خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل بررسی مبانی فلسفی هویت ایرانی – اسلامی و تبیین جایگاه بصیرت و بیداری در آن
156,825 تومان قیمت اصلی 156,825 تومان بود.139,500 تومانقیمت فعلی 139,500 تومان است.
تعداد فروش: 66
فرمت فایل پاورپوینت
آنتونی رابینز میگه : من در 40 سالگی به جایی رسیدم که برای رسیدن بهش 82 سال زمان لازمه و این رو مدیون کتاب خواندن زیاد هستم.
فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی مبانی فلسفی هویت ایرانی – اسلامی و تبیین جایگاه بصیرت و بیداری در آن شامل ۱۲۰ اسلاید آماده است که میتواند محتوای شما را به شکلی حرفهای، منسجم و چشمنواز به مخاطبان منتقل کند.
برتریهای فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی مبانی فلسفی هویت ایرانی – اسلامی و تبیین جایگاه بصیرت و بیداری در آن در یک نگاه:
- طراحی منحصربهفرد
- فایل پاورپوینت کامل بررسی مبانی فلسفی هویت ایرانی – اسلامی و تبیین جایگاه بصیرت و بیداری در آن با بهرهگیری از اصول زیباییشناسی و ترکیب رنگهای مناسب، ظاهری مدرن و رسمی به ارائه شما میدهد.
- راهاندازی فوری
- فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی مبانی فلسفی هویت ایرانی – اسلامی و تبیین جایگاه بصیرت و بیداری در آن نیازی به تنظیمات اضافی ندارد؛ کافیست آن را باز کنید و مستقیماً استفاده کنید.
- وضوح عالی
- اسلایدها به گونهای طراحی شدهاند که در هر دستگاه یا ویدیو پروژکتور، با بهترین کیفیت نمایش داده شوند.
همه چیز از قبل آماده است: در فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی مبانی فلسفی هویت ایرانی – اسلامی و تبیین جایگاه بصیرت و بیداری در آن هیچ موردی ناتمام یا نیازمند ویرایش نخواهید یافت. همه چیز با دقت نهاییشده و تستشده ارائه میشود.
توصیه مهم: نسخههایی که تحت عنوان فایل پاورپوینت کامل بررسی مبانی فلسفی هویت ایرانی – اسلامی و تبیین جایگاه بصیرت و بیداری در آن اما خارج از منبع رسمی منتشر میشوند، ممکن است از کیفیت لازم برخوردار نباشند.
همین حالا فایل را تهیه کرده و سطح جدیدی از ارائه را تجربه کنید!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل بررسی مبانی فلسفی هویت ایرانی – اسلامی و تبیین جایگاه بصیرت و بیداری در آن :
مقدمه
هویت در ساده ترین تعبیر به معنای ویژگی های متمایز کننده فرد از دیگری است. این ویژگی های خاص شامل زبان، دین، نژاد، تاریخ، فرهنگ، جغرافیا، معماری و… است.همچنین هویت بیان کننده چگونگی رابطه فرد به مثابه جزء با جامعه به منزله کل است (اریکسون ۱۹۶۸، به نقل از سیف، ۱۳۸۴).. هویت برآیند چیستی فرهنگی هر فرد یا جامعه و رد یابی است که فرهنگ در مسیر عبور تاریخی خود بر جای می گذارد. از این رو هویت در واقع حاصل جمع عناصر فرهنگی فرد یا جامعه است. هویت بر اساس تعارض و اختلاف با دیگران پا به عرصه مطالعات اجتماعی و فرهنگی می گذارد.
