خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل نقش نیروهای اجتماعی در انقلاب مشروطیت و حوادث پس از آن
179,700 تومان قیمت اصلی 179,700 تومان بود.119,200 تومانقیمت فعلی 119,200 تومان است.
تعداد فروش: 57
فرمت فایل پاورپوینت
ارائهی فایل پاورپوینت کامل نقش نیروهای اجتماعی در انقلاب مشروطیت و حوادث پس از آن – تجربهای خاص و متمایز!
پاورپوینتی حرفهای و متفاوت:
فایل فایل پاورپوینت کامل نقش نیروهای اجتماعی در انقلاب مشروطیت و حوادث پس از آن شامل ۱۲۰ اسلاید جذاب و کاملاً استاندارد است که برای چاپ یا ارائه در PowerPoint آماده شدهاند.
ویژگیهای برجسته فایل فایل پاورپوینت کامل نقش نیروهای اجتماعی در انقلاب مشروطیت و حوادث پس از آن:
- طراحی خلاقانه و حرفهای: فایل فایل پاورپوینت کامل نقش نیروهای اجتماعی در انقلاب مشروطیت و حوادث پس از آن به شما این امکان را میدهد که مخاطبان خود را با یک طراحی خیرهکننده جذب کرده و پیام خود را به بهترین شکل انتقال دهید.
- سادگی در استفاده: اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل نقش نیروهای اجتماعی در انقلاب مشروطیت و حوادث پس از آن به گونهای طراحی شدهاند که استفاده از آنها بسیار آسان باشد و نیاز به تنظیمات اضافی نداشته باشید.
- آماده برای ارائه: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل نقش نیروهای اجتماعی در انقلاب مشروطیت و حوادث پس از آن با کیفیت بالا و بدون نیاز به ویرایش، آماده استفاده هستند.
کیفیت تضمینشده با دقت بالا:
فایل فایل پاورپوینت کامل نقش نیروهای اجتماعی در انقلاب مشروطیت و حوادث پس از آن با رعایت بالاترین استانداردهای طراحی تولید شده است. بدون نقص یا بهمریختگی، تمامی اسلایدها آماده برای یک ارائه بینقص و حرفهای هستند.
نکته مهم:
هرگونه تفاوت احتمالی در توضیحات ممکن است به دلیل نسخههای غیررسمی باشد. نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل نقش نیروهای اجتماعی در انقلاب مشروطیت و حوادث پس از آن با دقت و حرفهای تنظیم شده است.
همین حالا فایل فایل پاورپوینت کامل نقش نیروهای اجتماعی در انقلاب مشروطیت و حوادث پس از آن را دانلود کنید و ارائهای حرفهای و تأثیرگذار داشته باشید!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل نقش نیروهای اجتماعی در انقلاب مشروطیت و حوادث پس از آن :
مقدمه
ایران نخستین کشور غیرغربی بود که در آن با وقوع انقلاب مشروطه، مفاهیم جدیدی همچون قانون، آزادی و برابری مطرح شد. وقوع این حرکت تاریخی سرنوشت ساز، معلول تلاش نیروهای اجتماعی مختلفی بود که هر یک با انگیزه های مختلف تلاش می کردند تا وضع نامساعد موجود را تغییر داده و شرایط مورد نظر خود را ایجاد کنند. این مقاله در پی بررسی نقش نیروهای اجتماعی مختلف در عصر مشروطه برای ایجاد حکومتی محدود به قانون می باشد. فرضیه ما این است که با توجه به ماهیت شهری انقلاب مشروطه، نیروهای اجتماعی فعال در مشروطه در شهرها متمرکز بودند و نیروهای اجتماعی خارج از شهرها نقش کمرنگ تری در جریان تحولات مشروطه داشتند. در این راستا پس از ارائه بحث نظری پیرامون نیروهای اجتماعی در تحولات سیاسی به بررسی نقش تک تک نیروهای اجتماعی آن دوره در روند تحولات سال های ۱۲۸۸-۱۲۸۴ پرداخته می شود.
چارچوب نظری
انقلاب به تحول سیاسی پیچیده ای اطلاق می شود که در آن گروهی برای کسب قدرت سیاسی و گروهی دیگر برای حفظ قدرت، با یکدیگر به منازعه ای دامنه دار و خشونت آمیز می پردازند. پس هر انقلاب حائز سه ویژگی اساسی است: الف) مبارزه ای خشونت بار و کم وبیش طولانی برای کسب قدرت سیاسی ب) بسیج توده ای مردم توسط رهبری و سازمان منسجم و ایدئولوژی بسیج گر ج) قرار داشتن انقلابیون در خارج از دستگاه قدرت (بشیریه، ۱۳۹۰: ۹-۵). هم چنین برای تبیین علل انقلاب به دو دسته علل کوتاه مدت و درازمدت اشاره شده است: الف) علل کوتاه مدت: بحران اقتصادی، نارضایتی روشنفکران، شکاف در درون طبقه حاکمه، جنگ و فشار مالی بر مردم، ب) علل درازمدت: ظهور طبقه اجتماعی جدید، نوسازی اجتماعی و اقتصادی، ظهور دولت مطلقه و ظهور ایدئولوژی های انقلابی (بشیریه، ۱۳۸۷: ۲۰۳-۱۹۸). در وضعیت انقلابی، گروه های اجتماعی موجود در آن واحد سیاسی مشخص، مبادرت به سازماندهی و بسیج منابع و نیروهای خود کرده و وارد منازعه سیاسی می شوند. بنابراین ضرورت دارد تا برای تحلیل وضعیت انقلاب، نیروهای اجتماعی درگیر در آن را به همراه منافع و سازماندهی و نوع ارتباطشان با یکدیگر به درستی شناخت.
