خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل حجاب و عفاف زنان و کلام مقام معظم رهبری حفظه الله
خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل حجاب و عفاف زنان و کلام مقام معظم رهبری حفظه الله قیمت اصلی 179,700 تومان بود.قیمت فعلی 119,200 تومان است.
بازگشت به محصولات
خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل بی حجابی و حق الناس (به مناسبت ۲۱ تیرماه؛ روز حجاب و عفاف)
خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل بی حجابی و حق الناس (به مناسبت ۲۱ تیرماه؛ روز حجاب و عفاف) قیمت اصلی 179,700 تومان بود.قیمت فعلی 119,200 تومان است.
فقط اینقدر👇 دیگه زمان داری با تخفیف بخریش
00روز
10ساعت
38دقیقه
05ثانیه

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل آن همه استبداد؛ آن همه بد عهدی (مروری بر قیام مسجد گوهر شاد و پیامدهای آن)

قیمت اصلی 179,700 تومان بود.قیمت فعلی 119,200 تومان است.

تعداد فروش: 43

فرمت فایل پاورپوینت

1 آیتم فروخته شده در 55 دقیقه
4 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
توضیحات

پاورپوینت فایل پاورپوینت کامل آن همه استبداد؛ آن همه بد عهدی (مروری بر قیام مسجد گوهر شاد و پیامدهای آن)؛ ابزاری کارآمد برای ارائه‌های برجسته

آیا به دنبال ارائه‌ای بی‌نقص هستید؟ فایل فایل پاورپوینت کامل آن همه استبداد؛ آن همه بد عهدی (مروری بر قیام مسجد گوهر شاد و پیامدهای آن) با ۱۲۰ اسلاید با طراحی حرفه‌ای آماده است تا در جلسات شما را به بهترین شکل ممکن معرفی کند.

ویژگی‌های بارز فایل فایل پاورپوینت کامل آن همه استبداد؛ آن همه بد عهدی (مروری بر قیام مسجد گوهر شاد و پیامدهای آن):

  • گرافیک شگفت‌انگیز: طراحی دقیق و متناسب با استانداردهای روز برای جذب توجه مخاطب.
  • استفاده ساده: فایل فایل پاورپوینت کامل آن همه استبداد؛ آن همه بد عهدی (مروری بر قیام مسجد گوهر شاد و پیامدهای آن) به گونه‌ای طراحی شده که نیاز به تغییرات پیچیده نداشته باشد؛ کافی است آن را بارگذاری و ارائه دهید.
  • کیفیت حرفه‌ای: تمامی اسلایدها با وضوح بالا و استانداردهای نمایش در پاورپوینت طراحی شده‌اند.

طراحی بدون نقص: فایل فایل پاورپوینت کامل آن همه استبداد؛ آن همه بد عهدی (مروری بر قیام مسجد گوهر شاد و پیامدهای آن) با دقت بالا و بدون ایراد گرافیکی یا ناهماهنگی در طراحی آماده شده است.

توجه: نسخه‌های غیررسمی ممکن است مشکلاتی در نمایش یا کیفیت داشته باشند. تنها نسخه رسمی فایل فایل پاورپوینت کامل آن همه استبداد؛ آن همه بد عهدی (مروری بر قیام مسجد گوهر شاد و پیامدهای آن) تضمین‌شده است.

فایل فایل پاورپوینت کامل آن همه استبداد؛ آن همه بد عهدی (مروری بر قیام مسجد گوهر شاد و پیامدهای آن) را دانلود کرده و به راحتی یک ارائه حرفه‌ای را تجربه کنید.


بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل آن همه استبداد؛ آن همه بد عهدی (مروری بر قیام مسجد گوهر شاد و پیامدهای آن) :

تاریخچه مسجد گوهرشاد

شاید بتوان قیام مسجد گوهرشاد مردم خراسان در سال ۱۳۱۴ هجری شمسی را اولین رویداد مهم تاریخی در مورد مقابله ایرانیان با مدرنیته مستبدانه و در عین حال ظاهری و سطحی عصر پهلوی دانست. رضاخان که با دیدار امان الله خان پادشاه غربگرای افغانستان در تهران و ملاقات با آتاتورک در استانبول شدیدا تحت تاثیر ایده های غربگرایانه آنها قرار گرفته بود و از طرفی پایه های حکومت خود را تثبیت شده می دید، دست به انجام اقداماتی تجددمابانه زد که هرکدام از این اقدامات فصل پرماجرایی از تاریخ ایران گردید. واقعه مسجد گوهرشاد که در پی اعتراض علما و مردم مشهد به مساله کشف حجاب و لباس متحدالشکل و رواج بی بندوباری در مجالس و محافل رسمی و بازداشت مرحوم آیت الله العظمی قمی توسط دولت پهلوی، رخ داده بود یادآور ددمنشی روسها در هجوم به آستان قدس رضوی(ع) در سال ۱۳۳۰ قمری بود. اگرچه نام شیخ محمدتقی بهلول با واقعه گوهرشاد گره خورده و نقش او در تهییج و تجمع مردم درجه اول بود اما زمینه های این قیام از قبل فراهم شده بود وعلمای مشهد در نشستها و جلسات خود، مقابله در مقابل اقدامات رضاخانی را هشدار داده بودند. سفر مرحوم آیت الله قمی به تهران برای مذاکره با رضاشاه که منجر به بازداشت او شده بود، در راستای همین زمینه ها و انگیزه ها تلقی می شود. به هر حال قیام مردم مشهد در مسجد گوهرشاد که چندین روز به طول انجامید، با کشتار ناجوانمردانه مردم و دستگیری علمای طراز اول مشهد سرکوب گردید اما خاطره آن در ذهن تاریخی مردم ایران باقی ماند و ماهیت حکومت دست نشانده رضاخانی را برای مردم آشکار نمود. مقاله ای که پیش روی شما سروران گرامی است به این موضوع تاریخی پرداخته است که ملاحظه می فرمایید.

مسجد گوهرشاد در سال ۸۲۱ ه. ق در ضلع جنوبی حرم مطهر علی‎بن موسی الرضا (ع) به همت گوهرشادآغا، همسر شاهرخ میرزا پسر امیرتیمور گورکانی توسط معمار معروف آن زمان، قوام الدین شیرازی بنا گردید.

مساحت کل مسجد ۹۴۱۰ متر مربع و طول آن ۳۰/ ۵۶ متر و عرض آن ۶۵ / ۵۱ متر می باشد. این مسجد، دارای چهار ایوان، هفت شبستان، یک گنبد و دو گلدسته است. ایوان شمالی، از راه دارالسیاده به حرم مطهر رضوی متصل است، ایوان شرقی و غربی که قرینه یکدیگر هستند، محل برگزاری نماز می باشد و ایوان جنوبی به نام ایوان مقصوره مشهوراست. در ساخت منبر معروف صاحب‎الزمان که از آثار زیبای هنری متعلق به سال ۱۲۴۳ه. ق می باشد، میخ و فلز به کار نرفته است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی کتابخانه‎ ای نیز در محل بست شیخ بهایی مسجد به مجموعه بناها افزوده شده که ده ها هزار جلد کتاب نفیس خطی و چاپی در آن جمع آوری و نگهداری می شود. همچنین، مسجد دارای موقوفات زیادی می باشد که توسط بانوی نیکوکار شاهرخ میرزا، یعنی گوهرشاد‎آغا وقف گردیده است.[۱]

