

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل تأثیر امام موسی کاظم (ع) بر تمدن اسلامی
179,700 تومان قیمت اصلی 179,700 تومان بود.119,200 تومانقیمت فعلی 119,200 تومان است.
تعداد فروش: 52
فرمت فایل پاورپوینت
تحولی در ارائهها با فایل پاورپوینت کامل تأثیر امام موسی کاظم (ع) بر تمدن اسلامی!
اگر به دنبال یک روش ساده اما حرفهای برای ارائهی مطالب خود هستید، فایل پاورپوینت کامل تأثیر امام موسی کاظم (ع) بر تمدن اسلامی بهترین انتخاب شما خواهد بود. فایل پاورپوینت کامل تأثیر امام موسی کاظم (ع) بر تمدن اسلامی از پایه بر اساس اصول طراحی مدرن ساخته شده و تضمین میکند که اسلایدهای شما جذاب، منظم و آمادهی استفاده باشند.
فایل پاورپوینت کامل تأثیر امام موسی کاظم (ع) بر تمدن اسلامی شامل ۱۲۰ اسلاید است که با ترکیب بصری زیبا و چیدمانی حرفهای، ارائهی شما را به سطحی بالاتر میبرد.
چرا باید از فایل پاورپوینت کامل تأثیر امام موسی کاظم (ع) بر تمدن اسلامی استفاده کنید؟
✔ طراحی حرفهای: هر اسلاید فایل پاورپوینت کامل تأثیر امام موسی کاظم (ع) بر تمدن اسلامی با دقت بالا تنظیم شده تا بیشترین تأثیر را روی مخاطبان بگذارد.
✔ صرفهجویی در زمان: نیازی نیست ساعتها وقت خود را برای طراحی پاورپوینت بگذارید، همه چیز آماده است.
✔ استفادهی آسان: بدون نیاز به ویرایشهای پیچیده، کافی است فایل را باز کنید و ارائه دهید.
✔ فایل پاورپوینت کامل تأثیر امام موسی کاظم (ع) بر تمدن اسلامی قابل استفاده در هر محیطی: چه در دانشگاه، چه در جلسات کاری، فایل پاورپوینت کامل تأثیر امام موسی کاظم (ع) بر تمدن اسلامی حرفهای نیاز شما را کاملاً برآورده خواهد کرد.
متمایز باشید!
دیگر نگران بهمریختگی یا طراحیهای غیرحرفهای نباشید. فایل پاورپوینت کامل تأثیر امام موسی کاظم (ع) بر تمدن اسلامی به شما این امکان را میدهد که بدون دغدغه روی محتوای خود تمرکز کنید و ارائهای تأثیرگذار داشته باشید.
همین حالا دریافت کنید و تجربهای متفاوت از ارائههای حرفهای را داشته باشید!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل تأثیر امام موسی کاظم (ع) بر تمدن اسلامی :
مقدمه
هفتمین امام شیعیان پس از شهادت امام صادق (ع) مسئولیت دشواری را در قبال حفظ اسلام واقعی از گزند خطراتی که آنرا تهدید می کرد داشت. نگرانی هایی همچون، حرکات مزورانه خلفای عباسی و تظاهر آنها به دینداری برای تداوم حکومت و همچنین خطر فرقه گرایان مذهبی که در آن عصر فعالیت های گسترده فرهنگی را آغاز کرده بودند از جمله مهمترین دغدغه ها برای امام موسی کاظم علیه السلام بود. در این دوره انواع و اقسام فرقه های سیاسی و مذهبی و اجتماعی با شدت فوق العاده ای قصد جذب مردم بسوی خود را داشتند و دولت عباسی هم بنا به دلایل سیاسی و برای فراهم نمودن تداوم حکومت خود عمومآ از فعالیت این جریانات حمایت می کرد.
در این زمان اگر اقدامات امام کاظم (ع) در راستای خنثی سازی این تهدیدات و دسیسه ها نبود شرایط بسیار اسفناکی برای احکام و قوانین اسلامی رقم میخورد. این اقدامات، زمینه را برای رشد فرهنگی جامعه اسلامی در مسیر صحیح آن فراهم نمود.
در این پژوهش سعی می شود پس از ارائه مقدماتی در مورد شخصیت امام کاظم علیه السلام به جایگاه علمی و معنوی آن حضرت اشاراتی شده و سپس فعالیت های فرهنگی که ایشان در جهت گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی انجام داده اند مورد بررسی قرار گیرد. فعالیت هایی نظیر تبلیغ دین اسلام، تربیت شاگردان متعهد، هدایت و ارشاد عامه مردم، مبارزه غیر مستقیم با حکومت عباسیان، فعالیت های علمی، شرکت در مناظرات و جلسات مختلف اجتماعی و مذهبی و همچنین مبارزه با فرقه گرایی ها از اهم این فعالیت هاست که به آنها پرداخته میشود.
برنامه ریزیها و اقدامات فرهنگی و اجتماعی و علمی امام کاظم علیه السلام همچنین دارای آثار مشهود و نامشهودی در جامعه آن روزگار و سال های متمادی پس از آن در جوامع اسلامی بوده است که اشاراتی به آنها شده است.
