با پاورپوینت فایل پاورپوینت کامل پهلوانی در تاریخ ورزش ایران، محتوای خود را در قالب ۵۱ اسلاید استاندارد و جذاب ارائه دهید و در نگاه اول تاثیرگذار باشید.


خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل پهلوانی در تاریخ ورزش ایران
179,700 تومان قیمت اصلی 179,700 تومان بود.119,200 تومانقیمت فعلی 119,200 تومان است.
تعداد فروش: 74
فرمت فایل پاورپوینت
فایل پاورپوینت کامل پهلوانی در تاریخ ورزش ایران؛ انتخابی هوشمند برای ارائههای حرفهای
چرا باید از پاورپوینت استفاده کنید؟
- چیدمان دقیق و کاربرپسند: فایل پاورپوینت کامل پهلوانی در تاریخ ورزش ایران با طراحی ساختاریافته و اصولی، مخاطب را بهخوبی درگیر محتوا میکند.
- صرفهجویی در زمان: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل پهلوانی در تاریخ ورزش ایران آمادهی استفاده هستند؛ بدون نیاز به هیچگونه ویرایش.
- نمایش با وضوح بالا: کیفیت طراحی در فایل پاورپوینت کامل پهلوانی در تاریخ ورزش ایران بهگونهای است که در هر صفحهنمایشی عالی بهنظر میرسد.
هشدار: استفاده از نسخههای ناقص فایل پاورپوینت کامل پهلوانی در تاریخ ورزش ایران ممکن است باعث بروز اختلال در نمایش یا افت کیفیت شود. تنها نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل پهلوانی در تاریخ ورزش ایران، کیفیت تضمینشده دارد.
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل پهلوانی در تاریخ ورزش ایران :
مقدمه
در فرهنگ ایرانی چه قبل از اسلام که درآن ادیان «مهری و زرتشتی» در دوره های مختلف رواج داشته است و چه بعد از اسلام که با دین اسلام پیوند خورد، آئین پهلوانی که یک آئین ایرانی است، همواره نقش نیرومندی داشته است. ایرانیان همیشه دوستدار پهلوانان راستین و درد آشنای برخاسته از میان تود مردم بودند که نمون بارز آن در دور اساطیری رستم، بعد از ظهور اسلام پوریای ولی و دور معاصر جهان پهلوان تختی است. علت ریشه دار بودن آئین پهلوانی در فرهنگ ایرانی را باید در پیوستگی عمیق آن با اسطوره ها، اعم از دینی، غیردینی و روش آموزش و پرورش ایران دانست. بنابر تعالیم دینی در کتاب «اوستا»که مطابق با آموزش های زرتشت آمده است، سلامت بدن و تربیت بدنی از فرائض ایرانیان شمرده می شد. زیرا معتقد بودند که سلامت روح افراد، وابسته به سلامت بدن است. در یسنا فقر ۱۹ آمده است که یک انسان اوستایی، اهمیت دو چیز را از اهورا مزدا درخواست می کرد، اول نیت و دوم قوت بود. پروفسور آدلف راپ در کتاب خود به نام«مذاهب و مراسم ایرانیان باستان»می نویسد: چیزی که در دور باستان بیش از هر چیز جالب توجه است و روح معنوی ایرانیان را در زندگانی اجتماعی آنان مجسم می کند، روش آموزش و پرورش آن هاست. این آموزش و پرورش از کودکی در روح جوانان منشأ احساسات و کردار نیک می شد و ایشان را در هر کار به شاهراه راستی و ترقی راهنمایی می کرد و از ابتدا، چنان نیروی روانی و بدنی آنان را مهیای کار می ساخت و جامع صحیح و سالمی تربیت می کرد که افراد آن، در آتیه به آسانی می توانستند منشأ خدمات شایانی شوند و وظایف خود را در قبال وطن و ملت خود انجام دهند.