در هر جامعه ای تعارضات و شکاف هایی وجود دارد. بویژه در جوامع توسعه نیافته، مسائلی همچون تعارضات قومی، نابسامانی های وسیع اقتصادی، نابرابری ها و وجود نظام های ارزشی متعارض می تواند موجب مشکلات زیادی برای ایجاد فرایندهای ثابت سیاسی شود. برخی از این تعارضات و شکاف های اجتماعی می تواند جامعه را به دو اردوگاه متخاصم و رقیب تبدیل کند (قوام، ۱۳۸۹: ۶-۱۷۵). نیروهای اجتماعی مبتنی بر علایق گوناگونی در درون ساخت جامعه هستند. چنین علایقی معمولا حول شکاف های اجتماعی شکل می گیرند. شکاف اجتماعی موجب ایجاد گروه هایی می گردد و این گروه بندی ها می تواند نیروهای اجتماعی مختلفی را تشکیل دهد. نحوه صورت بندی شکاف های اجتماعی برحسب عوامل گوناگون از جامعه ای به جامعه دیگر و از زمانی به زمان دیگر در درون یک کشور ممکن است تغییر کند. در واقع هیچ جامعه ای را نمی توان یافت که فاقد شکاف یا تنها دارای یک شکاف اجتماعی باشد. همچنین هرچه شمار و پیچیدگی های صورت بندی شکاف های اجتماعی بیشتر باشد، نیروهای اجتماعی بیشتری نیز شکل می گیرند. در تعریف نیروهای اجتماعی می توان آنان را مجموعه طبقات و گروه هایی دانست که بر زندگی سیاسی تاثیرگذارند و در فعل و انفعالات سیاسی مشارکت دارند. در واقع نیروهای اجتماعی حائز سه ویژگی اساسی هستند: الف) متشکل از افرادی هستند که دارای وجوه همسانی از نظر علایق اقتصادی، ارزشی، فرهنگی، صنفی و… باشند، ب) به شرکت در حیات سیاسی علاقمندند و ج) به همین منظور به خود سازمان می دهند و آماده انجام عمل سیاسی اند (بشیریه، ۱۳۹۱: ۹۹). می توان نیروهای اجتماعی را به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول نیروهای اجتماعی با شأن و منزلت اجتماعی و آموزشی و کارویژه های خاص هستند که شامل روحانیت، روشنفکران، اقوام و اقلیت های دینی، زنان و نیروی نظامی می شود. دسته دوم نیز نیروهای اجتماعی با ماهیت اقتصادی هستند که شامل طبقه متوسط سنتی، اشراف تیولدار، دهقانان، کارگران و قشر حاشیه شهری می باشد.
الف) نیروهای اجتماعی با شان اجتماعی خاص
۱- روحانیت
روحانیون در اغلب جوامع (سنتی و مدرن) نقش مهمی در سیاست ایفا می کنند. این نقش ممکن است بصورت مستقیم و با در دست گرفتن قدرت، یا غیرمستقیم از طریق اعمال نفوذ بر تصمیمات سیاسی محقق شود. بطور کلی می توان گفت دخالت روحانیون در سیاست به چند عامل بستگی دارد. درواقع، الف) هر چه داعیه های سیاسی و اجتماعی مذهب بیشتر باشد، ب) هر چه روحانیون به عنوان یک نیروی سیاسی از نظر تاریخی، موقعیت قوی تری داشته باشند، ج) هر چه امکان تفسیرپذیری مذهب و تطبیق آن با شرایط متحول تاریخی بیشتر باشد و د) هر چه نهادهای مذهبی سازمان یافته تر و منسجم تر باشند، توانایی روحانیون برای دخالت در زندگی سیاسی و اجتماعی بیشتر می شود. از طرف دیگر در جوامع سنتی، تهدیدات جامعه مدرن زمینه مناسبی را برای دخالت روحانیون در سیاست فراهم می کند (بشیریه، ۱۳۹۱: ۲۲۱).
۲- روشنفکران
قشر روشنفکران بطور کلی کسانی هستند که با نفی ارزش های قدیمی و وضع موجود درصدد طراحی ارزش های مطلوب و مورد نظر خود بوده و در این راستا با طراحی فلسفه های جدید، شرایط را برای نظریه پردازی معطوف به اصلاح و بهسازی جامعه فراهم می کنند. باتامور معتقد است که بطور کلی روشنفکران متشکل از گروه هایی هستند که نقش مستقیمی در نقد و خلق اندیشه ها دارند و شامل نویسندگان و هنرمندان و دانشمندان و فلاسفه و اندیشمندان مذهبی و نظریه پردازان اجتماعی و مفسران سیاسی و در لایه های پایین تر شامل مشاغل طبقه متوسط همچون معلمی و روزنامه نگاری می شوند (باتامور، ۱۳۷۱: ۷۷). ادوارد شیلز هم روشنفکران را محصول جامعه مدرن دانسته و آنان را جزو طبقات متوسط در جوامع در حال نوسازی معرفی می کند (موثقی، ۱۳۹۱: ۴۴۹). بشیریه نیز مهم ترین ویژگی های روشنفکران را در خلق اندیشه های نو، فراتر رفتن از سنت ها و چارچوب های رایج اندیشه، علاقه به مصلحت عمومی، نقد وضع موجود سیاسی و اجتماعی، عدم وابستگی به علایق طبقاتی خاص، پرداختن مشرب ها و ایدئولوژی های سیاسی، خلق نظریه های اجتماعی، هدایت جامعه به سوی خواسته ها و علایق و آرمان های راستین در مقابل علایق روزمره و گذرا، شناخت مشکلات و تعارضات اصلی جامعه و ارائه راه حل و پیش بینی مسیر آینده، بی اعتمادی نسبت به صاحبان قدرت و… می داند (بشیریه، ۱۳۹۱: ۲۴۸). نکته حائز اهمیت اینست که سلب وفاداری روشنفکران از نظام سیاسی موجود، موجب به خطر افتادن مشروعیت این نظام می شود. در واقع انتقاد روشنفکران از وضع موجود و ترسیم جامعه مطلوب توسط آنان، امکان وقوع انقلاب را افزایش می دهد (بشیریه، ۱۳۸۷: ۲۰۱). بنابراین روشنفکران از طریق نظریه پردازی در سیاست تاثیر می گذارند و با نقد وضع موجود، به تبیین ایدئولوژی جدید در راستای دستیابی به وضع مطلوب می پردازند.