ولادت
امام هفتم شیعیان روز هفتم صفر سال ۱۲۸ ه.ق در قریه ابواء (بین مکه و مدینه) بدنیا آمد. (مفید، ۱۳۷۸، ج دوم، ص ۳۰۱؛ ابن شهر آشوب، ۱۴۱۲ه.ق، ص۳۴۹؛ طبرسی، ۱۳۸۶، ص ۵۱)
پدر بزرگوارشان امام صادق (ع) و مادرش حمیده بود. (ابن شهرآشوب، ۱۴۱۲ه.ق، ج چهارم ص۳۴۹) امام صادق (ع) نام فرزندش را هم نام پیامبر کلیم الله، موسی نام نهاد. کنیه ایشان ابوالحسن یا بنا به قولی ابوابراهیم است. (طبرسی، ۱۳۸۶، ص ۵۱)
آن حضرت چندین لقب دارد که مهمترین آنها کاظم و عبد صالح است. (طبرسی، ۱۳۸۶، ص ۵۱) از دیگر القاب ایشان زین المتهجدین است که مردم مدینه این لقب را داده اند. (اربلی، ۹۳۸ه.ق، ص۳۰)
شخصیت امام کاظم (ع)
برای پی بردن به میزان اثرگذاری اقدامات امام کاظم (ع) در اعتلای فرهنگ و تمدن اسلامی شناخت شخصیت ایشان اهمیت فراوانی دارد چرا که بدون این شناخت قادر به ترسیم ابعاد این تأثیرات نخواهیم بود.صفات ارزشمند و والای انسانی و اخلاق ائمه (ع) در تمامی شئونات زندگی آن بزرگواران مشهود است که میتواند برای ما سرمشق خوبی در طول مسیر زندگیمان باشد.
حضرت موسی بن جعفر (ع)، مظهر انسان کامل است و بر این اساس، صفات خاصی داشت که متمایز از سایر انسان ها بود. علم و تقوا و عبادات بسیار همراه با معرفت عمیق و سجایای اخلاقی فراوان و… از ویژگیهای شخصیتی امام (ع) بود.
امام کاظم (ع) در جهت اخلاق، نمونه اعلی برای انسانیت والا بوده است و پس از آن بزرگوار، امامان هدایت (ع)، در بنیان گذاری خطوط اخلاق و مکارم رفتاری، قدم در جای قدم او گذاردند. (شریف القرشی، ۱۳۶۸، ج ۱، ص ۲۷۳)
شیخ مفید در مورد سجایای اخلاقی ایشان می نویسد: آن حضرت مهربان ترین مردم به خانواده و خویشاوند خود بود. (مفید، ۱۳۷۸، ج ۲، ص ۳۲)
در زمینه عبادت هم بدون شک، بهترین و شیرین ترین لحظات زندگی امام کاظم (ع) لحظاتی بود که با خداوند خلوت میکرد و سر بر آستان او میسایید در پیشگاهش به نماز میایستاد یا به مناجات و دعا مشغول میشد و یا با قرآن انس داشت. (رفیعی و حسینی، ۱۳۷۴، ص ۲۵) زمانی هم که امام کاظم (ع) در زندان هارون الرشید روزگار سپری میکرد آنجا را بهترین مکان برای انجام عبادات طولانی برای خود میدید.
موسی بن جعفر(ع) نه تنها از نظر علمی تمام دانشمندان و رجال علمی آن روز را تحت الشعاع قرار داده بود بلکه از نظر فضائل اخلاقی و صفات برجسته انسانی نیز زبانزد خاص و عام بود. به طوری که تمام دانشمندانی که با زندگی پرافتخار آن حضرت آشنایی دارند در برابر عظمت شخصیت اخلاقی وی سر تعظیم فرود آورده اند. (پیشوایی، ۱۳۷۹، ص ۴۱۶)همچنین از جمله ویژگیهای اخلاقی بارز امام کاظم (ع) که همگان بر وجود آن صفت در ایشان معتقدند بردباری فوق العاده ایشان میباشد. کظم غیظ از ویژگیهای اخلاقی انسان های بسیار وارسته و دارای اخلاق فوق العاده نیکوست.
در مورد این ویژگی اخلاقی علی بن عبدالله وراق از قول ربیع بن عبدالرحمن میگوید: به خدا قسم موسی بن جعفر(ع)، بسیار تیزبین بود و میدانست که چه کسانی بعد از وفات او در امامت او توقف کرده و امام بعد از او را منکر میشوند، پس خشم خود فرو میبرد و ظاهر نمیساخت به ایشان آنچه را که میدانست و از این روی او را کاظم نامیدند. (شیخ صدوق، ۱۳۸۹، ص ۱۷۰) در پایان این قسمت سخنی از علی بن عیسی اربلی مولف کتاب کشف الغمه میآوریم که بصورتی کوتاه و دلکش در کتاب معروفش نوشته است: «مناقب امام کاظم (ع) و فضایل و معجزات ظاهره و دلائل و صفات باهره او شاهد است که او در اعلاء شرف و بر اوج سماء مزیت است که مراکب سیادت رام و ذلیل اوست.» (اربلی، بیتا، ج ۳، ص ۶۵)
شرایط فرهنگی و اجتماعی عصر امام کاظم (ع)
پس از امام صادق (ع) و در دوران امامت امام کاظم (ع) تغییرات عمده ای در سیاست های دولت عباسی دیده میشود، در این دوران شاهد آن هستیم که خلفا سعی در محدود کردن امام (ع) و فعالیت های سیاسی و فرهنگی ایشان دارند که به نوب خود پیامدهایی همچون افزایش کنترل بر آمد و رفت های امام (ع) و محدود شدن جلسات ایشان و تحت فشار قرار گرفتن شیعیان بهمراه داشت.
