خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل مستندات قرآنی سبک و روش تبلیغی حضرت زینب علیها السّلام بعد از واقع? عاشورا
156,825 تومان قیمت اصلی 156,825 تومان بود.139,500 تومانقیمت فعلی 139,500 تومان است.
تعداد فروش: 44
فرمت فایل پاورپوینت
آنتونی رابینز میگه : من در 40 سالگی به جایی رسیدم که برای رسیدن بهش 82 سال زمان لازمه و این رو مدیون کتاب خواندن زیاد هستم.
دانلود و استفاده از فایل پاورپوینت کامل مستندات قرآنی سبک و روش تبلیغی حضرت زینب علیها السّلام بعد از واقع? عاشورا – تجربهای بینظیر در ارائه!
پاورپوینتی شیک و استاندارد:
فایل فایل پاورپوینت کامل مستندات قرآنی سبک و روش تبلیغی حضرت زینب علیها السّلام بعد از واقع? عاشورا شامل ۱۲۰ اسلاید طراحیشده با دقت بالا است که کاملاً آماده برای ارائه یا چاپ در PowerPoint میباشد.
چرا فایل فایل پاورپوینت کامل مستندات قرآنی سبک و روش تبلیغی حضرت زینب علیها السّلام بعد از واقع? عاشورا گزینهای عالی است؟
- گرافیک حرفهای و جذاب: اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل مستندات قرآنی سبک و روش تبلیغی حضرت زینب علیها السّلام بعد از واقع? عاشورا با طراحی مدرن و چشمنواز، پیام شما را به بهترین شکل منتقل میکنند.
- کاربری آسان: ساختار این پاورپوینت بهگونهای است که استفاده از آن بدون نیاز به تغییرات پیچیده ممکن باشد.
- آماده استفاده: تمامی اسلایدهای فایل پاورپوینت کامل مستندات قرآنی سبک و روش تبلیغی حضرت زینب علیها السّلام بعد از واقع? عاشورا از قبل تنظیمشده و بدون نیاز به ویرایش، قابل استفاده هستند.
تضمین کیفیت و دقت بالا:
این مجموعه بر اساس بالاترین استانداردهای طراحی ساخته شده است و کاملاً منسجم و بدون اشکال، مناسب برای ارائههای حرفهای میباشد.
نکته قابل توجه:
برخی نسخههای غیررسمی ممکن است تغییراتی داشته باشند. این نسخه اصلی فایل پاورپوینت کامل مستندات قرآنی سبک و روش تبلیغی حضرت زینب علیها السّلام بعد از واقع? عاشورا با دقت و کیفیت بالا طراحی شده است.
همین حالا فایل فایل پاورپوینت کامل مستندات قرآنی سبک و روش تبلیغی حضرت زینب علیها السّلام بعد از واقع? عاشورا را دریافت کنید و یک ارائه بینظیر داشته باشید!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل مستندات قرآنی سبک و روش تبلیغی حضرت زینب علیها السّلام بعد از واقع? عاشورا :
مقدمه
قیام امام حسین(ع) آغاز یک مبارز تمام عیار بود که باید ادام آن و هدایتش در مسیر واقعی را مرهون تبلیغات حضرت زینب(ع) دانست، چرا که برای حفظ ماهیت یک قیام، پشتوانه ای قوی و برانگیزنده لازم است. از این رو حضرت سعی کردند مبارزاتشان را بر اصولی تغییرناپذیر که از مبانی قرآنی و سنت نبوی سرچشمه می گیرد، مبتنی سازند.
قیام عاشورا حرکتی اتفاقی و متعلق به یک زمان و مکان نبود؛ بلکه با مقدمه ای روشن، از زمان رسول خدا(ص) و به خصوص بعد از رحلت ایشان و اعلام جانشینی حضرت علی(ع) و بعد از آن با اسارت حضرت زینب(ع)،و بیان امامان دیگر دربار علل و انگیزه های انقلاب حسینی، ادامه پیدا کرد و همچنان تداوم داشت.
وظیف مهم حضرت زینب(ع) پس از عصر عاشورا، پاسداری از نهضت خونین امام حسین(ع) و رساندن پیام «هیهات منا الذله» به جهانیان است.
