

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل بررسی روایات وارده در فضیلت اهل بیت (ع) در سوره انسان
179,700 تومان قیمت اصلی 179,700 تومان بود.119,200 تومانقیمت فعلی 119,200 تومان است.
تعداد فروش: 65
فرمت فایل پاورپوینت
دانلود و استفاده از فایل پاورپوینت کامل بررسی روایات وارده در فضیلت اهل بیت (ع) در سوره انسان – تجربهای بینظیر در ارائه!
پاورپوینتی شیک و استاندارد:
فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی روایات وارده در فضیلت اهل بیت (ع) در سوره انسان شامل ۱۲۰ اسلاید طراحیشده با دقت بالا است که کاملاً آماده برای ارائه یا چاپ در PowerPoint میباشد.
چرا فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی روایات وارده در فضیلت اهل بیت (ع) در سوره انسان گزینهای عالی است؟
- گرافیک حرفهای و جذاب: اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل بررسی روایات وارده در فضیلت اهل بیت (ع) در سوره انسان با طراحی مدرن و چشمنواز، پیام شما را به بهترین شکل منتقل میکنند.
- کاربری آسان: ساختار این پاورپوینت بهگونهای است که استفاده از آن بدون نیاز به تغییرات پیچیده ممکن باشد.
- آماده استفاده: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل بررسی روایات وارده در فضیلت اهل بیت (ع) در سوره انسان از قبل تنظیمشده و بدون نیاز به ویرایش، قابل استفاده هستند.
تضمین کیفیت و دقت بالا:
این مجموعه بر اساس بالاترین استانداردهای طراحی ساخته شده است و کاملاً منسجم و بدون اشکال، مناسب برای ارائههای حرفهای میباشد.
نکته قابل توجه:
برخی نسخههای غیررسمی ممکن است تغییراتی داشته باشند. این نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل بررسی روایات وارده در فضیلت اهل بیت (ع) در سوره انسان با دقت و کیفیت بالا طراحی شده است.
همین حالا فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی روایات وارده در فضیلت اهل بیت (ع) در سوره انسان را دریافت کنید و یک ارائه بینظیر داشته باشید!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل بررسی روایات وارده در فضیلت اهل بیت (ع) در سوره انسان :
درآمد
آگاهی از اسباب نزول آیات و همچنین اسباب ورود احادیث در فهم آیات و روایات دخالت مستقیم دارد و بدین جهت است که از دیرباز علما بدین امر همّت گماشتند و کتاب های مستقلی در اسباب نزول به رشته تحریر درآورده اند که از جمله آنهاست، اسباب النزول واحدی و اسباب النزول سیوطی. تفاسیر نقلی و غیرنقلی نیز به بحث از اسباب نزول پرداخته اند و از آن در تبیین پیام آیات بهره برده اند که از جمله این تفاسیر نیز می توان به الکشاف زمخشری و مجمع البیان طبرسی اشاره کرد.
برخی از اسباب نزول با فضیلت شخص و یا اشخاصی از اصحاب مرتبط است؛ که از جمله آنها آیاتی است که در فضیلت اهل بیت(ع) نازل شده است و نیز از جمله آنهاست: آیات ولایت، نجوی و اِطعام. در این نوشتار به بررسی روایات مرتبط با شأن نزول سوره انسان خواهیم پرداخت که عامه و خاصه نقل کرده اند و تقریباً به حد اجماع رسیده است و اختلاف در شاخ و برگ هایی است که در برخی روایات به اصل قضیه افزوده شده است.
مدنی بودن این سوره نیز از طریق بررسی کتبی که به زمان نزول سوره ها پرداخته اند، به دست می آید و مکی دانستن آن، تنها برای نشان دادن تعصب و دشمنی افراد با اهل بیت (ع) است.
پس از اثبات مدنی بودن سوره، به بحث در اصل داستان خواهیم پرداخت که به صورت کلی در کتب تفسیری و اسباب النزول بیان شده اند:
۱. برخی تنها به این مطلب پرداخته اند که این سوره در شأن اهل بیت(ع) نازل شد که مسکین، یتیم و اسیر را بر خود مقدم داشتند و افطارشان را به آنها دادند.
۲. دسته دوم روایات به این مطلب پرداخته اند که اهل بیت(ع) حلوایی که برای افطار خود مهیا کرده بودند، در یک شب، به مسکین، یتیم و اسیر بخشیدند.