از سوی دیگر آنها برای مشروعیت بخشیدن به حکومت و اعمال ضد دینی خودشان دست به یک سری کارها در جهت ترویج برخی جریانات فکری و ضد شیعی زدند. آنها همچنین درصدد استفاده از علمای درباری برای توجیه کارهایشان برآمدند و بدین وسیله علاوه بر اینکه تلاش میکردند از دین بعنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند در کنار آن با به خدمت گرفتن این علما موجب تضعیف موقعیت امام کاظم (ع) و احساسات شیعی و حق طلبانه در جامعه شوند چرا که در این حالت دین و احکام و قوانین آن بجای اینکه از طرف امام موسی کاظم (ع) ترویج و تبلیغ شود از سوی این علمای مورد علاقه دولت ترویج میگردید و معلوم بود که آنها هم چه نوع تفسیر و برداشتی از دین به مردم ارائه خواهند داد.
این مفتیها در مقابل پشتیبانیهای بیدریغ حکومت های آنزمان، خواهی نخواهی دست نشانده و حافظ منافع آنها بوده و اگر خلیفه پی میبرد که فقیه و مفتی رسمی، قدمی برخلاف مصالح او برداشته یا باطنا با آنها موافق نیست، به سختی او را مجازات میکرد. (پیشوایی، ۱۳۶۰، ص ۲۹) در اختیار داشتن دین و مذهب در کنار قدرت سیاسی توسط عباسیان تبعات بسیار بدی میتوانست برای جامعه اسلامی داشته باشد چرا که در این صورت دینی که مورد تایید و پسند آنها بود برای مردم و توسط برخی علما متظاهر به دینداری عرضه میشد و این خطر بزرگی بود که اسلام را تهدید میکرد. امام کاظم (ع) در برابر این جریانات ایستاد.
عباسیان با طراحی سیاست سرکوب قیام های شیعی، انزوای امامان و جایگزین علمای درباری به جای آنان، وارد صحنه خاموشی نور خط امامت و دین شدند. حکومت عباسیان که این سیاست را در آخر دوره امامت امام صادق (ع) به کار گرفته بودند، در دوره امامت امام کاظم (ع) به شدیدترین شکل خود به اجرا در آوردند. (صفایی بوشهری، ۱۳۸۰، ص ۲۵۱)
در این دوران عباسیان میکوشیدند حکومت خود را حکومت دینی معرفی و چنان وانمود کنند که سعی خود را برای عمل به تعالیم اسلام و مقتضیات دین به کار میگیرند تا بدین وسیله زعامت خود را بر مردم مشروع جلوه دهند و بر این مطلب تاکید ورزند که این زعامت فقط به خاطر خانواده و سلاله نیست بلکه از جهت رفتار و عمل به احکام و مقررات دین نیز هست. (مکی و سپهری، ۱۳۸۳، ص ۳۰۸)مقطع ۳۵ ساله دوران امامت موسی بن جعفر(ع) یکی از مهمترین مقاطع زندگانی ائمه (ع) است. دو تن از مقتدرترین سلاطین بنی عباس – منصور و هارون – و دو تن از جبارترین آنها- مهدی و هادی – در آن دوران حکومت میکردند. (خامنه ای، ۱۳۸۳، ص ۱۴۵) سال هایی که امام کاظم (ع) در عصر هارون الرشید گذراند از سخت ترین سال های عمر آن حضرت به شمار میرود. هارون امام را به بغداد فرا خواند و به زندان افکند و آن گاه پس از مدتی او را آزاد میکرد و گاهی نیز تظاهر به بزرگداشت او میکرد. (استعلامی، ۱۳۷۸، ص ۲۷۵)
با توجه به جو نامناسبی که بنی عباس بوجود آورده بود امام کاظم (ع) مخصوصا در عصر هارون حیاتی توأم با تقیه داشت و اجازه نمیداد که رازها از خانه و منزل او یا از جلسات خاص درس و بحث او خارج گردد زیرا که میدانست جاسوسان بنی عباس درصدد آن هستند که خبری از او و پیروانش بدست آورند و گرد و خاک و آشوب به پا کنند. (قائمی، ۱۳۷۸، ص ۱۴۶)
هارون الرشید همواره در کمین ایشان بود اما نمیتوانست به آن حضرت آسیبی برساند. شاید او از ترس اینکه مبادا سپاهیانش در صف یاران آن حضرت در آیند از فرستادن آنان برای دستگیری و شهید کردن امام خودداری ورزید. (مدرسی، ۱۳۸۰، ص ۷۰۲)
علاوه بر اقدامات مزورانه بنی عباس در راستای حفظ تاج و تخت و همچنین نیات کینه توزان آنها در رویارویی با اهل بیت (ع) و شیعیان آنها، در این زمان مسئله دیگری هم بشدت فضای جامعه آن روز را متشنج و پرتلاطم ساخته بود.این فضا که غالبا در بوجود آمدنش هم دولت عباسیان و هم عده ای سودجو و در کنار آنها افرادی نادان و ساده لوح نیز دخیل بودند پیدایش مکاتب و فرقه های متعدد دینی و سیاسی بود.