هدف حضرت، تبلیغ دین، تعلیم و تربیت و سوق دادن انسان ها به وضعیت مطلوب بوده طوری که فکر، باور و رفتار آن ها تغییر کرده و به قرب الهی برسند.
زینب کبری(ع)دارای تمام ویژگی های یک مبلغ دین و نیز الگویی کامل برای جهان اسلام هستند. خطبه های ایشان حکایت از قدرت روح و شجاعتشان دارد. ایشان در مجلس یزید که هم سران و بزرگان آن روز حضور داشتند، چنان او را تحقیر کرد که کسی باور نداشت. از طرفی چنان که قرآن دستور داده، خطبه شان بر اصول حکمت و موعظه و جدال احسن و روش الگوسازی پیامبراکرم(ص) استوار بود که:
«ادعُ إِلی سَبیلِ رَبِّک بِالحِکمَ وَ المَوعِظَ الحَسَنَ وَ جادِلهُم بِالَّتی هِی أَحسَنُ إِنَّ رَبَّک هُوَ أَعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعلَمُ بِالمُهتَدینَ» (نحل/)؛ با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آن ها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هرکسی بهتر می داند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت یافتگان داناتر است.
و نیز: «لَقَدْ کانَ لَکمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَ حَسَنَ» (احزاب/۲۱)؛ مسلماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود.
شخصیت حضرت زینب(ع)
طهارت اصیل و شرافت خانوادگی از مسائلی است که در اسلام بدان عنایت بسیاری شده است.
حضرت زینب(ع)،توسط پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) و مادری همچون فاطمه زهرا(ع) و برادرانی همانند امام حسن و حسین(ع) (اشتهاردی، ، ص ) تربیت یافته و به عنوان سومین بانوی جهان اسلام پس از حضرت خدیجه(ع) و فاطمه زهرا(ع)،به شمار می آیند.
در مورد روز و ماه ولادت ایشان تفاوت نظرهایی وجود دارد. مورخان بزرگ شیعه پنجم جمادی الاول را مورد قبول قرار داده و با دلایلی از آن دفاع کرده اند (قائمی، ، ص). دربار نام گذاری حضرت زینب(ع) آمده است که در هنگام تولدشان پیامبر(ص) در سفر بودند. فاطمه زهرا(ع) به امیرالمؤمنین(ع) پیشنهاد کردند که نام او را تعیین کنند اما امام علی(ع) فرمودند: «من هرگز بر حبیبم رسول خدا(ص) سبقت نمی گیرم».
پیامبر اکرم(ص) از سفر آمد و از تولد نوزاد آگاه گردید و فرمود: فرزندان فاطمه(ع) فرزندان من هستند ولی نام آنان را خداوند تعیین می کند. در همین حال جبرئیل فرود آمد و عرض کرد: خداوند به تو ای پیامبراکرم(ص) سلام می رساند و می فرماید: نام این دختر را زینب بگذار؛ چرا که این نام را در لوح محفوظ نوشته ایم.
آن گاه رسول خدا(ص) حضرت زینب(ع) را گرفتند و بوسیدند و فرمودند: «توصیه می کنم که همه این دختر را احترام کنند که او مانند خدیجه کبری است» (محلاتی، ، ج، ص ).
حضرت علی(ع) در مورد شخصیت حضرت، می فرمایند: «فِیهِمْ کرائِمُ القرآن وَ هُمْ کنُوزُ الرَّحْمنِ»؛ آنان خزاین رحمانند (نهج البلاغه، خطب ).
القاب حضرت زینب(ع) عبارتند از: عقیل وحی (بانوی خاندان وحی)، عقیل النبو (بانوی نبوت)، رضیع الوحی (شیر خورد وحی آسمانی)، ناموس رواق العظم (ناموس آستان کبریا و عظمت)، سلال الولای (چکیده و عصار مقام ولایت) (جزایری، ، ص و ).
این القاب همگی به تربیت الهی و شکل گیری شخصیت قرآنی آن حضرت اشاره دارد و از آن ها می توان به مقام قرآنی حضرت زینب(ع) پی برد.
