خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل روش های زمینه ساز تربیت فرزند از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام
خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل روش های زمینه ساز تربیت فرزند از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام قیمت اصلی 179,700 تومان بود.قیمت فعلی 119,200 تومان است.
بازگشت به محصولات
خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل حکومت و جمع آوری زکات با تأکید بر نظر امام خمینی(ره)
خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل حکومت و جمع آوری زکات با تأکید بر نظر امام خمینی(ره) قیمت اصلی 179,700 تومان بود.قیمت فعلی 119,200 تومان است.
فقط اینقدر👇 دیگه زمان داری با تخفیف بخریش
00روز
00ساعت
53دقیقه
28ثانیه

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل عفاف و حجاب در دین یهود و اسلام شیعی

قیمت اصلی 179,700 تومان بود.قیمت فعلی 119,200 تومان است.

تعداد فروش: 41

فرمت فایل پاورپوینت

2 آیتم فروخته شده در 55 دقیقه
5 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
توضیحات

فایل پاورپوینت فایل پاورپوینت کامل عفاف و حجاب در دین یهود و اسلام شیعی؛ راهکاری شایسته برای ارائه‌های موفق

اگر به‌دنبال یک فایل ارائه‌ی آماده با کیفیت بالا و طراحی حرفه‌ای هستید، فایل فایل پاورپوینت کامل عفاف و حجاب در دین یهود و اسلام شیعی انتخابی مناسب برای شماست. این مجموعه شامل ۱۲۰ اسلاید استاندارد و دقیق است که با هدف ارتقاء کیفیت ارائه‌های شما تهیه شده‌اند.

دلایل انتخاب فایل فایل پاورپوینت کامل عفاف و حجاب در دین یهود و اسلام شیعی:

  • طراحی ساختارمند و چشم‌نواز: هر اسلاید با دقت بالا و توجه به اصول طراحی گرافیکی تهیه شده است تا محتوای شما به‌خوبی دیده و درک شود.
  • آمادگی کامل برای ارائه: نیازی به ویرایش مجدد نیست؛ فایل فایل پاورپوینت کامل عفاف و حجاب در دین یهود و اسلام شیعی آماده‌ی استفاده در کلاس، جلسه یا کنفرانس است.
  • سازگاری کامل با پاورپوینت: نمایش صحیح اسلایدها در تمامی نسخه‌های PowerPoint بدون بهم‌ریختگی یا مشکل ظاهری تضمین شده است.

تولید شده با رویکرد حرفه‌ای:

تمامی بخش‌های فایل پاورپوینت کامل عفاف و حجاب در دین یهود و اسلام شیعی با هدف ایجاد یک تجربه کاربری روان و بی‌نقص طراحی شده‌اند. جزئیات با دقت بالا تنظیم شده‌اند تا ارائه‌ای حرفه‌ای و تأثیرگذار داشته باشید.

توجه:

تنها نسخه رسمی فایل فایل پاورپوینت کامل عفاف و حجاب در دین یهود و اسلام شیعی از کیفیت کامل برخوردار است. نسخه‌های غیرمجاز ممکن است شامل اشکالات طراحی باشند و توصیه نمی‌شود از آن‌ها استفاده شود.

با تهیه فایل فایل پاورپوینت کامل عفاف و حجاب در دین یهود و اسلام شیعی، سطح ارائه‌های خود را ارتقاء دهید و مخاطبان خود را تحت تأثیر قرار دهید


بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل عفاف و حجاب در دین یهود و اسلام شیعی :

مقدمه

هر صفتی که خداوند در انسان قرار داده، در دنیا جایی برای ابراز آن وجود دارد. مثل صفت خشم که برای مقابله با دشمن در نهاد آدمی قرار داده شده است. در این میان، بها دادن بیش از حد به یک صفت، می تواند آن را در مسیری خلاف جهتی که برایش آفریده شده، بکشاند، در این حالت از آن با عنوان «شهوت» یاد می شود. مانند شهوت مال، شهوت شکم، شهوت غضب و…. ازاین رو، شهوات و امیال نفسانی، اشتهاهایی کاذب هستند که گاه انسان ها به آن گرفتار می شوند. به این ترتیب، به فرمود امیرالمؤمنان علی(ع)، گرفتار مرض نفس و عقل می شوند(تمیمی آمدی، ۱۳۶۶، روایت ۶۹۸۵). یکی از این دسته شهوات، شهوت جنسی است که نه تنها می تواند موجب انحراف و فساد فرد شود که ممکن است منجر به فروپاشی خانواده و جامعه شود. اما همان طور که خود غضب، و نه شهوت غضب گاهی مفید و لازم است، امور جنسی نیز چنین است. اما در زبان عامه، صرف امور جنسی با شهوت جنسی، معمولاً یکی گرفته شده و در نتیجه، بیان این واژه و پرداختن به آن در میان عموم مردم، به نوعی تابو و امری غیراخلاقی تبدیل شده و معمولاً برداشت هایی منفی و به دور از اخلاق از آن می شود. درحالیکه تشکیل اصلی ترین و بنیادی ترین نهاد اجتماعی، یعنی خانواده و عملی کردن یکی از مهم ترین دستورات ادیان توحیدی، از جمله یهود و اسلام، یعنی بقاء و استمرار نسل بشری، بر پای آن استوار شده است(پیدایش، ۱: ۲۷۲۸؛ صدوق، ۱۴۱۳ق، ج ۳، روایت ۴۳۴۴).

