خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل شهادت آیت ‏اللّه آقا نوراللّه نجفی اصفهانی
خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل شهادت آیت ‏اللّه آقا نوراللّه نجفی اصفهانی قیمت اصلی 179,700 تومان بود.قیمت فعلی 119,200 تومان است.
بازگشت به محصولات
خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل جریان شناسی برخی ریزش ها در میان خواص
خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل جریان شناسی برخی ریزش ها در میان خواص قیمت اصلی 179,700 تومان بود.قیمت فعلی 119,200 تومان است.
فقط اینقدر👇 دیگه زمان داری با تخفیف بخریش
00روز
01ساعت
19دقیقه
48ثانیه

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل بررسی و تبیین نقش نزول عیسی (ع) در دوران پس از ظهور امام زمان (ع)

قیمت اصلی 179,700 تومان بود.قیمت فعلی 119,200 تومان است.

تعداد فروش: 78

فرمت فایل پاورپوینت

1 آیتم فروخته شده در 55 دقیقه
4 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
توضیحات

با پاورپوینت فایل پاورپوینت کامل بررسی و تبیین نقش نزول عیسی (ع) در دوران پس از ظهور امام زمان (ع)، ارائه‌ای متفاوت و تأثیرگذار بسازید

دنبال یک ارائه سطح بالا هستید؟ فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی و تبیین نقش نزول عیسی (ع) در دوران پس از ظهور امام زمان (ع) شامل ۱۲۰ اسلاید حرفه‌ای و طراحی‌شده با دقت بالا است که شما را در هر جمعی به‌خوبی معرفی خواهد کرد.

دلایل برتری فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی و تبیین نقش نزول عیسی (ع) در دوران پس از ظهور امام زمان (ع):

  • ظاهر حرفه‌ای و چشم‌نواز: طراحی گرافیکی دقیق، با ترکیب رنگ‌ها و چیدمان مدرن برای جلب توجه مخاطبان.
  • کاربری سریع و بدون دردسر: بدون نیاز به ویرایش اضافی؛ تنها کافیست فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی و تبیین نقش نزول عیسی (ع) در دوران پس از ظهور امام زمان (ع) را اجرا و ارائه را آغاز کنید.
  • کیفیت فنی بالا: هر اسلاید با وضوح مناسب و ساختار منظم آماده شده تا در انواع نمایشگرها بدون مشکل دیده شود.

عملکرد بی‌نقص: اسلایدها به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که هیچ مشکلی در نمایش، ساختار یا گرافیک وجود نداشته باشد.

یادآوری: در صورت استفاده از نسخه‌های غیررسمی، ممکن است با مشکلات ظاهری یا کیفی روبرو شوید. نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل بررسی و تبیین نقش نزول عیسی (ع) در دوران پس از ظهور امام زمان (ع) توسط تیم متخصص طراحی شده و ضمانت کیفیت دارد.

همین حالا پاورپوینت فایل پاورپوینت کامل بررسی و تبیین نقش نزول عیسی (ع) در دوران پس از ظهور امام زمان (ع) را دریافت کرده و ارائه‌ای مؤثر و حرفه‌ای داشته باشید.


بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل بررسی و تبیین نقش نزول عیسی (ع) در دوران پس از ظهور امام زمان (ع) :

مقدمه

از جمله پیامبرانی که در فرهنگ قرآنی و روایی ما، مورد توجّه ویژه قرار گرفته و آیات و روایات فراوانی بدان پرداخته، جریان زندگانی عیسی بن مریم(ع) است که از قبل از ولادت او تا ولادت، حوادث بعد از ولادت، دعوت مردم به راه حق، بیان معجزات عیسی(ع) به ویژه شفا دادن کور مادرزاد، انحراف مردم در باره او، توطئه یهود برای کشتن او، تحریفات راه یافت در مسیحیت بعد از عیسی(ع) و موارد دیگری که می توان گفت قرآن تاحدودی به طور تفصیل به زندگانی عیسی(ع) پرداخته است.

کارکرد نزول عیسی(ع) در آخرالزمان از جمله اموری است که مورد توجّه آیات و روایات قرار گرفته و آیات و روایاتی به طور مستقیم یا غیرمستقیم به این مسئله پرداخته اند.

توجّه ادیان توحیدی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) به مسئله نزول عیسی(ع) در آخرالزمان از جایگاه بی بدیل او حکایت دارد به عنوان مثال نزول عیسی(ع) از منظر روایات شیعه وسنی در عصر ظهور، انتظار مسیحیان برای بازگشت دوم مسیح و نیز انتظار یهود مبنی بر ظهور مسیح حاکی از اهمیت مسیح در آخرالزمان است.

