فقط اینقدر👇 دیگه زمان داری با تخفیف بخریش
00روز
00ساعت
53دقیقه
18ثانیه

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل بررسی ابعاد شخصیتی و زیارتنامه حضرت احمد بن موسی شاه چراغ(ع)

قیمت اصلی 179,700 تومان بود.قیمت فعلی 119,200 تومان است.

تعداد فروش: 75

فرمت فایل پاورپوینت

2 آیتم فروخته شده در 55 دقیقه
4 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
توضیحات

دانلود و استفاده از فایل پاورپوینت کامل بررسی ابعاد شخصیتی و زیارتنامه حضرت احمد بن موسی شاه چراغ(ع) – تجربه‌ای بی‌نظیر در ارائه!

پاورپوینتی شیک و استاندارد:

فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی ابعاد شخصیتی و زیارتنامه حضرت احمد بن موسی شاه چراغ(ع) شامل ۹۹ اسلاید طراحی‌شده با دقت بالا است که کاملاً آماده برای ارائه یا چاپ در PowerPoint می‌باشد.

چرا فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی ابعاد شخصیتی و زیارتنامه حضرت احمد بن موسی شاه چراغ(ع) گزینه‌ای عالی است؟

  • گرافیک حرفه‌ای و جذاب: اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل بررسی ابعاد شخصیتی و زیارتنامه حضرت احمد بن موسی شاه چراغ(ع) با طراحی مدرن و چشم‌نواز، پیام شما را به بهترین شکل منتقل می‌کنند.
  • کاربری آسان: ساختار این پاورپوینت به‌گونه‌ای است که استفاده از آن بدون نیاز به تغییرات پیچیده ممکن باشد.
  • آماده استفاده: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل بررسی ابعاد شخصیتی و زیارتنامه حضرت احمد بن موسی شاه چراغ(ع) از قبل تنظیم‌شده و بدون نیاز به ویرایش، قابل استفاده هستند.

تضمین کیفیت و دقت بالا:

این مجموعه بر اساس بالاترین استانداردهای طراحی ساخته شده است و کاملاً منسجم و بدون اشکال، مناسب برای ارائه‌های حرفه‌ای می‌باشد.

نکته قابل توجه:

برخی نسخه‌های غیررسمی ممکن است تغییراتی داشته باشند. این نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل بررسی ابعاد شخصیتی و زیارتنامه حضرت احمد بن موسی شاه چراغ(ع) با دقت و کیفیت بالا طراحی شده است.

همین حالا فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی ابعاد شخصیتی و زیارتنامه حضرت احمد بن موسی شاه چراغ(ع) را دریافت کنید و یک ارائه بی‌نظیر داشته باشید!


بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل بررسی ابعاد شخصیتی و زیارتنامه حضرت احمد بن موسی شاه چراغ(ع) :

