خرید و دانلود فایل پاورپوینت کامل دعای امام سجاد علیه السلام برای مرزبانان
156,825 تومان قیمت اصلی 156,825 تومان بود.139,500 تومانقیمت فعلی 139,500 تومان است.
تعداد فروش: 77
فرمت فایل پاورپوینت
آنتونی رابینز میگه : من در 40 سالگی به جایی رسیدم که برای رسیدن بهش 82 سال زمان لازمه و این رو مدیون کتاب خواندن زیاد هستم.
تحولی در ارائهها با فایل پاورپوینت کامل دعای امام سجاد علیه السلام برای مرزبانان!
اگر به دنبال یک روش ساده اما حرفهای برای ارائهی مطالب خود هستید، فایل پاورپوینت کامل دعای امام سجاد علیه السلام برای مرزبانان بهترین انتخاب شما خواهد بود. فایل پاورپوینت کامل دعای امام سجاد علیه السلام برای مرزبانان از پایه بر اساس اصول طراحی مدرن ساخته شده و تضمین میکند که اسلایدهای شما جذاب، منظم و آمادهی استفاده باشند.
فایل پاورپوینت کامل دعای امام سجاد علیه السلام برای مرزبانان شامل ۱۲۰ اسلاید است که با ترکیب بصری زیبا و چیدمانی حرفهای، ارائهی شما را به سطحی بالاتر میبرد.
چرا باید از فایل پاورپوینت کامل دعای امام سجاد علیه السلام برای مرزبانان استفاده کنید؟
✔ طراحی حرفهای: هر اسلاید فایل پاورپوینت کامل دعای امام سجاد علیه السلام برای مرزبانان با دقت بالا تنظیم شده تا بیشترین تأثیر را روی مخاطبان بگذارد.
✔ صرفهجویی در زمان: نیازی نیست ساعتها وقت خود را برای طراحی پاورپوینت بگذارید، همه چیز آماده است.
✔ استفادهی آسان: بدون نیاز به ویرایشهای پیچیده، کافی است فایل را باز کنید و ارائه دهید.
✔ فایل پاورپوینت کامل دعای امام سجاد علیه السلام برای مرزبانان قابل استفاده در هر محیطی: چه در دانشگاه، چه در جلسات کاری، فایل پاورپوینت کامل دعای امام سجاد علیه السلام برای مرزبانان حرفهای نیاز شما را کاملاً برآورده خواهد کرد.
متمایز باشید!
دیگر نگران بهمریختگی یا طراحیهای غیرحرفهای نباشید. فایل پاورپوینت کامل دعای امام سجاد علیه السلام برای مرزبانان به شما این امکان را میدهد که بدون دغدغه روی محتوای خود تمرکز کنید و ارائهای تأثیرگذار داشته باشید.
همین حالا دریافت کنید و تجربهای متفاوت از ارائههای حرفهای را داشته باشید!
بخشی از متن فایل پاورپوینت کامل دعای امام سجاد علیه السلام برای مرزبانان :
فراز اوّل
أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِینَ بِعِزَّتِک، وَ أَیدْ حُمَاتَهَا بِقُوَّتِک، وَ أَسْبِغْ عَطَایاهُمْ مِنْ جِدَتِک. أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ کثِّرْ عِدَّتَهُمْ، وَ اشْحَذْ أَسْلِحَتَهُمْ، وَ احْرُسْ حَوْزَتَهُمْ، وَ امْنَعْ حَوْمَتَهُمْ، وَ أَلِّفْ جَمْعَهُمْ، وَ دَبِّرْ أَمْرَهُمْ، وَ وَاتِرْ بَینَ مِیرِهِمْ، وَ تَوَحَّدْ بِکفَایهِ مُؤَنِهِمْ، وَ اعْضُدْهُمْ بِالنَّصْرِ، وَ أَعِنْهُمْ بِالصَّبْرِ، وَ الْطُفْ لَهُمْ فِی الْمَکرِ؛
خدایا، بر محمد و آل او درود فرست و عزّت خود را حافظ و نگهبان مرزهای مسلمانان قرار بده و مرزبانان را به قوّت خود تأیید و عطایای آنان را از قدرت خود فراوان گردان. بر محمد و آل او درود فرست و عده آنان را بسیار و اسلحه آنان را بُرّان و حوزه حفاظتی آنها را محفوظ و اطرافشان را نگاه دار و جمع آنان را پیوند ده و به آنها الفت عطا فرما و امور آنان را تدبیر فرما و آذوقه هایشان را مرتّب گردان و هزینه جمع آنان را کفایت بنما و با یاری خود کمکشان کن و با صبر خود اعانت بفرما و بافریفتن دشمن آنان، لطف خود را شامل حال آنان بگردان [ظرافت و زیرکی و سیاست نهانی در برخورد با دشمن را با لطف خود شامل حال آنان بگردان].
توانمندی متکی بر قدرت لایزال الهی
امام سجّاد علیه السلام در این دعا به مرزداران و نگاه بانان دعا کرده و برای آنان آگاهی، صبر، مقاومت، اخلاص، کفایت بودجه، الفت، همدلی و فراوانی تعداد افراد را برای آنان تقاضا نموده است.
