خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل با رحلت امام خمینی «ولایت الهی» باز ادامه یافت
خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل با رحلت امام خمینی «ولایت الهی» باز ادامه یافت قیمت اصلی 156,825 تومان بود.قیمت فعلی 87,125 تومان است.
بازگشت به محصولات
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب Tapeworms: A Medical Dictionary, Bibliography, And Annotated Research Guide To Internet References
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب Tapeworms: A Medical Dictionary, Bibliography, And Annotated Research Guide To Internet References قیمت اصلی 82,500 تومان بود.قیمت فعلی 45,000 تومان است.
فقط اینقدر👇 دیگه زمان داری با تخفیف بخریش
00روز
18ساعت
27دقیقه
21ثانیه

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل تحولات خاورمیانه و تاثیر آن بر اجرای برنامه های انقلاب سفید و سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد

قیمت اصلی 156,825 تومان بود.قیمت فعلی 87,125 تومان است.

تعداد فروش: 67

فرمت فایل پاورپوینت

2 آیتم فروخته شده در 55 دقیقه
3 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
توضیحات

آنتونی رابینز میگه : من در 40 سالگی به جایی رسیدم که برای رسیدن بهش 82 سال زمان لازمه و این رو مدیون کتاب خواندن زیاد هستم.

فایل پاورپوینت کامل تحولات خاورمیانه و تاثیر آن بر اجرای برنامه های انقلاب سفید و سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد؛ انتخابی مطمئن برای ارائه‌ای حرفه‌ای

اسلایدهایی آماده برای استفاده:

فایل فایل پاورپوینت کامل تحولات خاورمیانه و تاثیر آن بر اجرای برنامه های انقلاب سفید و سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد شامل ۱۲۰ اسلاید با طراحی دقیق و ساختاری استاندارد است که برای ارائه‌های رسمی یا چاپ، کاملاً مناسب و آماده استفاده می‌باشد.

ویژگی‌هایی که فایل فایل پاورپوینت کامل تحولات خاورمیانه و تاثیر آن بر اجرای برنامه های انقلاب سفید و سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد را متمایز می‌کند:

  • طراحی بصری حرفه‌ای:فایل پاورپوینت کامل تحولات خاورمیانه و تاثیر آن بر اجرای برنامه های انقلاب سفید و سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد با بهره‌گیری از رنگ‌بندی هوشمندانه و چیدمان اصولی جهت انتقال بهتر مفاهیم ارائه.
  • سهولت در اجرا: تمامی اسلایدها از پیش تنظیم شده‌اند و بدون نیاز به ویرایش، قابل استفاده هستند.
  • وضوح بالا و نظم ساختاری: کیفیت بالای عناصر گرافیکی و هماهنگی کامل در نمایش، تجربه‌ای بدون نقص را فراهم می‌سازد.

استاندارد بالا در تولید محتوا:

فایل فایل پاورپوینت کامل تحولات خاورمیانه و تاثیر آن بر اجرای برنامه های انقلاب سفید و سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد با رعایت اصول حرفه‌ای طراحی شده و عاری از هرگونه ایراد گرافیکی یا ناهماهنگی در نمایش می‌باشد.

نکته مهم:

در صورت مشاهده نسخه‌هایی با کیفیت پایین‌تر، توجه داشته باشید که ممکن است نسخه‌های غیررسمی باشند. نسخه اصلی فایل فایل پاورپوینت کامل تحولات خاورمیانه و تاثیر آن بر اجرای برنامه های انقلاب سفید و سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد تنها از طریق منبع معتبر در دسترس است.

هم‌اکنون فایل فایل پاورپوینت کامل تحولات خاورمیانه و تاثیر آن بر اجرای برنامه های انقلاب سفید و سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد را دریافت کرده و ارائه‌ای حرفه‌ای و متمایز تجربه نمایید


بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل تحولات خاورمیانه و تاثیر آن بر اجرای برنامه های انقلاب سفید و سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد :

مقدمه

با آغاز جنگ سرد سیاست خارجی ایالات متحده حول محور سد نفوذ اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت. در همین راستا ایالات متحده به دنبال «ثبات سازی» در مناطقی استراتژیک همچون خاورمیانه بود تا از این طریق مانع گسترش نفوذ اتحاد جماهیر شوروی شود (سلیمانی، ۱۳۹۱: ۹۴). در این دوران ایالات متحده به جنبش های رهاییبخش و انقلابی از دیدگاه جنگ سرد مینگریست (قنبری، ۱۳۸۴: ۱۲۸) و از رژیم های سرکوبگر و اقتدارگرا حمایت میکرد تا با سرکوب هرگونه اعتراض و جنبشی زمینه های نفوذ اتحاد شوروی را در منطقه خاورمیانه از بین ببرد.

