

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل نسبت سنجی سبک زندگی اسلامی با دانش اخلاق و مفاهیم ارزشی
179,700 تومان قیمت اصلی 179,700 تومان بود.119,200 تومانقیمت فعلی 119,200 تومان است.
تعداد فروش: 58
فرمت فایل پاورپوینت
دانلود و استفاده از فایل پاورپوینت کامل نسبت سنجی سبک زندگی اسلامی با دانش اخلاق و مفاهیم ارزشی – تجربهای بینظیر در ارائه!
پاورپوینتی شیک و استاندارد:
فایل فایل پاورپوینت کامل نسبت سنجی سبک زندگی اسلامی با دانش اخلاق و مفاهیم ارزشی شامل ۱۲۰ اسلاید طراحیشده با دقت بالا است که کاملاً آماده برای ارائه یا چاپ در PowerPoint میباشد.
چرا فایل فایل پاورپوینت کامل نسبت سنجی سبک زندگی اسلامی با دانش اخلاق و مفاهیم ارزشی گزینهای عالی است؟
- گرافیک حرفهای و جذاب: اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل نسبت سنجی سبک زندگی اسلامی با دانش اخلاق و مفاهیم ارزشی با طراحی مدرن و چشمنواز، پیام شما را به بهترین شکل منتقل میکنند.
- کاربری آسان: ساختار این پاورپوینت بهگونهای است که استفاده از آن بدون نیاز به تغییرات پیچیده ممکن باشد.
- آماده استفاده: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل نسبت سنجی سبک زندگی اسلامی با دانش اخلاق و مفاهیم ارزشی از قبل تنظیمشده و بدون نیاز به ویرایش، قابل استفاده هستند.
تضمین کیفیت و دقت بالا:
این مجموعه بر اساس بالاترین استانداردهای طراحی ساخته شده است و کاملاً منسجم و بدون اشکال، مناسب برای ارائههای حرفهای میباشد.
نکته قابل توجه:
برخی نسخههای غیررسمی ممکن است تغییراتی داشته باشند. این نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل نسبت سنجی سبک زندگی اسلامی با دانش اخلاق و مفاهیم ارزشی با دقت و کیفیت بالا طراحی شده است.
همین حالا فایل فایل پاورپوینت کامل نسبت سنجی سبک زندگی اسلامی با دانش اخلاق و مفاهیم ارزشی را دریافت کنید و یک ارائه بینظیر داشته باشید!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل نسبت سنجی سبک زندگی اسلامی با دانش اخلاق و مفاهیم ارزشی :
طرح مسئله
مفهوم سبک زندگی[۱] ازجمله مفاهیم جدیدی است که پژوهشگران حوزه جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی برای بیان رفتارشناسی انسان ها بیان می کنند. دامنه به کارگیری این مفهوم تا بدان حد رواج یافته که امروزه جانشین بسیاری از مفاهیم و واژگان سنتی شده است. اصطلاح سبک زندگی پیوند نزدیکی با مجموعه ای از مفاهیم، نظیر فرهنگ، جامعه، ذهن، رفتار، معنا، شخصیت، محیط، وراثت، نیاز، سلیقه، مد، منزلت و سنت دارد. مفهوم سبک زندگی از یک سو، جزئی ترین رویدادهای مربوط به حیات بشر را شامل می شود و از سوی دیگر تا اعماق وجود آدمی را دربر می گیرد، لذا هم شامل است و هم عمیق.
سبک زندگی انسان ها به صورت تدریجی شکل می گیرد و نیز آهسته آهسته تغییر می کند. عوامل مختلفی، سبک سازی کرده و نحوه زندگی را برای انسان ترسیم می نمایند. این عوامل می تواند فردی، خانوادگی یا اجتماعی باشند. بدون شک امروزه وسایل ارتباط جمعی به ویژه شبکه های اجتماعی نقشی شگرف در سبک دهی زندگی مردم دارند.