۳. دسته سوم نیز علاوه بر ذکر مطالب فوق، مطالبی را نیز اضافه کرده اند که آنها را به نقد خواهیم کشید؛ مطالبی مانند: قرض گرفتن علی(ع) از یهودی، نذر حسنین و روزه گرفتنشان (با این که بیش از چهار یا پنج سال نداشته اند) وقوع انفاق در سه شب، با آب افطار کردن و…
موارد فوق را با دو نقد سندی و متنی بررسی خواهیم کرد تا آنچه اتفاق افتاده است، به درستی نمایان گردد و چهره اهل بیت(ع) از زیاده گویی های غالیان و دشمنی های معاندان پاک گردد.
سوره انسان، مکی یا مدنی؟!
برخی تمام سوره انسان را مکی دانسته اند و گروهی مدنی و بعضی جز آیه (فاصبر لِحکمِ رَبِّک وَلا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً اَوْ کفُوراً)[۱] همه را مدنی دانسته اند. برخی دیگر هم از ابتدای سوره تا آیه ۲۲ را مدنی و بقیه را مکی دانسته اند؛ ولی ما تمامی آن را مدنی می دانیم. برخی از دلایل مدنی بودن سوره عبارت اند از:
۱. طبرسی روایات زیادی از طرق اهل سنت و اهل بیت(ع) گردآورده و تقریباً آنها را مورد اتفاق اهل تفسیر دانسته است. آن گاه، برای اثبات مدنی بودن تمام سوره، روایات ترتیب نزول را که سوره دهر جزء سوره های مدنی به شمار رفته با سندهای معتبر آورده است؛[۲] ولی کسانی مانند عبدالله بن زبیر که مایل نبودند این فضیلت به اهل بیت(ع) اختصاص یابد اصرار داشتند که این سوره را کاملاً مکی معرفی کنند؛[۳] غافل از آن که در مکه اسیری وجود نداشت. مجاهد و قتاده، از تابعان، تصریح کرده اند که تمام سوره دهر، مدنی است، ولی دیگران به تفصیل قایل شده اند.[۴]
حافظ حسکانی می گوید:
برخی از نواصب، ادعا کرده اند که این سوره، به اتفاق همه مفسران، مکی است.
و در پاسخ آنها گفته است:
چگونه در این مطلب دعوی اجماع دارند، درحالی که بیشتر مفسران عقیده دارند که این سوره در مدینه نازل شده است.
وی سپس نصوص وارده از ائمه را که درباره ترتیب نزول سوره هاست نقل می کند که در تمام آنها تصریح شده که این سوره در مدینه، پس از سوره الرحمان و قبل از سوره طلاق نازل شده است.[۵]
نتیجه تحقیق طبرسی در مجمع البیان و دیگر مفسران محقق نیز به همین نحو است. مهم آن است که تمام روایات مربوط به ترتیب نزول قرآن، این سوره را مدنی دانسته اند و حتّی یک روایت هم بر خلاف این تصریح، نظر نداده است.[۶]
سید شبر نیز گفته که مکی دانستن این سوره، در واقع، تکذیب نقل صحیح است.[۷]
سیوطی نیز از بیهقی در کتاب دلائل النبوه، با سندش از عکرمه و حسین بن ابی الحسن، روایت کرده که سور مکی و مدنی را معرفی نموده است و سوره انسان در میان سور مدنی و بعد از سوره رحمن و قبل از سوره طلاق قرار دارد.[۸] وی همین مطلب را از ابن ضریس در کتاب فضائل القرآن، با سندش از ابن عباس نیز نقل کرده است.[۹]
صاحب المیزان نیز از الدرالمنثور از ابن ضریس و ابن مردویه و بیهقی از ابن عباس روایت کرده است که سوره انسان در مدینه نازل شده و ابن مردویه از ابن عباس روایت کرده که آیه[۱۰] در شأن علی(ع) و فاطمه دختر رسول الله(ص) نازل شده است. علامه طباطبایی اضافه کرده است که با توجه به سیاق آیات قبل و بعد، هم سوره مدنی است.[۱۱]
۲. سیاق آیات سوره دهر، بویژه آیه (یوفُونَ بِالنَّذْرِ) و آیه (یطْعِمُونَ الطَّعَامَ) سیاق یک داستان واقعی است که در خارج اتفاق افتاده است و ذکر اسیر در میانه کسانی که به دست آن ابرار، اِطعام شده اند، بهترین شاهد است بر این که این آیات در مدینه نازل شده است؛ چون مسلمانان در مکه، قدرتی نداشتند تا اسیر داشته باشند.[۱۲]
روایات شأن نزول
منقولات روایی در خصوص این سوره به صورت های مختلفی ذکر شده اند. خاصه و عامه روایت کرده اند که این آیات درخصوص علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) نازل شده و آنها مسکین، یتیم و اسیر را بر خود در افطارشان مقدم داشتند و با هیچ طعامی افطار نکردند. و خداوند، با این آیات، به نیکی از آنان یاد کرد و این سوره را در مورد آنان نازل کرد. این، دلیل بر آن است که این سوره مدنی است.[۱۳]
روایات بخشش اهل بیت(ع) در یک روز
دربار کیفیت بخش و جنس افطار بخشیده شده، روایات متفاوتی نقل شده است.
