خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل آستانه حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام
خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل آستانه حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام قیمت اصلی 224,700 تومان بود.قیمت فعلی 169,200 تومان است.
بازگشت به محصولات
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب Soil microbiology, ecology, and biochemistry
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب Soil microbiology, ecology, and biochemistry قیمت اصلی 67,500 تومان بود.قیمت فعلی 30,000 تومان است.
فقط اینقدر👇 دیگه زمان داری با تخفیف بخریش
00روز
20ساعت
57دقیقه
02ثانیه

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل تفسیر قرآن در دوران اولیه اسلام

قیمت اصلی 224,700 تومان بود.قیمت فعلی 169,200 تومان است.

تعداد فروش: 74

فرمت فایل پاورپوینت

2 آیتم فروخته شده در 55 دقیقه
4 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
توضیحات

با فایل فایل پاورپوینت کامل تفسیر قرآن در دوران اولیه اسلام یک ارائه‌ی بی‌نقص بسازید!

پاورپوینتی زیبا و کاربردی:

فایل فایل پاورپوینت کامل تفسیر قرآن در دوران اولیه اسلام شامل ۱۱۸ اسلاید کاملاً حرفه‌ای و چشم‌نواز است که برای ارائه‌ی مستقیم یا چاپ آماده شده‌اند.

آنچه فایل فایل پاورپوینت کامل تفسیر قرآن در دوران اولیه اسلام را متمایز می‌کند:

  • طراحی مدرن و هدفمند: فایل پاورپوینت کامل تفسیر قرآن در دوران اولیه اسلام با ترکیب رنگ‌ها و چیدمان هوشمندانه، به انتقال بهتر مفاهیم کمک می‌کند.
  • کاربری راحت و سریع:فایل پاورپوینت کامل تفسیر قرآن در دوران اولیه اسلام بدون نیاز به ویرایش‌های پیچیده، فقط فایل را باز کنید و ارائه دهید.
  • کیفیت بالا برای نمایش: همه‌ی اسلایدها با رزولوشن مناسب و ساختاری منظم آماده ارائه هستند.

ساخته‌شده با دقت و استانداردهای بالا:

فایل پاورپوینت کامل تفسیر قرآن در دوران اولیه اسلام با رعایت جزئیات طراحی شده تا در هر محیطی بدون مشکل نمایش داده شود. هیچ‌گونه بهم‌ریختگی یا ایرادی در اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل تفسیر قرآن در دوران اولیه اسلام وجود ندارد.

تذکر:

در صورت مشاهده‌ی تفاوت در کیفیت، احتمال استفاده از نسخه‌های غیراصلی وجود دارد. نسخه معتبر فایل پاورپوینت کامل تفسیر قرآن در دوران اولیه اسلام با دقت توسط تیم طراحی آماده شده است.

همین حالا دانلود کن و با فایل پاورپوینت کامل تفسیر قرآن در دوران اولیه اسلام مخاطب‌هات رو تحت تاثیر قرار بده!


بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل تفسیر قرآن در دوران اولیه اسلام :