مفهوم سبک زندگی از نظر وبلن، نقش محوری ندارد و وی به صورت مستقیم به آن نپرداخته است؛ اما با توجه به مبانی و تبیین های جامعه شناختی وبلن می توان مفهوم سبک زندگی را از نظر وی چنین تعریف کرد: «سبک زندگی الگوی رفتار جمعی است. سبک زندگی فرد تجلی رفتار و سازوکار روحی و عادات فکری است که محصول تعلق طبقاتی می باشد». (فاضلی، ۱۳۸۶: ۲۳)
از نظر وبلن، مصرف خودنمایانه بیشتر در طبقه مرفه یا تن آسا ظهور کرد. (وبلن، ۱۳۸۶: ۱۰۹ – ۸۱) این طبقه به این وسیله به اقتضای هنجاری دست می یابد و خود را به الگوی جامعه تبدیل می کند. گروه های اجتماعی که دارای منزلت اجتماعی پایین ترند، می کوشند تا خود را با الگوی هنجاری طبقه تن آسا تنظیم کنند و از این طریق رقابت اجتماعی، مبنایی برای تحولات اجتماعی می شود. از نظر او سبک زندگی می تواند ناظر به رفتار جمعی باشد. سازوکارهای روحی و عادت های فکری در رفتار اجتماعی تجلی می یابد. سبک زندگی محصول تعلق طبقاتی است. طبقه زنجیره ای به هم پیوسته از سلسله مراتب منزلت است که درنهایت به ایدئال اجتماعی یعنی ظهور طبقه مرفه می انجامد.
ماکس وبر در میان جامعه شناسان کلاسیک، تقریباً اولین کسی است که برای بیان جایگاه مسئله مصرف و نقش آن در دنیای مدرن، از مفهوم سبک زندگی (Style of Life) استفاده کرده است. هر اجتماعی به گروه ها و قشرهایی تقسیم می شود و هر گروه یا قشری دارای جهان بینی و سبک زندگی خاصی است. اعضای یک گروه منزلتی و همچنین طبقه اجتماعی از الگوهای ثابتی در زندگی و عمدتاً در مصرف پیروی می کنند. سبک زندگی در انتظارات گروه یا طبقه خاص نمایان می شود. این انتظارات، افراد گروه منزلت یا طبقه اجتماعی را به کنش ها و تعاملاتی خاص سوق داده، متعهد می سازد. (وبر، ۱۳۸۲: ۲۴۰ – ۱۷۲؛ همو، ۱۳۶۷: ۷۷ – ۷۱؛ همو، ۱۳۶۹: ۷۲ – ۶۸)
وبر این گونه دریافت که سبک زندگی بیش از آنکه بر تولید استوار باشد، بر مصرف و شباهت در الگوهای مصرفی مبتنی است؛ گذشته از اینکه شیوه های تولید بر چگونگی مصرف تأثیرگذار است. مصرف، نوعی کنش اجتماعی و فرهنگی است که از یک سو، شباهت های اعضای گروه منزلتی را تعین می بخشد و از سوی دیگر تفاوت های طبقه های اجتماعی را آشکار می کند. از نظر ایشان واژه سبک زندگی می تواند به شیوه های لباس پوشیدن، سخن گفتن، اندیشیدن، کنش ها و نگرش های یک گروه منزلتی در حوزه مصرف دلالت داشته باشد.