نخستین مفهومی که به همراه هویت و نیز در هویت شناسی به کمک ذهن می آید مفهوم فرهنگ است. در واقع شناخت تعریف و کار کرد هویت، در گرو شناخت ماهیت و کار کرد فرهنگ است. در ادبیات فارسی فرهنگ به معنای تعالی بخشیدن است (رفیع پور، ۱۳۸۵: ۲۹۵). هویت امری است که از تغییرات تبعیت می کند. هویت رابطه مستقیم و انطباق نسبتا جامعی با فرهنگ هر فرد و جامعه دارد. همه تعاریف موجود درباره هویت، بر خلاف پراکندگی در شیوه پرداخت واژگان و تنظیم عبارات و اصطلاحات از پارادایم واحدی پیروی می کنند. هویت تکیه گاهی است که جوامع در گذر تاریخی خود به سوی آینده متوجه آن می باشند. به طور کلی هویت ها یا خاستگاه دینی دارند و تعالیم و آموزه های علمی و وحیانی در ایجاد آن نقش محوری ایفا می کنند یا مادی هستند و آرمان ها و ارزش ها و غایات دست ساز بشری تعیین کننده سمت و سوی آن ها است. هویت چه در سطح فرد و چه در سطح اجتماع، به شکل فرهنگ، خود را نشان می دهد. هویت در اندیشه دینی متغیری وابسته به ارزش ها، آرمان ها و قواعد مبنایی آفرینش است. در فلسفه دینی، هویت منبعث از فرهنگ دینی است وانسان ها برای برخورداری از تعالی و نجات از هبوط شیطانی موظف به انتخاب چنین هویتی هستند. در چنین انتخابی اجبار وجود ندراد (لا اکراه فی الدین، قد تبین الرشد من الغی، بقره: ۲۵۶).
هویت امری طبیعی، ذاتی واز پیش موجود نیست بلکه حاصل شرایط اجتماعی و کنش انسان ها ست که از طریق انکار آگاهانه ابهام و کنار گذاشتن تفاوت ها کسب می شود. در این رویکرد هویت دارای سطوح مختلف، سیال، نامتعین است و منابع هویتی را نه در جهان مطلق و انتزاعی و نه در جهان زبانی بلکه در جهان واقعی باید جستجو کرد. از مفروضات این رویکرد نظری، چند بعدی بودن هویت ها ست و عوامل گوناگونی در شکل دهی آن موثرند. این عوامل عبارتند از: منابع زندگی روز مره (سبک زندگی، اعتماد به دیگران، رویاهای شخصی، برنامه زندگی، فرایندهای جاری، تعامی، آگاهی، زیست – جهان)، زمان (گذشته، تاریخ، خاطره جمعی، روایت ملت، سنت های اختراعی، اسطوره بنیادنی)، مکان (جغرافیا، تعلق به مکان)، نهادها (موقعیت های نهادی، دستگاه قدرت، فرایند اجتماعی شدن، قدرت، سیاست، خویشاوندی)، زیست شناسی، وحی و الهام های دینی، قومیت، نظام فرهنگی و رسانه ها.
هویت معمولا در دو سطح فردی و جمعی ایفای نقش می کنند. در این میان آن چه مهم به نظر می رسد چگونگی پیوند میان هویت فردی و جمعی است. اولین اصلی که درپیوند میان هویت فردی و هویت جمعی باید به آن توجه داشت، این است که هویت های فردی معمولا به مرجع ضمیر خود مراجعه می کنند و با هر گروهی که احساس تجانس و تشابه بیشتری داشته باشند نزدیک می شوند. در فرایندی که هویت های جمعی برای افزایش دامنه قدرت خود با هویت های جمعی دیگر همواره در حال رقابت و بعضا در حال ستیز هستند الگو سازی، نقش تکنیکی بسیار قدرتمند ی را ایفا می کند، به این معنا که عملیاتی کنندگان هویت های جمعی همواره می کوشند برای جذب و افزایش اعضای جدید،الگوهایی از غایت های هویتی مطلوب به نمایش بگذارند تا هواداران یا انتخاب کنندگان تصویر روشنی از هویت غایی که در نهایت بدان دست خواهند یافت، داشته باشند. این هویت غائی، در واقع برآیند نهایی هویت اولیه یا همان هویت مبنایی است که نقطه تفاوت یک هویت جمعی با دیگر هویت های جمعی به شمار می آید(رفیع پور، ۱۳۳، ۱۳۸۵). سوالی که در این پژوهش مطرح است این است که منظور از هویت ایرانی چیست؟ هویت ایرانی بر چه بنیادهایی استوار است و دارا ی چه نسبتی با بیداری اسلامی دارد.