مقدمه

احمد بن موسی الکاظم(ع) ملقّب به شاه چراغ یکی از سی و هفت فرزند امام کاظم(ع) و برادر علی بن موسی الرضا(ع) بود. مادرش امّ احمد مورد احترام جناب موسی بن جعفر(ع) قرار داشت. بعد از دعوت مأمون از امام رضا(ع) برای ولایت عهدی، ایشان به طوس رجعت نمودند. احمد به همراه جمعی از شیعیان به قصد زیارت علی بن موسی الرضا(ع) به سمت خراسان حرکت کردند. هنگامی که مأمون از این خبر آگاه شد به حاکم شیراز قتلغ خان دستور داد تا از حرکت احمد و شیعیان همراهش که جمعیّتشان رو به فزونی گذاشته بود خودداری کند. در محلّی به نام خان زینان در هشت فرسخی شیراز جنگی بین احمد و قتلغ خان در گرفت. قتلغ خان خبر شهادت امام رضا(ع) را به همراهان احمد داد و همین امر مایه پراکندگی یاران و تنها ماندن ایشان شد. او به جانب شیراز گریخت و در محلّی که مقبره فعلی ایشان است به طرز ناجوانمردانه ای به شهادت رسید. در نقلی دیگر احمد در گوشه ای از شهر پنهان می گردد و به عبادت می پردازد تا أجلش فرا می رسد. کسی به محل دفن او مطّلع نبود تا اینکه در زمان امیر مقرب الدّین مسعود بن بدر الدین که از وزراء مقرّب اتابک ابی بکر بن سعد بن زنگی بود در محل مرقد احمد بن موسی (ع) جسدی صحیح و سالم پیدا کردند که در انگشتری دستش نوشته بود: «العزه للَّه احمد بن موسی» ابی بکر دستور داد بر فراز قبر او قبه ای بنا کنند. (مجلسی، ق، ج ، ص: ) تاریخ شهادتش را بین سالهای – ذکر کرده اند. (استرآبادی، ش، ص ) برای یک زائر معرفت مزور شرط اساسی یک زیارت است همچنان که ابی نصر بزنطی در حدیثی می گوید: «در کتاب ابی الحسن الرضا (ع) خواندم که به شیعیان من برسانید زیارت من برابر است نزد خدای عز و جل با هزار حج گوید به امام نهم گفتم هزار حج، فرمود آری بخدا هزار هزار حجه است برای کسی که او را با معرفت زیارت کند» (صدوق، ش، ص ) به همین خاطر در این نوشتار در پی معرفت به امامزاده احمد بن موسی (ع) هستیم. محمد بن موسی(ع) و حسین بن موسی(ع) دیگر برادران احمد بن موسی (ع) هستند که در شیراز مدفون اند که در این مقاله به آنان پرداخته نمی شود و تمرکز بر روی احمد بن موسی(ع) است.

– پیشینه تحقیق

اکثر محققّانی که در مورد جناب احمد بن موسی (ع) زحمت تحقیق را متحمّل شده اند در زمینه سیر زندگانی آن بزرگوار احادیثی را آورده اند و به ماجرای زیارت و شهادت ایشان اشاره کرده اند. از آن جمله کتاب آفتاب شیراز از محمد جواد مهری کرمانشاهی ، کتاب چلچراغ شیراز از جلیل عرفان منش که به بررسی قیام شاه چراغ و برادران امام رضا(ع) می پردازد، رساله آثار الاحمدیه از سیّد جلال الدین محمد حسینی ذهبی متخلّص به قدسی که به بررسی کرامات جناب شاه چراغ می پردازد، کتاب محبّان اهل بیت(ع) از محمد حسین رستگار که به کرامات و شفایافتگان حضرت ایشان می پردازد، مقاله نگاهی به بقعه شاه چراغ در شیراز از سیّد صفر رجبی که بررسی مدفن و چگونگی پیدا شدن پیکر احمد بن موسی (ع) می پردازد و مقاله شاه چراغ از جواد آیت اللهی و…

امّا امتیاز این پژوهش بررسی ابعاد شخصیّتی احمد بن موسی(ع) از منابع دست اول است که بجای پرداختن به سیر زندگانی و یا حرکت این امامزاده بزرگوار به جایگاه ایشان در نظر اهل بیت(ع) پرداخته است. بررسی اسناد احادیثی که شخصیّت این امامزاده بزرگوار را تبیین می کنند از ویژگیهای این اثر است.

– فرزندان امام موسی بن جعفر(ع)

