خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل شیخ فضل الله نوری در تاریخ نگاری غرب گرایان و غربیان با نگاهی به شخصیت ایشان
179,700 تومان قیمت اصلی 179,700 تومان بود.119,200 تومانقیمت فعلی 119,200 تومان است.
تعداد فروش: 53
فرمت فایل پاورپوینت
فایل فایل پاورپوینت کامل شیخ فضل الله نوری در تاریخ نگاری غرب گرایان و غربیان با نگاهی به شخصیت ایشان شامل ۱۲۰ اسلاید آماده است که میتواند محتوای شما را به شکلی حرفهای، منسجم و چشمنواز به مخاطبان منتقل کند.
برتریهای فایل فایل پاورپوینت کامل شیخ فضل الله نوری در تاریخ نگاری غرب گرایان و غربیان با نگاهی به شخصیت ایشان در یک نگاه:
- طراحی منحصربهفرد
- فایل پاورپوینت کامل شیخ فضل الله نوری در تاریخ نگاری غرب گرایان و غربیان با نگاهی به شخصیت ایشان با بهرهگیری از اصول زیباییشناسی و ترکیب رنگهای مناسب، ظاهری مدرن و رسمی به ارائه شما میدهد.
- راهاندازی فوری
- فایل فایل پاورپوینت کامل شیخ فضل الله نوری در تاریخ نگاری غرب گرایان و غربیان با نگاهی به شخصیت ایشان نیازی به تنظیمات اضافی ندارد؛ کافیست آن را باز کنید و مستقیماً استفاده کنید.
- وضوح عالی
- اسلایدها به گونهای طراحی شدهاند که در هر دستگاه یا ویدیو پروژکتور، با بهترین کیفیت نمایش داده شوند.
همه چیز از قبل آماده است: در فایل فایل پاورپوینت کامل شیخ فضل الله نوری در تاریخ نگاری غرب گرایان و غربیان با نگاهی به شخصیت ایشان هیچ موردی ناتمام یا نیازمند ویرایش نخواهید یافت. همه چیز با دقت نهاییشده و تستشده ارائه میشود.
توصیه مهم: نسخههایی که تحت عنوان فایل پاورپوینت کامل شیخ فضل الله نوری در تاریخ نگاری غرب گرایان و غربیان با نگاهی به شخصیت ایشان اما خارج از منبع رسمی منتشر میشوند، ممکن است از کیفیت لازم برخوردار نباشند.
همین حالا فایل را تهیه کرده و سطح جدیدی از ارائه را تجربه کنید!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل شیخ فضل الله نوری در تاریخ نگاری غرب گرایان و غربیان با نگاهی به شخصیت ایشان :
طرح مسئله
تاریخ مشروطیت از حوادثی است که نقطه عطفی در تاریخ جامعه به شمار می رود، به همین دلیل پژوهش های بسیاری را به خود اختصاص داده است. بی تردید بررسی مشروطه بدون پرداختن به شخصیت شیخ فضل الله نوری ممکن نیست؛ چراکه ایشان نماد جریان و تفکری است که مبارزه با استعمار را در نهضت مشروطه پیش می برد. ازاین رو استعمارگران و ایادی دست پرورده آنان، جهت مخدوش نمودن چهره شیخ به تکاپو افتادند. دراین راستا یکی از حربه های این جریان تحریف حقیقت شخصیت شیخ فضل الله در تاریخ است.
عمده نوشته هایی که درمورد مشروطه و تاریخ تحولات معاصر وجود دارد، چهره ای منفور از شیخ فضل الله ترسیم کرده است تا چنین شخصیتی در تاریخ، به عنوان مظهر مقاومت علیه استعمارگران جلوه پردازی نکند. ازجمله تاریخ نگارانی که دراین خصوص به نگارش تاریخ پرداخته اند، روشن فکران غرب گرا و غربیان هستند؛ البته شرق شناسانی در این حوزه وجود داشتند که دنباله رو چنین سیاستی نرفتند و حقیقت را بیان نمودند. اما صرف نظر از پرداختن به آثار چنین افرادی، موضوع این پژوهش، نگاه تاریخ نگاری غربی ها و مورخین غرب گرایی است که در جهت اهداف استعماری به مخدوش نمودن چهره رهبران جنبش ها می پردازند. براین اساس تحقیق حاضر درصدد است با تفحص در تاریخ نگاری این جریان، شیخ فضل الله را آن گونه که بیان کرده اند، تبیین و تحلیل نماید.