بااین حال تحولاتی که از اواسط دهه ۵۰ میلادی در منطقه خاورمیانه روی داد موجب طغیان جنبش های ملی و مردمی و نفوذ اتحاد شوروی در خاورمیانه گردید. در این زمان کشور ایران با توجه به موقعیت استراتژیک آن حلقه ای مهم در زنجیره پیمان های دفاعی طراحیشده از سوی غرب به دور اتحاد شوروی بود و نقشی حیاتی در سیاست سد نفوذ شوروی در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه بازی میکرد. هدف ما در این مقاله پاسخ به این پرسش است که تحولاتی که از اواسط دهه ۵۰ میلادی در منطقه خاورمیانه روی داد چه تأثیری بر سیاست داخلی ایران داشته است ؟ فرضیه ما بر این اساس است که تحولات خاورمیانه در این دوره موجب بروز جنبش های ملت گرایانه (پان عربیسم) و نفوذ شوروی در منطقه خاورمیانه گردید. جنبش توده های مردم از یکسو پایه های رژیم های محافظه کار منطقه را به لرزه درآورد از سوی دیگر نفوذ شوروی در منطقه آن ها را گرفتار رقابت قدرت های بزرگ نمود. در این زمان مقامات ایالات متحده که نگران گسترش و بروز ناآرامی در ایران، سقوط رژیم پهلوی و گسترش نفوذ شوروی بودند، برنامه اصلاحات از بالا یا انقلاب کنترل شده ای را تجویز کردند که در ایران تحت عنوان «انقلاب سفید» به اجرا گذاشته شد. هدف از اجرای این برنامه گسترش پایگاه مردمی رژیم شاه بود تا از این طریق آن را در برابر فشارهای منطقه ای و گسترش نفوذ شوروی مصون دارد. بااین حال برنامه انقلاب سفید با واکنش روحانیت و مردم مواجه گردید. هنگامیکه اعتراضات و ناآرامیهای مردمی میرفت تا ایده و غرض اصلی آن یعنی حفظ رژیم شاه به عنوان سدی در برابر حرکت های چپ گرایانه منطقه ای و نفوذ شوروی را نقش بر آب کند، شاه با حمایت قاطع ایالات متحده اقدام به سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد نمود.

ادبیات پژوهش

محمدجواد موسی نژاد در مقاله ای با عنوان «دولت پهلوی، اصلاحات ارضی و نظریه توسعه روستو» به بررسی نظریه توسعه روستو و تطبیق آن با فرآیند اجرای اصلاحات ارضی و توسعه روستایی در ایران پرداخته است. موسی نژاد نتیجه میگیرد که مقابله با نفوذ شوروی و ادغام ساختار سیاسی و اقتصادی ایران در نظام سرمایه داری دو هدف عمده ایالات متحده از اجرای برنامه اصلاحات اجتماعی بود که نهایتاً موجب شد طبقه روستایی عموماً غیرانقلابی ایران به نیروهای انقلابی شهری بپیوندند (موسی نژاد، ۱۳۹۶).

احمد اشرف نیز در مقاله «از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی» منشأ اجرای برنامه های انقلاب سفید را «خارج از حکومت» و مشخصاً دولت کندی میداند که «فرآیندی بدون طرح و برنامه» داشت. وی نیروی محرکه اجرای برنامه اصلاحات ارضی در ایران را باور دولت کندی و مارکسیست های ایران به دو امر موهوم «انقلاب دهقانی قریب الوقوع در ایران» و «اجتناب ناپذیری اصلاحات ارضی به دلیل توسعه سرمایه داری» توصیف میکند (اشرف، ۱۳۸۳: ۱۱۲-۱۱۱) و در ادامه به بررسی تأثیر این اصلاحات بر طبقات اجتماعی ایران و بالأخص روستاییان میپردازد.

عباس خلجی در کتاب «اصلاحات آمریکایی و قیام پانزدهم خرداد (۱۳۴۲-۱۳۳۹)» انگیزه ایالات متحده از اجرای برنامه اصلاحات ارضی را سد نفوذ کمونیسم، تغییر ساختار اجتماعی و اقتصادی ایران به منظور ایجاد شرایط مناسب برای سرمایه گذاری خارجی و فعالیت شرکت های چندملیتی و استعمار نو میداند. وی منشأ و خاستگاه انقلاب سفید را ضرورت های سیاسی اجتماعی داخلی ایران و نیازهای اقتصاد آمریکا برای به فروش رساندن تولیدات خود در بازارهای بین المللی به خصوص جهان سوم توصیف میکند. (خلجی، ۱۳۸۱) April Summit در مقاله «For a White Revolution: John F. Kennedy and the Shah of Iran» مینویسد که دولت کندی امیدوار بود انقلاب سفید از یک انقلاب کمونیستی در ایران جلوگیری کند. بااین حال او بیشتر به تحولات بعد از آغاز اصلاحات میپردازد و معتقد است که ترس ایالات متحده از نفوذ شوروی و عدم توافق میان سیاست گذاران آمریکایی باعث شد تا شاه از این موقعیت برای به دست آوردن کمک های مالی و تجهیزات نظامی بیشتر و افزایش قدرت خود استفاده کند. (۲۰۰۴ ,Summit)

Ben Offlier در کتاب «,US Foreign Policy and the Moderinzation of Iran Kennedy, Johnson, Nixon, and the Shah» معتقد است که در دوران کندی نیز مسئله ثبات ایران بر مدرنیزاسیون اولویت داشته و او هم بر اختلافات داخلی در دولت کندی در خصوص رویکرد نسبت به مدرنیزاسیون تأکید میکند و نتیجه میگیرد که اصولاً ایدئولوژی مدرنیزاسیون در دولت کندی وجود نداشت و محور سیاست های کندی نسبت به بخش های مهم جهان سوم نظیر ایران نبود. (۲۴-۴۸: ۲۰۱۵ ,Offlier)

اکثر منابعی که به بررسی منشأ اجرای برنامه های انقلاب سفید در ایران پرداخته اند صرفاً در سطح تحلیل کلان و با اشاره به تغییر در دیدگاه هیئت حاکمه ایالات متحده بوده و اشاره ای به تحولات منطقه ای خاورمیانه در دوره موردبحث نداشته اند. توجه به شرایط و عوامل منطقه ای به معنای نادیده گرفتن شرایط و عوامل داخلی و بین المللی نیست ولیکن غفلت از شرایط منطقه ای در این دوره که حتی میتوان گفت نظام بین الملل و سیاست قدرت های بزرگ را نیز تحت تأثیر قرار داد، موجب نارسایی تحلیل خواهد بود.

