خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل نقش خانواده در تربیت کودک از دیدگاه امام خمینی (ره)
خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل نقش خانواده در تربیت کودک از دیدگاه امام خمینی (ره) قیمت اصلی 179,700 تومان بود.قیمت فعلی 119,200 تومان است.
بازگشت به محصولات
خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل بررسی تاثیر اخلاق بر مزاج
خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل بررسی تاثیر اخلاق بر مزاج قیمت اصلی 179,700 تومان بود.قیمت فعلی 119,200 تومان است.
فقط اینقدر👇 دیگه زمان داری با تخفیف بخریش
00روز
00ساعت
39دقیقه
43ثانیه

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل راهکارهای افزایش اعتماد به نفس و کاهش افسردگی در قرآن و حدیث

قیمت اصلی 179,700 تومان بود.قیمت فعلی 119,200 تومان است.

تعداد فروش: 60

فرمت فایل پاورپوینت

1 آیتم فروخته شده در 55 دقیقه
5 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
توضیحات

ارائه‌ی فایل پاورپوینت کامل راهکارهای افزایش اعتماد به نفس و کاهش افسردگی در قرآن و حدیث – تجربه‌ای خاص و متمایز!

پاورپوینتی حرفه‌ای و متفاوت:

فایل فایل پاورپوینت کامل راهکارهای افزایش اعتماد به نفس و کاهش افسردگی در قرآن و حدیث شامل ۱۲۰ اسلاید جذاب و کاملاً استاندارد است که برای چاپ یا ارائه در PowerPoint آماده شده‌اند.

ویژگی‌های برجسته فایل فایل پاورپوینت کامل راهکارهای افزایش اعتماد به نفس و کاهش افسردگی در قرآن و حدیث:

  • طراحی خلاقانه و حرفه‌ای: فایل فایل پاورپوینت کامل راهکارهای افزایش اعتماد به نفس و کاهش افسردگی در قرآن و حدیث به شما این امکان را می‌دهد که مخاطبان خود را با یک طراحی خیره‌کننده جذب کرده و پیام خود را به بهترین شکل انتقال دهید.
  • سادگی در استفاده: اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل راهکارهای افزایش اعتماد به نفس و کاهش افسردگی در قرآن و حدیث به گونه‌ای طراحی شده‌اند که استفاده از آن‌ها بسیار آسان باشد و نیاز به تنظیمات اضافی نداشته باشید.
  • آماده برای ارائه: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل راهکارهای افزایش اعتماد به نفس و کاهش افسردگی در قرآن و حدیث با کیفیت بالا و بدون نیاز به ویرایش، آماده استفاده هستند.

کیفیت تضمین‌شده با دقت بالا:

فایل فایل پاورپوینت کامل راهکارهای افزایش اعتماد به نفس و کاهش افسردگی در قرآن و حدیث با رعایت بالاترین استانداردهای طراحی تولید شده است. بدون نقص یا بهم‌ریختگی، تمامی اسلایدها آماده برای یک ارائه بی‌نقص و حرفه‌ای هستند.

نکته مهم:

هرگونه تفاوت احتمالی در توضیحات ممکن است به دلیل نسخه‌های غیررسمی باشد. نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل راهکارهای افزایش اعتماد به نفس و کاهش افسردگی در قرآن و حدیث با دقت و حرفه‌ای تنظیم شده است.

همین حالا فایل فایل پاورپوینت کامل راهکارهای افزایش اعتماد به نفس و کاهش افسردگی در قرآن و حدیث را دانلود کنید و ارائه‌ای حرفه‌ای و تأثیرگذار داشته باشید!


بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل راهکارهای افزایش اعتماد به نفس و کاهش افسردگی در قرآن و حدیث :

مقدمه

قرآن کریم برای هدایت و دعوت مردم به یگانه پرستی و آموزش ارزش های تازه و روش های جدید تفکّر و زندگی و ارشاد رفتارهای بهنجاری نازل شده است که صلاح فرد و خیر جامعه در آن دیده می شود و نیز راهنمایی بشر به راه های درست تربیت و پرورش نفس که منجر به کمال انسانی شود و متضمن سعادت انسان در دنیا و آخرت است، از آنِ قرآن است.

«این قرآن به راهی هدایت می کند که مستقیم ترین راه هاست و به مؤمنانی که عمل صلح انجام می دهند بشارت می دهد که برای آنها پاداش بزرگی است» (اسراء ۱۷: ۹).

«ای مردم، اندرزی ازسوی پروردگارتان برای شما آمده و درمان آنچه در سینه هاست و هدایت و رحمت برای مومنان» (یونس ۱۰: ۵۷).

«قرآن را نازل می کنیم که شفا و رحمت برای مؤمنان است و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمی افزاید» (اسراء ۱۷: ۸۲).

«…بگو: این برای کسانی که ایمان آورده اند هدایت و درمان است…» (فصلت ۴۱: ۴۴).

«این (قرآن و شریعت آسمانی) وسائل بینایی و مای هدایت و رحمت است برای مردمی که به آن یقین دارند.» (جاثیه ۴۵: ۲۰).

قرآن کریم تأثیر بسزایی در نفوس مسلمانان صدر اسلام برجای گذاشت و شخصیت و اخلاق و رفتار و روش زندگی آنها را به کلی تغییر داد و از آنان افرادی صاحب عقیده تربیت کرد که دارای ارزش های شریف انسانی بودند و جامعه ای متحد و منظم به وجود آورد به طوری که توانستند بزرگ ترین دولت های آن زمان را شکست دهند و در بیشتر سرزمین های جهان پراکنده شوند و به گسترش اسلام بپردازند. این تغییر بنیادی که قرآن در نفوس مسلمانان و مؤمنان از اقوام مختلف به وجود آورد، در میان تمام مکتب های اعتقادی که در قرون مختلف تاریخ ظاهر شدند، نظیر ندارد.

در قرآن نیروی معنوی عظیمی هست که در نفس انسان تأثیری شگرف برجای می گذارد، این نیرو باعث بیداری وجدان و تحریک احساس و شعور و صیقل روح انسان می شود و ادراک و تفکّر را بیدار می کند و بصیرت را جلا می بخشد؛ به همین دلیل است که انسان پس از اینکه در معرض تأثیر قرآن قرار می گیرد، به ناگاه به انسانی بدل می شود که گویا تازه آفریده شده است.