نقل یکم
برخی از روایات حاکی از آن اند که علی(ع) و فاطمه(ع) حلوای خود را به مسکین، یتیم و اسیر بخشیدند، ولی اشاره به سه روز پی در پی نمی کنند.
از جمله این روایات، نقلی است که علی ابن ابراهیم قمی، از پدرش، از عبدالله بن میمون قداح، از ابی عبدالله(ع) آورده است که فرمود:
پیش حضرت زهرا(ع) مقداری جو بود که از آن «عصیده» (نوعی حلوا و شیرینی سفره که در فارسی به آن کاچی می گویند) درست کرد و وقتی مهیا شد، آن را در سفره افطار نهاد که در آن لحظه مسکینی آمد و گفت: خدا شما را رحمت کند! از آنچه خدا به شما روزی داده است، به ما اطعام کنید. علی(ع) برخاست و یک سوم آن را به او بخشید. مدتی نگذشت که یتیمی آمد و گفت: خدا شما را رحمت کند! از آنچه خدا به شما روزی داده است، به ما اطعام کنید. علی(ع) برخاست و یک سوم دیگر آن را به او بخشید. لحظه ای نگذشت که اسیری آمد و گفت: خدا شما را رحمت کند! ما را از آنچه خدا روزیتان کرده است، اطعام کنید. علی(ع) برخاست و یک سوم باقی مانده را به اسیر داد. و چیزی از آن عصیده (حلوا) نچشیدند. سپس خداوند در مورد ایشان این آیه را تا (وَکانَ سَعْیکم مَشْکوراً) درباره امیرالمؤمنین(ع) نازل کرد و آن در مورد هر مؤمنی که مثل آن را انجام دهد، جاری است.[۱۴]
نقد و بررسی روایت
قدم اول در بررسی صحت یا سقم هر روایتی، بررسی سندی آن است. در روایت مذکور، هر سه راوی توثیق شده اند. علی بن ابراهیم را نجاشی توثیق کرده[۱۵] و شیخ طوسی او را از اصحاب امام هادی (ع) برشمرده است.[۱۶] نیز پدرش ابراهیم بن هاشم را نجاشی و شیخ از شاگردان یونس بن عبدالرحمن و از اصحاب امام رضا(ع) برشمرده اند.[۱۷] علامه حلی نیز دربار وی می گوید:
من به قول کسی از اصحابمان در قدح و یا تعدیل او دست نیافتم و روایات ایشان زیاد است و ارجح، قبول روایاتش است.[۱۸]
دلایلی بر توثیق ایشان ذکر شده که عبارت اند از:
۱. پسرش علی بن ابراهیم در تفسیر خود از او نقل کرده و در اول کتابش ملتزم شده که آنچه می آورد، از طریق ثقات به او رسیده است.[۱۹]
۲. سید بن طاووس او را درمیان رواتی که از آنها نقل می کند، قرار داده و گفته که همه روات این حدیث ثقه اند.[۲۰]
۳. او اولین کسی است که حدیث کوفیان را در قم منتشر ساخت و قمیان به روایاتش اعتماد کردند؛ درحالی که در میانشان افرادی بودند که در پذیرش حدیث سخت گیر بودند. لذا اگر در او شائبه ای از ضعف بود، از او اخذ روایت نمی کردند و روایتش را نمی پذیرفتند.[۲۱]
۴. ابراهیم بن هاشم در اسناد کامل الزیارات قرار دارد و ابن قولویه شهادت داده است که همه کسانی که در سندش تا به امام قرار گرفته اند، موثق اند.[۲۲]
نفر بعدی در سند علی بن ابراهیم، عبدالله بن میمون قداح مکی است که شیخ طوسی او را از اصحاب امام صادق (ع) دانسته[۲۳] و نجاشی توثیقش کرده است.[۲۴] پس همه افراد این روایت ثقه اند.