چارچوب نظری

پژوهشگران برای تحلیل پدیده های سیاسی از سطوح مختلف تحلیل استفاده می کنند.

پاتریک مورگان از پنج سطح تحلیل فردی، نهادهای تصمیم گیرنده (دیوانسالاری)، ملت – کشوری، منطقه ای و بین المللی نام میبرد. وی معتقد است که گرچه کشورها بازیگران اصلی روابط بین الملل هستند اما به تنهایی عمل نمیکنند لذا توجه پژوهشگران را به مطالعات منطقه ای جلب میکند. به اعتقاد باری بوزان نیز بررسی ملاحظات امنیتی کشورها در سطح کلان یا خرد کافی نیست زیرا دولت ها در خلأ زندگی نمیکنند و با محیط پیرامونی و دولت های اطراف و همسایه خود نیز در تعامل هستند، لذا معتقد است توجه به سطح تحلیل منطقه ای این نارسایی در تحلیل را رفع خواهد کرد. (جعفری ولدانی، ۱۳۹۶: ۲۳) گرچه اساس تئوری نئولیبرال کنت والز تأکید بر ساختار قدرت در سطح نظام بین الملل است ولیکن والتز اهمیت ویژه ای برای سطح تحلیل منطقه ای قائل است و محمد ایوب نیز بر سطح تحلیل منطقه ای بیش از سطوح دیگر تأکید میکند (جعفری ولدانی، ۱۳۸۵: ۲۲۵).

سائول کوهن جنگ سرد را به سه مرحله «۱) حلقه مهار حوزه دریایی در امتداد «پیرامون نزدیک» حوزه اوراسیای قاره ای؛ ۲) نفوذ کمونیستی به حوزه دریایی؛ ۳) عقب نشینی کمونیستی از حوزه دریایی و افول قدرت شوروی» تقسیم بندی میکند. به اعتقاد وی نقشه ژئوپلیتیکی جهان در مرحله نخست و بخش زیادی از مرحله دوم بازتاب نظام سلسله مراتبی دوقطبی انعطاف ناپذیر بوده و بخش اعظم کشورهای جهان در حوزه ژئواستراتژیک قدرت بری شوروی یا قدرت بحری ایالات متحده قرار داشته اند. در مرحله نخست خاورمیانه در حوزه ژئواستراتژیک قدرت بحری یعنی ایالات متحده قرار داشت ولیکن در مرحله دوم نفوذ اتحاد شوروی در حوزه قدرت بحری موجب شکل گیری «نوار شکننده خاورمیانه» شد (کوهن، ۱۳۸۷: ۱۵۱-۱۳۱). کمربند شکننده یا «نوار شکننده» عبارت است از «مناطقی استراتژیک که به لحاظ داخلی عمیقاً دچار اختلاف و دودستگی بوده و در رقابت میان قدرت های بزرگ حوزه های ژئواستراتژیک گرفتارشده اند.» (کوهن، ۱۳۸۷: ۹۷) در این مناطق رقابت قدرت های بزرگ از طریق فراهم ساختن امتیازات اقتصادی، تسلیحاتی و سیاسی برای موکلینشان، شدت چندپارگی را افزایش میدهد. در نوار شکننده کشمکش میان دولت ها به علت ذات ناهمگن بیشتر این دولت ها بسیار محتمل است که به همسایگانشان گسترش یابد. (۴۸ : ۲۰۱۵ ,Cohen) مطالعه کشمکش ها در نوار شکننده نشان میدهد که دولت ها به علت چندپارگی درونیشان – شکاف های قومی، مذهبی یا زبانی- با امکان تشدید کشمکش ها به سبب دخالت قدرت های خارجی، در ورطه جنگ داخلی میافتند. (۱۲۴:۲۰۱۸ ,Saman Zulfqar) دولت های محوری گرفتار در نوار شکننده حقیقتاً شکننده، نیازمند و بیثبات هستند و به عنوان یک قاعده واجد بیثباتی سیاسی و سطح پایین توسعه اقتصادی و اجتماعی می باشند.

(۲: ۲۰۱۴ ,Others &Tim Sweijs) در یک جمع بندی میتوان «جنگ های مرحله ای»، «استقرار یگان های نظامی قدرت های بزرگ» و «مقاومت نیروهای سیاسی و اجتماعی» را از ویژگیهای بارز نوار شکننده دانست. (پوستین چی، ۱۳۸۷: ۱۳۷)

شکل گیری نوار شکننده موجب میشود که سیاست خارجی و داخلی کشورهای این منطقه از یکسو تحت تأثیر سیاست ها و اعمال نفوذ قدرت های بزرگ و از سوی دیگر متأثر از اختلافات و رقابت های درون منطقه ای شکل بگیرد و بنابراین متفاوت از دولت هایی باشد که صرفاً در یک منطقه ژئوپلیتیک تحت یک حوزه ژئواستراتژیک بری یا بحری قرار دارند.

