز، مساجد زیر را تحت مراقبت قرار داده بود: «… میرزا یوسف آقا، صمصام خان، شهیدی، مقبره، شعبان، مسجد جامع و همچنین مرکز طالبیه طلاب در بازار..[۴۹]».

پس از درگذشت مشکوک جهان پهلوان تختی دانشجویان دانشگاه تبریز در این مسجد برای او مجلس ترحیم و بزرگداشت برپا نمودند.[۵۰] در آن ایام امامت این مسجد با آیت الله سید احمد خسروشاهی بود. شهید آیت الله قاضی نیز در مسجد شعبان نماز می گذارد. این دو مسجد از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بودند و نقش مهم و چشم گیری در آگاهی مردم و تحریک آنها برای ادامه مبارزه ایفا می کردند.[۵۱]

مردم به غیرت آمده در حالی که پیکر اولین شهید قیام خویش را بر دست حمل می کردند، از بازار خارج گردیدند. مردمی که در راه به سوی مسجد می رفتند و دیگران به آنها پیوستند و به راه افتادند. رهبران قیام به خوبی می دانستند که اگر قیام را به بازار محدود سازند به زودی سرکوب خواهند شد. برنامه هایی که قبلا دانشجویان مبارز تبریز در جلسات متعدد با آیت الله قاضی تدارک دیده بودند با حرکت خود جوش مردمی توام شده و به اجرا درآمد.

شعارهای آغازین لحظات قیام «صلوات» ، «زنده باد خمینی» بود.[۵۲] مردم به رهبری دانشجویان و روحانیون مبارز به چند گروه تقسیم شدند و در خیابانهای مختلف حرکت کردند. مردم نواحی دورتر بازار در ان روز در مساجد نزدیک به خود تجمع کرده بودند که با هماهنگی قبلی پس از ایراد سخنرانی، مبارزان مردم را به تظاهرات و قیام عمومی راهنمایی می کردند. به قولی در ۷۰ مسجد مردم گرد آمده بودند[۵۳] و در دستجات منظم و منسجم با پرچم مخصوص عزاداری هیأت هر محل به قیام می پیوستند. صدای رعدآسای مردم شهر را می لرزاند، تعداد مردم شرکت کننده به دهها هزار نفر می رسید.

اولین تاسیساتی که مورد حمله واقع گردید ساختمان مرکزی حزب رستاخیز آذربایجان بود. هنگامی که مردم مقابل آن رسیدند با آنکه رگبار گلوله به سوی مردم می بارید در عرض چند لحظه این ساختمان و تمام وسائل نقلیه مربوط به آن را نابود کردند در این هنگام مردم شعار می دادند:

«رستاخیز ویران اولوب، عاشورا بر پا اولوب»[۵۴]

یکی از شاعران انقلابی تبریز در مورد ویرانی مقر حزب شاه ساخته رستاخیز و مراکز فساد در همان روز سروده است:

«مرحبا بر ضد رستاخیز، رستاخیز ما مرحبا بر انقلاب مردم تبریز ما در دو ساعت زیر و رو شد خانه صدها فساد حزب رستاخیز ویران از رسواخیز ما»[۵۵]

مراکز فساد، مشروب فروشیها و سینماها، بانکها اهداف دیگر خشم انقلابی مردم بود که یکی پس از دیگری درهم کوبیده می شد و از بین می رفت، مراکزی که تجلی وجود یک جامعه غیرمذهبی بود. کاخ جوانان که در نزدیکی بازار بود به سرعت به آتش کشیده شد. در همان ساعات اولیه قیام رئیس شهربانی تبریز بدون هیچ اقدام دیگری عجز خود را از کنترل اوضاع ابراز نمود.[۵۶] اسناد لانه جاسوسی آمریکا اشاره دارد که:

