با پاورپوینت فایل پاورپوینت کامل شرح احوال و آثار فیض کاشانی، محتوای خود را در قالب ۱۲۰ اسلاید استاندارد و جذاب ارائه دهید و در نگاه اول تاثیرگذار باشید.


خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل شرح احوال و آثار فیض کاشانی
179,700 تومان قیمت اصلی 179,700 تومان بود.119,200 تومانقیمت فعلی 119,200 تومان است.
تعداد فروش: 52
فرمت فایل پاورپوینت
فایل پاورپوینت کامل شرح احوال و آثار فیض کاشانی؛ انتخابی هوشمند برای ارائههای حرفهای
چرا باید از پاورپوینت استفاده کنید؟
- چیدمان دقیق و کاربرپسند: فایل پاورپوینت کامل شرح احوال و آثار فیض کاشانی با طراحی ساختاریافته و اصولی، مخاطب را بهخوبی درگیر محتوا میکند.
- صرفهجویی در زمان: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل شرح احوال و آثار فیض کاشانی آمادهی استفاده هستند؛ بدون نیاز به هیچگونه ویرایش.
- نمایش با وضوح بالا: کیفیت طراحی در فایل پاورپوینت کامل شرح احوال و آثار فیض کاشانی بهگونهای است که در هر صفحهنمایشی عالی بهنظر میرسد.
هشدار: استفاده از نسخههای ناقص فایل پاورپوینت کامل شرح احوال و آثار فیض کاشانی ممکن است باعث بروز اختلال در نمایش یا افت کیفیت شود. تنها نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل شرح احوال و آثار فیض کاشانی، کیفیت تضمینشده دارد.
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل شرح احوال و آثار فیض کاشانی :
۱- مقدمه
ملا محسن فیض کاشانی(۱۰۰۷-۱۰۹۱ ق) در خانواده ای عالم پرور در شهر کاشان[۱] به دنیا آمد.
پدرش شاه مرتضی، و جدّش شاه محمود از دانشمندان و عارفان مشهور کاشان بوده اند. فیض دو برادر دانشمند داشته، یکی به نام محمد نور الدین که از علمای اخباری به شمار می رفته و در فقه و اخلاق و حدیث تبحّر داشته و کتابی در اخلاق بنام مصفاه الاشباح نگاشته است.
تهرانی در ذیل بحث از کتاب الادعیه الکافیه گوید:
این کتاب را در ضمن مجموعه کتب ملا نور الدین محمد دیدم، و بعضی از صاحبان تراجم او را با نور الدین محمد برادر فیض اشتباه گرفته اند در حالی که او نو برادر فیض است(الذریعه، ج ۱، ص ۳۹۸).[۲]
ظاهرا همین برادر است که در سفر حج بیت اللّه الحرام، با فیض همراه بوده، و در یورش راه زنان به کاروان آنان کشته شده است. ملا محسن فیض این واقع دل خراش و غم انگیز را در کتاب شرح الصدر بیان کرده که شرح این مصیبت جان گداز خواهد آمد.
برادر دیگر فیض ملا عبد الغفور است که وی نیز از علمای مشهور آن سامان بوده است. ملا عبد الغفور طبع شعر نیز داشته، و این رباعی از اوست:
مردان مجرد که به حق پیوستند
از قدی تعلقات دنیا رستند
چشمی به تماشای جهان بگشودند
دیدند که دیدنی ندارد بستند[۳]
نور الدین محمد را فرزندی دانشمند بوده به نام ملا محمد هادی که در فقه و حدیث تبحر داشته و تألیفاتی دارد از جمله شرحی علمی بر کتاب مفاتیح الشرایع فیض نوشته است.
ملا عبد الغفور نیز فرزند دانشمندی داشته به نام ملبا محمد مؤمن که از شاگردان فیض، عموی خود بوده چنان که صاحب الذریعه از او و کتاب او و نسبت او با فیض سخن گفته است(تهران، ج ۱، ص ۳۷۹). وی تألیفات چندی دارد از جمله اخلاق ملا محمد مؤمن یکی از تألیفات اوست.
