خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل بررسی سیاست های امام کاظم علیه السلام در منابع تاریخی تا پایان قرن پنجم هجری قمری
156,825 تومان قیمت اصلی 156,825 تومان بود.139,500 تومانقیمت فعلی 139,500 تومان است.
تعداد فروش: 76
فرمت فایل پاورپوینت
آنتونی رابینز میگه : من در 40 سالگی به جایی رسیدم که برای رسیدن بهش 82 سال زمان لازمه و این رو مدیون کتاب خواندن زیاد هستم.
دانلود و استفاده از فایل پاورپوینت کامل بررسی سیاست های امام کاظم علیه السلام در منابع تاریخی تا پایان قرن پنجم هجری قمری – تجربهای بینظیر در ارائه!
پاورپوینتی شیک و استاندارد:
فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی سیاست های امام کاظم علیه السلام در منابع تاریخی تا پایان قرن پنجم هجری قمری شامل ۱۲۰ اسلاید طراحیشده با دقت بالا است که کاملاً آماده برای ارائه یا چاپ در PowerPoint میباشد.
چرا فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی سیاست های امام کاظم علیه السلام در منابع تاریخی تا پایان قرن پنجم هجری قمری گزینهای عالی است؟
- گرافیک حرفهای و جذاب: اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل بررسی سیاست های امام کاظم علیه السلام در منابع تاریخی تا پایان قرن پنجم هجری قمری با طراحی مدرن و چشمنواز، پیام شما را به بهترین شکل منتقل میکنند.
- کاربری آسان: ساختار این پاورپوینت بهگونهای است که استفاده از آن بدون نیاز به تغییرات پیچیده ممکن باشد.
- آماده استفاده: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل بررسی سیاست های امام کاظم علیه السلام در منابع تاریخی تا پایان قرن پنجم هجری قمری از قبل تنظیمشده و بدون نیاز به ویرایش، قابل استفاده هستند.
تضمین کیفیت و دقت بالا:
این مجموعه بر اساس بالاترین استانداردهای طراحی ساخته شده است و کاملاً منسجم و بدون اشکال، مناسب برای ارائههای حرفهای میباشد.
نکته قابل توجه:
برخی نسخههای غیررسمی ممکن است تغییراتی داشته باشند. این نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل بررسی سیاست های امام کاظم علیه السلام در منابع تاریخی تا پایان قرن پنجم هجری قمری با دقت و کیفیت بالا طراحی شده است.
همین حالا فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی سیاست های امام کاظم علیه السلام در منابع تاریخی تا پایان قرن پنجم هجری قمری را دریافت کنید و یک ارائه بینظیر داشته باشید!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل بررسی سیاست های امام کاظم علیه السلام در منابع تاریخی تا پایان قرن پنجم هجری قمری :
مقدمه
موسی بن جعفر(ع) در سال ۱۲۸ ق در یکی از روستاهای اطراف مدینه به نام «ابواء»، در روز بیستم ماه ذی الحجه، از مادری بافضیلت به نام «حمیده» چشم به جهان گشود. نام ایشان «موسی» و لقب شریفشان «کاظم» و کنیه های ایشان «ابوالحسن الاول»، «ابوالحسن الماضی»، «العبد الصالح»، «فقیه» و «صابر» است. دوران امامت ایشان از قریب ۲۰ سالگی آغاز شد و مدت ۳۵ سال طول کشید. در این دوران آن حضرت با چهار تن از خلفای عباسی معاصر بودند: «منصور»، «مهدی»، «هادی» و «هارون» عباسی. ایشان در دوران هارون الرشید، در سن ۵۴ سالگی، توسط سندی بن شاهک در ۲۵ رجب سال ۱۸۲ یا ۱۸۳ق مسموم شد و در زندان به شهادت رسیدند و در سمت غربی بغداد در «مقابر قریش» – که اکنون به «کاظمین» معروف است – دفن گردیدند. امام کاظم (ع) در دوران مهدی به مدت دو سال و در دوران هارون الرشید به مدت چهار سال، در زندان به سربردند. ایشان در دوره ای می زیستند که از نظر تاریخی، حساسیت ها و چالش های فراوانی داشت و به نوعی، از آغاز تا پایان و پس از ایشان نیز این چالش ها همواره در سرنوشت فکری شیعیان و مسلمانان تأثیرگذار بوده است.