دلیل دیگری که در برداشت اولیه از این واژه، بی اخلاقی و نابهنجاری به ذهن می آید و رفتارهای غیراخلاقی به این واژه گره می خورد، این است که این جنب انسانی نیز مانند بسیاری دیگر از جنبه ها، کمتر در مسیر حق و به شیو اصولی به کار رفته است و این واژه، بیش از آنکه تشکیل دهندگی بنیان خانواده را به ذهن متبادر سازد، یادآور کارهای غیراخلاقی است. از سوی دیگر، به دلیل تابو شدن این واژه، آنجایی که معنای صواب آن منظور است، کمتر به کار می رود و افراد از به کار بردن آن پرهیز دارند.

دو دین یهود و اسلام، که تداوم و ازدیاد نسل برایشان از اهمیت بالایی برخوردار است، با نگاهی مثبت به امور جنسی، برای جلوگیری از به انحراف کشیده شدن آن، مسئله ای با عنوان «عفاف و حجاب» را مطرح می کنند؛ مسئله ای که با رعایت آن، نه تنها این واژه در مسیر صحیح خود به کار می رود، بلکه بنیان خانواده و علقه های خانوادگی نیز محکم تر و بادوام تر می شود.

تلمود و من لایحضره الفقیه

دو دین یهود و اسلام به مذاهب مختلفی تقسیم شده اند. در هر دوی اینها، دو مذهب عمده مورد توجه قرار گرفته اند؛ در یهود، دو نگاه فریسی و صدوقی است و در اسلام، دو دیدگاه شیعی و سنی. در دو گرایش یهودیت فریسی و اسلام شیعی، آنچه مورد توجه و اهمیت علمای آن قرار گرفته است، مسئل منبعی غیر از کتاب اصلی، یعنی تورات و قرآن، برای فهم و پذیرش مسائل و همینطور طرح مسئل اجتهاد است. این منبع در یهود، کتاب تلمود و در اسلام شیعی، کتاب های حدیثی است که من لایحضره الفقیه، یکی از این کتاب هاست.

تلمود

به اعتقاد یهودیان، افزون بر آنچه خداوند به صورت مکتوب بر پیامبرش نازل کرد، وحی دیگری نیز بوده که به صورت شفاهی به حضرت موسی(ع)، منتقل شد و ایشان این مطالب را به طور شفاهی به مشایخ منتقل کرد و مشایخ هم سینه به سینه آن را انتقال دادند تا بعدها به صورت مکتوب درآمد. این وحی، با نام «شریعت شفاهی» به ثبت رسیده و برای آن اهمیتی چون اهمیت «شریعت مکتوب» یا تورات قائل شده اند، به گونه ای که انکار آن برای یک یهودی، خطر متهم شدن به ارتداد دارد(انترمن، ۱۳۸۵، ص ۱۸۶). این دو شریعت در کنار هم، منبع دینی یهودیت به حساب آمده که در طول تاریخ، با توجه به آنها مسائل روز را مطرح کرده، و به اجتهاد پرداخته اند(ر.ک: کهن، ۱۳۸۲، ص ۱۰۱۳).

شریعت شفاهی مکتوب شده با نام «تلمود» شهرت یافت و اغلب منظور از آن، مجموعه آداب و مباحث مفسران شریعت شفاهی است. این واژه، به معنای آموزش و یادگیری است و با واژ «تلمیذ» و مشتقات آن در زبان عربی، ارتباط دارد. در منابع نیز معانی مختلفی برای این واژه آمده است. از جمله:

۱. اشاره به آموزه ها و اندیشه های استادان که از پیشینیان خود دریافت کرده اند تا آن را بسط دهند؛

۲. همه آموخته های یک فرد؛

۳. آموزه هایی که از کتاب مقدس حاصل می شود؛

۴. جنبه های تحلیلی فرامین تورات(برکویتز، ۲۰۰۷، ج ۱۹، ص ۴۶۹-۴۷۰).