کتاب های مربوط به دوران مشروطه، عمدتاً توسط چهره های شاخص جریان منورالفکری دوران مشروطه نگاشته شده که اکثراً با ادبیات روشن فکری و الهام گرفته از اندیشه غربی به نگارش درآمده است. درواقع این جریان سنگ بنای نگارش این بخش از تاریخ ایران را نهاده است. ازجمله آثاری مانند تاریخ انقلاب مشروطیت ایران نوشته مهدی ملک زاده، تشیع و مشروطیت در ایران نوشته عبدالهادی حائری، تاریخ بیداری ایرانیان نوشته ناظم الاسلام کرمانی، زمینه انقلاب مشروطیت ایران نوشته سید حسن تقی زاده، تاریخ مشروطه ایران اثر احمد کسروی، حیات یحیی اثر میرزا یحیی دولت آبادی و کتاب های متعدد دیگری که غرب گرایان ایرانی در این حوزه به نگارش درآورده اند. اما باید توجه داشت چنین نگاشته هایی خالی از اغراض نبوده و تماماً با سوء نیت و برداشتی یک سویه نسبت به برخی اشخاص، ازجمله شیخ فضل الله، به رشته تحریر درآمده اند. غفلت از معایب و غرض ورزی این آثار تاریخی و اتکا به آنها منجر به آسیب پذیری تحقیقات و پژوهش هایی می شود که نتیجه ای جز محروم کردن ملت از دستیابی به حقیقت تاریخ در بر نخواهد داشت.
هرچند علمای دیگری که در عرصه مبارزات نهضت مشروطه فعال بوده اند نیز از گزند اتهامات این نویسندگان در امان نبوده اند، اما توجه عمده این طیف از مورخین به شیخ فضل الله بسیار جلوه نمایی می کند. افزون بر این نوشته ها و آثار، غربی ها نیز کتاب هایی درخصوص تاریخ مشروطه نوشته اند و در آن شخصیت شیخ فضل الله را مورد تحریف قرار داده اند؛ مانند کتاب انقلاب مشروطیت ایران نوشته ادوارد براون، تاریخ معاصر ایران از تأسیس تا انقراض سلسله قاجار اثر پیتر آوری، فرهنگ رجال قاجار نوشته جرج چرچیل، انقلاب مشروطه ایران نوشته ژانت آفاری، انقلاب مشروطه ایران نوشته ایوانف، ایران بین دو انقلاب از مشروطه تا انقلاب اسلامی نوشته یرواند آبراهامیان و….
چنین کتاب هایی همراه با کتاب های روشن فکران غرب گرا در داخل ایران، نوعی نگرش را برای محققان و خوانندگان ترسیم می سازد که نسبت به عالمان، مخصوصاً شیخ فضل الله منفور می گردند؛ چراکه تمام این کتاب ها و بسیاری دیگر از این نوع نوشته ها، ادبیاتی درمورد شیخ فضل الله به کار گرفته اند که سراسر تحریف و غیرواقع می باشد. در این آثار شیخ را فردی رشوه گیر، مستبد، محافظه کار، مخالف مشروطه و یا فردی که به مقام دیگر علما رشک و حسد می ورزد، معرفی کرده اند. ناگزیر باید اذعان داشت، چنین نگرشی در آثار برخی نویسندگان مذهبی و دغدغه مند نیز رسوخ کرده است.
البته کتاب هایی نیز حقایق مشروطه را از زوایای گوناگون بیان کرده اند؛ مانند کتاب انقلاب مشروطیت ایران نوشته محمداسماعیل رضوانی که ایشان اگرچه با اندیشه شیخ فضل الله مخالف بود، اما به بیان برخی حقایق تاریخی پرداخته است. کتاب تاریخ استقرار مشروطیت در ایران نوشته حسن معاصر نیز این گونه است. همچنین درمورد شخصیت شیخ فضل الله، آقای علی ابوالحسنی مجموعه ای به دست داده که حائز اهمیت است؛ اما باید اذعان داشت ادبیات تولیدشده، کافی نیست و نیاز بسیار زیادی جهت بررسی شخصیت شیخ فضل الله از جنبه های مختلف احساس می گردد.
