

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل تبیین اقسام ثلاثه علم الهی
156,825 تومان قیمت اصلی 156,825 تومان بود.87,125 تومانقیمت فعلی 87,125 تومان است.
تعداد فروش: 41
فرمت فایل پاورپوینت
آنتونی رابینز میگه : من در 40 سالگی به جایی رسیدم که برای رسیدن بهش 82 سال زمان لازمه و این رو مدیون کتاب خواندن زیاد هستم.
ارائهی فایل پاورپوینت کامل تبیین اقسام ثلاثه علم الهی – تجربهای خاص و متمایز!
پاورپوینتی حرفهای و متفاوت:
فایل فایل پاورپوینت کامل تبیین اقسام ثلاثه علم الهی شامل ۶۱ اسلاید جذاب و کاملاً استاندارد است که برای چاپ یا ارائه در PowerPoint آماده شدهاند.
ویژگیهای برجسته فایل فایل پاورپوینت کامل تبیین اقسام ثلاثه علم الهی:
- طراحی خلاقانه و حرفهای: فایل فایل پاورپوینت کامل تبیین اقسام ثلاثه علم الهی به شما این امکان را میدهد که مخاطبان خود را با یک طراحی خیرهکننده جذب کرده و پیام خود را به بهترین شکل انتقال دهید.
- سادگی در استفاده: اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل تبیین اقسام ثلاثه علم الهی به گونهای طراحی شدهاند که استفاده از آنها بسیار آسان باشد و نیاز به تنظیمات اضافی نداشته باشید.
- آماده برای ارائه: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل تبیین اقسام ثلاثه علم الهی با کیفیت بالا و بدون نیاز به ویرایش، آماده استفاده هستند.
کیفیت تضمینشده با دقت بالا:
فایل فایل پاورپوینت کامل تبیین اقسام ثلاثه علم الهی با رعایت بالاترین استانداردهای طراحی تولید شده است. بدون نقص یا بهمریختگی، تمامی اسلایدها آماده برای یک ارائه بینقص و حرفهای هستند.
نکته مهم:
هرگونه تفاوت احتمالی در توضیحات ممکن است به دلیل نسخههای غیررسمی باشد. نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل تبیین اقسام ثلاثه علم الهی با دقت و حرفهای تنظیم شده است.
همین حالا فایل فایل پاورپوینت کامل تبیین اقسام ثلاثه علم الهی را دانلود کنید و ارائهای حرفهای و تأثیرگذار داشته باشید!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل تبیین اقسام ثلاثه علم الهی :
بسم الله الرحمن الرحیم
فایل پاورپوینت کامل تبیین اقسام ثلاثه علم الهی
ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَی الْحِزْبَینِ أَحْصَی لِمَا لَبِثُوا أَمَداً.
سپس آنان (اصحاب کهف)را از خوابشان برانگیختیم و بیدار کردیم تا بدانیم (و این امر آشکار گردد که) کدامیک از آن دو گروه، مدت خواب خود را بهتر حساب کرده اند.
سوره کهف آیه ۱۲-
* وَ المُرادُ بِالعِلمِ: اَلعِلمُ الفِعلِی وَ هُوَ ظُهُورُ الشَّیءِ وَ حُضُورُهُ بِوُجُودِهِ الخاصِّ عِندَ اللهِ، وَ قَد کثُرَ وُرُودُ العِلمِ بِهذَا المَعنَی فِی القُرآنِ کقَولِهِ: «وَ لِیعْلَمَ اللَّهُ مَنْ ینْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیبِ » اَلحَدید: ۲۵، وَ قَولِهِ: «لِیعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ». : اَلجِنّ: ۲۸- وَ إِلَیهِ یرجَعُ قَولُ بَعضِهِم فِی تَفسیرِهِ: أَنَّ المَعنَی : لِیظهَرَ مَعلُومُنا [فِی الخارِجِ] عَلَی ما عَلِمناهُ.