از نظر آدلر، سبک زندگی بیشتر شیوه خاص اداره زندگی است. سبک زندگی توصیف هایی است از اینکه چرا فلان عمل را انجام دادیم؟ و چه عملی را انجام دادیم؟ آدلر برای ارائه تعریف خود از سبک زندگی مقایسه ای را انجام می دهد:
اگر به درخت کاجی که در یک دره رشد می کند نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که رشد آن متفاوت با درخت کاجی است که در قله کوه می روید. هر دو، درخت کاج هستند؛ اما به دو سبک متمایز زندگی می کنند. کیفیت زندگی آنها با هم متفاوت است. سبک زندگی یک درخت، فردیت آن درخت است که خود را متناسب با محیطی که در آن متجلی شده، شکل می دهد. (اکستین و کرن، ۱۳۸۹: ۳۴)
آدلر در ادامه، رشد درخت کاج را به تجربه انسان و سبک زندگی پیوند می دهد: «ما سبک زندگی را تحت شرایط خاص محیطی درک می کنیم. تا زمانی که فرد در شرایط مطلوب است نمی توان سبک زندگی او را به روشنی درک کرد، با این حال وقتی فرد با مشکلات روبه رو می شود، سبک زندگی او روشن تر و متمایزتر ظاهر می شود. روان شناس آموزش دیده، می تواند سبک زندگی فرد را به راحتی در شرایط مطلوب درک کند؛ اما هنگامی که فرد در موقعیت نامطلوب یا سخت قرار می گیرد، تشخیص آن برای هر فردی آسان خواهد شد». (همان، ۱۳۸۹: ۳۵ – ۳۴)
آدلر، سبک زندگی را به درختی تشبیه می کند که از سه رکن ریشه، شاخه و سرشاخه تشکیل شده است. ریشه های درخت سبک زندگی در کودکی شکل می گیرند. ریشه ها شامل ظاهر فرد، نگرش های والدین، وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده، صورت جمعی خانواده و نقش جنسیتی می باشد. شاخه درخت سبک زندگی، نگرش های کلی حاکم بر سبک زندگی است که دربرگیرنده نگرش به خود، نگرش به مشکلات، نگرش به دیگران، نگرش به جنس مخالف و نگرش به زندگی می باشد. سرشاخه های درخت سبک زندگی به وظایفی اطلاق می شود که هر فرد در زندگی آن را بر عهده دارد. این وظایف عبارت اند از روحیه اجتماعی، زندگی عشقی و تحقق خویش.
گیدنز، اصطلاح سبک زندگی را از جالب ترین نمونه های بازتابندگی دانسته، اظهار می دارد که پیدایش این مفهوم جدید به اندیشه ها و نوشته های آدلر بازمی گردد. (گیدنز، ۱۳۷۸: ۱۱۹) بر این اساس، سنت روان شناسی در حوزه سبک زندگی تقدم خواهد داشت. پس از آدلر خصوصاً در دهه شصت، ریشه گرایان و طراحان آگهی های تجاری از مفهوم سبک زندگی به خوبی بهره بردند.
بوردیو که از پرنفوذترین جامعه شناسان فرانسوی است، دیدگاه خود را درباره سبک زندگی با مفهوم میدان، عادتواره، تمایز و مصرف پیوند داده است. وی اظهار می دارد که سبک زندگی رفتارهای طبقه بندی شده ای است که با ذائقه و ترجیحات زیبایی شناختی پیوند خورده است. سبک زندگی نوعی ریختار زندگی است که در ساختار عینی جامعه شکل می گیرد. (شایان مهر، ۱۳۹۴: ۴۵ – ۴۱)
می توان با نظر به منابع و متون اسلامی، تعریفی را برای سبک زندگی اسلامی ارائه کرد: «سبک زندگی، مجموعه ای از الگوهای رفتاری نسبتاً پایدار جهت نیل به هدف است که از بینش های دینی و ارزش های الهی متأثر بوده، به صورت عینی و در متن زندگی تجلی می یابد».
تعریف اخیر به ما می گوید رفتارهای بشر از عوامل مختلفی تأثیر می پذیرد. از طرفی رفتارهای ناپایدار به مسئله سبک زندگی ارتباط پیدا نمی کند؛ بنابراین، سبک زندگی به صورت دقیق و مشخص به الگوها و مدل های رفتاری نظر دارد؛ چنان که رفتار و فعالیت باید نسبتاً پایدار نیز باشد.