۳- اقوام و اقلیت ها
نقش اقوام و اقلیت ها به عنوان یک نیروی اجتماعی حائز اهمیت است. می توان گفت میزان وفاداری های قومی و قبیله ای به دولت مرکزی به دلایل مختلف متفاوت است. به عنوان مثال تسلط یک نژاد یا قوم بر دولت مرکزی می تواند موجب نارضایتی و حتی مقاومت سایر اقوام و نژادها شود. همچنین سیاست دولت مرکزی نسبت به اقوام و اقلیت ها می تواند در جهت حفظ هویت فرهنگی آنها و یا جذب و حل آنها در درون فرهنگ دولت مرکزی باشد. در مجموع میزان توانایی سیاسی اقلیت های قومی و ملی به عوامل مختلفی از جمله میزان جمعیت آنها، مساحت سرزمین، میزان توسعه اقتصادی، میزان سهم اقلیت ها در ثروت ملی و… بستگی دارد (بشیریه، ۱۳۹۱: ۲۷۹). نابرابری اقتصادی و اجتماعی می تواند زمینه نارضایتی و احساس تبعیض را فراهم کرده و منجر به عمل سیاسی تقابل آمیز اقلیت ها شود. علاوه بر این، عدم امکان مشارکت سیاسی و رقابت سیاسی نیز می تواند به مخالفت سیاسی اقوام و اقلیت ها دامن بزند.
۴- زنان
روند تحولات انقلابی در جوامع مختلف نشان می دهد که زمان شروع این تحولات، زنان بدون طرح خواسته های مشخص خود و تحت شعارهای کلی وارد جریان مبارزه می شوند، ولی بتدریج و در اثر روند تحولات، به طرح خواسته های ویژه خود می پردازند. به طور کلی پژوهش های مختلف حاکی از آگاهی سیاسی کمتر زنان نسبت به مردان است و در واقع زنان از مردان در خصوص مسائل سیاسی بی تفاوت ترند، اگرچه نمی توان این گزاره ها را با قطعیت تایید کرد (بشیریه، ۱۳۹۱: ۲۹۱).
همچنین در برخی از پژوهش ها ادعا شده که زنان عموما گرایشات محافظه کاری دارند و در کشورهای اروپایی غالبا به احزاب محافظه کار رای می دهند. علاوه بر این گفته شده است که زنان در سیاست در اکثر موارد از شوهران خود پیروی می کنند. در مجموع باید به این نکته توجه داشت که زنان در زندگی سیاسی، بیشتر فعالیت های واکنشی داشته اند و کمتر با برنامه و ابتکار عمل خود به عمل سیاسی دست زده اند.
۵- نیروهای نظامی
نیروی نظامی یکی از مهم ترین اهرم ها در جریان مبارزات سیاسی است. طبیعتا در اختیار داشتن نیروی نظامی قوی و مجهز در دستیابی به اهداف مورد نظر در عرصه سیاسی کمک می کند. در مقابل محرومیت از یک نیروی نظامی مجهز و توانایی اعمال خشونت در روند تحولات سیاسی موجب شکست در دستیابی به اهداف مورد نظر در آن عرصه می شود. بنابراین در کشاکش تحولات سیاسی حاد و بحرانی، جریانی که از برتری نظامی و رزمی بهره مند باشد، قادر خواهد بود تا روند تحولات را به سود خود به پیش ببرد. برخی از کارکردها نظیر تامین استقلال و تمامیت ارضی، تامین ثبات و امنیت، کاربرد انحصاری زور و خشونت، سازمان یافتگی و سلسله مراتب از ویژگی های عمومی نظامیان در تمام کشورهاست. اما بر مبنای اختیارات قانونی ارتش در کشورهای مختلف، تفاوت های زیادی میان جوامع وجود دارد. در یک جامعه ناامن و بی ثبات، نقش نظامیان به عنوان گروه ثبات آفرین بسیار الزامی تر از یک جامعه با ثبات است. همین طور اگر جامعه ای از نظر توسعه درسطح پایینی قرار داشته باشد، نقش ارتش و نظامیان بسیار بیشتر از آن چیزی است که در یک جامعه توسعه یافته وجود دارد. علاوه بر این، در کشورهایی که از فرهنگ سیاسی والایی برخوردار بوده و تمامی نهادهای قانونی و مدنی در آن به رسمیت شناخته شده است، ارتش نقش کمرنگی در عرصه قدرت سیاسی بازی نموده و به محض مداخله ارتش در عرصه اجتماعی و سیاسی با انتقاد شدید نیروها و سازمان های اجتماعی مواجه شده و وادار به محدوده آن که تامین امنیت، دفاع از جغرافیای سیاسی و حاکمیت ملی، ایجاد و نظم داخلی و همبستگی اجتماعی است می شود، تا مبادا حیات اجتماعی جامعه حیات نظامی به خود بگیرد. پس گسترش احزاب نیرومند، توسعه نهادهای مدنی، مشارکت سیاسی شهروندان و رشد افکار عمومی می تواند به کمرنگ شدن نفوذ نیروهای نظامی در سیاست و حکومت کمک نماید.
ب) نیروهای اجتماعی با ماهیت اقتصادی
۱- طبقه متوسط سنتی
طبقه متوسط سنتی شامل بازرگانان، افزارمندان، بازاریان و پیشه وران و اصناف می باشد که در فرایند کار و تولید نقش دارند. این طبقه متوسط رو به رشد در بسیاری از کشورهای جهان سوم، نقش حساس و تعیین کننده ای در تحولات سیاسی و اجتماعی این جوامع داشته و دارد و میزان این تعیین کنندگی نیز به عواملی همچون درجه استقلال، انسجام و سازماندهی، آگاهی و تمکن مالی آن بستگی دارد (موثقی، ۱۳۹۱: ۴۴۴). گرایش طبقه متوسط سنتی به طور کلی معطوف به مقابله با مدرنیسم و مظاهر آن می باشد و محافظه کاری و مقابله با حرکت های نوگرایانه را در دستور کار خود دارد. از منظر جامعه شناسی، طبقه متوسط سنتی در نقطه مقابل طبقه متوسط جدید قرار می گیرد که طبقه اخیر از سطح سواد و تحصیلات بالا و ویژگی های شهرنشینی بهره مند است و در بوروکراسی دولت اشتغال داشته و تمایل زیادی به دموکراسی و ارزش های دموکراتیک و حرکت های نوگرایانه دارد.