از لحاظ متن نیز باید به چند مطلب اشاره شود:
۱. نزد حضرت زهرا(ع) مقداری جو بود؛ نه این که علی (ع) از همسایه یهودی خود قرض کند و…؛
۲. این روایت دلالت بر نذر و روزه حسنین نمی کند؛
۳. حضرت زهرا(ع) از آن نوعی حلوا درست کرد، نه این که نان پخت؛ یعنی ممکن است اهل بیت (ع) حلوا را که بهترین غذایشان بوده در سه نوبت، ولی در یک روز به مسکین و یتیم و اسیر اطعام کرده باشند و خود، نان خالی بخورند. لذا در ادامه روایت آمده است که «چیزی از آن حلوا نچشیدند» و دلیلی بر این نیست که هیچ چیز نخورده باشند.
۴. اصل شأن نزول آیه در مورد انفاق اهل بیت (ع) بود، ولی آن دربار هر مؤمنی که مثل آن را انجام دهد، جاری است.
نقل دوم
فرات کوفی از محمد بن احمد بن علی همدانی، از جعفر بن محمد علوی، از محمد بن محمد بن عبدالله بن عبدالله، از کلبی از ابی صالح، از ابن عباس نقل می کند که: آیه (وَیطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکیناً وَیتِیماً وَأَسِیراً)[۲۵] دربار علی (ع) و فاطمه(ع) نازل شد که سه قرص نان داشتند و آنها را به مسکین، یتیم و اسیر اطعام کردند و خود گرسنه خوابیدند.[۲۶]
نقد و بررسی روایت
از لحاظ سندی، همدانی و محمد بن محمد مجهول اند و علوی نیز از جانب شیخ طوسی، قلیل الروایه معرفی شده که تلعکبری از او نقل می کند.[۲۷] بقیه راویان از عامه اند. و اما خود فرات از مشایخ علی بن بابویه است و صدوق زیاد از او روایت کرده است. علامه مامقانی می گوید:
ظاهر روایت شیخ در وسائل الشیعه و فاضل مجلسی در بحار الانوار و صدوق و دیگران از ایشان دلیل بر اعتمادشان بر فرات کوفی است و مجلسی در بحار الانوار گفته است که هر چند اصحاب، متعرض مدح و قدحی نسبت به ایشان نشده اند، لکن برای موافقت احادیثش با آنچه از احادیث معتبر به ما رسیده است و همچنین به دلیل حُسن ضبط ایشان در نقل روایات، ممکن است نسبت به ایشان توثیق و حسن ظن حاصل گردد.
علامه مامقانی در ادامه می گوید:
کمترین چیزی که می توان از موقعیت ایشان استفاده کرد، این است که او در درجات عالی حسن قرار دارد؛ زیرا:۱. از مشایخ علی بن بابویه است؛ ۲. صدوق، شیخ حر و مجلسی از ایشان روایت کرده اند.[۲۸]
از این روایت نیز مطالب زیر به دست می آید:
۱. در این روایت نیز به قرض و. .. اشاره نشده است.
۲. اشاره ایی به انفاق در سه روز نشده است.
۳. سه قرص نان به جای حلوا عنوان شده است؛ ولی به جهت قوّت سند روایت علی بن ابراهیم، انفاق حلوا ترجیح می یابد.
۴. این روایت، برخلاف روایت علی بن ابراهیم، اشاره دارد که گرسنه خوابیدند، ولی باز به جهت ضعف سند این روایت، گرسنه خوابیدنشان ثابت نمی شود. تنها چیزی که ثابت می شود، نخوردن از آن طعام انفاقی است که بنا بر روایت علی بن ابراهیم، حلوا بود.
۵. این روایت نیز اشاره ای به نذر و روزه حسنین ندارد.
نقل سوم
سمرقندی نیز می گوید که این آیه در شأن علی بن ابی طالب(ع) و فاطمه(ع) نازل شده که روزه بودند و سائلی پیش آمد و در حالی که تنها غذای آن روزشان را داشتند، مقداری از آن را به سائل دادند و سپس یتیمی آمد و مقداری از غذا را نیز به او دادند و سپس اسیری آمد و باقی غذا را نیز به او بخشیدند و خداوند مدحشان کرد و این آیه را فرستاد.
سمرقندی، نازل شدن این آیه را در مورد مردی از انصار به قول ضعیف نسبت داده است.[۲۹]
نقد و بررسی روایت
این روایت، به صورت مرسل نقل شده است؛ ولی با توجه به این که منافاتی با روایت مسند و صحیح علی بن ابراهیم ندارد، مقبول واقع می شود.