هدف این تحقیق بررسی سیاست های امام کاظم(ع) در منابع تاریخی تا پایان قرن پنجم است. علت انتخاب این بازه زمانی، بررسی منابعی است که در این زمان یا بلافاصله بعد از آن نگارش شده و به نوعی، جزو منابع اولیه یا مادر شناخته می شوند و سایر آثار از این منابع بهره برده اند. برای این منظور، شش کتاب مهم تاریخی شیعه و نیز شش کتاب مهم تاریخی اهل سنت انتخاب شده که با کتب فقهی، رجالی و تفسیری متفاوت هستند.
مهم ترین منابع تاریخی شیعه تا پایان قرن پنجم عبارت است از:
۱. بصائر الدرجات، نگاشته ابوجعفر محمد بن حسن بن فرخ، معروف به «صفار قمی» (۲۹۰ ق) در قرن سوم؛
۲. فرق الشیعه، نگاشته حسن بن موسی نوبختی (۲۳۷ ق-۳۱۱ ق) در قرن دوم و سوم؛
۳. تاریخ الیعقوبی، نگاشته احمد بن ابی یعقوب (۲۸۴ ق) در قرن سوم؛
۴. مروج الذهب و معادن الجوهر، نگاشته ابوالحسن علی بن الحسین بن علی المسعودی، معروف به «علی بن حسین مسعودی» (۲۸۰ ق-۳۴۶ ق) در قرن چهارم؛
۵. مناقب آل ابی طالب، نگاشته محمد بن علی بن شهرآشوب سروری مازندرانی، معروف به «ابن شهرآشوب» (۴۸۸ ق-۵۸۸ ق) در قرن پنجم و ششم هجری؛
۶. الملل و النحل، نگاشته ابی الفتح محمد بن عبدالکریم بن ابی بکر احمد الشهرستانی، معروف به «محمد بن عبدالکریم شهرستانی» (-) در قرن پنجم و ششم. (شیعه یا اهل سنت بودن نویسنده آن در منابع ذکر نشده، ولی برخی او را جزو اشاعره یا اسماعیلیان به شمار آورده اند.
مهم ترین منابع تاریخی اهل سنت تا پایان قرن پنجم عبارت است از:
۱. تاریخ الرسل و الملوک، یا تاریخ الامم و الملوک، معروف به «تاریخ طبری»، نگاشته ابوجعفر محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب طبری، معروف به «محمد بن جریر طبری» (۲۲۴ ق-۳۱۰ ق) در قرن سوم هجری؛
۲. حلیه الأولیاء و طبقات الأصفیاء، نگاشته حافظ ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی (۳۳۶ ق -۴۳۰ ق) در قرن چهارم هجری؛ (برخی همچون علامه مجلسی و خوانساری، به سبب ذکر «مناقب آل علی(ع)» نویسنده این کتاب را شیعه می دانند.)
۳. الإبانه عن شریعه الفرقه الناجیه و مجانبه الفرق المذمومه، معروف به «الإبانه الکبری»، نگاشته ابوعبدالله عبیدالله بن محمد بن محمد بن حمدان عکبری (۳۰۴ ق – ۳۸۷ ق) در قرن چهارم هجری؛
۴. تاریخ مدینه دمشق و ذکر فضلها و تسمیه من حلّها من الأماثل أو اجتاز بنواحیها من واردیها و أهلها، مشهور به «تاریخ ابن عساکر»، نگاشته ابوالقاسم علی بن حسن بن هبهالله بن عبدالله شافعی (۴۹۹ ق- ۵۷۱ ق) در قرن ششم؛
۵. تاریخ بغداد، نگاشته ابوبکر خطیب بغدادی (۳۹۲ق-۴۶۳ق) در قرن پنجم هجری؛
۶. صفه الصفوه، نگاشته ابوالفرج عبدالرحمن بن علی ابوالفضائل جمال الدین بغدادی، معروف به «ابن جوزی» (۵۱۰ ق-۵۹۲ ق) در قرن ششم هجری.