از جهت دیگر کارکرد نزول عیسی(ع) کمتر مورد توجّه اندیشمندان و مفسران اسلامی قرار گرفته در حالی که آیات و روایات متعددی در این باره به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به نقش نزول عیسی(ع) اشاره یا تصریح دارند از این روی تحقیق پیش روی درصدد آن است که مسئله مذکور را به صورت مفصل مورد تحقیق و بررسی قرار دهد.

آن چه اهمیت بحث را بیش از پیش می کند، نقش حساس و بسیار مهم مسیح و تأثیرگذاری عمیق او در دنیاست، روشن شدن امر امام زمان(عج) در عصر ظهور برای مسیحیان که بیشترین جمعیت روی زمین را تشکیل می دهند حائز اهمیت است؛ زیرا کشورهای مسیحی نشین از نظر جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و… در عرصه بین الملل از جمله کشورهای تأثیر در دنیا می باشند.

مراد ما از دوران پس از ظهور در این تحقیق، از هنگام ظهور امام زمان(عج) و حتی کمی قبل از آن شروع و شامل زمان ظهور، دعوت، زمان قیام (خروج) امام زمان(عج) و بعد از آن را شامل می شود.

در این تحقیق کوشیده ایم با روش کتابخانه ای به تحلیل و تبیین نقل های قرآنی و روایی پرداخته تا در پرتو آن به نتایج مطلوب برسیم.

ما در این مقاله بحث را در دو گفتار به پیش می بریم:

گفتار اول: کارکرد معرفتی نزول عیسی(ع) که بیشتر حجم مقاله را در بر می گیرد؛

گفتار دوم: نقش عیسی(ع) در یاری امام عصر(عج) می باشد.

گفتار اول: نقش معرفتی نزول عیسی(ع)

از آیات و روایات بر می آید، نزول عیسی(ع) در آخرالزمان نقش مهمی در وضوح امر امام نسبت به اهل کتاب به ویژه مسیحیان دارد. به همین دلیل ما بحث را در دو مقام به پیش می بریم:

۱- نزول عیسی(ع) از منظر آیات؛

۲- نزول عیسی(ع) از منظر روایات.

الف) آیات

۱- سخن سرنوشت ساز مسیح

«إِذْ قالَتِ الْمَلائِکهُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ یبَشِّرُک بِکلِمَهٍ مِنْهُ اسمُهُ الْمسیحُ عیسَی ابْنُ مَرْیمَ وَجیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخرَهِ وَ منَ الْمقَرَّبینَ * وَ یکلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کهْلاً وَ مِنَ الصالِحینَ»(آل عمران: ۴۵ -۴۶)؛

(به یاد آرید) هنگامی که فرشتگان گفتند: ای مریم! در واقع خدا تو را به کلمه ای از جانب خود مژده می دهد، که نامش مسیح، عیسی پسر مریم(ع) است در حالی که در دنیا و آخرت، آبرومند، و از مقرّبان (الهی) است * و در گهواره و میان سالی با مردم سخن خواهد گفت و از شایستگان است.

آن چه از استعمالات لغت کهل به دست می آید: واژه کهل در دو معنای اصلی به کار گرفته شده یکی به معنای قوت حاصل از اجتماع و رفعت، چنان چه ابن فارس به سوی این قول میل پیدا کرده، از همین باب است اطلاق کاهل بر کوهان شتر و مابین دو کتف انسان، نیز و قتی گیاه به اوج رشد خود می رسد عرب می گوید: اکتهلَ النبتُ اکتهالًا هم چنین کهْل و کهَیل و کاهل بر پدر (و بزرگ) یک قبیله اطلاق می گردد (ابن درید، ۱۹۸۸ق: ج ۲، ۹۸۲)، هم چنین کاهل بر فردی که تکیه گاه یک قبیله در حوادث و امور مهم است اطلاق می گردد(ابن اثیر، ۱۳۶۷ش: ج ۴، ۲۱۴). دیگری به معنای سفیدی پدیدار در سیاهی مثل سفیدی که در موی سر انسان پیدا می شود یا گوساله ای که پیشانی اش سفید باشد می گویند: نعجه مُکتَهِلَه(فراهیدی، ۱۴۰۹ق: ج ۳، ۳۷۸).

برخی از لغویون سنّ خاصی را برای سن کهولت معرفی کرده اند؛ بین ۳۰ تا۵۰ سالگی(حمیری، ۱۴۲۰ق: ج۹، ۵۹۱۷)، برخی دیگر ۳۴تا ۵۱ را سن کهولت معرفی می کنند(فیروزآبادی، ۱۴۲۹ ق: ج ۳، ۶۱۲).