«تاکتیکهایی که شورشیان به کار می بردند نشانگر آمادگی کامل آنان بود. شورشیان اهداف مشخصی در سر داشتند[۵۷]». قیام سازمان یافته مردمی تبریز در وسعتی به طول ۱۲ کیلومتر از دانشگاه آذرابادگان در شرق تا ایستگاه راه آهن در غرب و در عرض ۴ کیلومتر از مقر حزب رستاخیز در شمال تا دو خیابان مانده به کنسولگری آمریکا در جنوب گسترده شده بود.[۵۸]

مردم در مسیر راهپیمایی خود هر آنچه وابسته به رژیم بود و سمبلی از سلطه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی امپریالیسم و صهیونیسم داشت از میان می بردند. حضور آیت الله قاضی در پیشاپیش صف انقلابیون تبریز صلابت و صحت قیام را صد چندان نموده بود. این پیر مرید امام خمینی در این مسیر حتی از بذل جان نیز ابایی نداشت بطوری که حتی چند بار بر روی تظاهراتی که ایشان در آن حضور داشتند آتش گشوده شد.

یکی از جوانان غیرتمند تبریزی به نام قربانعلی شاکری در چهارراه دانشسرا زیرگلوله مأموران خور را به بالای مجسمه شاه رساند تا طنابی به گردن آن بیندازد و مردم آن را به زیر بکشند، اما گلوله به وی اصابت کرد و به شهادت رسید.

در محله دوه چی(شتربان) یعنی محله مبارز و فقیرنشین تبریز-که سابقه طولانی مبارزه داشت-نبرد سختی میان مردم و پلیس در جریان بود. نیروهای رژیم با همه وسایل موجود سعی در سرکوب مردم داشتند، گاز اشک آور و دود باروت گلوله مانند ابری آسمان را فراگرفته بود.

در نقطه ای دیگر از شهر صحنه ای شورانگیز در حال وقوع بود. نیروهای امنیتی مردم را گلوله باران می کردند، گلوله سین یک جوان را شکافت، خم شد، عده ای اطراف او را گرفتند که ببرند ولی دستش را روی سینه اش گذاشت و گفت چیزی نیست. این فرزند دلاور آذربایجان در حالی که با دست محل تیر را روی سینه می فشرد خود را به پای دیوار کشاند با خون خود روی دیوار نوشت: «از خون جوانان وطن لاله دمیده» و لحظه ای بعد به شهادت رسید.

در جریان زد و خورد شدید مردم با نیروهای پلیس، ساواک آمبولانسهایی را که باید برای انتقال مجروحان مورد استفاده قرار گیرد با نصب دوربین های فیلمبرداری به ماشین فیلمبرداری سیّار تبدیل کرده و از مردم فیلمبرداری می کردند تا بعد، از آن برای دستگیری افراد انقلابی استفاده شد. دانشجویان ناگاه متوجه این حیله ساواک شده خبر را به همه مناطق رساندند و در مدت کوتاهی مردم تمام آمبولانسهایی که به این منظور به کار گرفته شده بود را به آتش کشیدند.

در یکی از محلات (خیابان دانشسرا) مردم که از محل اقامت عده ای از مزدوران آمریکایی اطلاع داشتند و یقین داشتند که محل سکونت آنها مرکز و لانه فساد و خوشگذرانی می باشد به این مرکز هجوم برده نفرت و کینه خور را به مستشاران آمریکایی نشان دادند.

در محله ای دیگر سیل خروشانی از مردم به خیابان شهناز شمالی سرازیر شده و سریعا سینما آسیا را به آتش کشیدند. در اینجا نیز صحنه ای بی نظیر از احساسات مردم قهران تبریز آفریده شد. نوجوان ۱۴ ساله ای که برای آتش زدن طبقات بالای این مرکز پخش فساد و انحرف رفته بود، در میان آتش گیر افتاد. او خود را به بالای بام سینما رسانید به مردم گفت که او را بگیرند و از آنجا پایین پرید، مردم او را گرفتند.

بزرگترین تخریب در پاساژ پهلوی که از مراکز عمده فساد و فحشا بود اتفاق افتاد. در این محل مشروب فروشیها، قمارخانه ها، رستورانها و مراکز فساد که به اعتصاب علی رغم تذاکرات انقلابیون نپیوسته بودند و حاضر هم به ابراز همبستگی نبودند به آتش کشیده شدند، مراکزی که هزاران جوان بی گناه و معصوم را به نابودی و تباهی اخلاقی کشانده بود.