مقدمه

«تفسیر» (جمع آن تفاسیر) یک اسم است که از فعل «فسَّر، یفسّر، تفسیر» استخراج شده و به معنای توضیح و شرح دادن، روشن ساختن، تعیین و تفسیر کردن است. «تفسیر» همچنین به معنای روشن ساختن معنای یک کلمه است که فهم آن مشکل می باشد (ابن منظور،۱۹۹۴، ۵۵: v؛ الزبیدی، n.d، ۴۷۸ iii). از نظر فنی، «تفسیر» اصطلاحی است که هم به تلاش های پژوهشگرانه برای توضیح و فهم پذیر تر کردن قرآن اشاره دارد و هم به شاخه ای از علوم اسلامی که به آن می پردازد. واژه «تفسیر» فقط یک بار در قرآن آمده است و آن مربوط به آیه ۳۳ سوره فرقان است: « هیچ مثلی برای تو نیاورند؛ مگر آن که ما در برابر برای تو سخن حق را بیاوریم، با بهترین شرح و بیان (تفسیراً)». «تأویل» واژه ای است که معنایی شبیه تفسیر دارد. تأویل از فعل «اوّل، یؤوّل، تأویل» استخراج شده و به معنای تعبیر رؤیاها، توضیح دادن، تبیین کردن، تفسیر کردن، کشف نمودن، روشن ساختن و نتیجه دادن است. برخی دانشمندان فکر می کنند دو واژه تفسیر و تأویل از ابتدا معانی متفاوتی داشته اند، اما برخی دیگر معتقدند حداقل تا پایان قرن نهم میلادی هیچ تفاوتی در معنای این دو واژه نبود. واژه تأویل در ۱۷ جای قرآن و به طور کلی در ۱۵ سوره با معانی مختلف مثل «نتیجه نهایی یا مقصود یک چیز»، «تفسیر یک رؤیا» و «تشریح یک سخن» آمده است. واژه تأویل هنگامی به شکل مفهوم مشخصی درآمد که برای اشاره به شخصی به کار گرفته شد که از توانایی های عقلی و فکری خود برای تفسیر یک واژه یا متن استفاده می کرد.

نیاز برای تفسیر قرآن از زمان نزول آن وجود داشت و ناشی از ماهیت متن و فرآیند گسترش جامعه اسلامی است. در واقع، قرآن به لهجه قبیله قریش که در مکه ـ زادگاه پیامبر ـ نازل شد. با این وجود هنگامی که اسلام به قبایل دیگر گسترش یافت، برخی واژه ها برای آن ها به طور صحیح قابل فهم نبود یا از نظر آن ها معنای متفاوتی داشت. قرآن همچنین از واژه های غریبی استفاده کرده است که هیچ کس در وهله اول نمی تواند معنای آن ها را دریابد.

تقاضا برای حل تناقضات آشکار در برخی آیات، دلیل دیگر ظهور تفسیر در دوران اولیه اسلام بود. این حقیقت که برخی آیات در قرآن «محکم» (دارای معنای واضح) و برخی دیگر «متشابه» (مبهم) هستند، مسلمانان را برآن داشت تلاش های گسترده ای برای فهم بهتر آیات متشابه انجام دهند. قرآن در آیه هفتم از سوره آل عمران به روشنی به این موضوع اشاره می کند؛ هنگامی که می گوید: «آن گروهی که در دلشان میل به باطل است، در جست جوی فتنه و تأویل آن به دنبال متشابه می روند».

مسئله مهم دیگر لازم به توضیح و تبیین، داستان های قرآن بود. داستان های قرآن برخلاف داستان های تورات و انجیل، در سراسر متن آن پراکنده اند و گاهی تکرار شده اند. این داستان ها عموماً جزئیات را دربرندارند و بیشتر برای حمایت از پیام پیامبر آورده شده اند. ذکر نکردن جزئیات، تفسیر داستان های قرآن را ـ با هدف ارضای اشتیاق مسلمانان برای دانستن بیشتر در مورد آن ها ـ ضروری ساخته بود.

بروز تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جامعه اسلامی بعد از محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) دلیل دیگر نیاز به تفسیر بود. گسترش جامعه اسلامی به درون مرزهای ایران و بیزانس در دوران جانشینان سیاسی پیامبر، مشکلات جدیدی پدید آورد و مسلمانان برای حل این مشکلات به قرآن ـ به عنوان منبع دانش و نصیحت ـ روی آوردند. به علاوه کشمکش های سیاسی خیلی زود به حوزه دین کشید که طی آن برخی از قرآن در کنار روایات، برای دفاع از مواضع خود، حتی به قیمت تفسیر وارونه آیات، استفاده کردند.

اگرچه قرآن از همان زمان نزول تفسیر شد، اما اخبار و احادیثی هست که خواهان احتیاط در تفسیر قرآن است یا حتی خوانندگان را از این کار باز می دارد.