ریشه های قیام

ریشه های اصلی قیام مسجد گوهرشاد را باید در سیاستهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی عصر رضاخان جست وجو کرد. رضاخان در سالهای آغازین ورود به صحنه سیاست ایران، سیاست مذهبی خود را چنان تنظیم کرد که به نظر می‎ رسید، فردی دیندار و مقید در عمل به شعایر و احکام اسلامی و حفظ آنها می باشد. زمانی که وی پله های ترقی را می پیمود، خود را مسلمانی متعصب معرفی کرد؛ زیرا از ریشه داری مذهب در میان مردم ایران به خوبی آگاه بود و از پیامدهای مقاومت و تعارض با روحانیون و نیروهای مذهبی نیز به خوبی اطلاع داشت؛ از این رو، در راستای تظاهر به مذهب به زیارت عتبات عالیات می‎رفت، مدال مولای متقیان را به گردن می آویخت، در دسته‎های عزاداری محرم شرکت می کرد و کاه گل به سر و روی خود می ریخت، مجالس روضه خوانی ترتیب می داد[۲]، حتی روضه خوانی در قزاقخانه را به صاحب مجلسی خودش برقرار می کرد[۳]، در پادگانها قاضی عسکر تعیین نمود، به دیدار علمای قم می رفت و اعلام می کرد که بر حفظ و حراست از اسلام مصمم است[۴]، مشروب فروشیها و قمارخانه ها را بست، به تنظیم امور و نوسازی آستان قدس رضوی و آستانه حضرت معصومه توجه نمود[۵] و اعمالی از این قبیل که در میان مردم و حتی روحانیون هرگونه شکی را در مذهبی بودن و پایبندی وی به مذهب از میان برد.

این سیاست که باید آن را نهایت فریبکاری صبورانه نامید تا سال ۱۳۰۵ ش ادامه یافت و از اواخر این سال و به ویژه از سال ۱۳۰۶ ش که پایه های حکومت و قدرتش تحکیم و تا حدودی تثبیت شده بود و خود را آن قدر توانا و قدرتمند می دید که در مقابل اعتراضات و مقاومتهای احتمالی ایستادگی کند سیاست فریب مذهبی را تغییر داد و در صدد تحدید روحانیون و نیروهای مذهبی و اجرای سیاستهای اجتماعی و فرهنگی که در تقابل با مذهب و فرهنگ آمیخته به مذهب بود، برآمد.

در این سیاست نوین مذهبی رضاخان که متاثر از افکار و اندیشه های تجددگرایانه و غرب گرایانه بود، روحانیت، مذهب، احکام اسلامی، محاکم شرع، مکتب خانه های آموزشی و تربیتی و مواردی از این دست جایی نداشتند؛ بنابراین، در رابطه دین و دولت تغییرات اساسی و مهمی پدید آمد. به تدریج، اعتراضات روحانیون سرکوب شد، نفوذ اجتماعی، قضایی و تربیتی آنها کاهش یافت، تغییر لباس و لباس متحدالشکل، آنها را همچون دیگر مردان و زنان ایرانی با وضعیت بغرنج تری مواجه ساخت و در مجموع، اسلام و روحانیت در انزوا و تنگناهای بی سابقه ای قرار گرفتند. این وضعیت در دهه دوم سلطنت رضاخان تشدید شد و حکومت پهلوی به طور رسمی و علنی خود را از قید و بند دین و مذهب رها کرد. حتی پا را فراتر گذاشته، با شعایر دینی و سلطه اجتماعی مذهب به ستیز و مبارزه پرداخت، روحانیون ممنوع المنبر شدند، حضورشان با لباس روحانی در ملا عام ممنوع گردید، عده ای که این رویه را برنمی تافتند، دستگیر، زندانی و یا تبعید شدند و در نهایت، سکولاریسم بر جامعه ایران حکمفرما گردید.[۶] شایان ذکر است که در تشدید غرب گرایی در ایران سفر امان الله خان پادشاه غرب گرای افغانستان و سفر رضاخان به ترکیه تاثیرات زیادی داشته است؛ زیرا پس از بازدید امان الله خان از ایران قانون لباس متحدالشکل و پس از سفر رضاخان به ترکیه قانون کشف حجاب در مجلس تصویب و به مرحله اجرا گذاشته شد.[۷]

با گسترش اندیشه سکولاریسم در جامعه، مقاومتها و اعتراضهایی در شهرهای مختلف صورت گرفت. این مخالفتها به صورت سخنرانی، مهاجرت، تحصن در مکانهای مقدس اسلامی از سال ۱۳۰۵ به بعد شروع شد.[۸] در این میان واکنش نیروهای مذهبی در شهرهای مذهبی، از جمله مشهد به دلیل وجود حرم مطهر امام هشتم شیعیان در آن، از اهمیت و حساسیت ویژه ای برخوردار بود.