هرگاه انسان راه می رود از الگوی خاصی پیروی می کند، هرگاه آدمی با دیگران ارتباط برقرار می کند از الگوی خاصی تبعیت می کند، هرگاه انسان می خورد یا می آشامد از الگوی خاصی پیروی می کند و هرگاه پوششی را برمی گزیند الگوی خاصی را انتخاب کرده است. انسان ها به هنگام پوشش، خوردن، آشامیدن، آرایش، ارتباط، کار، گذران اوقات فراغت، دکوراسیون داخل منزل یا اداره و ازدواج از خود رفتارهایی نشان می دهند که تمام آنها دارای الگوهای خاصی است. سبک زندگی چیزی جز همین رفتارهای الگومند و نسبتاً پایدار نیست. سبک زندگی به مجموعه ای از الگوهای رفتاری اطلاق می گردد که تمام حیات بشر را دربرمی گیرد.
سبک زندگی جنبه های فردی و اجتماعی را به صورت یکسان دربرمی گیرد، سبک زندگی از بینش ها و ارزش های انسان ها تأثیر می پذیرد، شرایط اقلیمی و جغرافیایی در الگوی زندگی نقش آفرین اند، سبک زندگی شامل رفتارهای درون جوش و درون زاست. سبک زندگی به صورت تدریجی حاصل می آید، و عمدتاً ناظر به رفتارهای انسانی است؛ البته رفتارهای نسبتاً پایدار نه رفتارهای گذرا و موقتی و مهم ترین نکته اینکه سبک زندگی، الگوهای رفتاری است که با شیوه های خاص و جزئی در متن زندگی پیاده می شوند.
سبک زندگی با رویکرد اسلامی با علم اخلاق و نیز مفاهیم ارزشی نسبت ها و پیوندهایی دارد. نسبت های مزبور را می توان به دو صورت تمایزها و اشتراک ها در نظر گرفت.
الف) سبک زندگی و دانش اخلاق
میان مطالعات سبک زندگی و اخلاق مناسباتی وجود دارد. پس از تحلیل معناشناختی هر کدام از این دو اصطلاح به تبیین مناسبات می پردازیم.
یک. معناشناسی اخلاق
مفاهیم کلیدی تحقیق در ادامه بررسی می شود.
۱. در لغت و اصطلاح
واژه اخلاق، کلمه عربی و جمع است که مفرد آن به دو صورت خُلْق و خُلُق به کار می رود. مفرد کلمه اخلاق از نظر لغت به معنای سرشت و سجیه می باشد. برخی خَلْق و خُلْق را ریشه اخلاق دانسته اند، با این تفاوت که خُلْق بر سجایا و صفات نفسانی اطلاق می گردد؛ اما خَلْق ناظر به هیئت های ظاهری است. (طریحی، ۱۳۷۵: ۱۵۶؛ ابن منظور، ۱۴۱۴ ق: ۸۷؛ زبیدی، ۱۴۱۴ ق: ۱۲۴؛ جوهری، ۱۳۷۶ ق: ۱۴۷۱)
اخلاق، در زبان فارسی دارای چندین کاربرد است:
– مجموعه عادات و فرهنگ های پذیرفته شده در جامعه؛
– وضع روحی و رفتاری شخص؛
– رفتارها و خوی های شایسته و پسندیده؛
– ارزش های مطلوب مانند خوبی و وظیفه. (انوری، ۱۳۸۲: ۲۹۱)
در اصطلاح نیز دارای معانی متعددی است: (مصباح یزدی، ۱۳۹۱: ۱۸ – ۱۳)
صفات نفسانی: گاهی مراد از اخلاق، صفات نفسانی و درونی است. صفات نفسانی دو دسته اند؛ پایدار و ناپایدار. در این اصطلاح هر دو گونه صفات نفسانی می توانند اخلاق نامیده شوند. پس اگر کسی دارای صفت نفسانی حرص باشد؛ اما در موقعیتی حرص نورزد او را می توان اخلاقی دانست.