برخی احادیث به آن هایی که نظرات خود را در مورد قرآن بیان می کنند، هشدار می دهند که این کار اشتباه است: «هر کسی که برپایه دانش خود در مورد قرآن سخن بگوید، به خطا رفته است؛ حتی اگر حق با او باشد» (الترمذی، تفسیر۱، ابوداوود، علم: ۵). در حدیث دیگری آمده است که چنین افرادی به جهنم می روند.

شاید بتوان گفت استفاده از تفسیر قرآن در متن کشمکش های شدید سیاسی و اختلاف های فکری دوران های اولیه اسلام، موجب اتخاذ رویکردی محتاطانه به جنبش تفسیر و داستان های بعد از آن شد. بر این اساس است که احمدبن حنبل (وفات: ۸۵۵/ ۲۴۱) می گوید: «سه چیز به هیچ وجه واقعیت ندارد: تفسیر، ملاحم و لشکرکشی های نظامی (مغازی)؛ (السیوطی، اتقان، : ۲۲۷).

در مورد روش های تفسیر چند رهیافت متفاوت را می توان برشمرد. یک رهیافت توضیح و تبیین قرآن در مورد خودش است. این شیوه بهترین شیوه تفسیر است. تفسیر قرآن توسط خودش به چند طریق انجام می گیرد، مثل مقید کردن یک سخن مطلق؛ محدود کردن معنای عمومی یک جمله؛ توضیح دادن در مورد وضعیت های متشابه؛ بیانات مبهم و کلمات ناآشنا؛ بیان بهترین معنا در میان چندمعنای مختلف؛ و تشریح و تبیین مفصل جملات کوتاه و موجز. گاهی توضیح یک آیه در آیه دیگری طی همان سوره می آید.

برای مثال به دنبال آیه یک سوره مائده که نوشته است: «همه بهائم برای شما حلال گردید؛ به جز آن چه ذکر خواهد شد»، تقریباً بدون فاصله این آیه آمده است که: «آن چه به عنوان غذا برای شما حرام است، عبارت است از: گوشت مردار، خون، گوشت خوک و آن چه با نام غیر خدا کشته شده است؛ همچنین حرام است آن چه با خفه کردن، ضربه زدن، از بلندی افکندن یا شاخ زدن منجر به مرگ شده است؛ همچنین است نیم خورده درندگان؛ جز آن را که به شکل مقتضی بتوانید ذبح کنید؛ همچنین است آن چه را که برای بت ها قربانی می کنید (سوره مائده، آیه ۳). گاهی اوقات، تفسیر یک آیه در سوره دیگر می آید. برای مثال تفسیر آیه ۴ سوره حمد را که می گوید «او پادشاه روز جزاست» «مالِک یوْمِ الدِّینِ» می توان در آیات ۱۷ تا ۱۹ سوره انفطار یافت: «وتو چگونه به روز جزا آگاه توانی شد؟ باز هم تو چگونه به روز جزا آگاه توانی شد؟ آن روز هیچ کس قادر به هیچ کاری برای کسی نیست و تنها حکم و فرمان در آن روز با خداست».

به طور سنتی گفته شده است که تفسیر قرآن توسط پیامبر آغاز شده است. بدون شک پیامبر با پرسش هایی در مورد آن چه از وحی دریافت می کرد و به مردم انتقال می داد، روبه رو می شد و باید به آن ها پاسخ می داد. برخی آیات با این عبارت آغاز شده است که می گوید: «آن ها از تو می پرسند (یسألونک)». کاملاً طبیعی است که برخی از پرسش هایی که از پیامبر پرسیده می شد، توسط قرآن پاسخ داده شود و برخی دیگر را خود پیامبر پاسخ دهد. گاهی هم پرسش هایی در مورد توصیف ها و زبان به کار رفته در کتاب مقدس قرآن، از پیامبر پرسیده می شد؛ بیشتر توسط افرادی که عضو قبیله او نبودند. بنابراین اگرچه این کار به طور نظام مند انجام نمی گرفت؛ اما مطمئناً او در مورد بخش هایی از قرآن نظر می داد. در عین حال بخش هایی از قرآن که پیامبر آن ها را تفسیر کرد، بسیار کوچک و محدود بود و نیازی به توضیحات گسترده در مورد آن ها نبود. با توجه به این حقیقت که سابقه و شأن نزول بیشتر آیات برای مردم آن زمان شناخته شده بود، بیشتر مردم معاصر پیامبر قرآن را می فهمیدند.