اگر کلام معصومین علیهم السلام را با دقت مطالعه کنیم و نه سطحی و گذرا، به این نکته دقیق می رسیم که گفتار معصومانه آنان ریشه ای اساسی دارد که آن بزرگواران بر اساس آن سخن می گویند. بر این پایه، امام علیه السلام در این فراز حفظ و حراست کشور را که از مهم ترین پایه های استقلال و سرافرازی کشور است، تنها متکی بر مرزداران و نیرو و قدرت مردمی و بازوان مسلّح نمی داند، بلکه این درخواست را مستقیماً از خداوند متعال تقاضا نموده است که خداوند، خود مرز کشور مسلمانان را محکم نگاه دارد و سپس قدرتمندی مرزداران و محافظان را از پروردگار درخواست نموده است؛ آن چنان که نیروی بازوان و اهرم های حراست آنان متّکی به قدرت لایزال و غیر متناهی حضرت حق بوده و از هیچ کس بیم و هراس نداشته و هیچ قدرتی را فوق قدرت خدا نبینند و نکته جالب آن که شرط این توکل به خدا، آمادگی مردمی است.
توضیح آن که: امام سجّاد علیه السلام در این فراز، موارد زیر را برای حفظ اسلام و مرزداران اسلامی درخواست نموده است:
۱. کثرت نفرات؛
۲. سلاح مجهز کارآمد؛
۳. پشتیبانی از حوزه قدرتی اسلام در برابر بیگانگان؛
۴. وحدت و یک پارچگی تمام مردم؛
۵. تدبیر در امور؛
۶. آذوقه ذخیره شده و آماده؛
۷. صبر در حوادث؛
۸. خنثا کردن نیرنگ ها و حیله های دشمن با زیرکی های متناسب.
تمامی این موارد از استوانه های دفاع از کیان اسلام است. اگر در یکایک این خواسته ها دقت شود، روشن می گردد که تدبیر کافی و لازم در شئون گوناگون حکومت و کشور اسلامی در سایه حکمت و عزّت الهی بر پایه های موزون آرزو شده است. با این حال، باید توجّه داشت که هرگز از کمک و توجّهات الهی بی نیاز نیستیم، زیرا رکن اساسی هر کار، عنایت خدا است. از این رو، چه بسا دیده شده که بسیاری از امّت ها با وجود داشتن تجهیزات کافی ولی نداشتن پشتوانه الهی و توکل به خدا، دشمن به راحتی بر آنها مسلط گردیده است و این همه گویای آن است که حفظ روحیه و آمادگی روحی و معنوی، نقش اوّل را در موفقیت انسانی دارد. البته سقوط هر جامعه ای با نبود هر یک از استوانه های یاد شده حتمی است و بیگانگان پیوسته درصدد رخنه در هر یک از این پایه های لازم الحفظ هستند؛ به گونه ای که اگر موفق شوند، خدای ناخواسته عزّت و شوکت مسلمانان تهدید خواهد شد.
ضرورت ایجاد حکومت
از مجموعه مضامین این دعای امام سجّاد- صلوات اللَّه علیه-، ضرورت ایجاد حکومت برای حفظ کیان اسلام و مسلمانان به خوبی روشن می شود؛ حکومتی جداناشدنی از اسلام که با نظارت دقیق حوزه حکومتی، فضای اقتدار بر کشور اسلامی حاکم و مرزهای کشور اسلامی را با اقتدار تمام حفظ کند و در حدود و نواحی آن از نیروی مجهّز و چشم گیر برخوردار باشد.
اهمیت مرزبانی و دفاع از کیان اسلام
بر اساس ادله شرعی و روایات، اقامت در مرزها و به خصوص اقامت سه روز برای هر کس مؤکداً استحباب دارد. نیز مستحب است هر مسلمان بخشی از اموال خود را برای مرزبانان قرار دهد.[۱] در حدیثی «یونس»، از اصحاب بسیار محبوب حضرت رضا علیه السلام است، از آن بزرگوار پرسید:
فَإِنْ جاءَ الْعَدُوُّ إِلَی الْمَوْضِعِ الَّذِی هُوَ فِیهِ مُرابِطٌ کیفَ یضْنَعُ؟؛
اگر به جایی که انسان در آن به مرزبانی می پردازد، دشمن وارد شود، چه باید کرد؟
و حضرت پاسخ داد:
یقاتِلُ عَنْ بَیضَهِ الْإِسْلامِ لا عَنْ هؤُلاءِ؛ لِأَنَّ فِی دُرُوسِ الْإِسْلامِ دُرُوسَ دِینِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله؛[۲]
باید از کیان اسلام دفاع کند، نه از سلاطین جور، زیرا در صورت از بین رفتن و کم رنگ شدن اسلام، دین محمد صلی الله علیه و آله کهنه و بی رنگ خواهد شد.
فراز دوم
أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَرِّفْهُمْ مَا یجْهَلُونَ، وَ عَلِّمْهُمْ مَا لا یعْلَمُونَ، وَ بَصِّرْهُمْ مَا لا یبْصِرُونَ. أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَنْسِهِمْ عِنْدَ لِقَائِهِمُ الْعَدُوَّ ذِکرَ دُنْیاهُمُ الْخَدَّاعَهِ الْغَرُورِ، وَ امْحُ عَنْ قُلُوبِهِمْ خَطَرَاتِ الْمَالِ الْفَتُونِ؛
خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست و آن چه را که [از فنون جنگی] مرزداران بدان محتاج اند و آن را نمی دانند به آنان بیاموز و آنان را نسبت به گمراهی های پنهان، بینا گردان. خدایا، بر محمد و آل او درود فرست و آن گاه که مرزبانان به مصاف دشمنان می روند، دنیای نیرنگ باز را از یاد آنان ببر و خطر مال فتنه گر را از قلوب آنان محو گردان.