فرات کوفی، در جایی دیگر، از جعفر بن محمد فزاری، به صورت معنعن، از ابن عباس نقل می کند که دربار آیه (وَیطْعِمُونَ الطعَامَ علَی حُبِّهِ مِسْکیناً وَیتِیماً وَأَسِیراً) گفت:
این آیه دربار علی بن ابی طالب(ع) و همسرش فاطمه(ع) و کنیزشان نازل شد؛ بدین گونه که آنها پیامبر(ص) را ملاقات کردند و حضرت به هر کدام از آنها صاعی از طعام عطا کرد. وقتی به منزل رسیدند، سائلی آمد و درخواست کمک کرد و علی(ع) غذای خود را به او بخشید. سپس یتیمی از همسایگان پیش ایشان آمد و فاطمه(ع) دختر محمد (ص) غذای خود را به او بخشید و علی(ع) به او گفت: پیامبر(ص) می گوید که خداوند فرموده است: «قسم به عزت و جلالم! کسی مانع گریه یتیم در این دنیا نمی شود؛ جز این که خداوند او را در بهشت در جایی که بخواهد مسکن دهد». سپس اسیری آمد و طعام طلبید و علی(ع) به سودا خادمشان دستور داد و او نیز غذای خود را بخشید و این آیه (وَیطعِمُونَ الطعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتِیماً وَ أَسِیراً * إِنَّمَا نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکمْ جَزَاءً وَلَا شُکوراً) نازل شد.[۳۰]
نقد و بررسی روایت
نجاشی، فزاری را ضعیف در حدیث دانسته است.[۳۱] شیخ طوسی نیز، با این که توثیقش کرده، ولی متذکر شده که برخی او را تضعیف کرده اند و در مولد قائم(عج) چیزهای عجیبی نقل کرده است.[۳۲]
همچنین، این روایت از لحاظ متن متفاوت از روایات سابق است و در این روایت، پیامبر(ص) به هر کدام از ایشان صاعی داده است. دوم، این که در این روایت، علی(ع) سهم خود را به سائل بخشیدند و فاطمه(ع) به یکی از یتیمان همسایه بخشید. سپس وقتی اسیری آمد، علی(ع) دستور داد که خادمشان، سهم خود را به اسیر ببخشد. بعید به نظر می رسد که علی (ع) دستور دهد خادمشان سهم خودش را ببخشد.
نقل چهارم
واحدی نیز از عطا، از ابن عباس نقل می کند که علی (ع) خودش را اجیر کرد تا یک شب نخلستانی را در مقابل مقداری جو آبیاری کند. صبح جو را گرفت و از آن چیزی به نام «حریره» (غذایی که با آرد، شیر و روغن تهیه می شود) درست کردند تا بخورند. پس از پختن، مسکینی آمد و غذا را به او دادند و سپس یک سوم دیگر را مهیا کردند و وقتی پخته شد، یتیمی آمد و درخواست غذا کرد و آن را نیز به او اطعام کردند. سپس با یک سوم دیگر غذا تهیه کرد. این بار، اسیری از مشرکان آمد و درخواست غذا کرد و آن را نیز به او اطعام کردند و خود، روزشان را با گرسنگی سپری کردند.[۳۳] اربلی، همین مطلب را از واحدی نقل کرده، در ادامه می گوید:
خداوند، قصد نیک و نیات راستین آنها را دانست و در مورد ایشان آیاتی نازل کرد… و در عوضِ بخششان، باغ ها و حور قرار داد و فرمود: (وَیطْعِمُونَ الطَّعَامَ علَی حبِّهِ مِسْکیناً وَیتِیماً وَأَسِیراً.)[۳۴]
نقد و بررسی روایت
این روایت نیز، هر چند مرسل است، ولی با آنچه علی بن ابراهیم به صورت صحیح و مسند نقل کرده بود، تطبیق می کند.
نتیجه، این که این دسته روایات، گویای اطعام در یک روز هستند و اَصلِ مطلب را علی بن ابراهیم مسنداً گفته که مورد قبول ماست ولی آنچه برخی به صورت مرسل و یا از طریق ضعیف و مجهول نقل کرده اند که از همسایه یهودی قرض گرفت و… و، یا حسنین نیز نذر کردند و روزه گرفتند و اعطاء کردند مورد قبول ما نیستند؛ چرا که قرض از یهودی برای شخصی مثل علی(ع) شایسته نیست و وجود یهودیان در داخل مدینه ثابت نیست. دوم این که حسنین در آن ایام بچه ۵ – ۶ ساله بودند و لذا نذر و روزه و سپس گرسنه گذاشتن ایشان جایز نیست. سوم این که اهل بیت(ع) از حلوای مخصوص نچشیدند؛ نه این که اصلاً چیزی نخورند.