در تعداد فرزندان امام موسی بن جعفر(ع) اختلاف است. ابن شهر آشوب اولاد آن حضرت را سی نفر و صاحب عمده الطالب تعداد آنها را شصت تن که سی و هفت دختر و بیست و سه پسر باشد نام برده اند. (قمی، ، ج ، ص ) شیخ مفید (ره) در ارشاد فرزندان حضرت موسی بن جعفر(ع) را سی و هفت فرزند پسر و دختر معرفی کرده اند. آنها عبارتند از: – علی بن موسی الرضا علیهم السّلام -ابراهیم -عباس -قاسم که مادرهای ایشان ام ولد بودند -اسماعیل -جعفر -هارون -حسن که مادرشان نیز ام ولد بود -احمد -محمد -حمزه که اینان نیز مادرشان ام ولد بود -عبد اللَّه -اسحاق -عبید اللَّه -زید -حسن -فضل -حسین -سلیمان که اینان هر کدام یا هر چند تن از یک زن ام ولد بوده اند -فاطمه کبری -فاطمه صغری -رقیه -حلیمه -ام ابیها -رقیه صغری -ام جعفر -لبابه -زینب -خدیجه -علیه -آمنه -حسنه -بریهه -عایشه -ام سلمه -میمونه -ام کلثوم که مادرهای اینان نیز ام ولد بوده اند و در میان فرزندان آن حضرت از همه برتر و در قدر و منزلت والاتر و دانشمندتر، و در فضل و کمال جامع تر حضرت ابو الحسن علی بن موسی الرضا علیهم السّلام بوده است. (مفید، ، ج ، ص: )

– صفات برجسته جناب احمد بن موسی(ع)

شیخ مفید (ره) صفات برجسته ای را برای احمد بن موسی(ع) نقل می کنند: «و کان أحمد بن موسی کریماً جلیلاً کبیراً ورعاً» (مفید، ، ج ، ص: ) اما کریم به کسی می گویند که شرافتی در اخلاقش است (ابن فارس، هزار و سیصد و هشتاد و پنج ق، ج ، ص: ) و جامع انواع خیر و شرف و فضائل را نیز دارد (إبن منظور، ق، ج ، ص: ) و جلیل به کسی می گویند که دارای عظمت و شکوه باشد (مصطفوی، ش، ج ، ص: ) و کبیر در مقابل صغیر است و به کسی که سنّش یا فضیلتش بیش از دیگران باشد به او کبیر می گویند و فرق کبیر با سیّد آن است که سیّد کسی است که تدبیر یک قوم را به عهده می گیرد ولی کبیر شخص میانسال یا دارای فضیلت است (همان مدرک، ج ، ص: -). صفت ورع به معنای عفّت و خودداری از امور ناشایسته است. (إبن فارس، ق، ج ، ص: ) این اوصاف در مورد حضرت احمد بن موسی(ع) نشان می دهد ایشان دارای صفات حسنه و فضائلی بوده اند که زبان زد بوده و البته این اوصاف نشان از بزرگی سنّی ایشان در میان فرزندان حضرت امام کاظم(ع) یا بزرگی نسبی ایشان نسبت به برخی از فرزندان آن حضرت می دهد.

یکی از نشانه های تقوی و ورع در جناب احمد بن موسی (ع) رجوع مردم به ایشان بعد از شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) است چرا که مردم برای امامت شیعیان ابتدا با ایشان بیعت کردند و سپس ایشان با بیعت با علی بن موسی الرضا (ع) مردم را به بیعت با امام رضا(ع) آگاه ساختند. (خسروی، ش، ص )

– احمد بن موسی(ع) از دیدگاه علماء رجال

شیخ حرّ عاملی به نقل از شیخ مفید در کتاب ارشاد با عبارت: «أثنی علیه المفید فی إرشاده» (شیخ مفید، ، ج ، ص-) ثناگویی شیخ مفید (ره) از احمد بن موسی (ع) را دلیل بر ثقه بودن او ذکر می کند. (حرّ عاملی، ، ص) در منتهی المقال علاوه بر برشمردن صفات کتاب ارشاد، لقب سیّد السادات را برای او می آورد (مازندرانی، ق، ج ، ص: ) و از مستوفی در نزهه القلوب و شیخ یوسف بحرانی به تصریح نقل می کند که شاه چراغ معروف در زمان ما همین احمد بن موسی(ع) است و همچنین از وجیزه نقل می کند احمد بن موسی الکاظم(ع) مدح شده است. (همان مدرک، ج ، ص: )