تفسیر پیامبر از آیات قرآن، بیشتر در محور پرسش هایی در مورد خود آیات یا درخواست تشریح بیشتر توضیحات مختصر قرآن، توضیح کلمات غریب و ناآشنا یا بیان مأموریت و رسالت وی قرار داشت، بنابراین تفسیر پیامبر از قرآن در مقایسه با نهضت تفسیر دوره های بعد، تفسیری منظم نبود. نمی توان گفت تفسیر پیامبر از قرآن تفسیری طولانی و جامع از آیات و واژه ها بوده بلکه وی تنها برای توضیح آن چه مدّنظر قرآن بوده، تلاش می کرد. در این میان «سنت» پیامبر اهمیت ویژه ای دارد، چرا که توضیح های کوتاه قرآن را روشن می سازد.

تفسیر همچنین به عنوان ابزاری برای کمک به اجرای شعائر و مناسک دین مورد استفاده قرار می گرفت. مسلمانان به رهنمودهای پیامبر برای آگاهی یافتن از مهلت زمانی نمازهای روزانه و چگونگی اجرای آن ها، چگونگی و زمان پرداخت زکات و چگونگی اجرای مناسکی مثل حج نیاز داشتند.

در دوران زندگی پیامبر و در شرایطی که حاکمیت داشت، تفسیر یاران وی از قرآن تنها شامل نقل تفسیر پیامبر از قرآن بود. در این زمان، مسلمانان هنگام رویارویی با مشکلی در فهم قرآن این مشکل را با رجوع به پیامبر حل می کردند. مسلمانان، «سنت» پیامبر را منطبق با قرآن می دانند و آن را می پذیرند. در واقع برخی آیات تصریح می کنند که پیامبر مأموریت دارد قرآن را تشریح و تبیین کند. در آیه ۴۴ سوره نحل آمده است: «ما بر تو نیز قرآن را فرستادیم؛ که تو توضیح دهی برای مردم؛ آن چه را که برای آن ها فرستاده شده است؛ باشد که آن ها در آن اندیشه و تفکر کنند». در آیه دیگری آمده است: «ما هیچ پیامبری را نفرستادیم به جز این که به زبان مردم خود تبلیغ کند تا امور را برای آن ها روشن گرداند» (ابراهیم/ ۴).

تفاسیر پیامبر از آیات قرآن را می توان در منابع مختلف جست جو کرد. یکی از این منابع کتاب های تفسیر است؛ منبع دیگر بخش های مربوط به تفسیر مندرج در مجموعه های احادیث است. در منابع دیگر مثل کتاب های تاریخ هم می توان تفاسیری از پیامبر را یافت. نمونه های متعددی در این زمینه وجود دارد: پیامبر توضیح داد که منظور قرآن از «صلاه الوسطی» در آیه ۲۳۸ سوره بقره همان نماز عصر است (ترمذی، تفسیر۲).

همچنین است توضیح پیامبر در مورد عبارت «الخیط الابیض» و «الخیط الاسود» (بقره/ ۱۸۷) به عنوان روشنایی روز و تاریکی شب (بخاری، تفسیر ۲۸؛ ترمذی، تفسیر ۲). همچنین می توان به توضیح پیامبر در مورد اصطلاح «وسط» در آیه ۱۴۳ سوره بقره اشاره کرد که نوشته است: «و ما شما را امت متعادل و میانه ای قرار دادیم (امهً وسطاً)». پیامبر منظور از «وسط» را در این آیه «متعادل» اعلام کرده است (ترمذی، تفسیر ۲).