به نظر می رسد معنای اصلی کهل، رسیدن به نهایت قوت بدنی و بلوغ فکری است (مصطفوی، ۱۳۶۸ش: ج ۱۰، ۱۴۰) زمانی که کم کم موی سفید در سر پیدا می شود. انسان ها در این سن با توجّه به تجاربی که از دوران کودکی تا جوانی کسب کرده اند کاملاً حساب شده و از روی پختگی فکر، صحبت و عمل می نمایند. اگرچه یک معیار و سن مشخصی و ثابتی را برای همه نمی توان تعیین نمود ولی عموم انسان ها در سنین ما بین جوانی و پیری این حالت را در خود احساس می کنند که حدوداً بین ۳۵ تا ۵۰ سالگی است و به تدریج بعد از آن قوای انسان رو به تحلیل و کاستی می گذارد، در زبان فارسی از این سنّ به بزرگسالی یا میانسالی تعبیر می کنند که یکی از مراحل مهم رشد یک انسان محسوب می شود و از نظر روانی و بدنی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

از قرآن کریم برمی آید که سن کهولت غیر از سن جوانی و غیر از سن پیری است از منظر قرآن کریم نهایت قوت بدنی و فکری انسان در سن ۴۰ سالگی است و نوع انبیاء نیز در این سنین به نبوت مبعوث می شدند هم چنان که پیامبر عظیم الشأن اسلام در این سن به نبوت رسید.

با توجّه به مطالب فوق، به آیه محل بحث برمی گردیم در این آیه ابتدا سخن از امر اعجازآمیز یعنی سخن گفتن نوزاد، آن هم نوزادی که در گهواره است و تازه متولد شده آن هم نه به صورت اتفاقی بلکه با عنایت و توجّه سخن می گوید و سخن از نبوت و کتاب است که به هیچ وجه چنین سخنانی به ذهن کودک هم خطور نمی کند تا چه رسد به سخن گفتن. کودک در گهواره طوری صحبت می کند که گویا یک مرد میان سال و در اوج پختگی است، بدون شک تحقق چنین حادثه ای معجزه است و یکی از اسرار قرار گرفتن کلمه کهل در این آیه تأکید بر اعجازی بودن این حادثه است یعنی حضرت عیسی(ع) در گهواره سخن می گوید هم چنان که در دوران میانسالی سخن می گوید. اکثر مفسران این معنا را برگزیده اند(طبری، ۱۴۱۲ق: ج ۳، ۱۸۸؛ طبرسی، ۱۳۷۲ق: ج ۲، ۷۴۹).

قرائن نشانگر آن است که تکیه بر کلمه کهل صرفاً اشاره به اعجازآمیز بودن تکلّم کودک در گهواره نیست بلکه اشاره به حادثه اعجازآمیز دیگر است که در آخرالزمان در هنگام ظهور امام زمان(عج) و نزول عیسی(ع) صورت می پذیرد هم چنان که بسیاری از مفسران شیعه و سنی این احتمال را مطرح و ردّ نکرده اند(طبری، ۱۴۱۲ق: ج ۳، ۱۸۸؛ طبرسی، ۱۳۷۲ق: ج ۲، ۷۴۹) حتی برخی از آنها آیه مذکور را پیشگویی قرآن از آینده دانسته اند(مکارم شیرازی، ۱۳۷۹ ش: ج ۲، ۵۵۰).

اما برخی از مفسرین انحصاراً احتمال دوم را از آیه برداشت نموده و تفسیر دیگری برای آیه ذکر نمی کنند(آلوسی، ۱۴۱۵ق: ج ۲، ۱۵۷) بلکه برخی بالاتر از آن می گویند:

تکیه اصلی آیه بر سخن گفتن در حال کهولت است و سخن گفتن در گهواره مقدمه برای سخن گفتن در حال کهولت سنّ است (صادقی تهرانی، ۱۳۶۵ش: ج ۵، ۱۴۲).

طبق این معنا عیسی(ع) در دو مقطع بسیار حساس سخن بسیار مهمی را بر زبان می آورد یکی در هنگامی است که به مادرش تهمت ناروا زده اند و آبروی مریم قدّیس در خطر است و در عین حال از سوی خدا به نبوت مبعوث گشته و مأمور به ابلاغ آن می گردد و دیگری در هنگامی است که امام زمان(عج) ظهور نموده و مردم دنیا را به اسلام و نصرت خویش در برابر مستکبران دعوت می نماید در این هنگام سخن عیسی(ع) بسیار مهم و سرنوشت ساز خواهد بود.