با وجود این، وجود همچنان در بین روشن فکران، ادبیات رسمی درخصوص شیخ فضل الله، همان نگاه ملک زاده ها و حائری هاست. این موضوع، از نوشته هایی که درمورد شیخ فضل الله در زمان حاضر وجود دارد به وضوح قابل اثبات است. ازجمله این کتاب ها می توان به کتاب مشروطه ایرانی نوشته ماشاءالله آجودانی اشاره کرد. وی در این کتاب، محافظه کاری شیخ فضل الله را امری بدیهی می داند که نیازی به اثبات آن نیست. (ر.ک: آجودانی، ۱۳۸۲: ۱۳۱) همچنین کتاب ایران در دوره سلطنت قاجار نوشته علی اصغر شمیم که شیخ فضل الله را مرتجع می خواند؛ چراکه به زعم آقای شمیم، شیخ فضل الله معتقد است مجلس، منافی با قواعد اسلام است. (ر.ک: شمیم، ۱۳۷۸: ۵۱۰) و یا کتاب ایران در آستانه انقلاب مشروطیت و ادبیات مشروطه نوشته باقر مؤمنی که از هرگونه اهانت به شیخ فضل الله کوتاهی نکرده است. (ر.ک: مؤمنی، ۱۳۵۴: ۱۸۱)
فارغ از این مباحث که نیازمند تحقیقی مفصل است – زیرا کتاب شناسی و طیف بندی نوشته ها درمورد شیخ فضل الله تحقیق دیگری را می طلبد و مسئله اصلی این تحقیق نیست – آنچه این پژوهش درصدد پرداختن به آن است، تبیین و تحلیل نگرش غربیان و روشن فکران هم سو با جریان غرب، درمورد شخصیت شیخ فضل الله نوری است.
به نظر می رسد شیخ فضل الله نوری با مشی سیاسی و مبانی اعتقادی که داشت، سدی در مقابل حربه های استعمارگران بود. به همین دلیل لبه تیز حملات مورخین غربی و به پیروی از آنها، غرب زدگان، به ایشان بوده است.
به نظر می رسد سیاست استعمارگران مبتنی بر این بوده که فکر و اندیشه شخصیت های هر جامعه ای را به سمت خود جلب نماید؛ البته برای رسیدن به این مقصود از هر طریقی، چه از راه رشوه و یا اعطای منصب و چه از راه تأمین امنیت و یا ترساندن و ایجاد رعب در وجود فرد، اقدام می کردند؛ اما تمامی حربه های انگلیس درمورد شیخ فضل الله و هم مسلکانش با شکست مواجه شد. ازاین رو جهت ترور شخصیت شیخ، به تحریف کلام و چهره ایشان در جامعه و سپس در حقیقت تاریخ اقدام کردند؛ همان گونه که نسبت به سایر قیام های استقلال طلبانه در ایران و سایر کشورهای اسلامی عمل کردند. بنابراین ما در تاریخ نگاری غربی، همیشه نوعی یورش تخریب کننده نسبت به ارزش ها و الگوهای مبارزاتی اسلامی را مشاهده می کنیم.
تاریخ نگاری غربی
در طول تاریخ، استعمارگران ازجمله انگلستان، روسیه، آلمان و فرانسه با توجه به پیشرفت و توسعه فناوری صنعتی و با تشکیل امپراتوری های دریایی، هجوم گسترده ای را ضد کشورهای به اصطلاح جهان سوم آغاز کردند. از پیامدهای این تهاجم ها می توان ممانعت از ثبات و نظم سیاسی – اجتماعی در این کشورها، ازجمله ایران را مثال زد.
استعمارگران در جست وجوی منافع خود، خواهان وابستگی سیاسی و تجزیه یکپارچگی و انسجام ایرانیان بودند؛ ازاین روی با دین که عامل همبستگی و وحدت ایرانیان بود، مخالفت ورزیدند و تفرقه مذاهب اسلامی را دنبال کردند. نمود چنین سیاستی در مشروطه، در تحریک مشروطه طلبان علیه روحانیت مشروعه خواه و اتهام زدن به شخصیت شیخ، عینیت یافت. نیروی استعمار جهت حفظ سلطه خود، با تمسک به تمدن اروپایی، از طریق صنایع گوناگون در ایران، به راهبردهای مردم پسند، جهت استمرار سلطه خویش اقدام کردند و توأمان رفتاری قیم مآبانه و همراه با تحقیر و ایجاد ترس در جامعه را پی گرفتند.
