خرید و دانلود نسخه کامل کتاب The Art and Craft of International Environmental Law
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب The Art and Craft of International Environmental Law قیمت اصلی 76,500 تومان بود.قیمت فعلی 39,000 تومان است.
بازگشت به محصولات
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب The Nature of Being Human: From Environmentalism to Consciousness
خرید و دانلود نسخه کامل کتاب The Nature of Being Human: From Environmentalism to Consciousness قیمت اصلی 80,500 تومان بود.قیمت فعلی 43,000 تومان است.
فقط اینقدر👇 دیگه زمان داری با تخفیف بخریش
00روز
09ساعت
33دقیقه
04ثانیه

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل کنکاشی در چرایی صلح امام حسن (ع) با معاویه ابن ابی سفیان

قیمت اصلی 224,700 تومان بود.قیمت فعلی 169,200 تومان است.

تعداد فروش: 71

فرمت فایل پاورپوینت

2 آیتم فروخته شده در 55 دقیقه
4 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
توضیحات

با فایل فایل پاورپوینت کامل کنکاشی در چرایی صلح امام حسن (ع) با معاویه ابن ابی سفیان یک ارائه‌ی بی‌نقص بسازید!

پاورپوینتی زیبا و کاربردی:

فایل فایل پاورپوینت کامل کنکاشی در چرایی صلح امام حسن (ع) با معاویه ابن ابی سفیان شامل ۱۲۰ اسلاید کاملاً حرفه‌ای و چشم‌نواز است که برای ارائه‌ی مستقیم یا چاپ آماده شده‌اند.

آنچه فایل فایل پاورپوینت کامل کنکاشی در چرایی صلح امام حسن (ع) با معاویه ابن ابی سفیان را متمایز می‌کند:

  • طراحی مدرن و هدفمند: فایل پاورپوینت کامل کنکاشی در چرایی صلح امام حسن (ع) با معاویه ابن ابی سفیان با ترکیب رنگ‌ها و چیدمان هوشمندانه، به انتقال بهتر مفاهیم کمک می‌کند.
  • کاربری راحت و سریع:فایل پاورپوینت کامل کنکاشی در چرایی صلح امام حسن (ع) با معاویه ابن ابی سفیان بدون نیاز به ویرایش‌های پیچیده، فقط فایل را باز کنید و ارائه دهید.
  • کیفیت بالا برای نمایش: همه‌ی اسلایدها با رزولوشن مناسب و ساختاری منظم آماده ارائه هستند.

ساخته‌شده با دقت و استانداردهای بالا:

فایل پاورپوینت کامل کنکاشی در چرایی صلح امام حسن (ع) با معاویه ابن ابی سفیان با رعایت جزئیات طراحی شده تا در هر محیطی بدون مشکل نمایش داده شود. هیچ‌گونه بهم‌ریختگی یا ایرادی در اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل کنکاشی در چرایی صلح امام حسن (ع) با معاویه ابن ابی سفیان وجود ندارد.

تذکر:

در صورت مشاهده‌ی تفاوت در کیفیت، احتمال استفاده از نسخه‌های غیراصلی وجود دارد. نسخه معتبر فایل پاورپوینت کامل کنکاشی در چرایی صلح امام حسن (ع) با معاویه ابن ابی سفیان با دقت توسط تیم طراحی آماده شده است.

همین حالا دانلود کن و با فایل پاورپوینت کامل کنکاشی در چرایی صلح امام حسن (ع) با معاویه ابن ابی سفیان مخاطب‌هات رو تحت تاثیر قرار بده!


بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل کنکاشی در چرایی صلح امام حسن (ع) با معاویه ابن ابی سفیان :

مقدمه

پس از توطئه خوارج که منجر به ضربت خوردن و شهادت امیرمومنان شد، معاویه چنین شرایطی را بهترین فرصت برای دست یافتن به آرزوی دیرین خود و خاندانش (خلافت ) یافت [۱] و تصمیم گرفت بدون فوت وقت و قبل از آنکه امام حسن (ع) پایه های قدرت خود را گسترش داده و تقویت نماید به کوفه حمله کند. به همین جهت در مدت کوتاهی که تاریخ نگاران، آن را هجده روز ذکر کرده اند به عراق لشکرکشی کرد (ابن ابی الحدید، ۱۳۸۱: ۲۴).