فعال شدن و به تکاپو افتادن جناح ها و گروه های فکری و فرهنگی جامعه و حساس شدن دستگاه خلافت عباسی روی این محور مهم و متمرکز کردن فعالیت های خودروی آن و نیز پیدایش گروه ها و فرقه های جدید در حوزه اسلام همچون اسماعیلیه، همه از عواملی بود که موقعیت و شرایط فرهنگی دوران امامت امام کاظم (ع) را وارد مرحل حساس تر و گسترده تری کرد. (رفیعی و حسینی، ۱۳۷۴، ص ۱۲۱)
جریانات فکری و عقیدتی در این دوران برخی به اوج رسیده و برخی زاده شده و فضای ذهن را از تعارضات، انباشته و حربه ای در دست قدرتمندان و آفتی در هوشیاری اسلامی و سیاسی مردم گشته و میدان را بر علم داران صحن معارف اصیل اسلامی و صاحبان دعوت علوی، تنگ و دشوار ساخته بود. (خامنه ای، ۱۳۸۳، ص ۱۴۵)
در این بین عامل مهمی که جریان های فکری ضد دینی را تشویق میکرد، حمایت های مالی و سیاسی دستگاه خلافت عباسی بود. حکمرانان عباسی برای منزوی کردن امامان و بستن درب خانه آنان بر روی مردم، ناچار بودند برای پاسخگویی به نیازها و مشکلات دینی و اعتقادی مردم، درب خانه های تزویر و ریای فقیهان و عالم نمایان درباری را باز کنند و برای آنان تشکیلات عریض و طویل ویژه ای ترتیب دهند تا بهتر بتوانند از وجود آنها برای اهداف سیاسی خود بهره بگیرند. (رفیعی و حسینی، ۱۳۷۴، ص ۱۲۳)
دامن این خطوط فکری و گاهی هم انحرافی که خلیفه بر آن دامن میزد بسیار وسیع است و از نظر محتوا و موضوع در برگیرنده افکاری در عرص زندگی، تصوف، خط جبر، قضا و قدر و اندیشه خوارج، مرجئه، قدریه و… است. (قائمی، ۱۳۷۸، ص ۱۷۳) همچنین از جمله جریاناتی که در رابطه با حضرت امام موسی کاظم (ع) بوجود آمد، جریان واقفیه است که عده زیادی را از راه حق منحرف کرده و عده ای را به تردید انداخت و سبب شکاف در امامیه گردید. (قرشی، ۱۳۷۶، ص ۵۵۲)
با توجه به شرایطی که اشاره گردید، وضعیت سختی برای امام کاظم (ع) در برابر این نیرنگ بازیها و عوامفریبیها بوجود آمده بود، چرا که ایشان احساس تکلیف میکردند که با ارائه چهره واقعی اسلام جلوی این افکار و اقدامات شوم که دامن وسیعی هم داشت گرفته شود تا مانع از هم پاشیدگی امت اسلامی بشود.
اقدامات فرهنگی امام کاظم (ع)
تمامی امامان شیعه با رهنمودها و تاکیداتی دینی که در کلیه شئونات زندگی انسان ها میتواند راهنمای زندگی باشد، تلاش می کردند انسان و جامعه انسانی را به حد اعلای رشد و کمال برسانند و چون سرچشم علمشان ذات باری تعالی است، پاسخگوی تمامی نیازهای زندگانی افراد طالب هدایت میباشد.
رمز اعتلای فرهنگ و تمدن اسلامی
در این بین نکت حائز اهمیت اینست که بدون پیروی از راه ائمه اطهار(ع) نمیتوان به رشد موردنظر در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی دست یافت. امام موسی کاظم (ع) نیز در مسیر این هدایت همگانی و با توجه به شرایط خاص زمان خود از همان ابتدا شروع به فعالیت های علمی و فرهنگی و تربیتی و نمود تا موجبات رشد و اعتلای فرهنگ و تمدن اسلامی را بوجود آورده و نهایتا موجب سعادت و کمال انسان ها شود.
براستی زندگانی حضرت موسی بن جعفر(ع) در تمام ابعادش از ویژگیهای خاصی برخوردار است: صلابت در راه حق، پایداری و سرسختی در برابر حوادث و راه و روشی روشن که هیچ اثری از انحراف و انعطاف پذیری در آن مشاهده نمیشود. با این حال در عین اعتدال بوده و در فداکاری و برخورد با مسائل و پایبندی به اصول اسلامی با روش پیامبر گرامی (ص) هماهنگ و منسجم بوده است. (شریف القرشی، ۱۳۶۸، ج ۱، ص ۱۷)
امام موسی کاظم (ع) در این راه سختیها و مرارت های زیادی از جمله تهدید، توهین، شکنجه و زندان و… را تحمل نمود و در سایه همین دشواریها بود که دین و فرهنگ اسلامی از گزند آفت ها و بلایای آن دوره حساس به سلامت عبور کرده و همچنان پابرجا ماند.