ملا محمد مؤمن نو دانشمندی داشته به نام شیخ نور الدین که دارای تألیفاتی بوده و از جمل آن ها کتاب تنویر القلوب در کتاب ترجمه الفیض است.
دای ملا محسن فیض، نور الدین کاشانی از مشاهیر دانشمندان است.
ملا محسن سه فرزند ذکور داشته که هر سه عالم بوده اند؛ محمد علم الهدی، محمد معین الدین، و احمد غیاث الانام. معروف ترین آنان علم الهدی بوده که در شمار علمای بزرگ امامیه است، و تألیفات چندی در فقه و حدیث و اخلاق، و ادعیه دارد. از جمله:
۱- تحفه الابرار در اخلاق که آن را به سال ۱۱۰۰ تألیف کرده است. صاحب الذریعه می نویسد: «من این کتاب را به خط خود علم الهدی در کتابخان مرحوم ملا محمد علی خوانساری دیدم که به خط نسخ بسیار عالی نوشته شده است» (تهرانی، ج ۳ ص ۴۰۷).
۲- کتاب اصول الدین؛
۳- الجامع فی الاصول و الفروع و الاخلاق؛
۴- حاشیه بر مفاتیح الشرایع پدر؛ نسخه ای از این حاشیه در کتابخان مدرسه عالی شهید مطهری به شمار ۲۰۶۱ موجود است، علم الهدی در مقدم آن نگاشته است: «هنگامی که در خدمت پدر بزرگوار به تحصیل فقه سرگرم بودم و کتاب مفاتیح را فرا می گرفتم مقرر فرمودند که من مدارک احکام و مطالب دیگری را از آیات و اخبار استخراج کنم و چون پاره ای از مطالب آن کتاب نیز نیازمند بسط و بحث، و توسعه و توضیح بود، برای تأمین این دو مقصود به نوشتن این حاشیه آغاز کردم و از خدای تعالی مسألت می کنم که توفیق اتمام آن را به منم عنایت فرماید»جای تأسف است که علم الهدی این توفیق را پیدا نکرده است.
۵- مرآه الجنان الی روضات الجنان در ادعیه و أوراد؛ این کتاب را به سال ۱۰۸۷ در کاشان تألیف کرده، و یک نسخه از آن به شمار ۲۱۳۵، در کتابخان مدرسه عالی شهید مهطری وجود دارد که خود علم الهدی، آن را مقابله و تصحیح نموده، و واژه های افتاده را با قلم خود در حاشی آن نوشته است.
۶- نضد الایضاح؛ شرحی است که علم الهدی بر فهرست شیخ طوسی یعنی فهرست کتب شیعه نگاشته و به سال ۱۰۷۳ از تألیف آن فراغت یافته است.
این کتاب با اصل فهرست شیخ در سال ۱۲۷۱ چاپ شده و در کتابخان مجلس شورای ملی موجود است. وفات علم الهدی آن گونه که صاحب الذریعه استظهار کرده است بین سال های ۱۱۱۲ و ۱۱۱۳ هجری قمری بوده است[۴] ولی تاریخ وفات او که در طرف راست آرامگاه پدر محقق فیض در قبرستان فیض کاشان مدفون شده بر روی سنگ قبر او ۱۱۱۵ حکّ شده است.
صاحب کتاب تاریخ ری و اصفهان تاریخ درگذشت او را به سال ۱۱۲۳ ثبت کرده که درست نیست. اغلب تذکره نویسان علم الهدی و معین الدین را از فرزندان ذکور ملا محسن فیض ذکر کرده و از غیاث الانام نامی به میان نیامده است.
ملا محسن بعضی از کتاب های خود را به درخواست آنان نوشته است چنان چه کتاب ترجمه الصلوه را به نام معین الدین تألیف نموده است.