مراد از علم در آیه ۱۲ از سوره کهف که فرمود «لِنَعْلَمَ» علمِ فِعلی خداوند مُتعال است نه علم ذاتی. علمِ فعلی خداوند که از مقامِ فعل و ایجاد و خلقت انتزاع می شود نه از مقام ذات عبارت است از اینکه وجودِ عینی و خاصِّ شئی (همه موجودات عالَم با وجودِخاصّشان) بدون هیچ مانع و حاجب و واسطه ای نزد خداوند مُتعال ظهور و حضور داشته باشد. به عبارت دیگر علم فعلی الهی (فعل به معنای اسم مصدری یعنی مصنوعات و مخلوقات الهی)، نفسِ واقعیت و ظهور و تحقق اشیاء در محضر پروردگار می باشد و خداوند به علم ذاتی اَزَلی خویش به همه اَشیاء و آفریده ها احاطه علمی دارد و همه موجودات بالفعل در محضر پروردگار حاضر هستند و هیچ چیزی از او غائب نیست. لا یعزُبُ عَنهُ مِثقالُ ذَرَّهٍ فِی السَّماواتِ وَلا فِی الأَرضِ. به اندازه سنگینی ذرّه ای در آسمانها و زمین از علم او دور نخواهد ماند. (سوره سَبَأ آیه ۳- ). علمِ خداوندِ مُتعال به مخلوقات و موجودات و اشیاء پس از ایجاد و خلقت آنها از نوع علم تفصیلی و حضوری است. و در قرآن کریم علم به این معنا (علم فعلی) زیاد آمده است، مانند آیه ۲۵ سوره حدید: «وَ لِیعْلَمَ اللَّهُ مَنْ ینْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیبِ. تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می کند» و آیه ۲۸ سوره جن: «لِیعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ. تا بداند پیامبرانش رسالتهای پروردگارشان را ابلاغ کرده اند». قول برخی از مفسّرین (سید عبدالله بن سید محمدرضا شُبَّر حُسَینِی نَجَفی کاظِمی «صاحب تفسیر شُبَّر و امثال او) در تفسیر و توضیحِ «لِنَعْلَمَ» به همان معنایی برمی گردد که ما در باره علم فعلی الهی ذکر کردیم. آنها گفته اند: که «لِنَعْلَمَ» به معنای: «لِیظهَرَ مَعلُومُنا [فِی الخارِجِ] عَلَی ما عَلِمناهُ. می باشد. یعنی تا ظهور و تحقق و عینیت پیدا کند معلوم ما در خارج بر طبق آنچه که به علم اَزَلی آن را می دانیم.
باید توجه داشت که علمِ خداوند مُتعال دارای سه مرتبه و مرحله است و به عبارت دیگر خداوندِ سُبحان سه نوع علم دارد که دو نوع آن مربوط به مقام ذاتِ باریتَعالی و از قبیل علم ذاتی است و یک نوع آن نیز مربوط به مقام فعل و خلقت و ایجاد است که خارج از ذاتِ پروردگار و علم فِعلی و غیر ذاتی می باشد:
۱- علم خداوند به ذاتش. این مرتبه از علمِ خداوند، از نوع علم حضوری است نه علم حصولی و انفعالی و اِنطِباعی و اِرتِسامی.
توضیح اینکه در علم حضوری، وجودِ عینی و واقعی معلوم در نزد عالِم حضور دارد نه صورت و مفهوم ذهنی، و واقعیتِ معلوم، عین واقعیتِ علم است و واقعیت علم نیز عین واقعیت معلوم است و دوگانگی و غیریت بین علم و معلوم وجود ندارد بخلاف علم حصولی که بین علم و معلوم تغایر و غیریت است. مثلا علم من (علم حصولی من) به درخت (به عنوان معلوم) عین واقعیتِ خارجی درخت نیست بلکه تصویر و صورت و نقش و مفهوم و ماهیتی از آن درخت در ذهن من است ولی علم من (علم حضوری من) مثلا به غم و شادی عین همان معلوم(غم و شادی) است. به بیان دیگر معلوم در علم حصولی، مفهوم و ماهیت و صورتِ مُنطَبَعه ذهنی شیئ است نه حقیقت و واقعیت خارجی شئ. مثل کسی که صورت و مفهومی از درخت و یا دریا در ذهن دارد، علم حصولی او همان صورت ذهنیه ای است که از دریا و یا درخت(با لحاظ مقایسه بین ذهن و خارج از ذهن) در ظرف ذهنش نقش بسته و حاصل شده است اما معلوم در علم حضوری، خود شیئ است که نزد عالِم ظهور و حضور دارد. مثلا کسی که احساس غم و اندوه می کند در واقع خودِ غم و اندوه در نزدِ داتش حضور دارد نه صورت و مفهوم و ماهیت آن و به عبارت دیگر علمِ انسان به وجودِ خود و حالاتِ خویش مانند غم و غصه و نگرانی و گرسنگی و تشنگی و ترس و وحشت و اضطراب و خشم و عصبانیت و حُبّ و بُغض و کینه و دوستی و سُرور و خوشحالی و شادمانی و نشاط و امید و غیره از نوع علم حضوری است نه حصولی و خودِ انسان و حالات نفسانی که ذکر شد در نزدش بدون هیچ واسطه ای حاضر هستد و به همه آن ها علم حضوری دارد. در کتاب حاشیه مُلّاعبدالله یزدی که حاشیه بر تَهذیبُ المَنطِق مُلّاسَعدتَفتازانی است در رابطه با تعریف علم حصولی (انفعالی و اِنطباعی و اِرتِسامی ) چنین آورده است: اَلعِلم هُوَ الصُّورَهُ الحاصِلَهُ مِنَ الشَّیءِ عِندَ العَقلِ ( اَو فِی العَقلِ ). یعنی علم (یعنی علم حصولی و انفعالی و اِنطباعی و اِرتِسامی ) عبارت است از آن صورتی که از شی یا اشیاء، نزد ذهن (و یا در ذهن) حاصل و مُرتَسَم و مُنطَبع می شود و به عبارت دیگر هرچیزی که ذهن از آن صورت سازی می کند و صورتی از آن در نزد ذهن حاصل باشد به آن عِلم می گویند. پس علم حصولی، اِنطباع و چاپ تصویرِ شئی در ذهن است.