در تاریخ سده اخیر، کتاب های متنوعی به ویژه در زمینه تاریخ، سیاست و جامعه شناسی ایران نوشته شده که نویسندگان آنها عمدتاً هم سو با جریان استعمار، چنین کتاب هایی را به رشته تحریر درآورده اند. به طور کلی، استعمارگران برای استمرار بخشیدن به حضور جابرانه خود در میان ملت ها، ازجمله ایران، بیش از هرچیز دیگر، از فن تاریخ استفاده شایانی بردند. براین اساس، ایران شناسی، تبدیل به مطالعات ویژه ای گردید که در زمان قاجاریه برای دولت های اروپایی رواج یافت و قسمتی از مطالعات آنها درمورد ایران را شامل شد.
نکته مهمی که درمورد ایران شناسی باید توجه داشت، این است که این مطالعات، کاملاً در جهت سیاست استعماری بود و ایران شناسانی که درباره تاریخ ایران مطالعه می کردند، غالباً با سیاست و مسائل سیاسی پیش می رفتند و با انگیزه سیاسی به این تحقیق می پرداختند. درواقع تولید چنین ادبیات تاریخی به شدت با پدیده استعمارطلبی پیوند خورد و حتی از مظاهر بارز آن قرار گرفت. ازاین رو، مهم ترین ویژگی این آثار که در نتیجه پژوهش های غربی ها به وضوح دیده می شود، عبارتند از اینکه ایرانیان از اندیشه و اندیشیدن محروم اند، ایرانیان خاموش اند و مطیع حاکمان، ایرانیان چاکرمنش و متملق اند، ایرانیان از اجتهاد و انتخاب محروم اند، ایرانیان ملتی مرده اند. (نجفی و فقیه حقانی، ۱۳۹۱: ۴۲۶) بنابراین می توان نتیجه گرفت کتاب های ایران شناسی غربی، غیرقابل اعتماد، تحقیرکننده و تحریف آمیز محسوب می شوند. ازجمله کتاب هایی که به تحقیر ایرانیان پرداخته می توان به کتاب ایرانیان در میان انگلیسی ها[۱] نوشته سر دنیس رایت؛ دیپلمات بازنشسته انگلیسی اشاره کرد. وی چهره ای از ایرانیانی که شیفته انگلیسی ها بوده اند را در ذهن خواننده ترسیم کرده است. (ر.ک: رایت، ۱۳۶۸: ۱۰ – ۷)
در آثار غربی ها، نوعی هماهنگی و همگونی کامل درمورد نگاه آنها نسبت به مسائل اسلام دیده می شود. اثر گلدزیهر با عنوان درس هایی درباره اسلام، اثر نولدکه با عنوان تاریخ قرآن و کتاب تاریخ دول و ملل اسلامی نوشته بروکلمان و… ادبیات واحدی دارند که تماماً به تحریف اسلام شیعی می پردازد. برای نمونه درمورد فقدان پیشرفت ایرانیان، ملکوم خان معتقد است: علت اصلی، سلطه اسلام بر جامعه ایران و جلوگیری از فعالیت اجتماعی زنان، توسط اسلام هست. وی اظهار می دارد که طبیعت اسلام، مملو از تعصب، جنگ، قتل و غارت و استبداد است. (ملکوم، ۱۳۶۲: ۳۶۷)
باید اذعان داشت به گواه تاریخ، در کشورهای اسلامی، پیشاپیش هر نهضت ضداستعماری، نقش مرجعیت شیعه انکارناپذیر است. نقشی که همواره به عنوان تکیه گاه مطمئنی برای توده مردم، مطرح بوده است. ازاین رو استعمار همیشه درصدد از بین بردن و یا کم رنگ کردن تأثیر این نقش بوده است. چنین مقابله ای در تاریخ نگاری مشروطه کاملاً عیان است. براین اساس، آنچه اندیشه ها، جزئیات، وقایع و تاریخ تحلیلی رایج در جنبش مشروطه را تاکنون شکل داده، جریان سکولار حاکم بعد از مشروطه و جریان های سکولار دهه های بعد از آن بوده که ملهم از روشن فکران غرب بعد از رنسانس بوده است.