شواهد مؤید این برداشت

۱- اگر سن کهولت را براساس کتب لغت و سایر قرائن بعد از ۳۵ سالگی قرار دهیم، طبق برخی روایات ما عیسی(ع) قبل از سن کهولت به آسمان رفته و یا به تعبیر مسیحیان کشته شده این در حالی است که در قرآن از سخن گفتن اعجازگونه عیسی(ع) در همین دنیا به میان آمده بنابراین از نظر قرآن، زمانی عیسی(ع) در این سن و در این دنیا سخن خواهند گفت و تاکنون این وعده تحقق پیدا نکرده و براساس روایات (چنان چه در همین مقاله خواهد آمد)، نزول عیسی(ع) در زمان ظهور خواهد بود.

۲- قید «کهلا» در آیه صرفاً برای نشان دادن وجه اعجاز سخن گفتن نوزاد نیست؛ زیرا خود سخن گفتن نوزاد در گهواره به تنهایی برای اعجازی بودن آن کافی است؛ به همین دلیل وقتی حضرت مریم(ع) در قبال اعتراض یهودیان، آنان را به کودک در گهواره ارجاع می دهد آنها در پاسخ می گویند: «چگونه با کودکی که در گهواره است سخن بگوییم»(مریم: ۲۷ -۳۰). یعنی همه می دانستند که هیچ گاه عادتا کودک درون گهواره صحبت نمی کند، در همین فضا حضرت عیسی(ع) به سخن در می آید و معجزه گونه همانند بزرگسالان صحبت می نماید اگرچه ما نیز انکار نمی کنیم که آمدن قید «کهلا» علاوه بر پیشگویی کارکرد دیگری هم چون تأکید بر اعجازی بودن سخن گفتن کودک نیز دارد و این نکته از وجوه فصاحت و بلاغت قرآن است.

۳- عطف به واو در جایی است که دو چیز در یک حکم مشترک باشند (تفتازانی، ۱۴۱۱ق: ۱۴۵). عطف به واو علاوه بر اشتراک دلالت بر تعدد واقعه و مغایرت معطوف و معطوف علیه است نه اتحاد همه جانبه؛ زیرا اگر این دو جریان یکی بود نباید عطف می کرد بلکه باید طور دیگری تعبیر می نمود؛ مثلاً می گفت: «وَ یکلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ کهْلا» بنابراین که کهلا مفعول مطلق نوعی باشد أی کتکلیمه کهلا یا حال باشد أی حال کونه کالکهل و یا می گفت «وَ یکلِّمُ النَّاسَ فی الْمهْدِ ککهلٍ». این در حالی است که از آیه تعدد دو واقعه به ذهن خطور می کند نه اتحاد آن دو.

اما وجه اشتراک این دو اعجازی بودن هردو است. اعجازی بودن سخن گفتن کودک تازه متولد شده روشن است اما سخن گفتن شخصی در حال میانسالی اگرچه امری عادی است اما از سوی کسی که حدود دو هزار سال یا بیشتر از سن او می گذرد بنابر این که او نمرده و هنوز زنده است و یا از سوی کسی که پس از مرگ زنده می شود امری غیرعادی است.

۴- در آیه قبل از این آیه، سخن از وجاهت عیسی(ع) در دنیا و آخرت است، معنای وجاهت در آخرت روشن است؛ زیرا به جهت دارا بودن مقام رفیع نبوت، در آخرت دارای جایگاه بلندی است و همین امر سبب وجاهت اوست اما وجاهت اودر دنیا، وجاهت در بین مردم است؛ زیرا عیسی(ع) چه در دنیا وچه در آخرت نزد خداوند وجاهت دارد و نیاز به بیان ندارد پس وقتی خداوند خبر از وجاهت او می دهد مطلب چیز دیگری است و همان طور که می دانیم او تاکنون در دنیا و در بین تمام مردم دنیا یا اغلب آنها از چنین وجاهتی برخوردار نبوده چون در زمان ادعای نبوت او عده ای اندک به او گرایش پیدا کردند و در اقلیت به سر می برده و نبوتش مورد قبول همگان واقع نگشت و به همین دلیل توسط دشمنان یهودی اش به زعم مسیحیان کشته شد، بر این اساس زمانی فرا میرسد که حضرت عیسی(ع) در همین دنیا و در پیش چشمان جهانیان اعم از یهودیان و مسیحیان و مسلمانان وجاهت پیدا می نماید و آن در عصر ظهور و در هنگام نزولش و اقتدای او به حضرت مهدی(عج) صورت می پذیرد در این هنگام حضرت عیسی(ع) حلقه وصل ادیان توحیدی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) به یکدیگر خواهد بود و همین کار او سبب وجاهت او در این دنیا و وجاهت بیش از پیش او در آخرت خواهد شد.

جالب این که در بین انبیاء فقط عیسی(ع) به چنین وجاهتی می رسد به همین دلیل قرآن درباره حضرت موسی(ع) فقط وجاهت در نزد خدا را مطرح می نماید نه وجاهت در دنیا و بین مردم.