همت واحد و تمرکز درکار، برّنده ترین جنگ افزار
انسان موجود پیچیده و توانمندی است که انجام هیچ کاری برای او بزرگ و سنگین نیست و دارای قدرت ناخودآگاهی است که در وقت ضرورت تجلّی نموده و هر مشکلی را از سر راه برمی دارد و آن چه را که توهم می کرد در انجام دادنش ناتوان است، باقدرت تمام بر آن غالب می آید، ولی این تجلّی قدرت در صورتی است که تمام روزنه های تسامح و تساهل بسته گردد؛ یعنی دل به طور تمام عیار به نقطه واحد توجّه کند و شعبه های گوناگون نیابد، وگرنه با تقسیم دل و توجّه آن به امور متفاوت، کاری از انسان ساخته نیست، زیرا در این صورت همت او به سوی زاویه های پراکنده منعطف می شود و در واقع تمام وجود او حضور ندارد، بلکه نسبت حضورش به اندازه توجّه او به آن زاویه خاصّ است.
بر این اساس، امام علیه السلام برای مرزداران رزمنده، پس از دستور دست یابی به دانش لازم و آگاهی به فنون رزمی و ترفندها و ظرایف، دفاع از کیان اسلام و بیرون راندن دشمن، مهم ترین کاری را که برای آنان حتمی می داند، همت واحد و تمرکز در کار است؛ به طوری که با تمام توجّه و حضور به وظیفه خود عمل کنند.
از این رو از دید امام سجّاد علیه السلام، تمرکز حواس و توجّه همه جانبه به وظیفه، برنده ترین جنگ افزار به شمار می آید، زیرا خطرهایی که ممکن است یک رزمنده را تهدید کند، فقط دشمنی که در مقابل او ایستاده، نیست، بلکه دشمن او گاهی درونی است که او را وسوسه می کند؛ همانند دنیاطلبی که موجب می شود با حریف سرسخت کنار آمده و دست به توطئه زده و تن به تطمیع مکاران و غدّاران داده و دین خود را به دنیا بفروشد و نیز مال دوستی و ثروت اندوزی که توان بازوی او را سست کرده و عزم قاطع او را به سستی مبدل ساخته و نیت صالح او را به دست شستن از جنگیدن و به سوی هوس های دنیایی کشانده و به فتنه های گوناگون سوق می دهد و یک باره دشمن به دوست تبدیل می شود و در نتیجه به شکست و انهدام لشکر اسلام می انجامد؛ چنان که امام مجتبی علیه السلام گرفتار کسانی شد که با تهدید و تطمیع معاویه- علیه اللّعنه- خود را باخته و آن امام همام را تنها گذاردند. نیز همین سستی عزم بود که موجب شد، خاندان «بنی امیه» و «بنی عباس» سال های دراز بر گرده مسلمانان سوار گردیده و حکومت کنند. از این رو، امام معصوم علیه السلام در این فراز از خداوند متعال می خواهد که به مرزداران همت واحد کرامت فرماید و آنان را از دغدغه های نفسانی و وسوسه های شیطانی که در دنیاطلبی و مال اندوزی تجلّی بیشتری دارد، حفظ فرماید و توجّه به ابدیت و جاودانگی و خلود در مقامات قرب الهی را جایگزین دنیاطلبی و هوس زدگی و جاه و مقام آنان گرداند، که فراز آینده بدان اشاره دارد.
فراز سوم
وَ اجْعَلِ الْجَنَّهَ نُصْبَ أَعْینِهِمْ، وَ لَوِّحْ مِنْهَا لِأَبْصَارِهِمْ مَا أَعْدَدْتَ فِیهَا مِنْ مَسَاکنِ الْخُلْدِ وَ مَنَازِلِ الْکرَامَهِ وَ الْحُورِ الْحِسَانِ، وَ الْأَنْهَارِ الْمُطَّرِدَهِ بِأَنْوَاعِ الْأَشْرِبَهِ، وَ الْأَشْجَارِ الْمُتَدَلِّیهِ بِصُنُوفِ الثَّمَرِ، حَتّی لا یهُمَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ بِالْإِدْبَارِ، وَ لا یحَدِّثَ نَفْسَهُ عَنْ قِرْنِهِ بِفِرَارٍ؛
خداوندا، بهشت برین را نصب العین مرزداران اسلامی گردان و منازل جاویدان و با کرامت و حوریان زیبا قامت را در مقابل دیدگان و قلب آنان جلوه گر ساز و نیز نهرهای روان بهشتی را که آکنده از انواع نوشیدنی ها است و درختان پوشیده از میوه های گوناگون را به آنان ارایه فرما، تا فکر برگشت و یا فرار از رقیب در خاطر هیچ یک از آنان راه نیابد.
نعمت های آخرت، نعمت هایی برتر از تصور
انسان پیوسته درصدد جلب مُلایم و دفع مُنافِر طبع است و همیشه به دنبالِ بِهْ و بهتر است و طبعاً به غیر بهتر راضی نیست و تا خوب تر را به دست نیاورد، حاضر نیست خوب را از دست بدهد و خداوند منّان و آفریننده انسانی است که او را زبده خلایق خود برشمرده و از این حقیقت گران بها در دستگاه آفرینش خود گران قدرتر نیافریده است، لذا دنیا را برای او کوچک شمرده و آن چه را که از این دنیا در صحنه آزمایش و حرکت استکمالی او ضروری است، برای او مباح دانسته و آن چه را که بدان محتاج نیست، بلکه در سیر استکمالی به او آسیب می رساند، غیرجایز و ممنوع دانسته است؛ به بیان دیگر:
خداوند دنیا را کوچک تر از آن می داند که این موجود متعالی و زبده کاینات خود را به آن فروخته و روح متعالی خود را به آن وابسته نموده و رشته محبت خود را به آن گره بزند، بلکه او را مکلف نموده است که تنها آن چه را که برای او ضروری است در اختیار گیرد و در غیر این صورت روی از آن برتابد و دل از آن برکند، که خداوند متعال بهتر از آن را برای او ذخیره فرموده است؛ چنان که در قرآن کریم می فرماید:
فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِی لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ أَعْینٍ؛[۳]
هیچ کس از نور چشمی هایی که برای آنان نهان ساخته شده است، خبر ندارد.