صفات نفسانی راسخ: اگر در شخص صفت نفسانی راسخ وجود داشت، به گونه ای که از این مبدأ بدون رویه و فکر، افعال متناسب صادر شود، به او فرد اخلاقی گفته می شود. اصطلاح رایج اخلاق، ناظر به صفات و هیئت های پایدار نفسانی است که بدون رویه و تأمل منشأ صدور فعل باشند. (مسکویه رازی، ۱۴۱۲ ق: ۵۳)
فضایل اخلاقی: صفات نفسانی دو گونه اند؛ فضایل و رذایل. گاهی اخلاق فقط به ارزش های مثبت و فضایل درونی اطلاق می گردد؛ براین اساس، خساست و حرص اخلاقی به حساب نمی آیند. (مصباح یزدی، ۱۳۹۱: ۱۸)
نهاد اخلاق: برخی از فیلسوفان غرب، اخلاق را به مثابه نهادی اجتماعی در نظر می گیرند. اخلاق در این اصطلاح مانند دین و حکومت، نهادی اجتماعی تعریف می شود که می تواند برای پیشبرد اهداف جامعه کارآمد و سودمند باشد. (همان: ۱۹)
نظام رفتاری: در فرهنگ ها و نیز خرده فرهنگ ها، نظام رفتاری خاصی حاکم است؛ مثلاً میان نازی ها یا مسلمان ها یا مسیحیان نظام رفتاری مطلوب و مقبولی وجود دارد. به این گونه نظامات رفتاری، اخلاق اطلاق می گردد.
دو. علم اخلاق
گاهی اخلاق به مثابه علم در نظر گرفته می شود. دیدگاه های دانشمندان در ارتباط با تعریف علم اخلاق گوناگون است. برخی بر این باورند که اخلاق علمی است که به ما می گوید چگونه انسان، خُلق ممدوحی را کسب می کند. (طوسی، ۱۳۹۱: ۴۸) بعضی معتقدند که علم اخلاق به صفات منجیات و مهلکات و نیز شیوه کسب منجیات و ترک مهلکات می پردازد. (نراقی، بی تا: / ۱۴)
آنچه مسلم است اینکه علم اخلاق به صفات نسبتاً پایدار نفسانی از حیث اتصافشان به حُسن یا قُبح می پردازد و از سوی دیگر، چگونگی اتصاف انسان به صفات فضیلت و رهایی وی از صفات رذیلت در علم اخلاق مورد بحث قرار می گیرد. از طرف سوم، گاهی درباره رفتارها در علم اخلاق سخن به میان می آید.
سه. تمایزها
میان اخلاق و سبک زندگی اسلامی تفاوت هایی دیده می شود که در ادامه به برخی از آنها پرداخته می شود:
۱. موضوع
از نظر اندیشمندان اخلاق پژوه، موضوع علم اخلاق صفات و ملکات نفسانی از حیث اتصاف آنها به حسن و قبح می باشد. ناگفته نماند که برخی از اخلاق پژوهان در دوره های جدید مایل اند رفتار را هم در محدوده علم اخلاق بگنجانند؛ (مغنیه، ۱۴۲۸ ق: ۱۲) اما اکثر دانشمندان علم اخلاق، خصوصاً در میان قدما، این تمایل مشاهده می شود که موضوع علم اخلاق صفات نفسانی راسخ است.
از سوی دیگر، موضوع سبک زندگی با رفتار ارادی و سبک مند انسان ارتباط مستقیم دارد. الگوی رفتاری، موضوع دانش سبک زندگی است و موضوع گزاره های دانش مزبور رفتارهای سبک مند می باشد؛ لذا دو دانش مزبور به لحاظ موضوع با هم فاصله دارند. بگذریم از اینکه هر دو دانش به نحوی درباره انسان و رفتارهای او تحقیق و گفتگو می کنند. این نکته را می توان افزود که اخلاق، علم خودسازی است و سبک زندگی، دانش الگوسازی برای رفتار انسان ها.