۵- این که خداوند به سخن گفتن در حال کهولت سن تکیه کرده این امر نشان از سخنان فوق العاده مهم عیسی(ع) آن هم در شرایط بسیار حساس است نه سخنان عادی که عیسی(ع) در طول دوران نبوت خویش داشته و با مردم سخن می گفته و آنان را هدایت می نموده. چه بسا منظور از سخنان مهم عیسی(ع)، شهادت به حقانیت اسلام و امام مهدی(عج)، دعوت مردم به سوی امام، ابطال تحریفات راه یافته در مسیحیت مثل تثلیث، تجسید، تشبیه و برخی از تحریفات دیگر باشد. نیز سخنش با یهودیان مبنی بر حقانیت خویش در زمان نبوتش و این که آنها درباره او مرتکب خطای بزگی شدند.

۶- سیاق آیه که در مقام مدح عیسی(ع) است، اقتضا دارد وقتی سخن گفتن در حال نوزادی اعجازآمیز است، سخن گفتن در حال کهولت نیز اعجازآمیز و بسیار مهم باشد و در غیر این صورت مدح عیسی(ع) و ویژگی انحصاری او نخواهد بود؛ زیرا همه انسان ها در در سن کهولت و قبل از آن سخن می گویند.

۷- در روایات متعددی از شیعه و سنی نقل شده که حضرت عیسی(ع) در عصر ظهور نزول و پشت سر امام زمان(عج) نماز می خواند، در سپاه ایشان حضور دارد و به یاری او می شتابد، این مطلب یک نشانه خارق العاده و روشن برای مسیحیان است که بیشترین جمعیت روی زمین را تششکیل می دهند و همین حادثه خارق العاده، امر امام زمان(عج) را برای بسیاری از مسیحیان و چه بسا یهودیان روشن می سازد.

۸- جایگاه مسحیت در بین ادیان به گونه است که اولاً: در بین ادیان موجود، بیشترین جمعیت را تشکیل می دهند ثانیاً: جغرافیای مسیحیت و اهمیت کشورهای مسیحی نشین و تأثیرگذاری آنان در عرصه بین الملل غیرقابل انکار است، و از سوی سوم در حال حاضر بیشتر مستکبران عالم در کشورهای مسیحی ساکن اند؛ بنابراین اگر شخصیت مورد قبول آنها که منتظر بازگشت او نیز هستند، نازل شود و مردم را به سوی منجی آخرالزمان دعوت نماید، حجت را برای آنها تمام و با ایمان آوردن آنان یا جمعیت قابل توجهی از آنان، بسیاری از مشکلات فراروی امام زمان(عج) حل خواهد شد.

۹- نزول عیسی(ع) از منظر روایات شیعه و سنی در عصر ظهور، انتظار مسیحیان برای بازگشت دوم مسیح و نیز انتظار یهود مبنی بر ظهور مسیح حاکی از اهمیت و جایگاه بی بدیل مسیح در آخرالزمان است.

۲- ایمان اهل کتاب به عیسی(ع)

در قرآن کریم آمده است:

«وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکتابِ إِلاَّ لَیؤْمِنَنَّ بِهِ قبْلَ مَوْتِهِ وَ یوْمَ الْقِیامَهِ یکونُ علَیهِم شَهیداً» (نساء: ۱۵۹)؛

و (کسی) از اهل کتاب نیست مگر این که پیش از مرگش، حتماً به او [عیسی ] ایمان می آورد و روز رستاخیز [مسیح،] بر آنان گواه خواهد بود.

ظاهر آیه دلالت بر ایمان اهل کتاب، به ویژه یهودیان به حضرت عیسی(ع) قبل از مرگ ایشان دارد، با این حال آراء متفاوتی درباره این آیه در بین مفسرین وجود دارد.

نظر مفسرین درباره آیه

درباره مرجع ضمیر «بِهِ» و «قَبْلَ مَوْتِهِ» در این آیه چند احتمال است که هر یک به جهاتی قابل ملاحظه است:

۱- ضمیر اول به عیسی(ع) و ضمیر دوم به اهل کتاب برگردد، یعنی هر یک از اهل کتاب که در آستانه مرگ قرار می گیرد؛ آنها که منکر او شدند به او مؤمن می شوند و آنها که او را خدا دانستند به اشتباه خود پی می برند در حالی که این ایمان هیچ گونه سودی برای آنها ندارد(طبرسی، ۱۳۷۲ق: ج ۳، ۲۱۱). برخی این قول را اصحّ و اشهر دانسته(ر. ک: کاشانی، ۱۳۳۶: ج ۳، ۱۵۳) مؤید این معنا روایاتی است که می گوید:

انسان ها در هنگام مرگ پرده از جلوی چشم او کنار می رود و حقایق را به عیان می بیند(مغنیه، ۱۴۲۴: ج ۲، ۴۸۶).