معنای آیه شریفه آن است که مساکن خلد را به مسکن تنگ و تاریک و عاریه ای این دنیا فروختن، عملی خردمندانه و مطابق با عقل نیست؛ چنان که نادیده انگاشتن همسران بهشتی و حوریان منزه از هرگونه عیب و کاستی، به قیمت ارتکاب فسق و فجور و همدمی با مکاران کثیف و آلوده، کاری سفیهانه و ابلهانه است.
بر این پایه، امام معصوم علیه السلام در این فراز، به انسان هشدار می دهد که خود را ارزان مفروش، زیرا هرگز نمی ارزد که انسان به طمع اشباع غرایز حیوانی، یا در اندیشه گسترش مال و منال و داشتن زندگی با شکوه و دست یافتن به املاک گسترده و انبوه و باغستان های پوشیده از درختان و میوه ها، عمر گرانمایه را به سرای اندک دنیا بفروشد، که کوتاهی عمر و پیشامد رخدادها و پیدایش ناملایمات، از لوازم حتمی آن است، برخلاف جهان دیگر که خداوند متعال گذشته از آن که تمامی خواسته های انسانی را در نظام جاویدان برای او فراهم ساخته است، لذایذ ملایم و نعمت های فزاینده آن جهان را فوق تصورِ نیروی عقل و خیال انسان توصیف کرده و می فرماید: فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِی لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ أَعْینٍ. نیز در حدیث قدسی آمده است که:
أَعْدَدْتُ لِعِبادِی ما لا عَینٌ رَأَتْ، وَ لا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لا خَطَرَ عَلی قَلْبِ بَشَرٍ؛[۴]
برای بندگان خود، نعمت هایی را آماده کرده ام که نه چشمی دیده است و نه گوشی شنیده و نه بر قلب انسانی خطور کرده است.
فراز چهارم
أَللَّهُمَّ افْلُلْ بِذَلِک عَدُوَّهُمْ، وَ اقْلِمْ عَنْهُمْ أَظْفَارَهُمْ، وَ فَرِّقْ بَینَهُمْ وَ بَینَ أَسْلِحَتِهِمْ، وَ اخْلَعْ وَثَائِقَ أَفْئِدَتِهِمْ، وَ بَاعِدْ بَینَهُمْ وَ بَینَ أَزْوِدَتِهِمْ، وَ حَیرْهُمْ فِی سُبُلِهِمْ، وَ ضَلِّلْهُمْ عَنْ وَجْهِهِمْ، وَ اقْطَعْ عَنْهُمُ الْمَدَدَ، وَ انْقُصْ مِنْهُمُ الْعَدَدَ، وَ امْلَأْ أَفْئِدَتَهُمُ الرُّعْبَ، وَ اقْبِضْ أَیدِیهُمْ عَنِ الْبَسْطِ، وَ اخْزِمْ أَلْسِنَتَهُمْ عَنِ النُّطْقِ، وَ شَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ، وَ نَکلْ بِهِمْ مَنْ وَرَاءَهُمْ، وَ اقْطَعْ بِخِزْیهِمْ أَطْمَاعَ مَنْ بَعْدَهُمْ؛
خداوندا، دشمنان مرزداران اسلامی را پراکنده و پریشان ساز و چنگال آنان را بچین و آنان را از سلاحشان دور گردان و اطمینان و اعتماد به نفس آنان را از نهادشان برگیر و آذوقه و تدارک جنگی را نصیب آنها مگردان و در اندیشه کارزار و راه یابی، به حیرت و گمراهی گرفتارشان گردان و نیرو و شماره آنان را بکاه و قطع فرما و دل هایشان را از ترس آکنده ساز و دست هایشان را از ظلم و زبان هایشان را از سخنوری کوتاه فرما و نیروی پشتیبان آنها را پراکنده ساز؛ آن چنان که به ناتوانی و ترس و خواری مبتلا شوند و موجب عبرت همه کافران گردند.
نقش امداد غیبی در غلبه بر دشمن
امام زین العابدین علیه السلام در این فراز از خداوند متعال درخواست فرموده است که دشمن را در محاصره قرار دهد؛ محاصره ای که هرگز برای لشکر غالب و فاتح میسور نیست، زیرا آن چه را نیروی انسانی در دست دارد، ایجاد فروپاشی ظاهری و فیزیکی بیش نیست، ولی آن چه در توان خداوند متعال است بسیار فراتر از این است، چرا که رب العزّه می تواند ارکان وجودی دشمن را در نظام جنگی از اختیار او گرفته و قدرت مقابله را برای همیشه از آنها بگیرد؛ از این رو، ایجاد ترس و واهمه، از دست دادن اتکا به نفس، حیرت در راه یابی و نقشه جنگی، کند شدن زبان در هیجان انگیزی نیروها، تقلیل توان و شماره افراد دشمن، که امام سجّاد علیه السلام در این دعا آنها را برای دشمنان اسلام درخواست می نماید، نبی معظم اسلام صلی الله علیه و آله را در جنگ های بسیار یاری فرمود و همه آنها را از مصادیق امداد غیبی می توان قلمداد کرد، که قرآن کریم فراوان از آن سخن رانده است. به ذکر چندین آیه بسنده می کنیم:
۱. سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَکوا بِاللَّهِ؛[۵]
به زودی در دل کافران ترس را فرو می باریم، زیرا آنان برای خدا شریک قایل اند.
