

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل نگاهی به شخصیت حضرت عبدالمطلب علیه السّلام اولین مدافع پیامبر اکرم صلّی الله علیه و اله
179,700 تومان قیمت اصلی 179,700 تومان بود.119,200 تومانقیمت فعلی 119,200 تومان است.
تعداد فروش: 75
فرمت فایل پاورپوینت
با فایل فایل پاورپوینت کامل نگاهی به شخصیت حضرت عبدالمطلب علیه السّلام اولین مدافع پیامبر اکرم صلّی الله علیه و اله یک ارائهی بینقص بسازید!
پاورپوینتی زیبا و کاربردی:
فایل فایل پاورپوینت کامل نگاهی به شخصیت حضرت عبدالمطلب علیه السّلام اولین مدافع پیامبر اکرم صلّی الله علیه و اله شامل ۶۰ اسلاید کاملاً حرفهای و چشمنواز است که برای ارائهی مستقیم یا چاپ آماده شدهاند.
آنچه فایل فایل پاورپوینت کامل نگاهی به شخصیت حضرت عبدالمطلب علیه السّلام اولین مدافع پیامبر اکرم صلّی الله علیه و اله را متمایز میکند:
- طراحی مدرن و هدفمند: فایل پاورپوینت کامل نگاهی به شخصیت حضرت عبدالمطلب علیه السّلام اولین مدافع پیامبر اکرم صلّی الله علیه و اله با ترکیب رنگها و چیدمان هوشمندانه، به انتقال بهتر مفاهیم کمک میکند.
- کاربری راحت و سریع:فایل پاورپوینت کامل نگاهی به شخصیت حضرت عبدالمطلب علیه السّلام اولین مدافع پیامبر اکرم صلّی الله علیه و اله بدون نیاز به ویرایشهای پیچیده، فقط فایل را باز کنید و ارائه دهید.
- کیفیت بالا برای نمایش: همهی اسلایدها با رزولوشن مناسب و ساختاری منظم آماده ارائه هستند.
ساختهشده با دقت و استانداردهای بالا:
فایل پاورپوینت کامل نگاهی به شخصیت حضرت عبدالمطلب علیه السّلام اولین مدافع پیامبر اکرم صلّی الله علیه و اله با رعایت جزئیات طراحی شده تا در هر محیطی بدون مشکل نمایش داده شود. هیچگونه بهمریختگی یا ایرادی در اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل نگاهی به شخصیت حضرت عبدالمطلب علیه السّلام اولین مدافع پیامبر اکرم صلّی الله علیه و اله وجود ندارد.
تذکر:
در صورت مشاهدهی تفاوت در کیفیت، احتمال استفاده از نسخههای غیراصلی وجود دارد. نسخه معتبر فایل پاورپوینت کامل نگاهی به شخصیت حضرت عبدالمطلب علیه السّلام اولین مدافع پیامبر اکرم صلّی الله علیه و اله با دقت توسط تیم طراحی آماده شده است.
همین حالا دانلود کن و با فایل پاورپوینت کامل نگاهی به شخصیت حضرت عبدالمطلب علیه السّلام اولین مدافع پیامبر اکرم صلّی الله علیه و اله مخاطبهات رو تحت تاثیر قرار بده!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل نگاهی به شخصیت حضرت عبدالمطلب علیه السّلام اولین مدافع پیامبر اکرم صلّی الله علیه و اله :
حضرت عبدالمطلب(ع)، فرزند «هاشم بن عبد مناف»، پدربزرگ حضرت محمد(ص) یکی از تأثیرگذارترین چهره ها در محافظت از حضرت و زمینه سازان ظهور دین مبین اسلام است. پیغمبر(ص) به داشتن چنین پدربزرگی افتخار کرده، در میدان رزم این گونه رجز می خواندند: «من قطعاً پیامبرم و این، دروغ نیست. من پسر عبدالمطلبم.»[۱]
حضرت عبدالمطلب(ع) دارای ده پسر و شش دختر بود که پسران ایشان عبارتند از: عبدالله (پدر رسول خدا (ص))، ابوطالب (پدر حضرت علی(ع))، زبیر، عبدالکعبه، حارث (بزرگ ترین فرزند)، قثم، حمزه، عباس، هندار و ابولهب. دختران نیز عبارتند از: صفّیه، امّ حکیم، عاتکه، برهّ، امَیمه، اروی.[۲]
برخی از این فرزندان قبل از اسلام به پیامبر(ص) خدمات شایانی نموده، بعد از ظهور اسلام نیز از انجام هیچ خدمتی به ایشان دریغ نکردند. حضرت عبدالمطلب(ع) همانند دیگر اجداد پیامبر(ص) از آیین توحیدی و دین حنیف حضرت ابراهیم (ع) پیروی می کرد و از شرک بیزاری می جست.