در ادامه به رویدادهای عمده ای که از اواسط دهه ۵۰ میلادی موجب شکل گیری نوارشکننده خاورمیانه شد و اثراتی ژرف بر سیاست خارجی و داخلی کشورهای منطقه خاورمیانه داشت، می پردازیم:

کودتای افسران آزاد و سرنگونی حکومت سلطنتی مصر

در ۲۳ ژوئیه ۱۹۵۲ (۱۳۳۱) گروهی از نظامیان مصری تحت عنوان «افسران آزاد» به رهبری سرهنگ جمال عبدالناصر علیه نظام سلطنتی کودتا کرده و رژیم ملک فاروق پادشاه این کشور را سرنگون کردند. انتخاب نام «افسران آزاد» خود نشان دهنده این است که کودتای نظامیان مصری صرفاً یک کودتای نظامی شبیه آنچه در کشورهای آمریکای لاتین مرسوم است، نبود (قادری، ۱۳۸۶: ۱۳۹) و نظامیان مصری صرفاً به دنبال تغییر رژیم، جابجایی حاکمان و به دست گرفتن قدرت نبودند بلکه تغییرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی عظیمی را مدنظر داشتند.

نظامیان مصری در ابتدا به دنبال تحقق ۶ اصل زیر بودند: نابودی امپریالیسم و دست نشاندگان آن در میان خائنان مصری؛ لغو فئودالیسم ؛ پایان دادن به سرمایه انحصاری و سلطه سرمایه بر حکومت؛ برقراری عدالت اجتماعی؛ ایجاد ارتش مقتدر ملی و به وجود آمدن زندگی سالم و دموکراتیک. نظامیان در مرحله اول موفق شدند که نظام پادشاهی مصر را که نمایانگر «اتحاد فئودالیسم، سیاست بازرگانی بورژوایی و نماد امپریالیسم» بود، دگرگون کرده و برنامه اصلاحات ارضی، نظارت بر انحصارات و گسترش صنعتی شدن کشور و همچنین خروج ارتش بریتانیا از این کشور را به اجرا درآورند (طارق اسماعیل، ۱۳۶۹: ۸۲-۸۱).

نگاهی به برنامه و اصول نظامیان مصری نشان میدهد که در ابتدا تمرکز اهداف و برنامه های نظامیان و شخص ناصر بر کشور مصر و حل مسائل و مشکلات آن بود ولی در ادامه تحولات و رویدادهایی که در منطقه خاورمیانه صورت گرفت، آنان را به سمت وسوی سیاست های رادیکالیستی، چپ گرایانه، نزدیکی به شوروی و پان عربیسم سوق داد. پاکسازی مصر از حضور بریتانیا و حفظ تمامیت ارضی مصر دو هدفی بود که ارتش مصر برای دستیابی به آن علیه نظام سلطنتی قیام کرد و در این موضع ضد امپریالیستی بود که ناسیونالیسم عرب صدای پرخروش خود را یافت. به عبارتی میتوان گفت که ناصر به واسطه ضدیت با امپریالیسم به سمت ناسیونالیسم عرب کشیده شد. برای ناصر ناسیونالیسم عرب در درجه اول یک وسیله برای دستیابی به برخی اهداف و ارزش های دیگر بود که در آن دوره هدف اصلی و ارزش والا مبارزه علیه بریتانیا و سیاست های امپریالیستی غرب بود. ناصر بر اساس تجارب در جنگ فلسطین معتقد بود که نه فقط مصر بلکه کل منطقه هدف طرح های امپریالیستی هستند و بایستی در منطقه حداقلی از یکپارچگی هدف و تلاش برای مبارزه جمعی با دشمنان امپریالیست وجود داشته باشد. بنابراین هنگامیکه در ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) ایده یک اتحاد غربی خطر انزوای مصر را نشان داد، ناصر شروع به تغییر جهت سیاسی و ایدئولوژیک از مصر به سمت جهان عرب نمود. (۱۳۹-۱۳۸: ۲۰۰۳ ,Dawisha)

پیمان بغداد

اولین نشانه های استراتژی «عربیسم» ناصر در زمان مقابله با انعقاد «پیمان بغداد» بروز و ظهور یافت (درویش پور، ۱۳۷۴: ۲۳۰). با آغاز جنگ سرد ایالات متحده به دنبال سد نفوذ اتحاد جماهیر شوروی از طریق ایجاد اتحادهای نظامی و دفاعی به دور این کشور بود. در این زمان بین ترکیه و عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و پاکستان عضو پیمان آسیای جنوب شرقی (سیتو) یک خلأ وجود داشت که مقامات ایالات متحده و مشخصاً وزیر خارجه آن دالس سعی میکردند با به وجود آوردن یک اتحاد ضد شوروی بین کشورهای خاورمیانه آن را پر کنند (درینیک، ۱۳۶۸: ۲۵۳-۲۵۲). در تابستان ۱۳۳۳ پیشنهاد شکل گیری چنین اتحادی از سوی انگلستان به عراق مطرح شد. ناصر با چنین اتحادی مخالف بود زیرا که آن را ادامه تلاش های دالس وزیر خارجه آمریکا در ۱۳۳۲ و پیمان دفاعی خاورمیانه در ۱۳۳۰ میدانست که به دنبال اتحاد اعراب زیر چتر حمایتی غرب و در راستای جنگ سرد علیه اتحاد شوروی بود. این در حالی بود که به اعتقاد ناصر زمین های اعراب تحت اشغال اسرائیل و پایگاه های انگلستان در منطقه فراوان بودند (قادری، ۱۳۸۷، ۱۵۱-۱۴۹)؛ اما شوروی کیلومترها از سرزمین اعراب دور بود.