درمورد پدید آمدن اولین آثار ایران شناسی، جای پای استعمار و شرایط و اقتضائات آن، می توان به کتاب تاریخ کامل ایران اثر سر جان ملکوم، اشاره داشت. بر مبنای اظهارات وی، این کتاب کاملاً به دنبال تهیه اطلاعات، براساس نیازهای استعماری برای نوع تصمیم گیری سیاست مداران انگلیس جهت بهتر به استثمار کشیدن ایران به وجود آمده است.
علاوه بر ملکوم، بیشتر ایران شناسان هم از مأموران رسمی دولت انگلیس یا کمپانی هند شرقی بودند و بیشتر کارهای مطالعاتی خود را در جریان مأموریت های سیاسی و رسمی به ایران انجام داده اند؛ ازجمله آنها می توان به سفرنامه جیمز موریه، سفرنامه سرگوراوزلی، سفرنامه ویلیام اوزلی، سفرنامه راولینسون، ایران و قضیه ایران نوشته لرد کرزن، سفرنامه سرپرسی سایکس و خاطرات سیاسی سر آرتور هاردینگ اشاره داشت. تمامی این آثار و نگارش بسیاری دیگر، تنها جهت خدمت به سیاست گذاری های استعمار بوده است.
در بین ایران شناسان، شخصیت برنارد لوئیس حائز اهمیت است؛ چراکه تحولات و تطورات زیادی در شرق شناسی ایجاد کرد. اما با وجود این بن مایه نگاه خصومت آمیز به اسلام و منادیان اسلام در اندیشه وی، همانند سایر مستشرقان پایدار مانده است. ایشان شاگردانی چون مارتین کرامر و… را تربیت نمود که تمامی این نویسندگان در تئوریزه کردن عامل عقب ماندگی ایران در اسلام و منادیان اسلام در عصر حاضر، تلاش داشتند. (مصاحبه نگارنده با دکتر توکلی، ۲۴/۱/۱۳۹۷) در نظر برنارد لوئیس، اسلام عبارت است از:
نیرویی ارتجاعی و ذاتاً خصمانه (علی الخصوص در ارتباط با غرب)، نامعقول و متعصب، متمایل به تسخیر جهان، اسیر بی بصیرتی خود که ناشی از تنگ نظری های لایتغیر سنتی است و بالاتر از همه، پدیده ای که از هم زیستی با ادیان و مردمان دیگر جوامع مطلقاً ناتوان است. در مقایسه با غرب یک اسلام خشن و با تعصب وجود دارد و در مقابل آن یک غرب سکولار معقول مدرن که بین آنها کشمکش استوار است (میرسپاسی، ۱۳۸۴: ۱۰۲)
باید توجه داشت عناد و دشمنی انگلیسی ها در تاریخ نگاری غربی ها و روشن فکران وابسته به آنها، پنهان مانده و چنین سیاستی از ابتدا تا عصر حاضر، کاملاً مشهود است. برای نمونه در کتاب غرور و سقوط نوشته آنتونی پارسونز این ادبیات موج می زند. (توکلی، ۱۳۹۴: ۱۰) انگلیسی ها تلاش داشتند با تبلیغات دروغ و چاپلوسی و عوام فریبی، سیاست امپریالیستی و خصمانه خود را نسبت به جریان مشروطیت ایران استتار نمایند و چنین وانمود سازند که گویا آنان بودند که مردم ایران را در کسب مشروطیت و مبارزه با شاه یاری نموده اند. کتاب انقلاب ۱۹۰۹ – ۱۹۰۵ ایران نوشته ادوارد براون به پیروی از همین نظریات کذب و عوام فریبانه نوشته شده است. (ر.ک: ایوانف، ۱۳۵۴: ۴۲)
الف) شخصیت شیخ فضل الله در تاریخ نگاری غربی ها و غرب گرایان
