

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل نامه دست نویس آیت الله مصباح یزدی به امام خمینی در دهه ۴۰
179,700 تومان قیمت اصلی 179,700 تومان بود.119,200 تومانقیمت فعلی 119,200 تومان است.
تعداد فروش: 64
فرمت فایل پاورپوینت
با پاورپوینت فایل پاورپوینت کامل نامه دست نویس آیت الله مصباح یزدی به امام خمینی در دهه ۴۰، ارائهای متفاوت و تأثیرگذار بسازید
دنبال یک ارائه سطح بالا هستید؟ فایل فایل پاورپوینت کامل نامه دست نویس آیت الله مصباح یزدی به امام خمینی در دهه ۴۰ شامل ۴۹ اسلاید حرفهای و طراحیشده با دقت بالا است که شما را در هر جمعی بهخوبی معرفی خواهد کرد.
دلایل برتری فایل فایل پاورپوینت کامل نامه دست نویس آیت الله مصباح یزدی به امام خمینی در دهه ۴۰:
- ظاهر حرفهای و چشمنواز: طراحی گرافیکی دقیق، با ترکیب رنگها و چیدمان مدرن برای جلب توجه مخاطبان.
- کاربری سریع و بدون دردسر: بدون نیاز به ویرایش اضافی؛ تنها کافیست فایل فایل پاورپوینت کامل نامه دست نویس آیت الله مصباح یزدی به امام خمینی در دهه ۴۰ را اجرا و ارائه را آغاز کنید.
- کیفیت فنی بالا: هر اسلاید با وضوح مناسب و ساختار منظم آماده شده تا در انواع نمایشگرها بدون مشکل دیده شود.
عملکرد بینقص: اسلایدها بهگونهای طراحی شدهاند که هیچ مشکلی در نمایش، ساختار یا گرافیک وجود نداشته باشد.
یادآوری: در صورت استفاده از نسخههای غیررسمی، ممکن است با مشکلات ظاهری یا کیفی روبرو شوید. نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل نامه دست نویس آیت الله مصباح یزدی به امام خمینی در دهه ۴۰ توسط تیم متخصص طراحی شده و ضمانت کیفیت دارد.
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل نامه دست نویس آیت الله مصباح یزدی به امام خمینی در دهه ۴۰ :
آیت الله محمدتقی مصباح یزدی از روحانیون مبارزی بود که در اندیشه و عمل با نهضت اسلامی پیوند داشت. یکی از مهم ترین فرازهای زندگی مبارزاتی آیت الله مصباح یزدی، نامه ایشان به امام خمینی در دهه ۴۰ است. آیت الله مصباح یزدی در این نامه ضمن اشاره به موانع پیش روی نهضت، تحلیل خود از شرایط حاکم بر جامعه و پیش بینی آینده نهضت اسلامی را ارائه می کند.
علامه مصباح یزدی ماجرای نگارش این نامه را از شیرین ترین خاطرات خود خوانده و می گوید: «ارتباط بنده با امام قبل از شروع نهضت، ارتباط شاگرد و استاد بود و ویژگی خاصی نداشت؛ اما پس از شروع نهضت، رابطه ی بنده با ایشان بیشتر شد، به حدی که گاهی دستورات محرمانه ای که داشتند، نیمه شب به بنده و آقای هاشمی ابلاغ می فرمودند. ما هم در حد توان آنها را انجام می دادیم و ایشان هم حسن نظر خاصی داشتند.
پس از ۱۵ خرداد، که ایشان را دستگیر کردند، مدتی در قیطریه ی تهران تحت نظر بودند و فقط مرحوم آیت الله سید صادق لواسانی از دوستان نزدیک حضرت امام و بعضی از افراد خانواده حق ملاقات با ایشان را داشتند، لذا آقای هاشمی رفسنجانی به بنده پیشنهاد کردند که تحلیلی از اوضاع بنویسیم و برای ایشان بفرستیم.