هیچ کتابی را نمی توان به اندازه تلمود، در شکل دهی به زندگی عملی، رفتارهای یهودیان و مضامین و محتوای آنها دارای اهمیت دانست. این کتاب، اثری یکدست از یک نویسنده نیست، بلکه گفت وگوها و نظرات عالمان توراتی است که در مدت زمان طولانی شکل گرفته، سپس توسط افراد مختلفی گردآوری شده است. نظرات گوناگونی که در آن آمده، یکدیگر را نقض نکرده، بلکه نشانی از «تجلی خلاقیت و بیان کلمات خدای جاوید» است(ر.ک: اشتاین سالتز، ۱۳۸۳، ص ۲۱۳۰).

من لایحضره الفقیه

اسلام نیز قرآن و سنت نبوی را در کنار هم دارد. بدون توجه به سنت حضرت رسول(ص)، ترجمان وحی ممکن نیست. در این میان، کتاب های حدیثی که به نقل روایات از ائمه(ع) پرداخته نیز در کنار تفسیر آیات، مورد توجه علمای شیعه قرار گرفته اند. در تفکر شیعه، احادیث منقول از ائمه(ع) انطباق کامل با سنت رسول الله(ص) دارد؛ چراکه شیعه معتقد است: علم امام از همان منبع علم حضرت رسول (ص) سرچشمه گرفته است(ر.ک: معارف، ۱۳۷۶، ص ۲۳۵-۲۶۳). علمای شیعه نیز طی سالیان، با توجه به نیاز زمان، از این منابع برای اجتهاد مسائل دینی بهره برده اند. من لایحضره الفقیه نیز به عنوان یکی از معتبرترین این منابع شیعی، دارای اهمیتی زیاد برای ارجاع به مطالب آن است. این اثر فاخر تألیف ابوجعفر محمدبن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، معروف به شیخ صدوق و ابن بابویه (۳۰۶-۳۸۱ه‍) است که در قم متولد شد. تولدش با آغاز نیابت حسین بن روح نوبختی، سومین نائب خاص امام زمان (عج) هم زمان بود. پدر شیخ صدوق، علی بن حسین بن موسی بن بابویه نیز از فقهای بزرگ شیعه بود و پدر و پسر، هر دو معروف به ابن بابویه و صدوقین هستند.

شیخ صدوق، به دلیل سخت گیری حکومت بر شیعیان قم، به یکی از روستاهای شیعه نشین بلخ رفت و به درخواست یکی از سادات شهر بلخ، به نام شریف الدین ابوعبدالله معروف به نعمه، کتاب من لایحضره الفقیه را نگاشت. آقابزرگ طهرانی، تعداد ۵۹۹۸ حدیث برای من لایحضر آورده است(طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۲۲، ص ۲۳۲). ازآنجاکه شیخ صدوق، این کتاب را برای استفاده عموم مردم نوشته بود تا از آن به عنوان رساله عملیه استفاده کنند، سلسله رواه را حذف کرد، اما بعدها یک مشیخیه بر آن نوشت. هرچند با این حال، باز هم برخی آن را مورد نقد قرار داده، در اسناد برخی احادیث اشکال وارد کرده اند (ر.ک: معارف، ۱۳۷۶، ص ۵۱۱۵۱۷).

جمع بندی

انتخاب این دو منبع برای بررسی مقایسه ای موضوع مقاله به دلیل اهمیت این دو، هریک در بین معتقدان خود، در طرح بحث و اجتهاد هستند؛ مطالب مطرح در آنها پایه و اساسی برای درک مسائل عقیدتی در میان علماست. افزون بر این، می توان شباهت هایی را نیز در مطالب مطرح در این دو منبع ارائه کرد:

۱. مطالبشان به عنوان مکمل جدایی ناپذیر وحی الهی، که در کتاب پیامبران مکتوب شده، به شمار می روند.

۲. هر دو بر اهمیت ایمان تأکید دارند. آنچه موجب پذیرش عمل می شود، ایمان است(ر.ک: صدوق، ۱۴۱۳ق، ج ۳، روایت ۴۹۳۸؛ تلمود، مکُت، ۲۴آ).

۳. هر دو بر نیت در عمل و بیان اهمیت پذیرش آن، در برابر خود عمل تأکید دارند. فرد باید نیتش را برای خدا خالص گرداند(همان، ج ۲، روایت ۳۲۱۴، ص ۵۵۹؛ تلمود، سنهدرین، ۱۰۶ ب).

۴. هر دو به دنبال تنظیم رفتار انسان و دور ساختن او از افراط و تفریط هستند.

۵. علوم و مسائل دنیایی بسیار نیز در این دو مورد توجه است.

