فقط اینقدر👇 دیگه زمان داری با تخفیف بخریش
00روز
02ساعت
45دقیقه
00ثانیه

خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل بررسی اخبار محسن بن علی علیهما السلام در منابع فریقین

قیمت اصلی 179,700 تومان بود.قیمت فعلی 119,200 تومان است.

تعداد فروش: 71

فرمت فایل پاورپوینت

1 آیتم فروخته شده در 55 دقیقه
5 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
توضیحات

فایل پاورپوینت کامل بررسی اخبار محسن بن علی علیهما السلام در منابع فریقین؛ انتخابی مطمئن برای ارائه‌ای حرفه‌ای

اسلایدهایی آماده برای استفاده:

فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی اخبار محسن بن علی علیهما السلام در منابع فریقین شامل ۱۲۰ اسلاید با طراحی دقیق و ساختاری استاندارد است که برای ارائه‌های رسمی یا چاپ، کاملاً مناسب و آماده استفاده می‌باشد.

ویژگی‌هایی که فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی اخبار محسن بن علی علیهما السلام در منابع فریقین را متمایز می‌کند:

  • طراحی بصری حرفه‌ای:فایل پاورپوینت کامل بررسی اخبار محسن بن علی علیهما السلام در منابع فریقین با بهره‌گیری از رنگ‌بندی هوشمندانه و چیدمان اصولی جهت انتقال بهتر مفاهیم ارائه.
  • سهولت در اجرا: تمامی اسلایدها از پیش تنظیم شده‌اند و بدون نیاز به ویرایش، قابل استفاده هستند.
  • وضوح بالا و نظم ساختاری: کیفیت بالای عناصر گرافیکی و هماهنگی کامل در نمایش، تجربه‌ای بدون نقص را فراهم می‌سازد.

استاندارد بالا در تولید محتوا:

فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی اخبار محسن بن علی علیهما السلام در منابع فریقین با رعایت اصول حرفه‌ای طراحی شده و عاری از هرگونه ایراد گرافیکی یا ناهماهنگی در نمایش می‌باشد.

نکته مهم:

در صورت مشاهده نسخه‌هایی با کیفیت پایین‌تر، توجه داشته باشید که ممکن است نسخه‌های غیررسمی باشند. نسخه اصلی فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی اخبار محسن بن علی علیهما السلام در منابع فریقین تنها از طریق منبع معتبر در دسترس است.

هم‌اکنون فایل فایل پاورپوینت کامل بررسی اخبار محسن بن علی علیهما السلام در منابع فریقین را دریافت کرده و ارائه‌ای حرفه‌ای و متمایز تجربه نمایید


بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل بررسی اخبار محسن بن علی علیهما السلام در منابع فریقین :

مقدمه

در پژوهش هایی که تا کنون درباره ابعاد مربوط به محسَّن به عنوان آخرین، کوچک ترین و مظلوم ترین فرزند حضرت فاطمه(ع) و علی(ع) صورت گرفته، به برخی مسائل توجه شده است، همچون: وجود تاریخی او، وفات در کودکی و در عصر نبوی، و یا شهادت در جریان هجوم به خانه حضرت فاطمه(ع)، و سرانجام چگونگی شهادت وی. یکی از پژوهشگران معاصر در سالیان اخیر، با بررسی منابع فریقین، نتیجه ای غیرمنطبق با باور رایج شیعی گرفته و پیام اصلی پژوهش وی، تشکیک در اعتبار روایات مربوط به وجود و شهادت محسَّن بن علی(ع) بود (ر.ک. الله اکبری، ۱۳۸۸). هرچند این مقاله پس از انتشار، واکنش هایی به دنبال داشت و برخی بر آن نقد نوشتند، اما با توجه به مبنایی بودن بعضی از ادعاها و روش مقاله، همچنان جای بررسی نقادانه و نقد مبانی آن وجود دارد.

در مقاله یادشده، نویسنده ابتدا گزارش های موجود در منابع غیرشیعی را نقل کرده و با ذکر شواهد و قراین ذی ربط، به این نتیجه کلی رسیده که قدر متیقن از این گزارش ها آن است که محسّن بن علی در کودکی از دنیا رفته است، بدون آنکه بتوان از این اخبار، زمان قطعی وفات او (در عصر نبوی یا پس از آن) را به دست آورد، گرچه باید اذعان کرد که این اخبار در وفات محسن بن علی(ع) پس از رحلت رسول خدا(ص) ظهور دارند. نویسنده در ادامه، با نقل قراینی مشتمل بر دیدگاه نظّام، ابن ابی دارم و نقل ابن ابی الحدید از ابوجعفر نقیب، شواهد دالّ بر سقط و شهید شدن محسن در منابع عامه را نقل کرده است.

در بخش دوم مقاله، نویسنده به نقل – و یا بهتر بگوییم: به مصاف – نقلیات شیعی درباره محسّن بن علی(ع) رفته که مهم ترین بخش این مقاله است و به نظر می رسد به لحاظ روش و مبنا و نیز نتیجه و دستاورد، به طور جدّی نیازمند نقد و تأمل است. حاصل مدعیات نویسنده در این بخش به قرار ذیل است:

علمای شیعه بر سقط و مرده به دنیا آمدن محسن بن علی (ع) پس از رحلت رسول خدا(ص) و بر اثر هجوم به بیت حضرت فاطمه (ع) اتفاق نظر دارند و برخی بر این نکته ادعای تواتر کرده اند.

کهن ترین سند برای این مدعا، کتاب سُلَیم بن قیس است و همه یا بیشتر منابع شیعی این خبر را از این کتاب نقل کرده اند و تا ده قرن پس از سلیم (یعنی تا قرن ۱۱ هجری)، تنها شیخ طبرسی این خبر را از سُلیم نقل کرده است. نویسنده سپس اعتبار کتابِ موجودِ منسوب به سُلیم را زیرسؤال برده است.

نویسنده در ادامه، گزارش هایی را که در منابع دیگرِ شیعی همچون دلائل الامامه، کامل الزیارات، الاختصاص (منسوب به شیخ مفید) و بحارالانوار آمده، نقل کرده و هریک را با نقد سندی و محتوایی تضعیف نموده و کلامش را با این جمله به پایان برده است: «آنچه از این اخبار فهمیده می شود نه تواتر لفظی است و نه تواتر معنوی، و نه یقینی حاصل می شود و نه اطمینانی. و الله اعلم بالصواب»!

با عنایت به آنچه گذشت، این نوشتار دارای چند محور است: ابتدا همچون نویسنده مقاله یادشده، گزارش های منابع عامّه در خصوص محسَّن بن علی(ع) گونه شناسی شده و سپس گزارش منابع شیعی ارائه گردیده است و در ادامه، نقدهای نویسنده مقاله مذکور نسبت به منابع شیعی گزارشگرِ شهادت محسن بن علی(ع)، بر اساسِ نقد روشی و محتوایی، بررسی شده و در نهایت، جمع بندی مباحث ارائه گردیده است.