اساس شخصیت شیخ فضل الله در تاریخ نگاری های غربی، عموماً برگرفته از ادبیات روشنفکران دوران مشروطه به بعد است. گواه بر این موضوع، ارجاعاتی است که این مورخین در استنادات خود آورده اند. البته باید توجه داشت چنین ادبیاتی را سیاست مداران استعمارگر برای مورخین روشنفکر آن دوران، تولید کردند و قلم روشن فکری را در جهت اهداف استعماری خویش به خدمت گرفتند و سپس آن را در سطح گسترده ای با استناد به چنین منابعی، بازتولید و نشر دادند. برای نمونه، ادوارد براون، پیتر آوری، کلمان هوار، مطالب خود را به میرزا آقاخان کرمانی، مهدی ملک زاده و… ارجاع داده اند. (ولایتی، ۱۳۸۹: ۱۵۸) اگرچه این مطلب بدیهی است و با توجه به آگاهی از روح حاکم بر استعمارگری نیاز به اثبات ندارد، اما می توان به شب نامه ها و روزنامه های آن زمان، ازجمله روزنامه حبل المتین، نسیم شمال، روح القدس، مساوات و صور اسرافیل که در ایران منتشر می شدند، استناد کرد. آقای ملک زاده اشاره به شب نامه ای می کند که در زمان تحصن، به علما هشدار داده بود که در صورت ادامه تحصن، خائن به ملت معرفی می گردند. (ر.ک: ملک زاده، ۱۳۸۳: ۲ / ۲۹۱ – ۲۹۰) ناظم الاسلام کرمانی نیز به چنین شب نامه هایی اشاره می کند که در کوران پیروزی مشروطه در کوچه ها پخش می شد و اتهاماتی را به شیخ وارد کرده بود. (ر.ک: ناظم الاسلام، ۱۳۵۷: ۶۱۲) همچنین کلام آقای شوشتری نماینده مجلس، در جلسه ۱۶۳ در سال ۱۳۳۰ دراین خصوص حائز اهمیت است. وی می گوید:
اسنادی الآن توی خانه من است به نام مرحوم آیت الله العظمی آخوند خراسانی یا حاج میرزا حسین… که اینها (مخالفین شیخ) برمی داشتند می نوشتند، عکس می آوردند که حضرت آیت الله العظمی شیخ [فضل الله] نوری فرمودند امور حربیه حرام است؛ یا فلان شخص مهدورالدم است. بعد فهمیدیم تمام این اسناد از منبع خارجی بوده است، برای اینکه عالَم روحانیت و اسلام را تکان بدهند… برای اینکه اختلاف در ایران پیدا بشود و برای اینکه وحدت کلمه از ایران، رخت بربندد و برای اینکه هر آدم متنفذی را و هر آدم مؤثری را ما در ایران خائن بشناسیم. (رائین، بی تا: ۹۴)
دلیل دیگر، انجمنی است که ادوارد براون با نام «کمیته ایران» در دوران مشروطه برای حمایت از مشروطه ایجاد کرد و در این انجمن جمعی روشن فکرِ آزادی خواه را تغذیه فکری می نمود که در انحراف مشروطه بسیار مؤثر بودند. همچنین به نقل از نویسنده کتاب وهابیت ایده استعمار، کتابی از سوی وزارت مستعمرات انگلستان با عنوان «راه های نفوذ و منهدم ساختن استقلال کشورهای مسلمین» تدوین شد که در آن نقاط ضعف مسلمین و نقشه های مختلف در انهدام استقلال آنان آمده بود. این کتاب حاصل گزارش های مختلف جاسوسان انگلیس در این جوامع بوده که افزون بر راهکارهای مختلف، تأکید کرده بود وارد نمودن اتهامات نابجا در سطح گسترده به رجال دین، جهت تضعیف ارتباط مسلمین با علمای مذهبی، از اولویت برخوردار است. (همفری، ۱۳۹۰: ۷۷ – ۷۶)
البته این جریان از مورخین درمورد شخصیت شیخ فضل الله به عظمت مقام ایشان نیز اشاره داشته اند؛ اما نه به خاطر بیان حقیقت تاریخی، بلکه یا به جهت شناساندن شخصیت ایشان به سیاست گذاران استعمار بوده تا بتوانند سیاستی صحیح در مقابل شیخ اعمال کنند و یا به جهت عوام فریبی و مخفی ساختن چهره خویش در تاریخ بوده است. به این دلیل است که پیتر آوری در گزارشش بیان می کند رمز مخالفت شیخ با مشروطه خواهان را بایستی، نه در انگیزه های دنیاطلبانه، بلکه در اعتقاد او به حاکمیت مطلقه الهی بر جامعه و تضاد اصولی این نظریه با مبانی اندیشه های غربی درباره حکومت جستجو کرد. (آوری، ۱۳۶۷: ۲۵۱)