رضاخان چنین می پنداشت که با تغییر ظاهر می توان به ترقی و پیشرفت رسید؛ بنابراین، از سال ۱۳۱۴ مرحله جدیدی در راستای نهادینه کردن کشف حجاب شروع شد. در این مرحله، با برپایی جشنهایی به مناسبتهای مختلف که با حضور مقامات بلندپایه کشور صورت می گرفت، در صدد رسمیت بخشیدن و گسترش اندیشه کشف حجاب برآمدند. نخستین اقدام در این زمینه، جشنی بود که در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۳۱۴ با حضور علی اصغر حکمت وزیر معارف در شیراز برپا گردید. در بخشی از این جشن عده ای از دختران بر روی صحنه رفته، ناگهان، نقاب از چهره برگرفتند و با آهنگ ارکستر به رقص و پایکوبی پرداختند. عده‎ای از مردم شیراز به اعتراض مجلس را ترک کردند و روز بعد که بسیاری از مردم از آن رخداد آگاه شده بودند در مسجد وکیل گرد هم آمده و سید حسام الدین فالی، برای آنها سخنرانی کرد و در اعتراضی سخت به آن، اعمال جشن را تقبیح و محکوم کرد. در تبریز نیز آیت‎الله سیدابوالحسن انگجی و آیت الله آقامیرزاصادق‎آقا اعتراضاتی نمودند. فالی دستگیر و زندانی شد و روحانیون تبریز نیز توقیف و به سمنان تبعید گردیدند.

در مشهد نیز که دستور تغییر لباس صادر شده بود، اخبار جشن شیراز و گرفتاری حسام الدین فالی و تبعید دو روحانی تبریز، غوغایی برپا کرد و مراجع روحانی در جلساتی به بحث و بررسی و تقبیح اقدامات حکومت رضاخان پرداختند. در این مرحله، همکاری و انسجام روحانیون مشهد در سطح بالایی قرارداشت.

در نشستهایی که آیت‎ الله حسین قمی، آیت الله سید یونس اردبیلی و برخی دیگر از روحانیون طراز اول مشهد شرکت داشتند، مساله تغییر لباس و حوادث شهرهای یادشده مطرح شد و نتیجه گیری کردند که تغییر لباس به برداشتن حجاب منتهی خواهد شد که بایستی از آن جلوگیری نمود.[۹]

جشن دیگری در بهار ۱۳۱۴ با همان ویژگیهای جشن شیراز، در دبیرستان فردوسی مشهد با شرکت رضاخان برپا شد. دختران در مراسم استقبال از وی بدون حجاب شرکت کرده بودند. این امر، موجب نگرانی مردم به ویژه روحانیون خراسان شد و آیت الله قمی در تلگرامی از این برنامه اعلام انزجار کرد. رضاخان برای کاهش شدت واکنشها، در پاسخ گفت که این امر بدون اطلاع وی صورت گرفته و برای اثبات ادعایش خود، رییس شهربانی مشهد را احضار و تنبیه کرد. این امر، تردیدهای موقتی ای در مورد نیات و سیاستهای رضاخان پدید آورد و اندکی از نگرانیها کاسته شد؛ اما دیری نپایید که علی اصغر حکمت در جریان جشن دیگری در تهران به صراحت، اعلام کرد که اقدامات انجام شده در شیراز، خودسرانه نبوده و با نظر رضاخان انجام گرفته است و رای شاه بر عملی ساختن کشف حجاب است.