۲- هر دو ضمیر به عیسی برگردد، یعنی تمام اهل کتاب به حضرت مسیح(ع) پیش از «مرگ او» ایمان می آوردند در حالی که این ایمان هیچ گونه سودی برای آنها ندارد (زمخشری، ۱۴۰۷ق: ج ۱، ۵۸۸؛ طبرسی، ۱۳۷۲ ق: ج ۳، ۲۱۱؛ بیضاوی، ۱۴۱۸ ق: ج ۲، ۱۰۸).

۳- هردو ضمیر به عیسی برگردد، یعنی تمام اهل کتاب به حضرت مسیح(ع) پیش از «مرگ او» ایمان می آوردند یهودیان او را به نبوت می پذیرند و مسیحیان دست از الوهیت او می کشند (طبرسی، ۱۳۷۲ ق: ج ۳، ۲۱۱).

به نظر می رسد احتمال اخیر در بین احتمالات دارای مؤیدهایی است.

تحلیل و بررسی

اگرچه سیاق آیات، سخن از یهود و دشمنی آنان با عیسی(ع) است ولی به لحاظ لفظی اهل کتاب اطلاق دارد شامل همه آنان اعم از مسیحیان و یهودیان می شود، در این فرض مراد از ایمان مسیحیان به عیسی(ع)، ایمان دیگری است یعنی تا آن زمان ایمان به نبوت و حقانیت انحصاری عیسی(ع) داشتند ولی پس از نزول عیسی(ع) به بازگشت دوباره او در آخرالزمان و این که او همان مصداق مسیح است ایمان می آورند و پس از بیعت و اقتدای او به حضرت مهدی(عج) و با راهنمایی مسیح ایمان جدیدی به اسلام و حقانیت پیامبر خاتم و امامت ائمه(ع) به ویژه امام زمان(عج)، می آورند.

در کلام بیشتر مفسران آمده است که این ایمان هیچ گونه سودی برای آنها ندارد زیرا اضطراری است. این سخن قابل پذیرش نیست؛ زیرا سیاق آیات سخن از زنده بودن عیسی(ع) است و این که روزی همه اهل کتاب به او ایمان خواهند آورد اما این که ایمان آنها اضطراری و غیرمقبول است (یا نه)؟خارج از محل کلام است(طباطبائی، ۱۴۱۷ق: ج ۵، ۱۳۵).

ظاهر آیه هیچ دلالت و اشاره ای به عدم قبول ایمان آنها ندارد بلکه ظاهرش ایمان اهل کتاب است و منظور از ایمان، ایمان واقعی و مقبول است؛ زیرا در موارد متعددی از قرآن که سخن از ایمان به میان آمده همین معنا منظور است نه این که ایمان داشته باشند ولی این ایمان مقبول نباشد در قرآن چنین استعمالی وجود ندارد و اگر ایمان مقبول نباشد قرآن تصریح به عدم قبول دارد در سوره یونس درباره فرعون می فرماید:

تا هنگامی که او(فرعون) در (شُرُف) غرق شدن قرار گرفت، گفت: ایمان آوردم [به] این که هیچ معبودی نیست، جز کسی که بنی اسرائیل (فرزندان یعقوب) به او ایمان آورده اند، و من از تسلیم شدگان هستم. (به فرعون گفته شد:) آیا اکنون (ایمان می آوری)؟! در حالی که پیش [از آن ] بیقین نافرمانی می کردی، و از فسادگران بودی! (یونس: ۹۰-۹۱).

در این آیه صریحاً ایمان فرعون را رد و نامقبول می شمارد. بنابراین اگر ایمان اهل کتاب مورد قبول نبود خداوند به آن تصریح می نمود.

منظور از ایمان همه اهل کتاب، هم آنهایی که در عصر نزول عیسی(ع) زنده اند زیرا بسیاری از اهل کتاب از دنیا رفته اند و ایمان آوردن آنها معنا ندارد و اگر کسی بگوید در حال احتضار که پرده ها کنار می رود آنها ایمان می آورند این معنا نیز احتیاج به دلیل روشن تری است و استفاده چنین معنایی از آیه مشکل است؛ زیرا ظاهر کلام اقتضاء دارد مرجع ضمیر دوم همان باشد که در ابتدا ذکر شده.