کوفه شهری بود متشکل از اقوام گوناگون عرب که سابق اختلافات قبیلگی آنها در عصر جاهلیت با ظهور اسلام هنوز خشکیده نشده با سیاست هایی که در دور خلفاء سه گانه اتخاذ و اجرایی شد، در حال احیاء هم بود. از سوی دیگر سیل غنایمی که از جبهه ها میرسید مردمان آن را به شدت دلبست دنیا کرده ؛ سالها جنگ در ایران و سپس چندین جنگ داخلی در زمان حکومت امام علی (ع) هم آنها را از جنگ و جهاد خسته نموده بود. مردم شام نه تنها در تمام مواردی که ذکرش رفت با کوفیان متفاوت بودند، بلکه از نظر خصلت های اجتماعی هم نسبت به آنها متفاوت عمل میکردند. خاندان امیه به خاطر سال ها سابقه تجارت با شام پیش از بعثت نبی اکرم (ص ) و بعدها امارت «یزید بن ابی سفیان» بر این منطقه ، شناخت نسبتا کاملی از محیط و مردمان آن داشتند. میتوان گفت که ابوسفیان و خانواده اش این سرزمین را محیطی مناسب برای یک فعالیت سیاسی بلند مدت و پرفایده یافته بودند. با این همه با مرگ یزید هنگامی که عمر از معاویه خواست به امارت شام برود وی پیش از پذیرش این مقام با افراد متعددی مشورت کرد تا آیند سیاسی خود را در صورت پذیرش این مقام دریابد، از جمله «ابن کوا» به عنوان یک قوم شناس به او یادآوری کرد که «مردم شام به امام و رهبر خویش وفادارند» (شهیدی، ۱۳۸۸: ۹۶).

اما در این سو تشتت و پراکندگی که کوفیان در زمان حیات علی (ع) داشتند با شهادت ایشان به اوج رسید و اگر چه در مراسم بیعت با فرزند بزرگوارش نمایش بزرگی از عظمت و وفاداری برپا کردند اما خیلی زود نشان دادند که آن همه شعار و تظاهر فقط برای روزهای آرام و بدون دغدغه است و در روزهای خطر، خود دشمن ترین مردم نسبت به خاندان نبوت و امامت اند. پژوهش حاضر در صدد است به روش تحلیلی- توصیفی به بررسی پیمان صلح میان امام حسن مجتبی (ع) با معاویه بن ابی سفیان بپردازد.

کوفه شهر نفاق

وقایعی چون سقیفه بنی ساعده ، قتل خلیفه سوم و سرکشی و طغیان اصحاب جمل نشان میداد که جامعه نوپای اسلامی در شیبی تند از تفرقه و دشمنی افتاده است. اوج این اختلاف و ناپایداری در جنگ صفین خود را نمایان کرد. جنگی که در آن از میان سپاهیان خودی علیه فرمانده و امام شان شورش شد؛ گستاخی سپاهیان تا بدانجا رسیده بود که ایشان را بین قبول حکمیت یا مرگ مخیر کردند و حتی زمانی که با فشار و تهدید نظر خود را بر کرسی نشاندند، به اندک زمانی طغیان از سر گرفتند و از لشگر او خارج شده، آهنگ جنگ و جدالی دیگر کردند.

برای درک موقعیت امام حسن (ع) در برابر معاویه و سپاه شام شناخت مجملی از کوفه در آن دور زمانی لزوم بسیار دارد. جامع اسلامی از زمان حکومت خلفای اول به تدریج دچار استحاله شد. در این میان تصرف سرزمین های وسیع و چنگ اندازی به ثروت غیر قابل تصور آنها و اجرای سیاست هایی چون تقسیم درآمدها براساس سوابق افراد توسط خلیف دوم [۲] (طبری، ۱۳۷۵: ۵. ۱۷۹۴) و سپس سیاست خویشاوند سالاری عثمان [۳] باعث شد تا کم کم روحیه دنیا طلبی و عادت به تبعیض در میان مسلمین گسترش یابد. با در نظر داشتن این نکته که اکثر اعراب از کسانی بودند که در اواخر عمر شریف پیامبر اکرم (ص ) اسلام آورده بودند[۴] طبعا فرصتی نمانده بود که بتوان آنها را از زیر بار سده ها فرهنگ جاهلیت خارج کرد. این بود که بیشتر این جماعت خیلی زود به مناسبات و ارزش های قبیلگی سابق خود بازگشتند و در نتیجه عصبیت سخت جان جاهلی در جامعه اسلامی با عوض کردن نقاب به حیات خود ادامه داد.