۶. انسان، اشرف مخلوقات است و در میان خلقت دارای نقشی محوری است و با این جایگاه ویژه ای که دارد، در برابر خلقت مکلف نیز شده و اعمالش بر سایر مخلوقات اثر دارد(ر.ک: صدوق، ۱۴۱۳، ج ۱، روایت ۱۴۸۸، ۱۴۹۰؛ تلمود، یما، ۳۸ ب).

بررسی مفهوم عفاف و حجاب در دین یهود و اسلام

«زمانی که امور حد و مرزی ندارند، جایی برای رشد و شکوفایی وجود ندارد. با مرزبندی هاست که خوبی نمایان می شود» (شلایت، ۲۰۱۴، ص ۲۲، نقل از ربی هیرش). در دو دین یهود و اسلام، با توجه به دیدگاهی شبیه به این مسئله، موضوع عفاف و حجاب، جایگاهی ممتاز دارد و دستوراتی در این زمینه داده شده تا از به انحراف و فساد کشیده شدن حیات انسانی، جلوگیری به عمل آید. دستورات هر دو دین در این زمینه را، می توان ذیل دو عنوان «عفاف» و «حجاب» و در ابعاد رفتار، گفتار، نگاه، فکر و پوشش مورد بحث و بررسی قرار داد. در واقع از آنجا که مسئله عفت از جنبه های مختلف مورد توجه است، هر دو دین در دستوراتشان، به تجلی عفاف در ابعاد گوناگون اشاره دارند.

بررسی عفاف و حجاب در دین یهود

در ادبیات عبری واژ «صنیعوت» ((Tz”ni”ut)) به معنای «حریم خصوصی»، «عفت و پاک دامنی»، «نجابت» و «بازداری»، واژه ای است که برای اشاره به پوشش و رفتار اجتماعی یهودیان، به ویژه در مورد مسائل جنسی، اشاره دارد(مادستی، ۲۰۰۶، ص ۳۳۷). در کتاب مقدس، این لفظ در کنار الفاظی که به رفتار درونی و نه ظاهری افراد اشاره دارد، آمده است: «… و در حضور خدای خویش عفیفانه () سلوک نمایی» (میکاه نبی، ۶: ۸)، بنابراین، شاید بتوان گفت: این حالت، باید حالتی درونی باشد. در عمق معنای این واژه باید گفت: صنیعوت به معنی عمیق شدن است؛ فرایندی که طی آن فرد پوششی بر خود می کشد تا دیگران به جای توجه به ظاهر او، به باطن و ارزش وجودی او بپردازند (سفران، ۲۰۰۹، ص ۲۵). کسی که می خواهد عفیفانه رفتار کند، باید از پوشیدن لباس ها، یا انجام رفتارهایی که توجه دیگران را به ظاهر او جلب می کند، پرهیز نماید. یکی از بزرگ ترین هدایای الهی به حضرت آدم و حوا(ع)، نیز همین توجه کامل به خویشتن خویش بود که با ارتکاب خطا، آن را از دست داده، متوجه ظاهر خود شدند. به این ترتیب، به ناچار از بهشت به زمین هبوط کردند. خدا می خواهد انسان به تمامه، از وجود خود بهره برد. درحالیکه کسی که به ظاهر توجه کند، از باطن باز می ماند(ر.ک: همان، ص ۳۲).

تلمود، این واژه را به طور خاص، برای پوشاندن صورت(تلمود، مگیلا، ۱۰ب) و ماندن زن در خیمه در برابر غریبه ها(همان، باوا مزیا، ۸۷آ) به کار برده است؛ یعنی تلمود در کنار معنای باطنی، معنای ظاهری را نیز درنظر دارد(همان، سوکا، ۴۹ب).

تکالیف افراد در قبال این مفهوم دینی در یهودیت

رعایت عفاف و حجاب، به هر دو صنف زن و مرد مربوط می شود؛ هیچ یک از این اصول مستثنا نیستند. هرچند به دلیل جذابیت های وجودی زن، برای او تأکیدات و تحدیدات بیشتری شمرده شده است. از جمله این تأکیدات، می توان به لزوم پوشاندن سر برای مردان، هنگام ورود به کنیسه اشاره کرد. این پوشش برای زنان، شامل همه بدن او می شود(آذراحیان، ۱۳۵۸، ص ۲۳). همچنین، باید از خواندن شِمَع در حضور زنان سر برهنه، یا زنانی که لباس نامناسب دارند، و نه دوشیزگان، پرهیز کرد(همان، ص ۲۷).