افلاطون می نویسد: پارسی ها با توجه کامل، کودکان را با ورزش قوی بنیه می سازند. آموزگاران، جوانان و کودکان را با تعلیمات زرتشت به راستی و درستی اندرز می دهند و در تهذیب اخلاق آنان می کوشند و روح دلاوری، مردانگی، آزادی و جنگاوری را در ایشان می دمند. خانواده های ایرانی با مدنظر قرار دادن شعار:
ز نیرو بود مرد را راستی
ز سستی کژی زاید و کاستی
ضمن تربیت فرزندان و آشنا کردن آنان با فنون ورزش و انسانیت، توجه به مظلومان را مد نظر قرار می دادند. چه، معتقد بودند که توانایی تن و زورمندی جسم بدون پرورش نیروهای معنوی و روانی، انسان را به جانوری بدل می سازد که در عین قدرت و زورمندی مقهور طبیعت خود و اسیر دیگران است.
پهلوان
«پهلوان»(پ ل/ل)منسوب به پهلو (pahlow) یا پارت که از ریش پرتوه (parthava) با الف و نون علامت نسبت است و جمع نیست. مجازا به معنی سخت توانا، دلیر و زورمند که به مناسبت دلیری قوم پارت می گفتند. مردم سخت، توانا، قوی دلاور، قوی جثه، بزرگ و درشت اندام در تداول فارسی زبانان بود و قرون اخیر، کشتی گیر، زورخانه کار که فنون کشتی نیک داند و به فنون زورآوری و ورزشکاری آشنا باشد.
پهلوان در مقابل قهرمان
امروزه، «قهرمان»به کسی گفته می شود که از نظر فنی در یک رشت ورزشی خاص در مسابقات شرکت کند و سرآمد دیگران یا صاحب عنوان باشد، مثلا در رشت کشتی. ولی «پهلوان»کسی است که علاوه بر داشتن بدنی قوی و سالم، متصف به صفات اخلاقی پسندیده و متعالی، مانند: راستگویی، وفاداری، خداترسی، ظلم ستیزی، کمک به دیگران و غیره باشد. پس یک قهرمان، لزوما پهلوان نیست، ولی یک پهلوان می تواند قهرمان هم باشد یا اصلا ورزشکار به معنی شرکت در مسابقات خاصی از یک رشت ورزشی نباشد، ولی دارای بدنی نیرومند، ورزیده و سالم مثل یک قهرمان باشد مانند حضرت ابو الفضل(ع).
پهلوانی قبل از اسلام از دیدگاه «شاهنامه»
در شاهنامه آن چیزی که اصل است پهلوانی است نه شاهی. اگر یک شاه ستوده شده است برای آن است که متصف به صفات پهلوانی است، چنان که فردوسی در پایان داستان فریدون می گوید:
فریدون فرخ فرشته نبود
ز مشک و ز عنبر سرشته نبود
به داد و دهش یافت این نیکویی
تو داد و دهش کن فریدون تویی
شاهان بدون پهلوانان فر و شکوهی ندارند و پهلوانان همیشه صاحب نظر و قدرتمندند. زمام امور و مرکز قدرت را در اصل پهلوانان در دست دارند. کژی و نادرستی را هشدار می دهند و راستی را در کشور پاس می دارند. همواره پاسدار حراست مردم و یاد خداوندند تا هیچ شاهی را زیاده جرأت به خودکامگی نباشد. کاووس شاه هوس پرواز می کند، به آسمان می رود و سرنگون می شود. یلان به جست وجویش می دوند، بر او خشم می گیرند و نکوهشش می کنند، یعنی پهلوانان جایگاه خویش را نه چون شاهان که رسمی و تشریفاتی است، بلکه موهبتی الهی و طریقتی در راه ایزد می دانند و همواره قدرت خویش را با تکیه بر یاد خداوند، از قدرت ظاهری شاهان برتر می دانستند. چنان که رستم گوید:
که آزاد زادم نه من بنده ام
یکی بند آفریننده ام