سوال های پژوهش
۱- منظور از هویت ایرانی چیست؟
۲- هویت ایرانی بر چه بنیادهایی استوار است؟
۳- هویت ایرانی دارای چه نسبتی با بیداری اسلامی می باشد؟
هویت ایرانی
ایران کشوری است که هم سهم عظیمی در آفرینش های فرهنگی، علمی، ادبی و هنری جهان داشته و هم از مولفه های ارزشمند و والای هویتی برخوردار است. دست آوردهای علمی، فنی، فرهنگی و هنری ایرانیان در طول تاریخ از حجم در خور توجهی برخوردار بوده است که استناد بدان ها خود گویای این واقعیت است که کشور کهنسال ایران از زمان ها ی یسیار دور تا سده های اخیر همواره مهد فرهنگ و تمدن و یکی از چند تمدن محدود جهان باستان بوده است امروزه هیچ ملتی نیست که شکل گیری تمدن جهان را تنها مدیون تلاش ها و کوشش افراد خود بداند. البته همگان می دانند که سهم همه ملل جهان در فراهم آوردن این گنجینه عظیم تمدنی امروزی یکسان نیست. هر ملتی و قومی را صفات، ویژگی های نژادی و روحی خاصی است و افزون بر آن شرائط اقلیمی و محیط پرور فرهنگسازان آن ملت نیز، در مسیر رشد صفات و مشخصات روحی شهروندان تاثیر فوق العاده ای داشته است (هرتسفلد و آرتور کیت، به نقل از نوری، ج ۱. ص ۲، ۱۳۷۵).
اسناد تاریخی نشان داده اند که ایران در آخرین مرحله عصر حجر یعنی در اواخر هزاره پنجم پیش از میلاد دارای یک تمدن بسیار پیشرفته ای بوده است. در تاریخ تمدن، آئین مهری اثرات فراوانی بر تمدن شرق و غرب داشته است. ادیان کهن ایرانی زرتشت برای انسان نهادی نیکو و پاک تعریف نموده اند.اهمیت این نگرش در هویت ایرانی را می توان از بازنمودها ی آن در هنر و اد بیات دریافت. در اشعار شاعران بزرگ، همیشه کارهای بزرگ از انسان هایی با گوهر پاک بر می اید. در شاهنامه فردوسی، کاوه آهنگر با سرشت پاک خود علم قیام بر ضد ظلم ضحاک را بلند می کند. این مضامین را می توان در جای جای هنر ایرانی یافت (باجو،۱۳۸۴).
از این رومولفه های اساسی هویت ایرانی، معنویت و خردگرایی است. حکیم ابواقلسم فردوسی این نکته را بیش از هزار سال قبل دریافته و توانسته بین معنویت و خرد سازگاری ایجاد کند. آن چه او را به اوج سربلندی و موفقیت رسانده، خردمندی و در عین حال معنویت گرایی اوست. این بینش، ریشه در فرهنگ و اندیشه کهن ایرانی دارد و بخشی از هویت ایرانیان را تشکیل می دهد. همین بینش موجب شد اهورامزدا، خدای حدایگان اسطوره های ایرانی، خدای خرد باشد و در کنار خود مشاورانی خردمند چون بهمن، امشاسپند خرد، داشته باشد و در میان ایزدان نیز ایزد بانویی به نام چیستا به دانش و دانایی اختصاص یابد و اسطوره های ایرانی از این جهت بر سایر اساطیر سر بر افرازند. در فلسفه زرتشت، هستی یا آغاز جنبش و افرینش را استوار بر تصمیم و آهنگ خداوند و به سخن درست تر “خواست و خرد” اهورامزدا می داندکه در زبان اوستایی نیز خواست و خرد معنایی یگانه می یابند (ثاقب فر، ۱۳۷۷:۱۲۰).
فردوسی با درک بلندای اندیشه قوم خود درشاهنامه، خردورزی و دینداری را اساس و بنیاد فرهنگ و هویت ایرانی قرار می دهدو به خوبی از عهده ادای آن بر می آید و به همگان می آموزد که با چشم خردی برتر و معنویت گرا به جهان نگاه کنند، به آن بیندیشند و در آن زندگی کنند. نیکی گذرگاهی است که دین و خرد را پیوند می دهد و یگانه می کند (حجازی، ۱۳۸۱: ۲۵).
فردوسی با دست مایه ای از خرد و دین داری، شاهکاری می افریند که در آن اندیشه و فرهنگ خود و نیاکان فرزانه خود را به نمایش گذارده است. او ایرانیان را از آغاز تشکیل تمدن و قومیت مردمی خردمند، دین دار و معنویت گرا میشناسد. واژه دین در فرهنگ کهن ایرانی به معنای وجدان و نوعی دریافت درونی، کاربردی بسیار دیرینه دارد (عفیفی، ۱۳۸۳). اگر چه این وازه با گذر زمان دچار تغییر و تحول شده ولی هنور پیوندهایی با گذشته خود دارد. مفهوم خرد ریشه در فرهنگ کهن ایران دارد و منشائ آن به منابع کهن اسطوره ای و دینی می رسد. اهمیت خرد پروری و دینداری در هویت ایرانی به حدی است که راه رستگاری در این جهان و آن جهان را تعریف کرده اند. خرد انسانی دانا و توانای مطلق نیست، محدودیت ها و ناتوانی هایی دارد. از این رو انسان علاوه بر شناخت آن چه منطقی و استدلالی و تجربی است باید نوعی شناخت و دریافت شهودی و غیر مادی و تجربی نیز داشته باشد که در حقیقت همان معنویت است و معمولا در دل انسان ریشه دارد(خسروی و همکاران، ۱۳۸۷).