همچنین کلنل پیکوت، وابسته نظامی سفارت انگلیس در ایران، ضمن گزارشی در سال ۱۳۱۶ ق به لندن از دانش کلان و پاکی شیخ در زندگی اش خبر می دهد و می نویسد: «بسیار باسواد است؛ زندگی منزه و فقیرانه ای دارد؛ بسیار مورداحترام است». (شهبازی، ۱۳۸۲: ۳)
چنین توصیفاتی درخصوص شیخ فضل الله، مشخص می سازد که استعمارگران بسیار دقیق شخصیت ایشان را می شناختند؛ ازاین رو می بایست سیاستی اعمال می کردند که در مواجهه با شیخ مغلوب نگردد. به طور کلی تاریخ نگاری غربی ها و جریان روشن فکر غرب گرا درمورد شیخ فضل الله چند شاخصه دارد، ازجمله این شاخصه ها، شایعه پراکنی در قالب اتهاماتی چون رشوه گیری، محافظه کاری، مدافع استبداد بودن و… به شیخ بوده است. از دیگر مؤلفه های این جریان تاریخ نگار مدعی العموم بودن آنها است که این مؤلفه بعد از اعدام شیخ، صورت گرفت. براین اساس، تحقیق حاضر تنها به چنین اتهاماتی با تکیه بر تاریخ نگاری این جریان می پردازد.
یک. اتهام رشوه گیری به شیخ فضل الله
تاریخ مشروطه نوعاً بر پایه «نظریه توطئه» آن هم در افراطی ترین وجه خود به نگارش درآمده است و هر کسی که نسبت به سردمداران مشروطه و استعمارگران اعتراض و انتقادی می نمود با انواع اتهامات روبه رو می گردید. خاطرات حاج سیاح محلاتی، یحیی دولت آبادی، شیخ ابراهیم زنجانی، کتاب تاریخ بیداری ایرانیان نوشته ناظم الاسلام کرمانی، خاطرات من یا روشن شدن تاریخ صدساله نوشته حسن اعظام قدسی و… نمونه های بارز توطئه افراطی در مکتب تاریخ نگاری است.
به گواه تاریخ، اتهام پول گرفتن شیخ فضل الله از حکومت، ابتدا در روزنامه «لوایح» بیان شد. تا آن زمان در هیچ شب نامه و روزنامه ای چنین موضوعی بیان نشده بود. پس از آن، مخالفان شیخ، جهت درهم شکستن شخصیت ایشان، از این اتهام استفاده نمودند و در روزنامه ها و تواریخ منتسب به مشروطه خواهان، این مسئله با نقل های متناقضی وارد شده است. (ترکمان، ۱۳۶۲: ۲ / ۷۶) درواقع ستیز ایدئولوژیکی استعمارگران و روشن فکران غرب گرا با روحانیت در دشمنی با شیخ فضل الله تبلور یافت.
چنین اتهامی در تاریخ نگاری غربیان نیز درمورد شیخ فضل الله وجود دارد؛ برای نمونه والتر اسمارت، گزارش گر سفارت انگلیس در اوایل مشروطه و دوست تقی زاده و کسی که دخیل در کودتای اسفند ۱۲۹۹ بود، درمورد شیخ فضل الله می نویسد:
شیخ فضل الله با دریافت رشوه از دولت، مبارزه خود را علیه مجلس آغاز و نمایندگان را لامذهب نامید. (معاصر، ۱۳۴۷: ۳۷۹)
اتهامی این چنینی در تاریخ نگاری روشن فکران، ازجمله ملک زاده نیز وجود دارد. همچنان که در ادبیات تاریخ نگاری کسروی درمورد شیخ فضل الله به وفور قابل مشاهده است. کسروی دراین خصوص می نویسد:
شیخ فضل الله از امین السلطان پول می گرفت و زمانی که اتابک به دست عناصر تندرو در برابر مجلس شورا ترور شد، شیخ نیز از تحصن دست برداشت.