این بود که گرچه در سراسر امپراتوری وسیع و نوپدید اسلامی، نوای خوش اذان و قرآن به گوش میرسید اما نفاق، فخر فروشی، تبعیض ، دنیا طلبی و منفعت پرستی روی دیگر و حقیقی آن شده بود. ۴ (مادلونگ، ۱۳۰: ۱۳۸۶).[۵]

شاید این پرسش پیش آید که گزارشهای ابوالفرج به دوران اموی مربوط است اما با کمی تفکر آشکار میشود که ساکنان این شهرها از همان نسل فاتحین صدر اسلامند و هنوز زمانی دراز از عصر پیامبر و کوفه نمونه ای کامل از چنین جامعه دوچهره و پر از نفاق بود. این شهر که در ابتدا به عنوان پادگانی برای تجمیع و توزیع رزمندگان برای جهاد و فتح شهرهای ایران در زمان عمربن خطاب ساخته شده بود، در طی سال ها به سبب مهاجرت قبایل مختلف عرب و از سوی دیگر سیل اسراء و غنایمی که از ایران می – رسید به شهری بزرگ مبدل شده بود که گوناگونی رفتارها و فرهنگها در زیر لایه ای از تقدس مآبی در آن به وضوح قابل مشاهده بود. از جمله ویژگیهای جامعه عرب جاهلی تعصبات سخت، کورکورانه و فخر فروشیهای ابلهانه بود. [۶] (ابن اثیر، ۱۳۸۵: ۱۴۰۳. ۴ و۱۴۴۷) در زمان فتوحات و مهاجرت قبایل به سرزمین های فتح شده همان رقابت ها و چشم و هم چشمیها و در بسیاری موارد دشمنیها و کینه های قدیمی به سرزمین های جدید منتقل شد و نه تنها در این دوران بلکه در سراسر دوران حکومت بنی امیه از اصلیترین نمودهای سرزمین و حاکمیت مناطقی گشت که قبایل مختلف عرب در آن سکنی یافتند. طبعا کوفه هم در وضعیتی چنین قرار گرفته بود و کینه ها و اختلافات میان قبایل گوناگون ساکن در آن از جمله عواملی گشته بود که بر شدت تضادها و اختلافات در مرکز حکومت حضرت علی (ع) و بعدا امام حسن (ع) میافزود. نکته ای که امام بارها به آن اشاره کرده [۷] و حتی باعث شده بود که امام علی (ع) از دست چنین مردنمایانی به خدا شکایت برده، از خدا برای خود بهتر از آنان و برای آنان بدتر از خود را طلب نماید.[۸] امام حسن (ع) نیز بعدها در پاسخ به اعتراض های برخی از یاران دربار چرایی صلح با معاویه فرمود: «من به این علت، حکومت و زمامداری را به معاویه واگذار کردم که یارانی برای جنگ با وی نداشتم. اگر یارانی میداشتم شبانه روز با او میجنگیدم تا کار یکسره شود. اما من کوفیان را خوب میشناسم بارها آنها را امتحان کرده ام . آنها مردمانی فاسد هستند که اصلاح نخواهند شد. نه وفا دارند، نه به تعهدات و پیمانهای خود پایبندند و نه حتی دو نفر شان با هم موافق. بر حسب ظاهر به ما اظهار اطاعت و علاقه میکنند، ولی عملا با دشمنان ما همراهند» (رجبی دوانی، ۱۳۷۸: ۵۰۳ ).

خلافت امام حسن (ع)

حکومت خلفای راشدین نگذشته و اگر زمینه های بسیار مساعدی بین آنها برای ارتکاب آن همه فسق و فجور وجود نمیداشت هرگز به آن سرعت چهر مقدس ترین بلاد اسلامی دگرگون نمیشد.