طبیعی است که رویکردهای متفاوتی نسبت به تفسیر قرآن میان صحابه پیامبر و پیروان آن ها (تابعون) باشد.

برخی به دلیل استفاده یا سوءاستفاده از تفسیر در منازعات سیاسی یا به خاطر ترس از مسؤولیت اخلاقی از تفسیر دوری گزیدند. گفته می شود عمر خلیفه دوم، صبیغ را به خاطر نظرات خود در مورد آیات متشابه مجازات کرد (دارمی، مقدمه ۱۹؛ مالک، جهاد ۱۹). در عین حال این سخت گیری نمی تواند منعکس کننده نظر کلّی عمر در رابطه با تفسیر باشد. او نه تنها اجازه تفسیر آیات دیگر را صادر کرد، بلکه تفاسیر پیامبر از آیات قرآن را نقل کرد (ابوت، ۴۵۵: ۱۹۶۷). هنگامی که پرسش در مورد قرآن از سعید بن مسیب (وفات ۷۱۲ / ۹۴) شد، گفت: «من هیچ چیز در مورد قرآن نمی گویم».

برخی تابعان و صحابه توضیح و تبیین آن بخش هایی از قرآن را که فکر می کردند توضیح داده نشده یا از نظر معنا به هم نزدیک هستند، دارای اهمیت و ضروری می دانستند؛ در عین حال آیاتی که مورد نظر این افراد بود، بسیار کم بود. روش صحابه نیز همچون پیامبر، تنها تفسیر آیات متشابه و مبهم قرآن بود. صحابه تفاسیر پیامبر را نقل می کردند و خود نیز بر پایه نظر و فهم خویش قرآن را تفسیر می کردند. آن ها با بیان شأن نزول آیات، کمک زیادی به نهضت تفسیر، حتی بعد از خود، کردند. نمونه هایی از تفاسیر صحابه از قرآن در منابع زبان شناختی قرآن یا توضیحات در مورد عباراتی که نمی توان به طور کامل معنای آن ها را فهمید، یافت می شود.

نکته مهم و با اهمیت در مورد تفاسیر صحابه این است که این افراد مدتی طولانی با پیامبر ارتباط و به شأن نزول آیات آگاهی داشتند. در دوران بعد، دانشمندان تفاسیر صحابه را به عنوان منابع مهمی بعد از تفسیر پیامبر از قرآن تلقی کردند. مسلماً تفاوت هایی میان صحابه پیامبر از نظر دانش و توانایی وجود داشت. همچنین می توان گفت آن ها به طور مشخص نظرات مختلفی در مورد مفاهیم آیات قرآن داشتند. مسلمانان، بعد از وفات پیامبر، از نظرات شخصی خود (اجتهاد و رأی) برای حل مشکلاتی که ناشی از فهم های مختلف از قرآن بود، استفاده کردند. به علاوه در دوران صحابه، فرهنگ های ادیان و ملت های دیگر یا مسلمانان ساکن مناطق مجاور و در رأس آن ها فرهنگ یهود به عنوان یکی از منابع برای تفسیر قرآن مورد استفاده قرار می گرفت.