پس از پایه گذاری محافل و جلسات علمی و مذهبی توسط امام باقر (ع) و امام صادق (ع) اینک امام کاظم (ع) در زمانی حرکت علمی و فرهنگی خود را آغاز نمود که مملکت اسلامی در شرایط سخت و حساسی بسر میبرد که ناشی از سیاست های مزورانه حکام عباسی و تحریف دین توسط آنها و عده ای از فرقه های مختلف مذهبی بود. امام کاظم (ع) رهبری این حرکت فرهنگی و مذهبی را عهده دار شد. در آن دوران فرهنگ و تمدن اسلامی با سرعت خوبی در حال پیشرفت بود و تمدن اسلامی برتریهای فرهنگی خود را بر کل جهان نشان داده بود و در حال تاثیرگذاری بر فرهنگ غرب نیز بود. تاثیری که به هیچ وجه قابل انکار نیست.
گوستاو لوبون در این باره در کتاب معروفش «تمدن اسلام» چنین مینویسد:
«ما این مسئله را به ثبوت خواهیم رساند که تمدن اسلامی بقدری که در مشرق تاثیر بخشیده، در مغرب نیز همان قدر موثر واقع شده و بدین وسیله اروپا داخل در تمدن گردید. آری تاثیر این تمدن در مغرب کمتر از تاثیر آن در مشرق نبوده.» (لوبون، بیتا، ص ۷۰۶)
البته ناگفته نماند که در این دوره آثار فراوانی از کتب یونانی و سریانی هم به زبان عربی ترجمه و موجب گسترش علوم و فرهنگ شد. این نهضت علمی و تحول فرهنگی هرچند در جامعه اسلامی و فرهنگ مسلمانان آثار مثبت و مفیدی بر جای گذاشت لیکن پیامدهای منفی و زیانبار آن نیز فراوان بود، چه آنکه موجب نفوذ افکار بیگانگان، در حوزه اسلام و پدید آمدن گروه ها و جناح های فکری و شبهات و انحرافات در میان مردم مسلمان گشت. (رفیعی و حسینی، ۱۳۷۴، ص ۱۲۲)
امام در آن دوران ویژه و در عصر تلاقی افکار شرق و غرب و در آن دنیای تصادمات فکری و فلسفی چون نوری برای جامعه اسلامی به حساب میآمد. عصری که عصر تهاجم بود و از هر سویی اسلام و تعالیم آن را در محاصره داشتند و میکوشیدند تفوق و برتری مکتب خویش را بر اسلام به اثبات برسانند. (قائمی، ۱۳۷۸، ص ۲۱۳)
تبلیغ دین و بیان احکام و قوانین اسلام
اسلام با عرضه داشتن واقعیت دین براساس منطق و استدلال و دور بودن از هر نوع تحمیل عقیده و راه های نادرست پیروی از گمان و تقلید کورکورانه پیش از هر چیز کشور افکار و عقول مردم را فتح میکند و اعتقاد راسخ مبنی بر اصالت این دین را در آنها پدید میآورد. آن گاه این طرز تفکر، آنها را وادار به فداکاری و از خودگذشتگی در راه پیشبرد اهداف عالیه این آیین خواهد نمود. (قربانی، ۱۳۷۴، ص ۴۵)
یکی از مهمترین اقدامات امام کاظم (ع) که در راستای گسترش فرهنگ دینی در جامعه انجام شد تبلیغ و اشاعه اسلام ناب بود. احکام و قوانینی که از جانب امام کاظم (ع) تبیین میشد از علم امامت وی سرچشمه میگرفت و بنابراین در صورت عرضه این علوم و احکام دینی، جامعه در مسیر هدایت صحیح قرار میگرفت.
اما این مسئله، چیزی نبود که حکومت عباسیان تاب دیدن آن را داشته باشند. بنابراین، از همان ابتدا شروع به سخت گیری و محدود کردن فعالیت های امام کاظم (ع) کردند.
در این دوران مردم نیازمند علوم اهل بیت (ع) بودند، چون هر چقدر از زمان پیامبر(ص) دورتر میشدند، از علوم و معارف اصیل اسلامی بیشتر فاصله میگرفتند چرا که حکومت در دست افراد ناشایست و دنیاطلب بود که آنها هم نمیخواستند مردم آگاهیشان از اسلام واقعی افزایش پیدا کند و در مسیر بیخبر نگاه داشتن توده مردم گام برمیداشتند.