گروهی دیگر از مردم با شعارهای «مرگ بر شاه جانی» «مرگ بر انقلاب سفید» مقابل کاخ استانداری به تابلو «لوایح انقلاب شاه و مردم» که روی صفحات بزرگی بر روی میله های آهنین نصب شده بود حمله ور شده آنها را از جای کندند. حوالی ظهر روز شنبه ۲۹ بهمن تقریبا شهر در دست مردم بود.[۵۹]

دانشجویان دانشگاه تبریز گذشته از آن تعدادی موفق به شرکت در قیام شده بودند دانشجویان باقی مانده، دانشگاه تبریز را به جبهه دیگری علیه رژیم تبدیل نمودند. پلیس و گارد دانشگاه از صبح شنبه دانشگاه را به محاصره درآورد. از سوی دانشجویان تظاهراتی در داخل دانشگاه بر پا شد به که زد و خورد شدید با پلیس و گارد منجر گردید.

عده ای از دانشجویان صف محاصره را شکسته و به جمعیت تظاهرکننده داخل شهر پیوستند. در زد و خورد پلیس و دانشجویان تعداد زیادی از دانشجویان دستگیر و گروهی نیز مجروح شدند. روزنامه رستاخیز در تحریف حقایق نوشت: «طبق اطلاع بین گروهی از دانشجویان مذهبی و دست چپی دانشگاه آذرآبادگان اختلاف افتاد.»[۶۰]

شیوه عمل گردانندگان این قیام به این شکل بود که در مقابل هریک از مؤسسات وابسته به رژیم یا امیریالیسم جهانخوار و مراکز فساد فعالین و رهبران قیام طی سخنرانی ها، دلیل به آتش کشیدن آنها را بیان می کردند و بعد آن محل به آتش کشیده می شد.

در اعلامیه ای که به امضای «دانشجویان مبارز مسلمان دانشگاه تبریز» بعد از فایل پاورپوینت کامل قیام ۲۹ بهمن تبریز صادر گردید میزان خسارات وارده در این قیام به رژیم چنین عنوان شد:

«تعداد بانک سوخته ۶۲ واحد

تعداد بانکهای خرد شده ۹۷ واحد

تعداد سینماهای سوخته شده ۳ واحد

تعداد سینماهای خرد شده ۷ واحد

تعداد اتومبیل سوخته شده ۳۷ واحد

تعداد ادارات و سازمانهای دولتی خرد شده ۱۹۶ واحد

تعداد ادارات و سازمانهای دولتی سوخته شده ۱۲ واحد[۶۱]»

ارزیابی قیام و نظم انقلابی آن

«در چهلم شهدای قیام خونین طلاب قم شهر تبریز قیامی نمود که بزرگترین ضربه ای بود که به طور ناگهانی و غیرمنتظره بر سلطنت پنجاه ساله پهلوی وارد ساخت و سر مشقی شد برای مردم شهرهای دیگر ایران.[۶۲]

کنسول آمریکا در تبریز پس از قیام تبریز نتیجه گیری کرد که این قیام: «دروازه ها را برای نبردهای مذهبی و اجتماعی که به سادگی آرام نخواهد شد، تکرار می شود، نخواهد شد، باز کرد[۶۳]».