به رغم مخالفت های ناصر، در ۲۴ فوریه ۱۹۵۵ (۱۳۳۳) عراق و ترکیه پیمان دفاعی جدید را امضا کردند و در ادامه پاکستان، ایران و انگلستان نیز به این پیمان پیوستند درحالیکه ایالات متحده به صورت عضو ناظر در آن شرکت نمود. در این زمان مطبوعات و رادیو صوت العرب مصر و سایر روزنامه های عربی به تحریک ناصر به شدت علیه این پیمان و اعضای آن تبلیغ میکردند ولیکن حساسیت مصریها نسبت به ایران بیش از دو کشور پاکستان و ترکیه بود. زیرا اولاً ترکیه و پاکستان هر دو سنی مذهب بودند و ثانیاً ترکیه و اعراب قبلاً در قالب امپراتوری عثمانی حضور داشتند و پاکستان نیز یک کشور غیر خاورمیانه ای و به دوراز منطقه موردادعای رهبری ناصر قرار داشت (واعظی و نجفی، ۱۳۸۸: ۷۰).

در اثر مخالفت های ناصر هیچ کشور عربی دیگر جز عراق به پیمان بغداد نپیوست. این امر موجب شد تا غربیها بر فشار خود بر ناصر افزودند و حتی درخواست های وی را برای خرید اسلحه، منوط به ورود به پیمان های نظامی غرب کردند. لذا ناصر به ناچار به سوی بلوک شرق و ۳۹ اردوگاه کمونیستی روی آورد (درویش پور، ۱۳۷۴: ۲۲۵ -۲۲۴). در آوریل ۱۹۵۵ (۱۳۳۴) ناصر در کنفرانس کشورهای عدم تعهد در باندونگ شرکت کرد و روابط نزدیکی با نهرو و تیتو برقرار نمود و توانست طی یک معامله تسلیحاتی سلاحی را که غرب از او دریغ کرده بود از چکسلواکی خریداری کند. توافق تسلیحاتی مزبور، الحاق مصر را به پیمان بغداد منتفی ساخت، راه رخنه شوروی را در خارج از منطقه نفوذ مرزی باز کرد و موجب تیرگی روابط بین دولت نظامی مصر و واشینگتن که تا آن موقع حسنه بود گردید (درینیک، ۱۳۶۸: ۲۵۶-۲۵۴).

بحران کانال سوئز

در سال ۱۹۵۵ (۱۳۳۴) رهبران مصر تصمیم گرفتند به منظور افزایش تولید برق و سطح زیر کشت زمین های کشاورزی سدی را بر روی رود نیل در آسوان احداث کنند. ازآنجایی که هزینه احداث این سد خارج از توان مالی مصر بود لذا درصدد برآمد تا از بانک جهانی وام بگیرد ولیکن بانک جهانی اعطای این وام را منوط به گرفتن بخشی از هزینه احداث سد از کشورهای دیگر کرد. علیرغم پیشنهاد وامی با شرایط مساعد از سوی اتحاد شوروی، مصریها به مذاکره با بانک جهانی و کشورهای غربی ادامه دادند. در این زمان ایالات متحده و بریتانیا پیشنهاد کمک تکمیلی را به مصریها ارائه کردند ولیکن در ۱۹ ژوئیه ۱۹۵۶(۱۳۳۵) به ابتکار وزیر خارجه آمریکا پیشنهاد خود را پس گرفتند. در واکنش به این اقدام، ناصر در ۲۶ ژوئیه یعنی در سالگرد سقوط سلطنت طی یک سخنرانی در اسکندریه، شرکت کانال سوئز را ملی اعلام کرد و در همین موقع کارمندان مصری، دفاتر شرکت را در اسمعیلیه تصرف کردند.

تصمیم ناصر موجب واکنش های گسترده ای در داخل مصر، جهان عرب و کشورهای غربی شد (درینیک، ۱۳۶۸: ۲۶۱-۲۶۰). درآمد کانال سوئز متعلق به فرانسه و انگلیس بود و به لحاظ اهمیت استراتژیک آن و اتکای اروپا به نفت خاورمیانه، از موقعیت فوق العاده ای برخوردار بود (درویش پور، ۱۳۷۴: ۲۲۷).

به دنبال این حوادث مذاکرات سه ماهه ای در لندن و نیویورک جریان یافت که طی آن ها بریتانیا درصدد تحمیل نوعی نظارت بین المللی بر آبراه سوئز بود اما موفق نشد زیرا آمریکایی ها حاضر نشدند برای اجبار مصر به اعمال فشار نظامی متوسل شوند. اما دولت های بریتانیا و فرانسه مصمم بودند که از نیروی نظامی استفاده کنند (منسفیلد، ۱۳۸۵: ۲۹۵)؛ لذا بر اساس یک برنامه از پیش طراحیشده با همدستی اسرائیل سرزمین مصر را موردتهاجم قرار دادند.

حمله سه جانبه انگلستان، فرانسه و اسرائیل به مصر پیامدهای گسترده ای داشت. شوروی با شدت «حمله سه جانبه» به کانال سوئز را محکوم کرد و تلاش زیادی نمود تا خود را به عنوان حامی استقلال مصر نشان دهد. نیاز مصر به تسلیحات نظامی و کمک های فنی و مالی شوروی موجب تقویت روابط دو کشور شد. از طرف دیگر بحران سوئز شکستی برای کشورهای فرانسه و انگلیس به شمار میرفت زیرا که موجب جایگزینی نفوذ ایالات متحده به جای آن ها شد. از این مقطع زمانی آمریکاییها تلاش نمودند متحدان منطقه ای خود را در چارچوبی انعطاف پذیرتر متحد سازند که از طریق اعلام «دکترین آیزنهاور» صورت گرفت. بر اساس «دکترین آیزنهاور» آمریکاییها متعهد شدند به هر یک از کشورهای منطقه که مورد تهدید یک کشور «تحت سلطه کمونیسم بین الملل» قرار گیرد کمک کنند (درینیک، ۱۳۶۸: ۲۶۸-۲۶۶).