آقای هاشمی، نامه ی مفصلی متضمن تحلیل اوضاع از زمان دستگیری امام و نقش افراد و گروه ها از مراجع و غیر مراجع و فعالیت و خدمات افراد و طرز فکر مؤثرها و عملکرد اصناف گوناگون مردم و حوزه های شهرستان ها نوشتند. من هم نامه ای تنظیم کردم که در اواخر آن نوشته بودم: پیش بینی می کنم به زودی شما را آزاد می کنند و إن شاءالله به قم تشریف می آورید، خوب است برای آینده این مطالب را در خاطر مبارک داشته باشید. پیشنهادهایی هم در مورد اقداماتی که در حوزه و فعالیت هایی که در داخل و خارج از کشور – حتی در ارتش – باید صورت پذیرد به عرضشان رسانده بودم.
در آن نامه چکیده ای از فعالیت هایی که در غیاب امام انجام شده بود، تنظیم کرده، توضیح دادیم که کارها به کجا رسیده است؛ چه افرادی، همفکر ایشان هستند و چه اشخاصی اختلاف نظرهایی دارند و طلاب چه فعالیت هایی داشتند؛ موضوع سخنِ سخنوران و واعظان چه بود؛ علما چه تصمیماتی گرفتند؛ دانشجویان و دیگران – حتی ارتشی ها – در چه کارند؛ دولت در مقابل هر یک از این طبقات، چه موضعی گرفته و برای آنان چه خط و نشان هایی کشیده است. بنده در پایان نامه نوشته بودم که ان شاءالله شما به زودی آزاد خواهید شد و به قم تشریف خواهید آورد؛ زمانی که تشریف آوردید، به این نکته ها توجه خواهید فرمود؛ از مردم، طلاب و علما چگونه قدردانی بشود؛ از جمله درباره ی ارتشی ها مطالبی را یادآور شدیم؛ البته ما – به اصطلاح – فضولی یا بهتر بگویم، کم طاقتی کرده بودیم؛ زیرا فکر می کردیم که امام، در جریان همه ی آن مسائل نیستند؛ از این رو بنده و آقای هاشمی، این دو نامه را به طور مبسوط نوشتیم و برای ایشان فرستادیم. نامه ها به دست امام رسیده بود. آقای شیخ حسن صانعی پس از چند روز پیغام آورد که امام فرمود: «از فلانی (یعنی بنده ) برای این نامه اش تشکر کنید». امام از کار ما خرسند بود؛ البته آن جمله هم تشویقی پدرانه بود.
بعدها این نامه در منزل ایشان به دست ساواک افتاد و همین نامه از جمله دلایلی بود که مرا به سبب آن تعقیب کردند. به هر حال، امام از این نامه بسیار خوشحال شدند و همان زمان آقای شیخ حسن صانعی را فرستادند که از فلانی به واسطه ی نامه اش تشکر کنید. من این را حمل بر بزرگواری و ذره پروری ایشان کردم، ولی ظاهراً چیزی بیش از این بود. اتفاقاً خدا خواست و پس از مدتی نه چندان طولانی، ایشان را آزاد کردند.
شبی نزدیک به ایام حج در منزل آقای هاشمی با «گروه یازده نفری » مشغول تهیه ی اعلامیه ای مفصل برای مکه با عنوان «أجیبوا داعی الله» (دعوت کننده ی به سوی خدا را اجابت کنید) بودیم که خبر رسید حضرت امام را آزاد کردند. بعضی از دوستان گفتند خوب است همین الان به دیدار ایشان برویم. گفتم: خسته اند، تازه از راه رسیده اند، صحیح نیست مزاحم ایشان بشویم.
به هر حال، صبح اول وقت، من رفتم که خدمت ایشان شرفیاب شوم. دیدم جمعیت انبوهی آنجا هستند که به سختی باید وارد شد. ایشان جلوی یکی از درب های اتاق که مشرف به حیات بود، نشسته بودند. از میان جمعیت سلامی کردم. ایشان لبخندی زدند و همان جا گفتند: «حدس شما صائب بود.» این جمله بسیار در من اثر گذاشت. هیچ وقت آن لبخند و طنین کلام امام را فراموش نمی کنم.