در تاریخ روز و سال وفات حضرت زینب(ع) اختلاف اقوال بسیار است. ولی از تتبع در روایات و مدارک می توان گفت ایشان در نیم رجب سال هـ. ق در سالگی رحلت نموده اند (محمدی اشتهاردی، ، ص و ).
رسالت حضرت زینب(ع) بعد از واقع عاشورا
رسالت راستین حضرت زینب(ع) پس از به شهادت رسیدن امام حسین(ع) و هفتاد و دو تن از یاران باوفای ایشان در حادث دردناک کربلا شروع شد. پس از آن، حضرت زینب(ع) مسئولیت سنگینی را عهده دار گردیدند. در حقیقت اندوه های دل خراش آن بانوی بزرگ، مانعی بر سر راه ایشان برای رویارویی با دشواری ها و ایفای رسالت بزرگشان ایجاد نکرد.
به بیان دیگر نهضت عاشورا با شهادت امام حسین(ع) به فرجام و هدف پایانی نرسید؛ بلکه هدایت و رهبری آن به وسیل تبلیغات بر عهد دختر حضرت علی(ع) بود. آن حضرت از جانب برادر این وظیف مهم تبلیغی را به عهده گرفته بودند. امام حسین(ع) در وصایای خود این مسائل را به ایشان بیان فرمودند. عصر عاشورا هنگامی که حضرت زینب(ع) مشاهده کردند امام حسین(ع) روی زمین افتاده و دشمنان جنایتکار اطراف پیکر مطهر ایشان را گرفته اند، از خیمه بیرون آمده و پسر سعد را با لحنی سرزنش آمیز خطاب نموده و فرمودند:
«یابن سَعد! اَیُقتَلُ اَبُوعبداللّه وَ انتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟» (مجلسی، ، ج ، ص )؛ ای فرزند سعد! آیا ابوعبدالله کشته می شود و تو تماشا می کنی؟
مستندات قرآنی شیو تبلیغی حضرت زینب(ع)
ماندگاری یک نهضت وابسته به این است که مبلغان و پیام رسانان شایسته ای داشته باشد. حضرت زینب(ع) علاوه بر این که مزین به فضایل الهی بودند، با عمق جان مصایب و ارزش های نهضت و قیام عاشورا را درک کردند. ایشان جهاد خود را با خوب تبلیغ کردن و خوب سخن گفتن و ابلاغ پیام شهیدان آغاز کردند و به این منظور تصمیم گرفتند در شهرها و سرزمین های مختلف، حقیقت وقایع عاشورا را بازگو کنند.
آنچه بعد از واقع عاشورا سبب دگرگونی های مختلف در جهان اسلام شد ناشی از دو برنام تبلیغی حضرت زینب(ع) بود: یکی ایراد خطبه ها در بین مردم (تبلیغات گفتاری) و دیگر پرداختن به تبلیغات عملی.
ایشان خطبه ها را متناسب با شرایط زمانی و مکانی بیان می کردند تا کسانی را که گرفتار تبلیغات سوء امویان شده اند، بیدار کنند.
پس از این حضرت زینب(ع) و کاروان ایشان، سازمان تبلیغی امام حسین(ع) هستند و سرنوشت نهضت عاشورا به دست آن ها قرارگرفته است (صادقی اردستانی، ، ص -).
ویژگی های خطبه های حضرت
الف. شروع خطبه بدون بسم الله الرحمن الرحیم
خطب حضرت زینب(ع) بدون «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیمِ» شروع می شود. همان طوری که می دانیم شروع هر کاری با «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیمِ» است و این حاکی از اهمیت این سخن است. هیچ چیز جز وجه کریم او بقا ندارد. در نتیجه هر چه با احترام او و وجه کریمش و به خاطر رضای خدا انجام شود و به نام او درست شود، باقی می ماند، چون خود او باقی و فناناپذیر است.