۲- اشراف زمیندار
از لحاظ تاریخی و جامعه شناختی، اشرافیت زمیندار طبقه حاکمه جوامع ماقبل سرمایه داری است که امتیازات خاصی نسبت به سایر گروه های اجتماعی داشته و طبقه ای با تحرک اجتماعی بسیار اندک، و اشرافیتی موروثی است. درواقع این طبقه با ساختاری تقریبا بسته، در طول دوران فئودالیته در غرب از استقلال زیادی نسبت به حکام مرکزی برخوردار بود و اختیارات نظامی و اداری و سیاسی در مناطق تحت سلطه خود داشت. گرایش سیاسی عمومی اشراف، محافظه کاری بوده و با شدت در مقابل طرح مسائل خاصی نظیر آزادی دهقانان و اصلاحات ارضی و گسترش تجارت و صنعت و سرمایه داری ایستادگی می کردند (بشیریه، ۱۳۹۱: ۱۹۴). اشرافیت یکی از موانع نوسازی و دگرگونی اقتصادی و سیاسی بوده، زیرا چنین تغییراتی به امتیازات و حقوق اجتماعی آن ها آسیب می رساند. با این همه اشراف نتوانسته اند در مقابل تحولات اقتصادی و اجتماعی مقاومت کنند. حرکت جوامع به سمت گرایشات دموکراتیک موجب سست شدن پایه های اشرافیت موروثی شده است، اگرچه اشرافیت، قدرت اقتصادی خود را حفظ کرده، اما قدرت سیاسی اش را از دست داده است. در عین حال، اشرافیت کماکان نقش مهمی در امور سیاسی و اجتماعی ایفا می کند.
۳- دهقانان
دهقانان عموما به دلیل سطح پایین تحصیلات و آگاهی اجتماعی، از ورود به عرصه سیاسی احتراز می کنند. همچنین ساختار سلسله مراتبی قدرت در روستاها نیز به بی اعتنایی سیاسی آنان کمک می کند. بنابراین گرایش سیاسی دهقانان معمولا به سمت محافظه کاری و بی تفاوتی سیاسی است. دهقانان همچنین با گسترش روابط سرمایه داری و اقتصاد کالایی و تجاری شدن کشاورزی و مظاهر مدرنیسم مقابله می کنند. شورش های دهقانی قرن بیستم عمدتاً در راستای حفظ زندگی سنتی صورت گرفت (بشیریه، ۱۳۹۱: ۲۰۶). در عین حال در مواردی نیز دهقانان با تحریک اقشار و طبقات دیگر، مشی محتاطانه خود را کنار نهاده و از طریق شورش و انقلاب و… به عرصه سیاست گام می نهند. در این راستا می توان به انقلاب دهقانی چین در ۱۹۴۹ اشاره کرد.
۴- کارگران
جنبش کارگری از طریق ایجاد احساس وحدت و همبستگی و آگاهی از موقعیت اجتماعی بین کارگران ایجاد می شود. در نظریات مارکسیستی این جنبش، دارای نقشی تاریخ ساز در ایجاد سوسیالیسم می باشد. خواسته های جنبش کارگری معطوف به اصلاح نظام دستمزدها، بی عدالتی اجتماعی و سرکوب سیاسی است. مهم ترین وسیله در دسترس این جنبش نیز اعتصاب است. همچنین جنبش کارگری از طریق اعمال نفوذ بر احزاب سیاسی یا سازمان های دولتی در پی دستیابی به اهداف خود می باشد (بشیریه، ۱۳۹۱: ۱۷۱). بنابراین طبقه کارگر از استعداد بالایی در مشارکت در زندگی سیاسی برخوردار است و از طریق شیوه هایی همچون برگزاری اعتصاب و تظاهرات و تجمع و… درصدد تاثیرگذاری بر سیاست ها بر می آید.
۵- اقشار حاشیه شهری
قشر حاشیه شهری به دلیل اوضاع نامناسب زندگی و سطح پایین معیشت، در جریان تحولات سیاسی و اجتماعی به راحتی آلت دست جریانات مختلف قرار می گیرد. درواقع فقر و نابسامانی اقتصادی و اجتماعی موجب می شود تا این قشر توسط نیروهای مختلف در راستای اهداف مورد نظر بسیج شود. این در حالی است که این قشر عموماً نسبت به وضعیت و محیط پیرامونی خود، درک و آگاهی چندانی ندارد و در این حالت به عمل سیاسی می پردازد. از مهم ترین اقشار حاشیه شهری می توان به لوتیان، کارگران ناماهر و فقیر، چاقوکشان مزدبگیر و… اشاره کرد. نکته قابل توجه این است که این اقشار در جریان انقلابات، مانند بسیاری دیگر از اقشار محروم فرصت می یابند که در کنار دیگر طبقات نقش مثبتی نیز بازی کنند. زیرا بسیاری از آنان یه این باور می رسند که انقلاب و یا جنگ فرصتی استثایی است، که می توانند به اثبات خود بپردازند و عرض اندام کنند. علاوه بر این، اقشار حاشیه شهری در پی دستیابی به معاش و کسب زندگی شرافتمند نیز می توانند مبادرت به عمل سیاسی کرده و در پی برانداختن وضع موجود و تاسیس وضعی نو و آینده ای روشن برآیند.
نکته مهم در تحلیل نقش نیروهای اجتماعی در مشروطیت این است که در جامعه ایران آن دوره، به دلیل مدیریت قبیله ای و حکومت صاحبان آب و زمین و احشام بر کشور، طبقه و نزاع طبقاتی شکل نگرفت (ازغندی، ۱۳۸۹: ۱۰۵). پس نمی توان در تحلیل نقش نیروهای اجتماعی در مشروطیت از نقش «طبقه»های مختلف سخن گفت، بلکه باید به جای آن از «اقشار» یا «شئون اجتماعی» نام برد.
نقش نیروهای اجتماعی در مشروطیت
اکنون با توجه به چارچوب نظری فوق، نقش یکایک نیروهای اجتماعی عصر مشروطه را در این تحول عظیم مورد ارزیابی و تحلیل قرار می دهیم.