توضیح این نکته نیز ضروری است که آثار ارزشمندی توسط نویسندگان و مورخان شیعه و اهل سنت وجود دارد که اگرچه محل مراجعه مورخان هر دو مذهب بوده، ولی نویسنده آنها زندگانی در قرن پنجم را درک ننموده و عملاً جزو کتب تا پایان قرن پنجم به شمار نیامده است. برای مثال، کتاب مسالک الأبصار فی ممالک الأمصار، نوشته احمد بن یحیی بن فضل الله عمری (۷۰۰ ق-۷۴۹ ق) اگرچه به موضوعات پنج قرن نخست اختصاص دارد، ولی در قرن هشتم نگارش شده است. این اثر و سایر آثار مشابه آن به سبب آنکه نویسندگان آنها، در قرن ششم می زیسته اند، از دایره این تحقیق خارج شده اند. بدین روی تحقیق حاضر حول دوازده کتاب مذکور تدوین شده است. همچنین است وضعیت آثاری مانند کتاب البدایه و النهایه تألیف عمادالدین اسماعیل بن کثیر دمشقی ( ق- ق) و تاریخ الخلفاء، تألیف جلال الدین عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی. (۸۴۹ ق- ۹۱۱ ق)
در خصوص پیشینه این تحقیق، توجه به این مطلب نیز ضروری است که در آثار متنوعی[۱] اقدامات سیاسی امام کاظم(ع) تشریح شده که با وجود توجه به این آثار، تفاوت قابل ملاحظه ای میان این تحقیق و تمامی تحقیقات دیگر وجود دارد و آن معطوف بودن موضوع به کتب تاریخی تا پایان قرن پنجم است که این تحقیق را از اثری رجالی و تفسیری یا منحصر در مذهب شیعه و اهل سنت، به اثری تجمیعی میان شیعه و اهل سنت و متمرکز بر کتب تاریخی در بازه زمانی مخصوص، با روش «توصیفی، تحلیلی، استنباطی» تبدیل می کند تا مخاطبان بتوانند در این زمینه، علاوه بر تشریح دیدگاه مورخان، تحلیل و استنباطی از اقدام سیاسی شخصیت امام کاظم(ع) به عمل آورند. این نوشته در شش بخش به تشریح دیدگاه مورخان در قبال اقدامات سیاسی امام کاظم(ع) می پردازد:
اقدامات سیاسی – علمی
مهم ترین اقدام سیاسی امامان شیعه (ع) آموزش علمی و بیان دیدگاه های خود از طریق نقل احادیث بوده است. شیوه امام کاظم (ع) نیز در برخورد با بیشتر موضوعات، شفاف سازی دیدگاه شیعه (و اسلام) در قبال موضوعات گوناگون است که از طریق نقل حدیث یا تفسیر آیات قرآن صورت می گرفت. برای مثال، در برخورد با فرقه های موجود در زمان ایشان، ادله اصلی بطلان هر فقه، مطابق روایت یا نقل حدیثی توسط ایشان مطرح شده است. حتی می توان ادعا نمود که نشر علوم اسلامی مطابق دیدگاه شیعه نوعی اقدام سیاسی از جانب ایشان بوده است تا اولاً، شیعه و اندیشه آن مظلوم واقع نشود و ثانیاً، هدایت بشری که خواسته ائمه اطهار(ع) است نیز صورت گیرد.