در همین باره رسول خدا(ص) می فرمایند: «کلُّ امْرِ ذی بالٍ لایبْدَأُ فیه بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ اقْطَعُ» (مجلسی، ، ج ، باب )؛ هر کاری که اهمیت داشته باشد، اگر با نام خداوند آغاز نشود، ناقص و ابتر می ماند و به نتیجه نمی رسد. با این توصیف این سؤال پیش می آید که چرا حضرت زینب(ع) که عالم به این مطالب است، خطب خود را بدون این جمله شروع می کند؟
پاسخ را باید در سور توبه (برائت) جست. می دانیم که سور توبه تنها سوره ای است که بدون «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیمِ» شروع می شود. علت آن هم این است که این کلام رحمت خداوند را یادآوری می کند و اعلام بیزاری و برائت، با ذکر رحمت در کنار هم هماهنگ و مناسب نیست (جعفری، ، ج ، ص ). امام علی(ع) دراین باره می فرمایند: «در آغاز سور توبه، «بِسْمِ الله» نیامده است. زیرا «بِسْمِ الله» پیام آور رحمت است در حالی که این سوره برای رفع امان و اعلام جنگ نازل گردیده است» (بحرانی، ، ج ، ص ).
بنابراین حضرت سخن خود را به پیروی از سور توبه شروع می کنند. چرا که ایشان در میان قومی سخن می گویند که عهدها را شکسته و با کفار و منافقین عهد بسته اند و این بیانگر شدت انزجار حضرت از این قوم نابکار است: «بَرَاءَ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی الَّذِینَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکینَ» (توبه/۱)؛ بیزاری از سوی خدا و پیامبر او، به کسانی از مشرکان است که با آن ها عهد بسته اید.
به این ترتیب حضرت در همان ابتدا از مشرکانی که در لباس اسلام بر کرسی جانشینی رسول خدا(ص) تکیه زده اند، بیزاری می جویند و کلام خود را بدون یاد رحمت خداوند آغاز می کنند؛ زیرا این قوم که با حجت خدا امام حسین(ع) آن رفتار را انجام دادند مستحق عذابی دردناک و جاویدانند.
ب. ابتدای خطبه با حمد و ثنای الهی
حضرت زینب(ع) بدون آنکه دوره دیده و یا تمرین خطابه کرده باشند و با وجود خستگی ناشی از اسارت، برخاسته و با صدای بلند، خطاب کلام خود را با سپاس و ستایش خداوند یعنی «الحمدلله» آغاز کرد. می دانیم که در آیات مختلف، خداوند مورد سپاس و ستایش قرار گرفته است از جمله: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»؛ «وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی رَسُولِهِ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ»؛ «صَدَقَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ» (ابن طاووس، ، ص ).
سپس با شاهد مثال از قرآن کریم برای این قسمت از کلام خود، جایگاه و شأن خود را به مردم یادآور می شوند:
«الحمدلله رب العالمین» (حمد/؛ انعام/)؛ ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است، «الْحَمْدُ لِلهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کنَّا لِنَهْتَدِی لَوْ لا أَنْ هَدانَا الله» (اعراف/)؛ ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این (همه نعمت ها) رهنمون شد؛ و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود، ما (به این ها) راه نمی یافتیم! مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند! و «دَعْواهُمْ فیها سُبْحانَکَ اللَّهُمَّ وَ تَحِیتُهُمْ فیها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ. ..» (یونس/)؛ گفتار (و دعای) آن ها در بهشت این است که: «خداوندا، منزهی تو!» و تحیت آن ها در آنجا سلام و آخرین سخنشان این است که حمد، مخصوص پروردگار عالمیان است!
و آیات دیگر، همچنان که آیه ای از قرآن بر این نکته تأکید دارد: «قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ» (آل عمران/)؛ بگو: بیایید تا حاضر آوریم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را؛ و در کنار مصادیق قرآنی، امثال و تمثیل را هم مورد استفاده قرار داده و می فرماید: «إِنَّمَا مَثَلُکمْ کمَثَلِ الَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّ أَنْکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیمانَکمْ…» (خطبه حضرت در کوفه)؛ مثل شما، مثل زنی است که رشته های خود را می بافد، سپس باز می کند. این قسمت از خطب حضرت اقتباس از این آیه است که می فرماید: «لَا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّ أَنْکَاثًا تَتَّخِذُونَ أَیْمَانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ…» (نحل/۲۲)؛ و مانند آن [زنی ] که رشت خود را پس از محکم بافتن، [یکی یکی] از هم می گسست نباشید که سوگندهای خود را میان خویش وسیل [فریب و] تقلّب سازید. این آیه دربار وفای به عهد است و زمانی نازل گردید که تعداد مسلمانان کم و تعداد دشمنان زیاد بود. بنابراین ممکن بود بعضی از مسلمانان سست عنصر پیمان خود را بشکنند؛ لذا خداوند در این آیه به آنان هشدار می دهد (طبرسی، ، ج ، ص ).