الف) نیروهای اجتماعی با شان اجتماعی خاص
۱- روحانیت
دین اسلام اساسا صبغه ای سیاسی و اجتماعی دارد. اسلام بر خلاف مسیحیت، معتقد به ادغام و وحدت سیاست و مذهب است و بنابراین انگیزش مستقیمی برای کنش سیاسی دارد (بدیع، ۱۳۷۶: ۹۶). درواقع اسلام، داعیه های مشارکت در حوزه های سیاسی و اجتماعی را داراست و نظام حکومتی مورد نظر خود را تبلیغ می کند. مذهب شیعه نیز به عنوان یکی از مذاهب اصولی دین اسلام ماهیت سیاسی دارد و معتقد به امامت به عنوان یکی از ارکان مهم دین می باشد. امام با در اختیار داشتن منصب ولایت به امر حکومت می پردازد.
می توان گفت که نفوذ روحانیت شیعه در سیاست ایران از عصر صفوی آغاز شد و در دوره قاجار هم با فراز و نشیب های بسیار ادامه یافت. روحانیون برای اعمال نفوذ بر سیاست از ابزارهای متعددی بهره مند بودند. تصدی موقوفات و مدارس دینی و محاکم شرعی و برخی امور دیوانی و دفتری به همراه پایگاه اجتماعی گسترده در میان مردم که به آنان این توانایی را می داد تا در مواقع لزوم به بسیج گسترده مردم اقدام کنند، از جمله این ابزارهاست. همچنین مرکزیت آموزش دینی در عراق (و خارج از ایران) به استقلال نهاد روحانیت از دربار کمک می کرد. همه این موارد موجب می شد تا روحانیت از جایگاه مطلوبی برای تاثیرگذاری بر سیاست ایران برخوردار باشد. به تدریج در طول دوره قاجاریه، روابط دربار و روحانیت به سردی گرائید. اعطای امتیازات و اخذ وام های خارجی و تسلط و نفوذ اتباع خارجی بر دولت و بویژه گمرک و نیز ستم فزاینده حاکمان قاجار، به همراه نفوذ فکری و فرهنگی غرب موجب واکنش منفی روحانیت به دربار قاجار گردید (شیرازی و امینی و معین الدینی، ۱۳۸۵: ۸۶). علاوه بر این برخی، انگیزه های مادی را در مخالفت علما با قاجاریه و شرکت آنها در نهضت مشروطه دخیل می دانند. مثلا فوران معتقد است عدم پرداخت مستمری روحانیون به مدت سه سال و نیز گسترش صلاحیت دادگاه های غیرشرعی در مخالفت علما با قاجاریه و همراهی با انقلاب مشروطه موثر بوده است (فوران، ۱۳۹۲: ۲۷۷). همچنین آبراهامیان، کاهش مستمری های علما و اعمال کنترل شدید دولت بر موقوفات را در انقلابی گری روحانیت در مشروطه دخیل می پندارد (آبراهامیان، ۱۳۹۱: ۹۶).
نقش روحانیت در انقلاب مشروطه را می توان در دو بعد مورد ارزیابی قرار داد: از یک بعد به تئوری پردازی آنها در باب ضرورت مشروطه توجه داشت و از بعد دیگر به عمل سیاسی آنها در روند انقلاب مشروطه پرداخت. از حیث نظریه پردازی باید گفت روحانیت به دو دسته اصلی تقسیم می شوند: علمای مشروطه خواه و علمای خواهان مشروطه مشروعه. بطور کلی علمای مشروطه خواه با رد نظریه پادشاهی مطلقه و خودکامه، درصدد توجیه سلطنت مشروطه و حکومت پارلمانی براساس فقه شیعه بودند و در مقابل آنان، علمای مشروعه خواه با تاکید بر ضرورت اجرای شریعت، مشروطه و آزادی و حکومت قانون را نوعی بدعت و کالای وارداتی از غرب می پنداشتند. در عین حال باید توجه داشت که دسته اخیر نیز خواهان مشروطه بودند اما آن را در تطابق کامل با شریعت می خواستند که این گرایش در نهایت به شکل گیری هیئت مجتهدان طراز اول در مجلس برای تطبیق قوانین موضوعه با شریعت انجامید و در قالب اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه تثبیت شد.
گفتمان علمای مشروطه خواه بر ضرورت مبارزه با استبداد، پذیرش اصول فلسفه سیاسی جدید و علوم و فنون نو با تاکید بر خردگرایی و علم و آزادی براساس مقاصد شریعت تاکید داشت (هاشم زهی، ۱۳۸۶: ۱۹۱). در این راستا می توان به سید جمال الدین اسدآبادی اشاره کرد. اگر چه وی در عصر مشروطه حضور نداشت، اما به تعبیر فریدون آدمیت، سید جمال بود که شالوده اصلی قبول حکومت مشروطه را در ذهن علمای روحانی مملکت فراهم آورد (آدمیت، ۱۳۳۵: ۳۲). اسدآبادی با تاکید بر حفظ اصالت ها و ارزش های جوامع اسلامی بر ضرورت کسب ارزش هایی چون تمدن و ترقی و دموکراسی و قانون و شورا و علوم نوین و نیز تلاش برای مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی پافشاری می کرد. ملا محمدکاظم خراسانی مولف کتاب «کفایه الاصول» نیز هدف از نهضت مشروطه را کمک به رفع ستم از مردم مظلوم و اجرای احکام شریعت و حفاظت از سرزمین اسلامی در مقابل توطئه های بیگانگان و… می دانست. همچنین نقش سید محمد طباطبائی و سید عبدالله بهبهانی در این راستا قابل توجه است. اما مهم ترین نظریه پرداز مشروطه، محمد حسین نائینی مولف رساله «تنبیه الامه و تنزیه المله» است. از نظر عبدالهادی حائری، نائینی در تالیف کتاب مذکور شدیدا تحت تاثیر «طبایع الاستبداد» کواکبی بوده است (حائری، ۱۳۶۴: ۲۲۱). نائینی در این کتاب به توجیه اصل مشروطه براساس شریعت اسلامی می پردازد و معتقد است که عموم مردم با توجه به شورایی بودن اصل سلطنت و نیز از باب نهی از منکر و همچنین از جهت مالیاتی که می پردازند، حق مراقبت و نظارت بر حکومت را دارا هستند (نائینی، ۱۳۶۰: ۹-۷۸). نائینی معتقد است که حکومت مشروطه از حیث غصبیت از حکومت استبدادی مطلقه بهتر است، چون در آن فقط در حق مقام امامت غصب صورت می گیرد (برجی، ۱۳۹۰: ۲۵۹). وی مشروطه را بازگشتی مجدد به اصول فراموش شده اسلامی از پس قرن ها کج دینی می داند (فیرحی، ۱۳۹۲: ۲۸۲). همچنین شیخ محمد اسماعیل محلاتی مشروطیت را تحت دو عنوان تقلیل جور و حفظ بیضه اسلام قرار داده است (برجی، ۱۳۹۰: ۲۶۰). علاوه بر این نباید از نقش بسیار مهم دو تن دیگر از مراجع صاحب نام جهان تشیع یعنی عبدالله مازندرانی و میرزا حسین تهرانی در کنار آخوند خراسانی در حمایت از جنبش مشروطه علیه استبداد شاهی به راحتی گذشت (شاهدی، ۱۳۹۰: ۱۹۰).