اقدامات سیاسی – علمی امام کاظم(ع) را می توان در سه دسته جای داد: تدریس، نقل حدیث، مناظرات سیاسی. در خصوص تدریس، در منابع شیعه چنین آمده است:
۱. کتاب بصائر الدرجات آورده است که گسترش علوم دینی، به ویژه مطالب علمی امامان باقر و صادق۸توسط ایشان صورت گرفته و ایشان در زمینه قرآن شاگردان فراوانی تربیت کرده اند. (صفار، ۱۴۰۴ق، ص۹۶)
۲. کتاب فرق الشیعه، برجسته ترین اثر علمی امام کاظم (ع) مقابله با جریان ها و گروه های انحرافی است که این موضوع با نفی و نهی از پیروی این گروه ها در جلسات درس ایشان صورت می گرفت و شاگردان ایشان موضوع نفی و نهی امام نسبت به گروه های منحرف را به یکدیگر منتقل می کردند. (نوبختی، ۱۳۵۵، ص۷۶)
۳. کتاب تاریخ الیعقوبی به پاسخگویی امام کاظم(ع) پس از امام صادق(ع) به عنوان مرجع دینی پاسخگو بوده است. (یعقوبی، ۱۳۶۲، ج۲، ص۴۰۹)
۴. کتاب مروج الذهب و معادن الجوهر به برگزاری جلسات علمی امام در زمان منصور و هارون نشان می دهد در این زمینه، امام کاظم (ع) اقدامات خاصی انجام می دادند. (مسعودی، ۱۴۱۱ق، ج ۴، ص ۲۹۴)
۵. در کتاب مناقب آل ابی طالب به این مطلب تأکید شده است که امام کاظم(ع) به شبهات و ایرادات اهل سنت پاسخ می دادند و شیعه پس از امام صادق (ع) بدون زعیم نمانده است. (ابن شهرآشوب، ۱۳۷۶، ج ۴، ص ۱۰۷)
۶. در کتاب الملل و النحل نیز به نقش این امام در گسترش تمدن اسلامی اشاره شده که نقل احادیث فراوان از ایشان نمونه ای از برگزاری جلسات درسی ایشان بوده است. (شهرستانی، ۱۳۶۴، ج ۱، ص ۴۹)
در منابع اهل سنت در این زمینه، این مواضع وجود دارد:
۱. کتاب تاریخ الرسل و الملوک یکی از فضایل امام کاظم(ع) علم ایشان نسبت به قرآن دانسته است. (طبری، ۱۳۸۷، ج ۲، ص ۷۵)
۲. کتاب حلیه الأولیاء و طبقات الأصفیاء به تحصیل طلاب در محضر این شخصیت که در آن زمان پس از امام صادق (ع) بزرگ ترین جلسه علمی را داشتند، اشاره شده که این موضوع مربوط به زمان خلافت منصور دوانیقی است. (اصفهانی، ۱۳۷۷، ج ۸، ص ۷۳)
۳. کتاب الإبانه الکبری برخی از ویژگی های اخلاقی و فضایل علمی ایشان را ذکر و ایشان را ثقه و قابل اطمینان دانسته است. (ابن بطه، ۱۴۲۶ ق، ج ۲، ص ۱۷۳)
۴. کتاب تاریخ مدینه دمشق بر جایگاه علمی و اخلاقی امام تأکید و به این مطلب اشاره شده که رفتار امام کاظم(ع) شبیه به رفتار پیامبر اکرم۹ است، ولی به موضوع تدریس ایشان تصریح نشده است. (ابن عساکر، ۱۴۱۵ق، ج ۶۹، ص ۲۴)
۵. کتاب تاریخ بغداد به شاگردپروری و پرورش شیعیان پاسخگویی به موضوعات علمی اشاره نموده است. (بغدادی، ۱۴۱۷ق، ج ۱۳، ص ۲۰)
۶. کتاب صفه الصفوه اگرچه به شرایط علمی امام کاظم(ع) تصریح نکرده، ولی ثقه بودن ایشان را مطرح نموده است که نشان از جایگاه علمی و اخلاقی امام دارد. (ابن جوزانی، ۱۳۸۵، ج ۲، ص ۹۸)
علاوه بر آثار مزبور، در برخی دیگر از آثار این مطلب آمده که امام صادق(ع) درباره جایگاه علمی و دانش امام کاظم(ع) مطالبی را مطرح نموده که در جهت اثبات جایگاه علمی امام است. (کورانی عاملی، ۱۳۹۷، ص ۱۰۶-۱۰۷)
در خصوص نقل حدیث نیز روایات متعددی از امام کاظم(ع) وجود دارد که در کتب معتبر روایی و رجالی می توان به آن اشاره کرد. برای مثال، در کتاب فرق الشیعه به این حدیث سیاسی از امام کاظم(ع) برمی خوریم «رَجلٌ منْ أهْلِ قمَ یدْعوُ الناسَ الَی الحَقِّ، یجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الحدیدِ»؛ مردی از قم مردم را به حق فرامی خواند و گروهی همچون پاره های آهن [استوار] پیرامون او گرد می آیند. (نوبختی، ۱۳۵۵ ق، ص ۷۵)
کتاب تاریخ الیعقوبی (یعقوبی، ۱۳۶۲، ج ۲، ص ۴۰۹) و نیز کتاب مروج الذهب و معادن الجوهر (مسعودی، ۱۴۱۱ق، ج ۴، ص ۲۹۴) و کتاب مناقب آل ابی طالب (ابن شهرآشوب، ۱۳۷۶، ج ۴، ص ۱۰۷) به نقل حدیث از امام کاظم(ع) توجه و بر ثقه بودن راوی در نقل روایات نیز تأکید دارند.