در این که فیض پسر دیگری به نام احمد غیاث الانام داشته، بین مورخان و ترجمه نویسان انساب اختلاف است. دانشمندان فقید آقا بزرگ تهرانی در الذریعه به دنبال بررسی کتاب اضغاث و احلام فیض مطالبی را آورده که چکید فارسی آن به شرح زیر است: «محقق فیض در این کتاب ۴۴ وهم و پندار را نام برده، و به ذکر سه وهم برای خود آغاز کرده است، و این کتاب را به نام فرزندش غیاث الانام نوشته است»، و سپس تهرانی می افزاید: «من این کتاب را در کتابخان بعضی از مشایخ در نجف اشرف دیدم، و نیز نسخ دیگری از آن کتاب را نزد سید محمد رضا تبریزی طباطبائی در ضمن مجموعه ای از تألیفانت محدث کاشانی متوفای ۱۰۹۱ از قبیل کتاب اصول الاصیله و سفینه النجاه و فهرست العلوم مشاهده کردم و از مطاوی این کتاب نیز می توان به دست آورد که مؤلف این تحقیق فیض است و بر آن نسخه این عبارت نوشته شده است: تملک، ۱۱۰۷». و سپس مؤلف الذریعه ادامه داده است که: «آن چه ما را به شک می اندازد این است که فیض نام خود را در آن ذکر نکرده، با آن که شیو او در کتاب هایش این بوده که در آغاز هر کتاب نام خود را آورده است، دیگر این که نام این کتاب را در فهرست تألیفاتش که به قلم خود او در اواخر عمرش نگارش یافته، نیاورده است».
آن گاه صاحب الذریعه می افزاید: «ملا محمد حسین کوهرودی در کتاب عجالیه الراکب مطالبی را از کتابی به نام فوائد، حکایت کرده و آن کتاب را به ملا احمد فرزند محقق فیض نسبت داده است. شاید فرزند سوم محقق فیض که به غیاث الانام ملقب بوده است همین ملا احمد باشد».
نگارنده گوید: این که مؤلف الذریعه در استناد کتاب اضغاث و احلام به محدث فیض به دلیل این که نامش را در آغاز آن کتاب ذکر نکرده، استبعاد کرده است، چندان موردی ندارد، زیرا فیض در چند کتاب دیگر خود به نام خویش اشاره نکرده است، از جمله کتاب فهرست العلوم، و کتاب عوامل ملا محسن، گو این که در انتساب این کتاب نیز به او اختلاف است که بیشتر ناشی از عدم ذکر نام اوست در آغاز آن، و این که در فهرست کتاب های او نامی از اضغاث و احلام برده نشده شاید برای آن باشد که این کتاب پس از تألیف فهرست کتاب های فیض به تألیف درآمده باشد، یا این که از قلم افتاده باشد.
گفته اند که: محمد علم الهدی، و محمد معین الدین اغلب اوقات در کاشان بوده اند، و در کنار مرقد مطهر پدر مدفون شده اند، ولی غیاث الانام احمد به دعوت مردم خوانسار به آن سامان هجرت کرده و در آن جا حوز درس و بحث داشته است.
۲- ویژگی های علمی ملا محسن فیض کاشانی
لازم می دانم که در این جا به نکته ای اشاره کنم که آن را برای خوانندگان دانشمند سودمند می دانم و آن این که: من در کتاب ویژگی های اجتهاد و فقه پویا آورده ام: «در کنگره ای که در حدود چهارده سال پیش به مناسبت چهارصدمین سال تولد مولانا محسن فیض کاشانی در دانشگاه علام طباطبائی در سه روز بر پا بود. من در یک سخنرانی به ویژگی های فقه او اشاره کردم، و وعده دادم که این موضوع را دنبال خواهم کرد»(ص ۳۸۸ به بعد).
اینک موعد آن فرا رسیده، و نظرات ویژ فقهی او به ضمیم نظرات محقق اردبیلی و محقق سبزواری در معرض افکار اندیشمندان قرار خواهد گرفت.
باید توجه داشت که محقق فیض و آن دو محقق هم فکر او، با نظرات فقهی ویژ خود فقه را به راه نویی رهبری کردند و اصلاحی در استنباط مسائل فقهی به وجود آوردند و لازم است برای ایجاد فقه متناسب با پیشرفت جامعه نظر فقهای عظام به آن جلب گردد و بزرگی و شجاعت این سه فقیه نمی تواند به آنان این جرأت و شهامت را به بخشد تا با عنایت به مآخذ معتبر فقهی بی آن که تحت تأثیر فتاوای قدما و شهرت فتوایی و حتی اجماع های ادعایی و منقول قرار گیرند، به استنباط احکام فقهی بر پای نیازهای روز افزون جامع تشن اصلاحات دست یازند.
ویژگی های فقه این سه بزرگوار را از کتاب های فقهی و روایی آنان به خصوص کتاب های معتصم الشیعه فی احکام الشریعه، و مفاتیح الشرایع و وافی از فیض، و مجمع الفایده و البرهان از اردبیلی، و کتاب های کفایه و ذخیره از سبزواری فراهم آورده ام.
به ویژه از کتاب مفاتیح فیض که مسایل فقهی در آن کتاب در چارچوب نویی ریخته و ساخته و پرداخته شده است که هم از نظر ترتیب ابواب فقه و هم از نظر مطالب، به فقه فیض رنگ دیگری داده و آن را از فقه فقهای مشهور جدا ساخته است.
مقارن نظرات فقهی مختلف از فقهای مجتهد و اخبارمی، و تطبیق میان آن ها و نظرات اهل سنت، و مطالعه در نوادر فتاوای آنان شاید سودهای فراوانی را عاید فقه گرداند، و درهایی از اجتهاد جدید را فراسوی فقیه بگشاید که برای پیشرفت جامعه بسیار مفید و کارساز گردد.
توجه پژوهش گران فقه را به این نکته جلب می کنم که فقهای بزرگی چون اردبیلی، فیض و سبزواری سد سدید اجماع و شهرت فتوایی را شکسته و تنها به نصوص کتاب و سنت، و گاه عقل، عنایت داشته و در نتیجه به نظرهایی ویژه و نو و مفید به حال جامعه دست یافته اند و امید است در آینده، فقهای دیگر که افزون بر کتاب و سنت، به ادل عقلی و بناءات عقلایی(عرف عقلا) بیشتر عنایت دارند، پویایی و حرکت سریع تری را به فقه ارزانی دارند، تا این قانون های پیشرفت اسلامی بتوانند خود را به جامع تندپا و پیشرفت امروز برسانند، و رهبری جوامع را بر عهده گیرند.
این روزها انقلاب نوپای اسلامی در جامع متحرک و متحول ما دگرگونی هایی در هم شؤون زندگی، و شرایط اجتماعی به وجود آورده که به نوب خود تحولاتی را در زمین معارف و فرهنگ اسلامی به ویژه فقه ایجاب می کند.
مشکلات، و چالش های جامع انقلابی ما که در حال دگرگونی و جابه جا شدن است، روز افزون است، و هم افراد این جامعه، با بی صبری امیدوار به ایجاد تحولّی در فقه هستند و اگر این امیدها و آرزوها خدای نخواسته به یأس و حرمان بدل شود، و مردم به حقوق پیشرفت اسلام، بدگمانی پیدا کنند، فکر می کنید گناه آن بر عهد کیست؟!
ملا محسن فیض در چهار میدان گوی سبقت از دیگران ربوده است:
۱- فزونی دانشمندان این خانواده؛ هیچ بیت علمی را سراغ نداریم که چون بیت فیض، طبقه به طبقه، و نسل اندر نسل، مشحون از دانشمندان و فیلسوفان و فقیهان و محدثان بوده باشد.
مثلا بیت شیخ طوسی، و ابو علی طبرسی، و علام حلی، و شهید ثانی و شیخ بهائی و غیره این بیوت اگرچه در دو طبقه، به وجود علما و فقها آراسته بوده اند، ولی خاندان فیض، در بالا و پایین، و در عرض و طول آکنده از فضلا و دانشمندان مشهور بوده و هست.
۲- ملا محسن در وسعت اطلاع، و جامعیت، با امام فخر رازی و خواجه نصیر الدین طوسی، و علامه حلی و قطب الدین شیرازی هم طراز است.
فیض با تألیف کتاب وافی که یکی از کتب چهارگانه و جامع حدیث است که از مشاهیر امامان حدیث به شمار رفت، و با تألیف مفاتیح الشرایع، با اسلوبی نوین و جالب مورد توجه و اقبال علما و فقهای بزرگ قرار گرفت تا جایی که بر این کتاب ارجمند چهارده شرح(حاشیه) نوشتند و نیز با سایر تألیفات فقهی خود در ردیف بزرگترین فقها درآمد، و با سایر تألیفات ارزند خود به ویژه در حکمت، فلسفه، عرفان، و اخلاق در زمر فلاسف بزرگ و متأله و عرفای نامی و شامخ قلمداد گردید.
۳- سومین امتیاز و فضیلت فیض این است که میان فلسفه و دین، و علوم عقلی و علوم شرعی هم آهنگی و هم بستگی به وجود آورد.
۴- این که کمتر کسی چون ملا محسن فیض دارای این همه کتاب ها در علوم گوناگون و معارف متنوع بوده است.[۵]
۳- شرح زندگانی ملا محسن فیض از زبان تنی چند از دانشمندان
مؤلف سلافه العصر[۶] در این باره چنین می نویسد:
علامه ملا محمد فرزند مرتضی مشهور به مولا محسن کاشانی دارای کتاب ها و تألیفات گران بهایی در فقه و حدیث و کلام و حکمت است. وی از هم عصران ماست و اکنون زنده است.
از این سخن سید علیخان در سلافه العصر پیداست که فیض در زمان تألیف این کتاب حیات داشته است. تألیف این کتاب پیش از سال ۱۰۹۱ است که فیض در آن سال وفات یافته و این قدیمترین مأخذ و منبع برای شرح زندگانی مولا محسن فیض است.
شیخ حر عاملی در کتاب امل الآمل[۷] که به سال ۱۰۹۷ از تألیف آن فراغت یافته است در این باره گوید:
محمد بن مرتضی مشهور به محسن دانشمندی است فاضل، و ماهر و حکیم و متکلم و محدث و فقیه و شاعر و ادیب که در تألیفات خود دارای سبک عالی و نیکو و از معاصران ماست.
وی آن گاه از چند کتاب او نام می برد. این قدیمترین شرح حال است که پس از مرگ وی نوشته شده و به دست ما رسیده است.
قدیمترین کسی که شرح احوال او را به رشت نگارش کشیده شاگرد او محدث شهیر سید نعمت اللّه جزایری(۱۰۵۰-۱۱۱۲) است. وی در کتاب زهر الربیع[۸] گوید:
استاد ما محقق مولا محمد محسن فیض کاشانی صاحب وافی و غیر آن قریب به دویست[۹] کتاب و رساله، در بلد قم نشو و نما یافت و چون از ورود سید اجل محقق مدقق[۱۰] امام همام سید ماجد بحرانی صادقی به شیراز اگاه شد برای تکمیل تحصیلات خود خواست که بدان صوب کوچ کند. از پدر و مادر اجازه خواست و آن دو متحیر ماندند و سرانجام بر استخاره و تفأل به قرآن بنا گذاشتند چون قرآن را گشودند این آیه آمد:
فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیتَفَقَّهُوا فِی اَلدِّینِ وَ لِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ (التوبه: ۲۲۱)
و از این آیه صریح تر بر لزوم این مسافرت نتوان یافت و سپس از دیوان منسوب به امیر المؤمنین فال گرفتند، این اشعار آمد.[۱۱]
تغرّب عن الاوطان فی طلب العلی
فسافر ففی الاسفار خمس فوائد
تفرّج همّ و اکتساب معیشه
و علم و آداب و صحبه ماجد
فان قیل فی الاسفار ذلّ و محنه
و قطع الفیافی و ارتکاب الشدائد
فموت الفتی خیر له من معاشه
بدار هوان بین واش و حاسد[۱۲]
و این اشعار به خصوص کلمه ی«صحبه ماجد» متناسب ترین شعر است که او را برای سفر به شیراز و درک صحبت سید ماجد فقیه معروف تحریک کند. پس به شیراز رفت و علوم شرعی را از سید بحرانی فرا گرفت و علوم عقلی را نزد حکیم فیلسوف صدر الدین شیرازی خواند و دختر او را به زنی گرفت.
بنا بر این وی سید ماجد بحرانی را ملاقات کرده و از او بهره مند گردیده است. وفات سید ماجد به سال ۱۰۲۸ اتفاق افتاده، پس سفر فیض به شیراز و ملاقات و استفاد وی از سید بحرانی دست کم باید یک سال پیش از آن تاریخ باشد و از این ظاهر می شود که فیض در حدود سال ۱۰۲۷ یعنی در سن قریب به بیست سالگی به شیراز رفته است. و چون تألیف کتاب خلاصه الاذکار او سال ۱۰۳۳ در قمصر کاشان در حدود بیست و شش سالگی وی بوده به طوری که خود به این مطلب تصریح دارد پس توقف فیض در شیراز و استفاد وی از محضر درس سید ماجد باید بین سال های ۱۰۲۷ و ۱۰۳۳، در حالی که از بیست و شش سال کمتر داشته واقع شده باشد.
آقای محمد مشکوه در مقدم کتاب محجه البیضاء و با توجه به شرح حالی که سید نعمت اللّه جزایری از فیض در کتاب زهر الربیع نقل کرده معتقد است که فی ضدر بین سال های ۱۰۲۷ و ۱۰۳۳ در حالی که بیست و شش ساله بوده در شیراز به حضور فیلسوف شهیر ملا صدرا شیرازی رسیده و علوم عقلی را در آن جا از او فرا گرفته و با دختر وی ازدواج کرده است. ولی این استنباط با تصریح خود فیض در کتاب شرح الصدر منافات دارد و اینک عین عبارات کتاب مزبور را در زیر از نظر خوانندگان بصیر و نقاد می گذرانیم؛[۱۳] در آن کتاب چنین آمده است:
پس از انقضای بیست سال از عمر برای تحصیل زیادتی علم و خصوصا علوم دینیه به مقتضای اطلبوا العلم و لو بالصین متوجه اصفهان شدم و در آن جا به خدمت جمعی از فضلا مشرف گشتم و استفاده ها نمودم اما کسی را نیافتم که از علم باطن خبری داشته باشد و لذا برخی از علم ریاضی و غیره را آموختم.
پس از تحصیلات اصفهان به جهت تحمل حدیث باسناد و عنعنه و تصحیح به شیراز رفتم به خدمت فقیه عصر که متبحر در علوم ظاهر بود اعنی سید ماجد بن هاشم صادقی بحرانی[۱۴] رسیدم و از خدمتش به سماع و قرائت و اجازه شطری معتد به از حدیث و متعلقات آن استفاده نموده تا آن که فی الجمله بصیرتی در علم حلال و حرام و سایر احکام حاصل و از تقلید دیگران مستغنی گشتم. پس دو مرتبه به اصفهان رجوع کردم و به خدمت شیخ بهاء الدین عاملی رسیدم و از ایشان نیز اجاز روایت حدیث گرفتم.