نکت ظریف در دعوت و سیر تبلیغی حضرت زینب(ع) و در خطبه ها و سخنان ایشان آن است که همواره محتوا و مضمون سخنانشان را اولاً به آیات کتاب خدا، سپس احادیث جدشان پیامبر اعظم(ص) و پدر بزرگوارشان امام علی(ع) و پس از آن به وقایع تاریخی مستند می کنند و در خطبه ها، خطاب به شاهان و سران دستگاه یزید به آی قرآن استناد می نمایند.
ایشان از آیات قرآن کریم، به سنت های حتمی و قطعی خداوند در آفرینش و در نبرد حق و باطل به «پیروزی نهایی حق بر باطل» اشاره می کنند که چگونه علی رغم هم دسیسه ها و خدعه ها، حقیقت در نهایت پیروز و ماندگار خواهد شد (رک. محمدی ری شهری، ، ص؛ موسوی، ، ص ).
ج. شناخت مخاطبین در تبلیغ
می دانیم که شناخت مخاطب یکی از روش های مؤثر در امر تبلیغ می باشد که حضرت زینب(ع) در امر رساندن پیام امام حسین(ع) به جهانیان از آن بهره گرفته اند.
ایشان وقتی با کوفیان سخن می گویند، در آغاز خطبه بر اصالت خاندان خویش تأکید می ورزند و از پیامبر(ص) با عنوان پدر یاد می کنند تا عواطف و احساسات مردم را در اختیار گرفته و آنان خودبه خود آماد قیام و شورش شوند.
حضرت در فرازی از خطاب خود به بزرگ ترین نقطه ضعف کوفیان یعنی سست عنصری و عهدشکنی شان اشاره می کنند و آنان را از این راه تحقیر می نمایند و می فرمایند: «وَ کَیْفَ یُرْتَجی مُراقَبَهُ مَنْ لَفَظَ فُوهُ اَکْبادَ الاْزْکِیاءِ، وَ نَبَتَ لَحْمُهُ مِنْ دِماءِ الشُّهَداءِ» (قمی، ، ص )؛ و چگونه توقع و امید دلسوزی از آن کسی باشد که دهانش جگر پاکان را جوید و بیرون انداخت و گوشتش از خون شهیدان رویید. و به آی قرآن استناد می کنند که: «مگر قرآن نخواندی که خداوند می فرماید: «وَلَا یحْسَبَنَّ الَّذِینَ کفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ» (آل عمران/)؛ گمان نکنند آن افرادی که کافر شده اند و ظلم روا می دارند که اگر آن ها را مهلت داده ایم خیر آن ها در آن است، جز این نیست که ما آن ها را مهلت دادیم تا به گناه خود بیفزایند و برای آنان عقاب خوارکننده ای خواهد بود.
د. فصاحت و بلاغت در امر تبلیغ
در فرازی دیگر از بیان خود می فرمایند: «وَ مَا اسْتِصْغَارِی قَدْرَکَ وَ لَا اسْتِعْظَامِی تَقْرِیعَک تَوَهُّماً لِانْتِجاع…» (خطب حضرت زینب(ع) در کوفه)؛ و اگر مصایب روزگار با ما چنین کرد و ناچار شدم با تو سخن بگویم باز قدر تو را بسیار پست دانم و سرزنش های عظیم کنم و تو را نکوهش زیاد کنم» (سید بن طاووس، ، ص).
بنابراین حضرت زینب(ع) تمامی افراد حاضر در مجلس را تحت تأثیر قرار دادند و غرور یزید و امویان را درهم شکستند.