پیروزی سیاسی ناصر به رغم شکست نظامی وی در جریان بحران کانال سوئز باعث انعکاس گسترده و اعتبار گفتمان «ناصریسم» در منطقه خاورمیانه شده و موجب تضعیف قدرت های غربی و متحدان منطقه ای آن ها گردید (هوشی السادات، ۱۳۹۴: ۲۱۱). همدستی فرانسه و انگلیس با رژیم غاصب اسرائیل در حمله به یک کشور عربی موجب شد که توده های عرب به این نتیجه برسند که راه حل مشکلات آن ها و مبارزه با امپریالیسم و استعمار، اتحاد آن ها با یکدیگر است لذا به دنبال بحران سوئز اعتراضات گسترده ای در میان توده های مردم در کشورهای عربی خاورمیانه بخصوص عراق، لبنان، سوریه و اردن به طرفداری از ناصر و با هدف اتحاد صورت گرفت که نهایتاً به اتحاد رسمی دولت های مصر و سوریه انجامید.

تشکیل جمهوری متحد عرب

در سال ۱۹۴۷ (۱۳۲۶) حزب بعث در سوریه تأسیس شد. این حزب که تمایلات وحدت طلبانه و پان عربیستی داشت توانست در سال ۱۹۵۶ (۱۳۳۵) وارد دولت سوریه شود.

به دنبال موج عربیسمی که منطقه خاورمیانه را در برگرفته بود شکری قوتلی رئیس جمهور سوریه تحت فشار حزب بعث و نظامیان این کشور، در ژانویه سال ۱۹۵۸ (۱۳۳۶) عازم مصر شد تا طی مذاکراتی پیمان اتحاد میان دو کشور را با ناصر امضا کنند. در اول فوریه ۱۹۵۸ (۱۳۳۶) اتحاد میان دو کشور اعلام شد و در ۲۲ همان ماه طی رفراندومی به تأیید عموم رسید.

اتحاد میان دو کشور که درواقع نوعی انضمام سوریه به مصر بود موجب تسری سیستم سیاسی ۴۱ و اقتصادی مصر به سوریه گردید و کارمندان و نظامیان مصری در سوریه مستقرشده و قوانین و مقررات دولتی مصر را در این کشور حاکم کردند. چندی بعد در مارس همان سال دولت یمن نیز پیوستن خود به دولت جدید را که اکنون «جمهوری متحده عرب» نامیده میشد، اعلام کرد. اتحاد مصر و سوریه و پیوستن صوری و نمایشی یمن به این اتحاد موجی از امید را در میان توده های عرب و ناآرامی در کشورهای منطقه ایجاد کرد. به نظر میرسید اتحاد سوریه و مصر پایان یک جریان نباشد بلکه فقط مرحله ای از وحدت تمام کشورهای عرب را تشکیل دهد که قاهره مرکز آن است. (درینیک، ۱۳۶۸: ۲۷۱-۲۶۸) این رویدادها سخت موجب نگرانی غربیها و نیز عراق، ترکیه و اردن و درنهایت مبارزه برای جلوگیری از تحقق آن شد. اعضای پیمان بغداد بیدرنگ با حضور اولین بار نماینده آمریکا (دالس) تشکیل جلسه داد و خواستار تلاش برای جلوگیری از برقراری وحدت مصر و سوریه شدند. درنتیجه این نگرانیها و به تحریک انگلیس و به وساطت نوری سعید، فیصل دوم پادشاه عراق و شاه حسین پادشاه اردن در فوریه ۱۹۵۸ (۱۳۳۶) به صورت فدرال باهم متحد شدند و «اتحاد هاشمی» را در برابر «جمهوری متحد عربی» پایه گذاری کردند (آسایش طلب طوسی، ۱۳۸۲: ۸۳-۸۲).

ازآنجاییکه اتحاد مصر و سوریه موجب تقویت جناح کشورهای چپ گرا و ترقیخواه در مقابل دکترین آیزنهاور، پیمان بغداد و نظام های محافظه کار و پادشاهی در منطقه میشد ایران نیز به مخالفت با اتحاد مصر و سوریه پرداخت و از مخالفان آن حمایت کرد. همین امر موجب تشدید اختلافات میان ایران و مصر گردید و موجب شد تا نیروهای ناصریست و پان عربیست های خارج از مصر نیز ایران را به دشمنی با اتحاد اعراب متهم کنند (احمدی، ۱۳۷۹: ۵۵).

روند قدرت گیری ناصر و افزایش نفوذ او در منطقه خاورمیانه خطری جدی برای نظام پادشاهی ایران محسوب میشد زیرا دو کشور سیاستی را برگزیده بودند که اساساً در تضاد با یکدیگر قرار داشت . درحالیکه سیاست خارجی ایران در این زمان مبتنی بر اتحاد و ائتلاف با غرب و مقاومت در برابر اتحاد شوروی تعریف شده بود ولیکن سیاست ناصر مبتنی بر استراتژی «عدم تعهد»، «سوسیالیسم عربی» و «ناسیونالیسم عربی» بود (جعفری ولدانی، ۱۳۸۷: ۱۷-۱۸)

از دیدگاه استراتژی «عدم تعهد» درحالیکه ناصر یک رهبر مستقل محسوب میشد ولیکن شاه وابسته به غرب مینمود. ناصر توانسته بود با کودتا علیه نظام پادشاهی یک نظام حداقل به ظاهر جمهوری را تأسیس کند و سوسیالیسم و ناسیونالیسم عربی او به واسطه برخی اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نظیر اصلاحات ارضی توانسته بود شکاف میان طبقات و دولت و ملت را کاهش داده و نوعی از مشارکت توده ای را فراهم کند درحالیکه تداوم نظام پادشاهی در ایران حاصل یک کودتای آمریکایی بود که سرکوب و استبداد آن مانع هرگونه اصلاحاتی بوده و مشارکت مردمی حتی به شکل توده ای نیز محلی از اعراب نداشت.