۲. هدف
علم اخلاق غایتی دارد. هدف دانش اخلاق این است که فضایل در انسان تقویت شوند و رذایل در آدمی کاهش یابند. اخلاق علمی کارآمد است و این توان را دارد تا آدمی را به سوی فضیلت ها، خیرها و کمالات رهنمون سازد و او را از رذیلت ها، شرور و نقص ها دور کند.
این در حالی است که سبک زندگی، دانشی است که به ارائه الگوهای مطلوب و سالم فردی و اجتماعی می پردازد و از این طریق، جامعه به صورت یکپارچه الگوپذیر شده، به سلامتی پایدار دست می یابد؛ بنابراین، غایت اخلاق، کسب فضایل و هدف سبک زندگی، الگومندسازی جامعه به شیوه مطلوب است. رویکرد اخلاق، خودسازی و راهبرد سبک زندگی، دگرسازی است.
۳. روش
ازآنجاکه در اخلاق گرایش های مختلفی وجود دارد، می توان گفت که در علم اخلاق عمدتاً از دو روش عقلی و نقلی استفاده می شود. در دانش سبک زندگی از چهار روش عقلی، نقلی، تجربی و شهودی می توان بهره برد؛ لذا میان دو دانش تفاوتی دیده می شود.
چهار. خدمات متقابل
میان اخلاق و سبک زندگی دادوستدها و تعاملات متقابلی می توان در نظر گرفت. هرکدام از دانش های مزبور می تواند به دیگری یاری دهد و از دیگری بهره گیرد. دانش سبک زندگی در ارتباط با علم اخلاق، هم مصرف کننده است و هم تولیدکننده. از یک سو، اخلاق بر سبک زندگی تأثیراتی دارد و از سوی دیگر از آن تأثیراتی می پذیرد:
۱. تأثیر اخلاق بر سبک زندگی
اخلاق به عنوان یک دانش بر سبک زندگی تأثیراتی دارد.
تأثیر نخست: مبانی و اصول
ماهیت گزاره های اخلاقی از سنخ خوب و بد یا حسن و قبح یا بایدونباید است. علم اخلاق، مبانی هستی شناسی، جهان شناسی و انسان شناسی خاصی دارد؛ مانند اینکه انسان تغییرپذیر است یا روح در انسان اصالت دارد یا غایت خلقت انسان توحید است. بسیاری از مبانی و اصولی که در علم اخلاق وجود دارد با سبک زندگی مشترک است. دانش سبک زندگی می تواند از مبانی اخلاق بهره گیرد. در این زمینه سبک زندگی، دانشی مصرف کننده خواهد بود و از زیرساخت های علم اخلاق تأثیر می پذیرد.
تأثیر دوم: روش ها و راهکارها
ازآنجاکه غایت علم اخلاق، خودسازی است و دانش مزبور برای خودسازی انسان راهکارها و شیوه هایی را در نظر دارد، دانش سبک زندگی از این روش ها و راهکارها می تواند بهره گیرد. بسیاری از شیوه های خودسازی برای دگرسازی و اصلاح الگوی رفتاری انسان ها می تواند سودمند و کارآمد باشد.
یکی از رسالت های سبک پژوه، اتخاذ روش های نهادینه سازی و تثبیت الگوهای دینی در جامعه است. سبک شناس می تواند از شیوه هایی که عالمان اخلاق در منابع خویش برای پرورش انسان طراحی و پیشنهاد داده اند، بهره گیرد. نکته جالب اینکه اخلاق با گرایش های مختلف به ویژه اخلاق عرفانی سابقه تاریخی درازمدتی دارد. دانشمندان علم اخلاق و نیز عارفان در طول تاریخ این روش ها را آزموده اند و صحت آنها را در مقام تجربه دریافته اند. اندیشمندان حوزه اخلاق و عرفان آثار بسیار گسترده ای در این زمینه فراهم نموده اند که می تواند دست مایه بسیار ارزشمندی برای پیاده سازی الگوهای سبک زندگی در جامعه کنونی باشد.