انعکاس این خبر در مشهد، علمای خراسان را سخت نگران و مضطرب کرد و براساس مدارک موجود، آیت الله حسین قمی از شدت ناراحتی در حین سخنرانی گریسته، اعلام کرد که اکنون، اسلام در خطر است و فدایی می خواهد و خودم نیز حاضرم در این راه فدا شوم. درپی آن، اقشار مختلف مردم مشهد نیز به شیوه های گوناگونی مانند تلگراف، خشم و انزجار خود را از این اقدام ضداسلامی اعلام کردند.[۱۰]

سفر آیت الله حسین قمی به تهران برای مذاکره با رضاخان

در اثر گسترش روزافزون اندیشه کشف حجاب، نارضایتیها و اعتراضات در مشهد بیشتر می شد. پس از انتصاب فتح الله پاکروان به استانداری خراسان در سال ۱۳۱۴، از آن جاکه وی در برخورد با مخالفان و معترضان به تغییر لباس، خشونت و شدت عمل نشان می داد، بر وخامت اوضاع در مشهد افزوده شد.[۱۱]

در این فضای خشونت‎آلود و به تبع آن، اعتراض آمیز از مرکز، دستور تغییر لباس و تبدیل «کلاه پهلوی» به «کلاه بین المللی» موسوم به «شاپو» و «کپی» رسید و به فتح الله پاکروان، استاندار خراسان ابلاغ گردید. او نیز بدون کمترین تاملی، دستور رضاخان را به مورد اجرا گذاشت و در این زمینه، دستورات اکیدی به شهربانی خراسان و دیگر ادارات وعوامل تابعه صادر کرد. بنا به گفته محمدعلی شوشتری، خفیه نویس عصر رضاشاه که در این موقع در مشهد ماموریت داشته: «اجرای حکم در مشهد تا حدی مشکل بود؛ زیرا عوامل مخفیه و متدینین و مجاورین به جنب و جوش افتاده، عنوان «من تشبه بقوم فهو منهم» را پیش گرفته سرا و علنا بنای اعتراض را گذاردند.»[۱۲]

انعکاس دستور رضاخان و بخشنامه وزارت کشور در زمینه استفاده از کلاه بین المللی لحنی تهدیدآمیز داشت و به ویژه، کارمندان دولت را تهدید می کرد که «استعمال کلاه بین المللی برای مامورین دولتی اجباری است و باید هرچه زودتر، کلیه مامورین کلاه خود را تغییر دهند و هر یک از مامورین و مستخدمین تعلل یا استنکاف نمایند، فورا منفصل از خدمت خواهد شد»[۱۳]، این امر، باعث تشویق روحانیون و مردم و چاره جویی آنها گردید. مراجع، جلساتی برای بحث و گفت وگو در مورد این بخشنامه و سخت گیریهای دوچندانی که در مورد مردم و روحانیون به مرحله اجرا گذاشته می شد، برپا کردند. در یکی از این جلسات که در منزل آیت الله سید یونس اردبیلی تشکیل شده بود، پیشنهاد شد که آیت الله حسین قمی به تهران برود و با رضاخان در مورد توقف اجرای بخشنامه یادشده و تغییرلباس مذاکره کند. ایشان نیز این ماموریت را قبول کرد.[۱۴] البته در برخی منابع آمده که آیت الله قمی قبل از این با فتح ‎الله پاکروان و محمدولی خان اسدی نایب التولیه آستان قدس رضوی نیز گفت وگو کرده، از آنها خواسته بود که درخواستهای روحانیون مشهد را به اطلاع رضاخان برسانند؛ ولی آنها چنین کاری را نکرده بودند و احتمال دیگری نیز داده شده که آیت الله قمی به دلیل رهبری احتمالی معترضین و مخالفین و احتمال وقوع مسایل و مشکلاتی در این زمینه و به منظور جلوگیری از درگیری و خونریزی، بنا به خواست پاکروان مجبور به ترک مشهد شده و ایشان نیز برای جلوگیری از فتنه و آشوب به این خواست تن درداده است.[۱۵] برخی منابع نیز معتقدند که این کار، نوعی ابتکار فردی از طرف شخص آیت الله قمی بوده است. از قول فرزند آیت الله قمی نقل شده که پدرش گفته بود: «حاضرم بروم تهران و به رضاشاه التماس کنم کشف حجاب نکند و از اتحاد شکل اجباری مردم منصرف شود. در این راه یا به نتیجه می رسم و یا به زندان می افتم و یا کشته می شوم.»[۱۶] در این زمینه، روایتی نیز از آیت الله سید عبدالله شیرازی در دست می باشد که می گوید: «به آیت‎الله قمی گفتم که شما پیش رضاشاه بروید و با توجه به تلگرافهای زیادی که در این مورد به رضاشاه شده، از او بخواهید که دست از بی حجاب‎کردن مردم مشهد بردارد. ایشان نیز پذیرفتند و یکی دو روز بعد به سوی تهران رهسپار شدند.»[۱۷]