کسانی که تاریخ اسلام را مطالعه و مراحل مختلف دعوت اسلام را از روزهای آغازین دنبال می کنند و کیفیت تغییر شخصیت افرادی را می بینند که در مکتب پیامبر(ص) احکام اسلامی را فرا گرفته اند، می توانند مقدار تأثیر قرآن و دعوت اسلام در نفوس پیروان اکرم(ص) را آشکارا مشاهده کنند.

برخلاف کوشش های فراوانی که جوامع جدید در زمینه های تعلیم و تربیت و ارشاد جوانان به عمل می آورند تا از آنها افرادی شایسته و مفید بسازند؛ اما نتیجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نمی آورد. جرایم و انحراف های روزافزونی که در هم جوامع دیده می شود، دلیل روشنی برشکست روش های تربیتی جدید و عجز آنها در پرورش افرادی شایسته برای خدمت به کشور و جامعه است.

به تازگی کوشش های بسیاری دربار روان درمانی افرادی که دچار اضطراب های شخصیتی و بیماری های روانی هستند، انجام شده است. در این باره روش های مختلفی برای روان درمانی پیشنهاد شده است؛ اما هیچ کدام موفقیت مورد انتظار را درباره ازبین بردن یا پیشگیری از بیماری های روانی کسب نکرده است.

برخی از تحقیقات نشان می دهد میانگین درمان بیمارانی که با روش روانکاوی معالجه می شوند بین ۶۰ % تا ۶۴% در نوسان است که میانگین رضایت بخشی نیست؛ وانگهی، حالِ عده ای از بیماران پس از معالجات، بدتر هم شده است. در تحقیق دیگری روشن شده است که تعداد بیماران درمان یافته در یک گروه مطالعاتی که تحت مداوای روان درمانگران قرار نداشته اند مساوی بوده است با آنهایی که با روان درمانی معالجه شده اند. این تحقیق نشان داده است که حال برخی از بیماران معالجه شده از سوی روان درمانگران، وخیم تر هم شده است (شواین، ۱۹۷۹م: ۸۶۴).

این گونه تحقیقات نشان می دهد میانگین درمان ناشی از روان درمانی هنوز به میزان رضایت بخشی نرسیده است.

افزون براین، پرداختن به درمان بیماری های روانی چندان مهم نیست؛ بلکه مهم تر این است که از بروز آنها پیشگیری شود؛ یا تاحدی از افزایش آنها کاسته شود. به تازگی برخی از محققان به موضوع پیشگیری از رفتارهای انحرافی توجه کرده و کوشیده اند برای رفع مشکلاتی مداخله کنند که در روابط انسانی رخ می دهد و هدفشان پیدا کردن راه حل هایی برای جلوگیری از بروز عوارض رفتارهای انحرافی است. اما این تلاش ها اندک است و در زمینه های بسیار محدودی انجام می شود؛ مانند دخالت پلیس در مشکلات خانوادگی که در برخی از محله های شهرهای بزرگ در جامعه امریکا رخ می دهد (کاشدان، ۱۹۷۷م: ۲۲۱ ۲۲۶). موضوع پیشگیری از رفتارهای انحرافی، یکی از مسائل مهمی است که روان شناسان و جامعه شناسان درگیر آن هستند؛ اگر چه تلاش هایشان در این باره بسیار اندک و محدود است.

از این گذشته، امروزه اختلافات زیادی بین مکاتب مختلف روان درمانی در نوع نگرش آنها به ماهیت انگیزه های اساسی محرک رفتار و ماهیت تهدیدهای اضطراب انگیز و مسبب ایجاد عوارض بیماری های روانی و عقلانی وجود دارد که رسیدن به یک توافق کلی در میان این مکاتب، پیرامون یک نظریه تکامل یافته دربار شخصیت و سازگاری آن و عوامل مسبب ناسازگاری و روش های روان درمانی را مشکل می کند.

دراصل، هر یک از این مکاتب از زاوی معیّن و محدودی به انسان می نگرند؛ بنابراین، نمی توانند با دیدی کلی و همه جانبه به انسان نگاه کنند و همین موضوع موجب ناتوانی این مکاتب در فهم درست و دقیق انسان است، اما به تازگی گرایش جدیدی در میان روان شناسان و درمانگران پدید آمده است که به تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی در شخصیت و طبیعت اجتماعی و نیاز انسان به وابستگی بیشتر توجه می کند.

این گرایش باعث شده است آنها بر اهمیت روابط انسانی در سازگاری/ ناسازگاری شخصیت تأکید بیشتری کنند. شلدون کاشدان[۱] در این باره می گوید:

«گاهی الگوی آینده بر اعتماد مردم به همدیگر که موجب رابط آنان است تأکید می کند و به همین دلیل است که می گوییم گاهی برخی از مفاهیم مانند رابطه مستحکم، تبادل افکار و احساس تعهد، درنهایت جایگزین مفاهیمی همچون «من برتر»، دگماتیسم و نورُزاختلال عقلی می شود. الگوی آینده، گاهی حتی متضمن مفهومی جدیدهمچون مفهوم محبّت است» (همان: ۲۶۶).

این گونه گرایش ها درنهایت، روان شناسان و روان درمانگران را به قبول و بهره مندی از دیدگاه های مذهب یا حداقل نزدیک به مذهب دربار ماهیّت، علل انحراف و روش های درمان انسان می رساند.

همچنین در میان روان شناسان، گرایش هایی پیدا شده است که طرفدار توجه بیشتر به دین برای سلامت روان و درمان بیماری های روانی است. آنها معتقدند، در ایمان به خدا نیروی خارق العاده ای وجود دارد که نوعی قدرت معنوی به انسان متدیّن می بخشد و در تحمّل سختی های زندگی او را کمک می کند و از نگرانی و اضطرابی دور می سازد که بسیاری از مردم در معرض ابتلای آن هستند؛ قرنی که توجه فراوان به زندگی مادی بر آن سیطره دارد و رقابت های شدیدی برای به دست آوردن مادیات، بر مردم حکومت می کند. همین گرایش به مادیات و رقابت در تملک آنها، باعث فشار روحی بر انسان معاصر و سردرگمی او شده و او را در معرض تهاجم اضطراب ها و بیماری های مختلف روانی قرار داده است. یکی از نخستین کسانی که این مسئله را مطرح کرد، «ویلیام جیمز»[۲] فیلسوف و روان شناس امریکایی بود. او می گوید: «ایمان، بدون شک مؤثرترین درمان اضطراب است»؛

«ایمان نیرویی است که باید برای کمک به انسان در زندگی وجود داشته باشد، فقدان ایمان، زنگ خطری است که ناتوانی انسان را دربرابر سختی های زندگی اعلام می دارد».

