خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل تبیین فقه ولایت فقیه

دانلود و استفاده از فایل پاورپوینت کامل تبیین فقه ولایت فقیه – تجربه‌ای بی‌نظیر در ارائه!

پاورپوینتی شیک و استاندارد:

فایل فایل پاورپوینت کامل تبیین فقه ولایت فقیه شامل ۴۶ اسلاید طراحی‌شده با دقت بالا است که کاملاً آماده برای ارائه یا چاپ در PowerPoint می‌باشد.

چرا فایل فایل پاورپوینت کامل تبیین فقه ولایت فقیه گزینه‌ای عالی است؟

• گرافیک حرفه‌ای و جذاب: اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل تبیین فقه ولایت فقیه با طراحی مدرن و چشم‌نواز، پیام شما را به بهترین شکل منتقل می‌کنند.
• کاربری آسان: ساختار این پاورپوینت به‌گونه‌ای است که استفاده از آن بدون نیاز به تغییرات پیچیده ممکن باشد.
• آماده استفاده: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل تبیین فقه ولایت فقیه از قبل تنظیم‌شده و بدون نیاز به ویرایش، قابل استفاده هستند.

تضمین کیفیت و دقت بالا:

این مجموعه بر اساس بالاترین استانداردهای طراحی ساخته شده است و کاملاً منسجم و بدون اشکال، مناسب برای ارائه‌های حرفه‌ای می‌باشد.

نکته قابل توجه:

برخی نسخه‌های غیررسمی ممکن است تغییراتی داشته باشند. این نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل تبیین فقه ولایت فقیه با دقت و کیفیت بالا طراحی شده است.

همین حالا فایل فایل پاورپوینت کامل تبیین فقه ولایت فقیه را دریافت کنید و یک ارائه بی‌نظیر داشته باشید!

بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل تبیین فقه ولایت فقیه :

نظری ولایت فقیه، در لای آموزش به ساحت های مختلف بحث های آموزشی حوزوی تسرّی داده نشده است. حتی در مراکز تخصصی فقهی حوزوی، درسی به نام ولایت فقیه وجود ندارد؛ در نتیجه طلاب فاضل حوزه، حتی با سرفصل های ولایت فقیه آشنا نیستند. بررسی آسیب های مباحث ولایت فقیه در حوزه های علمیه پرداخت که چکیده ای از آن تقدیم می گردد:

) جدّی نگرفتن بحث ولایت فقیه و استلزامات معرفتی­ آن در حوزه­ های دانشی و روشی حوزه علمیه

الف) در لای آموزش.

نظری ولایت­ فقیه، در لای آموزش به ساحت های مختلف بحث های آموزشی حوزوی تسرّی داده نشده است. حتی در مراکز تخصصی فقهی حوزوی، درسی به نام ولایت فقیه وجود ندارد؛ در نتیجه طلاب فاضل حوزه، حتی با سرفصل های ولایت فقیه آشنا نیستند.

همین غفلت در عدم ورود نظری ولایت فقیه در لای آموزشی باعث شده که نظریات امام خمینی و مهم ترین نظریات ایشان در «فقه سیاسی» و «ولایت فقیه» در مباحث فقهی حوزه­های علمیه به بحث و گفت وگو گذاشته نشود. درنتیجه الزامات امتداد این نظریه در حوزه­های دانشی همچون مباحث «فقه سیاسی» و «فقه حکومتی» در حوزه، حداکثری نشده و اگر اساتیدی هم اقدام به ورود در این مباحث را داشته باشند به دلیل آماده نبودن محتوای علمی مباحث، کلاس­های شان ادامه دار نمی شود.

نظری ولایت فقیه، در لای آموزش به ساحت های مختلف بحث های آموزشی حوزوی تسرّی داده نشده است. حتی در مراکز تخصصی فقهی حوزوی، درسی به نام ولایت ­فقیه وجود ندارد؛ در نتیجه طلاب فاضل حوزه، حتی با سرفصل های ولایت فقیه آشنا نیستند.

در آن مراکزی هم که بحث­های ولایت فقیه مطرح می شود، فقط به تدریس نظری امام و تکرار آن بسنده می کنند که آن فایده چندانی ندارد. به همان میزانی که انقلاب امام در دنیا بسط داده می شود، لازم است تا نظری ولایت فقیه هم به عنوان پشتیبان نظری انقلاب، به همان میزان بسط داده شود؛ یعنی نظری ولایت فقیه امام علی المبنی، به مباحث جدیدی که زمان امام مطرح نبوده تا امام به آن ها بپردازد، پرداخته شود.

ب) در لای پژوهش.

در حوز پژوهش هم نظری ولایت فقیه جدّی گرفته نشده است. در این خصوص حوزه می تواند موضوعات مختلفی برای پایان نامه های طلاب، از صحیف نور امام آماده کند و این گونه افکار امام در را رشته های مختلف وارد کرده تا بسط یابد.

) انحصار مباحث ولایت فقیه در رویکرد فقهی و عدم به کارگیری ظرفیت های علوم دیگر برای تقویت مباحث ولایت فقیه

الف) انحصار مباحث ولایت فقیه به رویکرد فقهی و عدم استفاده از مباحث پیرامونی، در طلّاب، ایجاد حسّ تکراری بودن می کند. مطرح کردن مباحثِ پیرامونی ولایت فقیه، این مباحث را جدید، نو و کاربردی کرده و در جا انداختنِ مباحث ولایت فقیه کمک خواهد کرد.

ب) از ظرفیت های علوم دیگر در تقویت مباحث ولایت فقیه استفاده نشده است.