بررسی اوضاع و احوال نشان میداد که هرگونه اقدام حاد و برنامه ای که حکومت منصور از آغاز روی آن حساسیت نشان بدهد صلاح نبوده است. (پیشوایی، ۱۳۷۹، ص ۴۱۵)امام کاظم (ع) با علم به اینکه در شرایط فعلی آن روز امکان رویارویی سیاسی و نظامی با توجه به وضعیت حاکم بر جامعه و عدم وجود یاران مخلص به تعداد کافی و همچنین سیاست های دولت عباسیان در برخورد با مخالفان وجود ندارد، راه مبارزه فرهنگی را در پیش گرفتند که در آن زمان و با توجه به شرایط یقینا بهترین و مطمئن ترین روش در راه اعتلای فرهنگ دینی در جامعه بود. ضمن اینکه امام کاظم (ع) قطعا نگاهی هم به شرایط جامعه داشتند که در هر زمان که امکان فعالیت نظامی وجود داشته باشد از این موقعیت درصدد براندازی نظام طاغوت بهره برداری کنند.
امام موسی بن جعفر(ع) نیز هم زندگی خود را وقف این جهاد مقدس ساخته بود. درس و تعلیم و فقه و حدیث و تقیه و تربیتش در این جهت بود. (خامنه ای، ۱۳۸۳، ص ۱۴۹)اساسیترین رسالت آن حضرت در این مقطع حساس که فرهنگ ناب اسلام از هر سو مورد تهاجم قرار گرفته بود، پیگیری و گسترش نهضت فرهنگی پدر بزرگوارش امام صادق (ع) بود. (رفیعی و حسینی، ۱۳۷۴، ص ۱۲۴)
امام هفتم شارح و مبین اصولی مکتب جعفری بوده و شاگردان مدرسه جعفری در هر موضوعاتی که ابهام و اشکالی داشتند از آن حضرت بصورت کتبی و شفاهی میپرسیدند که اگر مکاتبات آن حضرت را جمع کنیم یک جلد کتاب میشود. در آنها اصول عقاید در توحید، نبوت، عدل، امامت و معاد تعلیم و تشریح میشد. آنچه لازمه تحکیم مبانی اصول عقاید مردم بوده از خود هارون گرفته تا کوچکترین افراد عادی مردم مسلمان با کمال وقار و تواضع پاسخ میداد. (حسینی اصفهانی، ۱۳۴۰، ص ۲۰۳)
امام کاظم (ع) همواره مردم را به شناخت دین و معارف دینی ترغیب مینمودند و از این رهگذر در تلاش بودند که آنها را به سعادت واقعی که در سایه دینداری و اطاعت از فرامین و احکام خداوند است برسانند. آموزش مسائل فقهی و احکام دینی بخش مهمی از فعالیت های امام (ع) در این زمینه بود.
حضرت موسی بن جعفر(ع) افقه اهل زمان بود. (اربلی، بیتا، ص ۳۰) و احادیث و روایات زیادی از ایشان در مورد تعلیم مسائل فقهی و امور متفرقه دینی در کتب تاریخی وجود دارد که به دلیل حجم زیاد این مطالب در اینجا از آوردن آنها خودداری میشود.
مجموعه های بسیار از احکام اسلامی به ایشان منسوب است که در باب حدیث و فقه تدوین شده است و دانشمندان و راویان حدیث همواره با آن افاضات علمی، همدم بودند و احادیث و گفتگوها و فتواهای ایشان را ثبت نمودند. (ادیب، ۱۳۶۸، ص ۲۰۶)
هدایت و ارشاد مردم
در دوران امامت امام کاظم (ع) با اینکه مدت زمان زیادی از عصر زندگانی پیامبر(ص) سپری نشده بود ولی با این وجود بین جامعه و تعالیم الهی دین اسلام فاصل بسیاری ایجاد شده بود.
وجود این فاصله دلایل متعددی داشت که در اینجا فرصت بحث در رابطه با آن موضوع نیست.
احیاء فرامین الهی و دستورات پیامبر خدا(ص) یکی از مسئولیت های بزرگ و مهم ائم معصومین بشمار میرود. (زمانی، ۱۳۷۸، ص ۲۱)یکی از وظایف امام کاظم (ع) در این دوران هدایت جامعه در مسیر درست بود. امام هفتم در این راه از چندین روش که قابلیت اجرا داشت استفاده کردند مانند پاسخ به سوالات و شبهاتی که برای مردم در این زمان ایجاد شده بود و همچنین موعظه ها و خطابه هایی که برای عموم مردم و همچنین خواص آنها در فرصت های مناسب صورت میگرفت و در کنار آن احادیث و ادعیه و اذکار حضرت در این تربیت و ارشاد بسیار موثر بود. ضمنا نباید از اخلاق و رفتار و منش والای حضرت موسی بن جعفر(ع) که بصورت یک نوع هدایت عملی بود غافل شویم چرا که یکی از بهترین راه ها برای هدایت و ارشاد مردم همان رفتار عملی است.
نخستین وظیف امام هدایت مردم است و این رهبری بطرق گوناگون میسر است که در درجه اول از راه علم و معارف و آداب و رسوم عمومی همان محیط عصر است و سپس بطرق سیر آفاق و انفس است که امام باید سیر فکر و اندیشه بشر را به راه کمال ترقی و رشد عقلی بالا برد.