پهلوانان، حکومت بر دل های مردم، پیمودن راه راست و عدالت را برتر از شاهی و فرمانروایی می دانند و هیچ گاه بر فرمانی گردن نمی نهند که از بی عدالتی سرچشمه گیرد. و این اساس شاهنامه است. می توان هر کسی را شاه دانست، خواه سست، دلیر، دانا یا ابله باشد. اما پهلوانی را نمی توان به هر کسی لقب داد، زیرا آنان هستند که به درستی از مردم و سرزمین دفاع می کنند و درایت و شهامت را به هم می آمیزند تا پاسدار نیکی ها باشند. مردم نیز قدر آن ها را به خوبی می دانند و آنان را می شناسند آن ها در اذهان مردم همیشه داناتر و تواناتر از شاهان هستند، پس نیاز مردم به پهلوانان است که همواره پشت و پناه و غمخوارشان بودند و قهرمان و تجلی خواسته هایشان. «حماسه»یعنی پهلوان، پهلوان یعنی برگزید قلب مردم و مبنای لیاقت و داشته هایش با یاد و نیروی خداوندی که بارها در شاهنامه ب آن تکیه شده است. پهلوان هر وقت رجز می خواند افتخار نخست پیمودن راه نیک است، بعد دلاوری و جنگاوری. وقتی رستم در پیکار خستگی ناپذیر، با بدی درگیر است و جز مهر یزدان دست مایه ای ندارد، می گوید:
نباید کشیدن گمان بدی
ره ایزدی باید و بخردی
که گیتی نماند همی بر کسی
نباید بدو شاد بودن بسی
هنر مردمی باشد و راستی
ز کژی بود کمی و کاستی
ز یزدان بود زور ما خود که ایم
بدین تیره خاک اندرون از چه ایم
به پیش خداوند پیروزگر
نه کوپال باید نه گنج و کمر
مرا روز پیروزی از داور است
نه از پادشاه و نه از لشگر است
شاهان هم اگر محبوبیتی دارند تب زمانی است که خود پهلوانند و در جنگ ها میداندار و شمشیرزن؛ همچنین تا زمانی که در راه ایزدی گام برمی دارند(مانند منوچهر، خسرو و گشتاسب ). کیخسرو تا زمانی که در میدان جنگ بود و به کینخواهی خون شیاووش مردانه شمشیر می زد و می غرید، بسیار شاداب بود و محبوب، اما پس از کارزار و فرونشستن فتنه، چون خود بیش تر پهلوان است، بر تخت نشستن او را شاد نمی کند و می پژمرد. محبوب ترین شاهزاده آن است که هرگز بر تخت ننشیند و همواره پهلوان بماند، چه در رزم، چه در رسم و راه جوانمردی و پاکی در پیش گیرد تا لحظه مرگ، او کسی نیست جز سیاووش. آری!پادشاهی، همواره در شاهنامه، در کنار پهلوانی رنگ باخته و بی فروغ است.
پهلوانی بعد از اسلام
۱- فتوت و جوانمردی
که یزدان پیروزگر یار ماست
جوانمردی و مردمی کار ماست
جوانمردی از کارها پیشه کن
همه نیکویی اندر اندیشه کن
«فردوسی»
جوانمردی نامی است که به خودی خود، هم هنرهای ستوده و خصلت های پسندیده را در بردارد.
«حضرت علی(ع)»
«فتوت و جوانمردی» از ابتدای تاریخ کشور ما در زندگی ایرانیان وجود داشته و شجاعت، فداکاری، مروّت و تقوی، از خصلت عمومی ایشان بوده است. ایرانیان از صفات فتوت و اخوت، استقبال کردند و آن را به کمال رساندند. دلایلی هست که می رساند بنیاد این آئین و مسلک اجتماعی، به ایران پیش از اسلام برمی گردد و یادگار دوره ای است که امتیازات طبقاتی، بر مردم ایران سخت گران می آمده است. جوان مردان به ورزش های بدنی اهمیت تمام می دادند و در کشتی گرفتن، تیراندازی و ش
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.