از ظرفیت «علوم سیاسی» در تبیین نظری ولایت فقیه استفاده نشده است.

از ظرفیت دانش «تاریخ» در پخته کردن بحث ولایت فقیه کمک گرفته نشده است.

از ظرفیت های «جامعه شناسی» در تبیین ولایت فقیه استفاده نشده است.

از ظرفیت های «علم کلام» در تبیین این نظریه نسبتاً خوب استفاده شده؛ ولی از ظرفیت های دیگر علوم، استفاده نشده است.

ج) از ظرفیت­های روشی هم در تبیین ولایت فقیه استفاده نشده است.

از ظرفیت روش های عقلی برای اثبات ولایت فقیه جز آن مقداری که امام آن را جزو بدیهیات شمرده و فرموده تصوّر ولایت فقیه، مساوی با تصدیقش بوده، چیزی افزون تر استفاده نشده است.

از ظرفیت های تجربی استفاده نشده؛ درحالی که این روش می تواند در حلّ بسیاری از مسائل ولایت فقیه کمک کند. گاهی با یک مقایس مختصر میان کشورهایی که ولی فقیه ندارند، با ایران که ولی فقیه دارد، در مسأله حلّ بحران ها می توان به مسأله ولایت ­فقیه، کمک کرد؛ ولی متأسفانه این ظرفیت های روشی، مغفول واقع شده است.

یکی از آسیب هایی که به مباحث ولایت فقیه در حوزه های علمیه وارد است؛ رویکرد پاسخ گویی به شبهات در این موضوعات است.

) غلبه رویکرد پاسخ گویی به شبهات ولایت فقیه بر اصل مباحث آن

یکی از آسیب هایی که به مباحث ولایت فقیه در حوزه های علمیه وارد است؛ رویکرد پاسخ گویی به شبهات در این موضوعات است. ابتناء بحث ولایت فقیه بر پاسخ به شبهات از کلاه هایی است که سر ما رفته است. این رویکرد، موجب لغزاندن بحث ولایت فقیه در سطح فهم رقیب، بلکه در سطح بازی رقیب خواهد شد. زیرا با این رویکرد، مفروضات خود در باب ولایت فقیه را باید تبدیل به فرضیه کنیم. مثلاً ابتدا ضرورت ولایت فقیه را اثبات کنیم، و بعد به مباحث دیگر برسیم؛ درحالی که ضرورت ولایت فقیه را از ابتدا باید مفروض بگیریم تا مباحث با کندی مواجه نشده و پیش برود.

نظری ولایت فقیه هم مانند دیگر نظریه های علمی هر چقدر هم که قوی باشد باز شبهات پیرامونش باقی می­ماند. مهم این است که این گفتمان نسبت به گفتمان های رقیب همچون مارکسیست ها، طرح و قوت گرفته، که خود دلایلی دارد؛ ازجمله اینکه: ) گفتمان اسلام در دسترس مردم ایران بود و بیش از هزار سال با آن مأنوس بودند؛ ) روحانیت به صورت شبکه ای در کلّ ایران پخش بودند؛ ) گفتمان ولایت فقیه نسبت به گفتمان رقیب، تعداد بیش تری از نیازهای جامعه را پاسخ می دهد. همین مقدار که این گفتمان کارآمدی بیش تری دارد، کفایت می­کند تا از گفتمان های رقیب، پیشی بگیرد. نه امکانش است که هم شبهاتِ پیرامون ولایت فقیه را فعلاً پاسخ داد؛ و نه ضرورت دارد. مصروف کردنِ وقت در پاسخ دهی به شبهات، نه تنها به رشد نظری ولایت فقیه کمک نمی کند، بلکه برعکس، باعث تقویت و رشد گفتمان رقیب می­شود.

) عدم موفقیت در گزار از اصول معارض نظری ولایت فقیه

الف) نظری ولایت فقیه، دلالت هایی در عرصه های مختلف دارد، که درصورت پذیرش این نظریه، باید تن به دلالت های آن نیز بدهیم.

ب) برخی دلالت های ضروری ولایت فقیه: بی معنی بودن استقلال حوزه­ های علمیه در حکومت ولایت فقیه

از لحاظ نظری، بین نظری ولایت فقیه و دلالت هایش در حوز مدیریت و استقلال حوزه ­های علمیه نمی توان جدایی انداخت. کسی که نظری ولایت­ فقیه را مطرح می کند، منطقاً نباید شعار «استقلال حوزه» بدهد. مدیریت مطلق ولی فقیه، اقتضا می کند که هم مراکز علمی، تحت مدیریت او باشند؛ ولی الآن در حوز علمیه، هنوز همان درس هایی را می­خوانند که قبل از انقلاب می خواندند. یعنی چه انقلاب می­ شد و چه نمی شد تغییری در حوزه های علمی ما صورت نمی گرفت. مسأله های انقلاب اسلامی ما، هنوز روی میزِ حوز علمیه نیست؛ چون حوزه های علمیه، خود را مستقلّ از حکومت می دانند.

این در حالتی است که ما تردید نکنیم «حوزه های علمیه مستقل هستند». چه بسا این ادّعای نزدیک به واقعیت، وجود داشته باشد که حوز علمیه ای که مستقل نیست، دیگر چرا پز استقلال می دهد؟ اگر بودج «مرکز خدمات» و «دفتر تبلیغات حوزه علمیه» را حکومت تأمین نکند، آن ها در ادار خود دچار مشکل خواهند شد.

مسأله این است که اگر حوزه های علمیه، مستقل هستند، بنابراین نباید از حکومت هیچ پولی بگیرند و اگر پول می ­گیرند، دیگر پذیرفته نیست که