اخبار حضرت محسّن بن علی(ع) در منابع غیرشیعی

اخبار مربوط به محسن بن علی(ع) در منابع غیرشیعی را به سه دسته می توان تقسیم کرد. بسیاری از آنها به طورکلی و مجمل گفته اند که وی در کودکی از دنیا رفت، اما به تاریخ و سبب وفات وی اشاره ای ندارند. برخی دیگر تاریخ ولادت را عصر نبوی(ص) عنوان کرده اند. و سرانجام، دسته سوم، بر سقط شدنش هنگام هجوم به خانه حضرت فاطمه(ع) دلالت دارند.

۱. وفات در کودکی

بسیاری از منابع عامه ضمن برشماری محسَّن به عنوان یکی از فرزندان حضرت علی(ع) و فاطمه(ع)، به طورکلی و مبهم گفته اند که وی در کودکی از دنیا رفت[۱] و به عباراتی اینچنین بسنده کرده اند: «ان محسَّنا مات صغیرا» یا «فذهب المحسَّن صغیرا».

بررسی و نقد

اولاً، اصطلاح «مات صغیرا» عام است و شامل مرگ غیرطبیعی نیز می شود.

ثانیاً، در بعضی از منابع عامّه، به چگونگی مرگ محسَّن اشاره شده است.

برای نمونه، شهرستانی ذیل معرفی عقاید نظّام معتزلی، اعتقاد او مبنی بر هجوم عمر به خانه حضرت فاطمه(ع) و سقط جنینش را نقل کرده است (شهرستانی، ۱۳۹۶ ق، ج۱، ص ۵۷-۵۸).

ثالثاً، برخی از مؤلفان عامه همچون ابن قتیبه دینوری به جای «مات» از «هلک» استفاده کرده است که ظهور در مرگ غیرطبیعی دارد.[۲]

رابعاً، هیچ منبعی بر شهادت محسَّن پس از تولد وی تصریح نکرده است. بنابراین، می توان گفت: هلاکت (مرگ غیرطبیعی) وی در هنگام حمل بوده است.

خامساً، بنا به نقل شهرستانی، در روز هجوم به بیت حضرت فاطمه (ع)، در آن خانه بجز حضرت علی(ع)، فاطمه(ع)، حسن(ع) و حسین(ع) کسی نبود (شهرستانی، ۱۳۹۶ق، ج۱، ص۵۷). حال اگر – چنان که خواهد آمد ثابت شد محسَّن در زمان رسول خدا(ص) متولد نشده و هنگام هجوم به بیت حضرت فاطمه(ع) نیز وجود نداشته و هیچ گزارشی نیز دالّ بر ولادت طبیعی او پس از رسول خدا(ص) در میان نیست، طبعاً راهی جز قول به سقط او باقی نمی ماند. قابل ذکر است که در منابع شیعه نیز هیچ گزارشی از حضور کودکی به نام محسَّن در جریان هجوم وجود ندارد و مؤید این ادعا آنکه علی بن یونس عاملی شِعری را از بَرقی نقل کرده که ضمن آن به وجود فرزندان حضرت علی(ع) هنگام هجوم به خانه اشاره شده، اما نامی از حضور محسّن نیست(عاملی، ۱۳۸۴ق، ج۳، ص۱۳).

۲. ولادت در عصر نبوی(ص)

بخش دیگری از اخبار موجود در منابع عامّه از آن حکایت دارند که محسَّن در زمان رسول خدا(ص) متولد و حتی توسط آن حضرت نام گذاری شده است. در این اخبار، به نقل از امیرالمؤمنین(ع) چنین آمده است: «چون حسن(ع) متولد شد، نام او را حَرب گذاشتم. پیامبر(ص) آمدند و فرمودند: پسرم را به من نشان دهید. بر او چه نامی نهاده اید؟ گفتیم: حرب. فرمودند: نه، او حسن(ع) است. و هنگامی که حسین(ع) متولد شد نام او را حرب گذاشتم. پیامبر(ص) آمدند و فرمودند: پسرم را به من نشان دهید. او را چه نام نهاده اید؟ گفتیم: حرب. فرمودند: نه او حسین(ع) است. و هنگامی که سومی متولد شد، او را حرب نامیدم. پیامبر(ص) آمدند و فرمودند: پسرم را به من نشان دهید. او را چه نام نهاده اید؟ گفتیم: حرب. فرمودند: نه، او محسَّن است. پیامبر(ص) سپس فرمودند: من آنان را به نام های پسران هارون که شبَّر، شُبَیر و مشبَّر است نام نهاده ام».[۳] حتی در گزارشی از ابن سعد، علاوه بر ذکر ماجرای نام گذاری، به عقیقه برای محسّن هم اشاره شده است (ابن سعد، ۱۴۱۰ ق، ج۱۰، ص۲۳۸). اما جالب آنکه در گزارش دیگری از ابن سعد با سندی متفاوت، خبر از نام گذاری حسن(ع) و حسین(ع) به حمزه و جعفر به چشم می خورد، اما سخنی از تولد محسَّن به میان نیامده است (همان، ص۲۴۴).

بررسی و نقد

اولاً، در اخبار نام گذاری فرزندان توسط امام علی(ع) ضعف سند وجود دارد. سند یکی از این روایات مرسل است؛ زیرا در آن، نام ابواسحاق مشاهده می شود که امیرالمؤمنین علی(ع) را درک نکرده است (خرسان، ۱۴۲۷ ق، ص۳۹). یکی دیگر از این اخبار دارای سندی اینچنین است: «أخبرنا مالک بن اسماعیل، قال: أخبرنا عمرو بن حریث، قال: حدثنا برذعه بن عبدالرحمان؛ یعنی ابن مطعم البنانی عن أبی الخلیل عن سلمان عن النبی» (ابن سعد، ۱۴۱۰ ق، ج۱۰، ص۲۳۸). اما عمرو بن حریث کوفی کسی است که به گفته ابن حجر، روایتی در انکار شیعه نقل کرده و شخص مجهولی است (ابن حجر، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۱۸؛ همو، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۳۵۹). برذعه بن عبدالرحمان نیز به گفته هیثمی، فردی است ضعیف (هیثمی، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۵۲). در خبر دیگری از این دسته اخبار، شخصی به نام اسرائیل دیده می شود که ناقل روایاتی مخالف اخبار مشهور شیعه است؛ مثلاً، وی نقل کرده که پیامبر(ص) به ابوبکر امر کردند تا نماز را به جای وی اقامه کند! در سند روایتی دیگر، هانی بن هانی دیده می شود که به گفته ذهبی، شخص مجهولی است (ذهبی، ۱۹۷۷، ج۲، ص۷۰۷).