شکی نیست. هویت ایرانی به این معنی است که هر فرد ایرانی در هر شرائط سنی، خانوادگی، اجتماعی، تحصیلی و شغلی در هر جای دنیا به عنوان یک ایرانی شناخته شود و آن پدیده ای است که عوامل بسیاری در آن دخالت دارند.. میل به گسترش ارتباطات فکری و دستاوردهای عینی تمدن ایرانی در طول تاریخ موجب غنا و تنوع ابعاد کلی تمدن شده است. با این همه مفهوم هویت ایرانی با ویژگی خاصی در ابعاد هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، دین شناسی و سیاسی گره خورده که موجب پایایی و استواری فرهنگ وبژه ای شده که در کمتر جای جهان می توان از آن سراغ گرفت.
مبانی هستی شناسی هویت ایرانی وجه اشتراک تفکر اسلامی وایرانی سه عنصر حق مداری، هدفمندی و نظام احسن است.این اندیشه که جهان بیهوده آفریده نشده و بر اساس حق است در تمدن اسلامی – ایرانی مفهومی بنیادین است. حق مداری جهان، خود به خود هدفمند بودن عالم آفرینش را نیز به همراه می آورد. یعنی جهان آفرینش این گونه نیست که به نا کجا آباد برود بلکه این کاروان هستی، یه سوی هدف معلوم و معینی حرکت می کند.نتیجه چنین دیدگاهی، علاوه بر اثبات بیهوده نبودن انسان، او را از پوچ گرایی نجات داده و سنگ بنای تعهد پذیری را بنا می نهد.از سویی، نظام فعلی عالم خلقت، بهترین نظام قابل تصور است (مطهری، ۱۳۶۲: ۳۷).
مبانی انسان شناسی هویت ایرانی
انسان تمدن اسلامی – ایرانی مهمترین موضوع خلقت است. خلقت انسان مستقل از همه موجودات عالم است و با آنچه که درارتباط با جریان تدریجی تکامل انواع مطرح است تفاوت دارد. هر چند در طول تاریخ، متفکران و فلاسفه، تعاریف بسیاری از انسان و حقیقت او و جایگاه او در هستی ارائه کرده اند، اما خداوند متعال، در کلام خویش، جامع ترین بینش را درباره انسان ارائه داده است؛ بینشی که از جزئی نگری دور است، انسان را محدود نمی سازد. بینشی که هم چگونگی پیدایش انسان و هم فلسفه خلقت او را مطرح می سازد و به پرسش های از کجا آمده ایم و به کجا می رویم، پاسخ کافی می دهد. ابعاد وجود انسان، نیازهای او و راه صحیح ارضای آنها را مشخص و چگونگی رابطه بین انسان با محیط پیرامونش را به دقیق ترین شکل، مشخص می سازد. با این همه، قرآن باز آدمی را به تأمل و تفکر درباره این که از چه و برای چه آفریده شده است، دعوت می کند و می فرماید: «انسان، باید بنگرد که از چه آفریده شده است ».[۱] بر اساس دیدگاه اسلام، انسان بر اساس فطرت الهی خلق شده است. قرآن کریم در این باره می فرماید: حق گرایانه روی به دین آور، ملازم سرشت و فطرتی باشید که خداوند مردم را بر آن سرشته است (آری این آفرینش خداوند است) و آفرینش خدای را دگرگونی نیست (روم، ۳۰).
انسان یک گوهر ثابت و مشترک و طبیعت مشترک انسانی دارد که بر اساس فطرت خویش انسان حقیقت جو است. نیاز مند به این حقیقت است که چیزها، امور آنها و جهان را آنچنان که هست دریابد.وی به فضائل اخلاقی و نیکی ها گرایش دارد این قبیل مسائل برای او منفعت مادی ندارند بلکه تنها به دلیل فضیلتی که برای او دارند ارزشمندند مثل گرایش به پاکی، صداقت و غیره. بر این اساس انسان موجودی خیرجو، زیبا پسند است. گرایش به زیبایی ها دارد و زیبایی و جمال برای او یک موضوع اصلی و مستقل از سایر امور است.