به این ترتیب، همان طور که از منابع یهود برمی آید، این پوشش بیشتر برای زنان و نه دختران مطرح است. دختران موظف به پوشاندن دست های خود تا زیر آرنج و پاها تا حدود ۱۰ سانتیمتر زیر زانو هستند، درحالی که زنان متأهل باید موی سر خود را نیز در مقابل نامحرم پوشانده و دست ها را حداقل تا زیر آرنج و پاها را تا حد مچ پا بپوشانند(iranjewish.com).

تکالیف مردان یهودی

تکالیف مردان در رابطه با حفظ عفاف و حجاب، شامل موارد مختلفی می شود. از جمله:

۱. حفظ نگاه و عدم چشم چرانی: (تلمود، براخُت، ۶۲ب) کسی که از نگاه به زنان دوری کند، پرهیزکار است. در غیر این صورت، شرور و تبهکار شمرده می شود (همان، باوا باثرا، ۵۷ب). چنین مردانی که به قصد نگاه به زنی، که مقابلشان ایستاده، خود را معطل کنند، از کیفر جهنم رهایی نخواهند یافت(همان، ایرووین، ۱۸ب). خود فرد نیز برای دوری از نگاه بد، نسبت به خودش مسئول است و باید در موقعیتی خود را قرار ندهد که احتمال نگاه بد به او برود(همان، باوا متصیا، ۸۴ آ).

۲. پرهیز از هم صحبت شدن با زنان: نتیج زیاده روی در همصحبتی با زنان، غلب شر بر مرد بیان شده است. این کلام، درباره همسر خود فرد نیز گفته شده است، چه برسد به هم صحبتی با همسر فردی دیگر (میشنا، آوُت، بخش ۱، میشنا ۵).

۳. پرهیز از خلوت با زنان: این قانون در یهود با عنوان «ییحود» ( «yichud») مطرح می شود. طبق آن، هیچ مردی نباید با زنی خلوت کند(تلمود، قیدوشین، ۸۰ب). اگر هم شغلش مرتبط با آنهاست، باید از تنها ماندن با آنها پرهیز کند(همان، ۸۲آ).

۴. پرهیز از راه رفتن همراه زنان: در تلمود آمده است، مرد بهتر است پشت سر شیر راه برود تا پشت سر زن. مردی که پشت سر زنی حرکت کند، حتی اگر آن زن، همسرش باشد، از قیامت بهره ای نخواهد داشت؛ چراکه ممکن است به طور طبیعی زن هنگام رد شدن، لباسش کنار برود و افکار پلیدی به ذهن مرد بیاید(همان، ایرووین، ۱۸ ب؛ براخُت، ۶۱آ).

۵. پرهیز از زنا: فرمان هفتم از ده فرمان موسوی، این است: «زنا مکن!» (خروج، ۲۰: ۱۴) زنا، از گناهان بسیار بزرگی است که مستوجب سنگسار و اعدام است (تلمود، سوتاه، ۸آ؛ قیدوشین، ۹ب). هنگام سنگسار نیز همه باید برای تماشا بیایند تا درس عبرتی برای همگان باشد (همان، سوتاه، ۸ب). آنکه مرتکب زنای با محارم و نزدیکان می شود، بلای جذام بر او چیره می شود(همان، عراحین، ۱۶آ). و آن کس که مرتکب زنا با زنان شوهردار شود، به جهنم وارد می شود و راه نجاتی نیز برای او نیست(همان، باوا متصیا، ۵۸ ب).

همچنین در یهود، با وجود اینکه حفظ جان واجب است، اما در مورد زنا چنین نیست. فرد باید حتی به قیمت کشته شدن نیز از بی ناموس کردن دختری پرهیز کند (همان، یُما، ۸۲آ). به ویژه پرهیز از زنا با محارم که در نتیج آن یهودیان تبعید می شوند و دیگران به جای آنها ساکن می شوند(همان، شبات، ۳۳آ).

تکالیف زنان یهودی

رعایت حجاب زنان از دیدگاه تورات بدیهی بوده و به اشکال گوناگون به آن اشاره شده است. ارزش حجاب در تورات تا حدی است که در موردی، برای تنبیه زنان خطاکار، دستور به بازکردن موقتی حجاب آنها داده است(اعداد، ۵: ۱۸ ۱۹). حجاب و عفاف زنان در تلمود نیز برخلاف مردان، نه بر حفظ نگاه که بر پرهیز از خودآرایی و خودنمایی تأکید دارد و موارد زیر شامل آن است:

۱. حفظ پوشش: اهمیت حجاب و پوشش نزد زنان یهودی، به اندازه ای است که اگر کسی حجاب از سر زنی یهودی بردارد، باید جریمه بپردازد(تلمود، باوا قاما، ۹۰ب). در یهود همه بدن زن عورت به شمار می آید(همان، سُتاه، ۸آ) و شایسته نیست که دختران بنی اسرائیل در ملأعام خودشان را بی حفاظ کنند(همان، باوا باثرا، ۵۷ ب). مطابق آیین یهود، دختران بنی اسراییل نباید بدون پوشش سر از خانه خارج شوند(همان، کتوبُت، ۷۲آ) و اگر مردی ببیند همسرش بدون پوشاندن مویش از خانه بیرون می رود، یا با مردها استحمام می کند، طلاق چنین زنی تکلیف دینی او شمرده می شود(همان، گیتین، ۹۰آ۹۰ب)؛ آن هم بدون پرداخت کتوبا (مهریه)(همان، کتوبت، ۷۲آ)، که حق مسلم اوست(همان، نداریم، ۶۵ب؛ قیدوشین، ۴۷آ؛ عراحین، ۲۳ب).

۲. پرهیز از تبرج: طبق آیاتی از کتاب اشعیای نبی(۳، ۱۶۲۶)، که در تلمود به آنها اشاره شده، آنچه موجب تخریب معبد اول شد، فساد دختران صهیون بود(تلمود، یما، ۹ب). صدای پاشن زنان نیز به زهر مار تشبیه شده که موجب تحریک مردان است(همان، شبات، ۶۲ب).

۳. پرهیز از خلوت با مردان: به زنان توصیه شده که هرگز با یک مرد تنها نمانند، حتی جایی که افراد بی اخلاق هستند، با ده مرد نیز نباید تنها ماند(همان، عَوُدا زارا، ۲۵ب).

۴. پرهیز از زنا: دختران نیز حتی برای نجات عده ای دیگر، نباید به بی عفتی تن دهند(میشنا، ترومُث، بخش ۸، میشنای ۱۲).

ازدواج و همسرداری یهودی

در تلمود آمده است کسی که همسر ندارد، ملعون خداست(تلمود، پساحیم، ۱۱۳ب). ازدواج باید به هنگام باشد و به پدران توصیه می شود مادامی که بر فرزندانشان سلطه دارند، او را همسر دهند(همان، قیدوشین، ۳۰آ). حتی به پدران گفته شده اگر دخترشان به سن بلوغ رسید، برده شان را آزاد کنند و به تزویج او درآورند(همان، پساحیم، ۱۱۳آ). دربار پسر نیز می گوید: خداوند تا بیست سالگی منتظر ازدواج اوست. اگر بیست سالش گذشت و ازدواج نکرد، خدا بر استخوان های او نفرین می کند(همان، قیدوشین، ۲۹ب). از نگاه تلمود، ازدواج به هنگام، خاری در چشم شیطان و دلیلی بر برتری فرد بر دیگران است. اهمیت بالای ازدواج آنجا روشن تر می شود که اگر کسی نیاز به همسر داشت، ازدواج بر یادگیری تورات که بسیار بر آن تأکید شده، پیشی می گیرد(همان).

یکی از دلایل این تأکیدات، در واقع جلوگیری از پیش آمدن مشکلات اخلاقی و محفوظ ماندن عفت و سلامت اخلاق فرد است. کسی که ازدواج می کند، جایی برای ابراز نیاز و عاطفه اش پیدا می کند و در چارچوب شرعی، از بی بند و باری محفوظ می ماند. اما در این رابطه، تکالیفی جدی به عهد مردان گذاشته می شود که برای زنان مطرح نیست.

در تلمود یک جا به جای استفاده از واژه «همسر»، واژ «منزل» به کار رفته است(همان، یما، ۲آ) که در جای خود، نشان قائل شدن نوعی حریم برای این عضو خانواده است؛ حریمی که با وجوب تبعیت و وفاداری اش به شوهر(ر.ک: تلمود، ستاه)، می تواند حفظ شود. این تبعیت و وفاداری از سوی او، نیازمند حفظ لطافت و احترام او از سوی شوهر است. مرد باید از احساس همسرش مراقبت کند؛ چراکه زن آسیب پذیر است (همان، باوا متصیا، ۵۹آ). همچنین، باید همیشه به او احترام بگذارد؛ چراکه رحمت تنها به خاطر اوست که بر خانه اش نازل می شود(همان، پاورقی ۲۷). در واقع، رفاه و آسایش خانه همه بسته به زن آن خانه است (همان، باوا متصیا، ۵۹آ).