ایشان پس از برشماری برخی از افعال ناشایست یزید، علت این گونه اعمال را با صراحت و قاطعیت چنین بیان کردند: «عُتُوًّا مِنْکَ عَلَی اللَّهِ وَ جُحُودًا لِرَسُولِ اللّهِ (ص) وَ دَفْعاً لِما جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ! وَ لَا غَرْوَ مِنْکَ وَ لَا عَجَبَ مِنْ فِعْلِکَ»؛ این ها همه از گستاخی تو بر خدا و انکار بر رسول خدا(ص) و رد بر قرآن است و تعجبی ندارد و از چون تویی این اعمال شگفت نیست» (طبرسی، ، ج ، ص ؛ مجلسی، ، ج ، ص ).
شاهد دیگر در صراحت و قاطعیت کلام حضرت زینب(ع) پاسخی بود که به یزید دادند هنگامی که مرد شامی و سرخ روی، فاطمه دختر گرامی امام حسین(ع) را به عنوان کنیز از یزید مطالبه کرد. ایشان به مرد شامی فرمودند: «کلاّ والله، ما جَعَلَ الله ذلک لک، إلاّ أن تَخرُجَ مِنْ مِلَّتِنا و تَدینَ بغیرِ دینِنا»؛ به خدا قسم که این گونه نیست! خداوند چنین حقّی بر تو قرار نداده است مگر آن که از دین ما خارج شوی و آیین دیگری به جز آن اختیار کنی (شیخ مفید، ، ص ).
ه. تذکر عواقب فراموشی یاد خدا
سپس حضرت زینب(ع) فرمودند: «أَ ظَنَنْتَ یا یزِیدُ حَیثُ أَخَذْتَ عَلَینَا أَقْطَارَ الْأَرْضِ وَ آفَاقَ السَّمَاءِ فَأَصْبَحْنَا نُسَاقُ کمَا تُسَاقُ الْأُسَارَی»؛ ای یزید! تو [به خیال باطل خود] چنین می پنداری که چون اطراف زمین و آفاق آسمان را بر ما بستی [و راه چاره را بر ما مسدود کردی] تا آنجا که ما را همانند [بردگان و] اسیران [کفار، دیار به دیار]، به هر سو کشاندی، ما خوار شدیم و تو عزیز شدی؟» (طباطبایی، ، ج ، ص ). حضرت با توجه به این حقیقت، این سنت الهی را به رخ یزید کشید و با استیضاح او، پیروزی خیالی اش را به سخره گرفت و به تمام ستمگران و مستکبران عالم فهمانید که لذت حیوانیِ غلب اهل باطل بر لشکریانِ حق، موقتی است و بدون تردید، ستم و ستمگران، محکوم به فنا و نابودی هستند و طبق سنت تغییرناپذیر الهی، کیفر اعمال زشت خود را به زودی خواهند دید.
زینب کبری(ع)در ابتدای خطبه بعد از حمد و ثنای خداوند و سلام و درود بر پیامبر خدا(ص) فرمودند: «صدق الله سبحانه کذلک یقول: «ثُمَّ کَانَ عَاقِبَ الَّذِینَ أَسَاءُوا السُّوأَی أَن کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّـهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُونَ»» (روم/)؛ راست گفت خدای سبحان و منزه که فرمود: سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به مسخره گرفتند.
زینب کبری(ع)با استناد به این آیه یزید را مصداق بارز «الَّذِینَ أَسَاءُوا» و به معنی انسانی بدعمل و زشت کردار و تبهکار برشمردند.
معنای لغوی «سوء» در این آیه عبارت است از هر آنچه زشت و ناپسند است و مقابل حسن و نیکی می باشد (ابن طاووس، ، ص). پس حضرت با این عبارت به یزید فهماندند که تو نه تنها بدی کردی، بلکه زشت ترین کارها و قبیح ترین اعمال نادرست و خلاف را انجام داده ای.
به تعبیر دیگر به او فهماندند که تو جنایتکارترین مردم هستی و این آیه بهترین استدلال بر کفر یزید بود (قیومی اصفهانی، ، ص ).