ثانیاً، براساس منابع روایی شیعه، هر فرزندی از حضرت فاطمه (ع) و امیرمؤمنان علی(ع) به دنیا می آمد، او را نزد رسول خدا(ص) می بردند تا نام گذاری کند و در این امر، بر رسول خدا(ص) پیشی نمی گرفتند؛ چنان که امام سجاد(ع) می فرمایند: «هنگامی که فاطمه(ع) فرزندش حسن (ع) را وضع حمل کرد، به علی(ع) گفت: اسمی برای این مولود بگذارید. ایشان فرمودند: من در نام گذاری بر این مولود از رسول خدا(ص) پیشی نمی گیرم» (صدوق، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۳۸). در خبر دیگری آمده است که حضرت فاطمه(ع) در روز هفتم ولادت، حسن مجتبی(ع) را در پارچه ای از حریر بهشتی، که جبرئیل(ع) برای پیامبر(ص) از بهشت آورده بود، پیچیده، نزد آن حضرت بردند، و آن جناب او را حسن(ع) نامیدند، و گوسفندی برای او قربانی کردند» (کلینی، ۱۳۶۲، ج۱، ص۴۶۴؛ مفید، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۵).

همچنین درباره تولد امام حسین(ع) آمده است: «مادرش فاطمه(ع) او را نزد رسول خدا(ص) برد و آن حضرت از دیدار او خرسند شده، او را حسین(ع) نامیدند، و گوسفندی برای او قربانی کردند» (مفید، ۱۴۱۳ ق، ج۲، ص۲۷). همانند این روایات، درباره نام گذاری حسنین(ع) توسط پیامبر(ص) و سبقت نگرفتن حضرت علی (ع) در نام گذاری، در منابع اهل سنت نیز وجود دارد. برخی با اشاره به تولد حسنین(ع)، نام گذاری آنان را از سوی پیامبر(ص) دانسته اند.[۴] برخی دیگر هم با اشاره به نام گذاری حسنین(ع) و عقیقه برای آنان از سوی پیامبر(ص) در روز هفتم، هیچ اشاره ای به تولد محسن و عقیقه کردن برای او ندارند؛[۵] زیرا هنوز محسّن به دنیا نیامده بود تا عقیقه و قربانی برای او توسط پیامبر(ص) انجام گیرد.

ثالثا، براساس روایات پیش گفته از متون عامّه، پیامبر(ص) ضمن مخالفت با نام گذاری فرزند اول امیرمؤمنان علی(ع) به «حرب»، خواستار تغییر می شود؛ زیرا اسلام نام گذاری فرزندان به اسامی عصر جاهلی را امری ناپسند می داند (شریف قرشی، ۱۳۹۴ق، ج۱، ص۳۲) و ازاین رو، در برخی روایات آمده که پیامبر(ص) بسیاری از نام های جاهلی از جمله «حَرب» را تغییر دادند (ابوداود، ۱۴۱۰ق، ج ۲، ص ۴۶۷). حال با توجه به شخصیت والای دینی و مقام عصمت امیرمؤمنان علی(ع)، بر فرض آنکه بار اول چنین چیزی رخ داده باشد، آیا می توان پذیرفت که پس از نهی رسول خدا(ع)، حضرت علی(ع) در تولد فرزندان بعدی خویش نیز آنان را همچنان «حرب» بنامد؟!

رابعاً، بجز اخبار نام گذاری فرزندان به «حرب» توسط حضرت علی(ع)، اخبار متناقضی مشاهده می شود که به نام هایی غیر از «حرب» برای فرزندان امام اشاره دارد.[۶] در یکی از این اخبار چنین آمده است: «چون حسن(ع) متولد شد علی نام او را «حمزه» گذاشت، و چون حسین(ع) متولد شد، نام او را «جعفر» نهاد.

در گزارش دیگری آمده است که حضرت علی(ع) فرزند اول و دومش، هر دو را «جعفر» نام نهاد. در این گزارش ها، تنها به نام گذاری حسنین(ع) اشاره شده و هیچ اشاره ای به تولد و نام گذاری محسّن وجود ندارد.

خامساً، در بسیاری از منابع تاریخی، هیچ اشاره ای به تولد محسن در زمان پیامبر(ع)، وفات او و قربانی کردن برای او نشده و تنها به وفات و یا شهادت او در کوچکی (دوره جنینی) اشاره شده است؛ مثلا ابن صوفی (م۴۶۶) می نویسد: «برخی محسّن را فرزند علی(ع) نمی شمارند؛ زیرا وی مرده به دنیا آمد و خبر محسّن و شهادت وی نزد راویان شیعه روشن است» (ابن صوفی، ۱۴۰۹ق، ص۱۵۹). برخی نیز واژه «هَلَک» را، که حکایت از مرگ غیرطبیعی و شهادت دارد، نقل کرده اند.

سادساً، در تعارض با اخبار حاکی از تولد حضرت محسّن، گزارش هایی وجود دارد که در آنها، از ولادت محسن خبری نیست و صرفاً به حمل، نام گذاری توسط رسول خدا(ص) و سقط وی اشاره دارند. در این روایات، عقیقه برای حسنین(ع) آمده، ولی به عقیقه برای محسَّن هیچ اشاره ای نشده است. این اخبار را محدثان و مورخان بزرگ عامّه نقل کرده اند.[۷]

بنابراین، می توان گفت: روایات دالّ بر تولد حضرت محسَّن در زمان رسول خدا(ص) تلاشی مذبوحانه بود برای پوشش نهادن بر جنایت قتل محسن و مرگ او در دوره جنینی. در تأیید این سخن، می توان به کلام ابن شهرآشوب (م۵۵۸) در المناقب استشهاد کرد: «عده ای با طراحی اتهاماتی به شیعه، می گویند: محسّن در زمان پیامبر(ص) متولد شده و در همان زمان سقط شده است» (ابن شهرآشوب، ۱۳۷۶ ق، ج۱، ص۵).

۳- وجود و وفات حضرت محسَّن(ع) هنگام حمل و حمله

در برخی از منابع عامه، به حقیقت رخ داده درباره حضرت محسَّن تصریح و خبر سقط شدن او در فاجعه هجمه به خانه حضرت فاطمه(ع) گزارش شده است.[۸]

اینان چنین نقل کرده اند که حضرت محسّن بن علی(ع) بر اثر ضربه واردشده بر شکم حضرت فاطمه(ع) در زمان هجوم به خانه آن حضرت سقط شده و به شهادت رسیده است. البته برخی از این منابع سبب سقط را ضربه عمر بر شکم حضرت فاطمه(ع) ذکر کرده اند و برخی دیگر ذکری از سبب به میان نیاورده اند. برای مثال، صفّوری شافعی(م۸۹۴) چنین گفته است: «ابن عبدالبر در کتاب الاستیعاب نقل می کند که فاطمه(ع) سقط کرد جنینی را که علی(ع) او را محسن نام نهاده بود».[۹]

یا ابن حزم پس از ذکر نام «محسَّن» به عنوان یکی از فرزندان حضرت علی (ع) گفته است: «او بلافاصله پس از ولادتش مرد» (ابن حزم، ۱۴۱۸ق، ص۳۸).