روایات بخشش اهل بیت(ع) در سه روز
در برخی روایات آمده است که بخشش در سه روز بوده است.
نقل یکم
روایت صدوق، از محمد بن ابراهیم، بن اسحاق، از ابواحمد عبدالعزیز بن یحیی جلودی، از محمد بن زکریا، از شعیب بن واقد، از قاسم بن بهرام، از لیث، از مجاهد، از ابن عباس و همچنین محمد بن ابراهیم بن اسحاق، از ابواحمد عبدالعزیز بن یحیی جلودی، از حسن بن مهران، از مسلمه بن خالد، از صادق (ع)، از پدرش در تفسیر آیه (یوفُونَ بِالنَّذْرِ) که فرمود:
حسن و حسین(ع) که کودک بودند بیمار شدند. رسول خدا(ص) با دو مرد به عیادت آنها آمد. یکی از آنها گفت: ای ابوالحسن، اگر برای دو فرزندت نذر می کردی، خدا آنها را شفا می داد. فرمود: سه روز روزه می دارم و فاطمه(ع) هم چنین گفت و حسن و حسین(ع) هم گفتند: ما هم سه روز، روزه می داریم و کنیزشان فضّه هم چنین نذری کرد. خدا جامه عافیت به آنها نمود. صبح، نیت روزه داشتند و طعامی نداشتند. علی (ع) نزد همسایه یهودی خود شمعون که شغل پشم ریسی داشت رفت و فرمود: می توانی مقداری پشم به من بدهی تا دختر محمد(ص) برایت بریسد و سه صاع جو در عوض آن بدهی؟ گفت: آری. مقداری پشم با جو به آن حضرت داد و او به فاطمه(ع) خبر داد و قبول کرد و اطاعت نمود و یک سوم پشم را رَشت و یک صاع جو را آسیا کرد و خمیر نمود و پنج قرص نان از آن پُخت برای هر تن، قرصی.
علی(ع) نماز مغرب را با پیامبر(ص) خواند و به منزل آمد و سفره گستردند و نشستند تا افطار کنند. نخستین لقمه را که علی(ع) برداشت، مسکینی بر درِ خانه ایستاد و گفت: درود بر شما ای اهل بیت محمد(!. .. مرا از آنچه می خورید، اطعام کنید. خدا از طعام بهشت به شما بخوراند! علی(ع) لقمه را از دست نهاد.
و هرچه در سفره بود، برداشت و به مسکین داد و گرسنه خوابیدند و جز آب نچشیدند و سپس ثلث دوم پَشم را برداشت و رَشت و صاعی از جو برگرفت و آسیا کرد و خمیر نمود و پخت و پنج قرص نان فراهم کرد و برای هر سری قرصی و علی(ع) نماز مغرب را با پیامبر(ص) خواند و به منزل آمد و چون سفره گستردند و پنج تن نشستند و علی(ع) اول لقمه را برگرفت، یتیم مسلمانی بر در خانه ایستاد و گفت: درود بر شما خانواده محمد(! من یتیم مسلمانم. از آنچه می خورید، به من بدهید! خدا به شما از خوراک بهشت عطا کند! علی(ع) لقمه از دست نهاد.
سپس هرچه در سفره بود به آن یتیم داد. قسمت سوم پشم را رشت و آخرین صاع را آسیاب کرد و خمیر نمود و پنج قرص دیگر برای هر سری قرصی از آن پخت. علی(ع) نماز مغرب را با پیامبر (ص) خواند و به منزل آمد و سفره گستردند و اولین لقمه را که علی(ع) برگرفت، اسیری از مشرکان بر درِ خانه صدا زد: ای خاندان محمد! ما را اسیر کنید و در بند نمایید و خوراک ندهید!؟ علی(ع) لقمه را از دست بر زمین نهاد.
و هرچه را در سفره بود، به اسیر دادند و همه گرسنه خوابیدند و صبح را روزه نبودند و چیزی خوردنی هم نداشتند. شعیب در حدیث خود گوید: علی(ع)، حسن و حسین را نزد رسول خدا(ص) آورد و چون جوجه از گرسنگی می لرزیدند. چون پیامبر(ص) آنها را به این حال دید، فرمود: ای ابوالحسن، به سختی مرا بد آید، آنچه بر شما به نظر آید. همه نزد فاطمه(ع) آمدند و او در محراب بود و از گرسنگی شکمش به پشتش چسبیده بود و چشمانش به گودی رفته بود. چون رسول خدا(ص) او را دید، در آغوشش کشید و گفت: به خدا استغاثه کنم که شما سه روز به این حال هستید.