ناصر که خود را در جایگاه رهبر امت عربی میدید همواره از وحدت اعراب از اقیانوس تا خلیج یعنی اقیانوس اطلس تا خلیج فارس سخن میگفت که شامل جمعیت عرب زبان استان نفت خیز خوزستان ایران نیز میشد و تهدیدی برای تمامیت ارضی ایران بود، از سوی دیگر از خلیج فارس به عنوان یک خلیج عربی نام میبرد که هویت ایرانی آن را به چالش میکشید و تهدیدی بر اعمال حاکمیت ایران در خلیج فارس و جزایر ایرانی محسوب میشد.

کودتای ۱۳۳۷ عراق

موج احساسات ملت گرایی (پان عربیسم) که بعد از بحران کانال سوئز برانگیخته شده بود بر توده های مردم و نخبگان سیاسی و نظامی عراق نیز مؤثر بود. در سحرگاهان روز ۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸ (۱۳۳۷) گروهی از نظامیان عراقی به رهبری ژنرال عبدالکریم قاسم و سرهنگ عبدالسلام عارف که عازم مرزهای اردن بودند به بغداد بازگشتند و با تصرف مراکز حساس شهر رژیم سلطنتی را سرنگون نمودند. کودتای نظامیان عراقی خشونت بار بود و فیصل پادشاه و نوری سعید نخست وزیر این کشور کشته شدند. همچنین برخلاف مصریها، نظامیان عراقی تحولات را بااحتیاط و مدارا انجام ندادند بلکه ظرف چند ماه کشور خود را از موضع باوفاترین متحد کشورهای غربی به موضع نزدیک ترین متحد شوروی مبدل ساختند. یک دولت موقت به رهبری قاسم که امور وزارت دفاع را هم به عهده داشت تشکیل گردید و قانون اساسی جمهوری رسماً در ۲۷ ژوئیه اعلام شد که به موجب آن عراق قسمتی از ملت عرب به شمار میرفت. در سپتامبر قانون اصلاحات ارضی به تصویب رسید که تقلیدی از قانون مصر در سال ۱۹۵۲(۱۳۳۱) بود. جمهوری متحد عرب اولین کشوری بود که رژیم جدید بغداد را به رسمیت شناخت. رژیم بغداد نیز متقابلاً اتحاد سوریه و مصر را که ملک فیصل قبلاً رد کرده بود به رسمیت شناخت.

اتحاد با اردن نیز لغو شد. در ۱۹ ژوئیه معاون نخست وزیر، عبدالسلام عارف در دمشق با ناصر ۴۳ ملاقات کرد تا درباره اصول همکاری بین دو کشور به گفتگو بنشینند و مقدمات اتحاد بین دو کشور را فراهم آورد. ازآنجاکه کودتای عراق شش ماه بعد از به وجود آمدن «جمهوری متحد عرب» وقوع یافت این احساس به وجود آمد که گسترش «جمهوری متحد عرب» در سراسر خاورمیانه عربی قریب الوقوع است (درینیک، ۱۳۶۸: ۲۷۳-۲۷۲).

دوران بعد از انقلاب عراق، به طور کوتاه مدت، نشانگر اوج بیوقفه ناسیونالیسم عرب بود.

در آن دوره تاریخی کوتاه، توده های پرانرژی واقعاً معتقد بودند که شاهد شکست مفتضح و نهایی دشمنان ناسیونالیسم عرب هستند. آن ها حالا میتوانستند امیدوار باشند که برای اولین بار در طول تقریباً ۵۰۰ سال گذشته، گذشته شکوهمندشان را تبدیل به آینده پرزرق وبرق و قهرمانانه کنند. این فرآیند با ورود عراق به جمهوری متحده عربی شروع خواهد شد و سنگ بنای دولت ملت عربی خواهد شد که ناصر خواهد ساخت. مصر، سوریه و عراق قلب فرهنگی و جغرافیایی دنیای عرب بودند و اتحاد آن ها باعث موج بزرگی میشد که همه شک و تردیدها را از بین میبرد. (۲۱۳-۲۱۲ : ۲۰۰۳ ,Dawisha)

انقلاب ۱۹۵۸ عراق در تهران با استقبال فوق العاده سردی روبه رو شد زیرا که یک شکست برای پیمان بغداد و نظام های پادشاهی در منطقه محسوب می شد. (۱۷۱:۱۹۷۴ ,Cuhbin and Zabih) برخلاف مصر و سوریه، عراق همسایه ایران بود و مورد انقلاب ضد سلطنتی آن چنان نزدیک بود که توسط عناصر ضد سلطنت در داخل و خارج ایران نادیده گرفته نشود. این ترس همچنین وجود داشت که مورد عراق شاید دیگر دولت های عربی منطقه خلیج فارس را در معرض کودتای نظامی، رادیکالیسم عربی و نفوذ شوروی و ازاین رو کاهش تعداد رژیم های دوست ایران قرار دهد. در نگاه اول به نظر میرسید که ایران در گیره تهدید شوروی از شمال و تهدید عربی ضد سلطنتی از جنوب گرفتار میشود اما با افزایش نفوذ شوروی در عراق و لاس زنی عبدالکریم قاسم با کمونیست های عراقی، برای تهران مشخص شد که ممکن است ایران گرفتار گیره شوروی از هر دو طرف خود شود. (۲۸۱: ۱۹۷۵ ,Ramazani) کودتای قاسم یک شکست کامل و تهدیدی برای دولت ایران محسوب می شد زیرا جدای از آن که موجب شعله ور شدن اختلافات دو کشور بر سر شط العرب گردید بلکه عراق را از یک رژیم سلطنتی متحد غرب و هم پیمان ایران در پیمان بغداد تبدیل به یک نظام جمهوری بی طرف –اگر نگوییم حامی بلوک شرق – تبدیل کرد که برخلاف گذشته حامیان ناصر از نفوذ و جایگاه بالایی در آن برخوردار بودند. عراق پس از کودتا به پایگاه مخالفان حکومت ایران تبدیل شد و کردهای آن کشور نیز از آزادی عمل فراوانی برخوردار شدند که این امر می توانست تأثیر بسیاری بر تحرک و فعالیت کردهای ایران داشته باشد (دهنوی، ۱۳۸۳: ۴۴).