(حسینی اصفهانی، ۱۳۴۰، ص ۱۶۷)ارشاد مردم به راه حق و راهنمایی به راه راست از جمله مهمترین کارهای اصلاحی است که امام کاظم (ع)، توجه خاصی به آن داشته و نقش مهمی را در نجات مردم فریفت دنیا و دلباخته زر و زیور ایفا کرد و به برکت راهنمایی و موعظه آن بزرگوار بود که ایشان از راه گمراهی و ضلالت خود دست برداشتند و از بهترین مومنان گشتند. (شریف القرشی، ۱۳۶۸، ص ۱۸۳)
امام کاظم (ع) عمر خود را صرف ارشاد و هدایت نسل کرد و کوشید از راه حمایت ها، هدایت ها، زیر بازوگیریها و حتی در موارد بسیاری با واسطگیها به درد مردم برسد و مشکلات آنها را به نحوی حل و رفع کند. (قائمی، ۱۳۷۸، ص ۱۳۳)
حضرت موسی بن جعفر(ع) در اهمیت دادن به رسالت الهی و مصون داشتن آن از تباهی و تحریف، جدیت در حفظ و باز داشتن امت از فروپاشی و نابودی، نبرد با ستمگران و تایید و حمایت از آمران به معروف و بازدارندگان از ارتکاب منکر، راه و روش جدش رسول خدا و پدران معصوم خود را از حضرت امیرالمؤمنین (ع) تا حضرت امام صادق (ع) را در پیش گرفت تا حاکمان را از گستراندن دامنه ستم و خودکامگی باز دارد. (حکیم و موسوی، ۱۳۸۵، صص ۲۱و۲۰)
امام (ع) منابع فکر و تشریع را معین فرمود و قرآن و سنت صحیح و قطعی را بعنوان مددکار و منبع و مرکز تغذیه مسائل عقیدتی و تشریعی قرار داد که استنباط از روی آنها صورت میگیرد.
(صالحی، ۱۳۸۸، ص ۸۲)امام کاظم (ع) اهل کناره گیری از مردم و گوشه نشینی نبود، ایشان همانند سایر ائمه هم در امور اجتماعی و روابط با مردم و رسیدگی به مشکلات آنها کوشا بودند و هم در عبادات فردی نمونه یک انسان عابد بودند و این اجتماع خصوصیات متضاد در حد اعلا، خاص خاندان عصمت و طهارت است.
در رهگذر این ارتباطات با مردم، خیلیها پس از شناخت و آشنایی با خصوصیات روحی و اخلاقی امام (ع) شیفته وی شده و از مریدانش میگشتند.در روایات تاریخی نمونه های فراوانی از برخوردهای بزرگوارانه امام کاظم (ع) با افراد مختلف ذکر شده است که در اینجا ما به یک مورد از آن اشاره میکنیم:
حسن بن محمد روایت کرده که در مدینه مردی از اولاد عمر بن خطاب بود که حضرت موسی بن جعفر(ع) را میآزرد و هرگاه آن حضرت را میدید دشنام میداد و به علی(ع) ناسزا میگفت. روزی برخی از یاران آن حضرت عرض کردند اجازه دهید ما این مرد تبهکار بد زبان را بکشیم ولی حضرت به سختی با این کار مخالفت کرد و حال آن مرد را پرسید!
عرض کردند جایی در اطراف مدینه به کشت و زرع مشغول است. حضرت به سراغ او رفت و فرمود چه مبلغ امید داری از این کشت و زرع به تو برسد؟ مرد گفت ۲۰۰ دینار. حضرت کیسه ای درآورد که ۳۰۰ دینار در آن بود و فرمود این را بگیر و کشت و زرع تو نیز به همین حال مال تو باشد و خدا آنچه امید داری از آن عایدت گرداند.
راوی گوید آن مرد برخاست و سر حضرت را بوسید و درخواست نمود از بی ادبی ها و بدزبانی های او در گذرد. بعدها آن مرد در مسجد همین که نگاهش به آن حضرت افتاد گفت: «خدا میداند رسالت خویش را در چه خاندانی قرار دهد». (شیخ مفید، ۱۳۷۸، ج ۲، صص ۳۲۷و۳۲۶)
اینگونه بود که افراد مختلف با مشاهده خصوصیات بارز اخلاقی امام موسی کاظم (ع) مجذوب او شدند و اخبار آن ویژگیهای والای انسانی را در نقاط مختلف سرزمین های اسلامی نقل میشد که تاثیر فراوانی در افزایش تعداد دوستداران اهل بیت (ع) داشت.
برخی با دیدن عبادت های امام، بعضی با مشاهده بردباری و گذشت او همچنین، گروهی از رهگذر برطرف شدن گرفتاریشان بدست امام و همدلی حضرت با آنان جذب او شده بودند.
(قربانی، ۱۳۸۵، ص ۴۷)از دیگر برنامه های امام کاظم (ع) در ادامه مسیر هدایت مردم، دعوت آنها به تعقل بود، چرا که تعقل و تفکر اگر از نوع مثبت آن باشد و اخلاص در این کار وجود داشته باشد نهایتا موجب هدایت به راه راست میباشد و یکی از راه های شناخت جهان هستی و خالق جهان از این طریق میسر میشود.