الف. چگونگی وفات یا شهادت: بسیاری از مورخان عامّه در بیان نحوه وفات محسَّن، از واژه «هَلک» استفاده کرده اند. سؤال اساسی این است که اگر محسَّن در دوره جنینی بوده یا متولد شده بوده چگونه به هلاکت رسیده است؟ چرا منابع تاریخی عامّه درباره چگونگی مرگ وی پس از تولد هیچ گونه خبری نقل نکرده اند؟ باید دانست که واژه «هلاکت» در اصل، به معنای ضایع شدن و تباه گشتن است و تنها یکی از معانی آن مرگ طبیعی است و غالباً درباره مرگ بد به کار می رود (قرشی، ۱۳۷۱، ج۷، ص۱۶۱)؛ مثلاً، ابن اثیر برای شهادت امام حسین(ع) از واژه «هَلَک» استفاده کرده است (ابن اثیر، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۹۹). و ابن جوزی، یکی از مصادیق «هَلَک» را «قتِلَ»، یعنی «کشته شد»، بیان داشته است (ابن جوزی، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۲۵۴). افزون بر این، گاهی از واژه «وفات» استفاده شده یکی از معانی آن مرگ غیرطبیعی است. شاهد این مدعا آنکه در بسیاری جاها همچون شهادت امیرمؤمنان علی(ع)، امام حسین(ع)، جعفر طیار و همچنین درباره خلیفه دوم و سوم، که به مرگ غیرطبیعی از دنیا رفتند، کلمه «وفات» به کار رفته است. حال باید دید واژه «هلک» در گزارش های منابع عامّه بر مرگ طبیعی محسن دلالت دارد یا بر مرگ غیرطبیعی؟ و در صورت دوم، این واقعه چگونه رخ داده است؟ درادامه، برخی از گزارش های متون تاریخی و روایی عامّه را در این باره مرور می کنیم:

شهرستانی (م۵۵۸ق) در بیان عقاید نظام معتزلی گفته است: بنابر عقیده نَظّام معتزلی(م۲۳۰ق)، عمر با ضربه زدن به سینه حضرت فاطمه(ع) در روز بیعت گیری و هجوم به منزل او، جنین وی را سِقط کرد. در روز بیعت گیری، در خانه بجز حضرت علی(ع) و فاطمه(ع) و حسن(ع) و حسین(ع) کسی نبود.»(شهرستانی، ۱۳۹۶ ق، ج۱، ص ۵۷ -۵۸) یعنی در آن زمان محسن بن علی(ع) متولد نشده و در حال حمل بود.

ابن ابی الحدید(م۶۵۶ ق) از ابن اسحاق نقل کرده است که هبّاربن اسود، زینب دختر رسول خدا(ص) را در مسیر هجرت به مدینه ترساند و سبب شد جنین او سِقط شود و به این سبب رسول خدا(ص) خون او را هدر اعلام کرد. ابن ابی الحدید می گوید: این خبر را بر ابوجعفر نقیب خواندم، گفت: اگر رسول خدا(ص) خون هبّاربن اسود را به سبب آنکه سبب سِقط جنین زینب دختر آن حضرت شد، هدر اعلام کرد، ظاهراً اگر زنده بود خون کسانی را که موجب سِقط جنین فاطمه (ع) شدند هدر اعلام می کرد. گفتم: این خبر را از شما نقل کنم، گفت: نه اثبات آن و نه ردّ آن را از من نقل نکن. من به سبب تعارض اخبار در این مسئله نظر روشنی ندارم» (ابن ابی الحدید، ۱۳۷۸ق، ج۱۴، ص۱۹۳).

گنجی شافعی(م۶۸۵ق) می گوید: گفته می شود: فاطمه(ع) پس از رحلت پیامبر(ص) جنینی را سقط کرد که رسول خدا(ص) او را «محسَّن» نام گذاری کرده بود و این خبر را من نزد ابن قتیبه یافتم» (کنجی شافعی، ۱۳۵۶ق، ص۲۶۷). اما نکته قابل توجه آنکه اکنون عین این متن در کتاب ابن قتیبه موجود نیست.

جوینی(م۷۲۲ق) می گوید: «پیامبر(ص) در روایتی فرمودند: چون به دخترم فاطمه می نگرم به یاد می آورم آنچه را که پس از من بر سر او خواهد آمد. وی حقش غصب، از ارثش منع، پهلویش شکسته و جنینش سِقط می گردد» (جوینی، ۱۴۰۰ ق، ج۲، ص ۳۴ ۳۵).

ذهبی (م۷۴۸ق) ضمن بررسی احوال ابوبکر احمدبن محمّد یحیی بن ابی دارم، محدث کوفی(۳۵۲ق)، گفته که او به سبب استماع مثالب عمر در اواخر عمر، متهم به رافضی بودن شده است و از محمّدبن حَماد حافظ نقل کرده که «من نزد او بودم که شخصی برای وی می گفت: عمَر با ضربه لگد بر فاطمه(ع) موجب سقط محسَّن شد» (ذهبی، ۱۴۱۳ ق، ج۱۵، ص۵۷۸). ابن حجر عسقلانی نیز در بررسی احوال ابن ابی دارم همان سخن ذهبی را نقل کرده است (ابن حجر، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲۶۸).

صَفَدی شافعی(م۷۶۴ق) در معرفی دیدگاه نظام معتزلی چنین نقل کرده است: «همانا عمر در روز بیعت گیری و هجوم به منزل، به سینه فاطمه(ع) ضربه ای زد که منجر به سِقط محسن از شکمش شد» (صفدی، ۱۴۲۰ ق، ج۶، ص۱۵).

در جمع بندی اخبار منابع عامّه، می توان به این نتیجه دست یافت که اخبار تولد محسن در زمان رسول خدا(ص) بنا بر دلایل چندگانه ای که گذشت، قابل پذیرش نیست و تعابیر عامی همچون «وفات» و «هلاکت» با گزارش های دالّ بر «شهادت» منافاتی ندارند؛ ازاین رو، از گزارش های غیرشیعی نیز می توان شهادت محسَّن را ثابت کرد. و گویا همین حقیقت موجب آن گشته است که برخی از اخبار این واقعه مبهم نقل شود و یا تحریف گردد. ازاین رو، بعضی از اقدامات تحریفی مورخان عامه در این باره را از نظر می گذرانیم.