پس از شهادت امیرمؤمنان، کوفیان با فرزند رشیدش امام حسن (ع) بیعت کردند و وی شرط این بیعت را «بر کتاب خدا و سیر پیامبر (ص ) که هم شرطها در آن جمع است» قرار داد. ایشان با عهده دار شدن خلافت ، از آنجا که میدانست معاویه از این فرصت، نهایت سوء استفاده را خواهد کرد در پی دفع شر او و یا در صورت امکان مطیع کردنش برآمد (طبری، ج ۶، پیشین: ۲۷۱۳). در این راستا سیاست ها و راهکارهایی را تعیین و به اجرا گذاشتند که بدین شرح است:

الف ) تثبیت نظام مدیریتی:

امام مجتبی (ع) پس از اولین سخنرانی خود، بعد از شهادت امیرمؤمنان، به اداره مملکت پرداخته و کارگزاران سابق را در یمن، حجاز، آذربایجان، خراسان، کرمان و فارس در کار خویش ابقاء نمود و عبدالله بن عباس را هم به بصره فرستاد (رجبی دوانی، پیشین: ۵۷۶).

ب ) جلوگیری از نفوذ دشمن :

پس از آنکه معاویه از بیعت مردم با امام حسن مجتبی (ع) آگاه شد، توطئه های مختلفی را با هدف ایجاد نابسامانی و از هم گسیختن امور، تدارک دید که فرستادن جاسوس به سوی کوفه و بصره، از آن جمله است. هدف معاویه از اعزام این جاسوسان کسب اخبار از محیط عراق و کوفه و دامن زدن به اختلافات و تردیدها میان لشگریان امام بوده است . برای مقابله با این دست توطئه ها به دستور حضرت، یکی از جاسوسان معاویه را که در کوفه دستگیر شده بود گردن زدند و امام در نامه ای به حاکم بصره (ابن عباس ) از وی خواست جاسوس معاویه در آن منطقه را هم دستگیر و اعدام کند (همان: ۵۷۹).

ج ) اتمام حجت با معاویه:

معاویه با بهانه های بی اساس، از تسلیم شدن در مقابل حکومت امیرمؤمنان علی (ع) سرباز زد. عملکرد معاویه، حتی طبق مبانی اهل سنت که اتفاق اهل حل و عقد را برای امامت کافی میدانند نیز محکوم بود. امام مجتبی (ع) با یادآوری این اصل ، برای اتمام حجت به معاویه نامه نوشت و او را از مخالفت با حکومت مرکزی بر حذر داشت (همان: ۵۸۳).

در بخشی از این نامه چنین آمده است «همانا علی (ع) چون از جهان چشم فروبست، که رحمت خدای بر او باد، روزی که به شهادت رسید و روزی که خداوند بر او با انتخاب اسلام منت نهاد و روزی که در قیامت بر انگیخته شود پس از او مسلمانان مرا به خلافت و امامت برگزیدند. از خداوند خواستارم که عطایای دنیوی او، چیزی از آنچه مایه کرامت ما، در آخرت است، کم نکند. آنچه مرا به ارسال این نامه واداشت، این است که بر تو اتمام حجت کنم و نزد خداوند معذور باشم؛ اگر بپذیری، بهره ای بزرگ می یابی و کاری به صلاح مسلمانان مینمایی. پس باطل را رها کن و در آنچه دیگران از بیعت من وارد شدند، تو نیز داخل شو؛ زیرا خود نیک میدانی که من، نزد خدا و نزد آنان که به سوی حق باز میگردند و پیمان ها و احکام او را حفظ میکنند، از تو شایسته تر به خلافت هستم» (همان: ۵۸۹).

در مقابل معاویه که با حمایت بی دریغ مردم شام توانسته بود در مقابل امام علی (ع) که سابقه و اقتدارش زبانزد عام مسلمین بود، مقاومت کند و زیر بار بیعت نرود؛ به این سیاست در مقابل امام حسن (ع) تداوم بخشید و در مدت ۶ ماهی که آن حضرت جانشین مشروع پدر بزرگوارش در امر خلافت مسلمین شد، با جنگ و گریز، توطئه، فریب و پراکندن اختلاف و نفاق بین سپاهیان حضرت نه تنها با ایشان بیعت نکرد بلکه شرایط را چنان بر حضرت تنگ کرد که ایشان مصلحت جامعه و آینده مسلمین را در صلح یافتند.

پیش از آن ، امام نهایت تلاش خویش را برای تحریک مردم به جنگ با معاویه به کار برد و به وضوح شرایط خطیری که مردم نسبت به آن بی تفاوت بودند را برایشان گوشزد کرد، اما نهایتا در پاسخ پرسش بدون ابهامشان که «معاویه ما را به چیزی دعوت میکند که در آن نه عزت است و نه عدالت ، اگر شما خواهان مرگ (جهاد) باشید، دعوتش را به او باز می گردانیم و… و اگر خواستار زندگی (عافیت ) باشید آنچه را میخواهد می پذیریم…» مردم از همه طرف در برابر این دعوت فریاد برآوردند «زندگی، زندگی… صلح را تمام کن» (منتظر القائم، ۱۳۸۰: ۲۷۷).