در جایی دیگر می گوید: «میان ما و خداوند رابطه ناگسستنی وجود دارد، اگر ما خود را تحت اِشراف خداوند متعال درآوریم و تسلیم او شویم، تمام آمال و آرزوهایمان متحقق خواهد شد».

نیز بیان می دارد:

«همان طورکه امواج خروشان و غلتان اقیانوس نمی تواند آرامش ژرفای آن را برهم زند و امنیت آن را پریشان سازد، شایسته است که دگرگونی های سطحی و موقت زندگی، آرامش درونی انسان را که عمیقاً به خداوند ایمان دارد، برهم نزند؛ چراکه انسان متدین واقعی، تسلیم اضطراب نمی شود و توازن شخصیت خویش را حفظ می کند و همواره آماد مقابله با مسائل ناخوشایندی است که احتمالاً روزگار برایش پیش می آورد.» (کارینجی، ۱۹۵۶ م: ۲۸۲، ۲۹۲، ۲۹۸، ۳۰۱)

«کارل یونگ»[۳]، روانکاو می گوید: «در طول سی سال گذشته افراد زیادی از ملت های مختلف جهان متمدن، با من مشورت کردند و من صدها تن از بیماران را معالجه و درمان کرده ام؛ اما از میان بیمارانی که در نیمه دوم عمر خود به سر می برند (یعنی از ۳۵ سالگی به بعد)، حتی یک بیمار را نیز ندیدم که اساساً مشکلش نیاز به گرایش دینی در زندگی نباشد. به جرئت می توانم بگویم که تک تک آنها به این دلیل قربانی بیماری روانی شده بودند که آن چیزی را که ادیان موجود در هر زمانی به پیروان خود می دهند، فاقد بودند و فردفرد آنها تنها وقتی که به دین و دیدگاه های دینی بازگشته بودند به طور کامل درمان شدند» (Jung, 1966: 264).

روانکاو دیگری به نام «ا. ا. بریل»[۴] معتقد است:

«انسان متدین واقعی هرگز دچار بیماری روانی نخواهد شد» (کارینجی، ۱۹۵۶م: ۲۸۶).

«هنری اینگ»[۵]، روان شناس امریکایی در کتاب بازگشت به ایمان نوشته است:

«درنتیجه تجربه طولانی خود در اجرای آزمایش های روانی بر روی کارگران در خصوص انتخاب ها و ارشادهای شغلی به این موضوع پی برده ام که افراد متدین و کسانی که به معابد رفت وآمد می نند، دارای شخصیتی قوی تر و بهتر از بی دینان یا کسانی هستند که هیچ وقت به عبادت خداوند نمی پردازند» (القرضاوی، ۱۹۷۸م: ۳۴۲).

افزون بر روان شناسان و روان کاوان، بسیاری از اندیشمندان معاصر غربی این مسئله را گوشزد می کنند که دراصل، مشکل انسان معاصر، به نیاز وی به دین و ارزش های معنوی برمی گردد؛ برای مثال، مورّخ معروف، «آرنولد جی. توینبی»[۶] می گوید بحرانی که اروپاییان در قرن حاضر دچار آن شده اند، اساساً به فقر معنوی آنها بازمی گردد. او معتقد است که تنها راه درمان این فروپاشیدگی اخلاقی که غرب از آن رنج می برد، بازگشت به دین است (الجندی، ۱۹۷۷م: ۱۹۵).

ایمان، تأثیر بسزایی در نفس انسان دارد؛ چراکه اعتمادبه نفس و قدرت او را بر صبر و تحمّل سختی های زندگی افزایش می دهد و احساس امنیت و آرامش را در نفس او مستقر می سازد و در درونش آسودگی خاطر به وجود می آورد و انسان به این ترتیب، غرق در احساس خوشبختی می شود. حال این سؤال پیش می آید که ایمان چگونه انسان را به این مرحله از آرامش روانی می رساند؟

الف) رابط ایمان و احساس امنیّت

کلی مکاتب روان درمانی دلیل اصلی بروز عوارض بیماری های روانی را اضطراب می دانند؛ ولی برای تعیین عوامل اضطراب برانگیز، اختلاف نظر دارند. این مکاتب، هدف اصلی روان درمانی را رهایی از اضطراب و به وجود آوردن احساس امنیت در نفس انسان می دانند؛ اما برای تحقق این هدف از روش های مختلف درمانی پیروی می کنند؛ ولی همان طورکه پیشتر یادآور شدیم، این روش ها همیشه در درمان کامل بیماری های روانی موفق نبوده اند.

بررسی تاریخ ادیان به ویژه دین اسلام، نشان می دهد که ایمان به خدا، در درمان این گونه بیماری ها و تحقق احساس امنیت و آرامش و پیشگیری از اضطراب و بیماری های روانی ناشی از آن، به طورکامل موفق بوده است. این مسئله شایان توجه است که درمان، به طورمعمول پس از ابتلای شخص به بیماری روانی شروع می شود؛ اما ایمان به خدا اگر از کودکی در نفس انسان استقرار یابد نوعی مصونیت و پیشگیری از آسیب بیماری های روانی است. قرآن، امنیت و آرامشی را که ایمان، در نفس مؤمن ایجاد می کند، چنین توصیف می فرماید:

«آنها کسانی هستند که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید با یاد خدا دل ها آرامش می یابد» (رعد ۱۳: ۲۸).

«هیچ رنج و مصیبتی به شما نرسد مگر به فرمان خدا (و به خیربندگان) و هر که به خدا ایمان آرد خدا دلش را (به مقام عالی رضا و تسلیم) هدایت کند و خدا بر همه ی امور عالم آگاه است» (تغابن ۶۴: ۱۱).