جبرئیل آمد و گفت: ای محمد، بگیر آنچه را خدا برای خاندانت آماده کرده است. فرمود: چه چیزی را بگیرم؟ گفت: (هلْ أَتَی عَلَی الْإِنسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ… إِنَّ هذَا کانَ لَکمْ جَزَاءً وَکانَ سَعْیکم مَشْکوراً…).
حسن بن مهران در حدیث خود گفته است: پیامبر(ص) از جا جَست و به منزل فاطمه(ع) رفت و فکاری آنها را دید و آنها را جمع کرد و گریست و فرمود: شما از سه روز در این وضع بودید و من متوجه نبودم. جبرئیل این آیات (هَلْ أَتَی…) را آورد. راستی خوش کرداران از جامی نوشند که ممزوج از کافور است؛ از چشمه هایی که بندگان خدا از آن نوشند و به خوبی آن را به جوش آرند، فرمود: این، چشمه ای است در خانه پیامبر(ص) که روان شود تا خانه انبیا و مؤمنان وفا کنند به نذر مقصود علی و فاطمه و حسن وحسین و کنیز آنهاست و بترسند از روزی که شرّ آن پران است (عبوس و زشت چهره) و بخورانند خوراک را با فرط نیاز بدان! ؛ یعنی با اشتهای به آن. آن را به مسکین و یتیم و اسیر ایثار کنند و چون به آنها بخورانند، بگویند: شما را برای خدا اطعام کنیم، (و از شما پاداش و قدردانی نخواهیم ). گفت: به خدا! این جمله را برای آنها به زبان نیاوردند، ولی در دل گفتند و خدا از آن خبر داد. گویند: عوض از شما نخواهیم و قدردانی به ذکر ثنا توقع نداریم؛ تنها برای خدا به شما اطعام کردیم و ثواب او را خواهیم. خدای تعالی فرمود: آنها را خدا از شرّ این روز بر کنار داشت و از خرمی چهره و شادی دل برخوردار کرد؛ برای شکیبایی آنان عوض بهشت داد که در آن ساکن شوند و فرش خرید که بگسترانند و بپوشند و بر تخت ها تکیه کنند؛ نه آفتاب سوزانی در آن ببینند و نه سرمان زمهریری. …[۳۵]
نقد و بررسی روایت
الف. بررسی سند حدیث
در سلسله سند این روایت افراد زیر قرار دارند که صدوق از آنها نقل کرده است:
۱. محمد بن ابراهیم بن اسحاق [طالقانی]؛ ملا وحید گفته که صدوق زیاد از ایشان نقل کرده و بر او ترضّی و ترحّم کرده است که مامقانی از آن، حُسنِ حال، بلکه جلالت شأنش را استفاده کرده و گفته است که احتمالاً از مشایخ صدوق است. در ادامه گفته است که مفید نیز در طریق صدوق به احمد بن محمد بن سعید می گوید که او از حسین بن روح روایت دارد که دلالت بر این می کند که ایشان پیش او مقبول بوده است. مجلسی اول نیز او را از مشایخ صدوق دانسته است.
در نهایت، مامقانی او را ثقه دانسته و حدیثش را صحیح تلقّی کرده است و در توجیه آن گفته است که مشایخ اجازه نیازی به تنصیص بر توثیق ندارند؛ علاوه بر این که صدوق بر او ترضی کرده است. با این وجود، نجاشی و شیخ یادی از ایشان نکرده اند.[۳۶]
۲. عبدالعزیز بن یحیی جلودی بصری؛ شیخ طوسی او را در میان کسانی که مستقیماً از امام علی(ع) روایت نکرده اند، آورده، توفیقش می کند.[۳۷] و او را امامی مذهب و دارای کتبی در فقه و. .. دانسته است.[۳۸] نجاشی نیز او را از اصحاب ابی جعفر (امام جواد(ع)) دانسته است.[۳۹]
۳. محمدبن زکریا؛ شیخ، محمد بن زکریا بن جندب بجلی جریری کوفی را از اصحاب امام صادق(ع) برشمرده است،[۴۰] ولی توثیقی برای ایشان ذکر نشده و مجهول است.