۲. فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیثُ لَمْ یحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ؛[۶]
آن چنان که توهم نمی کردند خداوند با آنان برخورد نمود و ترس را در دل هایشان بنشاند.
۳. وَ لَوْ أَراکهُمْ کثِیراً لَفَشِلْتُمْ وَ لَتَنازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ؛[۷]
اگر خداوند متعال آنان را در چشم شما فراوان نشان می داد، شما سست گردیده و در امور جنگی دچار اختلاف می شدید.
۴. وَ إِذْ یرِیکمُوهُمْ إِذِ الْتَقَیتُمْ فِی أَعْینِکمْ قَلِیلًا؛[۸]
خداوند به هنگام برخورد شما با دشمن، آنان را در چشم شما اندک و ناتوان نشان داد.
۵. کالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیاطِینُ فِی الْأَرْضِ حَیرانَ؛[۹]
خداوند دشمنان شما را همانند کسانی نمود که سرگشته و پریشان به دست شیطان ها هستند.
در واقع، امداد غیبی نوعی تصرف در نهاد دشمن و باطن جان او است که در طول تاریخ مکتب های الهی بسیار اتفاق افتاده و خداوند منان حزب و یاران خود را با آن مدد و کمک کرده است؛ چنان که در تاریخ جنگ عراق علیه نظام جمهوری اسلامی ایران- که در سال ۱۳۵۹ ه. ش شروع شد و بیش از هشت سال به طول انجامید- کرامت های الهی و مددهای غیبی، همواره یار سپاه اسلام و جمهوری اسلامی ایران بود و دشمن بعثی و کافر با وجود قدرت چشم گیر و دریافت کمک های فراوان از طرف جهان خواران ملحد و کافر زمین گیر شد و سرانجام جمهوری اسلامی ایران- که خداوند متعال آن را پاینده بدارد و تا زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام پرچم استقلالش پاینده و سرفراز باد!- با دشمن بعثی مهاجم کاری کرد که نه تنها هیچ بهره ای از تجاوز نابخردانه خود نبرد، بلکه به خاک سیاه نشست.
فراز پنجم
أَللَّهُمَّ عَقِّمْ أَرْحَامَ نِسَائِهِمْ، وَ یبِّسْ أَصْلابَ رِجَالِهِمْ، وَ اقْطَعْ نَسْلَ دَوَآبِّهِمْ وَ أَنْعَامِهِمْ، لا تَأْذَنْ لِسَمَائِهِمْ فِی قَطْرٍ، وَ لا لِأَرْضِهِمْ فِی نَبَاتٍ. أَللَّهُمَّ وَ قَوِّ بِذَلِک مِحَالَ أَهْلِ الْإِسْلامِ، وَ حَصِّنْ بِهِ دِیارَهُمْ، وَ ثَمِّرْ بِهِ أَمْوَالَهُمْ، وَ فَرِّغْهُمْ عَنْ مُحَارَبَتِهِمْ لِعِبَادَتِک، وَ عَنْ مُنَابَذَتِهِمْ لِلْخَلْوَهِ بِک، حَتّی لا یعْبَدَ فِی بِقَاعِ الْأَرْضِ غَیرُک، وَ لا تُعَفَّرَ لِأَحَدٍ مِنْهُمْ جَبْهَهٌ دُونَک؛
خداوندا، زنان و مردان دشمنان اسلام را عقیم گردان و نسل چهارپایان [نیروی جا به جایی] آنان را قطع فرما و هرگز به آسمان آنها بارش و به زمین آنها رویش عطا مفرما. خدایا، دیار مسلمانان را همواره محفوظ بدار و اموال آنها را پربار گردان و نصیب بندگی و خلوت با خود را به سبب جنگیدن با دشمنان اسلام، چنان بر آنان بگستران که در هیچ گوشه از سطح گستره زمین جز تو عبادت نگردد و هیچ پیشانی برای غیر تو بر خاک ساییده نگردد.
نابودی کافران، زمینه ساز جامعه توحیدی
امام سجّاد علیه السلام در این جا از خداوند متعال قطع نسل کافران را از گستره زمین درخواست نموده است، که در واقع تقاضای تقویت روح تقوا و خداطلبی و رهایی از خودفراموشی و اشتغال به حیوانیت و خروج از فطرت انسانی است و این منش خاصّ حضرت سجّاد- صلوات اللَّه علیه- از قبیل درخواست هدایت انسان ها به سوی خویش و از خودشناسی به سوی خداشناسی است و درخواست فراهم آوری زمینه به ثمر نشستن بذرهای هدایت است، زیرا تا موانع و عوامل بازدارنده از سر راه برداشته نشود، هرگز جامعه انسانی به پذیرش صراط مستقیم عبودیت و بندگی رهنمون نخواهد شد. بر این اساس، امام زین العابدین علیه السلام در جمله های اخیر این فراز از خداوند متعال تأیید مسلمانان و تقویت قدرت و مکنت آنها را درخواست نموده است.
دعا برای همه مسلمانان
امام سجّاد علیه السلام در این فراز برای همه مسلمانان دعا کرده و حفظ تمام نقاط دیار اسلام را تقاضا کرده و هرگز برای نسل خاصی- اعمّ از عرب و عجم، سفید یا سیاه و…- طلب قدرت و مکنت ننموده است، بلکه فقط اسلام را محور خاصّ دعای خود قرار داده است و معنای این سخن آن است که مرز کشور اسلامی، مرز خاکی، جغرافیایی و… نیست و آن چه اهمیت دارد، تنها و تنها باورهای پاک و پاکیزه اسلامی است و این اندیشه زمان و مکان و… نمی شناسد.