در خصوص مناظرات سیاسی نیز دو مناظره امام کاظم (ع) با منصور و هارون عباسی در منابع شیعه و اهل سنت بدین شیوه ثبت شده است: در کتاب بصائر الدرجات (صفار، ۱۴۰۴ق، ص ۹۹) و کتاب فرق الشیعه (نوبختی، ۱۳۵۵ق، ص ۷۷) به مناظره امام کاظم(ع) با مهدی عباسی در خصوص تحریم شراب اشاره شده است. در کتاب تاریخ الیعقوبی (یعقوبی، ۱۳۶۲، ج ۲، ص ۴۱۱) و نیز کتاب الملل و النحل (شهرستانی، ۱۳۶۴، ج۱، ص۴۸)، به مناظره امام با هارون الرشید اشاره شده که در این مناظره، امام بار دیگر بر قرابت بیشتر خاندان ائمه اطهار(ع) به پیامبر نسبت به خاندان عباسی، تأکید کرده اند. از میان منابع اهل سنت نیز تنها در کتاب تاریخ بغداد به موضوع مناظره امام در دوران هارون الرشید اشاره شده است. (بغدادی، ۱۴۱۷ق، ج ۱۳، ص ۲۳)
علاوه بر این اقدام سیاسی، سایر اقدامات امام کاظم(ع) از قبیل فرهنگ سازی برای تشکیل حکومت، نفوذ در حکومت، باخبر بودن از اوضاع سیاسی، تحریم حکومت و مانند آن وجود دارد، ولی به این موضوع در آثار تاریخی تصریح نشده و استنباط محققان متأخر است. در نهایت می توان نتیجه گرفت که شیوه اصلی امام کاظم(ع) در مبارزات سیاسی، مبتنی بر علم بود؛ زیرا از طریق طرح موضوعات علمی اولاً، امام شناسی برای شیعیان و تبیین تبعیت از ایشان صورت می گرفت و در مقابله با فرقه های مختلف در زمان آن حضرت، مسیر مشخصی ترسیم می گردید. ثانیاً، اقدامات سیاسی دیگر ایشان مبتنی بر اندیشه و علم ایشان بود و به نوعی، ایشان را به سیاستمداری با دانش تبدیل کرده است.
به نظر می رسد منابع شیعه و اهل سنت در برتری جایگاه علمی ایشان نسبت به سایر اشخاص زمان ایشان، اتفاق نظر دارند؛ زیرا همان گونه که در منابع تاریخی اهل سنت مشاهده شد، توصیف ایشان به عالم و عابد بودن، در تمام این کتب، یکسان و دربردارنده نوعی اجماع و اتفاق نظر است.
اقدامات سیاسی در جهت آشکار کردن چگونگی غصب خلافت
یکی از چالش های اصلی امام کاظم(ع) در دوره امامت ایشان، اقدامات سیاسی خلفای عباسی بود. بر این اساس خلفا از طریق سیاسی، بهتر در جلب افکار عمومی اقدام می نمودند و در نتیجه توانستند در این زمینه، خلافت را نیز غصب کنند. اگر به شیعه این تهمت وارد شود که امامان شیعه به دنبال کسب خلافت و قدرت بوده اند، همواره این پاسخ وجود دارد که کسب منصب خلافت، هدف اصلی این افراد نبوده است. (بهشتی، ۱۳۹۴، ص ۸۴)
برای مثال، در سال ۴۰ هجری، پس از بیعت مردم عراق با امام حسن (ع)، ایشان خلیفه مسلمانان شدند و به علت شرایطی، از طریق انعقاد صلحنامه، از خلافت کناره گیری نمودند و معاویه بن ابوسفیان ولی امر مسلمانان شد که این اقدام سیاسی برای پیروان هر دو گروه، با دلایلی توجیه شده است. شیعه معتقد است: اقدامات پس از رحلت رسول خدا، غصب خلافت از امام علی(ع)، خیانت فرماندهان سپاه، بی اعتقادی به جایگاه امامت، باورهای غلط مردم جامعه ناشی از جهل و فرهنگ آنان، ناگزیر بودن امام حسن(ع) از انعقاد صلح، رعایت مصالح اسلام و مسلمانان، بی تأثیر بودن جنگ با معاویه بن ابوسفیان و زمینه سازی برای قیام امام حسین(ع) مهم ترین علل پذیرش صلحنامه از سوی امام حسن(ع) است.