از این عبارات محقق فیض چنین استنباط می شود که فیض در سن بیست سالگی به اصفهان رفته و مدتی در آن شهر برای تحصیل مانده است و سپس به شیراز مسافرت کرده و در شیراز از محضر درس سید بحرانی بهره مند گردیده و سپس بار دیگر به اصفهان مراجعت کرده و از محضر درس سید بحرانی بهره مند گردیده و سپس بار دیگر به اصفهان مراجعت کرده و از محضر درس شیخ بهائی استفاده برده ولی هنوز تا این موقع به درس استاد فیلسوف ملا صدرا شیرازی نرفته و شاید هنوز با او ملاقات هم نکرده بوده است و به طوری که از کتاب شرح الصدر نیز استفاده می شود فیض پس از مراجعت از سفر حج در شهر قم به حضور استاد بزرگ صدر الدین شیرازی رسیده و علوم عقلی را در قم از محضر او فرا گرفته است. در کتاب شرح الصدر خود چنین گوید:
تا آن که در بلد طیب قم به خدمت صدر اهل عرفان و بدر سپهر ایقان صدر الدین محمد شیرازی قدس اللّه سره که در فنون علم باطن یگان دهر و سرآمد عصر خود بود رحل اقامت افکنده، مدت هشت سال و اندی به ریاضت و مجاهده مشغول شده تا فی الجمله بصیرتی در فنون علم باطن یافتم؛
شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد
که چند سال به جان خدمت شعیب کند
و چون اغلب تذکره نویسان از قبیل سید نعمت اللّه جزایری و قصص العلماء[۱۵] و روضات الجنات در این باره مرتکب اشتباه شده اند بار دیگر با توجه به مطالب کتاب شرح الصدر یادآور می گردد که ملا محسن فیض در نخستین سفر به شیراز به خدمت استاد بزرگ صدر المتألهین شیرازی نرسیده و علم نظری و عقلی را اصلا در آن شهر فرا نگرفته است.
فیض پیش از آن که به اصفهان، شیراز و قم برای درک محضر درس اساتید بزرگ مانند سید ماجد و شیخ بهائی و ملا صدرا مسافرت کند؛ یعنی قبل از بیست سالگی سفری برای حج خان خدا کرده و از آن سفر خود در کتاب شرح الصدر خاطره هایی تلخ و شیرین نقل می کند. در آن کتاب، محدث فیض آورده است که پس از انجام دادن مناسک حجه الاسلام، و زیارت قبر مطهر پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و زیارت قبور ائم معصومین صلوات اللّه علیهم، به خدمت علما و دانشمندان بزرگی چون شیخ محمد بن شیخ حسن بن شیخ زین الدین عاملی رسیده و از او استفاده ها برده و اجاز نقل حدیث گرفته است. پس از ادای فرضی حج، فیض مدتی به سیر و سیاحت و جهان گردی می پردازد و در برخورد با ملت های گوناگون که هر یک را مسلک و مشربی خاص به خود بوده است نتایج سودمند و گران بهایی به دست می آورد، و به قول خود او: در مواطن بلاد گشته و در یوز علم و کمال از بواطن عباد کرده هر جا بزرگی به انگشت اشارت نشان دادند که نوعی از علم و مال پیش او هست سحبا علی السهام لا مشیا علی الاقدام رفت و به قدر پایه و استعداد بهره یافت:
ما قدم از سر کنیم در طلب یار خویش
راه به جایی نبرد هر که به اقدام رفت
تمتع ز هر گوشه ای یافتم
ز هر خرمنی خوشه ای یافتم
ولی این سیر و سیاحت چه مدت طول کشده است دانسته نیست اما هر چه بوده باشد ظاهرا از حدود کشورهای اسلامی تجاوز نکرده و ممکن است از راه مصر و شامات و عراق به ایران و شهر خود دار المؤمنین کاشان مراجعت کرده باشد.