ب. تحریف روایات شهادت: در تاریخ اسلام، با حقیقت تلخی به نام «تحریف» و «حذف» اخبار مواجهیم. بر اثر زمینه های سیاسی و اجتماعی موجود، سیاست خلفا و مورخان عامه بر این قرار گرفت که تاریخ تشیع و حقانیت آن دچار حذف و تحریف برخی حقایق و یا آمیختگی با گزارش های متناقض گردد. از جمله شواهد این مدعا، سخن خالدبن عبدالله به ابن شهاب زُهری است، آن گاه که از وی درخواستِ تدوینِ سیره کرد و ابن شهاب در پاسخ به وی گفت: «احیاناً در لابه لای سیره از علی (ع) سخن به میان می آید. آیا با این وجود، می توانم به این کار بپردازم؟ و خالدبن عبدالله گفت: اگر ذکر نام او با آمیزه ای از تنقیص و خرده گیری و بدگویی باشد، مانعی ندارد!» (اصفهانی، بی تا، ج۲۲، ص۲۸۲) از دیگر شواهد این مدعا، سخن ابن هشام سیره نویس معروف در مقدمه سیره اش است که می نویسد: «برخی از آنچه را که ابن اسحاق در این کتاب یادآور شده رها می کنم. و نیز چیزهایی را که یادآوری آنها زشت است، و برخی را که بیانش برای این مردم ناخوشایند است» (ر.ک: ابن هشام، بی تا، مقدمه). در چنین فضایی، اگر گزارش های شهادت حضرت فاطمه(ع) و محسَّن او نیز گرفتار آفت تحریف و حذف شود، جای شگفتی نیست. پیش تر سخن ابوجعفر نقیب به ابن ابی الحدید درباره وجود تعارض میان اخبار شهادت حضرت محسّن را نقل کردیم. علامه سیدجعفر مرتضی عاملی پس از نقل این سخن، پرسش قابل تأملی را با این بیان مطرح کرده است: «این اخبار شهادت محسَّن، که ابوجعفر نقیب از آنها سخن می گوید، اکنون کجاست؟!» (عاملی، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۲۴۰)

از جمله شواهد تحریفِ روایاتِ شهادتِ حضرت محسن، گزارش ابن شهرآشوب(م۵۵۸ق) و گنجی شافعی(م۶۸۵) است. آنان عبارت ابن قتیبه در المعارف را در قرن ششم چنین دیده و نقل می کنند: «محسَّن با زخم قنفذ حیاتش را از دست داد» (ابن شهرآشوب، ۱۳۷۶ ق، ج۳، ص۱۳۳؛ کنجی شافعی، ۱۳۵۶ق، ص ۲۶۷). اما در چاپ جدید کتاب المعارف، جمله «محسَّن بن علی در کودکی از دنیا رفت» جایگزین متن محذوف شده است (ابن قتیبه، ۱۹۹۲، ص۲۱۱). نمونه دیگر سخن صفوری شافعی (م۸۹۴ ق) در کتاب المحاسن المجتمعه فی الخلفاء الاربعه است که به نقل از کتاب الاستیعاب ابن عبدالبر چنین آورده: «فاطمه (ع) جنینی را سِقط کرد که علی(ع) او را محسَّن نام نهاده بود»(لباف، ۱۳۸۸، ص۳۷). اما در چاپ های جدید کتاب الاستیعاب، این خبر وجود ندارد!

اخبار حضرت محسَّن بن علی(ع) در منابع شیعی

چنان که نویسنده مقاله مورد بحث نیز به درستی ادعا کرده، عالمان شیعی در اینکه حضرت محسَّن بن علی(ع) پس از رسول خدا(ص) و بر اثر هجوم به خانه حضرت فاطمه (ع) سقط شده است، اتفاق نظر دارند. در ادامه، فهرستی از این منابع و گزارش آنها تا عصر علامه مجلسی ارائه می شود، سپس به بررسی گزارش ها و اعتبارسنجی منابع و اسناد خواهیم پرداخت:

سُلیم بن قیس هلالی (م۷۶ ق): کتاب وی را اولین منبعِ گزارشگر این حادثه می توان قلمداد کرد. وی ضمن نقل روایتِ مفصلی درباره هجوم به خانه حضرت فاطمه(ع)، به نقل از سلمان، شهادت حضرت محسَّن را بر اثر فشارِ در توسط قنفذ دانسته است که منجر به شکستن پهلو و سقط جنین حضرت فاطمه(ع) شد (سلیم، ۱۴۲۲ق، ص۱۵۳).

حسین بن حمدان خصیبی(م۳۳۴ق): وی طی روایتی بدون سند، ضمن بیان اوصاف و شرح حال حضرت فاطمه(ع)، به وصیت آن حضرت اشاره کرده که ضمن آن به سقط شدن حضرت محسَّن بر اثر هجوم به خانه تصریح شده است (خصیبی، ۱۴۱۱ق، ص۱۷۹). وی در جای دیگر کتابش، حدیثی مسنَد و مفصل از مفضّل از امام صادق (ع) نقل کرده که در بخشی از آن، حمله به خانه حضرت فاطمه(ع) و مضروب شدنش توسط قنفذ و سقط جنینش تصریح شده است (همان، ص۴۰۲). لازم به ذکر است که این حدیث را در قرن نهم، حسن بن سلیمان حلّی در کتاب مختصرالبصائر(حلی، ۱۴۲۱ق، ص۱۸۷) و پس از او، علامه مجلسی با تعبیر «روی فی بعض مؤلفات اصحابنا عن الحسین بن حمدان…» (مجلسی، مکرر، ج۵۳، ص۱) نقل کرده اند.

علی بن حسین مسعودی(م۳۴۶ق): وی نیز طی روایتی مرسل و ضمن بیان حوادث پس از رحلت رسول خدا(ع)، به سقط شدن حضرت محسَّن بر اثر هجوم به خانه و فشار در تصریح کرده است (مسعودی، ۱۴۱۷ق، ص۱۴۶).

قاضی نعمان تمیمی مغربی(م۳۶۳ق): وی ضمن اشعاری، به مضروب شدن حضرت فاطمه(ع) و سقط شدن حضرت محسَّن تصریح کرده است: «حتی اتوا باب البتول فاطمه وهی لهم قالیه مصارمه فوقفت عن دونه تعذلهم فکسر الباب لهم اولهم فاقتحموا حجابها فعولت- فضربوها بینهم فاسقطت» (نعمان مغربی، ۱۹۷۰، ص۸۹).