در اینجا به مناسب وفات ایشان در دهم ربیع الاول[۳] اشاره میکنیم:
۱. هاشم؛ پدری شایسته
جناب هاشم بن عبد مناف، پدر حضرت عبدالمطلب و جدِّ دوم پیامبر اسلام(ص)، نامش «عمرو» و لقبش «علاء» بود. عبد مناف سه پسر دیگر به نامهای عبدشمس، مطلب و نوفل داشت[۴] که هاشم ویژگی های منحصر به فردی در جامعه دارا بود. از جمله:
الف) خطبه در ایام حج
هرگاه هلال «ذی الحجّه» دیده می شد، جناب هاشم بامدادان به دیوار کعبه تکیه کرده، خطبه ای به شرح زیر می خواند:
«ای گروه قریش! شما عاقل ترین و شریف ترین گروه عرب هستید. نژاد شما بهترین نژادهاست. خدا شما را در کنار خانه خود جای داده و این فضیلت را برای شما از میان سایر فرزندان اسماعیل(ع) اختصاص داده است. هان، ای قوم من! زائران خانه خدا در این ماه، با شور عجیبی به سوی شما روی می آورند؛ آنان میهمانان خدایند که پذیرایی آنها بر عهده شماست. در میان آنها افراد تهیدست – که از نقاط دور دست می آیند – بسیارند. سوگند به صاحب این خانه! اگر قدرت و توانایی داشتم که از میهمانان خدا (به تنهایی) پذیرایی کنم، هرگز از شما تقاضای کمک نمی کردم؛ ولی آنچه مقدورم هست و از راه حلال کسب کرده ام، در این راه مصرف می کنم و شما را سوگند می دهم به احترام این خانه! مبادا کسی مالی را بذل کند که آن را از راه ستم به دست آورده و یا در دادن و بذل آن دچار ریا، اکراه و اجبار گردد، پس اگر کسی در مساعدت، رضایت خاطر نداشته باشد، از انفاق خودداری نماید!»[۵]
ب) دوراندیشی
زمامداری جناب هاشم(ع) از هر جهت به سود مکّیان بود و در بهبود وضع زندگی مردم تأثیر زیادی داشت. در سالهای قحطی، کرم و جوانمردی او مانع از آن بود که مردم رنجی احساس کنند.