در مقابل، علمای مشروطه مشروعه خواه قرار داشتند که علی رغم همراهی های اولیه با مشروطه پس از مشاهده تندروی های مشروطه خواهان لیبرال، از طرفی مباحث نظری شرعی را در حرمت مشروطیت ارائه می دادند و از طرف دیگر هم به مخالفت با موافقان مشروطه می پرداختند. میرزای شیرازی مؤسس حوزه سامرا (اگرچه خود در عصر مشروطه حاضر نبود) بر ضرورت اجرای احکام اسلامی تاکید می کرد و حکومت را شعبه ای از ولایت مطلقه نبی اکرم(ص) می دانست و بر ضرورت ادغام شریعت و سیاست تاکید داشت. علمایی همچون محمدکاظم یزدی و شیخ فضل الله نوری در زمره مهم ترین عالمان مشروعه خواه قرار داشتند. مهم ترین آرای مشروعه خواهان در باب ضدیت مفاهیمی همچون نمایندگی، قانون و قانونگذاری، پارلمان، عدالت و مساوات، حقوق و آزادی های مردم، دادگستری، جدایی دین از سیاست و نظام مالیاتی با شرع مقدس می باشد. در همین راستا نوری معتقد بود که علما به عنوان نایبان جنبه نبوت انبیا و سلاطین متشرع به عنوان نایبان جنبه سلطنت انبیا، مکمل هم هستند. وی حتی در نامه ای به محمدعلی شاه تشکیل مجلس شورای ملی را موجب وهن اسلام و دارای ضدیت با قواعد اسلامی دانست (هاشم زهی، ۱۳۸۶: ۲۱۲). در واقع نوری، به مواردی نظیر قانونگذاری بر اساس رای اکثریت بدون ملاحظه شریعت و نیز دو اصل برابری و آزادی اعتراض داشت و از این طریق به مخالفت با مشروطه می پرداخت (ترکمان، ۱۳۶۲: ۶۴). در عین حال حمید عنایت معتقد است که نوری هرگز در فضیلت و فواید وجود مهار قانونی بر قدرت شاه و دربار شک نداشت (عنایت، ۱۳۶۵: ۲۸۲). علاوه بر این می توان از حاجی میرزا حسن مجتهد، ملا قربانعلی(در زنجان)، سید اکبر شاه، شیخ زین الدین زنجانی، سید محمد تفرشی، صدرالمحققین، حاجی خمامی، آخوند ملا محمد آملی و حاج میرزا لطف الله به عنوان مجتهدان و علمای مخالف مشروطه نام برد (فراستخواه، ۱۳۷۷: ۳-۴۱۲).
از حیث عملی باید گفت علما و روحانیون در مقام هادیان اصلی تجمعات اعتراضی علیه حکومت استبدادی قاجار عمل می کردند. این مساله در اجتماع عمومی طلاب و بازاریان و سایر اقشار مردم تهران در مسجد شاه تهران علیه حکومت به دلیل دستگیری تجار قند با رهبری و هدایت سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبائی به خوبی مشهود بود. مهاجرت صغری به حرم حضرت عبدالعظیم(ع) با هدایت و حضور علمایی همچون بهبهانی، طباطبائی، صدرالعلما و… انجام شد و در مهاجرت کبری نیز شیخ فضل الله نوری به علمای یاد شده پیوست، نوری همچنین در مورد تثبیت اصل طراز در متمم قانون اساسی تلاش های فراوانی کرد. علاوه بر این باید به نقش مهم علمای ولایات در مشروطیت توجه شود. نقش حاج آقا نورالله اصفهانی و آقا نجفی در نواحی اصفهان، حاج سید عبدالحسین لاری در نواحی شیراز و فارس، میرزا صادق آقا مجتهد تبریزی و ثقه الاسلام تبریزی و حاج میرزا حسن مجتهد در تبریز و ایالت آذربایجان، سید جمال الدین قزوینی در قزوین، آقا علی نراقی و سید احمد فخرالواعظین و حاجی میرزا فخرالدین نراقی در کاشان در این راستا قابل ذکر است. همچنین بایستی به پافشاری های علما در ضرورت تشکیل مجلس منتخبان توجه شود. در این راستا طباطبائی به مظفرالدین شاه و عین الدوله نامه هایی نوشت و بهبهانی نیز تلاش می کرد تا سایر علما را برای پیگیری این خواسته تشویق کند (شاهدی، ۱۳۹۰: ۲۰۷-۱۸۶). سهم بهبهانی و طباطبائی در نهایت علی رغم تلاش های فراوان در راه مشروطه به ترور یا آوارگی ختم شد (سالاری، ۱۳۸۵: ۸-۷).