جعفربن محمّدبن قولویه قمی(م۳۶۸ق): وی حدیث مسندی از امام صادق(ع) نقل کرده است که بر اساس آن، در شب معراج، از ظلم هایی که پس از رسول خدا(ص) بر اهل بیتش می رود به آن حضرت خبر داده شد و درباره حضرت فاطمه(ع) چنین آمده است: «و اما دخترت، پس به او ظلم شده، محروم خواهد شد و حقی را که برای او قرار می دهی غصب خواهند کرد و درحالی که باردار است، مضروب واقع شده، به حریم و منزلش بدون اذن وی داخل می شوند و خواری و ذلت را لمس خواهد کرد، در حالی که یاوری نمی یابد و به دنبال کتکی که می خورد، فرزندش سِقْط شده، خودش وفات می کند» (ابن قولویه، ۱۴۱۷ق، ص۵۴۸). در ادامه حدیث، به عقوبت قاتلان حضرت فاطمه(ع) و محسنِ او در قیامت اشاره شده و چنین آمده است: «اولین کسی که درباره او حکم می شود محسن بن علی(ع) است که درباره قاتلش، سپس درباره قنفذ حکم خواهد شد» (همان، ص۵۵۱).

شیخ صدوق(م۳۸۱ق): وی در کتاب الامالی، روایتی مسند از ابن عباس نقل کرده که بر اساس آن، روزی رسول خدا(ص) با مشاهده حسنین(ع) آنان را بر زانوی خویش نشاند و از ظلم هایی که در حقشان می شود خبر داد و در ادامه، به ظلم هایی که در حق حضرت فاطمه (ع) روا داشته خواهد شد و شکسته شدن پهلو و سقط جنینش اشاره فرمودند (صدوق، ۱۴۱۷ق، ص۱۷۶). وی همچنین در کتاب معانی الاخبار، در تبیین معنای حدیث نبوی خطاب به امیرمؤمنان علی(ع) که فرمودند: «یا علی، إن لک کنزا فی الجنه وأنت ذو قرنیها»، از برخی مشایخش نقل کرده که مراد از این گنج، همان فرزند حضرت فاطمه (ع) است که بر اثر فشار در سقط شد» (صدوق، ۱۳۷۹، ص ۲۰۵-۲۰۶).

– محمدبن جریر طبری شیعی(قرن۴ق): وی در حدیث مسنَدی به نقل از امام صادق(ع)، چرایی شهادت حضرت زهرا(ع) را گزارش کرده است. در این حدیث آمده است که شهادت حضرت فاطمه(ع) بر اثر ضربه غلافِ شمشیرِ قنفذ بود که به امر عمَر به حضرت فاطمه(ع) زد و بر اثر آن حضرت محسّن سِقْط و حضرت فاطمه(ع) به بیماری شدیدی مبتلا شد (طبری، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۴).

– شیخ مفید(م۴۱۳ق): وی در کتاب الارشاد پس از ذکر اولاد امیرالمؤمنین(ع) چنین گفته است: «در میان شیعه، کسانی هستند که می گویند: فاطمه زهرا(ع) پس از رحلت رسول خدا(ع)، فرزند پسری را سِقط کرد که رسول خدا(ص) او را هنگام حاملگی، «محسَّن» نامیده بود. پس بنا بر قول این طایفه، اولاد امیرمؤمنان(ع) ۲۸ نفرند. والله اعلم» (مفید، ۱۴۱۳ ق، ج۱، ص۳۵۵). وی همچنین در کتاب الاختصاص، که منسوب به اوست، طی حدیثی مرسل و مفصل از امام صادق (ع)، به نقل وقایع پس از رحلت رسول خدا(ع)، از جمله هجوم به خانه حضرت فاطمه(ع) و سقط جنینش پرداخته است (مفید، ۱۴۱۴ق، ص۱۸۵)[۱۰]

نکته قابل تأمل آنکه در این حدیث، سقط محسَّن بر اثر ضربه به شکم حضرت فاطمه(ع) پس از بازگشت از نزد ابوبکر و گرفتن سند فدک ذکر شده است که در بررسی محتوایی روایات به آن خواهیم پرداخت. همچنین قاضی عبدالجبار(م۴۱۵ق) با نقل گزارشی، به رفتار شیعیان، و شیخ مفید نیز به عزاداری حضرت محسَّن اشاره کرده، می نویسد: «برخی از علمای شیعه، از جمله شیخ مفید، علاوه بر ترویج تشیع، بر مصیبت فاطمه(ع) و فرزندش محسَّن، که عُمَر او را به قتل رسانده است، گریه می کنند» (اسدآبادی، بی تا، ج۲، ص۵۹۴). این سخن حکایت از آن دارد که رخداد سِقط و شهادت حضرت محسَّن در عصر شیخ مفید تا آنجا مشهور بوده که قاضی عبدالجبار عزاداری برای او را به عنوان رسمی رایج میان شیعه ذکر کرده است.

– شیخ طوسی(م۴۶۰ق): وی در سخنی اینچنین، مسئله سقط و شهادت حضرت محسَّن را از امور مشهور و متفقٌ علیه شیعیان تا آن عصر دانسته است: «مشهور بین شیعه، که مخالفی ندارد، آن است که همانا عُمَر به شکم حضرت زهرا(ع) ضربه زد و جنین او سقط شد. این فرزند سِقط شده محسَّن نام دارد و روایت آن نزد همه مشهور است» (طوسی، ۱۳۹۴ق، ج۳، ص۱۵۶).

– فضل بن حسن طبرسی(م۵۴۸ق): وی در کتاب اعلام الوری، عین عبارت شیخ مفید در الارشاد را نقل کرده (طبرسی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۹۶) و در کتاب دیگرش چنین گفته است: «فاطمه (ع) بعد از پیامبر(ص) فرزند پسری را سِقط کرد که پیامبر(ص) او را در حالی که جنین بود، محسَّن نامید» (طبرسی، ۱۴۰۶ق، ص۲۳) و تردیدی نیست که با توجه به اجماع میان شیعه، مراد وی از این سقط، همان حادثه معروف است.

– احمدبن علی بن ابی طالب طبرسی (قرن ششم ق): وی ضمن نقل روایتی مفصل با سند مرسَل از شعبی، ابومخنف و یزید بن حبیب مصری، پاسخ های امام حسن(ع) به سخنان اهانت آمیزِ معاویه و جمعی از مزدوران او را نقل کرده است. در این سخنانِ کوبنده، امام(ع) خطاب به مغیره بن شعبه چنین فرمودند: «و اما تو ای مغیره بن شعبه، کسی هستی که فاطمه را آنچنان زدی که خون آلود شد و آنچه را در شکم داشت سقط کرد. ..» (طبرسی، ۱۳۸۶ق، ج۱، ص۴۱۳). وی همچنین در جای دیگری از کتابش، روایتِ سلیم بن قیس از سلمان را نقل کرده است (همان، ج۱، ص۱۰۹).

