خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل شناخت درطلب علم

ارائه‌ی فایل پاورپوینت کامل شناخت درطلب علم – تجربه‌ای خاص و متمایز!

پاورپوینتی حرفه‌ای و متفاوت:

فایل فایل پاورپوینت کامل شناخت درطلب علم شامل ۲۳ اسلاید جذاب و کاملاً استاندارد است که برای چاپ یا ارائه در PowerPoint آماده شده‌اند.

ویژگی‌های برجسته فایل فایل پاورپوینت کامل شناخت درطلب علم:

• طراحی خلاقانه و حرفه‌ای: فایل فایل پاورپوینت کامل شناخت درطلب علم به شما این امکان را می‌دهد که مخاطبان خود را با یک طراحی خیره‌کننده جذب کرده و پیام خود را به بهترین شکل انتقال دهید.
• سادگی در استفاده: اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل شناخت درطلب علم به گونه‌ای طراحی شده‌اند که استفاده از آن‌ها بسیار آسان باشد و نیاز به تنظیمات اضافی نداشته باشید.
• آماده برای ارائه: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل شناخت درطلب علم با کیفیت بالا و بدون نیاز به ویرایش، آماده استفاده هستند.

کیفیت تضمین‌شده با دقت بالا:

فایل فایل پاورپوینت کامل شناخت درطلب علم با رعایت بالاترین استانداردهای طراحی تولید شده است. بدون نقص یا بهم‌ریختگی، تمامی اسلایدها آماده برای یک ارائه بی‌نقص و حرفه‌ای هستند.

نکته مهم:

هرگونه تفاوت احتمالی در توضیحات ممکن است به دلیل نسخه‌های غیررسمی باشد. نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل شناخت درطلب علم با دقت و حرفه‌ای تنظیم شده است.

همین حالا فایل فایل پاورپوینت کامل شناخت درطلب علم را دانلود کنید و ارائه‌ای حرفه‌ای و تأثیرگذار داشته باشید!

بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل شناخت درطلب علم :

چون بیان کردیم که مجاهدت سبب هدایت است، مجاهدت که درست شود به علم درست شود و مولی عزّ و جلّ علم جستن فریضه کرده است چنان که می فرماید:

«فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» [النّحل/ ۴۳]. بپرسید از آن کسان که بدانند اگر شما نمی دانید. و رسول- صلّی اللّه علیه و سلم- چنین فرموده است: «طلب العلم فریضه علی کلّ مسلم و مسلمه». گفت: جستن علم فریضه است بر همه مسلمانان از مرد و زن.

و علم بر انواع است و اتفاق است که بر هریکی از مسلمانان جستن همه علم ها فریضه نیست. پس بباید دانستن که آن کدام علم است که بر هر مردی و زنی فریضه است که کس را ازو چاره نیست و کس از کس نیابت ندارد.

و نخستین علم، شناخت خدای تعالی است که وی را بشناسی به صفات وی، چنان که مذهب سنّت و جماعت است.

و بعد از آن شناخت حال خویش فریضه است که بعضی آن خبر را چنین تفسیر کرده اند که این علم به علم حال بازگردد و این علم حال بر دو نوع است: یکی ظاهر ویکی باطن؛ آنچه ظاهر است، آن است که در آن حال که نماز خواهی کردن یا روزه خواهی داشتن یا خرید و فروخت خواهی کردن در حال معلوم باید کردن تا بدانی که نماز چگونه باید کردن تا موافق شریعت آید و روزه چگونه باید داشتن و خرید و فروخت چگونه باید کردن تا موافق شریعت آید.

و دیگر علم حال از روی ظاهر آن بود که معاملت با خلق بدانی کردن که از رسول- علیه السّلام- فرمان است که «أنزلوا النّاس علی قدر منازلهم». گفت هرکسی را به جای وی بدارید. پس بباید دانستن که با مهتر معاملت چگونه باید کردن و با کهتر چگونه؟ چه خواجه حکیم- رحمه اللّه علیه- گفته است که هروقتی که کهتر را به جای مهتر داشتی، تخم فضولی در سرش کاشتی و هروقتی که مهتر را به جای کهتر داشتی، تخم عداوت در دل وی کاشتی و چون هرکسی را به جای وی داشتی، تخم دیانت در سر خود کاشتی. پس بباید دانست که مهتر کدام بود و کهتر کدام تا معاملت بدانی کردن. یکی مهتر بود از روی علم و یکی مهتر بود از روی عقل و کس بود که از روی علم مهتر بود و از روی عقل کهتر. چه خواجه حکیم- رحمه اللّه علیه- گفته است: مهتران زمانه ما به هنر مهتران اند و به خرد کهتران، هرچند مهتر می شوند به بی خردی فروتر می شوند. و آن کس که از روی عقل مهتر می شود علامتش آن بود که بر تن خویش مهتر بود یعنی پادشاه بود بر خویشتن به وقت خشم و شهوت. و به وقت طمع و ترس چاپلوسی نکند، چه رسول- صلی اللّه علیه و سلم- گفته است: «لیس الملق من اخلاق المؤمن». گفت: چاپلوسی از اخلاق مؤمنان نیست. و چاپلوسی آن بود که از بهر طمع و ترس به دروغ بستاید و هرکسی را زیادت از آن تواضع کند که اندازه وی بود.

و هر وقتی که مرد با علم بود و به عقل ناقص، آن علم وی سبب هلاک وی بود، چه خواجه حکیم گفته است که هنر بی صدق هلاک مرد است. صدق هنر آن است که مرادش از هنر جز خداوند نبود. و دیگر مهتری از روی اصل و مال است و مر ایشان را تواضع بباید کردن. و تأویل این خبر که رسول- صلّی اللّه علیه و سلم- گفت: «من تواضع لغنی لغناه فقد ذهب ثلثا دینه». یعنی هرکه توانگر را تواضع کند از بهر توانگری وی، چهار دانگ از دین وی برود. و معنی چهار دانگ از دین رفتن آن بود که گفته اند که آدمی را تن است و زبان و دل، چون به تن تواضع کرد و به دل بستود و این هر دو مولی را باید کرد از بهر آنکه به زبان مولی را ثنا گوید و به سر خدمت مولی کند. چون به زبان ثنای غیر مولی گفت و به سر تواضع کرد، چهار دانگ دین وی برفت و لیکن اگر- نعوذ باللّه- دل به وی اندر بندد، بیم