جنگ برای خدا و جنگ برای قدرت
نکته دیگر آن است که امام زین العابدین علیه السلام هدف و غرض از جنگ و محاربه را گسترش هدایت و پرستش اللَّه- جلّ جلاله- بر شمرده است؛ به طوری که جهان یک پارچه محراب عبادت حضرت حق گردد و احدی جز خدا بر بشر حاکم نباشد و نسل انسان در مقابل هیچ کس خم نشود و یک وجب از زمین باقی نماند مگر آن که خداوند متعالی در آن عبادت شود و جبهه و پیشانی هیچ یک از فرزندان آدم به ذلت بندگی اربابان بی مروت دنیا مبتلا نگردند، بلکه همگی در کمال آزادی، در سایه بندگی خدا از هر قید و بند شیطانی آزاد باشند، زیرا هر کس که بنده خدا شد، هرگز تسلیم سرکشان و طاغیان نخواهد شد؛ از این رو، حضرت موسی علیه السلام به فرعون می فرماید:
وَ تِلْک نِعْمَهٌ تَمُنُّها عَلَی أَنْ عَبَّدْتَ بَنِی إِسْرائِیلَ؛[۱۰]
تو بر من منت می گذاری؟ پس از آن که تمامی بنی اسرائیل را به بردگی خود کشانده ای.
یعنی تو تمامی انسان های زمان خود را از خداوند متعال بازداشته و به بندگی خود فراخواندی و مردم را از این که سر به سجده بندگی خدا بسایند، منع کردی.
بنابراین، ثمره جنگ انبیا، اوصیا و اولیا علیهم السلام، جنگ برای بندگی خداست، برخلاف جباران و طاغوتیان که جنگ آنان، جنگ سلطه و قدرت و برای به زانو در آوردن بیچارگان و مستضعفان و رسیدن به قدرت، سلطنت و مکنت است. ببین تفاوت راه از کجاست تا به کجا؟! ای کاش جهانیان به خود آمده و از آزادمنشی انسانی که در نظام تربیتی اسلام نهفته است، آگاه می شدند و آن گاه دموکراسی دروغین غربی را با روش انسان پروری اسلام مقایسه می کردند، تا بین رهایی حیوانی و آزادی انسانی به خوبی فرق و تفاوت می گذاشتند.
فراز ششم
أَللَّهُمَّ اغْزُ بِکلِّ نَاحِیهٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ عَلی مَنْ بِإِزَائِهِمْ مِنَ الْمُشْرِکینَ، وَ أَمْدِدْهُمْ بِمَلائِکهٍ مِنْ عِنْدِک مُرْدِفِینَ، حَتَّی یکشِفُوهُمْ إِلی مُنْقَطَعِ التُّرَابِ قَتْلًا فِی أَرْضِک وَ أَسْراً، أَوْ یقِرُّوا بِأَنَّک أَنْتَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ وَحْدَک لا شَرِیک لَک؛
خداوندا، در تمامی نواحی کشور اسلامی در هر کجا که مشرکان مستقراند، مسلمانان را علیه آنان تجهیز و آنان را با صف هایی از فرشتگان مدد بنما، تا کافران را یا به خاک مذلّت نشانده و یا آنان را به اسیری بگیرند و یا این که آنان به یگانگی تو اقرار بنمایند.
امدادرسانی غیبی فرشتگان
مسئله قابل توجّه در این فراز آن است که امام معصوم علیه السلام فرشتگان را به کمک رزمندگان اسلام فراخوانده و از خداوند متعال این مدد غیبی را طلب نموده است که دربردارنده چند نکته جالب است:
۱. رزمندگان اسلام به آن اندازه از صلاح و قداست برخوردارند که می توانند هم رزم فرشتگان گردند و دوشادوش آنان با کافران بجنگند و این پاکی و بی آلایشی در حدّ فرشتگان را می طلبد که انسان بتواند قرین و همراه آنان گردد.
۲. جنگ مسلمانان آن چنان از پیرایه های هوس انگیز جباران به دور است که فرشتگان در آن پیکار، دست اندرکاران قدرتمندی می باشند و روشن است هر کس که در تیررس فرشتگان قرار گیرد و هدف ضربات هلاک کننده ملائکهُاللَّه گردد، حتماً وجود او بر فراز زمین منشأ فساد و مایه تباهی است، زیرا فرشتگان با هیچ کس عداوت و دشمنی ندارند و از خود استقلالی ندارند، بلکه از جانب حضرت حق مأمور اجرا می باشند.
۳. گذشته از بسیاری از علل و عوامل طبیعی که در عالم طبیعت اثرگذاری و اثرپذیری دارند، یک سلسله عوامل غیبی نیز در کار است که در معرض دید و احساس ما نبوده و محکوم هیچ یک از کنش ها و واکنش های این جهان نیستند.
قرآن کریم مکرر به این مسئله اشاره دارد؛ از جمله می فرماید:
۱. فَاسْتَجابَ لَکمْ أَنِّی مُمِدُّکمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِکهِ مُرْدِفِینَ؛[۱۱]
پس خداوند خواسته شما را اجابت فرمود که شما را با هزار فرشته صف کشیده، کمک فرماید.
۲. وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها؛[۱۲]
و لشکریانی را که چشم شما آنان را نمی دید، نازل فرمود.
۳. أَ لَنْ یکفِیکمْ أَنْ یمِدَّکمْ رَبُّکمْ بِثَلاثَهِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکهِ؛[۱۳]
آیا برای شما کافی نیست که پروردگارتان شما را با سه هزار تن از فرشتگان مدد کند.
۴. یمْدِدْکمْ رَبُّکمْ بِخَمْسَهِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکهِ مُسَوِّمِینَ؛[۱۴]
تا پروردگارتان شما را با پنج هزار تن از فرشتگان کمک کار، مدد کند.