اهل سنت معتقدند: ایشان به سبب ضعف نظامی و خیانت فرماندهان، عدم محبوبیت و مقبولیت از سوی مردم و واضح بودن شکست در جنگ با معاویه بن ابوسفیان، به صلح رضایت دادند.
نهایت آنکه صلح امام حسن (ع) از هر زاویه ای که به آن نگریسته شود، مناسب ترین اقدام برای آن بحران بود که به سبب قدرت و سیاست معاویه بن ابوسفیان و ضعف اعتقادی و آگاهی مردم به وجود آمد و رویکردهای پس از رحلت رسول خدا۹ در رخداد این واقعه تأثیر داشت. توجه به مفاد صلحنامه، فرضیه قدرت طلبی ایشان را از بین می برد و رخدادهایی مانند خیانت فرماندهان و سایر وقایع تاریخی، در تسریع صلح مؤثر بود. این صلح که با هدف مصلحت سنجی برای بقای اسلام و مسلمانان صورت گرفت، همواره آماج انتقاد برخی از مسلمانان و شیعیان بوده که امام حسن(ع) اگرچه نسبت به آن رضایت نداشته و جهل و بی وفایی مردم را دلیل بر انعقاد صلحنامه دانسته، ولی از اقدام منطقی خود دفاع نموده و آن را صحیح دانسته است. (ر.ک. آل یاسین، ۱۳۹۷)
همین شرایط در قبال امام کاظم (ع) نیز وجود دارد؛ بدین صورت که موضوع خلافت ابتدا ابزاری برای به خلافت رسیدن خلفای عباسی بود که می کوشیدند ابتدا امامان شیعه (ع) و در صورت نپذیرفتن آنان، نزدیک ترین اقوام رسول خدا ۹ بر منصب خلافت قرار بگیرند. ولی پس از گذشت مدتی، این ابزار مانع تحقق حکمرانی مدنظر آنان شد و کوشیدند ابتدا جایگاه امامت را بی ارزش نمایند، ولی با ناکام شدن در این زمینه، درصدد برآمدند اقدامات دیگری انجام دهند. (کورانی عاملی، ۱۳۹۷، ص ۱۲۶)
در منابع شیعه در خصوص طرح موضوع غصب خلافت توسط امام کاظم(ع) از سه طریق، مطالبی نقل شده است: نخست از طریق نقل حدیث با این محتوا که غصب خلافت صورت گرفته است. در این زمینه، مطالبی در منابع شش گانه این تحقیق وجود دارد:
در کتب بصائر الدرجات (صفار، ۱۴۰۴ ق، ص ۹۹-۱۰۰)، فرق الشیعه (نوبختی، ۱۳۵۵، ص ۷۷)، مناقب آل ابی طالب (ابن شهرآشوب، ۱۳۷۶، ج ۴، ص ۱۱۰) و الملل و النحل (شهرستانی، ۱۳۶۴، ج ۱، ص ۵۳) موضوع بازپس گیری فدک مطرح شده است. این موضوع در کتب اهل سنت نیز وجود دارد و از آنان نیز نقل گردیده است. در کتاب تاریخ الیعقوبی (یعقوبی، ۱۳۶۲، ج ۲، ص ۴۱۱) به این موضوع اشاره نشده و تنها به مناظره امام کاظم(ع) و هارون الرشید در این زمینه اشاره ای کوتاه گردیده که امام در جهت اثبات نصب، به موضوع فدک نیز اشاره کرده اند. در کتاب مروج الذهب و معادن الجوهر (مسعودی، ۱۴۱۱ق، ج ۴، ص۲۹۳) این موضوع از کتب رجالی نقل شده است. از منابع تاریخی اهل سنت این موضوع به صراحت تنها در دو کتاب تاریخ الرسل و الملوک (طبری، ۱۳۸۷، ج ۲، ص ۷۵) و تاریخ بغداد (بغدادی، ۱۴۱۷ق، ج ۱۳، ص ۲۰) آمده و سایر آثار به این موضوع اشاره ای نکرده اند.