بررسی عفاف و حجاب در اسلام

در ادبیات عرب نیز واژ «عفاف» مطرح است که از ریش «عفّ»، به معنی «خودداری از زشتی» یا «خودداری از آنچه شایسته نیست» آمده است. این واژه در اصطلاح، برای بیان «خودداری از حرام و هر آنچه حلال نیست» و «حفظ نفس از تمایلات و شهوات» به کار می رود(ر.ک: مصطفوی، ۱۳۸۵، ج ۸، ص ۲۱۸۲۲۰) و حالتی است که نفس با آن به شهوات غالب می شود(راغب اصفهانی، ۱۴۱۲ق، ج ۲، ص ۴۴۰). در قرآن، آنجا که افراد بدون همسر مخاطب آیه هستند، به آنان دستور «عفت پیشه کردن» داده می شود، تا زمانی که امکان ازدواج برای ایشان فراهم شود(نور: ۳۳).

واژ « حجاب» نیز از ریش « حجب» و به معنی منع وصول و ممانعت از دسترسی آمده است و نمود چیزی است که میان چشم و امور دیگر واقع می شود و ممانعت در دیدن ایجاد می کند(راغب اصفهانی ۱۴۱۲ق، ج ۱، ص ۱۴۱). در قرآن نیز این مفهوم در آی ۵۳ سور احزاب آمده است که به مؤمنان فرمان داده شد. که اگر از همسران پیامبر چیزی می خواهند، از پشت حجاب آن را بخواهند. به این ترتیب، در اسلام دو واژ عفاف و حجاب، در کنار هم، برای حفظ ظاهر و باطن مطرح می شود.

تکالیف افراد در قبال این مفهوم دینی در اسلام شیعی

در قرآن و حدیث، واژه هایی با ریشه «ح ص ن» آمده است؛ از جمله «مُحصِن» و «مُحصِنه» و «مُحصَنه»، که در شرح حدیث، احصان، خود را از بی عفتی حفظ کردن، معنی شده است و محصِن به کسی گویند که خود را به وسیله ازدواج از ارتکاب عمل منافی عفت حفظ کند. مشهور میان متأخران این است که تفاوتی میان کنیز و آزاد در احصان نیست. همین که شخص بضعی به طریق شرعی در اختیار داشته باشد که هرگاه بخواهد بتواند اطفاء شهوت کند، محصِن و محصِنه شمرده می شود(صدوق، ۱۴۱۳ق، ج ۵، شرح روایت ۴۵۱۱).

اما واژ «مُحصَنه»، تفاوتی ظریف با «مُحصِنه» دارد. این معنای ظریف را با توجه به حدیثی قدسی طرح می کنیم که فرموده: «کلِمَهُ لا إله إلا الله حِصنی، فَمَن دَخِلَ حِصنی، اَمنَ من عذابی» (مجلسی، ۱۴۰۳، ج ۴۹، باب ۱۲، ح ۳)؛ کسی که داخل حصن الهی شود (ورود اختیاری است)، از عذاب در امان است. اما عده ای درون این دژ ساکنند: زنان. طبق آیات قرآن، تمامی زنان ساکن این دژ هستند. اعم از مسلمان و غیرمسلمان(مائده: ۵)، متأهل (نساء: ۲۴) و مجرد، آزاد و کنیز، سالم و ناسالم(نساء: ۲۵). همگی مُحصَنات هستند. مُحصَنات جمع مُحصَنه است. مُحصَنه اسم مفعول از حصن است، به معنی دژنشین. اسم مفعول دو خاصیت دارد: ۱. غیرارادی است، ۲. ثابت و همیشگی است.

پس زن در حِصن الهی آفریده شده و دخالت شرع، عقل، پدر و شوهر نمی تواند او را به این حِصن داخل یا از آن خارج نماید. خداوند هم زنان را در حِصن خود آفریده است. دلیل این مدعا که این حِصن، حِصن الهی است این است که طبق آیات ۲ و ۴ سور نور؛ هر زنی اجاز تجاوز به این حریم را بدهد، هر مردی به این حریم تجاوز کند(نور: ۲) و هر کسی به این حریم تهمت بزند(نور: ۴)، حدّ الهی بر او جاری می شود. حرف از تعزیر نیست، سخن از حدّ الهی است. تعزیر را حاکم شرع می تواند کم و زیاد کند. ببخشد یا نبخشد. کسی به قتل برسد، ولی دم می تواند گذشت کند. کسی به بدن دیگری آسیب بزند، فرد می تواند ببخشد. اما حریم زن اگر شکسته شد، هیچ کس اجازه و حق بخشیدن ندارد؛ حتی حاکم شرع. حدّ الهی باید اجرا شود؛ چراکه به حِصن الهی تجاوز شده و حق خدا مطرح است(ر.ک: غفرانی، ، ص ).