– ابن شهرآشوب(م۵۵۸ق): وی از کتاب المعارف ابن قتیبه چنین نقل کرده است: «در المعارف قتیبی آمده که محسن به سبب زخم حاصل از ضربه قنفذ عدوی سقط شد» (ابن شهرآشوب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۱۳۳). لازم به ذکر است که متأسفانه در نسخه های موجود از کتاب المعارف ابن قتیبه، این عبارت را به این جمله تحریف کرده اند که «اما محسّن بن علی(ع)، در کودکی هلاک شد» (ابن قتیبه، ۱۹۹۲، ص۲۱۱).

– عبدالجلیل قزوینی رازی(مق): وی ضمن نقل جمله ای از مخالفانِ شیعه در قرن ششم در خصوص سقط شدنِ محسَّن با ضربه عُمَر، آن را مورد تأیید کتب شیعه و اهل سنت دانسته است. سخن وی چنین است: «می گویند: عمر به شکم فاطمه(ع) زد و کودکی را در شکم او کشت که رسول خدا(ص) او را محسَّن نام نهاده بود. جواب آن است که این خبری است درست و در کتب شیعه و سنی (شهادت محسَّن بن علی() مذکور است» (رازی، ۱۳۵۸، ص ۲۹۸).

– ابن بطریق (م۶۰۰ق): سخن وی در این باره چنین است: «در روایتی آمده است که فاطمه (ع) بعد از وفات پیامبر(ص) فرزند پسری را سقط کرد که در زمان حمل توسط رسول خدا(ص) نام گذاری شده بود» (ابن بطریق، ۱۴۰۷ق، ص۳۰).

– سیدبن طاووس(م۶۶۴ ق): وی ضمن اعمال روز ولادت حضرت فاطمه(ع)، زیارتی را از شخصی به نام محمدبن علی طرازی نقل کرده است که ضمن آن زیارت، به این جملات برمی خوریم: «خدایا، درود فرست بر فاطمه (ع) دختر رسول خدا (ع)، که. .. پهلویش شکسته، همسرش مظلوم و فرزندش مقتول شد» (ابن طاووس،۱۴۱۴ق، ج۳، ص۱۶۶). روشن است که مراد از «فرزند مقتول» در این جملات، همان حضرت محسَّن است و نه حسنین (؛ زیرا در آن صورت، باید به صورت تثنیه گفته می شد: المقتول وَلَدَیها. علاوه بر آن، ذکر جمله «المقتول ولدها» پس از جمله «المکسور ضلعها» قرینه ای است بر آنکه مراد از فرزندِ مقتول در اینجا، همان است که در اثر هجوم به خانه و شکستن پهلو کشته شده است.

– علی بن عیسی اربلی(م۶۹۳ق): وی در کتابش همان عبارت شیخ مفید در الارشاد را نقل کرده است (اربلی، ۱۴۰۵ ق، ج۲، ص۶۷).

– عمادالدین حسن بن علی طبری (زنده در ۷۰۱ق): وی پس از ذکر جریان حمله به خانه حضرت فاطمه(ع) جمله ای اینچنین دارد: «و گویند که فاطمه(ع) محسَّن از شکم بینداخت، به سبب آنکه عُمَر بر شکم او زده بود» (طبری، ۱۳۸۳، ص۳۱۱).

– علامه حلّی(۷۲۶ق): وی ضمن استدلال بر عدم صلاحیتِ ابوبکر برای خلافت، به واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(ع) و سقط محسَّن، با این تعابیر اشاره کرده است: «و فاطمه(ع) مضروب واقع شد و بدین جهت، جنینی را که اسمش محسَّن بود، سِقط کرد» (حلی، ۱۴۰۷ق، ص۵۱۱).

حسن بن ابی الحسن دیلمی(قرن هشتم ق): وی در کتابش، همان روایت پیش گفته از الامالی شیخ صدوق را نقل کرده است (دیلمی، ۱۴۱۵ق، ج ۲، ص ۲۹۵).

– حسن بن سلیمان بن محمد حلّی(زنده در ۸۲۰ ق): وی حدیث مفصل خصیبی از مفضل بن عمرجعفی از امام صادق(ع) را نقل کرده که در آن به جرایم غاصبان خلافت از جمله هجوم به خانه حضرت فاطمه(ع) و سقط شدن محسَّن اشاره شده است: «… و آتش زدن درِ خانه علی(ع) و فاطمه(ع) و حسن و حسین(ع)، برای آنکه آنان را با آن آتش بسوزانند، و شلاق زدن به دست فاطمه(ع) و ضربه زدن به شکم او و سقط شدن محسَّن…» (حلی، ۱۴۲۱ق، ص۱۸۷).

– فاضل مقداد سُیوری (م۸۲۶ق): وی نیز با بیان ماجرای هجوم و سقط، این خبر را نقلی مشترک میان شیعه و بزرگانی از اهل سنت همچون بلاذری و ابن عبدالبر و غیر آنان دانسته است (فاضل مقداد، ۱۴۲۲ق، ص ۳۵۹).

– عماد الدین ادریس بن حسن قُرشی(م۸۷۲ق): وی سقط حضرت محسَّن را مورد اجماع و اتفاق شیعیان دانسته است: «به اجماع و اتفاق شیعه، فاطمه(ع) آن زمان که عمربن خطّاب وی را ترساند و در را به روی شکمش هُل داد محسَّن را سِقط کرد» (قرشی، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۶).

علی بن یونس عاملی(م۸۷۷ق): وی ضمن برشمردن رفتارهای دومین خلیفه در قبال اهل بیت(ع) به مسئله هجوم و سقط محسَّن اینچنین اشاره کرده است: «از جمله رفتارهای عمر، آن چیزی است که بلاذری نقل کرده و بین شیعه نیز مشهور است، مبنی بر اینکه فاطمه(ع) بین در و دیوار گرفتار بود تا اینکه محسَّن را سقط کرد» (عاملی، ۱۳۸۴ق، ج۳، ص۱۲).

مُغامس بن داغر حلی (اواخر قرن نهم ق): وی از جمله شعرای شیعه است که جریان هجوم به خانه حضرت فاطمه(ع) و سقط محسَّن را در اشعارش آورده است: «و فاطمه مطهر که میراثش را بدترین مردمان از او دور کرد و خونش جاری شد پس از آنکه جنینش را با ضربه ای که بر او وارد شد، سقط کرد، و بدین جهت از دنیا رفت، درحالی که حقش غصب شده بود» (طریحی، بی تا، ص۲۹۳).