سیّد بحرالعلوم همچون دیگر علماء متن ارشاد شیخ مفید (ره) را می آورند که دلالت بر توثیق و جلالت شخصیّت احمد بن موسی(ع) است (بحر العلوم، ق، ج ، ص: ) همچنین او در پاورقی، قبر معروف به شاه چراغ در شیراز را منسوب به او می داند و برای سخنش به کتب علماء ارجاع می دهد.[۱] و نیز آیت الله خوئی در معجم الرجال خویش به ارشاد اسناد می دهند. (خوئی، ، ج ، ص: )

– جایگاه احمد(ع) نزد موسی بن جعفر(ع)

امام کاظم(ع) نسبت به احمد(ع) پسرشان محبّت داشتند «کان أبوه موسی الکاظم یحبّه و وهب له ضیعه الیسیریه» (مفید، ق، ج ص ) و اگر نبود محبّتی از جانب احمد(ع) نسبت به پدر بزرگوارشان، محبّتی از جانب امام کاظم(ع) نیز نمی بود زیرا در روایتی شریف حسن بن جهم از امام رضا علیه السّلام پرسید:

می خواهم بدانم نزد شما چگونه هستم فرمود: بنگر مرا چگونه به حساب می آوری؟ (طبرسی، ش، ص) محبّت امام کاظم (ع) نسبت به فرزندشان به گونه ای بروز و ظهور یافت که امام (ع) مزرعه خود را (معروف به یسیره) به احمد(ع) بخشید. (مفید، ، ج ، ص) امام صادق(ع) سه چیز را مایه ایجاد محبّت معرفی نمودند: دینداری، فروتنی و بخشندگی. (حرّانی، ش، ص) امام کاظم (ع) با این بخشش محبّت خویش را به این فرزندشان نشان دادند.

در کافی به سند «مُحَمَّدُ بْنُ یحْیی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ محَمَّدِ بنِ خالِدٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ الْأَشْعَرِی» حدیثی از امام رضا(ع) نقل شده است که مدرک سخن شیخ مفید (ره) در بخشیدن یسیره به احمد بن موسی(ع) را مشخص می سازد. درسلسله سند برخی به محمد بن خالد ایراد گرفته اند به طور مثال نجاشی او را ضعیف می داند «کان محمد ضعیفا فی الحدیث» (نجاشی، ش، ص ) و دلیلش را حلّی از زبان ابن غضائری می آورد که او مولی جریر بن عبد الله بوده و این شخص از اشخاص ضعیف حدیث نقل می کرده و بر احادیث مرسل اعتماد داشته است: «قال ابن الغضائری إنه مولی جریر بن عبد الله حدیثه یعرف و ینکر و یروی عن الضعفاء و یعتمد المراسیل» (حلّی، ق، ص ) البته شیخ طوسی (ره) محمد بن خالد را توثیق می کند (طوسی، ش، ص ) و به همین دلیل علامّه حلّی بر قول شیخ طوسی (ره) اعتماد کرده و توثیق ایشان را بر سخن نجاشی برتری می دهند: «الاعتماد عندی علی قول الشیخ أبی جعفر الطوسی ره من تعدیله» در نهایت حدیث بر طبق سخن شیخ طوسی صحیح است.

اما ترجمه حدیث: «به ابو الحسن الرضا(ع) گفتم: آیا انسان می تواند برخی از فرزندان خود را بیشتر دوست بدارد و یا بعضی از آنها را بر دیگران مقدم بدارد؟ ابو الحسن گفت: آری؛ جدم ابو عبد الله صادق به فرزندش محمد دیباج، عطیه ای پیشکش فرموده بود، و پدرم ابو الحسن به فرزندش احمد، آبادی «یسیره» را عطا کرده بود که من به کفالت آن همت گماشتم تا موقعی که در اختیار خودش نهادم. من گفتم: قربانت شوم. روا هست که انسان دخترانش را بیش از پسرانش دوست بدارد؟ ابو الحسن الرضا گفت: فرقی نمی کند که انسان دخترانش را بیشتر دوست بدارد یا پسرانش را: به هر مقیاسی که خداوند- عز و جل- مهر فرزند را در دل انسان جای دهد، به او محبت می ورزد». (کلینی، ش، ج ، ص)