گرایش به خلاقیت و ابتکار بطور فطری در ذات او وجود دارد. علاوه بر اینکه مقداری از نیازهای زندگی مادی او را نیز تامین می کند. از سوی دیگر عشق و پرستش گرایش مخصوص انسان است که با انسانیت او پیوند قطع ناپذیر دارد.[۲]
از دیدگاه اسلام فطرت هم به حوزه گرایشها وهم به حوزه اندیشه و بینش اختصاص دارد و آیه “فطرت الله التی فطر الناس علیها” هم ناظر به حوزه گرایشهای آدمی است یعنی انسان حس پرستش، نیاز به ارتباط با خدا و گرایش به یک مبدا متعالی در زندگی دارد وهم اشاره به آگاهی انسان به خدا و علم و بینش نسبت به خداوند و معارف الهی دارد.، پس منظور از فطرت، همان سرمایه ثابتی است که از ذاتیات طبیعت و جان و روح انسان و مشترک میان انسانها نشات می گیرد و جهت گیری های روح و روان آدمی نسبت به خداوند و تعلق به مبدا قدسی و عالم غیب که ما را به سمت امور متعالی در زندگی در حوزه معارف اعتقادی و در حوزه های اخلاقی دعوت می کند.[۳] چنین انسانی از ویژگی هایی برخوردار است. شاید مهم ترین ویژگی انسان، دو ساحتی (دو بعدی) بودن او ست. اعتقاد به دو بعدی بودن وجود انسان، از واقعیتی به نام نفس یا روح نیز برخوردار است. در آیات فراوانی از قرآن کریم به دو بعدی بودن انسان، اشاره شده است: «خداوند، آفرینش انسان را از گل آغاز کرد و سپس او را سازمان هماهنگ بخشید و از روح خود در وی دمید». در واقع، انسانیت انسان، به بعد معنوی او «یعنی روح او » بر می گردد، نه به همین جسم فناپذیر.
انتخاب گری دیگر ویژگی انسانی است که مورد تاکید اسلام قرار دارد. انسان در بینش قرآن کریم، موجودی انتخابگر محسوب می شود: «ما راه را به انسان نشان دادیم و او یا راه شکر و سپاس گزاری را در پیش می گیرد و یا راه کفران و ناسپاسی را». ویژگی انتخابگری، انسان را از سایر موجودات، متمایز می سازد و به او جایگاهی فراتر از آنها می بخشد.
دیگر ویژگی انسانی امانتداری است. در قرآن کریم، انسان، به عنوان موجودی که بار سنگین امانت الهی را بر دوش می کشد، معرفی شده است : «ما امانت را بر آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه کردیم، که از تحمل آن، سر باز زدند و از آن هراسناک شدند و انسان، آن را برداشت…». مفسران، درباره این امانت، احتمالات فراوانی داده اند؛ اما غالبا آن را «اختیار» یا «تکلیف » و یا آن چیزی که تکلیف، مقدمه رسیدن به آن است.
خلیفه الله بودن و جانشینی خدا در روی زمین از ویژگی هایی مورد تاکید قران کریم است.
بدین ترتیب، انسان، به واسطه عبادت و اخلاص در بندگی خداوند، می تواند به مقام ولایت الهی برسد؛ یعنی خداوند، متولی امور او در همه کارها می شود و مستقیما او را تحت ولایت و تربیت خود قرار می دهد.جایگاه انسان در هستی، از یک سو بسته به ویژگی های انسان و از سوی دیگر، تابع اهداف آفرینش اوست. هدف هر موجود، نشان دهنده جایگاه آن موجود، در جهان هستی است. بدین ترتیب که هر چه این هدف، در سطحی عالی تر قرار داشته باشد، به طبع، جایگاه آن موجود نیز در سطحی والاتر قرار دارد. پس به طور کلی می توان گفت که تعاملی بسیار نزدیک، میان هدف و جایگاه آدمی وجود دارد. هدف نهایی یا همان کمال مطلوب آدمی، هر چه باشد، تمام فعالیت های زندگی او را تحت تأثیر قرار می دهد و بر تمامی ابعاد زندگی او سایه می افکند (مطهری، ۱۳۸۷).