ابی بن کعب (وفات: ۶۴۰/۱۹)، عبدالله بن مسعود (وفات: ۶۵۲/۳۲)، علی بن ابیطالب (وفات: ۶۶۱/۴۰)، ابوموسی اشعری (وفات: ۶۶۲/۴۲)، زیدبن ثابت (وفات: ۶۶۵/۴۵)، عبدالله بن عباس (وفات: ۶۸۷/۶۸) و عبدالله بن زبیر (وفات: ۶۹۲/۷۳) برخی از صحابه پیامبر هستند که با نهضت تفسیر مرتبط بودند. مشهورترین آن ها عبدالله بن عباس، پسر عموی پیامبر است که البته از فرصت حضور طولانی کنار پیامبر برخوردار نبود. او منبع و مرجع موثقی در زمینه تفسیر، حدیث، فقه، لشکرکشی های نظامی (مغازی)، تاریخ عرب (ایام العرب) و ادبیات عرب دانسته می شد. گفته می شود پیامبر برای او دعا کرد و گفت: «پروردگارا، به او دانش و تأویل کتاب را عطا بفرما» (ابن سعد، ۳۶۵: و ۱۹۸۵؛ احمدبن حنبل ۲۶۹: I و ۱۹۹۳). ابن عباس همچنین از یهودیانی که به اسلام گرویدند، بهره برد. در این زمینه می توان از عبدالله بن سلام (۶۶۳/۴۳) و کعب الاخبار (۶۵۲/۳۲) نام برد. مرجعیت و محوریت ابن عباس در بخش تفسیر شاید ناشی از اسناد نادرست برخی روایات به وی به اعتبار این که جدّ و نیای سلسله عباسیان بود، باشد به یقین برخی از تفاسیری که به ابن عباس نسبت داده شده است، به او متعلق نیست.

در دوره تابعان تحولات مهمی در حوزه تفسیر رخ داد. علم تفسیر در آغاز به عنوان زیرمجموعه علم حدیث شکل گرفت، اما به تدریج به علمی مستقل تبدیل شد. حتی در این زمان نیز روش زنجیره انتقال (اسناد) برای تفسیر آیات قرآن مورد استفاده قرار می گرفت. افزایش اختلاف عقیده ها در مورد معنای برخی آیات یکی از موضوع های مهم مورد بحث در این دوره بود. شاگردانی که حضور صحابه را درک کرده بودند، نه تنها آن چه را که از اساتید خود شنیده بودند، نقل می کردند؛ بلکه خودشان نیز در مورد قرآن نظر می دادند.

نام برخی از اساتید مهم و شاگردان آن ها در دوره تابعان به شرح زیر است:

از جمله شاگردان ابن عباس می توان به سعید بن جبیر (وفات: ۷۱۳/ ۹۵)، مجاهد بن جبر (وفات: ۷۲۱/۱۰۳)، عکرمه (وفات: ۷۲۳/۱۰۵)، طاووس بن کیسان (وفات: ۷۲۴/۱۰۶)، عطاء بن ابی رباح (وفات: ۷۲۲/۱۱۴)، سعید بن المسیب (وفات: ۷۱۲/۹۴)، عبیدالله بن عتبه (وفات: ۷۱۶/۹۸) و قاسم بن محمد بن ابوبکر (وفات: ۷۲۵/۱۰۷) اشاره کرد.شاگردان ابی بن کعب عبارت بودند از: ابوالعالیه الریاحی (وفات: ۷۰۹/۹۰)، محمد بن کعب القرظی (وفات: ۷۲۶/۱۰۸)، و زید بن اسلم (وفات: ۷۵۳/۱۳۶). از شاگردان مفسر مشهور عراق عبدالله بن مسعود نیز می توان به علقمه بن قیس (وفات: ۶۸۲/۶۲)، مسروق (وفات: ۶۸۳/۶۳)، الاسود بن یزید (وفات: ۶۹۴/۷۵)، الحسن البصری (وفات: ۷۲۸/۱۱۰) و قتاده بن دیامه (وفات: ۷۳۵/۱۱۷) اشاره کرد. بیشتر افرادی که از آن ها نام بردیم و دیگرانی مثل وهب بن منبه (وفات: ۷۳۲/۱۱۴)، نافع (وفات: ۷۳۵/۱۱۷)، امر بن دینار (وفات: ۷۴۴/۱۲۶) و واصل بن عطاء (وفات: ۷۴۹/۱۳۲) از مشهورترین دانشمندان «موالی» هستند.

