خرید و دانلود نسخه کامل کتاب Race, Intelligence and Bias in Academe

توضیحاتی در مورد کتاب

”این کتاب شواهدی از تلاش‌های گسترده برای جلوگیری از درک روشنی از اهمیت وراثت در شکل‌دهی توانایی‌های انسان، به ویژه با توجه به تحقیق در مورد اساس ژنتیکی رفتار انسان، با اشاره خاص به وراثت و هوش، از مردم نشان می‌دهد. دانشگاهی برجسته. مقاماتی مانند آرتور جنسن در برکلی، ریچارد هرنشتاین از هاروارد، توماس بوچارد از مینه‌سوتا، ویلیام شاکلی از استنفورد، فیلیپ راشتون از انتاریوی غربی، لیندا گوتفردسون از دلاور و بسیاری از محققان دیگر توسط اعضای هیئت علمی مارکسیست مانند لئون کامین مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. ریچارد لوونتین، که در نشریات چپ‌گرا مورد بررسی قرار می‌گیرد، در رسانه‌های عمومی با عبارات بسیار مطلوب توصیف می‌کند، و کلاس‌های آن‌ها توسط سازمان‌های دانشجویی مارکسیست مختل شده است – حتی در برخی موارد مورد حمله فیزیکی قرار گرفته است. کتابی به روز که خواندن را سرگرم کننده می کند اما اطلاعات مستند و محکمی در مورد آنچه من ارائه می دهد در حال حاضر در بخش های اصلی عرصه دانشگاه اتفاق می افتد. آنچه همه اینها را مهم می‌کند این است که نقش وراثت در شکل‌دهی به توانایی‌های انسان اکنون بدون تردید با تحقیقات در زمینه ژنتیک رفتاری نشان داده شده است. با این حال، به دلیل کمپین هماهنگ چپ‌ها در جهان دانشگاهی و فضای سیاسی حاکم در رسانه‌ها، این حقایق برای عموم مردم کمتر شناخته شده است. برای علاقه مندان این کتاب منبع مفیدی نیز هست. (سوابق پایگاه داده PsycINFO (c) 2012 APA، کلیه حقوق محفوظ است)”

«…به طور خلاصه، اگرچه شواهد علمی برای نقش قدرتمند وراثت در تعیین توانایی های فردی و گروهی اکنون قطعی است، و برای کسانی که در این زمینه ها متخصص هستند، به خوبی شناخته شده است، کسانی که در چنین تحقیقاتی شرکت می کنند، به ویژه در مواردی که این موضوع به این موضوع مربوط می شود. اطلاعات، هنوز مرتبا مورد سوء استفاده قرار می گیرند و متهم به «نژادپرست»، «نازی» و «فاشیست» هستند.
فصول بعدی با هدف قرار دادن برخی از واقعیت‌های این تلاش مستمر برای انکار اهمیت وراثت در تعیین توانایی‌های انسان توسط ایدئولوژیست‌های چپ – که توسط رسانه‌ها به خوبی پشتیبانی می‌شوند – و برای سرکوب هر گونه تحقیقی که می‌تواند در اسناد عمومی ثبت شود، گردآوری شده است. اعتبار فرضیات تخیلی را که فلسفه اجتماعی و سیاسی آنها بر آن استوار است انکار می کنند. تلاش‌هایی برای سازمان‌دهی مطالب به ترتیب زمانی انجام شده است، اگرچه بسیاری از رویدادهای بازگو شده همزمان رخ داده‌اند. با این حال، پروفسور هانس جی. آیزنک، روانشناس پراستناد جهان که خود نقش برجسته ای در این مبارزه داشته است، با مهربانی به نویسنده اجازه داده است تا فصلی را با عنوان “علم و نژادپرستی” منتشر کند که در ابتدا برای گنجاندن در زندگی نامه او در نظر گرفته شده بود. اما هرگز در آن ظاهر نشد. این به قدری قاطعانه تجربیات مشترک دانشمندانی را نشان می‌دهد که توسط چپ رادیکال به دلیل علاقه‌شان به ژنتیک رفتاری انسان مورد هدف قرار گرفته‌اند، به طوری که ما معتقدیم خواننده درمی‌یابد که مقدمه‌ای روشن‌تر از شرح مبارزه تلخ برای آزادی فکری است که در ادامه می‌آید. ….”