حضرت زینب(ع) برای دومین بار به آیه ای کامل تمسک کرده و بدین وسیله شخصیت کاذب یزید را درهم می شکنند و می فرمایند: آیا گفتار خداوند عزیز و جلیل را در قرآن کریم فراموش کرده ای که می فرماید: «وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ» (آل عمران/)؛ البته آنان که کافر شدند و طغیان ورزیدند گمان مبرند که اگر به آنان مهلت می دهیم به سود آنان است؛ ما به آنان مهلت می دهیم فقط برای این که بر گناهان خود بیفزایند و برای آن ها عذابی خوارکننده است. مهلت و امکاناتی که خداوند به افراد می دهد دلیل ارج و قرب آنان نیست؛ بلکه عمل خود افراد است که آنان را بها می دهد و یا مایه ی پست و خوار شدنشان می گردد. به تعبیر دیگر مهلت های الهی، نشان محبوبیت نیست. نیز نعمت های الهی به شرطی سودمندند که در راه رشد و خیر قرار گیرند، نه شرّ و گناه (قرائتی، ، ج ، ص ).
حضرت زینب(ع) با ایراد این آیه یزید را اشتباه کاری همیشه در اشتباه معرفی کرده و پیش بینی می کنند که پایان کار و سرانجام زندگی ننگین او، عذاب خوارکنند دردناک الهی است. یزید با اندیش خام و ناصواب خود می پندارد که اگر خداوند چند صباحی به آنان مهلت داد، به نفعشان است و از این مهلت دادن الهی خوش حال و خرسند می گردند و در حالی که مهلت دادن به ضرر حتمی و زیان قطعی آنان تمام خواهد شد؛ زیرا خداوند به آن ها مجال و فرصت بیشتری می دهد تا برنام زشت و نکبت بار خود را دنبال کنند و راه خود را ادامه دهند و بر گناهان خود بیفزایند که سرانجام، عذاب دردناک الهی آنان را فرامی گیرد (میرباقری، ، ص ؛ طبرسی، ، ج ، ص ؛ ابن طیفور، ، ص ؛ سید ابن طاووس، ، ص -).
همچنین حضرت در نمون دیگری فرمودند: مگر نشنیدی که خداوند می فرماید: «وَ لَا تحسَبنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتَا بَلْ أحْیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ، فَرِحِینَ بِمَا ءَاتَئهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ» (آل عمران/ )؛ (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند. پس «فلا یستفزنک الفرح بقتلهم» (خطب حضرت زینب(ع) در کوفه)؛ خوش حالی به قتل آنان مغرورت نسازد.
مراد از موت باطل شدن شعور و فعل است. فلذا خداوند در توضیح کلم «أحْیاءٌ» از هر دو، نمونه ای آورد و فرمود: «زنده اند و روزی می خورند و خوشحالند». روزی خوردن، نمون فعل بوده و فرح، نمونه و اثری از شعور است زیرا خوشحال شدن، فرع برشعور است (طباطبایی، ، ج، ص).
معنای جمله این است که کشته شدگان در راه خدا هم از نظر رسیدن خودشان به فضل خدا و دیدن آن فضل، خوشحالی می کنند و هم در طلب این خبر خوش هستند که رفقای عقب مانده شان نیز به این فضل الهی رسیدند و آن ها نیز خوف و اندوهی ندارند.
حضرت زینب کبری(ع)با استناد این آیه به یزید فهماندند که شادی و ابتهاج تو در قتل سیدالشهدا(ع) و خویشان و یارانش، امری کاملاً جاهلانه است؛ زیرا تو مسروری از این که حسین نابود شده است ولی این قضاوت جاهلان توست؛ زیرا در قضاوت خداوند بزرگ، آنان زنده اند (قمی، ، ج ، ص ).
حضرت در این جمل خود از تفسیر روایی هم استفاده کرده اند آن جاکه می فرمایند: «فَالْعَجَبُ کلُّ الْعَجَبِ لِقَتْلِ الْأَتْقِیاءِ وَ أَسْبَاطِ الْأَنْبِیاءِ وَ سَلِیلِ الْأَوْصِیاءِ بِأَیدِی الطُّلَقَاءِ الْخَبِیثَ»؛ آگاه باش که جای شگفتی و باز هم جای تعجب است… پیامبران و اوصیاء به دست آزادشدگان و افراد خبیث و… کشته می شوند (ابن طاووس، ، ص ).