مردی که می خواهد ازدواج کند، نیز باید مُحصِن باشد(نساء: ۲۴)؛ یعنی دژبان. مُحصِن اسم فاعل است؛ یعنی ارادی است؛ باید بخواهد تا بشود، و ثبوت ندارد؛ یعنی باید از آن مراقبت کند؛ چراکه هر آن ممکن است از دست برود. از دیدگاه قرآن، مردی که می خواهد ازدواج کند، باید حریم نگهدار باشد. رابط مخفی و علنی دیگر ممنوع است؛ چراکه این حریم، حرمت دارد(همان).

با توجه به این تعاریف، هر کس در جای خود، موظف به رعایت اصول و قوانینی است تا حریم الهی حفظ شود و در نتیج آن، نسلی که پدید می آید، نسلی پاک و سالم باشد. آن اصول و قوانین به شرح زیر است.

الف. تکالیف مردان مسلمان

۱. حفظ نگاه و عدم چشم چرانی: در حفظ عفاف، حفظ نگاه اثری ویژه دارد. به همین دلیل، در سور نور، پیش از پاکدامنی و عفاف، توصی ویژه به حفظ نگاه شده است(نور، ۳۰ و ۳۱). در روایات نیز با تعابیر گوناگون به این مهم اشاره شده است(صدوق، ۱۴۱۳ق، ج ۱، روایت ۲۳۴، ۲۳۶، ۲۳۹، ۲۵۲؛ ج ۴، روایت ۵۱۹۲، ۴۹۶۸). کسی که چشم خود را بر محرمات الهی فروبندد، در قیامت، که همه چشم ها گریانند، گریان نخواهد شد(همان، ج ۱، روایت ۹۴۲). البته نگاه اول به نامحرم، که غیرعمدی هم باشد، اشکالی ندارد، اما نگاه های بعدی به ضرر فرد است(همان، ج ۴، روایت ۴۹۷۱)، برای فریفتن او کافی است(همان، روایت ۴۹۷۰) و موجب ضرر و هلاکت انسان خواهد شد(همان، ج ۳، روایت ۴۶۵۸)؛ چراکه نگاه به نامحرم، وسوس شیطان(همان، ج ۴، روایت ۴۹۷۵) و چشم چرانی، یکی از تیرهای اوست(همان، روایت ۴۹۶۹). در روایات برای اجرای این فرمان، هم راهکار ارائه شده و هم ثواب، تا هر کس به شیو خود بتواند آن را انجام دهد. به این ترتیب، توصیه شده که مردان هنگام دیدن زنی، یا چشم بر هم بگذارند یا چشم به آسمان برند(همان، ج ۳، روایت ۴۶۵۶). به کسی نیز که نگاهش بر زنی افتاده و برگردانده، وعد عطای شیرینی ایمان در دل داده شده است(همان، روایت ۴۴۵۷). در بازداشتن مردان از نگاه به نامحرم، اخطاری به آنان داده شده است و آن اینکه اگر به زن دیگری نگاه کنند، امانی نیست که به زن خودشان نگاه نشود(همان، ج ۴، روایت ۴۹۷۲، ۴۹۷۳، ۴۹۸۵). چنان که عفت ورزیدن و پاک نظری نسبت به زنان مردم نیز موجب می شود که دیگران با همسران و محارم فرد عفت ورزند (همان، روایت ۴۹۸۵).

۲. پرهیز از هم صحبت شدن با زنان: از تکلم بیش از ۵ کلمه نزد غیرهمسر یا خویشان مگر در صورت ناچاری، باید پرهیز کرد(همان، روایت ۴۹۶۸). حتی در سلام کردن به زنان جوان نیز باید احتیاط شود. امام علی(ع) چنین می کرد و می فرمود: «ترس دارم که آهنگ صدایشان مرا خوش آید و بیش از آنکه امید ثواب دارم، در گناه افتم» (همان، ج ۳، روایت ۴۶۳۴).

۳. پرهیز از خلوت با زنان: دو نامحرم نباید در مکانی خلوت کنند. اگر چنین شد، باید آنجا را ترک کنند. در غیر این صورت، سومین آنها شیطان خواهد بود(صدوق، ۱۴۱۳ق، ج ۳، روایت ۳۹۱۳).

۴. پرهیز از راه رفتن همراه زنان: باید از راه رفتن میان دو زن پرهیز شود؛ چراکه موجب نسیان می شود (همان، ج ۴، روایت ۵۷۶۲).

۵. پرهیز از زنا: از جمله شرایط عدالت شاهد، پاک دامنی و خودداری در مقام شهوت و پرهیز از عمل منافی عفت است(همان، ج ۳، روایت ۳۲۸۰). کسی که شهوت خود را حفظ کند، آبرویش را حفظ کرده است(همان، ج ۴، روایت ۵۸۳۴). پیامبراکر

  راهنمای خرید:

  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.