در کتاب الایمان و الحیا چنین آمده است:

«اصولاً آرامش و استقرار و امنیت نفس برای مؤمن متحقق می شود؛ زیرا ایمان راستینش به خداوند، او را نسبت به کمک و حمایت و نظر لطف خداوندی امیدوار می سازد. مؤمن در عبادت و کارهایی که برای رضای خدا انجام می دهد، همواره به خداوند نظر دارد و به همین دلیل احساس می کند که خداوند همواره با اوست و به او کمک می کند. به همین احساس که خدا یاور اوست، ضامن استقرار احساس امنیت و آرامش در نفس وی می باشد» (القرضاوی، ۱۹۷۸م: ۱۱۳ ۱۱۵).

مؤمنی حقیقی که به خدا ایمان دارد، از هیچ چیز در این دنیا نمی هراسد؛ چون می داند تا خدا نخواهد هیچ شرّ و آزاری به او نمی رسد و تا خدا نخواهد هیچ انسان یا قدرتی در دنیا قادر نیست به او ضرری برساند یا خیری را از او دریغ بدارد؛ ازاین رو، مؤمن واقعی، انسانی است که امکان ندارد ترس یا اضطراب بر او چیره شود.

«آری کسی که دربرابر خداوند تسلیم شود و نیکوکار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است، نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین خواهند شد» (بقره ۲: ۱۱۲). «کسانی که گفتند پروردگار ما، الله است؛ سپس استقامت به خرج دادند، نه ترسی برای آنهاست و نه غمی دارند» (احقاف ۴۶: ۱۳).

مؤمن واقعی می داند که روزی اش در دست خداوند است و هموست که ارزاق را بین مردم به اندازه تقسیم می کند؛ بنابراین، از فقر و تنگدستی نمی ترسد. اگر تقدیر خدا بر این باشد که روزی اش کم باشد به خواست خدا راضی است و به همان اندک قناعت می کند و شکر و سپاس خدای را برای نعمت های فراوان دیگرش همچون نعمت زندگی، ایمان، تندرستی و آسودگی خاطر، به جای می آورد. مؤمن واقعی درباره رزق و روزی هرگز ترس را نمی شناسد؛ زیرا عقیده دارد که تنها خداوند متعال، روزی دهنده و صاحب قوّت و قدرت است.

«خداوند روزی دهنده و صاحب قوت و قدرت است» (ذاریات ۵۱: ۵۸)

«روزی شما در آسمان است و آنچه به شما وعده داده می شود» (ذاریات ۵۱: ۲۲).

«هیچ جنبندگانی در زمین نیست؛ مگر اینکه روزی او بر خداست…» (هود ۱۱: ۶).

«خداوند روزی را برای هرکس بخواهد (و شایسته بداند) وسیع و برای هرکس بخواهد (و مستحق بداند) تنگ قرار می دهد…» (رعد ۱۳: ۲۶).

مؤمن واقعی از مرگ نمی هراسد و به آن با دیدی واقع بینانه می نگرد؛ زیرا می داند که هیچ گریزی از آن نیست و هر انسانی دارای اجلی معیّن است و آنگاه که اجلش فرا رسد.

«هرکس مرگ را می چشد. ..» (آل عمران ۳: ۱۸۵).

«هر کجا که باشید مرگ شما را می گیرد؛ اگرچه در برج های محکم باشید» (نساء ۴: ۷۸).

«تو می میری، آنها نیز خواهند مُرد» (زمر ۳۹: ۳۰).

«برای هر قوم و جمعیتی، زمان و سرآمد (معیّنی) است و هنگامی که سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتی از آن تأخیر می کنند و نه بر آن پیشی می گیرند» (اعراف ۷: ۳۴).

«و خدا هرگز اجل هیچ کس را از وقتش که فرا رسد مؤخر نیفکند. ..» (منافقون ۶۳: ۱۱).

«و هیچ انسانی عمر طولانی نمی کند و هیچ کس از عمرش کاسته نمی شود، مگر اینکه در کتاب (علم خداوند) ثبت است…» (فاطر ۳۵: ۱۱).

مؤمن واقعی به خوبی می داند که در این جهان، تنها یک رهگذر است که به سرعت به جهان آخرت منتقل می شود؛ بنابراین، در دنیا کارهای خود را بر این اساس انجام می دهد که یا ایمان به خدا و عبادت و عمل صالح، آماده زندگی آن جهان شود. مؤمن واقعی آن طورکه بیشتر مردم از مرگ می ترسند، از آن نمی هراسد؛ زیرا می داند مرگ، او را به سوی قرب الهی منتقل می کند، آنجا که از رضوان الهی متنعم و به دیدار انبیا و صدیقین، خوشبخت و از نعمت های بهشتی که خداوند وعد آن را داده است، بهره مند می شود.

مؤمن واقعی از مصائب روزگار و حوادث دهر نمی هراسد. او از گرفتار شدن به امراض یا پیش آمدن حوادث ناگوار و وقوع فاجعه باکی ندارد؛ زیرا عقیده دارد حوادث خوب یا بدی که برای مردم رخ می دهد، آزمایشی ازسوی خداوند است تا معلوم شود چه کسانی هنگام شادی و گشایش سپاس می گویند یا به وقت گرفتاری، صبر پیشینه می کنند. مؤمن، هنگام گرفتار شدن به بلا و شرّ، شِکوه و زاری نمی کند؛ راه صبر و بردباری پیش می گیرد و خدا را شکر می کند و از او می خواهد که شرّ و گرفتاری را از او دور سازد.

«…و ما شما را با بدی ها و نیکی ها آزمایش می کنیم و سرانجام به سوی ما بازمی گردید» (انبیاء۲۱: ۳۵).

مؤمن واقعی غم و اندوه خود را آشکار نمی سازد و در خاطرات اندوهناک گذشته زندگی نمی کند و برای چیزهای ازدست رفته افسوس نمی خورد. ازاین رو، برخلاف بسیاری از مردم که اندوه ناشی از غم و درد ایام گذشته را بر دوش می کشند، هیچ گونه احساس اندوه نمی کند؛ چنان که هنگام رسیدن به خیر و خوبی نیز راه فساد و تباهی در پیش نمی گیرد و استکبار و طغیان نمی ورزد؛ بلکه خدا را برای خیری که به اوعطا فرموده است، سپاس می گویند.