بنابراین در مجموع می توان گفت که نقش روحانیت در جریان مشروطیت و بویژه در تهییج و بسیج توده ها نقش بسیار قاطعی بوده است. به گونه ای که ادوارد براون معتقد است یکی از جنبه های عجیب و نادر انقلاب مشروطیت ایران، آزادی خواهی و مشروطه طلبی روحانیون می باشد (براون، ۱۳۸۰: ۱۲۸). همچنین ولی نصر و علی قیصری با ابراز شگفتی از نقش روحانیون در مشروطیت، ترکیب مذهب و مشروطه خواهی را در فرایند فوق، متفاوت از تجربه اروپا می دانند که در آن انقلاب ها ماهیتی سکولار داشته و در تقابل با اتحاد بین کلیسا و دولت شکل می گرفت (Gheissari & Nasr 2006: 27). کاتوزیان نیز با هشدار در خصوص کم اهمیت جلوه دادن نقش روحانیت در مشروطیت، بر نقش مهم روحانیت در شکل دادن به تلقی توده های شهرنشین، بازرگانان و حتی اربابان زمیندار در خصوص مشروطه تاکید می کند (کاتوزیان، ۱۳۹۱: ۱۶۶). از این نظر، روحانیت به عنوان یکی از مهم ترین نیروهای اجتماعی دخیل در مشروطه محسوب می شود و نقش قاطع و قابل توجهی در روند این تحول داشته است، در عین حال، اکثریت این قشر با مشاهده تندروی ها و ساختارشکنی ها پس از به ثمر رسیدن مشروطه به تدریج از آن فاصله گرفت و از مشروطه خواهی جدا شد یا توسط افراطیون حذف گردید.
۲- روشنفکران
روشنفکران نقش حائز اهمیتی در روند انقلاب مشروطیت داشتند. روشنفکران اولیه ایران همچون روحانیون از اهمیت والایی در تعیین سرنوشت کشور برخوردار بودند، اما نسبت به روحانیون پایگاه اجتماعی بسیار اندکی داشتند. اغلب این روشنفکران نیز تحصیل کرده غرب یا دارالفنون بودند و مشغله آنان کار برای دولت (اعم از آموزگار و اداری و افسر ارتش و روزنامه نگار) و یا در بخش خصوصی (روزنامه نگاری و چاپ) بود (فوران، ۱۳۹۲: ۲۰۶). اندیشه روشنفکران ایرانی تحت تاثیر تمدن غرب و با کسب مفاهیمی همچون مشروطیت، سکولاریسم، ناسیونالیسم و نیز خواسته هایی همچون تجدید هویت و سنت های ملی ایرانی، منع دخالت روحانیون در سیاست، وضع نظام قانون اساسی جدید به شیوه اروپا، تاسیس نهادهای سیاسی جدید بر اساس حاکمیت ملی و ایجاد مبانی دولت ملی مدرن شکل گرفت. یکی از پیشروان جریان روشنفکری در ایران، میرزا صالح شیرازی صاحب روزنامه «کاغذ اخبار» بود که در تلاش برای دستیابی ایران به نوسازی بر ضرورت اخذ دانش های نوین و مفید غرب و نیز اقتباس مسائلی همچون نظام پارلمانی، حکومت قانون، برابری، محدود نمودن قدرت شاه و… تاکید می کرد. اگرچه میرزا صالح خود در عصر مشروطه حضور نداشت، اما افکارش بر روشنفکران آن دوره تاثیرگذار بود (حائری، ۱۳۶۷: ۳-۲۱۲). یکی دیگر از پیشگامان و مبلغان حکومت مشروطه، میرزا ملکم خان بود که اگرچه به دلیل کهولت سن نتوانست در مشروطه مشارکت فعالی داشته باشد، اما انقلابیون او را رایزن فرزانه خود می دانسته و با وی مشورت می کردند (آبراهامیان، ۱۳۹۱: ۸۹). بسیاری، ملکم خان را پدر روشنفکری ایران و پدر روزنامه نگاری جدید و اولین طراح نظری اصلاح سیاست و آیین حکمرانی معرفی می کنند (هاشم زهی، ۱۳۸۶: ۹-۱۶۸). وی با انتشار روزنامه قانون و تاکید بر مقوله «قانون» بر ضرورت اقتباس مفاهیمی همچون مشروطیت، علوم جدید، آزادی و نفی استبداد اصرار داشت و حتی تلاش می کرد تا برای توجیه این مفاهیم از منابع دینی کمک بگیرد (شیرازی و امینی و معین الدینی، ۱۳۸۵: ۱-۸۰). به تعبیر کاتوزیان، ملکم خان نخستین اندیشمندی بود که چارچوبی روش مند برای ایجاد حکومت قانون طراحی کرد که در آن حکومت از طریق قانون نسبت به اعمال خود مسئول و پاسخگو باشد (کاتوزیان، ۱۳۹۱: ۱۲۴). آجودانی نیز نقش ملکم خان را در پیشبرد فکر قانون خواهی در ایران و در کل، در تحولات فکری عصر مشروطه کم نظیر می پندارد (آجودانی، ۱۳۸۴: ۲۸۱). علاوه بر ملکم خان از نقش روشنفکران دیگر نیز نباید غافل شد. مثلا اندیشه های میرزا فتحعلی آخوندزاده که با تاکید بر ضرورت اخذ تمدن غرب به شدت از ایده جدایی دین از سیاست طرفداری می کرد و خواهان تفسیر دین اسلام براساس اوضاع زمانه و تقاضاهای عصری بود (آدمیت، ۱۳۴۹: ۴۷). عبدالرحیم طالبوف نیز با تجلیل از اصول مشروطیت انگلستان بر اهمیت مفاهیم وطن، دولت، ملت و آزادی عقیده و بیان و آزادی مطبوعات و اجتماعات و حق انتخاب تاکید داشت (هاشم زهی، ۱۳۸۶: ۱۸۶). بنابراین این روشنفکران با بسط حکومت قانون و حقوق و آزادی های مدنی و سیاسی، در رواج اندیشه مشروطه خواهی سهم عمده ای داشتند.