از گامهای برجسته او در راه بالا بردن بازرگانی مکّیان، پیمانی بود که با «امیر غسّان» بست. این اقدام سبب شد که برادرش «عبد شمس » با امیر حبشه و «مطلب» و «نوفل» دو برادر دیگر وی، با امیر «یمن» و شاه «ایران » معاهده ببندند تا کالاهای بازرگانی دو طرف، با کمال آزادی و اطمینان بینشان رد و بدل شود. این معاهده مشکلات زیادی را حل کرد و بازارهای زیادی را در مکه پدید آورد که تا طلوع دین مبین اسلام باقی بود. علاوه بر این، ایشان مسافرت قریش در تابستان به سوی «شام» و در زمستان به جانب «یمن» را پی ریزی کرد و این شیوه تا مدتی پس از اسلام نیز ادامه داشت.[۶]
۲. سلما؛ نجیب ترین مادر
مادر حضرت عبدالمطلب(ع)، سلمی دختر عمرو، برگزیده ترین و نجیب ترین بانوی عصر خود بود. او دختر «عمرو بن لبید خزرجی» از خاندان شریف مدینه بود. «هاشم»، پدر حضرت عبدالمطلب(ع) در برگشت از یکی از مسافرتهای خود به شام، در یثرب (مدینه) چند روزی اقامت گزید و از «سلمی» خواستگاری کرد.[۷]
عظمت و بزرگی او و همچنین ثروت، جوان مردی و نفوذ کلمه اش در میان قریش، توجه سلمی را جلب کرد و به این شرط حاضر شد با وی ازدواج کند که موقع وضع حمل، در میان قوم خود باشد. مطابق این قرارداد، سلمی پس از آنکه مدتی با هاشم در مکه به سر برد، موقع ظهور آثار حمل به «یثرب» مراجعت کرد و در آنجا پسری آورد که او را «شیبه» نام نهادند که بعدها به نام «عبدالمطلب» مشهور شد؛ زیرا وی در دامان پرمهر عموی خود «مطلب» پرورش یافته بود و در عرف عرب – به منظور تقدیر از خدمات مربّی – چنین کسانی را غلام آن شخص می خواندند.[۸]
حضرت عبدالمطلب(ع) تا ۸ سالگی در مدینه بود تا اینکه عمویش (مطلّب) او را به مکه آورد. پس از مطلب، عبدالمطلب میهمانداری از حاجیان کعبه را به عهده گرفت و برای سهولت در آب رسانی به حاجیان، چاه زمزم را به کمک پسر بزرگش (حارث) بازسازی کرد. هنگام کندن چاه، دو مجسمه آهوی زرین و چند شمشیر به دست آمد که قریش غوغا کردند؛ ولی به حکم قرعه، دو شمشیر به عبدالمطلب رسید و دو آهو از آن کعبه شد. عبدالمطلب از دو شمشیرش دری برای کعبه ساخت و دو آهو را بر آن نصب کرد.[۹]
۳. پیشوای وفادار
حضرت عبدالمطلب(ع) هنگام کندن چاه، به دلیل کارشکنی های قریش، نذر کرده بود چنانچه خداوند ده پسر به او عطا کند، به شکرانه آن، یکی از آنها را برای خدا در پیشگاه کعبه قربانی کند و سالها بعد، قرعه به نام عبدالله، دهمین پسر او و پدر پیامبر اکرم(ص) افتاد؛ ولی با فشار مردم و سران قریش، عبدالمطلب ناچار شد راه حلی برای این مشکل بیابد و سرانجام به جای عبدالله، صد شتر قربانی کرد.[۱۰]
نویسنده «فروغ ابدیت» این ماجرا را قطعی قلمداد کرده و آن را نشانه عظمت و قاطعیت جناب عبدالمطلب(ع) دانسته است: «این داستان فقط از این جهت قابل تقدیر است که بزرگی روح و رسوخ عزم و اراده عبدالمطلب(ع) را مجسم می سازد و معلوم می شود که تا چه اندازه این مرد پایبند به عقاید و پیمان خود بوده است.»[۱۱]
البته برخی از محققین بنا به دلایلی آن را جعلی می دانند.