«هیچ مصیبتی در زمین و نه در وجود شما روی نمی دهد، مگر اینکه هم آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است و این امر برای خداوند آسان است. این به خاطر آن است که برای آنچه از شما فوت شده تأسف نخورید و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید و خداوند هیچ متکبّر فخرفروشی را دوست ندارد» (حدید ۵: ۲۲ ۲۳).

مؤمن واقعی هیچ گاه دچار اضطراب ناشی از احساس ناخودآگاه گناه نمی شود. این احساس گناه همان چیزی است که بیشترِ بیماران روانی از آن رنج می برند. اضطراب ندشتنِ مؤمن، معلول چند علت است:

۱. مؤمنی که از دوران کودکی براساس تربیت صحیح اسلامی رشد کرده است، به آسانی در معرض فریب قرار نمی گیرد و به ارتکاب معاصی و گناهانی وارد نمی شود که باعث عذاب وجدان و احساس پستی و حقارت نفس و قربانی احساس گناه و سرزنش وجدان شود.

۲. بدیهی است که هر انسانی در معرض ارتکاب اشتباه قرار دارد و مؤمن نیز از این قانون مستثنا نیست؛ اما او هنگام ارتکاب به خطا، در یادآوری گناه و اعتراف به آن تردیدی به خود راه نمی دهد و در پیشگاه خداوند متعال برای خطای خود، استغفار و توبه می کند؛ زیرا می داند خداوند سبحان توبه پذیر و بخشاینده گناهان است.

«کسی که کار بدی انجام دهد یا به خود ستم کند؛ سپس از خداوند طلب آمرزش نماید، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت» (نساء ۴: ۱۱۰).

«من کسانی را که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، سپس هدایت شوند می آمرزم» (طه ۲۰: ۸۲).

«بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید از رحمت خداوند نومید نشوید که خداوند همه گناهان را می آمرزد که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است» (زمر ۳۹: ۵۳).

اعتراف مؤمن به گناه و توبه به درگاه خداوندی، او را از کوشش برای دور نگه داشتن فکر گناه از ذهن، برای رهایی از ناراحتی روانیِ ناشی از گناه بازمی دارد.

توضیح اینکه کوشش برای دور نگه داشتن فکر گناه از ذهن درنهایت، به سرکوب ناخودآگاه آن می انجامد؛ اما باید توجه داشته باشیم که سرکوب فکر گناه باعث نمی شود آن نیروی انفعالی احساس پستی و حقارتی که همراه فکر گناه وجود داشته است نیز ازبین برود؛ بنابراین، نیروی انفعالی مزبور به شکل اضطرابی مبهم و پیچیده در انسان بروز می کند که باعث رنج و ایجاد تشنج روانی در شخص می شود؛ درنتیجه انسان سعی می کند با پناه بردن به عوارض برخی از بیماری های روانی، از شدت آن بکاهد. قسمت اعظم تلاش روانکاو در چنین حالاتی صرف جست وجو درباره این مهارت های دردآور، کهنه و سرکوب شده در ضمیر ناخودآگاه انسان می شود. روانکاو سعی می کند بیمار را به یادآوری مجدد آن کارها و مقابله با آنها وادارد تا به جای اینکه آنها را انکار کرده و با سرکوبشان از رودررویی با آنها فرار کند، نوعی قضاوت عقلانی پیدا کند؛ یعنی یه صدور حکم درباره شان بپردازد. مؤمن با یادآوری گناهان و اعتراف به آنها و استغفار و توبه، سبب جلوگیری از سرکوب ناخودآگاه احساس گناه می شود؛ زیرا این گونه سرکوب کردن باعث ایجاد اضطراب و بروز عوارض بیماری روانی می شود.

از مطالب بالا روشن می شود، مؤمن واقعی از چیزهایی که بیشترِ مردم از آنها می ترسند؛ مانند مرگ، فقر و بیماری و گرفتاری های روزگار، نمی ترسد و ازآنجاکه مصائب روزگار را آزمایشی الهی می داند، معتقدند باید دربرابر مصائب صبر پیشه کند و توانایی های زیادی در تحمل گرفتاری ها داشته باشند. او احساس گناه خود را سرکوب نمی کند؛ بلکه به آن اعتراف می کند و از خداوند آمرزش می طلبد. باتوجه به این مسائل، تعجّبی ندارد که یک مؤمن واقعی همواره امنیت خاطرِ روانی و آرامش قلبی داشته باشد و وجودش از احساسِ رضایت لبریز باشد.

«هرکس عمل صالح کند، درحالی که مؤمن خواه مرد باشد یا زن، به او حیات پاکیزه می بخشیم و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام دادند خواهیم داد» (نحل ۶: ۹۷).

ایمان نداشتن به خدا، زندگی را از مفاهیم عالی و ارزش های شریف انسانی دور می دارد و باعث می شود انسان احساس رسالت خود را در زندگی به عنوان جانشین خدا در زمین ازدست بدهد و بینش روشنی دربار اهداف بزرگ زندگی خود؛ یعنی عبادت خدا و قرب به او و جهاد با نفس برای رسیدن به تکامل انسانی که موجب سعادت دنیا و آخرت اوست نداشته باشد. قرآن حالت تعارض و اضطراب و سرگردانی و خودباختگی را که به انسان بی ایمان دست می دهد، به حالت فردی تشبیه می کند که از سمن فرو افتاده است و پرندگان او را در میان آسمان و زمین می ربایند یا تندباد به مکانی دور پرتابش می کند.

«…و هرکسی شریکی برای خدا قرار دهد، گویی از آسمان سقوط کرده و پرندگان (در وسط هوا) او را می ربایند یا تندباد او را به مکانی دور پرتاب می کند» (حج ۲۲: ۳۱).

قرآن بر حالت خودباختگی و خسارت هایی که کافران از آن رنج می برند، با سوگند تأکید می ورزد.

«قسم به عصر؛ که انسان همه در خسارت و زیان است؛ مگر آنان که به خدا ایمان آورده و نیکوکار شدند و به درستی و راستی و پایداری و در دین یکدیگر را سفارش کرده اند» (والعصر: ۱۰۳).