در هر صورت، آنچه اتفاق افتاده این است که آیت الله قمی در هشتم یا نهم تیرماه به تهران آمد؛ ولی به جای دیدار با رضاخان به طرف باغ سراج‎الملک در شهرری رفته و آنجا اقامت گزیده است، آیت الله شیرازی دراین مورد نیز می گوید: «من بعدها از ایشان پرسیدم، شما که قراربود وارد بر خودش [رضاشاه] در سعدآباد بشوید. گفتند: بله، ولی من در فرودگاه استخاره کردم بد آمد، گفتم، شاید اگر برویم راه ندهند؛ به سعدآباد، لذا من چون همیشه در سفرها به مسجد باغ سراج الملک می رفتم، این بار هم به آنجا رفتم.»[۱۸]

پس از ورود آیت الله قمی به باغ سراج‎ الملک، باغ توسط نیروهای دولتی به محاصره درآمد و تحت کنترل شدید مامورین قرارگرفت. آیت الله قمی نیز ممنوع الملاقات شد. بعد از واقعه مسجد گوهرشاد، ایشان به عتبات عالیات تبعید گردیدند.[۱۹]

شکل گیری قیام

چنانچه گفته شد، ریشه های اصلی و بلندمدت قیام دست کم در طول یک دهه سلطنت رضاخان و اجرای سیاست مذهب ستیزی و دین‎گریزی، نیرویی که در صدد غربی کردن ایران بود، شکل گرفت؛ اما این قیام، علت آنی نیز داشت. علت آنی، گرفتاری آیت الله حسین قمی در تهران و محاصره محل اقامت وی در شهرری توسط نیروهای دولتی بود. وقتی این خبر در فضای پرالتهاب سیاسی و مذهبی مشهد پیچید، تعادل روانی افکار عمومی در شهر برهم ریخت که واکنشهای متفاوتی را به دنبال داشت.

روحانیون مشهد، همچون رخدادهای قبلی، با تشکیل جلسات متعددی به مشورت و تبادل نظر پرداختند و در اطلاعیه هایی از مردم خواستند که با اعتراض به سیاست مذهبی و اجتماعی رضاخان و محدودیتی که برای آیت الله قمی به وجود آورده، دست به اعتصاب و تحصن بزنند و در مسجد گوهرشاد گرد هم آیند. خود نیز تصمیم گرفتند، در آن مسجد به مردم بپیوندند و هر روز، یکی از آنها در خصوص اوضاع جاری کشور برای مردم سخنرانی کند.[۲۰] مردم مشهد نیز در طیفی گسترده با مراجعه به روحانیون مشهد و مقامات صاحب نفوذ مثل محمدولی خان اسدی، فتح الله پاکروان و. . . درصدد جست وجوی علت توقیف آیت الله قمی برآمده، آزادی وی را خواستار شدند. همچنین بر اثر مساعی روحانیون، نامه ای به امضای ۱۵۰ نفر از روحانیون و متنفذین مشهد خطاب به رضاخان نوشته و در آن، خواستار آزادی آیت الله قمی شدند؛ اما مسوول تلگرافخانه مشهد قبل از ارسال تلگراف، آن را به اطلاع فتح الله پاکروان رساند. استاندار خراسان هم بدون درنگ، دستور تعقیب تمام امضاکنندگان تلگراف را صادر کرد؛ از این رو، عده ای دستگیر و برخی نیز مجبور به ترک مشهد شدند. با این پیشامد، اوضاع مشهد بیش از پیش به وخامت گرایید و شهر در حالی که چشم به راه خبری از آیت الله قمی بود، آبستن رخدادهای جدیدی شد.[۲۱]