تأثیر سوم: راهبردهای هدایت گر
پژوهش های اخلاقی سرشار از اصول و فروعی است که در طول تاریخ درباره حسن و قبح رفتارها و نیز صفات نفسانی تنظیم شده اند. این اصول و فروع از یک سو مستند به متون دینی اعم از آیات و روایات اند و از سوی دیگر از طریق آزمون و تجربه تأیید شده اند. دانش سبک زندگی می تواند از اصول و قواعد حسن و قبح رفتارها و صفات بهره مند شود و آزموده را نیازماید.
در علم اخلاق محدوده های ممنوعی معین شده اند. اخلاق، ملاحظات و محذوریت هایی را پیش کشیده است که می تواند برای سبک شناسان روشنگر و هدایت گر باشد؛ لذا اخلاق از یک طرف اصول مثبته ای دارد و از طرف دیگر قواعد ممنوعه ای را شامل است که در هر دو جانب می تواند راهبردی هدایت گرانه برای دانش سبک زندگی باشد.
تأثیر چهارم: اخلاق کاربردی
در زمینه اخلاق دست کم چهار نوع پژوهش و رویکرد وجود دارد: (مصباح یزدی، ۱۳۹۱: ۲۵ – ۱۸)
اخلاق توصیفی: که به توصیف و تبیین اخلاق افراد یا جوامع می پردازد. شیوه تحقیق در اخلاق توصیفی، نقلی و تجربی است. اخلاق توصیفی غایت خویش را آشنایی با اخلاق فرد یا جامعه و توصیف آنها قرار می دهد و در این زمینه هیچ گونه توصیه و تشویقی انجام نمی دهد. بررسی اخلاق قبایل بدوی یا اخلاق اسکیموها از جمله اخلاق توصیفی است.
اخلاق هنجاری: مطالعه هنجارها، معیارها و روش های اخلاقی در اخلاق هنجاری یا دستوری صورت می پذیرد. پژوهش های اخلاق هنجاری به بررسی افعال ارادی انسان از حیث خوبی یا بدی پرداخته، موضوع خویش را رفتار اختیاری قرار می دهد. روش پژوهش در اخلاق دستوری، استدلالی و عقلی است.
فرا اخلاق: فرا اخلاق یا اخلاق نظری یا معرفت شناسی اخلاق یا اخلاق فلسفی به عنوان اخلاق درجه دوم به تجزیه و تحلیل گزاره های اخلاقی می پردازد. مسائلی نظیر نسبیت، گزاره های انشائی، ماهیت مفهوم خوب و بد و کیفیت استنتاجِ باید از هست ازجمله مباحث اصلی فرا اخلاق است. از نظر استاد مصباح یزدی فلسفه اخلاق عنوان دیگری برای فرا اخلاق است و شامل اخلاق توصیفی و هنجاری نمی شود. (مصباح یزدی، ۱۳۹۱: ۲۴؛ فرانکنا، ۱۳۷۶: ۲۶ – ۲۵؛ جوادی، ۱۳۷۵: ۱۸ – ۱۵)
اخلاق کاربردی: نوعی از اخلاق هنجاری است که در حوزه های خاصی در زندگی فردی و اجتماعی کاربرد دارد. هرگاه اخلاق در زمینه های مختلف مسائل اخلاق کاربرد پیدا کند به آن اخلاق کاربردی اطلاق می شود. اخلاق محیط زیست، اخلاق جنسی، اخلاق معیشت، اخلاق سیاست و اخلاق همسرداری از حوزه های متنوع اخلاق کاربردی است. اخلاق کاربردی دربرگیرنده اخلاق حرفه ای نیز می باشد. اگر اخلاق ناظر به حرفه ها و مشاغل مختلف مطرح شود، اخلاق حرفه ای شکل می گیرد. (شریفی، ۱۳۸۴: ۲۸؛ فرامرز قراملکی، ۱۳۹۰: ۱۷۲)
شاید نزدیک ترین علم به دانش سبک زندگی، اخلاق باشد. در این میان اخلاق کاربردی جایگاه ویژه ای دارد. ناگفته نماند که موضوع اخلاق کاربردی یا حرفه ای، محدوده های مختلف اخلاق یا مشاغل است، درحالی که موضوع سبک زندگی، الگوهای رفتاری و از جهتی رفتار سبک مند و ارادی انسان ها است؛ لذا دو دانشِ پیش گفته علی رغم مشابهت ها و اشتراک های گسترده و متنوع از حیث موضوع و نیز غایت متفاوت اند. مطالعه حوزه های مختلف اخلاق کاربردی می تواند در استخراج الگوهای زندگی و شیوه های جریان دادن الگوها در متن زندگی مؤثر باشد.