ابن ابی جمهور احسائی(زنده در ۹۰۴ق): وی ضمن مناظره اش با فاضل هروی، که در سال ۸۷۸ق رخ داد، به جریان هجوم و سقط اشاره و او را مجاب کرد. سخن او در این باره چنین است: «و [عمر] تصمیم به سوزاندن خانه فاطمه(ع) گرفت، آن گاه که علی(ع) و بعضی از بنی هاشم از بیعت کردن پرهیز کردند و فاطمه(ع) را به وسیله در مورد فشار قرار داد، تا آنکه جنینش را سقط کرد» (احسائی، ۱۳۹۷ق، ص۴۷۴۸).

– شیخ ابراهیم کفعمی(م ۹۰۵ق): ضمن دعایی که وی در کتابش از امیرمؤمنان علی(ع) نقل کرده چنین آمده است: «خدایا، آنان (دشمنان اهل بیت() را لعن کن به عدد هر منکری که به جا آوردند و شکمی که دریدند و جنینی که سقط کردند و پهلویی که شکستند» (کفعمی، ۱۴۰۳ق، ص۵۵۳). روشن است که مراد از جنین سقط شده، که همراه پهلوی شکسته ذکر شده، کسی جز محسَّن نیست؛ زیرا این امر درباره دیگر اولاد اهل بیت(ع) نقل نشده است.

– محقق کرکی(م۹۴۰ق): وی نیز ضمن برشمردن رفتارهای صورت گرفته در حق اهل بیت(ع) پس از رحلت رسول خدا(ع)، به سقط حضرت محسَّن در اثر هجوم به خانه حضرت فاطمه(ع) تصریح کرده است (کرکی، بی تا، ص۱۳۰).

– مقدس اردبیلی (م۹۹۳ق): وی نیز سبب سقط محسَّن را ضربه عمر و غلام او دانسته است (مقدس اردبیلی، ۱۳۸۳، ص۲۶۵).

– قاضی نورالله شوشتری(م۱۰۱۹): وی در پاسخ به سخن ابن حجر، که مسئله هجوم به خانه حضرت فاطمه(ع) و سقط حضرت محسَّن را از افتراهای شیعه به خلفا دانسته (تستری، ۱۳۷۶ق، ص ۲۱۷-۲۱۸)، ضمن تأکید بر وقوع این رخداد، به دیدگاه نظّام معتزلی در این خصوص اشاره کرده که توسط شهرستانی نقل شده است (همان، ص۲۲۰).

– علامه محمدتقی مجلسی (م۱۰۷۰ ق): وی پس از نقل روایت صحیح علی بن جعفر از برادرش امام کاظم(ع) در خصوص شهید بودن حضرت فاطمه(ع)، علت شهادت را به نقل از کتاب سلیم بن قیس، مضروب شدن توسط عمر و قنفذ دانسته، و سقط شدن حضرت محسَّن را نیز بر اثر این ضربه، از الارشاد شیخ مفید نقل کرده است (مجلسی، بی تا، ج۵، ص۳۴۲).

– فیض کاشانی(م۱۰۹۱ق): وی ضربه واردشده بر حضرت فاطمه(ع) پس از هجوم به خانه اش را قوی ترین سبب برای اسقاط جنینش دانسته است (فیض کاشانی، ۱۳۷۵، ص۱۸۲).

-شیخ حر عاملی(۱۱۰۴ق): وی در ارجوزه ای که درباره تاریخ پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) ایشان سروده، به سقط حضرت محسَّن تصریح کرده است: «اولاد فاطمه پنج تن هستند: حسین، حسن، زینب، ام کلثوم و محسنی که در روز عمر – چنان که مشهور است- در اثر گشودن در توسط عمر سقط شد. و در این هنگام، فاطمه(ع) جنینش را سقط کرد و همواره ناله اش برای او بلند بود»(حرعاملی، بی تا، ج۲، ص ۱۳ -۱۴).

– علامه محمدباقر مجلسی(م۱۱۱۱ق): وی نیز با نقل روایت پیش گفته از کتاب دلائل الامامه (مجلسی، مکرر، ج۴۳، ص۱۷۰) و نقل روایت مفصل خصیبی از مفضل بن عمر از امام صادق (ع) (همان، ج۵۳، ص۱۴) و همچنین نقل سخن پیش گفته از ابن قتیبه توسط ابن شهرآشوب، بر سقط شدن حضرت محسَّن در اثر هجوم به خانه، صحه گذاشته است (همان، ج۴۳، ص۲۳۳).

آنچه گذشت تصریحات بزرگان شیعه درباره سقط شدن و شهادت محسَّن بن علی(ع) بود. اما در بخش دیگری از منابع تاریخی و روایی شیعه به تعابیری برمی خوریم که تنها به سقط یا مرگ حضرت محسَّن در کودکی اشاره کرده اند که به هیچ وجه نافی مرگ غیرطبیعی و شهادت نیست. برای نمونه، در تاریخ اهل البیت(ع) منسوب به ابن ابی الثلج بغدادی(م۳۲۲ق)، به سقط شدن حضرت محسَّن بدون ذکر سبب آن اشاره شده است. (ابن ابی ثلج، ۱۴۰۶ق، ص۹۳). یعقوبی(م۲۹۲) نیز درباره حضرت محسَّن چنین گفته است: «علی(ع) چندین فرزند داشت؛ از جمله محسَّن که در کودکی مرد» (یعقوبی، بی تا، ج۲، ص۲۱۳). روشن است که مردن در کودکی شامل هر دو نوع مرگ طبیعی و غیرطبیعی می شود و گوینده به علتی در مقام تعیین آن نبوده است. نمونه دیگر سخن حسام الدین محلّی (م۶۵۲ق) زیدی مذهب است: «محسَّن درحالی که در حَمل بود از دنیا رفت» (محلی، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۸۹). این سخن نیز اطلاق دارد و شامل سقط و شهادت هر دو می شود.

با وجود آنکه نقلیات یادشده از منابع شیعه و اهل سنت به روشنی بر صدق ادعای سقط و شهادت حضرت محسَّن بن علی(ع) دلالت دارند، اما برای زدودن شبهاتِ برآمده از مقاله یادشده و دیگر آثار، به بررسی اعتبار سندی و دلالی منابع یادشده می پردازیم.

اعتبارسنجی منابع شیعی دالّ بر شهادت حضرت محسَّن بن علی(ع)

نمونه های یادشده از منابع شیعی تا عصر علامه مجلسی را می توان به چهار گروه دسته بندی کرد:

۱. روایات دارای سند؛ همچون روایات سُلَیم، ابن قولویه، شیخ صدوق، طبری شیعی، حسن بن سلیمان حلّی و علامه مجلسی؛

۲. روایات مرسل و بدون سند؛ همچون روایات خصیبی، مسعودی شیعی، شیخ مفید در الاختصاص، طبرسی در الاحتجاج، ابن طریق، ابن طاووس، عمادالدین طبری و کفعمی؛

۳.

  راهنمای خرید:

  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.