کوفیان کسانی نبودند که بتوان با سیاست اخلاق محور علوی آنها را به راهی برد. رفتار اجتماعی آنان ضرب المثل عرب شده بود که «مردم شام به زر رام شوند و عراقیان به زور» ! صدق این گفتار در موارد متعددی از جمله دعوت از ابی عبدالله (ع)، قیام توابین، قیام زید بن علی (ع) و… با ادعاهای حمایت این مردم و سپس تنها گذاشتن آنها به سبب ترس از مجازات اثبات شد. همچنین زمانی که معاویه از کوفه خارج شد، دستجاتی از خوارج برای جنگ با او آماده شدند و حتی موفق شدند دسته ای از لشگریان او را شکست دهند؛ معاویه بر کوفیان نهیب زد که «شر این گروه را خودتان به وجود آورده اید، اگر دفعش نکنید هیچ گونه امانی نزد من نخواهید یافت» . کوفیان از ترس معاویه، خود به دفع خوارج برخاسته و در جواب پرسش آنها که «چه میکنید، معاویه هم دشمن ما و هم دشمن شماست. بگذارید با او بجنگیم که اگر پیروز شدیم شر او را از سر شما باز کرده ایم و اگر هم شکست خوردیم حداقل زحمت جنگ با ما از دوش شما ساقط میشود» . با این توجیه که معاویه برای ما چاره ای باقی نگذاشته است به جنگ و کشتار همشهریان خود پرداختند! (ابن اثیر، پیشین، ج ۵: ۲۰۲۶).

سیاست بازی معاویه

معاویه در میان اهل سنت به دو صفت تحمل و سیاستمداری (دهاء) موصوف و معروف است. حتی گاه تا به همین امروز در میان عوام گفته میشود که معاویه از علی و حسن (ع) سیاستمدارتر بوده است. گویا چنین اتهامی در همان دوران هم شایع بوده که آن حضرت مجبور شد بگوید «سوگند به خدا معاویه از من سیاستمدارتر نیست، اما معاویه اهل حیله و فردی خدعه گر است و اگر نیرنگ ناپسند نبود همانا من زیرکترین افراد بودم. ولی هر نیرنگی گناه ، و هر گناهی نوعی کفر و انکار است و در روز رستاخیز به دست هر حیله گری پرچمی است که با آن شناخته میشود».[۹] همچنین امیرالمؤمنین (ع) طی نامه ای به ابن زیاد، معاویه را شیطان مینامد و این گونه توصیفش میکند «از او بترس که شیطان است. از پیش رو، پشت سر، و از راست و چپ به سوی انسان میآید تا در حال فراموشی، او را تسلیم خود سازد، و شعور و درکش را برباید» . [۱۰] در واقع معاویه گونه ای از سیاست ورزی را پیشه کرده بود که امروزه به سیاست ماکیاولیستی مشهور گشته است. سیاستی که در آن خدعه، پیمان شکنی، توطئه و جنایت عین حکومت داری دانسته میشود و این راه و رسمی نبود که با اخلاق و منش خاندان نبوت و امامت قابل جمع باشد.

این موضوع را امام علی بن ابیطالب (ع) ضمن خطبه ای چنین بیان داشته بود «… واویلاه یمکرون بی و یعلمون انی بمکرهم عالم، و أعرف منهم بوجوه المکر، و لکنی اعلم ان المکر و الخدیعه فی النار فأصبر علی مکرهم و لا أرتکب مثل ما ارتکبوا…» (وای که اینان با من مکر کرده و میدانند که من به مکر و فریبشان دانا و آگاه هستم، و به راههای مکر ایشان آشناترم ، ولی من میدانم که مکر و نیرنگ در آتش دوزخ است و از همین رو در برابر مکرشان صبر کرده و کارهایی را که ایشان مرتکب میشوند، من مرتکب آنها نمیشوم…)».[۱۱]

از آنجا که معاویه به هیچ چیز جزء به دست گرفتن قدرت و حفظ آن فکر نمی کرد، طبعا برای حق و یا سوابق افراد در اسلام هم ارزشی قائل نبود و این قاعده ای بود که رفتار و کنش سیاسی اش را چه پیش و چه پس از دستیابی به خلافت شکل می داد. نمون آن زمانی بود که اعتراضها علیه رفتار خلیف سوم و کارگزارانش بالا گرفت و خلیفه چند تن از عاملان و نزدیکانش را به مشورت فرا خواند. در آن جلسه معاویه در ابتدا از خلیفه خواست که برای خاموش کردن معترضین، علی، طلحه و زبیر را بکشد و چون مخالفت خلیفه را به سبب سوابق و نزدیکی آنها با رسول خدا دریافت، به او پیشنهاد کرد که پس رهبران و افراد مورد علاق انقلابیون را از هم جدا کرده، «به گونه ای که حتی دو تن از آنها در یک شهر نباشند و سپس آنها را همراه لشگرها و سپاهیان به جنگ در مناطق دور دست بفرست تا بدان حد که زخمهای بدنشان از نماز هم برایشان مهمتر شود» . معاویه هرگاه با کسی دچار مشکل میشد سعی میکرد با بخشش یا رشوه دهانش را ببندد؛ اگرنه یا او را سر به نیست میکرد و یا همراه سپاهیان به جنگ در مناطق دور دست روانه کرده، او را به جلو میانداخت»[۱۲] (مرتضی عاملی، علیهم السلام ۱۳۷۲ ۱۷۱). ارتباطات قوی، حیله گری و مهارت در اقناع افراد ویژگیهایی بود که از همان جوانی در معاویه بن ابی سفیان وجود داشت و این توانایی از او فردی با نفوذ و سلطه جو ساخته بود. خلفای سه گانه به او توجه ویژه ای داشتند؛ ابوبکر به او فرماندهی نظامی داد و عمر و عثمان هم با توجه به همین خصوصیات، موقعیت او را تثبیت و تقویت کردند. او در نیمه دوم از خلافت ده ساله عمر برای امارت و استانداری شام منصوب شد (طبری، پیشین، ۵ ۲۱۲۰)[۱۳] عثمان هم به همین بهانه امارت او را تمدید کرد.

گفته شد که انتخاب شام و دمشق به عنوان مرکز تحرکات قدرت طلبانه خاندان ابوسفیان از روی حساب و تدبیر و با توجه به شناختی بود که از منطقه و روانشناسی اجتماعی مردمانش داشتند و از روی حساب و تدبیر بوده است؛ از سوی دیگر چون شامیان نومسلمان غیر از خاندان سفیانی و همراهانشان با مسلمانان دیگر مراود چندانی نداشتند، آن قرائتی از اسلام را پذیرفته بودند که این خاندان مغضوب نبی اکرم، به آنان آموزش میدادند و این نکته ای بود که به وضوح در عراق دیده نمیشد. چرا که کوفه فارغ از تمام اختلافات قومی- قبیلگی مردمانش، دارای گرایشات مذهبی متفاوتی هم بود، چنان که عده ای از کوفیان دلبسته سیره و روش خلفاء، برخی شیع وفادار علی و جمع عظیمی هم زاهدان بی فکری بودند که بعدها بر روی امام خویش شمشیر کشیدند. معاویه همانگونه که از مردم شام شناخت کاملی داشت، نشان داد که با روحیه متزلزل و چند دستگی اعراب ساکن در عراق هم به خوبی آشناست. وی در جریان جنگ صفین و با بهره گیری از همین دانسته ها و سوء استفاد محض از آن ماجرای حکمیت را به راه انداخت و توانست خود را از شکست قطعی برهاند. با شهادت امام علی (ع) هم به سرعت فشار سنگینی بر عراق و حکومت نوپای امام حسن (ع) وارد کرد تا از تشتت و دنیاطلبی این مردم نهایت بهره برداری را بنماید (اصفهانی، ۱۰۱ : ۱۳۹۰ ).

معاویه برای این مقصود ابتدا یک دستگاه تبلیغاتی عظیم به راه انداخت تا بتواند فضای پر از شک و تردید در عراق را با شایعه پراکنی های متعدد کاملا مدیریت نماید و از توان سپاه امام تا حد امکان بکاهد.

جاسوسان وی از سویی با پخش شایعات و از سوی دیگر با دادن رشوه های سنگین و وعده های فراوان، قبایل و طوایف حامی امام را یا از ایشان جدا کردند و یا کاملا در موضع انفعال و بی عملی قرار دادند. اوج این سستی ها و خیانت ها زمانی بود که «عبیدالله بن عباس» سرلشگر سپاه ایشان که با امام پیوند خونی نزدیک داشت و حتی دو فرزند خود را در جریان یکی از حملات سپاهیان معاویه از دست داده بود و طبعا انتظار میرفت که حداقل کین خواهی این دو فرزند، او را در جبه امام نگاه دارد، با رشوه ای بزرگ به معاویه پیوست. معاویه که به خوبی از کارکرد دستگاه تبلیغاتی در جلب حمایت مردم و دور نگه داشتن آنها از خاندان نبوت و امامت آگاهی یافته بود، این سیاست را بعدها با شدت بیشتر ادامه داد. به گونه ای که آورده شده در دوران او بر بالای هفتاد هزار منبر در سراسر جهان اسلام آن روز، علی (ع) را لعن میکرده اند (همان : ۱۱۱). همچنین با بذل مال فراوان شاعران را به مدح خویش و خاندانش و ذم خاندان ائمه اطهار به کار گرفت و بی شرمی را تا بدانجا رساند که حتی از برخی صحابه دنیاپرست خواست در راستای این خواستش دست به جعل حدیث از نبی اکرم (ص ) نیز بزنند. منع نقل حدیث از سوی خلیف اول و سپس سخت گیری نسبت به صحابه در نقل حدیث در زمان خلیف دوم (فرهمندپور، ۱۳۷۹: ۵۲) در این راه بسیار به کمکش آمد؛ زیرا در شرایطی که احادیثی از پیامبر در تأیید امام علی (ع) نقل و بازگو نمیشد، برنامه بدنام کردن او و خاندانش برای امویان به مراتب آسانتر پیش میرفت. مدتی بعد معاویه با صدور فرمانی از کارگزارانش خواست هرکس مطلبی از فضایل علی و خاندانش بگوید، نامش را از دفتر دیوان برای گرفتن حقوق خط بزنند. در نهایت نیز وی عمق کینه و ترس خود از نام و یاد علی (ع) را با صدور فرمانی نشان داد که در آن به استاندارانش دستور داده بود هرکجا شخصی را به دوستی آل علی متهم یافتند به صرف همان اتهام به قتلش رسانند! با صدور این فرمان بود که زیاد بن ابیه و کارگزارش «سمره بن جندب» در بصره و کوفه با بی رحمی تمام بیش از هشت هزار تن را به قتل رساندند، نابینا ساختند و یا دست و پا بریدند (منتظر القائم، پیشین: ۲۸۰ ). اما طنز تلخ تاریخ آن است که چنین شخصیتی با این همه سابق جنایت، بی عدالتی و عهد شکنی خود را در میان مردم چنان هواخواه و دلنگران اسلام و آینده مسلمین مینمایاند که بیشتر مردمی که با اسلام پس از وفات پیغمبر اکرم (ص ) و بر اثر فتوحات آشنا شده بودند، او را به عنوان صحابی نزدیک پیغمبر اکرم و با لقب «کاتب وحی» میشناختند. عوام فریبی او تا بدان درجه بود که در پایان عمر وصیت کرد با مقداری از موها و ناخن رسول خدا (ص ) که همراه خود نگه داشته بود چشم و دهان او را در قبر بپوشانند تا به این وسیله بین او و عذاب حائلی ایجاد شود! (اصفهانی، ۱۰۴: ۱۳۹۰).

۱- معاویه اصرار داشت که «دشنام بر علی (ع) باید آنقدر گسترش یابد تا کودکان با این شعار، بزرگ و جوانان با آن پیر شوند و هیچ کس فضیلتی از او یاد نکند» (برای آگاهی بیشتر ر. ک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ذیل خطب ۵۶ و ۲۰۳).

چهره ای که معاویه از خود به وسیله دستگاه تبلیغاتی عظیمش و به کمک شعراء و محدثان زرخرید برای عوام ساخت به گونه ای مؤثر افتاده بود که تا سالیانی طولانی (تا به امروز هم ) برخی از فرق اسلامی او را تحسین میکنند (جعفریان ، ۱۳۸۶: ۱۷۵). نقل شده است که حتی به زمان «مأمون» تصمیمی مبنی بر لعن رسمی معاویه در منابر و مراسم گرفته شد ولی مشاورین مأمون (۱۷۰-۲۱۸ش ) او را از این کار منع کردند و او را از شورش و ناآرامی مردمی ترس

  راهنمای خرید:

  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.