ایمان به خداوند متعال و پیروی از روشی که در قرآن برای انسان ترسیم شده و تبعیت از سنّت و سیر پیامبر(ص)، تنها راه رهایی انسان از اندوه و اضطراب است (ابن حزم، ۱۹۷۸م: ۱۵ ۱۶)؛ چراکه به امنیت و سعادت انسان منتهی می شود؛ همچنان که نبودِ ایمان و پیروی نکردن از روش الهی، به اندوه و اضطراب و بدبختی منجر می شود.

«(خداوند) فرمود: هر دو (همچنین شیطان) از آن (بهشت) فرود آیید؛ درحالی که دشمن یکدیگر خواهید بود؛ ولی هرگاه هدایت من به سراغ شما آید هر کس از هدایت من پیروی کند نه گمراه می شود و نه در رنج خواهد بود؛ و هر کس از یاد من روی گردان شود زندگی (تنگ و سختی) خواهد داشت؛ و روز قیامت او را نابینا محشور کنیم» (طه۲۰: ۱۲۳ ۱۲۴).

ب) ایمان و احساس وابستگی به گروه

قرآن، مؤمن را تشویق می کند برادران ایمانی خود را دوست بدارد و به آنان نیکویی و مساعدت کند.

«مؤمنان برادر یکدیگرند؛ بنابراین، میان دو برادر خود صلح برقرار سازید و تقوای الهی پیشه کنید تا مشمول رحمت او شوید» (حجرات ۴۹: ۱۰).

«پس وای بر نمازگزاران که در دل از یاد خدا غافل دارند؛ هم آنان که (اگر طاعتی کنند به) ریا و خودنمایی کنند؛ و زکات و احسان را (از فقیران و هر خیر کوچک را حتی قرض را هم از محتاجان) منع کنند» (مأمون ۱۰۷: ۴ ۷).

قرآن مسلمانان را به تعاون و همکاری و ایجاد جامعه ای متحد تشویق می کند؛ جامعه ای که مؤمن، خود را جزئی از بنای رفیع تکامل یافته آن حس کند.

«….و (همواره) در راه نیکی و پرهیزکاری با هم تعاون کنید و (هرگز) در راه گناه و تعدی همکاری ننمایید…» (مائده ۵: ۲).

قرآن با تأکید بر نماز جماعت در روز جمعه که مسلمانان برای آشنا شدن با یکدیگر و نماز عبادت در مساجد اجتماع می کنند، بر ایجاد روحی گروهی در نفس مسلمانان تأکید کرده است.

تأکید قرآن درباره اظهار محبّت مسلمانان به یکدیگر و گردهمایی و ایجاد صفوف ازیک سو باعث رشد عاطفه نوع دوستی در نفس و تقویت آنان به ایثار و رعایت منافع مردم و به طورکلی جامعه می شود و ازسوی دیگر موجبات تضعیف حالت های انفعالی نفرت و کینه توزی و انگیزه های ظلم، تجاوز و تمایل به حبّ ذات و خودخواهی را فراهم می آورد.

شکی نیست که توانایی در دوست داشتن مردم و انجام کار نیک و مفید برای جامعه، سبب تقویت احساس وابستگی به گروه و ازبین رفتن احساس انزوا و تنهایی می شود. احساس وابستگی به گروه و توجه به نقش فعّال خود در جامعه، اهمیّت بسیاری در سلامت روانی فرد دارد. بسیاری از روان درمانگران به اهمیّت روابط انسانی برای تأمین سلامت روانی توجه کرده اند؛ مانند «آلفرد آدلر»[۷] که کوشیده است بیماران روانی خود را راهنمایی کند تا به دیگران توجه کنند و برای تأمین امکانات رفاهی و کمک به نیازمندان بکوشند. او معتقد بود بیماران روانی هرچه در درون جامعه بیشتر و رابطه شان با مردم بهتر باشد، بیماری شان زودتر درمان خواهد شد. آدلر در این باره می گوید:

«…هدف من از تمام این تلاش ها جلب توجه بیماران خود نسبت به دیگران است؛ زیرا وقتی بیمار، درون گروه خویش جای گرفت و با افراد گروه به طور مساوی همکاری و مساعدت کرد؛ درواقع، سلامت خود را بازیافته است. به نظر من مهم ترین موضوعی که دین و مذهب به آن سفارش کرده است، دوست داشتن همسایه و کمک کردن به اوست. فردی که از مساعدت دیگران سر بازمی زند، شایسته است سختی ها و مشکلات بر او فرو بارد. تمام آنچه زندگی از فرد می خواهد این است که کارگری تولیدکننده و دوستدار باشد و در محبت بکوشد» (کارینجی، ۱۹۵۶م: ۲۶۲ ۲۶۴).

آدلر عقیده دارد انسان می تواند با تقویت روابط خود با مردم و به طورکلی با جامع بشری و با کارهای سودمند اجتماعی و اظهار محبت و دوستی، از احساس اضطراب رهایی یابد؛ به عبارت دیگر، اضطراب انسان وقتی پایان می پذیرد که او بتواند وابستگی خود به بشریت را تحقق بخشد (Adler, 1927: 239; May, 1950: 128-130).

وابستگی و دوستی دوطرف فرد و گروه و ارتباط انسانی بین آنها، از عوامل مهمی است که به تشکیل شخصیتی سالم و تحقق امنیت خاطر و آرامش انسان کمکی شایان می کند.

ج) روش قرآن در روان درمانی

برای ایجاد تعدیل یا تغییر شخصیت و رفتار افراد، ضرورت دارد ابتدا تعدیل یا تغییر افکار و گرایش های فکری افراد بررسی شود؛ چراکه رفتار انسان به مقدار زیادی تحت تأثیر افکار و گرایش های خودِ فرد قرار دارد. هدف اساسی روان درمانی، تغییر نوع تفکرات بیماران روانی دربار خودشان و مردم و زندگی و مشکلاتی است که پیشتر از مقابله با آنها عاجز بودند و همین موجب اضطرابشان شده است. بیمار روانی، با تغییر افکاری که در اثر درمان حاصل می کند، دربرابر مشکلات و حل آنها توانا می شود و اغلب پس از درمان درک می کند، مشکلاتی که در گذشته سبب اضطراب و بیماریش می شده اند، به آن انداز ای که او تصوّر می کرد حائز اهمیت نبوده و درواقع دلیل موجهی برای اضطراب شدید برای آنها وجود نداشته است.