توصیه به تحقیق و تعقل از جمله اقداماتی بود که ظاهرا برای بنی عباس بدون مزاحمت و دردسر آفرینی به حساب میآمد. ایشان میکوشیدند مردم را لحظه ای به اندیشیدن و تعقل وا دارند و از آن حال و وضعی که داشتند بیرون آورند. زیرا نفس اندیشیدن و تعقل خود موجب گره گشایی و دستیابی به رهیافت هاست. (قائمی، ۱۳۷۸، صص ۲۱۹و۲۱۸)
این تعقل و تفکر رابطه مستقیمی با گسترش فرهنگ و تمدن دارد. مسلما انسانی که اهل تفکر و تعقل است با دید بهتری نسبت به محیط اطراف خود مینگرد و رفتار و کردار او با این تعقل و تفکر سنجیده تر میشود و به جای هوسرانی و مشغول شدن به کارهای باطل به پیشرفت مادی و معنوی در زندگی میاندیشد و نهایتا قوای خود را در این راه به کار میبندد.
احادیث فراوانی از امام موسی کاظم (ع) در ارتباط با موضوعات متنوع، در کتب تاریخی نقل شده است که در آن مباحث متعددی همچون خداشناسی، دعوت به اطاعت از فرامین پروردگار، خصوصیات نیک اخلاقی، ترغیب به انجام کارهای خیر، ترک محرمات و کارهای ناپسند، تعلیم و تربیت، کار و تلاش، ولایت اهل بیت (ع)و… مورد تاکید و سفارش واقع شده است که در صورت تعمق در این گفتارها و عمل به آنها در طول زندگی، میتوان به پیشرفت در عرصه فرهنگ و تمدن و رسیدن به جایگاه مورد انتظار فرهنگ و تمدن اسلامی در سطح جهان امیدوار بود.
از جمله احادیثی که از امام موسی کاظم (ع) نقل شده است، سفارش معروف امام (ع)به هشام بن حکم است که ابن شعبه حرانی آن را در کتاب تحف العقول آورده است. در این سفارش که حدود ۱۸ صفحه است، امام کاظم (ع) با ظرافت خاصی در زمینه های فکری و اعتقادی همچون عقل و تعقل و اندیشیدن و سجایای اخلاقی همچون حیا، فروتنی، فرو بردن خشم و… و رذایل اخلاقی مانند پیروی از شهوات، خودخواهی، دورویی و… نصایح ارزشمندی را به هشام میفرمایند که با تعمق و اندیشیدن در مورد این سخنان میبینیم که واقعا بخشی از عصاره مسائل اعتقادی، عملی، اخلاقی و… در این سخنان گهربار نهفته است.
علاوه بر این احادیث، سخنان کوتاهی هم از امام کاظم (ع) در موضوعات مختلف نقل شده است که به چند مورد از آنها اشاره میشود.
امام کاظم (ع) در مورد رفتار مناسب با سایرین میفرمایند: «احترام بین خویش و برادرت را از میان نبر و اندکی از آن را باقی بگذار، چرا که از میان رفتن احترام در واقع از میان رفتن حیاست». (حرانی، ۱۳۸۲، ص ۷۴۷)
و یا در جای دیگر میفرمایند: «خوش همسایگی خودداری از آزاررسانی نیست بلکه خوش همسایگی صبر بر آزار است.» (حرانی، ۱۳۸۲، ص ۷۴۷)
اگر به این فرهنگ دینی سفارش شده در مورد احترام به دوستان و همسایگان در جامعه اسلامی به درستی عمل شود، قطعا علاوه بر داشتن زندگی شیرین تری که اختلاف و نزاع، کمتر در آن بروز پیدا میکند، جلوی خیلی از هدر رفت انرژیها و زمان ها را نیز میگیرد که به نوب خود میتواند در جای مناسب، موجب پیشرفت های مادی و معنوی گردد.
همچنین میفرمایند که: «یاری رساندن به ناتوان از برترین صدقه هاست». (حرانی، ۱۳۸۲، ص ۷۵۵)
و یا: «سخاوتمند نیک رفتار در حفاظت و حمایت خداست.» (حرانی، ۱۳۸۲، ص ۷۵۳)
عمل به این دو مورد اخلاقی یعنی کمک به افراد ضعیف جامعه و بذل و بخشش علاوه بر افزایش رفاه افراد نیازمند در جامعه و برخورداری آنها از حداقل امکانات و عدم تجمع ثروت در دست معدودی از افراد جامعه، موجب تقویت روحیه همکاری و مساعدت به هم نوع هم در جامعه اسلامی میشود.
همینطور حدیث زیبایی در مورد پیشرفت و رو به تعالی بودن از امام موسی کاظم (ع) نقل شده است که عمل به آن در حوزه گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی میتواند بسیار راهگشا باشد.
حدیث در کتاب کشف الغمه اربلی آمده است که فرموده است: «هر که دو روز او مساوی باشد پس مغبون است.» (اربلی، بیتا، ص ۶۱)
مدنظر داشتن این سخنان در زندگی روزمره میتواند در پیشرفت زندگی، کاربردی باشند.
مبارزه با فرقه ه راهنمای خرید:- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.