قیام تکبیرگویان مردم تبریز از قیام قم مهیب تر و دردناکتر بود که با راستی آن را می توان «قتل عام تبریز» نامید.[۶۴] خبرگذاریهای خارجی آن را بسیار وخیم تلقی کردند که نسبت به تظاهرات مذهبی قبلی در قم وسیعتر بود.[۶۵] قیامی که نمونه ای درخشان از استفاده سیاسی از سنتهای شیعی بود.[۶۶]

در این قیام بود که برای نخستین بار پس از قیام ۱۵ خرداد ۴۲ ارتش مستقیما به سرکوبی مردم پرداخت ولی اولین نمونه هایی از پیوستن ارتش به ملت مشاهده گردید.[۶۷] تظاهرات چهلم قیام تبریز جنبه تقریبا سراسری شکور را پیدا کرده بود. مردم اصفهان، شیراز، یزد، جهرم و اهواز کشته هایی دادند و مراسم چهلم آنها در ۱۰ /۱ /۵۷ باعث تظاهرات و تجمع های بیشتری در داخله و توجه جدیدی در خارج به فجایع و وقایع ایران گردید.[۶۸]

چون این قیام با برنامه ریزی دقیق قبلی دانشجویان مسلمان مبارز[۶۹] دانشگاه تبریز و روحانیت پیرو خط امام به رهبری آیت الله قاضی بود چنان از گستردگی و عمقی برخوردار بود که مامورین ساواک هرچند روز شنبه، وضعیت شهر را غیرعادی ارزیابی کرده بودند اما از پیش بینی قیامی به این عظمت به دلیل همان برنامه ریزی دقیق آن عاجز ماندند.[۷۰]

هرچند قیام تبریز همراه با تخریب و آتش سوزی و قهر انقلابی بود ولی مسئولان رژیم نتوانستند به مردم تبریز نسبت غارتگری بدهند و مدعی شوند که مردم بخاطر غارت و چپاول دست به شورش زده اند یا به خاطر نفع شخصی مکانی را تاراج کرده اند.

دانشجویان مبارز مسلمان در این قیام نقش مهمی در نظم دادن به آن ایفا نمودند، سعی داشتند به عنوان سردمداران و هدایت کنند مردم، از خرابکاری بی هدف در جریان عمل جلوگیری نمایند، و مردم را از هرگونه غارت بازدارند.

مردم به بانکها حمله می کردند اما یک قطعه اسکناس هم برنمی داشتند. هرجا بانکی در طبقه زیرین خانه مسکونی قرار داشت فقط به شکستن شیشه آن اکتفا می کردند. به هیچ یک از وسائل اماکن عمومی مورد تعرض واقع نشد اتومبیل های مردم در کنار خیابانها سالم بود ولی وسائل نقلیه دولتی و حزبی مورد حمله قرار می گرفت. به هیچ مدرسه و یا مرکز فرهنگی آسیبی نرسید.[۷۱]

در این بین عناصری از ساواک میان مردم بودند و سعی داشتند که حرکت اصیل مردمی را منحرف کرده و آنها را به خردکردن مغازه های عادی و معمولی بکشانند. اما هدایت دانشجویان، تلاش آنها را خنثی نمود. در یک قسمت دیگر که عناصری ساواکی مردم را تشویق به خرد کردن پرورشگاه کودکان می کردند. چند دانشجو با رفتن به جلوی نردهای پروشگاه خور را سپر قرار دادند و با فریادهای بلند مردم را آگاه کردند و آنها فهماندند که این افراد مشوق حمله به پروشگاه، ماموری ساواک هستند.[۷۲]

نمونه های دیگر ینگونه اقدامات ساواکیهای میان مردم که با اقدام به موقع دانشجویان که تظاهرات را رهبری می کردند خنثی شد، موارد زیر است: الف: موقعی که یک صف طولانی از مردم پس از آتش زدن کتابخانه آمریکائیان از مقابل بیمارستانی عبور می کرد یک نفر شعار می دهد، بیمارستان را بسوزانند. اما بلافاصله یکی از رهبران تظاهرات طی سخنان کوتاه توضیح می دهد که این محل، محل بستری شدن بیماران مردم است، نباید آن را آتش زد و مردم را به ادامه راه دعوت نمود به دنبال آن مردم با نظم و آرامش از جلوی بیمارستان گذشتند حتی از دادن شعار برای رعایت حال بیماران خودداری نمودند.

ب: هنگامی که مردم تظاهرکننده به خیابان پهلوی سابق رسیدند از

  راهنمای خرید:

  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل قیام ۲۹ بهمن تبریز”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *