

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل روضه های فاطمیه
179,700 تومان قیمت اصلی 179,700 تومان بود.119,200 تومانقیمت فعلی 119,200 تومان است.
تعداد فروش: 58
فرمت فایل پاورپوینت
تحولی در ارائهها با فایل پاورپوینت کامل روضه های فاطمیه!
اگر به دنبال یک روش ساده اما حرفهای برای ارائهی مطالب خود هستید، فایل پاورپوینت کامل روضه های فاطمیه بهترین انتخاب شما خواهد بود. فایل پاورپوینت کامل روضه های فاطمیه از پایه بر اساس اصول طراحی مدرن ساخته شده و تضمین میکند که اسلایدهای شما جذاب، منظم و آمادهی استفاده باشند.
فایل پاورپوینت کامل روضه های فاطمیه شامل ۵۹ اسلاید است که با ترکیب بصری زیبا و چیدمانی حرفهای، ارائهی شما را به سطحی بالاتر میبرد.
چرا باید از فایل پاورپوینت کامل روضه های فاطمیه استفاده کنید؟
✔ طراحی حرفهای: هر اسلاید فایل پاورپوینت کامل روضه های فاطمیه با دقت بالا تنظیم شده تا بیشترین تأثیر را روی مخاطبان بگذارد.
✔ صرفهجویی در زمان: نیازی نیست ساعتها وقت خود را برای طراحی پاورپوینت بگذارید، همه چیز آماده است.
✔ استفادهی آسان: بدون نیاز به ویرایشهای پیچیده، کافی است فایل را باز کنید و ارائه دهید.
✔ فایل پاورپوینت کامل روضه های فاطمیه قابل استفاده در هر محیطی: چه در دانشگاه، چه در جلسات کاری، فایل پاورپوینت کامل روضه های فاطمیه حرفهای نیاز شما را کاملاً برآورده خواهد کرد.
متمایز باشید!
دیگر نگران بهمریختگی یا طراحیهای غیرحرفهای نباشید. فایل پاورپوینت کامل روضه های فاطمیه به شما این امکان را میدهد که بدون دغدغه روی محتوای خود تمرکز کنید و ارائهای تأثیرگذار داشته باشید.
همین حالا دریافت کنید و تجربهای متفاوت از ارائههای حرفهای را داشته باشید!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل روضه های فاطمیه :
۱- گفتار دردمندانه و پر محبّت علی(ع) به فاطمه(س)
فاطمه علیها السّلام بعد از رحلت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله، در روز سه شنبه ۳ جمادی الثّانی سال ۱۱ هجری وفات کرد.[۱] این مطلب را علّامه طبرسی از امام صادق علیه السّلام نقل می کند.
و در کتاب روضه الواعظین [ابن فتّال نیشابوری] و غیر آن، روایت شده، فاطمه علیها السّلام به طور شدید بیمار شد، و چهل روز همچنان بیمار بود تا اینکه وفات کرد. هنگامی که احساس کرد که وفاتش نزدیک شده است، امّ ایمن [خدمتگزار مخلص و بسیار والامقام] و اسماء دختر عمیس[۲] را طلبید، و آنها را به سراغ حضرت علی علیه السّلام فرستاد تا او را حاضر کنند.
حضرت علی علیه السّلام با دریافت پیام فاطمه علیها السّلام نزد او آمد، فاطمه علیها السّلام به او گفت: «ای پسر عمو! من احساس می کنم که بزودی از دنیا می روم، و هر لحظه در انتظار ملحق شدن به پدرم هستم، اموری در قلبم هست، تو را به آن امور وصیت می کنم».
علی علیه السّلام فرمود: ای دختر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله آنچه را دوست داری، به من وصیت کن. آنگاه علی علیه السّلام بالای سر فاطمه علیها السّلام نشست، و هر کس را که در خانه بود بیرون کرد.
فاطمه علیها السّلام گفت: ای پسر عمو! هرگز از من دروغ و خیانتی ندیده ای، و از آن روز که با تو معاشرت کرده ام، هیچ گاه ندیده ای که با تو مخالفت کرده باشم.
امیر مؤمنان علیه السّلام در پاسخ فرمود:
«معاذ اللّه انت اعلم باللّه و ابرّ و اتقی و اکرم و اشدّ خوفا من اللّه ان اوبخک بمخالفتی…؛ نه هرگز، پناه به خدا! تو داناتر به خدا هستی، و نیکوکارتر و پاکتر و پرهیزکارتر و بزرگوارتر و ترسناک تر به خدا می باشی از اینکه من تو را به مخالفت با من سرزنش نمایم، جدائی و فراق تو بسیار بر من سخت است، ولی مرگ امری است که ناگزیر باید به آن تن داد، سوگند به خدا مصیبت جانسوز رحلت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله را بر من تازه کردی، وفات و فراق تو برای من بسیار سخت و بزرگ است، انّا للّه و انّا الیه راجعون در مورد مصیبتی که بسیار رنج آور و پردرد و جانسوز است، سوگند به خدا این مصیبتی است که دارای تسلیت نیست، و فاجعه ای است که قابل جبران نیست».
۲- وصیت های حضرت زهرا(س)
آن گاه علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام ساعتی با هم گریستند، و علی علیه السّلام سر فاطمه علیها السّلام را به سینه اش گرفت، سپس فرمود: اکنون وصیت های خود را آنچه می خواهی برای من بگو، که مطابق آن رفتار خواهم کرد، و دستور تو را بر کارهای خودم، مقدّم می دارم.
فاطمه علیها السّلام فرمود: «ای پسر عموی رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله! خداوند بهترین پاداش را از جانب من به تو عنایت فرماید»، آنگاه چنین وصیت کرد:
۱- بعد از من با «امامه» دختر خواهرم زینب ازدواج کن.[۳]
۲- تابوتی (مناسب و پوشاننده بدن) برایم فراهم کن.
۳- هیچ کس از کسانی که در حقّ من ظلم کردند و حقّ مرا غصب نمودند، در تجهیز جنازه ام حاضر نشوند.
۴- هیچ کدام از آنها که به من ظلم کردند و پیروانشان (!) در نماز بر جنازه ام شرکت ننمایند.
۵- جنازه ام را شبانه، هنگامی که دیده های مردم در خواب فرو رفته، به خاک بسپار.
در کتاب مصباح الأنوار، از امام صادق علیه السّلام روایت شده، فرمود:
هنگامی که فاطمه علیها السّلام در ساعات آخر عمر قرار گرفت، به علی علیه السّلام چنین وصیت کرد: هنگامی که از دنیا رفتم:
۱- غسل بدن مرا خودت به عهده بگیر و (به کفن) تجهیز کن.
۲- خودت بر جنازه ام نماز بخوان.
۳- خودت مرا در میان قبر بگذار، و لحد مرا بچین، و بر قبرم خاک بریز و روی قبر را صاف کرده و مساوی با زمین هموار کن.
۴- آنگاه در کنار سرم، مقابل صورتم بنشین و:
«فاکثر من تلاوه القرآن و الدّعاء فانّها ساعه یحتاج المیت الی انس الاحیاء، و انا استودعک اللّه؛ و بسیار قرآن بخوان و دعا کن، چرا که آن ساعت، ساعتی است که میت به مأنوس گرفتن با زندگان، نیاز دارد، و من تو را به خدا می سپارم».
۵- تو را در مورد فرزندانم سفارش می کنم که به آنها خوبی کن.
سپس دخترش امّ کلثوم را به سینه اش چسبانید، و به او فرمود: «هنگامی که این دختر به حدّ بلوغ رسید، اثاثیه خانه، مال او باشد، و خداوند نگهدارش گردد».
هنگامی که حضرت زهرا علیها السّلام از دنیا رفت، امام علی علیه السّلام به تمام وصیتهای حضرت زهرا علیها السّلام عمل کرد.
۳- گریه زهرا (س) برای مظلومیت علی(ع)
هنگامی که علی علیه السّلام به بالین زهرا علیها السّلام آمد، فاطمه علیها السّلام گریه کرد، علی علیه السّلام به او چنین فرمود:
«یا سیدتی ما یبکیک؟؛ ای سرور من، چرا گریه می کنی؟»
فاطمه علیها السّلام در پاسخ گفت:
«ابکی لما تلقی بعدی؛ گریه ام به خاطر مصائبی است که بعد از من با آن ملاقات خواهی کرد»
حضرت علی علیه السّلام به او فرمود:
«لا تبکی فو اللّه انّ ذلک لصغیر عندی فی ذات اللّه؛ گریه نکن، سوگند به خدا این مصائب در راه خدا (به خاطر آنکه برای خداست) در نزدم کوچک و ناچیز است»
۴- لحظه های غمبار شهادت زهرا (س)
امّ سلمی همسر ابو رافع[۴] می گوید: هنگامی که فاطمه علیها السّلام در بستر بیماری و وفات قرار گرفت، من از او پرستاری می کردم. روزی صبح علی علیه السّلام بیرون رفته بود و من در آرام نمودن ناراحتی بیماری او می کوشیدم، به من فرمود: آب برایم فراهم کن تا غسل کنم. آب آماده نمودم.
برخاست و غسل بسیار نیکو انجام داد، سپس لباسهای نو خود را پوشید، آنگاه به من فرمود: بسترم را در وسط اطاق پهن کن، آنگاه رو به قبله خوابید، و فرمود: «من از دنیا می روم، غسل نمودم، و دیگر کسی مرا برهنه نکند»، سپس صورتش را روی دستش نهاد و از دنیا رفت. صلوات خدا بر او باد».
و مطابق روایت دیگر: فاطمه علیها السّلام به اسماء دختر عمیس فرمود:
«اندکی صبر کن و در انتظار من باش، سپس مرا صدا بزن، اگر جواب تو را ندادم، بدان که به پدرم پیوسته ام».
اسماء اندکی صبر کرد، سپس فاطمه علیها السّلام را صدا زد، ولی جوابی نشنید، صدا زد:
«یا بنت محمّد المصطفی، یا بنت اکرم من حملته السّماء، یا بنت خیر من وطأ الحصی، یا بنت من کان من ربّه قاب قوسین او ادنی؛ ای دختر محمّد مصطفی، ای دختر بهترین انسانهائی که آسمان او را (در شب معراج به سوی عالم بالا) حمل کرد، ای دختر برترین کسی که بر روی زمین راه رفت، ای دختر کسی که در شب معراج به جایگاه خاصّ قرب الهی رسید».
ولی باز جواب نشنید. اسماء روپوش را از صورت زهرا علیها السّلام کنار زد، ناگاه دریافت که فاطمه علیها السّلام به لقاء اللّه شتافته است، از شدّت ناراحتی خود را به روی فاطمه علیها السّلام انداخت و او را می بوسید و عرض می کرد: «ای فاطمه! وقتی که به حضور پدرت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله رفتی، سلام مرا به او برسان»، سپس اسماء گریبانش را پاره کرد و سراسیمه از خانه بیرون دوید.
۵- علی و حسن و حسین (ع) در کنار جنازه زهرا (س)
اسماء در بیرون خانه در مسیر راه، حسن و حسین علیه السّلام را ملاقات کرد. آنها پرسیدند: «مادر ما کجاست؟».
اسماء، سخنی نگفت.
آنها وارد خانه شدند، ناگهان دیدند مادرشان رو به قبله دراز کشیده است.
حسین علیه السّلام مادرش را حرکت داد، ناگهان دریافت که مادرش از دنیا رفته است، به برادرش حسن علیه السّلام رو کرد و گفت:
«ای برادرم! خدا در مورد مادرم به تو اجر بدهد» (آجرک اللّه فی الوالده).
حسن علیه السّلام خود را روی مادر افکند، گاهی او را می بوسید، و گاهی می گفت: «ای مادرم! با من سخن بگو، قبل از آنکه روح از بدنم بیرون رود».
حسین علیه السّلام پیش آمد و پاهای مادرش را می بوسید و می گفت:
«مادرم! من پسرت حسین هستم، قبل از آنکه قلبم شکافته شود و بمیرم، با من سخن بگو!
اسماء به حسن و حسین علیه السّلام عرض کرد: «ای پسران رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله! نزد پدرتان بروید و آن حضرت را از وفات مادرتان، با خبر سازید».
حسن و حسین علیهما السّلام از خانه بیرون رفتند در حالی که فریاد می زدند:
«یا محمّداه! یا احمداه! الیوم جدّد لنا موتک اذ ماتت امّنا؛ آه! ای محمّد! ای احمد! صلّی اللّه علیه و آله امروز مصیبت فقدان تو برای ما تجدید شد، چرا که مادرمان از دنیا رفت».
سپس نزد پدرشان علی علیه السّلام که در مسجد بود آمدند، و وفات مادر را به او خبر دادند.
امام علی علیه السّلام آنچنان از این خبر تکان دهنده، ناراحت شد که بی حال به زمین افتاد، آب به صورتش پاشیدند تا اینکه حالش خوب شد، در حالی که می گفت:
«بمن العزاء یا بنت محمّد، کنت بک اتعزّی، ففیم العزاء من بعدک؛ ای دختر محمّد، به چه کسی خود را تسلیت بدهم، تا زنده بودی، مصیبتم را به تو، تسلیت می دادم، اکنون بعد از تو چگونه آرام گیرم».
روایت کننده می گوید: علی علیه السّلام، حسن و حسین علیهم السّلام را با خود برداشت و با هم وارد خانه فاطمه علیها السّلام شدند، دیدند اسماء در بالین زهرا علیها السّلام گریه می کند و می گوید: «ای یتیمان محمّد(ص)! ما بعد از پیامبر(ص)، مصیبت خود را به فاطمه علیها السّلام تسلیت می دادیم، اکنون چه کنیم؟!».
[بودی چراغ خانه ام یا زهرا
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.