منظور از ایمان به عیسی(ع) ایمان به شخص عیسی(ع) نیست بلکه ایمان به نبوت اوست در همان زمان که نبی بود، ایمان واقعی به نبوت عیسی(ع) در زمان خودش مستلزم ایمان به پیامبر اسلام(ص) و آن چه از ناحیه او به مردم ابلاغ شده است؛ از جمله ایمان و اعتقاد به امام زمان(؛ بنابراین عیسی(ع) واسطه در اسلام اهل کتاب است؛ زیرا در غیر این صورت ایمان به عیسی نامعقول خواهد بود چون زمان نبوت عیسی(ع) سپری شده و دین او توسط اسلام نسخ شده حال اگر نبوت عیسی(ع) برحق و نافذ باشد نبوت پیامبر اسلام(ص) و حقانیت اسلام و امام زمان(عج) زیر سؤال می رود یعنی هم اسلام ناسخ نبوت و شریعت عیسی(ع) هست و هم ناسخ نیست، کلام و امر عیسی(ع) هم نافذ است و هم نیست. این دو ناسازگار است در نتیجه سر از تناقض گویی قرآن در می آورد در حالی که قرآن تناقض نگفته.

از روایت علی بن ابراهیم بر می آید که هم اهل کتاب موجود قبل از وفات عیسی(ع) به او ایمان می آورند در این روایت نقش معرفت بخش عیسی(ع) به وضوح مشاهده می شود شهر بن حوشب می گوید:

حجّاج به من گفت: ای شهر، آیه ای در کتاب خدا هست که در آن (معنی) درمانده ام. گفتم: ای امیر، کدام آیه است؟ گفت: (این) فرمود خداوند: «و هیچ کس از اهل کتاب نیست جز آن که به طور حتم پیش از مرگ، به وی ایمان خواهد آورد». به خدا سوگند، من دستور می دهم یهودی و نصرانی را گردن می زنند. سپس چشم بر او می دوزم؛ اما نمی بینم لب هایش را حرکت دهد تا این که بی حرکت می گردد (و از دنیا می رود)! گفتم: خداوند حال امیر را اصلاح فرماید! چنان که تأویل کرده ای نیست. گفت: چگونه است؟ گفتم: «همانا عیسی(ع) پیش از روز قیامت به دنیا فرود می آید. پس اهل هیچ آئین، یهودی یا غیر آن، باقی نماند مگر آن که پیش از مردنش به او ایمان آورد و پشت سر حضرت مهدی(عج) نماز می گزارد.» گفت: وای برتو! این را از کجا می گویی و از کجا آورده ای؟ من گفتم: این را محمّد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب(ع) برایم حدیث فرمود. گفت: به خدا سوگند، آن را از چشم زلالی آورده ای.

روایات دیگری نیز مؤید این معنا هستند. هم چنین روایات نزول عیسی(ع) واقتداء به حضرت مهدی(عج) چنان چه خواهد آمد موید می باشند. زیرا وقتی عیسی(ع) برای یاری به امام زمان نازل و به او اقتدا می کند، معنایش قبول ولایت و اعتقاد به امامت آن حضرت است.

در مصادر تفسیری اهل سنت نیز روایات موقوفی از صحابه و تابعین مبنی بر ایمان اهل کتاب به مسیح وجود دارد (کورانی، ۱۴۲۸ق: ج ۷، ۱۲۵-۱۲۷).

پاسخ به اشکالات

اشکال اول

مطابق آیاتی در قرآن کریم، اهل کتاب ها تا روز قیامت باقی اند این آیات چگونه با آیه محل بحث (ایمان همه اهل کتاب به حضرت عیسی(ع) و در نهایت به امام زمان(عج)) سازگار است؟

پاسخ

وقتی دو دلیل با هم تعارض پیدا کرد یکی از راه های حلّ تعارض، توجیه یا تأویل ظاهر یکی یا هردو دلیل است یعنی دست برداشتن از ظاهر دلیل. این قسم از تعارض، تعارض بدوی است و در واقع تعارضی میان این دو نمی باشد(شهید صدر، ۱۴۱۸ق: ج ۲، ۵۴۲). بر این اساس آیات بقای اهل کتاب توجیه کرده و می گوییم: این دسته از آیات نشانگر مبالغه و شدت اختلاف آنان است نه بقای اهل کتاب؛ قرآن برای به تصویر کشیدن شدت اختلاف گاهی از این تعابیر استفاده می نماید، شبیه تعبیر یاران ابراهیم در برابر مشرکان که گفتند: «بین ما و بین شما دشمنی و کینه همیشگی آشکار شده است» در حالی که آنها تا ابد زنده نبودند بلکه شدت نفرت آنان از کفر و شرک را می رساند یا این که آیه محل بحث را تأویل نموده و بگوییم مراد از ایمان همه اهل کتاب، ایمان اکثریت قریب به اتفاق آنان است نه همه آنها و غرض آیه از حصر بیان مبالغه یا تأکید بر ایمان آوردن اکثریت است.