۴. کفر و شرک مبغوض ترین پدیده در نزد خداوند متعال است؛ آن چنان که خداوند متعال، خود به ملائکه مقرب دستور انهدام مشرکان و کافران را می دهد، زیرا آنان گذشته از آن که در حرکت به سوی مقصد جهان وامانده و زانو زده اند، نیز سنگ سر راه و مانع پلیدی هستند که نمی گذارند دیگران به سوی مقصد هستی حرکت کنند؛ از این رو، خداوند سبحان فرمان نابودی آنان را به مأموران غیبی جهان صادر می فرماید.
۵. گاهی جنگ و رزم به هدایت بسیاری انجامیده و موجب می شود تعداد فراوانی از عالم کفر و شرک به طرف اسلام روی آورده و ابدیت قطعی و حتمی خود را بازسازی کنند.
۶. حاکم اسلامی مأمور کشورگشایی، ظلم و جور و آدم کشی نیست، بلکه تنها وظیفه او هدایت و ارشاد و در صورت عدم پذیرش آن، برچیدن موانع هدایت عمومی مردم از سر راه آنان است، زیرا گاه عده ای با هر وسیله ممکن آگاه نمی شوند و از غفلت حیوانی به سوی هوشیاری انسانیت حرکت نمی کنند، بلکه در سر راه دیگران مانع ایجاد می کنند. در این موقعیت است که خداوند متعال فرمان جنگ را صادر می فرماید و بر مردم واجب است دعوت الهی را اجابت نمایند.
فراز هفتم
أَللَّهُمَّ وَ اعْمُمْ بِذَلِک أَعْدَاءَک فِی أَقْطَارِ الْبِلادِ، مِنَ الْهِنْدِ وَ الرُّومِ وَ التُّرْک وَ الْخَزَرِ وَ الْحَبَشِ وَ النُّوبَهِ وَ الزَّنْجِ وَ السَّقَالِبَهِ وَ الدَّیالِمَهِ وَ سَائِرِ أُمَمِ الشِّرْک، الَّذِینَ تَخْفی أَسْمَاؤُهُمْ وَ صِفَاتُهُمْ، وَ قَدْ أَحْصَیتَهُمْ بِمَعْرِفَتِک، وَ أَشْرَفْتَ عَلَیهِمْ بِقُدْرَتِک. أَللَّهُمَّ اشْغَلِ الْمُشْرِکینَ بِالْمُشْرِکینَ عَنْ تَنَاوُلِ أَطْرَافِ الْمُسْلِمِینَ، وَ خُذْهُمْ بِالنَّقْصِ عَنْ تَنَقُّصِهِمْ، وَ ثَبِّطْهُمْ بِالْفُرْقَهِ عَنِ الْاحْتِشَادِ عَلَیهِمْ؛
خدایا، دشمنان خود را در هر نقطه از نواحی جهان که زندگی کنند، اعم از هند و ترک و روم و حوالی خزر و حبشه و نوبه و زنگبار و سقالبه و دیالمه و نیز هر کس از سایر اقوام از کفار که نام و نشان آنان بر ما پوشیده است، همگی را مشمول دعاهای گذشته ما بگردان، که تو از همه آنان آگاهی و قدرتت بر همه آنان سایه افکنده است. خدایا، مشرکان را به خود مشرکان مشغول گردان تا مبادا به مسلمانان دست درازی کنند و چنان نقصان و کاستی بر آنها نازل فرما که قدرت ضربه زدن بر مسلمانان را از دست بدهند و به پراکندگی در قول و عمل مبتلایشان گردان تا مسلمانان از ظلم و ستم آنان در امان باشند.
سرّ نفرین امام سجّاد علیه السلام بر کافران و مشرکان
از آن جا که جهان هستی، موجودی متحوّل و ناآرام است و لحظه به لحظه به سوی ابدیت در حرکت می باشد و لنگرگاه این کشتی عظیم، محضر حضرت حق است؛ چنان که در قرآن کریم می فرماید: وَ إِلَیهِ الْمَصِیرُ[۱۵] و إِلی رَبِّک الرُّجْعی[۱۶]، انسان نیز می بایست به اختیار خود سالک همین سبیل گردیده و همین راه را بپیماید و با هدایت تشریعی همگام و همراه با این هدایت تکوینی حرکت کند. بنابراین، اگر آن چنان که باید در مسیر صحیح قرار نگیرد و برخلاف صراط مستقیم شتاب گیرد و تلاش کند، قطعاً هر چه بیشتر به عمر او اضافه شود، مسیر عمیق تری را پیش به سوی ژرفای بی پایان جهنم می پیماید و به عذاب بدتر و عقاب بیشتر مبتلا می گردد.
بر این اساس، هر قوم و ملتی که بر اساس باورهای کفرآمیز زندگی می گذرانند، ادامه حیات آنان جز اندوختن وبال و نکال افزون تر نخواهد بود، زیرا چنان که گفتیم مسیر حرکت نظام تکوینی جهان رو به خداوند متعال است. بنابراین، اگر انسان در طریق انتخاب خود به سوی خواسته های خیالی حرکت کند، در نهایت به نقطه مقابل مسیر نظام هستی می رسد و بر این اساس، آن چه در نهایت مسیر جهان رخ می نماید با آن چه که چنین انسانی ساخته است، به هیچ وجه سنخیت نخواهد داشت؛ از این رو، باید برای همیشه در عالمی زندگی کند که هیچ چیز به دل خواه او نیست و به هر جا رو می کند، آن را بر خلاف میل و ضد خواسته خود می بیند و این همان جهنم جاویدان و عذاب ابدی است که فراگیر وجود چنین انسانی شده است.