یادگیری عملی است که در جریان آن، افکار، گرایش ها، عادت ها و رفتارهای انسان تعدیل می شود و تغییر می یابد. کار روان درمانی در اصل، تصحیح یادگیری های نادرست گذشته است که بیمار در جریان آن با افکاری اشتباه یا اوهامی درباره خود و دیگران و زندگی و مشکلات اضطراب انگیزی مواجه بوده است. بیمار روش های مشخصی از رفتار دفاعی را می آموزد که به واسطه آنها از روبه رو شدن با مشکلات فرار می کرده است؛ که آن روش ها از شدت اضطرابش کم می کند. روان درمانگر می کوشد افکار بیمار را تصحیح کند و او را وادارد که به خود و مردم و مشکلات خویش با دیدی واقع بینانه و درست بنگرد و به جای فرار از مشکلات، با آنها مقابله کند؛ همچنین، به جای ادامه دادن حالت درگیری روانی که ناشی از عجز در حل مشکلات است ، برای حل آنها بکوشد. این تغییر نگرش، نسبت به خود و مردم و زندگی، بیمار را در مقابله با مشکلات و حل آنها توانا می سازد و به این ترتیب، از درگیری روانی و اضطراب، رهایی می بخشد و این موضوع کمابیش باعث نشاط و طراوت بیمار و آغاز فعالیت نوینی در زندگی او می شود؛ به طوری که رضایت روحی، آسودگی خاطر و خوشبختی را احساس می کند.

«…خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتی) را تغییر نمی دهد، مگر آنکه خود آن را تغییر دهند» (رعد۱۳: ۱۱).

قرآن به منظور تغییر افکار و گرایش ها و رفتارهای مردم و هدایت آنها به صلاح و خیر؛ و نجات از گمراهی و جهل و ایجاد افکاری تازه دربار ماهیت و رسالت انسان و ارزش های اخلاقی و الگوهای والای زندگی، نازل شد. قرآن تغییراتی شگرف در مردم ایجاد کرد که در پایه ریزی نظام جدید زندگی شخصی و نظام روابط انسانی در خانواده، یا به طورکلی در جامعه، مؤثر بوده و موقعیت های عظیمی برای تحت تأثیر قرار دادن انسان به دست آورده است. به طور خلاصه می توان گفت، در میان تمام کتب آسمانی که طی تاریخ نازل شده است، قرآن به نحوی مطلوب و بی نظیر موفق شد، تغییراتی بسیار مؤثر در شخصیت مسلمانان و جامعه اسلامی به وجود آورد و در مدتی کوتاه، از مسلمانان، انسانی کامل و متعادل و آرام و مطمئن بسازد تا بتوانند با نیروی خارق العاده این تغییر، دنیا را تکان دهند و مسیر تاریخ را دگرگون سازند. حال این سؤال پیش می آید که قرآن چگونه توانست روان عرب ها را درمان کند و شخصیت آنها را تغییر دهد؟ این همان سؤالی است که می کوشیم به پاسخ آن در ادامه دست یابیم.

۱. ایمان به توحید

تغییر عقیده (از شرک به توحید) درواقع، نخستین چیزی بود که قرآن می خواست آن را در نفوس عرب ها ایجاد کند؛ ازاین رو، هدف آیاتی که در مرحل نخست دعوت اسلامی در مکه نازل شد، تأکید بر عقیده توحیدی بود. روش برتر قرآن در بلاغت که عرب ها ازقبل نظیر آن را ندیده بودند و نیز استدلال های عقلی مقنع آن در عرض موضوعات و احکام و ذکر داستان ها و ضرب المثل ها که برای توضیح و بازشدن مفاهیم و تقریب آنها به اذهان و جلب توجه شنوندگان آورده شده اند؛ و نیز به کار بردن روش های تشویق و تهدید برای ایجاد انگیزه یادگیری و تکرار برخی مفاهیم به منظور تثبیت آنها در روی آوری مردم به دین جدید و ایمانشان به توحید، تأثیر فراوانی داشته است. ایمان به توحید، نخستین گام برای ایجاد تغییرات عظیم در افکار بشر بود؛ زیرا ایمان، نیرویی معنوی در انسان به وجود می آورد که نوع برداشت وی را از مفهوم ذات خود، مردم، زندگی و رسالت و مسئولیتش در آن، معتقد می سازد و قلبش را از محبّت خداوند متعال و رسول اکرم (ص) و مردم اطرافش و به طورکلی بشریت مالامال می سازد و نوعی احساس امنیت و آرامش در او برمی انگیزد.

۲. تقوا

تقوای الهی همراه و پیرو ایمان است و به این معناست که انسان بتواند با دوری از ارتکاب گناهان و التزام به روش الهی در زندگی که قرآن بر ایمان ترسیم فرموده و رسول خدا(ص) بیان کرده است ، خود را از غضب خداوندی حفظ کند؛ بنابراین، انجام اوامر و ترک نواهی الهی همان تقواست.

مفهوم تقوا دربردارنده این معناست که انسان، بر انگیزه ها و انفعال ها و تمایلات و خواسته های خود حاکمیت و تسلط دارد و تنها در حدودی که شرع مقدّس اجازه می دهد به ارضای آنها می پردازد. مفهوم تقوا به معنی سرکوب کردن انگیزه های فطری نیست؛ بلکه تنها به معنای مهار کردن و تسلط یافتن و ارضای آنها در حدود اجازه شرع است. مفهوم تقوا، دربردارنده این مطلب نیز هست که انسان در کارهای خود همواره باید در جست وجوی حق، عدالت، امانت و راستی باشد و با مردم به خوبی رفتار کند و از تجاوز و ستم بپرهیزد. تقوا به این معناست که انسان تمام کارهایی را که به او محوّل شده است به نحو احسن انجام دهد؛ زیرا او در اعمال خود به دلیل کسب رضایت و ثواب الهی همواره به خداوند متعال نظر دارد و این دلیلی است تا انسان برای اینکه کارهای خود را همیشه به نحوی مطلوب انجام دهد، به بهبود ذات و رشد توانایی ها و اطلاعات خود بپردازد. تقوا به این معنا، نیرویی است که انسان را به سوی رفتار بهتر و برتر و رشد و ارتقای نفس راهنمایی می کند و از رفتار زشت و انحرافی و غیرانسانی بازمی دارد و رسیدن به این مرحله، مستلزم جهاد با نفس و سیطره برخواسته ها و تمایلات آن است. بنابراین، انسان باید با نیروی ایمان و تقوا بر نفس خود مسلط شود. تقوا، یکی از عوامل اصلی رشد، تکامل و توازن شخصیت است و انسان را وامی دارد نفس خود را به عالی ترین مراحل کمال انسانی به رشد برساند.