و. بصیرت و آگاهی بخشی در تبلیغ
دانش و بینش حضرت زینب(ع) از ناحی خداوند است؛ چرا که امام سجاد(ع) خطاب به ایشان فرمودند: «أنتِ بِحَمدِ اللّهِ عالِمَ غَیرُ مُعَلَّمَ، فَهِمَ غَیرُ مُفهَّمَ»؛ ای عمه! تو بی آن که آموزگاری داشته باشی عالم و دانشمند هستی.
مهم ترین امتیاز انسان نسبت به سایر موجودات حتی ملائکه دانش و بینش اوست: «وَعَلَّمَ آدَمَ الاَسْمَاء کُلَّهَا» (بقره/)؛ آموخت (یاد داد) به آدم هم نام ها را… (اصفهانی، بی تا، ج، ص ؛ قدیحی قطیفی، ، ج ، ص ؛ قمی، ، ج ، ص ؛ بحرانی، ، ص ) و خداوند در ارزش علم می فرماید: «قُل هَل یستَوی الذَّینَ یعلَمُونَ و الذین لا یعلَمُون» (زمر/)؛ بگو: آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند برابرند؟
حضرت زینب(ع) وارث خاندانی بود که سرسخت ترین دشمن آنان (یزید) درباره شان گفته است: «اِنَّ هولاءِ وَرِثُوا الْعِلْمَ وَ الْفَصاحَهَ وَ زَقُّوا الْعِلْمَ زَقّاً»؛ اینان خاندانی هستند که فصاحت و دانش را از پیامبر اکرم(ص) به ارث برده اند و آن را همراه شیرخوارگی از پستان مادر می مکند (قمی، ، ص ).
ابن حجر در «الاصابه» می نویسد: «وَکَانَتْ زَیْنَبُ اِمْرَأَ عَاقِلَ لَبِیبَ جَزْلَ… وَهُوَ یَدُلُّ عَلَی عَقْلٍ وَقُوَّ جَنَانٍ»؛ زینب زنی بود عاقل و خردمند و با ذکاوت… و این [یعنی کلام حضرت در مجلس یزید] بر عقل و قوّت قلب او دلالت دارد؛ یعنی بانویی عاقله، خردمند و نیکورأی بود (ابن حجرعسقلانی، ، ص ).
حذیم بن شریک اسدی می گوید: روزی زینب، دختر علی(ع) را دیدم که سخن می گفت. به خدا قسم هیچ زن پاک دامنی را سخنورتر از او ندیده ام. گویی که از زبان امیرمؤمنان، علی بن ابی طالب(ع) سخنانش را می گرفت. به مردم اشاره کرد، نفس ها حبس شد و صداها ساکت شد، سپس ایشان خطبه خواند… و خطبه را تا آخر نقل می کند (سید ابن طاووس، ، ج ، ص ؛ طبرسی، ، ج ، ص ؛ ری شهری، ، ج ، ص ). احمد بن ابی طاهر بن طیفور بغدادی (م ه.ق) آن خطبه را به سه سند دیگر بیان می کند که دو سند آن، به حزام اسدی یا حذیم اسدی منتهی می شود. او می گوید: «وَ نَظَرْتُ الَی زَیْنَبَ بِنْتِ عَلِیٍّ یَوْمَئِذٍ وَ لَمْ ارَ خَفِرَ وَاللهِ انْطَقَ مِنْها کَانَّها تَفَرَّعُ مِنْ لِسانِ امیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ ابِی طالِب(ع)»؛ من در آن روز هیچ زنی را که سراپای وجودش شرم و حیا باشد، در سخنرانی ناطق تر و تواناتر و چیره دست تر از زینب ندیدم. گویا در سخنرانی، شاگرد مکتب پدر بزرگوارش علی(ع) بود (ابن طیفور، ، ج ، ص ).
حضرت زینب(ع) دانشی سرشار داشت. طبیعی است کسی که از محضر پیامبر(ع) (شهر علم) و حضرت علی(ع) (درواز علم) کسب دانش نموده باشد، باید دریای علم باشد.
روزی حضرت زینب(ع) در کلاس تفسیر خود، برای بانوان کوفه سور «کهیعص» را تفسیر می کرد. حضرت علی(ع) وارد کلاس حضرت زینب(ع) شد و او را از راز این حروف مقط
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.