۴. شوکت معنوی
ابرهه که از طرف پادشاه حبشه به حکومت یمن منصوب شده بود، با لشگر عظیمی متشکل از چهارصد فیل آموزش دیده و صد هزار نیروی انسانی، به منظور تخریب خانه خدا به شهر مکه لشکرکشی کرد، در منطقه «مغمس» سه فرسخی مکه، برای سپاهیان خود اردو زد و یکی از سرداران خود را برای غارت اموال مردم به مکه فرستاد. او شتران و دامهای اهالی را جمع کرد و به اردوگاه مغمس آورد. بعد از آن توسط سردار دیگری پیامی به پیشوای قریش- جناب عبدالمطلب(ع) – فرستاد که: امیر می گوید: من به جنگ شما نیامده ام؛ بلکه برای خراب کردن کعبه به این سرزمین رهسپار شده ام. پس اگر شما در مقابل من مقاومت نکنید، مرا با شما کاری نیست. آنگاه فرستاده ابرهه از عبدالمطلب(ع) خواست که به همراه او به اردوگاه ابرهه برود.[۱۲]
حضرت عبدالمطلب(ع) با چند تن از فرزندان خود به اردوگاه لشکر ابرهه رفته، متانت و وقار او مورد توجه و عنایت ابرهه قرار گرفت. او چنان از سیمای نورانی، هیبت و شوکت حضرت عبدالمطلب(ع) متأثر شد که از تخت فرود آمد و او را در کنار خود نشاند و از ایشان خواست که درخواست خود را مطرح نماید. حضرت فرمود: شتران اهالی مکه و از جمله دویست شتر من توسط سپاهیان تو تصرف شده است. دستور دهید آنها را به ما بازگردانند. ابرهه روی در هم کشید و گفت: ای بزرگ قریش! سیمای نورانی و جلالت ظاهری تو مرا شگفت زده کرد و روح و دلم را تسخیر نمود؛ اما درخواست کوچکت از عظمت آن فرو کاست! آیا در این مرحله حساس و خطرناک که عبادتگاه تو و نیاکانت در معرض انهدام و عزت و شرف قبیله ات در دسترس تاراج این سپاه نیرومند است، نمی خواهی درخواست با اهمیت تری مطرح کنی و از چند شتر سخن می گویی؟ آیا تقاضا نمی کنی که من از این حمله سرنوشت ساز که حیات و استقلال سیاسی و مذهبی شما را رقم خواهد زد، منصرف شوم؟
جناب عبدالمطلب(ع) به آن مرد مغرور و خودخواه فرمود: «انَا ربُّ الْابِلِ و لِلْبَیت رَبُّ یمْنَعُهُ؛ من صاحب شترانم و خانه کعبه نیز صاحبی دارد که از آن محافظت خواهد کرد.»
ابرهه بعد از این گفتگو دستور داد شتران غارت شده را به صاحبانشان برگردانند و با کمال غرور زمزمه کرد: چه کسی می تواند در این هجوم به کعبه از من جلوگیری کند؟!
حضرت عبدالمطلب(ع) به مکه بازگشت و به مردم اعلام کرد که همه به کوه های اطراف پناهنده شوند. همه از خانه و کاشانه خود به اطراف مکه فرار کردند. سحرگاهان عبدالمطلب(ع) به همراه جمعی برای استمداد به کنار کعبه آمده و با خدای خویش به مناجات پرداختند که: «خداوندا! هر کسی از خانه خود دفاع می کند؛ تو خانه ات را حفظ کن! بار الها! برای مصون ماندن از شرّ و گزند آنان امیدی به غیر تو نیست. آفریدگارا! آنان را از حریم خود بازدار. دشمن کعبه کسی است که تو را دشمن می دارد. دست آنان را از خراب کردن آستانه خود کوتاه ساز و روزی را نرسان که صلیب آنان پیروز گردد و نقشه های آنان به ثمر برسد. آنها تمام نیروهای خویش و فیلها را با خود آورده اند تا ساکنان حرم تو را اسیر کنند. خدایا! امروز ساکنان این حرم را بر آل صلیب و عبادت کننده گانش یاری فرما!»[۱۳]
۵. عارف مستجاب الدعوه
حضرت عبدالمطلب(ع) بعد از مناجات با همراهان خود، به یکی از درّه های مکه آمد و به فرزندش عبدالله دستور داد تا بال
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.