نوع بخشش از دیباج یا یسیره نسبت به محمد و احمد در متن حدیث نیست و مترجم مصداق آن را احتمالاً از متن ارشاد به دست آورده اند. متن اصلی: «سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عنِ الرَّجلِ یکونُ بَعْضُ وُلْدِهِ أَحَبَّ إِلَیهِ مِنْ بَعْضٍ وَ یقَدِّمُ بَعْضَ وُلْدِهِ عَلَی بَعْضٍ فقَالَ نعَمْ قَدْ فَعَلَ ذَلِک أَبُو عَبْدِ اللَّه ع نحَلَ محَمَّداً وَ فَعَلَ ذَلِک أَبُو الْحسَنِ ع نحَلَ أَحْمَدَ شَیئاً فَقُمْتُ أَنا بهِ حَتَّی حُزْتُهُ لَهُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاک الرَّجُلُ یکونُ بَنَاتُهُ أَحَبَّ إِلَیهِ مِنْ بَنِیهِ فقَالَ الْبنَاتُ وَ الْبَنُونَ فِی ذَلِک سَوَاءٌ إِنَّمَا هُوَ بقَدْرِ ما ینَزِّلُهُمُ اللَّه عزَّ وَ جلَ مِنْه» (کلینی، ق، ج ؛ ص) عبارت شیئاً برای بخشش امام موسی کاظم(ع) نسبت به احمد فرزندشان به کار رفته است.

روایتی دیگر میزان توجه حضرت امام کاظم(ع) به احمد (ع) را مشخّص می سازد زیرا حضرت بسیار مراقب فرزندشان بوده اند و لحظه ای احمد را از نظر خود غائب نمی نمودند. در سند حدیث شیخ مفید (ره) از حسن بن محمد و او از جدّش و جدّش از اسماعیل پسر امام کاظم (ع) نقل می کند و اعتماد شیخ بر حسن بن محمّد نشان از وثاقت این شخص دارد هر چند در کتب رجال چیزی در مورد این شخص موجود نیست.

متن حدیث: «أَخْبَرَنِی الشَّرِیفُ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی قَالَ حَدَّثَنَا جدِّی قَالَ سَمِعْتُ إِسْمَاعِیلَ بْنَ مُوسَی یقُولُ خَرَجَ أَبِی بِوُلْدِهِ إِلَی بَعْضِ أَمْوَالِهِ بِالْمَدِینَهِ وَ أَسْمَی ذَلِک الْمَالَ إِلَّا أَنَّ أَبَا الْحُسَینِ یحْیی نَسِی الِاسْمَ قَالَ فَکنَّا فِی ذَلِک الْمَکانِ وَ کانَ مَعَ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَی عشْرُونَ منْ خَدَمِ أَبِی وَ حَشَمِهِ إِنْ قَامَ أَحْمَدُ قَامُوا مَعَهُ وَ إِنْ جَلَسَ جَلَسُوا مَعَهُ وَ أَبِی بَعْدَ ذَلِک یرْعَاهُ بِبَصَرِهِ مَا یغْفُلُ عَنْهُ فَمَا انْقَلَبْنَا حَتَّی انْشَجَ أَحْمَدُ بْنُ مُوسَی بَینَنَا» (مفید، ق، ج ، ص: )

ترجمه: حسن بن محمد بن یحیی برای من حدیث کرد از جدّش که گفت: شنیدم از اسماعیل فرزند حضرت موسی بن جعفر علیهم السّلام که میگفت: پدرم با فرزندان خود از مدینه بسوی برخی از املاک خود بیرون رفت و اسماعیل نام آن ملک را برد ولی یحیی (جد حسن بن محمد راوی حدیث) نام آن را فراموش کرد، اسماعیل گوید: ما در آنجا بودیم و با احمد بن موسی بیست تن از خدم و حشم پدرم بودند که اگر احمد برمی خاست آنان با او برمی خاستند، و اگر احمد به جایی می نشست آنان نیز با او می نشستند (و خلاصه بفرمان و پیرو او بودند) و از آن گذشته پدرم نیز پیوسته نظرش به او بود و از او غفلت نداشت، و ما از آنجا بازنگشتیم تا هنگامی که احمد از میان ما کوچ کرد و برفت آنگاه ما نیز از آنجا رفتیم. (مفید، ، ج ، ص: )