پیامدهای تحولات خاورمیانه بر ایران

هدف ایالات متحده از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دکتر محمد مصدق این بود که از طریق ایجاد ثبات سیاسی در ایران مانع قدرت گرفتن کمونیست ها شود (گازیوروسکی، ۱۳۷۱: ۱۵۱)؛ بنابراین بعد از کودتای ۲۸ مرداد حجم کمک های نظامی و اقتصادی ایالات متحده به ایران افزایش چشمگیری یافت. در چند سال بعد از کودتا، حل موضوع نفت و کمک های ایالات متحده موجب بهبود وضعیت اقتصادی و تواناییهای سرکوب رژیم گردید ولیکن در ادامه با توجه به عدم مشروعیت و مقبولیت مردمی رژیم بعد از کودتا، فشارها و تهدیداتی که از ناحیه تحولات منطقه ای بر آن وارد میشد، رژیم را در وضعیت متزلزل و شکننده ای قرار داد. راهبرد شاه در مقابله با این تهدیدات اولویت دادن به تسلیحات و نظامیگری در برابر توسعه بود. شمار نظامیان ایران از ۱۲۰ هزار نفر در سال ۱۳۳۱ به ۲۰۰ هزار نفر در سال ۱۳۴۲ افزایش یافت (سینایی، ۱۳۸۴: ۴۶۴) و هزینه های نظامی ایران که در زمان دکتر مصدق به ۴۱ /۵ میلیون دلار کاهش یافته بود بعد از کودتا به تدریج افزایش یافته و به دنبال اعلام دکترین آیزنهاور در سال ۱۹۵۷(۱۳۳۶) با یک جهش عظیم از ۸۱/۹ میلیون دلار در سال ۱۹۵۶ به ۱۳۸ /۱ میلیون دلار در سال ۱۹۵۷ (۱۳۳۶) و نهایتاً به ۱۹۱/۲ میلیون دلار در سال ۱۳۴۲ رسید (گازیوروسکی، ۱۳۷۱: ۱۹۴). سال ۱۹۵۷ (۱۳۳۶) یک نقطه عطف در روابط ایران و ایالات متحده بود؛ زیرا که میزان کمک های نظامی برای اولین بار از کمک های اقتصادی پیشی گرفت. در سال ۱۹۵۶ (۱۳۳۵) ایالات متحده ۲۳ میلیون دلار کمک نظامی و ۶۲/۳ میلیون دلار کمک اقتصادی به ایران کرده بود درحالیکه این رقم طی سال بعدی به ۸۲/۵ میلیون دلار کمک نظامی و ۳۳ میلیون دلار کمک اقتصادی تغییر کرد. مقامات آمریکایی معتقد بودند که حمایت از رژیم شاه و تقویت ارتش ابزارهای کلیدی حفظ ثبات داخلی ایران هستند. ثبات ایران نه فقط عنصر جداییناپذیر استراتژی سد نفوذ شوروی برای جلوگیری از نفوذ به خاورمیانه بلکه برای تأمین دسترسی غرب به منابع عظیم نفتی ایران حیاتی بود.

(۲۴: ۲۰۱۵ ,Offlier) این کمک ها جدای از همکاری و کمک های امنیتی و اطلاعاتی بود که ایالات متحده در راستای تأسیس ساواک و سرکوب مخالفان رژیم انجام میداد. تمامی این ۴۵ کمک ها در حالی است که با فرض درستی رقم رسمی اعلام شده، هزینه واقعی برنامه عمرانی هفت ساله دوم (۱۳۴۱-۱۳۳۴) از ۳۴۰۷ میلیون دلار منابع قابل استفاده، چیزی حدود ۱۴۷ میلیون دلار بود. از سال ۳۵-۱۳۳۴ یک سیاست نسبتاً مدرنیستی سرمایه گذاری دولتی همراه با افزایش مصرف خصوصی با تعرفه های پایین اتخاذشده بود که نهایتاً به افزایش واردات کالا و کسری تراز پرداخت ها منجر گردید (کاتوزیان، ۱۳۷۲: ۲۵۳-۲۴۷). هزینه زندگی از ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۹ بیش از ۳۵% افزایش یافت و تعداد اعتصابات بزرگ از ۳ مورد در سال های ۳۶- ۱۳۳۴ به بیش از بیست مورد در سال های ۴۰-۱۳۳۶ رسید که برخی با درگیری خونین میان اعتصاب کنندگ

  راهنمای خرید:

  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل تحولات خاورمیانه و تاثیر آن بر اجرای برنامه های انقلاب سفید و سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *