

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل تأملی در امکان طرح شیخ اعظم فقها
156,825 تومان قیمت اصلی 156,825 تومان بود.87,125 تومانقیمت فعلی 87,125 تومان است.
تعداد فروش: 73
فرمت فایل پاورپوینت
آنتونی رابینز میگه : من در 40 سالگی به جایی رسیدم که برای رسیدن بهش 82 سال زمان لازمه و این رو مدیون کتاب خواندن زیاد هستم.
فایل فایل پاورپوینت کامل تأملی در امکان طرح شیخ اعظم فقها شامل ۴۰ اسلاید آماده است که میتواند محتوای شما را به شکلی حرفهای، منسجم و چشمنواز به مخاطبان منتقل کند.
برتریهای فایل فایل پاورپوینت کامل تأملی در امکان طرح شیخ اعظم فقها در یک نگاه:
- طراحی منحصربهفرد
- فایل پاورپوینت کامل تأملی در امکان طرح شیخ اعظم فقها با بهرهگیری از اصول زیباییشناسی و ترکیب رنگهای مناسب، ظاهری مدرن و رسمی به ارائه شما میدهد.
- راهاندازی فوری
- فایل فایل پاورپوینت کامل تأملی در امکان طرح شیخ اعظم فقها نیازی به تنظیمات اضافی ندارد؛ کافیست آن را باز کنید و مستقیماً استفاده کنید.
- وضوح عالی
- اسلایدها به گونهای طراحی شدهاند که در هر دستگاه یا ویدیو پروژکتور، با بهترین کیفیت نمایش داده شوند.
همه چیز از قبل آماده است: در فایل فایل پاورپوینت کامل تأملی در امکان طرح شیخ اعظم فقها هیچ موردی ناتمام یا نیازمند ویرایش نخواهید یافت. همه چیز با دقت نهاییشده و تستشده ارائه میشود.
توصیه مهم: نسخههایی که تحت عنوان فایل پاورپوینت کامل تأملی در امکان طرح شیخ اعظم فقها اما خارج از منبع رسمی منتشر میشوند، ممکن است از کیفیت لازم برخوردار نباشند.
همین حالا فایل را تهیه کرده و سطح جدیدی از ارائه را تجربه کنید!
پرداختن به رمان نخل و نارنج، حسب موضوع آن میتواند کاری به درازای پرداختن به خود شخصیت شیخ باشد. نویسنده سعی در ذکر و تألیف تمام وجوه شخصیتی شیخ داشته است و این کارِ خوانندگان مدقّ را سخت میکند. آنچه ما در این سطور به آن پرداختهایم، جوهرهای است که طرح و معرفی شیخ اعظم فقها را همچون سالکی شوریده و عارفی واصل ممکن کرده است. هرچند این جوهره وضعی تاریخی دارد، اما سخنی در باب ماهیت و ذات فقه و عرفان میتواند داشته باشد.
«نخل و نارنج»، محصول درک عمیقی از فقه است. این درک تازه نیست به آن معنا که بدعت نیست و قدیمی نیست به آن معنا که نمیتوانیم به راحتی آن را جزو مصرحات میان فقهای متقدّم بدانیم. این درک، همان درکی است که اصطلاح تازه – اما سنتمندِ – «فقیهِ عارف» را ممکن کرده است. در این تعبیر، فقه همچون علم به احکامِ شرع که دلالت بر وجه ظاهری دین است و عرفان که علم حضوری و قلبی و سرّی به اسماً و صفات و تجلیات باریتعالی بالکشف و العیان است، در «انسانی» و «نفسی» به اتحاد رسیدهاند. شریعتی و طریقتی که در انسانی یگانه گشتهاند. این یگانگی پیش از آنکه بواسطه وجود موضوعی واحد یعنی نفس انسانی ممکن شده باشد، میباید بواسطه سنخیتی میان خود آن دو ممکن شده باشد. این سنخیت چیست و فقهای امامیه چطور به آن توجه نمودهاند؟
فقه همواره مدّعی بیان حکم پروردگار بوده است؛ «الْفِقْهُ هُوَ الْعِلْمُ بِالْاحْکامِ الشَّرعِیَّهِ الفَرْعِیَّهِ عَنْ ادِلَّتِهَا التَّفْصِیلِیَّهِ». معلوم است که مراد از حکم در تعریف فقه –بخصوص نزد شیعه امامیه – جز حکم پروردگار نیست که جز حکم او اساساً حکمی درکار نیست؛ ان الحکم الا لله. قید فرعیه، به نحوی موضوع فقه را به «ظاهر دین» نزدیک میکند. کما اینکه تفکیک فروع از اصول به نحوی که – گویا اولبار- در اثر کبیر شیخ کلینی موسوم به الکافی (فی علم الدین) شاهد آنیم، در واقع تفکیک ظاهر از باطن دین است. چنانکه باطن دین که همان علم و توحید و ولایت و اصلاح درون و باطن آدمی است بنابر تبویب ثقهالاسلام کلینی ذیل اصول طرح میشود و ظاهر دین یعنی اعمال نماز و روزه و حج و… در بخش فروع ذکر میشوند؛ بنابراین تقابل اصول و فروع در طرح شیخ کلینی – که در تمام تاریخ شیعه امامیه با شدت و ضعف متفاوت ادامه یافته – از قبیل تقابل «القا اصول» و «تفریع فروع» نیست، بلکه از قبیل تقابل «احکام قلبی» و «احکام قالبی» است.