این خاطره از خاطره های بسیار شیرین زندگی من است و در آن دوران، علاقه ی مرا به ایشان زیادتر کرد. نمی دانستم که ایشان تا این حد به تمام دقایق توجه دارند، آنها را مورد ارزیابی قرار می دهند و پیگیری می کنند. پس از این هم، در اعلامیه هایی که ایشان می نگاشت یا در کارهایش که می خواست انجام بدهد یا زمانی که لازم بود سخنرانی مهمی ایراد بکند، به طور معمول به دوستان می فرمود که اگر مطلبی به نظر شما می رسد، یادداشت کنید و به من بدهید؛ البته این را هم می فرمود که انتظار نداشته باشید، هرچه می گویید، انجام بدهم؛ در عین حال، اگر نکته ای به نظرتان می رسد، بگویید. هنگامی که سخنرانی مهمی داشتند، اگر مطلب و یا نکته ای به نظر می رسید که گفتنش لازم بود به طور کتبی خدمت ایشان تقدیم می کردیم. »
متن نامه ای که آیت الله مصباح یزدی در خاطرات خود به آن اشاره دارند و توسط ساواک از منزل امام خمینی کشف شد، به شرح زیر است:
«باسمه تعالی
محضر مقدس حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی دامت برکاته
جعلت فداک، سلامتی مزاج شریف و مزید توفیقات و تأیید آن جناب را در سایه توجهات خاصه حضرت ولی عصر(عج) از پرودگاد مسئلت دارم و امیدوارم بزودی ابرهای تیره زایل و خورشید فیض بخش روح الهی ظاهر و پیکر افسرده و فرسوده اجتماع را جانی نوین بخشد. اگر از مراتب تأثرات خود و سایر مسلمانان بخواهم عرض کنم سخن به درازا می کشد. اجمالا ذکر نام حضرتعالی در مجالس خصوصی چشم ها را پر اشک و در مجالس عمومی فضا را از صدای صلوات پر می کند. زینت منابر و اعلامیه هایی که از طرف طلاب و جمعیت های دیگر منتشر می شود نام مبارک سرکار است.
باور کردنی نبود که بعد از کشته شدن هزارها جوان رشید و فداکار که برای بازداشت حضرتعالی دست به تظاهرات زده بودند دیگر روحیه عموم مردم تا این درجه قوی و نیرومند بماند ولی خوشبختانه ثابت شد که علاوه بر اینکه ضعف و فتوری در مردم روی نداده روز به روز بر شدت علاقه و ایمان شان افزوده می شود. بنده که این عشق عجیب مسلمانان را نسبت به شخص جنابعالی جز با یک نیروی غیبی و غیرعادی نمی توانم تحلیل کنم. راستی مایه شگفتی است که پیرمردی جوانش کشته شود و بگوید ای کاش خودم هم با سایر فرزندانم فدای آقای خمینی شده بودیم. یا پیرزنی در وادی السلام قم بر مزار جوان ناکامش بنشیند و رو به آستانه حضرت معصومه(س) کرده بگوید: ای بی بی شاهد باش که فرزندم را در راه آقا دادم. همینطور کسانی که در این جریانات به انواع شکنجه ها مبتلی شده اند حالشان به همین منوال است. اگر بخواهم بعضی از آن ها را شرح دهم ممکن است موجب تأثر خاطر مبارک شود. مسلما اینگونه مطالب کم و بیش به حضورتان عرض شده و تکرار آن ضرورتی ندارد.
چیزی که نمی دانم تا چه حدود به معرضتان رسیده دو دسته از مطالب است. یکی فواید مستقیم و غیر مستقیمی که تا کنون بر این نهضت مترتب شده، دیگری توقع عموم مردم و طلاب آزاده و روشنفکر نسبت به آینده. به نظر قا
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.