اهمیت دانشمندان تفسیر موالی و نقشی که آن ها در گسترش مکاتب تفسیر انجام دادند، به آسانی در این دوره قابل تشخیص است. اگرچه اختلاف عقیده هایی میان عرب ها، قبل از گرایش موالی به اسلام، وجود داشت؛ اما این اختلاف چنان گسترده و عمیق نبود که ظهور مکاتب مختلفی را به دنبال آورد. توجه و گرایش موالی به تفسیر، نقش تسهیل کننده ای داشت. یک علت گرایش موالی به تفسیر، نیاز به توضیح قرآن بود؛ زیرا عربی زبان مادری موالی نبود. علت دیگر، نبود مداخله قابل مقایسه عرب ها در تفسیر و دیگر علوم اسلامی بود. این امر از زندگی چادرنشینی و نبود هرگونه پیش زمینه فکری ناشی می شد. همچنین اشتغال عرب ها به امور روزمره در این زمینه مؤثر بود. قدرت حاکم و حلقه نخبگان سیاسی در اختیار آن ها بود و مهم ترین مشاغل اجرایی به آن ها اختصاص می یافت.

فرهنگ های یهودی و مسیحی نیز نقش مهمی در گسترش تفسیر بازی کردند. اصطلاح اسرائیلیات، معمولاً به چیزهایی اشاره دارد که از فرهنگ یهودی، به ویژه برای ادبیات تفسیر، قرض گرفته شده است؛ اما دامنه تفسیر چنان گسترده است که اخبار و گزارش های وارداتی از مسیحیت و دیگر فرهنگ ها را هم در بر می گیرد. برای مثال دانشمندان مسلمان برای تکمیل بخش های جامانده از داستان های مختصر ذکر شده در قرآن، بیشتر به انجیل روی آورده اند که جزئیات بیشتری را ارائه کرده است. در دوره تابعان، اقتباس از اسرائیلیات بر پایه اطلاعات دریافتی از تازه مسلمانان یهودی افزایش قابل ملاحظه ای یافت.

منابع سنتی تفسیر، مواضع متفاوتی در مورد این موضوع داشته اند که آیا می توان از منابع خارجی در تفسیر استفاده کرد؟ پیامبر در یک حدیث گفته است: «حتی اگر شده یک آیه، پیام من را منتقل کنید، دوباره آن را به نقل از پسران اسرائیل (بنی اسرائیل) بیان نمایید و هیچ مشکلی در انجام این کار وجود ندارد. اما اگر کسی به من دروغ ببندد، باید خود را برای جهنم آماده کند» (بخاری، انبیاء: ۵۰).

با این وجود اقوالی نیز هست که براساس آن ها پیامبر از رجوع به تورات انتقاد کرده است. گفته می شود وی هنگامی که صفحه ای از تورات در دستان عمر بود، عصبانی شد (احمدبن حنبل، ۶-۲۶۵: IV و ۱-۴۷۰: و ۱۹۹۳). جدا از این روایت، روایات دیگری وجود دارد که از اتخاذ رویکردی میانه در این زمینه خبر می دهند. پیامبر در یک حدیث چنین می گوید: «اقوال صاحبان کتاب را نه بپذیرید و نه رد کنید. به آن ها بگویید ما به خدا و آن چه به ما وحی شده است، ایمان داریم» (بخاری، تفسیر: ۱۱).

اگرچه گزارش هایی هست؛ مبنی بر این که برخی علما در جریان قرن اول کتاب های تفسیری در مورد قرآن نوشتند، اما این بدان معنا نیست که آن ها کل قرآن را تفسیر کردند. این تفاسیر در واقع رساله های کوتاهی بودند که توضیحاتی در مورد معنای برخی آیات مورد اختلاف میان مسلمانان یا روایاتی از پیامبر یا صحابه در مورد تفسیر برخی آیات را در برداشتند. یکی از این نوع تفاسیر به سعید بن جبر نسبت داده شده است. وی کتاب تفسیری را به درخواست عبدالمالک بن مروان نوشت و ب

  راهنمای خرید:

  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.