بر این اساس، امام معصوم علیه السلام از خداوند متعال می خواهد که کافران و مشرکان در مرحله نخست به خیل موحّدان و مؤمنان بپیوندند و اگر چنین نکردند، خداوند سبحان به زندگی ننگ بار آنان که جز خذلان و عمیق تر کردن جهنم اثر دیگری بر آن مترتب نیست، خاتمه دهد.
از این نکته به خوبی روشن می گردد که جهان بینی قرآنی، حاکی از واقعیت کیان هستی است که نه قابل انکار است و نه انکار آن به حال کسی سودمند است. از این رو، درخواست امام سجّاد علیه السلام بهترین و کم ضررترین خواسته برای کافران و مشرکان ستیزه جو می باشد و غیر آن موجب خواری و حیرت بیشتر خواهد بود؛ بر خلاف جهان بینی بر حسب دیدهای بسیار کوتاه و ماده گرایانه که جهان را چیزی ثابت انگاشته و آن را در دنیا منحصر کرده و فرجام زندگی را مرگ دانسته و تمام خوشی و سعادت بشر را در این سرای فانی می بینند و تعبیرهایی هم چون این فراز از دعای امام سجّاد علیه السلام را نمی پسندند و بر اساس مبنای فاسد خود، این گونه نظر به بشریت را مردود شمرده و با توهّم غلط خود، درخواست امام از خداوند متعال را نوعی بدخواهی و یا نفرینی شوم برای سرنوشت انسان تلقی نموده و با قیافه ای روشن فکر مآبانه به نقد و ایراد آن می نشینند! غافل از آن که مبنای علمی و ذهنی خود آنان غلط و به دور از واقعیت است.
فراز هشتم
أَللَّهُمَّ أَخْلِ قُلُوبَهُمْ مِنَ الْأَمَنَهِ، وَ أَبْدَانَهُمْ مِنَ الْقُوَّهِ، وَ أَذْهِلْ قُلُوبَهُمْ عَنِ الْاحْتِیالِ، وَ أَوْهِنْ أَرْکانَهُمْ عَنْ مُنَازَلَهِ الرِّجَالِ، وَ جَبِّنْهُمْ عَنْ مُقَارَعَهِ الْأَبْطَالِ، وَ ابْعَثْ عَلَیهِمْ جُنْداً مِنْ مَلائِکتِک بِبَأْسٍ مِنْ بَأْسِک کفِعْلِک یوْمَ بَدْرٍ، تَقْطَعُ بِهِ دَابِرَهُمْ، وَ تَحْصُدُ بِهِ شَوْکتَهُمْ، وَ تُفَرِّقُ بِهِ عَدَدَهُمْ؛
خداوندا، دل های دشمنانت را از آرامش و تن آنان را از قدرت و قلوب آنها را از حیله گری تهی گردان و ارکان وجودی شان را از مقابله با هم رزمانشان و از زد و خورد با دلیران سست بنما و لشکریانی از فرشتگان را همراه با یکی از عذاب های خود همانند روز جنگ بدر، بر آنان نازل گردان؛ به طوری که ریشه آنان را قطع فرمایی و عزّتشان به خواری تبدیل گردد و به پراکندگی گروه آنان انجامد.
بی زاری و نفرین، اوّلین گام علیهِ دشمنان
از آن جا که هدف از آفرینش جهان، حرکت انسان ها به فراسوی طبیعت و انس با مبدأ هستی و به بیان دیگر، هماهنگی حرکت انتخابی ما بر حسب حرکت تکوینی جهان است، موانع وجود، خطری بزرگ اند که در هدف اصلی خلقت خلل ایجاد می کنند با حرکت حیرت انگیز عالم عناصر و افلاک به ستیزه و مبارزه می پردازند. قهراً چنان که در تاریخ بشری دیده ایم، افرادی که از مصادیق این موانع به شمار می آیند، در لا به لای چرخ دنده های پیکره هستی خرد و ناپدید گردیده و جز افسانه ها و اساطیر چیزی از آنها باقی نمی ماند. با این حال، رهروان راه حق و توحید نباید با اتکا به مقدرات الهی در حوادث جهان در پس زانو بنشینند و دست از وظایف ظاهری خود بر دارند، بلکه می بایست بر اساس دستور، به مقابله با کافران و مشرکان بپردازند و اوّلین قدم در این راه، اظهار تبرّی و بی زاری جستن از آنهاست.
در این راستا، امام سجّاد علیه السلام دعا و درخواست ضعف و سستی آنان و بلکه پراکندگی و نابودی آنان را از خداوند متعال در دستور کار ما قرار می دهد؛ یعنی پیش از آن که از راه جنگ و پیکار، خون آنان را بر زمین بریزیم و قبل از آن که آنان اقدام به چنین خون ریزی کنند و درصدد فرو ریختن پایه ایمان و اسلام برآیند، باید از خداوند متعال بخواهیم این موانع عظیم را از سر راه هدایت انسان ها بردارد و قدرت مقابله را از قلب و بدن آنان بگیرد؛ به گونه ای که هم قلب آنها قدرت تصمیم گیری و شجاعت لازم را از دست داده و از رعب و ترس آکنده گردد و هم جسم و تن شان نیرو و توان لازم را داشته باشد تا در نتیجه مسیر رشد انسان ها بلامانع و هموار گردد.
آری، مانع را به هر صورت باید از سر راه برداشت تا زمینه رشد و تعالی انسان فراهم آید. در غیر این صورت، انسان به غلبه دشمن و جنگ و خون ریزی یا مزاحمت ها و دردسرهای فراوان دیگر دچار می گردد و بهترین راه و کم زحمت ترین وظیفه که مثبت ترین نتیجه را نیز می بخشد، تو
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.