«ای کسانی که ایمان آوردید اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید برای شما وسیله ای برای جدایی حق از باطل قرار می دهد (و روشن بینی خاصی که در پرتو آن حق را از باطل خواهید شناخت) و گناهان شما را می پوشاند و شما را می آمرزد و خداوند فضل و بخشش عظیم دارد» (انفال ۸: ۲۹؛ صابونی، ۱۹۰۰م: ۲/۹۹).

«ای کسانی که ایمان آوردید از خدا بپرهیزید و سخن حق و درست بگویید تا خدا اعمال شما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد و هر کس اطاعت خدا و رسولش کند به رستگاری (و پیروزی) عظیمی نایل شده است» (احزاب ۳۴: ۷۰ ۷۱).

«…و هرکس متّقی و خداترس باشد، خدا (مشکلات) کار او را در (دو عالم) آسان می گرداند» (طلاق ۶۵: ۴).

۳. عبادت

گرچه تغییر افکار، گام نخست و ضروری برای تغییر شخصیت و رفتار فرد است، یادگیری رفتارهای جدید نیز مستلزم ممارست طولانی است؛ یعنی برای تثبیت و استقرار در نفس، نیاز به تمرین دارد. ما تجربه ای را یادآور شدیم که روشن می کند افرادی که کلمات را برای یادگیری بر زبان می آورند و تکرار می کنند، آن را سریع تر از افرادی یاد می گیرند که تنها به شنیدن و دیدن و نمایش کلمات دربرابر خود (مانند فیلم) اکتفا می کنند؛ ولی به زبان نمی آورد. دربار یادگیری مهارت های حرکتی و حرفه ای فنی و شغلی مختلف، اهمیت مشارکت فعال امری بدیهی است؛ زیرا فرد بدون ممارست عملی و تمرین این گونه مهارت ها و حرفه ها نمی تواند آنها را یاد بگیرد. در روان درمانی، برای درمان بیمار کافی نیست تنها به شناخت ماهیت مشکلات و تغییر فکر و بینش خود نسبت به آنها در زندگی دست یابد؛ بلکه، بیمار روانی باید مهارت های جدید در زندگی و پیاده کردن افکار نو را دربار خود و مردم در زمینه های تازه کسب کند. به این ترتیب، می بیند که رفتار جدیدش سبب موفقیت هایی در روابط انسانی وی شده، و تغییراتی روشن در رفتار دیگران دربرابر او پدید آمده است. بیمار می بیند مردم نسبت به او به میزان زیادی اظهار عواطف مثبت، مانند صداقت و محبت و قدردانی می کنند. با ممارست عملی رفتارهای تازه ناشی از افکار جدید در زندگی و نتایج رضایت بخشی که ممارست دربردارد، تغییر زیادی در شخصیت بیمار ایجاد می شود و او را با گام هایی سریع به سوی درمان پیش می برد. قرآن برای پرورش شخصیت مردم و ایجاد تغییر در رفتار آنان، روش کار و ممارست عملی در زمینه افکار و عادات جدید رفتاری به کار گرفته است و در نظر دارد در نفوس آنان تحکیم بخشد. خداوند متعال به همین منظور عبادات مختلفی همچون نماز، روزه، زکات و حج را واجب کرده است. انجام منظم و مرتب این عبادات در اوقاتی معیّن، اطاعت از خداوند و امتثال اوامر الهی را به مؤمن یاد می دهد و باعث می شود او همواره با خضوعی کامل در تمام کارها به خداوند نظر داشته باشد. همچنین، صبر و تحمّل سختی ها و جهاد با نفس و تسلط بر خواسته ها و خواهش ها و اظهار محبت و نیکی به مردم را به او می آموزد و روحی همکاری و همبستگی اجتماعی او را رشد می دهد. اینها همه خصلت های پسندیده ای است که یک شخصیت رشدیافته و متکامل را از دیگران جدا می سازد. شکی نیست که انجام مخلصانه و منظم این عبادت ها سبب می شود مؤمن بتواند چنین خصوصیاتی را تحصیل کند؛ خصوصیاتی که پایه های درست سلامت روانی او را تشکیل می دهد و او را از ابتلای به بیماری روانی حفظ می کند؛ چنانچه توضیحات زیر، روشنگر تأثیر عبادات بر شخصیت مسلمانان است.

الف) نماز

کلمه «نماز» نشان می دهد که رابطه ای بین انسان و پروردگار وجود دارد؛ زیرا انسان در نماز با خضوع و خشوع و جسمی نحیف و ضعیف دربرابر پروردگار و آفریدگار بزرگ قادر و توانا در تمام هستی می ایستد؛ خدایی که بر تمام ذرّات هستی حاکم؛ و مدبّر امور در آسمان ها و زمین است؛ خدایی که مرگ و زندگی در ید قدرت اوست و رزق و روزی را بین مردم تقسیم می کند و قضا و قدر و هر خیر و شرّی که به ما می رسد، به امر او انجام می پذیرد. وقوف خاشعانه و خاصعان انسان هنگام نماز دربرابر خداوند متعال به او نیروی معنوی می بخشد که حسن صفای روحی و آرامش قلبی و امنیت روانی را در او برمی انگیزد؛ چون انسان هنگام نماز البته در صورتی که به طور صحیح و شایسته برگزار شود با تمام اعضای بدن و خواص خود متوجه خدا می شود و از همه اشتغالات و مشکلات دنیا روی برمی گرداند و به هیچ چیز، جز خدا و آیات قرآن که در نماز بر زیان می آورد، فکر نمی کند. همین روی گردانی کامل از مشکلات و هم

  راهنمای خرید:

  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.