اما انتهای متن درست ترجمه نشده است زیرا عبارت: «فَمَا انْقَلَبْنَا حَتَّی انْشَجَ أَحْمَدُ بْنُ مُوسَی بَینَنَا» به کوچ کردن معنی شده است در حالی که انشجّ به وارد شدن ضربه به سر و جراحت آن می گویند (طریحی، ، ج ، ص) یا خصوص سر شکستن (فراهیدی، ق، ج ، ص). همچنان که برخی ترجمه ها به این مطلب دقت داشته اند «با آن همه که غلامان پدرم مواظب بودند باز هم پدر بزرگوارم دقیقه ای از وی غفلت نمی کرد در عین حال از آن محل خارج نشدیم مگر اینکه از میان همه ما تصادفاً سر او شکست» (مفید، ش، ص: ) این روایت نشان می دهد با آنکه امام کاظم(ع) نسبت به احمد(ع) توجه زیادی داشتند و با آن که خادمانی همراه او بودند و مراقبت از او داشتند باز هم برای او اتّفاق شکسته شدن سر روی داده است که نشان از اهمّیت احمد(ع) نزد پدر دارد.

– اعتماد امام کاظم(ع) به احمد بن موسی(ع)

یکی از شواهدی که نشان می دهد امام کاظم(ع) به احمد(ع) پسرشان اعتماد داشته اند آوردن نام ایشان در وصیّتشان و صدور اجازه مشروط برای تصرّف در اموال و صدقات و سرپرستی فرزندانشان برای احمد(ع) است. البته این اجازه مشروط بود زیرا وصیّ اصلی علیّ بن موسی الرضا(ع) بوده و ایشان اجازه داشتند تصمیمات بقیه را که امام کاظم(ع) به آنها اجازه داده بودند کنار بگذارند و تصمیم صحیح را اتّخاذ کنند که همین امر مایه اختلاف عبّاس دیگر فرزند امام کاظم (ع) با امام رضا(ع) شد (صدوق، ق، ج ، ص: ) امّا احمد(ع) به این مسئله تن داد و آن را پذیرفت.

سند روایت وصیّت امام کاظم(ع) در دو نسخه کافی (کلینی، ق، ج ، ص) و عیون اخبار الرضا (صدوق، ق، ج ، ص) متفاوت آمده است. سند کافی عبارت است از: «أَحْمَدُ بْنُ مِهْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی عَنْ أَبِی الْحَکمِ قَالَ حَدَّثَنِی عَبْدُ اللَّهِ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الْجعْفَرِی وَ عبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَهَ عَنْ یزِیدَ بْنِ سَلِیطٍ قَالَ: لَمَّا أَوْصَی أَبُو إِبْرَاهِیمَ…» در این سند محمد بن علی أبو سمینه قرار گرفته است که نجاشی او را فاسد الاعتقاد و دارای ضعف شدید ذکر کرده (نجاشی، ش، ص ) و او کسی است که در کوفه شهرت به کذب پیدا کرد و به قم آمد و احمد بن محمد بن عیسی او را از قم اخراج کرد (حلّی، ق، ص ) پس با توجه به سند این حدیث نمی توان به این روایت اعتماد کرد و وصایت علی بن موسی الرضا (ع) و اعتماد بر جناب احمد بن موسی(ع) را از این حدیث اثبات نمود اما سند عیون عبارت است از: «حَدَّثَنَا الْحسَینُ بنُ أَحمَدَ بْنِ

  راهنمای خرید:

  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.