اشکال دوم

در روایاتی (العیاشی، ۱۳۸۰ق: ج ۱، ۲۸۳-۲۸۴) در ذیل همین آیه آمده است که منظور از مرجع ضمیر در «به» نبی مکرم اسلام است این روایات با ایمان آنها به مسیح در تعارض است.

پاسخ

می توان بین این دو دسته از روایات را جمع نمود به این بیان که اهل کتاب به مسیح ایمان می آورند سپس آنان به راهنمایی میسح به پیامبر اسلام ایمان می آورند بنابراین روایاتی که می گویند اهل کتاب به مسیح ایمان می آورند در ابتدای کار است و روایاتی که می گویند اهل کتاب به محمد(ص) ایمان می آورند در ادامه و پس از ایمان به مسیح است.

اشکال سوم

در تفسیر فرات کوفی روایتی مبنی بر عدم قبول ایمان اهل کتاب وجود دارد این روایت با آن چه گفته شد در تعارض است.

پاسخ

اولاً مصدر روایت قوی نیست زیرا فرات کوفی مجهول الحال است و نام او در کتب رجالی شیعه ذکر نشده است، کتاب او نیز از اعتبار قابل توجهی برخوردار نمی باشد. علاوه بر این سند روایت نیز دچار ضعف است؛ زیرا عبید بن کثیر به شدت تضعیف شده و متهم به جعل حدیث است (نجاشی، ۱۳۶۵: ۲۳۴) باقی افراد سند نیز ذکر نشده است و با عنوان «معنعنا عن جعفر بن محمد» که این مطلب خود ضعف دیگر بر روایت است؛

ثانیاً این روایت با ظاهر آیه و ظاهر روایات متعدد دیگر که دلالت بر ایمان اهل کتاب به عیسی(ع) و محمد(ص) دارد در تعارض است و در این دسته از روایات از قبول یا عدم قبول ایمان اهل کتاب سخن به میان نیامده.

اشکال چهارم

ظاهر آیه ایمان تمامی اهل کتاب به عیسی(ع) و در نهایت به امام زمان(عج) است این در حالی است که براساس روایات، بسیاری از یهودیان در مقابل امام زمان(عج) می ایستند و با او جنگ می کنند و جنگ نهایی امام زمان(عج) با یهود و در نهایت فتح فلسطین است.

پاسخ

آیه درباره این که دقیقاً چه هنگامی اهل کتاب به مسیح ایمان می آورند (بعد از ظهور و قبل از قیام یا بعد قیام امام زمان (عج)) سخن به میان نیاورده چنان چه خواهد آمد برخی از اهل کتاب با دیدن نشانه ها و مواریث انبیاء در امام زمان(عج) و برخی با نزول عیسی(ع) برای یاری امام، ایمان می آورند، برخی نیز در اثر نژادپرستی و تعصب کور ایمان نمی آورند و در اثر طغیان و سرکشی کشته می شوند خلاصه آن که با پایان یافتن قیام دیگر اهل کتاب باقی نمی ماند چنان چه از ظاهر برخی روایات بر می آید(عیاشی، ۱۳۸۰ق: ج ۲، ۵۶؛ نعمانی، ۱۳۹۷ق: ۲۳۱) پس می توان گفت بعد از قیام امام زمان(عج) و جنگ او با برخی از اهل کتاب، تمامی آنها قبل از قیامت به عیسی(ع) ایمان می آورند. یا آن که عده اندک از یهود باقی می مانند که آنها به عنوان ذمی در سایه حکومت اسلامی زندگی می کنند چنان چه از ظاهر برخی روایات دیگر استفاده می شود(کلینی، ۱۳۶۵ش: ج ۸، ۲۲۷؛ ابن المشهدی، ۱۴۱۹ق: ۱۳۵) و فرد نادر در حکم عدم است پس می توان گفت یهودیان قبل از قیامت به عیسی(ع) ایمان می آورند.

۳- برتری تابعان عیسی(ع) بر مخالفان تا روز قیامت

در آیه ۵۵ سوره آل عمران آمده است:

«إِذْ قالَ اللَّهُ یا عیسی إِنِّی مُتَوَفِّیک وَ رافِعُک إِلَی وَ مُطَهِّرُک منَ الَّذینَ کفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذینَ اتَّبَعُوک فَوْقَ الَّذینَ کفَرُوا إِلی یوْمِ الْقِیامَهِ ثُمَّ إِلَی مَرْجِعُکمْ فَأَحْکمُ بَینَکمْ فیما کنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُون».

از عبارت «وَ جاعِلُ الَّذینَ اتَّبَعُوک فَوْقَ الَّذینَ ک

  راهنمای خرید:

  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.