هم زمان با این شرایط، شیخ محمدتقی بهلول، قهرمان دیگر واقعه مسجد گوهرشاد که تحت تعقیب بود و از شهری به شهری می رفت، از گرفتاری آیت الله قمی، مطلع شده و در روز چهارشنبه ۱۸ تیر از شهر قائن خارج و صبح پنجشنبه نوزدهم تیر به مشهد رسید و یک راست به حرم رضوی رفت؛ ولی مامورین امنیتی و انتظامی از ورود او آگاه شدند و ساعاتی پس از ورودش به حرم او را دستگیر نموده و به دلیل ترس از واکنشهای زوار به شهربانی منتقل نکردند؛ بلکه در یکی از اتاقهای صحن کهنه بازداشت نمودند. ورود بهلول به مشهد را می توان لحظه شروع قیام در نظر گرفت؛ زیرا با ورود او بر سرعت شکل گیری تحولات افزوده شد.

ساعاتی پس از بازداشت شیخ محمدتقی بهلول، مردم به تدریج از این امر آگاه شده، و در مقابل محل توقیف او تجمع کردند. خود بهلول در خاطراتش می گوید: «چون روز هوا گرم بود، شب که فرارسید، جمعیت زیادی جمع شدند. صحن کهنه سرتاسر پر از جمعیت شد. روی بامها و غرفه ها همگی پر از جمعیت بود، من هم فکر کردم، مردم را زیاد هیجانی کنم، جلوی چشم خود را گرفتم و خود را به حال گریه نشان دادم و یک مرتبه صدای گریه بلندی از همگی مردم بلند شد.»[۲۲] مردم به تحریک نواب احتشام رضوی، سرکشیک پنجم آستان قدس رضوی به محل بازداشت بهلول حمله کرده و او را آزاد کردند: «مردم مرا برداشتند و روی دست بلند کرده و با ذکر صلوات به سوی مسجد گوهرشاد بردند و آن گاه، روی منبری که معروف است به منبر امام زمان(عج) جای دادند. رییس شهربانی خود را جلوی منبر رساند و گفت: شیخ منبر نرو، ممنوع است؛ اما مردم او را زیر مشت و لگد گرفتند و از مسجد بیرون کردند.»[۲۳]

شیخ محمدتقی بهلول می گوید: «من قصد ایجاد وحشت در هیات حاکمه [را] داشتم و این برنامه ای بود که در تهران و سایر شهرها اجرا کرده بودم و در موارد مختلف دولت مجبور به عقب نشینی شده بود.» او همچنین خاطرنشان می کند: «در مشهد هم می خواستم که چنین بشود؛ ولی نشد، وقتی این منظره پیش آمد و رییس شهربانی و پلیسها را زدند، من گیج شده بودم و نمی دانستم چه باید بکنم. . . در تمام محوطه مسجد و صحنها صدای مرگ بر شاه و لعنت بر شاه و مرده باد شاه و زنده باد اسلام، لعنت بر بهایی و لعنت بر دشمن علما، بلند بود.». وی در ادامه می گوید که با این اتفاقات، دیگر کوتاه آمدن معنا نداشت و ممکن هم نبود؛ از این رو، در یک سخنرانی به مردم گفتم: «کاری که نباید می شد، شد و ما نباید نرمی نشان دهیم، باید پایمردی کرده و مقاومت کنیم یا حاج آقا حسین قمی را از زندان آزاد کرده و احکام اسلام را جاری کنیم، یا همه کشته شویم، آنگاه خطاب به جمعیت گفتم: به خانه خود بروید و خرجی خانواده را به مدت یک هفته و یا هر قدر که می توانید آماده کرده و برگردید، کاری که می خواهیم انجام دهیم، حداقل یک هفته یا دو هفته وقت لازم دارد. شما باید از خانواده های خود خاطرجمع باشید، بعد از انجام کار خود با

  راهنمای خرید:

  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.