۲. تأثیر سبک زندگی بر اخلاق
می توان برای مطالعات سبک زندگی تأثیراتی را بر دانش اخلاق قائل شد.
تأثیر نخست: اخلاق تخصصی
دانش اخلاق، حوزه های مختلفی را دربرگرفته است. گرایش های مختلف اخلاق در منابع قدیمی اخلاق و شاخه های مختلف اخلاقی در دوره جدید، حاکی از آن است که علم اخلاق به سمت تخصصی شدن پیش می رود. از گذر تعامل سبک زندگی و اخلاق می توان پدید آمدن شاخه ای جدید با عنوان اخلاقِ سبک زندگی را انتظار داشت. در این شاخه به بررسی و تبیین ابعاد اخلاقی الگوهای زندگی و قوانین رفتارِ سبک مند پرداخته می شود.
تأثیر دوم: عرصه های نوین
ازآنجاکه نخستین رسالت سبک شناس، پایش حوزه های جدید رفتارِ سبکی است و به صورت روزمره سوژه های نوین در اختیار سبک پژوه قرار می گیرد، عرضه عرصه های تازه از سوی سبک شناسان می تواند یاری مناسبی برای عالمان اخلاق باشد. این امر کمک می دهد تا علم اخلاق پویایی خویش را از دست ندهد و پیوسته زنده و در صحنه باقی بماند.
تأثیر سوم: اصول و روش ها
سبک شناس، وظیفه مند است با استفاده از شیوه های مطلوب، رفتار سبک مند افراد را تغییر دهد و آنها را برای پذیرش الگوهای مطلوب آماده سازد. علم اخلاق که غایت دگرسازی و پرورش انسان را در سر می پروراند، می تواند از اصول و شیوه های سبک پژوهان جهت سوق دادن انسان ها به سمت فضایل اخلاقی بهره گیرد. به عبارت دیگر، شیوه های دگرسازی گاهی در خودسازی اخلاقی به کار آمده، مفید واقع می شوند.
ب) سبک زندگی و ارزش ها
باورها و نگرش های انسان بر ارزش ها و هنجارهای وی حاکم است و از این مسیر هنجارها و قواعد رفتاری سامان می یابند. ارزش ها و هنجارها، مهم ترین معیارهای ترجیح کنش های فردی و اجتماعی است. ارزش ها بخشی از فرهنگ عمومی جامعه است که بر اساس آن مطلوب از نامطلوب متمایز می شود. قطب نمای رفتار انسان را ارزش ها جهت می دهند. ارزش ها مهم ترین ملاک مطلوبیت بوده، سلیقه ها و احساسات را شکل می دهند.
ارزش ها هویت فردی و جمعی را می سازند و به تدریج از قاعده به رفتار تبدیل می شوند. دگرگونی ارزش ها فرایندی کاملاً تدریجی است و از این طریق کنش ها و نیز فرهنگ عامه متحول می گردند. ارزش ها، کارکردها و سطوح متفاوتی داشته و از منابعی سرچشمه می گیرند. بازشناسی ارزش های فردی و اجتماعی و نیز سیر ت
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.