اجتهاد در اصول به همین معنا نزد سیدمرتضی علمالهدی واجب است، زیرا شرطِ فروع است، همانطور که نیت شرط عمل است و اگر نیت نباشد عمل هباء منثور است و حتی میتوان گفت عمل ممکن نیست. بر این اساس تقدم اصول بر فروع در طرح شیخ، توضیح شرط بودن اصول – یعنی احکام قلبی – برای فروع – احکام قالبی – است. صدر کتاب کافی مملو از اشارات متعدد به احوالات قلبی است و اگر آنچه شیخ از هشام بن حکم درباره بیانات حضرت کاظم علیهالسلام در توصیف عقل نقل فرمودهاند را اصل قرار دهیم؛ میباید کتاب اول کافی که کتاب عقل است را، در واقع کتاب القلب بخوانیم؛ کما اینکه حضرت در همان حدیث (یعنی حدیث شماره ) در تفسیر آیه شریفه: «ان فی ذلک لذکر لمن کان له قلب» فرمودند: «یعنی عقل». همچنین در حدیث دیگری در همین کتاب اول، شیخ دوگانه عابد و عاقل، یا همان دوگانه عابد و عارف را طرح مینماید و نشان میدهد که چطور ممکن است آدمی کاملاً ملزم به فروعات باشد، اما قلباً معرفتی نسبت به پروردگار و معبود خود نداشته باشد و این معرفت از اصول است و از سنخ قلبی. لذا در نقطهای که شیخ کلینی در مقام تدوین کلیتِ کافیِ علم دین بر آمده است، شیعه واجد هر دو جهت است و بنابر درک کلی که میتوان از کتاب شریف الایمان و الکفر او داشت، گویی شیعه تاجایی که قلباً ملزم به حقایق علوم اهل بیت است، قلباً جویای آن علوم است، مدخلی به درک و بهرهمندی از فروع دین میتواند بیابد.
تقابل دو اصطلاح «عقیده» و «احکام» نیز ادامه همین سنت است. عقیده در اصل «عقیده القلب» است و احکام عبارتاند از همان احکام فرعی و اعمال قالبی؛ پیدا است که یکی دلالت باطنی دارد و دیگری دلالت ظاهری. گویی یکی شاغل به اصلاحات و توجهات باطنی است و دیگری ناظر بر اصلاحات و توجهات ظاهری. همواره توضیح نحوه به هم رسیدن این دو در هر سنت علمی، آینده منازعات بر سر ظاهر و باطن، فقه و عرفان و شریعت و طریقت را در آن سنت رقم زده است. نزد جماعتی فراموش کردن جهت کلی احکام، به ظاهرگرایی انجامیده و نزد دیگرانی فراموش کردن لزوم قانونی بودن و صورت داشتن وصول به حقیقت به عنوان شرط وصول، منجر به وهم تحصیل باطن و ترک ظاهر گشته است. جمعیت اول اساساً ملتفت تفکیک ظاهر و باطن نگشتهاند، جمعیت دوم بر سر دو راهی ظاهر و باطن، اصل را بر باطن نهادهاند، بیآنکه توجه نمایند این دو امکان یکدیگرند، باطن جهت و غایت ظاهر است و ظاهر نحوه تعیّن و موجودیت باطن. هر یک شاگرد و فرزند دیگری است؛ چون ظاهر نباشد، باطن به زبان نخواهد آمد و راه اتصال بدان ممتنع خواهد شد و چون باطن نباشد، ظاهر ضرورت بودن نخواهد یافت.
مکتب تشیع در طول تاریخ خود همواره ملتفت این حقیقت بوده است؛ جدی گرفته شدن تفکیک اصول و فروع و بخصوص وجوب اشراف بر اصول به نحو اجتهادی محصول همین التفات اساسی است. هر چند در میان شیعیان نیز هم در عرصه فقاهت و هم در میان طریقتهای مختلف صوفیه، آفات فوقالذکر در تاریخ تحقق داشته است، اما جریان اصیل علمای شیعه با التفات به اعتبار این تفکیک، جمع آن دو را ممکن و محقق کردهاند. سید بن طاووس که مرجعیت عامه و رسالت هدایت و رهبری شیعیان در دروان خطیر انقراض بنیالعباس بدست مغولان را بر عهده داشت، در آثار متعدد خود در آداب سیر و سلوک الی الله این توجهات قلبی و سرّی را از خلال ظرایف و تصریحات آیات و روایات منعکس نموده است، همچنین است محدث فقیه کفعمی. شهید اول و شهید ثانی رضوانالله تعالی علیهما نیز همینگونهاند؛ نشانه بارز آن نقل حدیث عنوان بصری توسط هر دو ایشان است. ایشان که جایگاه رفیعی در علم فقه و فروعات داشتهاند، حامل درک باطنی و عمیقی از مقوله علم بودهاند که «لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ یَقَعُ فِ
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.