علاوه بر این برای تحلیل نقش روشنفکران در مشروطه باید به نقش انجمن ها و گروه های روشنفکری نیز توجه داشت. مرکز غیبی در تبریز توسط ۱۲ تن از جوانان تندرو به رهبری علی کربلایی تاسیس شد که همکاران آن عموماً تاجر، دباغ و کارمند دولتی و زبان دان بودند. حزب اجتماعیون عامیون در باکو توسط گروهی از مهاجران فعال در حزب سوسیال دموکرات روسیه تاسیس شد که تقریبا همه بنیانگذاران آن از روشنفکران آذربایجان ایران بودند و خواسته هایی همچون حق تشکل و اعتصاب برای کارگران، حقوق بازنشستگی، هشت ساعت کار روزانه، مدارس رایگان، آزادی بیان و قلم و… داشتند. همچنین مجمع آدمیت تهران به رهبری میرزا عباس قلی خان قزوینی با فعالیت های محتاطانه خواهان دستیابی به توسعه ملی، کسب آزادی فردی برای شکوفایی اندیشه بشری و نیز دستیابی به برابری برای همگان بود. کمیته انقلابی هم با مشی رادیکالی به رهبری ملک المتکلمین و مرکب از ۵۷ روشنفکر رادیکال بود که خود را ملتزم به براندازی استبداد و استقرار حکومت قانون و عدالت می دانست و البته در این راه تلاش می کرد تا حمایت مراجع مذهبی را جلب کند. در این کمیته افراد سرشناسی همچون سید جمال الدین اصفهانی، یحیی دولت آبادی و سردار اسعد بختیاری نیز حضور داشتند. علاوه بر این گروه ها، در تبریز گروهی از روشنفکران جوان، روزنامه فارسی زبان «گنج فنون» را منتشر کردند که دو عضو مهم آنها میرزا محمدعلی خان تربیت و سید حسن تقی زاده (از فعالان مهم انقلاب مشروطه) بودند (آبراهامیان، ۱۳۹۱: ۹۷). علاوه بر این میرزا رضا تربیت و سید محمد شبستری (از اعضای مرکز غیبی تبریز) مجله های آزاد و مجاهد را منتشر کردند. ناظم الاسلام کرمانی از اعضای انجمن مخفی تهران، ندای وطن را منتشر کرد و پنج تن از اعضای کمیته انقلابی از جمله سلیمان میرزا اسکندری، روزنامه های معروف حقوق، صور اسرافیل، مساوات و روح القدس را منتشر کردند (آبراهامیان، ۱۳۹۱: ۲-۱۱۱). بنابراین گروه های مذکور از راه های گوناگون تلاش کردند تا مفاهیم مشروطه خواهی و ایجاد حکومت قانون را تئوریزه کنند. نقش روشنفکران در روند انقلاب مشروطه و بویژه در رهبری متحصنین در سفارت انگلستان نیز حائز اهمیت است. همچنین در خصوص نقش آنان در جریان مبارزه با استبداد صغیر گفته شده که داوطلبان مسلح تبریزی برای فتح تهران عموما از اقشار تحصیلکرده بودند.
درعین حال باید توجه داشت که تندروی بعضی از روشنفکران پس از پیروزی اولیه انقلاب مشروطه از طریق طرح شعارهای ضدّاسلامی و توهین به مقدسات اسلامی موجب فاصله گرفتن بسیاری از علما و روحانیون و پیروان آنها از مشروطیت شد. در حالی که جامعه عصر مشروطه راه حل مسائل خود را تنها در بهره گیری از دین و فتواهای مراجع جستجو می کرد، گروهی از روشنفکران ایرانی با توجه به الگوی غربی مشروطه از حضور سیاسی عالمان و دخالت دین در سیاست ناراضی بودند و از همین جا اختلافات بین دو جریان روحانیت و روشنفکری آغاز شد. مشروطه به تدریج از ماهیت دینی خود به نفع جناح سکولار فاصله گرفت و در نتیجه شور و شوق توده های مذهبی در پشتیبانی از مشروطه از دست رفت (حسینی زاده، ۱۳۸۹: ۸-۹۴).
در مجموع روشنفکران با تمامی قوا از مشروطیت حمایت کردند و در کلیه مراحل آن، مبارزه برای تحدید قدرت مطلقه پادشاهی و استقرار مشروطه و حکومت قانون و تامین حقوق و آزادی های سیاسی و مدنی را پیگیری کردند. پس نقش قاطع و مهمی در انقلاب مشروطیت و حوادث پس از آن داشتند.
۳- اقوام و اقلیت ها
اقوام مختلف در ایران با منشا ایلیاتی و عشایری و با وجه ممیزه صحرانشینی، گله داری و کوچ فصلی شناخته می شوند. از مهم ترین اقوام و قبایل ایرانی باید از کردها، لرها، بختیاری ها، قشقایی ها، خمسه فارس، شاهسون ها و ترکمن ها نام برد. از ویژگی های اصلی این قبایل و عشایر، عضویت در ایل و پیوند تباری، سازمان اجتماعی ایل برپایه نظام قبیله ای، فرهنگ، تاریخ، گویش و سرزمین مشترک، احساس تعلق به ایل، شیوه معیشت دامداری، شیوه زیست کوچ نشینی و بهره گیری از سیاه چادر می باشد (صفی نژاد، ۱۳۶۸: ۶۷). نکته مهم دیگر این است که حکومت ها از عشایر هم برای تضمین امنیت خود استفاده می کردند و هم از قدرت نظامی آنان نسبت به امنیت خود نگران بودند. راه اصلی تضمین امنیت حکومتی برای دولت های ایرانی، سرکوب یا تطمیع عشایر بود (سریع القلم، ۱۳۸۹: ۷-۵۶). همچنین روابط اقتصادی ایلات با دولت از طریق مالیات و سربازگیری بود. ایلات و عشایر در چارچوب قدرت دولتی محدود بودند، اما در محدوده خود از نوعی خودمختاری نیز بهره می بردند. از سوی دیگر آگاهی طبقاتی نیز در درون قبایل یا بین قبیله به دلیل ماهیت خانوادگی و پراکنده فرایند کار و ریشه های عمیق رسوم ایلی شکل نگرفت (فوران، ۱۳۹۲: ۲۱۰). به همین دلیل بود که افراد ایل همگی مطیع اوامر رهبر ایل بودند و چنانچه رهبر ایل دست به یک عمل
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