مرحوم علامه طباطبایی در کتاب «بدایه الحکمه» در مرحله دوازدهم، فصل پنجم ص ۱۷۵ چنین می فرماید: قَد تَقَدَّمَ أَنَّ لِکلِّ مُجَرَّدِ عَنِ المادَّهِ عِلماَ بِذاتِهِ لِحُضُورِ ذاتِهِ عِندَ ذاتِهِ، وَ هُوَ عِلمُهُ بِذاتِهِ. یعنی هر موجودی که مجرّد از ماده است علم به ذاتِ خویش دارد زیرا ذاتش بدون هیچ واسطه ای نزد خودش حاضر است و این حضور ذاتِ مجرد نزد خویش همان علم او به ذاتش می باشد و خداوند مُتعال که فوقِ همه مجردات است علمِ حضوری به ذاتش دارد که این همان علمِ ذاتی خداوند به ذاتش می باشد. البته یک نکته را باید توجه داشت و آن این است که اگر ما «علم» را چنین تعریف کنیم که علم، حضورِ معلوم در نزد عالِم است در این صورت، علم حضوری منحصر در علمِ ذات به ذات نخواهد بود آنگونه که فلاسفه مَشّاء منحصر کرده اند بلکه شامل موارد دیگر از جمله صُوَر ذهنیه هم می شود . به این معنا که در علم حصولی، «صورت ذهنی شیئ» به لحاظ ذهن و به خودی خود نه به قیاس خارج از ذهن و مقایسه با مفاهیم دیگر در نزدِ عالِم حضور دارد و در علم حضوری، «خود شیئ با وجودِ خاصش» نزد عالِم حضور دارد به عبارت دیگر همچنانکه صُوَر ذهنیه، معلومِ حضوری برای نفس انسان می باشند، اشیاء و وجودات خارجی و عینی نیز معلوم حضوری نزد خداوند هستند.
با توجه به توضیحات داده شده ، علم خداوندِ متعال به ذاتش از نوع علم حضوری است نه حصولی و انفعالی و اِنطِباعی و اِرتِسامی و علمش (همانند سائر صفات ذات مثل حیات و قدرت) عین ذاتش می باشد نه جدای از ذاتش و ذاتِ مقدسش بدون هیچ واسطه ای نزدش حاضر است و به عبارت دیگر در علم حضوری، علمِ عالِم بدون هیچ واسطه ای به ذاتِ معلوم تعلق می گیرد و در واقع در مقام ذاتِ باریتعالی، اتِّحادِ علم و عالِم و معلوم و یا اتحادِ عقل و عاقل و معقول است و هیچگونه تغییرپذیری و دگرگونی و کثرت و اضافه و حدّ و تَعَیُّن و غیریّت و تغایُر و تضاد و اِفراز و تمایُز و امتیازی در آن راه ندارد. مقامِ ذات مقامِ غیبُ الغُیوبی و لا اِسمی و لا رَسمی است. در خطبه ۶۴ از نهج البلاغه فَیض الأسلام ص۱۵۵ حضرت علی(عَلَیهِ السَّلامُ) در باره اینکه صفات ذات الهی عین ذاتش هستند چنین فرموده است: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ تَسْبِقْ لَهُ حَالٌ حَالًا. ستایش از آنِ خداوندی است که هیچ حال و صفتی از صفاتش بر حال صفتِ دیگرش پیشی و سبقت نگرفته است و به اصطلاح و تعبیر فلسفی، خداوند در معرض حوادث قرار نمی گیرد. پس قبل از آنکه آخِر باشد اوّل است، و پیش از آنکه پنهان باشد هویدا است. زیرا پیش و پس شدن از مختصّات زمان است و زمان از لواحق حرکت و حرکت از لوازم اَجسام و ذات مقدّس او منزّه از زمان و زمانیات و مقدّم بر همه اَجسام است، پس نمی توان گفت که اوّلست قبل از آخر و ظاهر است پیش از باطن و حی و زنده است پیش از عالِم و هکذا، زیرا برای او صفات زائده بر ذات نیست تا بعضی بر بعض دیگر تقدّم و پیشی گیرد، پس صفات او عین ذات او هستند و گر نه زیاده و نقصان پذیرد و بعضی علّت بعض دیگر و بعضی معلول و ناقص گردد و این از لوازم ممکنات است . هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَ هُوَ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ. سوره حدید آیه ۳-
عطار نیشابوری چه زیبا فرمود:
وصفش چه کنی که هرچه گویی
گویند مگو که بیش از آن است
و نیز حکیم نظامی گنجَوِی می گوید:
آنچه تَغیُّر نپذیرد تویی
و انکه نَمُردست و نمیرد تویی
ما همه فانی و بقا بس تراست
مُلک تَعالَی و تَقَدَّس تراست
۲- علم خداوند به اَشیاء و مخلوقات قبل از ایجاد و آفرینش و خلقت آنها.
خداوند متعال قبل از ایجاد و خلقت و آفرینشِ اشیاء و مخلوقات به همه آن ها عل
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.