

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل سوادآموزی عنصر کلیدی توسعه پایدار
179,700 تومان قیمت اصلی 179,700 تومان بود.119,200 تومانقیمت فعلی 119,200 تومان است.
تعداد فروش: 61
فرمت فایل پاورپوینت
ارائهی فایل پاورپوینت کامل سوادآموزی عنصر کلیدی توسعه پایدار – تجربهای خاص و متمایز!
پاورپوینتی حرفهای و متفاوت:
فایل فایل پاورپوینت کامل سوادآموزی عنصر کلیدی توسعه پایدار شامل ۱۲۰ اسلاید جذاب و کاملاً استاندارد است که برای چاپ یا ارائه در PowerPoint آماده شدهاند.
ویژگیهای برجسته فایل فایل پاورپوینت کامل سوادآموزی عنصر کلیدی توسعه پایدار:
- طراحی خلاقانه و حرفهای: فایل فایل پاورپوینت کامل سوادآموزی عنصر کلیدی توسعه پایدار به شما این امکان را میدهد که مخاطبان خود را با یک طراحی خیرهکننده جذب کرده و پیام خود را به بهترین شکل انتقال دهید.
- سادگی در استفاده: اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل سوادآموزی عنصر کلیدی توسعه پایدار به گونهای طراحی شدهاند که استفاده از آنها بسیار آسان باشد و نیاز به تنظیمات اضافی نداشته باشید.
- آماده برای ارائه: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل سوادآموزی عنصر کلیدی توسعه پایدار با کیفیت بالا و بدون نیاز به ویرایش، آماده استفاده هستند.
کیفیت تضمینشده با دقت بالا:
فایل فایل پاورپوینت کامل سوادآموزی عنصر کلیدی توسعه پایدار با رعایت بالاترین استانداردهای طراحی تولید شده است. بدون نقص یا بهمریختگی، تمامی اسلایدها آماده برای یک ارائه بینقص و حرفهای هستند.
نکته مهم:
هرگونه تفاوت احتمالی در توضیحات ممکن است به دلیل نسخههای غیررسمی باشد. نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل سوادآموزی عنصر کلیدی توسعه پایدار با دقت و حرفهای تنظیم شده است.
همین حالا فایل فایل پاورپوینت کامل سوادآموزی عنصر کلیدی توسعه پایدار را دانلود کنید و ارائهای حرفهای و تأثیرگذار داشته باشید!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل سوادآموزی عنصر کلیدی توسعه پایدار :
مقدمه
بر طبق آمار یونسکو در حدود ۷۷۵ میلیون بزرگسال فاقد حداقل مهارت های سواد در دنیا زندگی می کنند. این افراد ازهرگونه آموزش محروم اند و در بی سوادی مطلق به سر می برند.
دو سوم این عده را زنان تشکیل می دهند. از طرفی در حدود ۲۵۰ میلیون کودک و نوجوان به مدرسه نمی روند، یا بسیاری از آنان حضور نامنظمی در مدرسه دارند و یا مدرسه را رها کرده اند. با توجه به گزارش جهانی «آموزش برای همه» که اخیرا یونسکو منتشر کرده است، جنوب و غرب آسیا کمترین میزان سواد بزرگسالان را دارد و پس از آن کشورهای جنوب صحرای آفریقا، و کشورهای عربی هستند. کشورهای با کمترین میزان سواد در جهان: بورکینافاسو (۱۲.۸)، نیجریه (۱۴.۴) و مالی (۱۹) هستند. این گزارش نشان می دهد که ارتباط روشنی میان بی سوادی و فقر شدید در کشورها، و بین بی سوادی و تبعیض علیه زنان وجود دارد. (یونسکو، ۲۰۱۶).
افراد بی سواد با اوضاع نامناسبی درجامعه خود رو به رو هستند، اغلب مورد تبعیض قرار می گیرند و با توجه به رشد فناوری، در زندگی اجتماعی با مشکلاتی رو به رو می شوند. این افراد دارای سطح اقتصادی پایین و میزان بیکاری در آنها بیشتر از افراد باسواد است. به طور وسیعی از فعالیت های مدنی و سیاسی کنار گذاشته می شوند و به طور کلی به دلیل بی سواد بودن، مشارکت کاملی در جامعه خود ندارند. مطالعات نشان می دهد که هرگاه افراد بی سواد تشویق به سوادآموزی شوند، میزان فعالیت های اجتماعی آنان افرایش می یابد و نه تنها خود، بلکه افراد جامعه ای که در آن به سر می برند، نیز بهره مند می شوند.
سواد یک حق انسانی و پایه واساس آموزش و یادگیری مادام العمر است. سواد زندگی افراد را تغییر می دهد. به توانمندی های افراد می افزاید، تا شانس بهتری برای زندگی داشته باشند.
سوادآموزی به عنوان راهبردی اساسی در ارتقای سطح سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی نیزمطرح است. سوادآموزی در تقویت حس مسئولیت اجتماعی، قدرت تصمیم گیری و ابتکار، افزایش اعتماد به نفس نقش بسزایی دارد و افرادی که به دلیل محدودیت های موجود نتوانسته اند از نظام آموزشی کافی و به موقع استفاده کنند، از طریق سواد می توانند احساس کفایت، ارزشمندی و شایستگی را در خود تقویت کنند و در زندگی شخصی و اجتماعی موفق تر باشند.
سوادآموزی و آموزش بزرگسالان در تلاش های رشد و توسعه حایز اهمیت است. در دنیای کنونی که تأکید جامعه جهانی بر توسعه است، دستیابی به توسعه پایدار نیازمند برنامه ریزی در هر یک از سطوح سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی است. انسان به عنوان یکی از مؤلفه های توسعه پایدار در مرکز توجه است و نیاز به آموزش دارد و با توجه به اینکه آموزش نیز از مؤلفه های توسعه پایدار به شمار می رود، آموزش به طور عام و سوادآموزی و آموزش بزرگسالان به طور خاص، می تواند نفش مؤثری در توسعه پایدار داشته باشد. بی سوادی نیز به عنوان پدیده ای بین المللی، چالشی برای توسعه پایدار است. باید سوادآموزی به عنوان یک سیاست اساسی و راهبردی در اولویت برنامه های زمینه ساز توسعه کشورها و به ویژه کشورهای در حال توسعه قرار گیرد. گسترش و تعمیم آموزش عمومی و فراهم کردن امکانات سوادآموزی، یکی از وظایف دولت هاست که علاوه بر پاسخ گویی به نیازهای اجتماعی و فرهنگی، میتواند زمینه ساز رشد و پیشرفت جامعه شود و در نتیجه رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را به دنبال داشته باشد. برای تبیین موضوع، توسعه، توسعه پایدار و ابعاد آن را مورد بررسی و موشکافی بیشتری قرار می دهیم.
توسعه
برای توسعه[۱] هم از نظر مفهوم آن، و هم با توجه به اهداف و ابعاد گسترده اش تعریف های متنوعی ارائه شده است و هر کسی کوشیده از زاویه یا زوایای خاصی به تعریف و تبیین آن بپردازد. از طرف دیگر مفهوم توسعه به هیچ عنوان مسئله ای سهل و ساده نیست. مسائل مختلفی که پایه و اساس این مفهوم را تشکیل می دهند، طی سال ها، بر اساس بحث های مفهومی همچنین با توجه به بینش های حاصل از کار تجربی، شفاف تر و آشکارتر شده اند.
در فرهنگ لغات، توسعه به معنای رشد تدریجی با توجه به پیشرفته ترشدن، قدرتمندترشدن و حتی بزرگترشدن است. توسعه، تغییر هدف دار برای حصول به هدفی خاص است و به مجموعه ای از تحولات فکری، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می گویند که به رشد توانایی ها و ظرفیت های کلی یک جامعه در هم ابعاد منجر می شود.. توسعه حرکتی پویا و مستمر است، محرک اصلی در توسعه جامعه، دانش های نوین و ایده های تازه و نو است (موسایی و احمدزاده، ۱۳۸۸). توسعه، روندی خلاق و نوآور برای ایجاد تغییرات زیربنایی در سیستم اجتماعی است. به عبارت دیگر، توسعه، به معنای حرکت یک دست اجتماعی به سمت جلو و ارتقای مستمر کل جامعه و نظم اجتماعی به سوی زندگی بهتر و انسانی تر است و به عبارتی بهتر، تحولی تاریخی در جمیع جنبه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه است.
«توسعه» به معنای بازسازی جامعه بر اساس اندیشه ها و بصیرتهای تازه است. این اندیشه ها و بصیرتهای تازه در دوران مدرن، شامل سه اندیشه علم باوری، انسانباوری و آینده باوری است.
به همین منظور باید برای نیل به توسعه، سه اقدام اساسی درک و هضم اندیشه های جدید، تشریح و تفصیل این اندیشه ها، و ایجاد نهادهای جدید برای تحقق عملی این اندیشه ها صورت پذیرد (عظیمی، ۱۳۸۲).
برخی دیگراز صاحب نظران، نیز از طریق بیان شاخص ها و ملاک های توسعه، خواسته اند تعریفی از آن ارائه کنند. برخی از مهم ترین این شاخص ها و ملاک ها، عبارت اند از: درآمد سرانه و درآمد ملی بالا، توزیع نسبتا عادلانه ثروت، بخش مهم و فعال صنعتی، رفاه اجتماعی و ارائه خدمات، مصرف زیاد (مصرف فولاد، انرژی، کالاهای ضروری، رادیو و تلویزیون، مطبوعات، ماشین و…)، آموزش مناسب و پیشرفته، اشتغال، تعادل بین جمعیت و اقتصاد، حمل و نقل مناسب، امنیت فردی و اجتماعی، آزادی سیاسی، بهداشت، تغذیه کافی، برنامه های حمایتی، تولید انبوه (در زمینه های گوناگون)، صادرات متنوع و فراوان، امید به زندگی بالا، اشتغال زیاد در بخش صنایع، بازار فعال، تقسیم کار، همبستگی ملی، فرهنگ اقتصادی و کار و روحیه مشارکت در مردم. بر این مبنا توسعه، فرایندی است که تولید با استفاده از ابزارهای پیشرفته جدید، از وضعیت سنتی، به روش نوین متحول شده، انسان ها تخصص و مهارت لازم و فرهنگ مناسب با توسعه را کسب کرده اند و روند انباشت و به کارگیری سرمایه در جامعه، همراه با توسعه اقتصادی بر مبنای تولید بیشتر و پدید آمدن تحول در چگونگی تولید است. در این مفهوم، توسعه به معنای کاهش فقر، بیکاری، نابرابری، صنعتیشدن بیشتر، ارتباطات بهتر، ایجاد نظام اجتماعی مبتنی بر عدالت و افزایش مشارکت مردم در امور سیاسی است (ازکیا، ۱۳۸۸). توسعه به معنای کاهش فقر، بیکاری، نابرابری، صنعتی شدن بیشتر، ارتباطات بهتر، ایجاد نظم اجتماعی و فرهنگ است.
به طور کلی، توسعه جریانی است که در خود تجدید سازمان و سمت گیری متفاوت کل نظام اقتصادی-اجتماعی را به همراه دارد. توسعه علاوه بر اینکه بهبود میزان تولید و درآمد را دربردارد، شامل دگرگونیهای اساسی در ساخت های نهادی، اجتماعی-اداری همچنین دیدگاه های عمومی مردم است. توسعه در بسیاری از موارد، حتی عادات و رسوم و عقاید مردم را نیز دربرمیگیرد.
توسعه فرایندی مشارکتی است که مردم در آن نقش مؤثری دارند. در جامعه ای که انرژیهای نهفته در محیط به حداکثر مطلوبیت برسد، سطح توسعه یافتگی بالاتر است. جامعه ای پیشرفته است که انرژیهای نهفته محیط خود را مهار کردن، از آن استفاده کند. به همین دلیل توسعه امری سازماندهی شده است ؛ یعنی خود به خودی نیست و باید مدیریت شده، شروط لازم و کافی آن بیان شود و روابط میان عناصر آن را تنظیم و ترسیم کرد.
توسعه فرایندی شدنی و تحقق یافتنی است که مدار و محورآن انسان است و کشف و شکوفا کردن استعدادهای انسان ها هدف مهم آن است.
در فرایند توسعه باید کیفیت زندگی ارتقا پیدا کند. مثلا احساس رضایت فرد از زندگی با همسر و فرزندان و محیط کار، در روستا یا شهر و کشور افزایش یابد. در فرایند توسعه به شادابی روانی و سلامت اجتماعی و سلامت جسمانی توجه می شود. سلامت اجتماعی یعنی انسانها مسیر جامعه را برای تحقق اهدافشان هموار ببینند.
از تعاریف مزبور درباره توسعه، چند چیز روشن شده است:
نخست اینکه توسعه دارای عواملی است که مهم ترین آن ها عبارت اند از: رشد علمی، فرهنگی و سیاسی از راه ریشه کنی جهل و بی سوادی، فقرزدایی و تولید ثروت، پیشرفت صنعتی و ابزار تولید، زدودن نابرابری ها و برقراری عدالت اجتماعی، توزیع عادلانه، کار و کوشش مولد و مفید، همکاری و تعاون و مشارکت عمومی.
دوم اینکه توسعه دارای ابعاد گوناگونی است که می توان آنها را در پنج دسته کلی تقسیم بندی کرد: توسعه اقتصادی، توسعه سیاسی، توسعه فرهنگی، توسعه اجتماعی و توسعه زیست محیطی.
سوم اینکه توسعه علاوه بر چند بعدی بودن، به دست انسان و در نهایت برای انسان صورت می گیرد و اهداف توسعه، بهبود زندگی انسان و ارتقای کیفیت آن با توجه به آرمان ها و ارزش های مورد قبول آنهاست.
و چهارم اینکه توسعه جریانی چند بعدی است که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی، باورهای عامه مردم و نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری ها و ریشه کن کردن فقر مطلق است.
رشد، توسعه و پیشرفت
به رغم اینکه مفاهیمی مانند رشد، توسعه و پیشرفت باهم همسانی ها و هم پوشی هایی دارند، اگر با دقت نظر و به صورت علمی نگریسته شوند، تفاوت های عمیقی در مصادیق هرکدام با دیگری وجود دارد. حتی به گونه ای که در این نوشته خواهد آمد، میان مفهوم توسعه و توسعه پایدار نیز تمایز وجود دارد.
بزرگ ترین تفاوت میان رشد و توسعه آن است که توسعه امری چند بعدی است، در حالی که رشد، بیشتر گویا و متضمن پیشرفت تنها در یک حوزه است. برای مثال وقتی سخن از رشد اقتصادی در میان باشد، منظور آن است که تنها پیشرفت هایی در بعد اقتصادی صورت گرفته است، همین طور رشد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی. اما توسعه همان گونه که متذکر شد، به رشد چند بعدی و هماهنگ در چندین حوزه به ویژه در بخش های اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اجتماع اطلاق می شود. به بیان دیگر وقتی به صورت هماهنگ میان بخش های سیاست، فرهنگ، اجتماع و اقتصاد نوعی توازن به سمت پیشرفت وجود داشته باشد، توسعه نامیده می شود.
توسعه پایدار
توسعه پایدار[۲] مفهومی است فراگیر با بار معنایی بسیار گسترده و همین ویژگی آن باعث شده است که گروه های مختلف اجتماعی با اهداف کاملا متفاوت آن را به کار برند. امروزه تعریف توسعه که تا به حال صرفا جنبه اقتصادی داشت تغییر کرده و به نوعی جامع نگری با ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و زیست محیطی روی آورده است که هدف اصلی آن«توسعه انسانی پایدار» است. تحقق پایداری توسعه در مقیاس ملی و جهانی را باید در اذهان و اندیشه های نیروی انسانی جوامع جست و جو کرد و دستیابی به آن بدون سرمایه گذاری در امر آموزش نیروی انسانی، غیرممکن است. شاید باور این حقیقت که فرایند توسعه پایدار وتحقق همه ابعاد آن، همان تربیت نیروی انسانی است، که ریشه در آموزش دارد، هنوز برای بسیاری از کشورها مشکل باشد(رفیعی و لطفی، ۱۳۸۹).
مفهوم توسعه پایدار مفهومی آرمانی است که در هیچ جای جهان محقق نشده است و متأسفانه هنوز هم به وسیله سازمانهای بین المللی مثل بانک جهانی در زمینه چشم انداز رشد و توسعه مورد استفاده قرار میگیرد و تلاش به منظور تحقق این مهم دغدغه ای جهانی است. از آنجایی که مؤلفه های عدیدهای در این امر تأثیرگذار است، دستیابی به توسعه پایدار نیازمند برنامه ریزی و سیاست گذاریهای درست در هر یک از ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. از آنجا که انسان مهم ترین مؤلفه توسعه پایدار است، آموزش نیروی انسانی در مرکز توجه واقع است، به طوریکه از مهم ترین شاخص های توسعه محسوب میشود. وقتی از توسعه پایدار صحبت می شود، منظور توسعه ای است که به بقای بشر و رفاه کامل و همه جانبه آن می نگرد.
توسعه پایدار با هم زنجیره ها، فرایندهای پویا، منابع انسانی، منابع طبیعی و نظام سخت افزاری جامعه در یک شکل تعاملی است و درصدد ایجاد تعامل بین حال و آینده، انسان و طبیعت و عدالت و رفاه بین و درون نسل هاست.
توسعه پایدار توسعه ای است که نیازهای اکنون جامعه را تأمین میکند بدون اینکه توانایی نسل های آتی را در برآوردن نیازهای خود به مخاطره اندازد. توسع پایدار فرایند تغییر در استفاده از منابع، هدایت سرمایه گذاریها اعم از سرمایه گذاری روی منابع انسانی از طریق آموزش یا سرمایه گذاری برای توسعه تجهیزات و فناوری، سمت گیری توسع فناوری و تغییر نهادی است که با نیازهای حال و آینده سازگار باشد.
عوامل پیشرفت و توسعه پایدار
توسعه پایدار نیازمند برنامه ریزی و سیاست گذاریهای درست در هر یک از ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی است. از آنجا که انسان مهم ترین مؤلفه توسعه پایدار است، آموزش نیروی انسانی در مرکز توجه قرار دارد. به طوریکه از مهم ترین شاخص های توسعه، توسعه انسانی محسوب میشود.
توسعه انسانی[۳]
سرمایه همیشه محور اصلی بخش های توسعه بوده است. اگر چه سال ها تنها سرمایه مادی بود که عامل توسعه به شمار می رفت، با مشخص شدن نقش نیروی انسانی درتوسعه، گون دیگری از سرمایه یعنی سرمایه انسانی نیز به تدریج جای شایسته خود را در تحلیل ها و برنامه ریزی های توسعه یافت. سرمایه به مفهوم سرمایه مادی و سرمایه انسانی از عوامل اصلی توسعه شناخته می شود و بسیج این هردو است که اهداف توسعه را تحقق می بخشد(ساخاروپولس و وودهال، ۱۹۸۵).
با گذشت زمان در ده ۱۹۹۰، مقول توسعه وسعت جدیدی پیدا کرد. توجه به ابعاد انسانی توسعه، موجب شده است سازمان ملل متحد از سال ۱۹۹۰ شیوهی جدیدی را برای اندازه گیری سطح توسعه ارائه دهد که شاخص توسعه انسانی نام دارد. این شاخص به منظور اندازه گیری، توانمندسازی و گسترش دامن انتخاب انسان محاسبه میشود. تحقق توسعه پایدار بیش از هر منبعی به انسان آموزش دیده وابسته است. انسانی که بتواند با تولید علم و دانش به عدالت اجتماعی و اقتصادی کمک کند و موجب بهبود زندگی بشر در حال و آینده و در سطح جهان شود.
توسعه انسانی مستلزم ایجاد محیطی است که مردم را قادر میسازد استعدادهای خود را به صورت کامل بارور کنند. بنابراین میتوان گفت توسع انسانی، گسترش انتخاب انسانهاست و اساس گسترش انتخابها، ایجاد دانایی و توانایی است.
شاخص توسعه انسانی از متغیرهای آموزشی، بهداشتی و اقتصادی تشکیل شده است. اهمیت آموزش به عنوان شاخص مهم در توسعه انسانی موجب شده است میزان باسوادی بزرگسالان (بر اساس دو سوم ارزش کل) و نیز میزان خام ثبت نام تحصیلی در دوره های آموزشی (ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و عالی) بر اساس یک سوم ارزش کل، مورد استفاده قرار گیرد. متغیر دیگر توسعه، امید به زندگی است که سطح سلامت و بهداشت افراد جامعه را نشان میدهد. بسط و گسترش استعدادها و نیز انتخابهای انسانی در گرو عمر طولانی همراه با سلامت است. همواره شاخص درآمد پس از تنزیل در محاسب شاخص توسع انسانی به کار گرفته میشود.
توسع انسانی بر رشد ظرفیت های مادی در کنار پرورش استعدادهای ذهنی تأکید میکند اما، رشد اقتصادی را به عنوان ابزاری در خدمت زندگی بهتر انسانی به کار میگیرد(قلعه بانی، ۱۳۹۲).
توسعه انسانی به مفهوم تغییرات متوالی و پویا در آن دسته از شرایطی است که موجبات زندگی آزاد و رضایت بخش را برای افراد یک منطقه یا کشور فراهم می آورد. برای این نوع زندگی می توان ویژگی هایی چون کیفیت فیزیکی زندگی، دسترسی به مسائل امرار معاش، آزادی انتخاب، توسعه خوداتکایی و پیشرفت اجتماعی و سیاسی را در نظر گرفت.
توسعه انسانی یعنی پیشرفت همگام در ابعاد پنج گانه فوق و حاصل ترکیب عواملی چون سیاست های دولت، ساختار اجتماعی- اقتصادی جامعه، منابع طبیعی منطقه و تاریخچه فرهنگی است.
تأمین سرمایه انسانی، مستلزم انجام فعالیت های آموزشی است. بنابراین انجام هر گونه سرمایه گذاری آموزشی، سرمایه گذاری برای تأمین سرمایه انسانی تلقی می شود. بدون شک سرمایه گذاری های آموزشی، هم سبب ایجاد سرمایه های انسانی میشود و هم شرایط بهبود کیفیت این سرمایه ها را فراهم می آورد. از اینجاست که کشورهای جهان و به ویژه کشور های درحال توسعه مقادیر معتنابهی از بودجه خویش را به سرمایه گذاری در آموزش اختصاص می دهند و نیز به همین دلیل است که وقتی دولت ها اقدام به سرمایه گذاری آموزشی نمی کنند، خود افراد مستقیما اقدام میکنند، زیرا سرمایه گذاری های آموزشی هم از نظر جامعه وهم از نظر فرد بسیار سودآور است (محمدی، ۱۳۹۶).
توسعه فرهنگی[۴]
یکی از ابعاد بسیار مهم توسعه ملی، توسعه و باروری فرهنگی حاکم بر جامعه است، چنان که پیش شرط هرگونه توسعه ای، توسعه فرهنگی است. توسعه بدون دستیابی به فرهنگ خاص آن امکان پذیر نیست. توسعه در هم ابعاد آن به شدت تحت تأثیر باورهای فرهنگی است. از این رو باید فرهنگ را محور همه برنامه های توسعه قرار داد(رفیعی و لطفی، ۱۳۸۹).
توسعه اجتماعی[۵]
در مباحث توسعه، سرمایه، معنای گسترده ای دارد. سرمایه، فقط شامل مال و ثروت و پول و دارایی نمی شود، بلکه توانایی ها، استعدادها، علاقه مندی ها و حتی بینش فردی نیز جزو سرمایه های اوست؛ سرمایه هایی که برای یافتن آنها باید درکی عمیق و بینشی وسیع داشت.
یکی از سرمایه های مهم هر جامعه ای که از مؤلفه های اساسی و مؤثر در توسعه و ثبات آن کشور محسوب می شود، سرمایه اجتماعی است؛ سرمایه ای که زیر بنای توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی یک کشور است. اهمیت این سرمایه، به میزانی است که از آن به عنوان ثروت نامرئی یک کشور یاد می کنند و از رهگذر این سرمایه حیاتی است که انسجام، اعتماد متقابل و حسن اطمینان و همبستگی در جامعه فراهم می شود و هر گونه کاهش در آن، به کاهش مشارکت های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهروندان منجر خواهد شد همچنین رشد آسیب ها و جرایم اجتماعی، بی اعتمادی، یأس و نا امیدی و احساس محرومیت و بسیاری از ناهنجاری ها، نتیجه تقلیل سرمایه اجتماعی است.
توسعه اقتصادی[۶]
توسعه اقتصادی به فرایندی اشاره می کند که هدفش رفاه جامعه از طریق افزایش تولید، استفاده بهینه از منابع طبیعی، بالا بردن سطح اشتغال و درآمد، توزیع عادلانه درآمد، مهیا کردن موقعیت بهتر مصرف کالا و خدمات است (رفیعی و لطفی، ۱۳۸۹).
توسعه سیاسی[۷]
توسعه سیاسی، یعنی تغییر مردم از شکل اطاعت کنندگان صرف، به صورت افرادی که امور سیاسی جامعه برایشان دارای اهمیت است و نسبت به اصل برابری و پذیرش قوانین و حقوق جهانی حساسیت نشان می دهند. عناصر و مؤلفه های اصلی توسعه سیاسی شامل مردم، حکومت و جامعه می شود.
توسعه زیست محیطی[۸]
برای رسیدن به توسعه ای پایدار، یعنی توسعه ای موزون و با حفظ ارزش های زیست محیطفی باید به تحول فرهنگ زیستی جوامع اندیشید تا مردم تشکیل دهنده جوامع، منش خود را با پایداری و پویایی طبیعت تطبیق دهند. توسعه پایدار وقتی تحقق می یابد که اطلاعات زیست محیطی در میان مردم گسترش یابد و مشارکت مردم در حفظ وحراست آن، دو چندان شود. چون بدون حمایت مردمی، جهش به توسعه نیز مشکل آفرین خواهد بود (رفیعی و لطفی، ۱۳۸۹).
از آنجا که بین اقتصاد و محیط زیست ارتباط تنگاتنگ برقرار است، سیاست هایی که هدف آنها نیل به مقصود اجتماعی یا اقتصادی است، محیط زیست را تحت تأثیر قرار میدهند. اگر علل تخریب محیط زیست، ریشه در کارکردهای اقتصادی باشد، بی شک راه حل نیز در همان جاست. حفظ محیط زیست و ذخیره منابع طبیعی به منزله شالوده و اساس تأمین سلامت و رفاه انسانهاست. بدین ترتیب آنجا که کیفیت آب پایین است، بدون تردید به بروز بیماری خواهد انجامید. بنابراین حل مشکلات زیست محیطی با ایجاد تعادل بین توسعه اقتصادی و اجتماعی و محیط زیست میسر خواهد بود (قلعه بانی، ۱۳۹۲).
آموزش و توسعه[۹]
از آنجا که نیروی انسانی یکی از اساسیترین عوامل مؤثر در توسعه هر کشوری است، تجهیز نیروی انسانی به مهارتها و تخصص های روزافزون شغلی و حرفه ای به لحاظ ضرورت اساسی به منظور پیشرفت اقتصادی یکی از مهم ترین راه های رسیدن به اهداف توسعه موردنظر است.
آموزش، فرایندی است که در جریان آن دانش، اطلاعات و میراث فرهنگی و سنن به فرد منتقل می شود. شخص در این فرایند خود را از نظر فکری برای زندگی اجتماعی آماده می کند. به عبارت دیگر محور اصلی آموزش، گسترش و تکامل معرفت، علم، اطلاعات و دانش انسان است. آموزش صرف نظر از اینکه کدام جنبه از توسعه مدنظر است، ریش هم ابعاد توسعه است و موجب ارتقای کیفیت و بهبود مهارت های انسانی و استعدادهای او می شود که این خود سبب توسع انسانی می شود و روند پیشرفت و توسع اقتصادی، سرمایه اجتماعی جامعه را تسریع می کند. به عبارت دیگر آموزش، مانند دیگر انواع سرمایه گذاری در سرمایه انسانی، می تواند به توسعه اقتصادی کمک کند و همانند سرمایه گذاری در سرمایه فیزیکی نظیر حمل ونقل و ارتباطات، نیرو و آبیار ی، درآمد گروه های فقیر را افزایش دهد (ساخاروپولس و وودهال، ۱۹۸۵).
در اوایل دهه ۱۹۶۰، آموزش به عنوان «حق اساسی بشر» شناخته می شد که بیشتر جنبه مصرفی داشت، اما ارزش آموزش به عنوان سرمایه گذاری که می تواند ظرفیت تولید ی آینده را افزایش دهد، به تدریج شناخته شد، به طوری که اکنون وقتی که اولویت ها برای تخصیص منابع تعیین می شود، هردو این اهداف مورد توجه است. درتعیین تعادل میان سرمایه گذاری در «سرمایه انسانی» (به خصوص آموزش و کارآموزی) و سرمایه گذاری در سرمایه فیزیکی و زیربنایی، سیاست گذاری به دو مسئله مهم توجه می کنند:
– آیا آموزش به رشد اقتصادی کمک می کند؟
– در مقایسه با سرمایه گذاری های فیزیکی، کمک آموزش به توسعه اقتصادی چگونه است؟
مطالعات مختلف نشان داده که آموزش به طور مستقیم از طریق اصلاح مهارت ها و ظرفیت های تولید نیروی کار به رشد درآمد ملی کمک می کند(ساخاروپولس و وودهال، ۱۹۸۵).
آموزش از منابع حیاتی توسعه است که به منظور توانمندسازی هر انسانی باید در دسترس او باشد. در زمان ما آموزش به عنوان مؤثرترین ابزار جوامع برای ورود به چالش های آینده مورد توافق قرار گرفته است و اصولا پذیرفته شده است که در پرتو آموزش امروز، دنیای فردا شکل خواهد گرفت. دربار اهمیت آموزش و تربیت، هیچ تردیدی وجود ندارد و مفهوم آموزش به مهم ترین مشخصه جهان امروز تبدیل شده است. امروزه معیار اصلی منزلت کشور ها و اقتدار آنها در عرصه نظام بین الملل میزان بهره مندی از دانش و آموزش است. سایر مؤلفه های توسعه پایدار نظیر صنعت، فناوری و دولت وابسته به توانمندی و ظرفیت علمی کشور است. به هر اندازه کشوری در بعد دانش و اندیشه، قوی و نیرومند باشد، در سایر بخش ها نیز از قدرت و توانایی بیشتری برخوردار خواهد بود. تحقق توسعه پایدار بیش از هر منبعی به انسان آموزش دیده وابسته است انسانی که بتواند با تولید علم و دانش به توسعه عدالت اجتماعی و اقتصادی کمک کند و موجب بهبود زندگی بشر در حال و آینده و در سطح جهان شود.
آموزش یکی از مهم ترین راه های کمک به توسعه اجتماعی شناخته شده است و نه تنها از حقوق اولیه و اصلی انسانی است، بلکه جزء اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی نیز هست و در صورتی که برنامه ریزی آن به شایستگی انجام شود، بازده اقتصادی زیادی به ویژه درکشورهای فقیر خواهد داشت (ساخاروپولس و وودهال، ۱۹۸۵). هموار کردن راه آموزش برای همگان، در واقع هموار کردن مسیر رفاه وموفقیت برای فرد در سطح خرد و برای جامعه در سطح کلان است. موفقیت و رفاه نیز به رشد پایدار و همراه با صلح برای پیشرفت منجر می شود.
در توسعه پایدار نیز، مؤلفه آموزش جایگاه ویژه ای یافته است و در تحلیل ها وپژوهش های سال های اخیر، بسیاری از برنامه ها و راهبردهای توسعه، به خصوص برای قرن بیست ویکم به گونه ای ریشه ای به توفیق درامر آموزش پیوند خورده است. پیشرفت، به گونه ای روزافزون به تولید ذهن های تعلیم یافته در عرصه های پژوهش، نوآوری و نظایر اینها بستگی خواهد داشت. بنابراین آموزش نه فقط در پژوهشکده ها و آزمایشگاه ها که در عرصه های زندگی حضوری فعال د
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.