در مکتب تربیتی اسلام انسان با داشتن فطرت الهی برخوردار از عواطف و تمایلات و استعدادهای طبیعی و تاثیر پذیری نسبی از عوامل محیطی و وراثتی، در اثر نوع استفاده از عقل خویش و چگونگی درک موقعیت های مختلف (معرفت) و نحوه مواجهه اختیاری با آن ها (باور، گرایش، اراده و عمل فردی و جمعی)، به تدریج واقعیتی مشخص و سیال (پویا) در دو بعد فردی و جمعی می یابد که از آن با نام “هویت” و شاکله در تعبیر قرانی یاد می شود..نتیجه هویت متمایز هر انسان در نهایت محصول اکتساب برخی صفات و توانمندی ها و مهارت ها، توسط خود اوست و از این رو، نه تنها امری ثابت و از پیش تعیین شده نیست بلکه بیش از هر چیز حاصل تلاش و توفیق شخص – در پرتو اراده و عنایات الهی و تا حدودی متاثر از شرائط طبیعی زندگی و نظام فرهنگی، اقتصادی و سیاسی اجتماع است. هر چند این تاثیر هرگز به آن پایه نیست که روند تحول و تکوین هویت را به صورت تابعی مطلق از وضع محیط طبیعی و اجتماعی در آورد. در نظام تربیتی اسلام، هویت در عین متاثر شدن از عوامل ماوراء طبیعی و طبیعی بیرون از اختیار (علل و زمینه های خارج از انتخاب آگاهانه خود فرد) با حضور اختیاری در موقعیت های گوناگون در طی زندگی این دنیا به تکوین و تحول می رسد و در حیات اخروی تداوم می یابد. بنا بر این تحقق و تحول هویت فردی و جمعی بیش از هر چیز به جریان منحصر به فرد زندگی فردی و اجتماعی هر شخص و نحوه خرد ورزی او و در نتیجه معرفت، باور، اراده و اعمال (فردی و جمعی) اختیاری خود او وابسته است. لذا هر شخص می تواند هویت فردی و جمعی خویش را چنان که می خواهد شکل دهد و آن را به طور مداوم و متحول سازد. این تغییر و تحول اگر در جهت غایت حقیقی زندکی انسان (قرب الی الله) و بر اساس نظام معیار متناسب با این غایت انجام شود با شکوفایی فطرت الهی و رشد همه جانبه استعدادهای طبیعی و تنظیم متعادل عواطف و امیال انسان و کسب شایستگی های مورد نیاز برای تحقق حیات طیبه ملازم خواهد بود. در این صورت می توان از تعبیر تکوین و تعالی پیوسته هویت بر اساس نظام معیار اسلامی برای چنین روندی بهره گرفت (مبانی نظری تحول بنیادین در آموزش و پرورش، ۱۳۹۰).
از نظر قرآن حیات طیبه، هدفی متعالی برای زندگی آدمی است همانطور که می فرماید:«هر کس کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعا ما او را زندگی پاکیزه ای می بخشیم ». این آیه، اشاره به حیات طیبه (زندگی پاک) دارد که هدف زندگی یک انسان مؤمن است و از نظر مسلمانان، انسان با این همه ویژگی های ممتاز نسبت به سایر موجودات و این جایگاه رفیع در نظام هستی، تنها زمانی به معنای زندگی می رسد که به این نوع زندگی دست یابد. نتیجه طبیعی چنین زندگی ای، بهشت و رضایت حق تعالی در آخرت است که خود، هدفی والاتر از حیات طیبه برای انسان به شمار می آید. حیات طیبه، به معنای زندگی پاک است و این پاکی، باید تمام زوایای شخصیت و زندگی و جسم و جان انسان را در بر گیرد، از پاکی و طهارت جسمی گرفته تا فکری، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی (مبانی نظری تحول بنیادین در آموزش و پرورش، ۱۳۹۰).از سویی نظام فعلی خلقت، بهترین نظام قابل تصور است. اگر نگاه واقع بینانه ای به این شرهای ظاهری بیندازیم خواهیم دید شر آن ها ذاتی نیست بلکه اعتباری است و در برابر هر یک از شرها حکمت هایی نهفته است که وجود آن ها را موجه می کند.
مبانی معرفت شناسانه (عقل نظری) هویت ایرانی
علم و دانش در تمدن ایرانی اسلامی از اهمیت خاصی برخوردار است. خردورزی نزد
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.