۴. شعیب بن واقد؛ در کتب رجال، یادی از وی نشده، ولی در طریق صدوق در باب ذکر مناهی النبی(ص) در الفقیه و الامالی واقع شده است. مامقانی قرار گرفتن ایشان در طریق الفقیه را دلیل بر اعتماد صدوق بر او دانسته است.[۴۱]
۵. قاسم بن بهرام (ابوهمدان قاضی هیت)؛ شیخ او را از اصحاب صادق(ع) برشمرده[۴۲] و ظاهراً امامی است؛ جز این که مجهول است.[۴۳]
۶. لیث؛ پنج فرد به نام لیث درکتب رجال ذکر شده است که اگر مقصود، «لیث بن بختری مرادی» باشد، مقبول است؛ هر چند مذهبش خوب نیست، ولی حدیثش مقبول است، چون امام صادق(ع) او را از بهشتیان دانسته و ابن غضایری گفته است که طعن در دینش، موجب طعن در حدیثش نمی شود.[۴۴] بقیه توفیق نشده اند. پس به جهت این که معلوم نیست مقصود، کدام «لیث» است، مجهول می گردد و مشترک محسوب می شود.
۷. مجاهد؛ او از رجال عامه است و کتب رجال شیعه متذکر او نشده اند.
۸. ابن عباس؛ شیخ طوسی، ایشان را از راویان پیامبر (ص) و از اصحاب علی(ع) برشمرده است.[۴۵]
۹. حسن بن مهران؛ در کتب شیعه یادی از ایشان نشده است. در میان اهل سنّت نیز، تنها ابن ابی حاتم در الجرح و التعدیل از او نام برده که از فرقد، صاحب پیامبر(ص) روایت می کند و محمد بن سلام از ایشان روایت می کند و این مطلب را از پدرش شنیده است. در هر حال، وی مجهول است.[۴۶]
۱۰. مسلمه بن خالد؛ شیخ طوسی، مسلم بن خالد مکی مزنجی را از اصحاب امام صادق(ع) بر شمرده است؛ نه مسلمه بن خالد را.[۴۷] در دیگر کتب رجال شیعه نیز یادی از وی نشده است. در اهل سنت نیز ابن ابی حاتم او را مجهول دانسته که از ابا امامه بن سهل استماع حدیث کرده است و ابن غسیل از او روایت کرده است.[۴۸]
نتیجه، این که بیشتر رجال هر دو طریق این روایت یا مجهول و یا ضعیف و یا از عامه اند و لذا نمی توان بر سند آن صِحّه گذاشت.
ب. بررسی متن حدیث
در متن این حدیث، مواردی است که در آنها اضطراب ویا زبان حال و یا چیزی شبیه داستان گویی به نظر می رسد. برخی از آنها را یاد آور می شویم:
۱. اضطراب در نقل روایت؛ در این روایت یکی از عیادت کنندگان پیشنهاد نذر کرد؛ ولی در روایات صفحات بعدی، خود رسول اکرم(ص) پیشنهاد نذر داده است.
۲. تعبیر به «همسایه»، به احتمال زیاد، صحیح نیست؛ چون در خود مدینه مسلمین زندگی می کردند و یهود جداگانه در خیبر و جاهای دیگر در خارج از مدینه زندگی می کردند. بنابراین، علی(ع) همسایه یهودی نداشته است.
۳. مشاعره علی (ع) و فاطمه (ع) که در متن عربی روایت نقل شده در آن موقعیت که سائل در پُشت در ایستاده است منطقی به نظر نمی رسد. از این رو، ممکن است آن را به عنوان زبان حال، آیندگان و سرایندگان اضافه کرده باشند. سرودن شعر علی و فاطمه و استفاده از تعابیری چون«مانند جوجه از گرسنگی می لرزیدند» و یا «از گرسنگی شکمش به پشتش چسبیده بود»، بیشتر برای برانگیختن عواطف انسانی عنوان شده است. به علاوه، با سه روز گرسنگی، آدم، بی حال می شود و بر خود می لرزد، ولی شکمش به پشت نمی چسبد.
۴. نذر و روزه بر حسنین که در آن روز بیش از چهار یا پنج سال نداشته اند معقول به نظر نمی رسد، چون پدر آن یتیم در اُحُد شهید شده بود که در سال سه یا چهار هجری بوده است و حسنین در دو و سه هجری متولد شده اند.[۴۹] و نذر روزه بر بچه چهار یا پنج ساله معقول نیست. به علاوه، این واقعه سال ها قبل از رحلت پیامبر(ص) واقع شده بود و پیامبر (ص) در سال دهم هجری وفات کرده اند.[۵۰] از این رو، حسنین نمی توانند در این حادثه بیش از چهار یا پنج سال داشته باشند و نذر
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.