پس از این سفر بوده است که فیض در شهر قم گمشد خود را پیدا می کند و علوم باطن را نزد استاد بزرگ ملا صدرا فرا می گیرد به طوری که شرح آن از پیش گذشت و در مراجعت از همین سفر بوده است که برادر دانشمند خود را از دست می دهد. وی در کتاب شرح الصدر در این باره می گوید: در حین مراجعت از آن سفر[حج] به سبب قاطعان طریق، مصیبتی چند روی داد؛ برادرم به دست ایشان کشته شد، برادری که از جان بسی عزیزتر بود. او در سن هیجده سالگی به مرتب اجتهاد رسیده بود و با کمال ذکاء مرتب قصوی از تقوی را جمع کرده، با فهم درست و سلیق راست، کمال و قوت ذهن و جودت طبع را داشت و با استغراق در مطالعه و فکر، دقیقه ای از دقایق، سنن و آداب شرعیه را فرو نمی گذاشت و در موافقت و مؤانست و مؤالفت با بنده به حدی بود که گویی یک روح بودیم در دو بدن؛ هم درس و هم درد، هم راز و هم راه، رفیق و شفیق، انیس و مونس، هم دم و محرم، نصیر و ظهیر، طاب اللّه ثراه و جعل الجنه مثواه.
ز پیش من برفت او با دل صد جای ریش من
ز حسرت در فراقش چون غریبان در وطن گردم
خیالش چون ببر گیرم ز سر تا پای گردم او
ز خود بیرون روم از خویشتن بی خویشتن گردم
انا للّه و انا الیه راجعون و بحمد اللّه به واسط این شکستگی حق سبحانه پیوسته توفیقات ارزانی داشت.
به طوری که گذشت هشت سال و اندی بود که فیض در خدمت فیلسوف صدر الدین شیرازی به تحصیل علوم باطنی و حکمت و ریاضت سرگرم بود و در عمارت دل گشای مشرق الشمسین قم [مدرس فیضی فعلی ]به سر می برد. در این هنگام ملا صدرا را از اقامت در قم منع کردند و حرکت به سوی زادگاه خود شهر شیراز را به وی تکلیف نمودند. این تکلیف و الزام از طرف چه مقامی و برای چه منظوری بوده است دانسته نیست. خود فیض در کتاب شرح الصدر در این باره چنین می گوید:
باز چون مشار الیه [ملا صدرا شیرازی ]را از قم به شیراز تکلیف نمودند و بدان جانب اقامت فرمودند به مقتضای: «فان اتممت عشرا فمن عندک»، به شیراز رفتم و قریب به دو سال دیگر در خدمت با برکات ایشان به سر بردم و از انفاس طیب ایشان بسی استفاده نمودم. دانشمند معاصر متوفای ۱۳۵۴ ش آقای عباس فیض برادر بزرگ نگارنده دربار عمارت مشرق الشمسین که فیض در آن جا به تحصیلات خود ادامه داده است. در کتاب انجم فروزان که متضمن تاریخ شهر قم است، چنین آورده است:
مدرس فیضیه در زمان صفویه مدرس کوچکی بوده است و با هم کوچکی بزرگانی از آن برخاسته اند. شاه طهماسب صفوی سال ۹۳۹ آن را بنا نمود و محلی که اکنون حوض مدرسه واقع است منتهی الیه مدرس سابق و به جای حوض کنونی بالاخان مروحی بوده است که آن را «مشرق الشمسین» می نامیده اند و وجه تسمی آن به «مشرق الشمسین» آن بوده است که در هر بامداد که خورشید از مشرق بالاخانه طلوع می کرده گنبد مطهر حضرت معصومه (ع) هم در جنوب بالاخانه در پی تابش خورشید به آن مانند خورشیدی می درخشیده و آن جا مشرق دو خورشید می گردیده است. و این بالاخانه محل ریاضت مرتاضین بزرگ و جایگاهی بس شریف بوده است. از جمله میرداماد را در آن جا مکاشفاتی دست داده است. شیخ بهائی در آن جا به ریاضت اشتغال داشته، میرفندرسکی در همان جا به تحصیل و ریاضت می پرداخته، صدر المتألهین ملا صدرای شیرازی در همان نقطه به تألیف و تدریس کتاب اسفار اربعه بر دو حکیم ربانی مولانا محسن فیض کاشاانی و مولانا عبد الرزاق لاهیجی و دیگران بوده است. و این دو حکیم هم روزگاری در آن مدرسه مدرس بوده اند.
اگر چه تاریخ مصاهرت فیض دانسته نیست ولی به طور مسلم این ازدواج در همان شهر ق
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.