شیوه دیگر امام کاظم(ع) در زمینه آشکار کردن چگونگی غصب خلافت، طرح این موضوع در مناظرات است. در این زمینه، در منابع شیعه و اهل سنت مطالبی آمده است. در منابع شیعه، به این موضوع که امام در مناظرات و مباحث مطروحه با هارون الرشید، به موضوع غصب خلافت اشاره کرده اند، در کتب فرق الشیعه (نوبختی، ۱۳۵۵، ص ۷۷)، مناقب آل ابی طالب (ابن شهرآشوب، ۱۳۷۶، ج ۴، ص ۱۱۳) و الملل و النحل (شهرستانی، ۱۳۶۴، ج ۱، ص ۵۳) توجه شده، ولی در سایر آثار تاریخی، مانند آثار یعقوبی و مسعودی اثری از این موضوع نیست. این موضوع به صورت غیرمستقیم در کتاب تاریخ الرسل و الملوک (طبری، ۱۳۸۷، ج ۲، ص ۷۵) آمده است. همچنین در کتاب تاریخ بغداد (بغدادی، ۱۴۱۷ق، ج ۱۳، ص ۲۷-۳۱-۳۳) به این مطلب که امام در چند مرحله با کنایه با هارون الرشید سخن گفتند، اشاره شده است. در سایر آثار، این موضوع یافت نمی شود.
شیوه سوم امام کاظم(ع) در جهت آشکار کردن چگونگی غصب خلافت، نشان دادن رابطه نسبی خود با پیامبر اکرم۹ است؛ زیرا خلفای عباسی با این موضوع، اعتماد عمومی را به خود جلب می نمودند، ولی همواره از این موضوع علیه امامان شیعه(ع) استفاده می نمودند. در منابع شیعه در این زمینه مطالبی آمده است: در کتب بصائر الدرجات (صفار، ۱۴۰۴ق، ص ۸۸)، فرق الشیعه (نوبختی، ۱۳۵۵، ص ۸۱)، مناقب آل ابی طالب (ابن شهرآشوب، ۱۳۷۶، ج ۴، ص ۱۱۳) و الملل و النحل (شهرستانی، ۱۳۶۴، ج ۱، ص ۵۴) به موضوع سلام دادن هارون الرشید و امام کاظم(ع) به پیامبر اکرم۹ اشاره شدهاست. در کتاب مروج الذهب و معادن الجوهر» (مسعودی، ۱۴۱۱ق، ج ۴، ص ۲۹۴)به مواردی که هارون الرشید خود را به پیامبر منتسب می کند اشاره گردیده، ولی پاسخامام درج نشده است. همین موضوع در منابع اهل سنت نیز بدین شیوه نقل شده استکه هارون الرشید در سخنرانی هایی به ذکر نسب خود پرداخته، ولی سخنی از امام کاظم(ع) در این باره، نقل نکرده اند. (ابن عساکر، ۱۴۱۵ ق ج۶۹، ص۲۹ / بغدادی، ۱۴۱۷ق، ج ۱۳، ص ۱۷)
بدین سان، سه اقدام امام کاظم(ع) که عبارت است از: نقل حدیث، مناظره، و اثبات نسب به منظور آشکار کردن چگونگی غصب خلافت نشان می دهد که ایشان به اقدامات سیاسی خلفای عباسی در هر زمان، کاملاً آشنا بودند و همواره از راهکارهای سیاسی، علمی و کم خطر در حل بحران ها استفاده می نمودند. اگر این سؤال مطرح شود که چرا راهکار قیام مدنظر ایشان نبود، منابع شیعه و اهل سنت این گونه پاسخ می دهند که شرایط سیاسی و اجتماعی پذیرای این موضوع نبود و تأثیر آن مانند قیام امام حسین(ع) در تاریخ ثبت نمی گردید؛ همان گونه که قیام حسین فخ به شکست منتهی شد. (کورانی عامل، ۱۳۹۷، ص ۱۰۸)
اقدامات سیاسی در تقابل با قتل شیعیان و ظلم و جور
یکی دیگر از موضوعاتی که در زمان امام کاظم(ع) وجود داشت قتل شیعی
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.