این اتهام، آنچنان در نوشته های عصر مشروطه تکرار گردید که در ادبیات روشن فکران سکولار تاریخ نگار دهه های بعد، عملاً مرسوم و نهادینه گشت. به گونه ای که ماشاالله آجودانی در کتاب مشروطه ایرانی این اتهام را امری روشن قلمداد می کند. (ر.ک: آجودانی، ۱۳۸۲)
از دیگر مورخان غربی که چنین اتهامی را درمورد شیخ فضل الله روا داشته است، نیکی کدی، ادوارد براون و ونسا مارتین هستند. اینان با تعابیر گوناگونی شیخ را به گرفتن پول از محمدعلی شاه، متهم می سازند. البته این افراد به همراه جمعی از روشن فکران داخلی ازجمله ملک زاده، کسروی، یحیی دولت آبادی و… بیشتر متأثر از سر اسپرینگ رایس؛ وزیر مختار انگلیس، و جرج چرچیل؛ دبیر امور شرقی سفارت انگلیس در ایران صدر مشروطه، بوده اند.
چرچیل در گزارشی که از رجال دوران مشروطه برای سفارت انگلیس فرستاد، درباره شیخ فضل الله می نویسد:
وی با استفاده از کمک های مالی محمدعلی شاه با جنبش مشروطه خواهی سال ۱۹۰۷ به مخالفت پرداخت. (چرچیل، ۱۳۶۲: ۱۳۹)
از سوی دیگر اسپرینگ رایس نیز در تلگراف خود به سر ادواردگری، وزیر خارجه بریتانیا، در مورخ ۱۷ ژوئیه ۱۹۰۷ می نویسد:
به طوری که در گزارش ماهانه به تفصیل ذکر شد یکی از مجتهدین عمده با گروهی از پیروان خود به عنوان اعتراض نسبت به قانون اساسی و مجلس شورای ملی، بست نشسته است. ازجمله خواست های او، اخراج عده ای از نمایندگان برجسته مجلس و عملاً برقرار ساختن مجدد رژیم سابق است. وی حقوق هنگفتی به قرار هرروز یکصد لیره دریافت می دارد و عقیده عمومی بر این است که این پول از خزانه اختصاصی شاه پرداخت می گردد. (بشیری، ۱۳۶۳: ۱ / ۵۶)
گفتنی است، اسپرینگ رایس حقیقت را کاملاً وارونه جلوه می دهد؛ درحالی که لوایح و مکتوبات شیخ و یارانش در ایام تحصن، در حرم حضرت عبدالعظیم، موجودند و می توان بررسی نمود که در هیچ اعلامیه ای از سوی ایشان، سخنی از براندازی مشروطه و بازگشت به رژیم استبدادی وجود ندارد. آنچه از سوی متحصنین مطرح شده و بر آن پافشاری می شود، صرفاً لزوم اصلاح مجلس و انطباق قانون اساسی مشروطه با موازین شرع است. (ر.ک: ترکمان، ۱۳۶۲: ۱)
افزون براینکه چرچیل و رایس، مدرکی برای اتهام خود ذکر نکرده اند. موضوع را مستند به عقیده عمومی بیان می کنند؛ یعنی شایعه ای که خودشان در جامعه نشر دادند. درحالی که تفکر حاکم بر جامعه نیز برخلاف این مطلب بوده است. همچنین خود شاه نیز با رایس مذاکره می کند و چنین شایعه ای را به شدت تکذیب می کند.
دو. اتهام محافظه کاری شیخ فضل الله
ریشه تاریخی محافظه کاری را در ضدیت با میراث روشن گری و تجدد و در واکنش به جریان عقل گرایی و لیبرالیسم غربی، می بایست جستجو کرد. محافظه کاران در برابر تفکر آزادی و برابری اجتماعی و دموکراسی مقاومت کرده و در مقابل، از رسوم و سنت های نظم پیشین حمایت به عمل آورده اند. اساساً هدف اصلی محافظه کاران، جلوگیری و یا محدود ساختن دگرگونی ها بوده است. آنان جامعه را واقعیتی روحانی و اندام وار می دانند که هرگونه برنامه ریزی و مداخله، به پیکر ظریف و شکننده اش آسیب می رساند.
محافظه کاران از پردازش نظام فکری در قالب نظریه ای عمومی، پرهیز دارند. عمدتاً ویژگی های اندیشه محافظه کاری را چنین ذکر کرده اند: سنت گرایی؛ گذشته گرایی؛ احترام به مذهب و مالکیت؛ تأکید بر فضایل اخلاقی سنتی؛ پدرسالاری اجتماعی و سیاسی؛
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
